دریافتی نو از مفهوم تواناسازی زنان؛ عناصر و فرایندها
الموضوعات : مدیریت فرهنگیسمیه فریدونی 1 , گلناز مهران 2
1 - مسئول مکاتبات
2 - ندارد
الکلمات المفتاحية: تواناسازی, جنسیت, زنان, توسعه,
ملخص المقالة :
مقدمه و هدف پژوهش: تواناسازی زنان مفهومی است که در راستای پدید آوردن تغییر در نگرههای موجود ارزیابی ساختار اجتماعی و شکل دادن دوباره به نظامهایی متولد شد که مبتنی بر الگوی سنتی قدرت و مردسالاری نباشند در این پژوهش تلاش شده است تا ابتدا به صورتی مختصر این مؤلفهها و ارتباط آنها با یکدیگر توضیح داده شده و در نهایت شمای حاصل از برهمکنش این مؤلفهها با مفهوم تواناسازی در الگویی طراحی گردد. روش پژوهش: روش پژوهش در مقاله فوق را میتوان روش اسنادی با کتابخانهای دانست که در ازای آن مقالهای مروری در خصوص تواناسازی که در نهایت به پیشنهاد یک مدل ختم شده است، ارائه گردیده یافتهها: مروری بر بیش از 30 مقاله و کتاب در خصوص مفهوم تواناسازی زنان نشان میدهد که پنج مؤلفه، استقلال، آموزش، توانا شدن در دو سطح فردی و گروهی و توانا شدن به مثابه پیامد و فرایند، فصل مشترک ادبیات وسیعی باشد که حوزه تواناسازی را در مطالعات علمی در بر گرفته است که هر یک از این زیر مؤلفهها در برهمکنشی دائمی با فرایند تواناسازی هستند. نتیجهگیری: تواناسازی به عنوان لازمه درک شده عصر حاضر امری نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت و امروزه بسیاری از کشورهای در حال توسعه و سازمانهای بشردوستانه و توسعهای قسمت عمده فعالیتهای خود را بر این هدف متمرکز ساختهاند. نگاهی به ادبیات موضوع و پنج مؤلفه مشترک آن پژوهشگر را بر آن داشت تا از کنار هم قرار دادن این عوامل تعریفی ارائه نماید که به نظر ابعاد مختلف تواناسازی را پوشش داده و بتواند درکی مفهومی نسبت به این مؤلفه ایجاد نماید.