ارزیابی پسینی اجرای فاز نخست اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها از منظر نتیجهبخشی (از زمان اجرا تا پایان سال 1391)
الموضوعات : مطالعات توسعه اجتماعی ایرانعباس مصلینژاد 1 , محمدرضا یزدانی زازرانی 2
1 - دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
2 - دانشجوی دکترای سیاستگذاری عمومی دانشگاه تهران
الکلمات المفتاحية: ارزیابی, سیاستگذاری, سیاستگذاری اقتصادی, یارانه, هدفمندی یارانه,
ملخص المقالة :
دولت دهم پس از دو سال کشمکش با مجلس شورای اسلامی (در طول دولت نهم) طی مصاحبهای تلویزیونی در مورخ ۲۸ آذر ماه سال 1389 اجرای فاز نخست قانون هدفمند کردن یارانهها را آغاز نمود. مقدمه توجیهی لایحه، هدف از اجرای این طرح را مواردی چون بهبود توزیع درآمد، کاهش و بهرهوری مصرف حاملهای انرژی، کاهش قاچاق حاملهای انرژی و اصلاح کارایی اقتصادی عنوان داشته و دولت دهم تا پایان زمان کاری خود بر پیگیری این اهداف و وصول به موفقیت در آنها تاکید داشت. این در حالی است تخلفات اجرایی و تبعات اجرای قانون در دو سال نخست (مانند افزایش نرخ تورم، گسیختگی در بازار ارز و افزایش شدید قیمتها) مجلس شورای اسلامی را به واکنش واداشت و در نتیجه دولت دهم علیرغم تلاش بسیار تا پایان دوره کاری خود موفق به کسب مجوز اجرای فاز دوم نگردید. بر این اساس پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش اصلی است که: آیا قانون هدفمند کردن یارانهها به اهداف مورد نظر سیاستگذار دست یافته است؟ نگارنده در تلاش برای یافتن پاسخ، با اتکای به الگوی مرحله ای سیاستگذاری عمومی، به ارزیابی پسینی قانون هدفمندکردن یارانهها بر اساس معیار نتیجهبخشی پرداخته و میزان تحقق هر یک اهداف مورد نظر سیاستگذار را براساس شاخصهای معتبر (بر مبنای آمارهای رسمی بانک مرکزی، مرکزآمار ایران و سازمانهای بینالمللی) مورد بررسی قرار داده است. یافتههای بررسی حاکی از آن است که در زمینه توزیع درآمد علیرغم بهبود شاخص جینی و سهم مصرف دهکهای بالا و پایین، کاهش در سایر شاخصهای موثر بر توزیع درآمد (تورم، نقدینگی، رشد اقتصادی، بیکاری و غیره) نتیجه بدست آمده را خنثی کرده است. در زمینه کاهش قاچاق و کاهش مصرف و بهرهوری حاملهای انرژی نیز تغییرات مثبتی را شاهد نبودهایم و لذا اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها توسط دولت دهم در مقام ارزیابی موفقیت چندانی در تحقق معیار نتیجهبخشی (تحقق اهداف) نداشته است.