حدود کلی معرفت بشری از دیدگاه ابن نسینا
الموضوعات :محمد علی اخگر 1 , سید صدر الدین طاهری 2
1 - ندارد
2 - ندارد
الکلمات المفتاحية: معرفت شناسی, حدود معرفت, ابن سینا, ذات و حقیقت, خدا, معاد جسمانی,
ملخص المقالة :
از جمله مباحث مهم نظریه های معرفت مسأله ی حدود کلی معرفت بشری است. در مسأله ی حدودمعرفت بشری ما با تعیین حدود و مرزهای کلی معرفت بشری مواجه هستیم. اکثر فیلسوفان معرفتبشر را محدود دانسته و حدود و مرزهای گوناگونی برای معرفت بشری قائل شده اند. ابن سینا نیزمعرفت بشر را محدود شمرده و برخی از امور را از قلمرو ادراکی انسان خارج دانسته است. شیخ ازیک سو معرفت را ممکن دانسته و لذا با شکاکیت مطلق به مقابله پرداخته و از سوی دیگر اینمعرفت را محدود به حدود گوناگون دانسته و به تقابل با جزم گرایی مطلق م یپردازد. او حدودگوناگونی از قبیل محدودیت انسان در شناخت ذات اشیاء، محدودیت انسان در درک خدا، محدودیتانسان در درک معاد، محدودیت معرفتی ناشی از همراهی با ماده و جسم و ... برای معرفت بشری درنظر م یگیرد. او استدلال های مختلفی برای اثبات این محدودیت ها آورده و بح ثهای جالب توجهیدر باب این محدودی تها دارد. بررسی این محدودیت ها به لحاظ شناخت دیدگاه کلی اب نسینا نسبتبه معرفت بشری دارای اهمیت فراوان بوده و کمک شایانی در فهم هر چه بهتر فلسفه ی او ایفاخواهد کرد.