مطالعة تطبیقی رنگواژهها در شعر «سیمین بهبهانی» و «گلرخسار صفی آوا»
الموضوعات :طاهره سیدرضایی 1 , فرشته محجوب 2
1 - گروه زبان و ادبیات فارسی ، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
2 - استادیار گروه زبان وادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
الکلمات المفتاحية: رنگ, رنگواژه, ماکس لوشر, شعر, سیمین بهبهانی, ,
ملخص المقالة :
رنگها بر درک انسان از پدیدههای هستی اثرگذارند. گرایش ذهنی به رنگ و استفاده از طیف های آن، بازتاب کنشهای گوناگون روانی است. هر رنگ اثری ویژه بر جسم و روح انسان بر جای میگذارد که به وسیلة دو دانش فیزیولوژی و روانشناسی قابل اثبات است. شاعران به سبب نگاه حسّی و دگرگونه دیدن جهان، دریافت عمیقتری از رنگها دارند که بازتاب آن در شیوه های گوناگون تصویرسازی از تشبیه و استعاره تا حسآمیزی، آشنایی-زدایی و نمادپردازی مشهود است. پژوهش حاضر به شیوة توصیفی ـ تحلیلی شعر سیمین بهبهانی و گلرخسار صفیآوا، دو شاعر زن معاصر از ایران و تاجیکستان را از منظر نظریة رنگ ماکس لوشر واکاوی کرده است. هر دو شاعر به گذر از سنّت و نوآوری در شعر متمایلاند و بسیاری از تصاویر اعماق و اتّفاقی شعر آنان به وسیلة رنگ و آفرینش رنگ واژههای بدیع حاصل شده است. مضمون و موتیف غالب شعر بهبهانی زنان و جایگاه آنان و در سرودههای صفیآوا، وطن و دغدغههای مرتبط با آن است و در نوشتار حاضر تحلیل روانشناسی رنگها نیز اغلب در همین راستا صورت گرفته است. حاصل آنکه هر دو به جهت غلبة روحیّة اندوهگین و ناامید از رنگ سیاه بیش از هر رنگ دیگری استفاده کرده-اند امّا با استفاده از قرمز و سبز آن را تلطیف کرده و مخاطب را به بهبود اوضاع امیدوار کردهاند. با این وجود در این حیطه اشعار بهبهانی در قیاس با صفیآوا به دلیل مهارت او در تکنیکپردازی، استفادة همه جانبه از ابزارهای فرهنگی، روانشناسی، وسایل ارتباط جمعی و کهنالگوها دارای بسامد،