بررسی میزان ارتباط مدیران وکارشناسان با فرآیند برنامهریزی فرهنگی واندازه گیری تاثیر آن بر درجه تمایل به اهداف ذاتی سازمانهای فرهنگی (گزیده مراکز فرهنگی مشهد)
الموضوعات : مدیریت فرهنگی
1 - مسئول مکاتبات
2 - ندارد
الکلمات المفتاحية: برنامه ریزی فرهنگی- اهداف ذاتی,
ملخص المقالة :
مقدمه و هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی میزان ارتباط مدیران و کارشناسان با فرآیند برنامه ریزی فرهنگی و اندازه گیری تاثیر آن بر درجه تمایل به اهداف ذاتی سازمان های فرهنگی است. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، ماهیت توصیفی و پیمایشی مبتنی بر همبستگی دارد که محقق در مقطعی از زمان به روش پرسشنامههای محقق ساخته و از طریق تمام شماری، اطلاعات را جمع آوری نموده است. یافتهها: در بین تاثیرگذاری ابعاد پنجگانه فرایند برنامهریزی، بیشترین تاثیر مربوط به میزان اطلاع از محتوای برنامهریزی است و نسبتا تاثیر زیادی بر درجه تمایل مدیران و کارشناسان به سمت اهداف ذاتی سازمان می گذارد. پس از آن میزان مشارکت در تهیه برنامه تاثیر خوبی بر درجه تمایل داشته و در رتبه سوم میزان موافقت با برنامه ریزی مدون تاثیر نسبتا خوبی بر این تمایل گذاشته است. نتیجه گیری: بر طبق یافته های این پژوهش، برنامهریزی فرهنگی به عنوان بخشی از دانش فنی سازمانهای فرهنگی، به خودی خود، تاثیری بر تمایل کارشناسان برنامه ریزی و مدیران فرهنگی نسبت به اهداف ذاتی سازمانها ندارد و با ابلاغ برنامهریزی به یک سازمان نمیتوان انتظار تغییر و تحول داشت، چه اینکه مجریان برنامهریزی سرمایههای انسانی هستند که به لحاظ تحصیلات، سابقه و توان فکری و اجرایی در سطح قابل قبولی از ایدهپردازی، طراحی و همکاری در تدوین برنامه قرار دارند و بی توجهی به آنها به منزله عدم همراهی آنها و در نتیجه کاهش میزان تحقق اهداف خواهد بود.