فرزندخواندگی در پرتو قوانین داخلی و رویه قضائی محاکم انگلستان
الموضوعات : تحقیقات حقوق خصوصی و کیفریشیرین بشیر تاش 1 , گودرز افتخار جهرمی 2 , سید حسین صفایی 3
1 - دانشجوی دکتری رشته حقوق خصوصی ،دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم تحقیقات،دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. s.bashirtash@gmail.com
2 - استاد گروه حقوق خصوصی، دانشکده حقوق، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران. (استاد راهنما و نویسنده مسئول): g_eftekhar@sbu.ac.ir
3 - استاد گروه حقوق خصوصی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران. (استاد مشاور): h-safaie@srbiau.ac.ir
الکلمات المفتاحية: فرزندخواندگی, رویة قضائی, قیمومت, سرپرستی,
ملخص المقالة :
نظام حقوقی انگلستان از حیث استفاده از ابزارها و تمهیدات نوین جهت حمایت از کودکان بیسرپرست یا بد سرپرست یکی از نظام های مترقی و با سابقه در اتحادیه اروپا محسوب می شود. در پژوهش حاضر مشاهده خواهد شد که فرآیند فرزندخواندگی در نظام حقوقی انگلستان، یک فرآیند دو مرحله ای می باشد. مرحلة اول جداسازی کودک به صورت محدود و موقت از والدین و خانواده طبیعی و مرحلة دوم صدور دستور (نهایی) فرزندخواندگی می باشد. قانون گذار انگلستان به واسطة وجود متغیرهای فراوان از جمله حساسیت های اجتماعی، روانشناسی و... صرفاً به تعیین قواعد و اصول کلی پرداخته است و در مقابل محاکم انگلستان از طریق رویه قضایی، وظیفه وضع مقررات و قواعد جزئی و مشخص را بر عهده گرفته اند. در همین راستا محاکم انگلستان با در نظر گرفتن اصل اولویتِ رفاه کودک نسبت به سایر مسائل، قاعده قطعی و زوال ناپذیر بودن دستور (نهایی) فرزندخواندگی را ایجاد نمودند که بنا به دلایلی مورد انتقاد قرار گرفته است.