فرهنگ و هنر در فلسفه ویتگنشتاین
الموضوعات : مدیریت فرهنگیدکتر سروش دباغ 1 , تکتم فرمانفرمایی 2
1 - ندارد
2 - مسئول مکاتبات
الکلمات المفتاحية: فرهنگ, هنر, زیبایی شناسی, بازیهای زبانی, زبان خصوصی,
ملخص المقالة :
مقدمه و هدف پژوهش: استنباط ویتگنشتاین از فلسفه و نیز پژوهشهایی که خود او در بستر این استنباط در زمینهی تبیینهای مربوط به رفتار انسانی انجام داده، پیامدهای گستردهای برای روشهای علوم انسانی و مطالعهی انسان، در حکم موجودی اجتماعی و فرهنگی از جمله مطالعات مربوط به ادبیات، هنر و فرهنگ دارد. از آنجا که مطالعهی این پدیدهها مطالعهی رفتار ارادی انسان است ـ مطالعهی اعمالی که تحت حاکمیت هنجارها، معیارها، قراردادها و دیگر انواع مختلف قواعدی قرار دارند که انسان بر اساس آنها فراوردههای فرهنگی را تولید و مصرف میکند و نوعا دلایلی برای تولید و مصرف آن فراوردهها دارد ـ فلسفهی ویتگنشتاین، همان طور که نشان داده شده است، زمینههای قانع کننده فلسفی و منطقی برای رسیدن به نتیجه تاثیر فرهنگ بر تولید اثر هنری فراهم میآورد. روش پژوهش:روش این مطالعه از نوع اسنادی است. که از میان کلیه اسناد و متون مرتبط با نظام فلسفی ویتگنشتاین استخراج گردیده است. یافتهها و نتیجه گیری: بنا بر آموزههای ویتگنشتاین متاخر، زبان بستر پیدایش پدیدههای فرهنگی اجتماعی است و هنر که خود نوعی زبان است همانند زبان با سبک زندگی و فرهنگ جامعه انسانی مرتبط است بنابراین آفرینش هنری در بستر فرهنگی نضج میگیرد و معنا مییابد.