بررسی اثرات اقتصادی و اجتماعی قانون هدفمند کردن یارانهها بر کیفیت زندگی خانوارهای روستایی شهرستان ارومیه
الموضوعات : پژوهش های ترویج و آموزش کشاورزیامیر احمدی 1 , غلامرضا مجردی 2 , محمد بادسار 3
1 - دانش آموخته کارشناسی ارشد، توسعه روستایی، دانشگاه زنجان
2 - دانشیار گروه ترویج، ارتباطات و توسعه روستایی دانشگاه زنجان
3 - استادیار گروه ترویج، ارتباطات و توسعه روستایی دانشگاه زنجان
الکلمات المفتاحية: قانون هدفمند کردن یارانهها, کیفیت زندگی, شهرستان ارومیه,
ملخص المقالة :
زندگی در مناطق روستایی باعث میشود تا افراد دسترسی کمتری به خدمات اجتماعی و اقتصادی داشته باشند. ازاینرو، آرمان اصلی برنامهها و پروژههای توسعه روستایی، بهبود کیفیت زندگی کسانی است که در این مناطق زندگی میکنند. بر همین اساس قانون هدفمندی یارانه ها نیز بهمنظور برقراری عدالت و رفاه اجتماعی و همچنین ارتقای سطح کیفیت زندگی قشر ضعیف جامعه به اجرا درآمد. پژوهش پیمایشی- تحلیلی حاضر با هدف بررسی اثرات اقتصادی و اجتماعی قانون هدفمندی یارانه ها بر کیفیت زندگی روستاییان شهرستان ارومیه به انجام رسید. جامعه آماری این تحقیق را 71353 خانوار روستایی این شهرستان تشکیل داد. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 265 نفر به روش نمونهگیری چندمرحلهای بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات این تحقیق پرسشنامهای بود که روایی آن بهوسیله گروهی از افراد متخصص تأیید شد و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید. مقدار این ضریب برای شاخصهای مختلف بین70/0 تا 93/0 به دست آمد. نتایج تحقیق نشان داد که اجرای قانون هدفمندی یارانهها هم بر بعد اقتصادی (531/0β= و سطح معنیداری=000/0) و هم بر بعد اجتماعی (582/0β= و سطح معنیداری =000/0) کیفیت زندگی روستاییان در شهرستان ارومیه اثر مثبت و معنیداری داشته ولی اثرات اجتماعی آن بیش از اثرات اقتصادی اجرای این قانون بوده است. با این وصف ازآنجاکه کیفیت زندگی تابع شرایط و عوامل بسیار متنوع و متعددی است با قطعیت نمیتوان تمام تغییرات حاصله را به اجرای قانون هدفمندی یارانهها مرتبط دانست.
بختیاری، ص.، و پاسبان، ف. (1383). نقش اعتبارات بانکی در توسعه فرصتهای شغلی: مطالعه موردی بانک کشاورزی ایران. اقتصاد کشاورزی و توسعه، جلد 12، شماره 46، صفحات 105-73.
رحمانی فضلی، ع.، و کاویانی، ی. (1388). ارزیابی عملکرد بانک کشاورزی در واگذاری اعتبارات خرد روستایی. نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی، جلد 11، شماره 14، صفحات 143-125.
محمدی یگانه، ب.، چراغی، م.، و حسینزاده، ا. (1391). تحلیل عوامل مؤثر بر انحراف اعتبارات کشاورزی در نواحی روستایی: مطالعه موردی دهستان غنی بیگلو، شهرستان زنجان. فصلنامه روستا و توسعه، سال 15، شماره 2، صفحات 58-37.
ورمزیاری، ح.، کلانتری، خ.، و شعبانعلی فمی، ح. (1389). تحلیل عوامل مؤثر بر نحوه استفاده از تسهیلات بانکی کشاورزی (مورد: شهرستان خوی). فصلنامه پژوهشهای روستایی، دوره 1، شماره 3، صفحات 108-83.
Barani, N., Menhaj, M.H., Ramezanpoor, E., & Ahmadpoor Borazjani, M. (2015). Investigating the impacts of credits granted by agricultural bank of Iran on economic conditions of farmers in Hirmandregion. International Journal of Agricultural Management and Development, 5(2): 73-80.
Ekwere, G.E., & Edem, I.D. (2014). Evaluation of agricultural credit facility in agricultural production and rural development. Global Journal of Human-social science, 14(3): 33-46.
Hamidi, M., & AghapourSabbaghi, M. (2016). Investigating the factors influencing the diversion of the use of agricultural facilities by villagers in Shush County.International Journal of Humanities and Cultural Studies, Issue 2016, 1-15.
Kloosterman, R., & Rath, J. (2003). Immigrant entrepreneurs: Venturing abroad in the age of globalization. Oxford: Berg Publishers. ISBN 1 85973 634 3
Segers, K., Joost, D., & Patrick, D. (2010). The role of farmers and informal institutions in microcredit programs in Tigray, Northern Ethiopia. Development and Technology, 4(9): 520-544.
UgbemOboh, V., & Douglas Ekpebu, I. (2011). Determinants of formal agricultural credit allocation to the farm sector by arable crop farmers in Benue State,Nigeria. African Journal of Agricultural Research, 6(1): 181-185.
Krejcie, R.V., & Morgan, D.W. (1970). Determining sample size for research activities. Educational and Psychological Measurements, 30: 607-610.
Lunnan, A., Nybakk, S., & Vennesland, B. (2006). Entrepreneurship attitudes and probability for startups: An investigation of Norwegian non-industrial private owners. Forest Policy ND Economics, 8: 673-690
_||_