بررسی کارکرد تصویرپردازیهای هنری در قصیدهی «ملحمة النبی» عمر ابوریشه و شعر «طلوع محمد» مهدی سهیلی
الموضوعات :فاطمه گوشه نشین 1 , فرزانه دستمرد 2 , مریم شفیعی تابان 3
1 - استادیار زبان و ادبیات عربی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
2 - استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
3 - هیئت علمی رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
الکلمات المفتاحية: ادبیات تطبیقی, تصویرپردازی, , «, ملحمة النبی», طلوع محمد», , «,
ملخص المقالة :
تصویرپردازی یکی از شگردهای ادبی است که برخی از شاعران زبردست از آن بهره میبرند تا از این رهگذر بتوانند با انتقال بهتر مفاهیم مورد نظر خویش، خوانندگان را تحت تأثیر قرار دهند. در پژوهش پیشرو که با رهیافت توصیفی تحلیلی و استناد به منابع کتابخانهای نوشته شده است، تلاش شده تا کارکرد تصویرپردازی هنری نزد یک شاعر عرب یعنی عمر ابوریشه و یک شاعر فارسیزبان یعنی مهدی سهیلی مورد واکاوی قرار گیرد. عرصهی بررسی تصویرپردازی در این پژوهش، قصیدهی ملحمة النبی از عمر ابوریشه و شعر طلوع محمد از مهدی سهیلی است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که هر دو از فن تشبیه، استعاره و کنایه بهره بردند؛ با این توضیح که عمر ابوریشه به دو فن ادبی تشبیه و کنایه و مهدی سهیلی به دو فن استعاره و کنایه بیشتر نظر داشتهاند. همچنین نباید فراموش کرد که این دو شاعر از عنصر مجاز بهره نبردهاند.