فداء در الهیات پولسی: نقد مفسران و عالمان دینی بر آن
الموضوعات :محمد علی ایازی 1 , حمیده امیریزدانی 2
1 - عضو هیآت علمی گروه مطالعات قرآنی- دانشگاه علوم تحقیقات
2 - دانشجو و دستیار
الکلمات المفتاحية: فداء, الهیات پولسی, گناه ازلی, آمرزیدگی, نقد تاریخی,
ملخص المقالة :
فداء را یکی از تعالیم اساسی پولس میدانند که بیشتر در رسالههای غلاطیان و رومیان به طورگستردهای طرح و بسط یافته است. این تعلیم بنیادین به مرور زمان در اندیشههای آنسلم و آکویناس به شکل آموزهای منسجم در کنار دیگر آموزههای اصلی قرار گرفت. در دورة حاضر و با توجه به چرخشهای الهیاتی، و این که سخن از الهیات پولسی در مقام مفسر و بنیانگذار دوم مسیحیت مطرح شده است، متفکران معاصر به تبیین این آموزه پرداختهاند. در واقع پس از شکلگیری روش نقد تاریخی و اسطورهزدایی، فداء به مثابة یکی از اساسیترین آموزهها نزد متفکران مسیحی مورد بازخوانی قرار گرفت. این نوشتار میکوشد به شرح آرای آن دسته متألهانی بپردازد که در زمان معاصر با روش نقد تاریخی آرای خود را شرح دادهاند. افزون برمتفکران مسیحی، متفکران مسلمان نیز در شرح و نقد این آموزه کوشیدهاند. در این پژوهش بررسی فداء در الهیات پولسی، و نیز آرای توماس میشل، فیلیپ کویین و مایکل گولدر در جهان مسیحی به دلیل کاربرد روش نقد تاریخی، وعلامه طباطبایی و رشیدرضا دو متفکر معاصر مسلمان به سبب رجوع مستقیم به متون مسیحی، از موضوعات اساسی است.
_||_