تأثیر عشق بر سلامت معنوی نزد فروم و مولوی
الموضوعات :محمد عبدالرحیمی 1 , محمدتقی فعالی 2
1 - دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، رشته عرفان اسلامی، تهران، ایران
2 - دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، گروه عرفان اسلامی، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: سلامت معنوی, بیماری, عشق, شناخت, فروم, مولوی,
ملخص المقالة :
مولانا و فروم، هر دو، عشق را یکی از عوامل اصلی ایجاد سلامت روحی و روانی (سلامت معنوی) دانسته اند و عشق راستین و سالم را، هنر انسان های سالم و رشدیافته خوانده اند. عشق در آموزه های آنها نقش محوری دارد و به رغم فاصلة زمانی و مکانی، و اختلاف فرهنگ ها و تفاوت رویکردها، می توان اشتراکات فراوانی در کلام آنان مشاهده کرد، که این مطلب حکایت از قرابت روانشناسی فروم با عرفان مولوی در این موضوع دارد. برای نمونه، هر دو به التیام بخش بودن و نقش درمانی عشق، عامل پیوند و اتحاد بودن عشق، لزوم پیراستگی از رذایل اخلاقی و آراستگی به فضایل اخلاقی در پیوند عاشقانه، زادة دانش و زایندة شناخت بودنِ عشق، آموختنی بودن عشق، مولد عشق بودنِ عشق، آفرینندگی و زایندگی عشق، و توأم بودن عشق با رنج، و بلاکشی و صبوریِ عاشق اشاره کرده اند. تفاوت های فروم و مولانا در موضوع عشق بیشتر به تفاوت جایگاه و رویکرد، و تفاوت در افق دید و سطوح کلام آنها برمی گردد، نه تضاد منطقی که جمعشان محال باشد. از این رو، می توان گفت که رابطة موضوع عشق نزد مولانا و فروم رابطة عموم و خصوص یا رابطة کل به جزء است و شواهد بسیاری را در عرفان مولوی می توان ذکر نمود که در اندیشه های فروم بیان نشده باشد. فروم عشق را ضرورتی برای رشد و سلامت روان انسان می داند، ولی مولوی آن را عامل قرب و رجعت به آستان الهی نیز می بیند و از رهگذر سلامت معنوی، در صدد رساندن انسان به بهشت و سعادت ابدی است.