فهم درست جایگاه پرسش فلسفی در فرهنگ بشری
الموضوعات : Philosophy
1 - ندارد
الکلمات المفتاحية:
ملخص المقالة :
از دیرباز شمار زیادی از فیلسوفان کوشیدهاند تا توضیح بدهند که چرا پرسیدن مهمتر از پاسخدادن است و از این رهگذر با به دست دادن تعریف ماهیت پرسش فلسفی، انواع آن، انگیزههای طرح اینگونه پرسشها، و فوایدی که مترتب بر این پرسشها تمایز فلسفه، شأن و اهمیت آن، و رابطه آن دیگر گونههای دانش را گوشزد کردهاند میتوان مدعی شد که پرسش فلسفی پرسشی که نتوان از طریق تجربی و یا تاریخی به آن پاسخ گفت یا صحت و سقم پاسخهای داده شده به آن را نتوان از طریق تجربی و تاریخی معلوم کرد. لااقل هفت دسته پرسشهای ذیل پرسش فلسفی است: پرسش از ارزشیابی غایی، علل غایی، معنای زندگی، کیفیت امور، امور فرجامین، طبقهبندی موجودات و امور مربوط به خودِ معرفت. چهار انگیزه برای طرح پرسشهای فلسفی ذکر کرد که، از آن میان، دو انگیزه ، یعنی کنجکاوی و حقیقتطلبی، اختصاص به پرسشهای فلسفی ندارند، بلکه انگیزههای طرح هر پرسشی (اعم از پرسش فلسفی و تجربی، تاریخی، دینی و مذهبی و...) اند و دو انگیزهی دیگر، یعنی برخی از پرسشهای فلسفی و نیاز سایر علوم به فلسفه، به پرسشهای فلسفی اختصاص دارند. چند فایدهی روانیـاخلاقی نیز بر طرح پرسشهای فلسفی و کوشش برای پاسخدادن به آنها مترتّب است یعنی عقلانیت، استقلال فکری، برابریگرایی و مدارا.
