پراگماتیسم سیاست جنایی مشارکتی درقبال خشونت علیه زنان
الموضوعات : تحقیقات حقوق خصوصی و کیفریعسل عظیمیان 1 , باقر شاملو 2 , محمد علی مهدوی ثابت 3 , نسرین مهرا 4
1 - دانشجوی دکتری حقوق کیفری وجرمشناسی، گروه حقوق جزا وجرمشناسی، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم وتحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - دانشیار گروه حقوق جزا وجرمشناسی، دانشکده حقوق، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران. (نویسنده مسئول)
3 - استادیار گروه حقوق جزا وجرمشناسی، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم وتحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
4 - دانشیار گروه حقوق جزا وجرمشناسی، دانشکده حقوق، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: پیشگیری اجتماعی, امنیت زنان, میانجیگری کیفری, خشونت علیه زنان خشونت خانگی, مشارکت مردم,
ملخص المقالة :
دیر زمانی نیست که گرایش به سیاست جنایی بر پایه ی مشارکت هرچه وسیع تر و فعال تر ارکان جامعه ی مدنی به ویژه مردم، شکل گرفته است. این راهبرد بیانگر مشارکت مردم و نهادهای غیر رسمی و غیردولتی چه در امر پیشگیری از جرم و چه در واکنش نسبت به جرایم و انحرافات اجتماعی است. در خشونت علیه زنان به دنبال بررسی سیاست جنایی مشارکتی با گذار از پاسخ های سرکوب گر صرف به پاسخ های توسعه محور،توجه هم زمان به پیش گیری با ارائه آمار وتوسیع آموزش ، پاسخ های جامعوی در کنار مجازات های رسمی بدون توسل به فرایندهای قضایی است. اجتماعی بودن سیاست جنایی، لازمه ی غیرکیفری و نرم بودن پاسخ های نظام عدالت است. این مشارکت باعث آشنایی مردم با امکانات و محدودیت های موجود می شود. این مقاله به دنبال پاسخ به میزان و امکان مداخله نهادهای غیر دولتی در دوسطح فعال وانفعالی نسبت به پدیده خشونت علیه زنان است؛ رویکردی که به نحوی شتاب زده اما با تلاش برای خروج از محدودیت های فقه و قوانین سابق باید مورد توجه قرار گیرد. حمایت از زنان در برابر خشونت در سطح کنشی یا پیش گیری اجتماعی که پایدارترین نوع پیش گیری از جرم محسوب می شود، با قدرت صورت نگرفته است؛ اما در قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 92 و لایحه ی تأمین امنیت زنان و هم چنین پیش نویس قانون خشونت خانگی علیه زنان به وجه واکنشی آن بیش تر پرداخته است.