بررسی رابطه بین نگرش به نوسازی و سبک زندگی در بین جوانان 18-35 سال شهر پلدختر
الموضوعات : مدیریت فرهنگی
1 - دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته جامعه شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بروجرد، بروجرد، ایران
الکلمات المفتاحية: مدیریت بدن, سبک زندگی, اوقات فراغت, گرایش به نوسازی, دینداری,
ملخص المقالة :
مقدمه و هدف پژوهش: گرایش به نوسازی باعث بازاندیشی در حوزهها مختلف خواهد شد. یکی از حوزههای که در تیرس این تغییرات قرار دارد، سبک زندگی میباشد. تحقیق حاضر در همین راستا و با هدف بررسی رابطه بین نگرش به نوسازی و سبک زندگی در بین جوانان انجام شده است. روش پژوهش: این پژوهش، به روش پیمایشی و از طریق نمونهگیری تصادفی طبقهای انجامگرفته است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه جوانان 18 تا 35 سال ساکن در شهر پلدختر (اعم از زن و مرد) بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 380 نفر برآورد شده است. روایی تحقیق براساس روایی صوری تعیین شد و برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده است. یافتهها: یافتههای تحقیق حاضر نشان میدهد که میزان گرایش به نوسازی در سطح متوسط رو به بالایی قرار دارد. میزان دینداری به طور کلی متوسط رو به پایین است. میزان استفاده از موسیقی در جامعه مورد بررسی متوسط روبه بالا و به سمت موسیقی مدرن است. میزان مدرن بودن مدیریت بدنشان ضعیف، 1/44 درصد نیز متوسط و 9/32 درصد نیز اعلام کردهاند که میزان مدرن بودن مدیریت بدشان قوی است. یافتههای استنباطی نشان میدهد که بین گرایش به نوسازی و میزان دینداری، مدیریت بدن، ذائقه موسیقایی و نحوه گذراندن اوقات فراغت همبستگی معناداری وجود دارد. بین گرایش به نوسازی و میزان دینداری رابطه معنادار منفی و معکوس و بین گرایش به نوسازی و مدیریت بدن، نحوه گذراندن اوقات فراغت و ذایقه موسیقایی رابطه معنادار مثبت و مستقیم وجود داشت. نتیجهگیری: در مجموع براساس یافتههای تحقیق و وفق نظر اینگلهارت میتوان گفت که تغییرات انجام شده بیشتر ارزشی و گرایشی بوده است و سرعت آن تغییرات تدریجی بوده است. بر این اساس هرچقدر نگرش مثبتتری نسبت به نوسازی و توسعه وجود داشته باشد، پاسخگویان بدن خود را بیشتر مدیریت کرده، از موسیقی مدرن نیز بیشتر استفاده میکنند و تمایل بیشتری به اوقات فراغت مدرن از خود نشان دادهاند و میزان دینداری در سطح پایینتری قرار داشته است.
_||_