تدوین و تبیین الگویی برای هوشمندترسازی دانشگاه ها با تراز جهانی
الموضوعات : مطالعات توسعه اجتماعی ایران
سپیده گلیجانی مقدم
1
(دانشجوی دکتری تخصصی مدیریت آموزش عالی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران)
محمد خانی کامران
2
(دانشیارگروه مدیریت آموزش عالی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران)
نادرقلی قورچیان
3
(استاد گروه مدیریت آموزشی، واحد علوم تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران)
امیر حسین محمد داودی
4
(دانشیار گروه مدیریت آموزشی، دانشکده علوم انسانی، واحد ساوه، دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه، ایران)
الکلمات المفتاحية: هوشمندترسازی, دانشگاه, تراز جهانی,
ملخص المقالة :
در دنیای امروز نوآوری های تکنولوژیک با توجه به پارادایم اینترنت فرامکانی و فرازمانی سیستم های هوشمند و راه حل های هوشمندی هستند که شخصی، پاسخگو، تعاملی و سازگار و همچنین به عنوان در هر زمان در دسترس هستند. دانشگاه هوشمند به عنوان "پلت فرم است که داده های بنیادی را فراهم می کند که منجر به تجزیه و تحلیل و بهبود آموزش و محیط یادگیری می شود. از این رو در این پژوهش به تدوین و اعتباریابی الگویی برای هوشمندترسازی دانشگاه ها با تراز جهانی در دانشگاه ها پرداخته شده است. روش تحقیق در این مقاله از نوع آمیخته (ترکیبی) است و ابتدا بر اساس روش کیفی و مشخصاً بر مبنای تحلیل محتوی موضعی و با انجام مصاحبه با خبرگان موضوع، به استخراج ابعاد، مولفه ها و شاخص های هوشمندترسازی دانشگاه ها با تراز جهانی پرداخته شده و سپس در مرحله کمّی، با تدوین پرسشنامهء برگرفته از شاخص های مرحله کیفی و بر اساس داده های آن -که 175 پرسشنامه معتبر بود- به اعتباریابی و بررسی ساختار عاملی الگوی هوشمندترسازی دانشگاه ها با تراز جهانی پرداخته شد. یافته های تحقیق در بخش کیفی نشان داد که الگوی هوشمندترسازی دانشگاه ها با تراز جهانی دارای 5 بعُد و 29 مولفه است. این ابعاد شامل بعُدِ فناوری های هوشمندتر، شایستگی هوشمندتر، فرایندهای هوشمندتر، استاندارهای ممتازی و کیفیت سازمانی (نهادی) می باشند. یافته های بخش کمّی نیز نشان دادند که در تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی، بارهای عاملیِ همه شاخص ها بالاتر از 3/0 بود. شاخص های نیکویی برازش الگو نیز نشان داد که الگوی ساختاری استخراج شده از بخش کیفی، برازش مناسبی با داده های جامعه آماری دارد. به طوری که مقدار شاخص کای دوی- نسبی یعنیX^2/df کمتر از 3 و مقادیر شاخص برازش اصلاح شده(AGFI) و شاخص برازش تطبیقی(CFI) نیز بالای 7/0 بودند. همچنین مقدار ریشه میانگین مربعات خطا (RMSEA) نیز کوچکتر از 1/0 بود. همچنین مولفه ها و شاخص های الگوی برآمده از زمینه تحقیق، پایایی (میزان آلفای کرونباخ) مناسبی در الگوی مذکور داشتند و می توان گفت که الگوی مذکور تبیین مناسبی در جامعه آماری دارد.
_||_