تبیین فرآیند ادغام روستاها در شهرهای اقلیم گرم و خشک ایران
محمدمهدی عزیزی
1
(
استاد دانشکده شهرسازی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران
)
اسفندیار زبردست
2
(
استاد -دانشکده شهرسازی- پردیس هنرهای زیبا- دانشگاه تهران
)
رضا اکبری
3
(
عضو هیات علمی گروه شهرسازی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه یزد، یزد، ایران
)
الکلمات المفتاحية: اقلیم گرم و خشک ایران, گونهشناسی بافتهای شهری روستابنیان, ادغام روستا در شهر, تبیین فرایند ادغام,
ملخص المقالة :
گونه های متفاوتی از عرصه های روستاشهری در فرایند ادغام روستاها در شهرها شکل می گیرند. درک صحیح از فرایند این ادغام و تبیین مراحل آن می تواند از جمله مسائل جامعه باشد. در این پژوهش، فرایند ادغام روستاها در اقلیم گرم و خشک، مبتنی بر سه مرحله آغاز ادغام، میزانادغام و آثار ادغام تبیین در نمونه شهرهای یزد،کرمان وکاشان تحلیل و تدقیق شدند. گونهشناسی روستاشهرها براساس سه عامل ساختمحور، جامعهمحور و طبیعتمحور، و با استفاده از تحلیل خوشهبندی و روش k-means صورت گرفت. نتایج تحلیل نشان میدهد که براساس عوامل موقعیت روستا در شهر، نوع توسعه آن و رابطه سهوجهی مساحت، تراکمجمعیتی و تراکمساختمانی، میزان ادغام روستا تعیین میشود. در مرحله آثار ادغام، بیشترین عوامل تاثیرگذار بر ایجاد نابرابریهایمحیطی، درآمد پایین، ارزش پایین مسکن و مهاجرین غیربومی هستند. این نابرابریها در مرحلهاول ادغام بر اساس نیروهای تبادل، تعامل و تقابل شهر-روستا شکلمیگیرند و در مرحله میزان ادغام تثبیت میشوند.
_||_
تبیین فرآیند ادغام روستاها در شهرهای اقلیم گرم و خشک ایران1
محمد مهدی عزیزی1**، اسفندیار زبردست2، رضا اکبری3
چکیده
گونه های متفاوتی از عرصه های روستاشهری در فرایند ادغام روستاها در شهرها شکل می گیرند. درک صحیح از فرایند این ادغام و تبیین مراحل آن می تواند از جمله مسائل جامعه باشد. در این پژوهش، فرایند ادغام روستاها در اقلیم گرم و خشک، مبتنی بر سه مرحله آغاز ادغام، میزانادغام و آثار ادغام تبیین در نمونه شهرهای یزد،کرمان وکاشان تحلیل و تدقیق شدند. گونهشناسی روستاشهرها براساس سه عامل ساختمحور، جامعهمحور و طبیعتمحور، و با استفاده از تحلیل خوشهبندی و روش k-means صورت گرفت. نتایج تحلیل نشان میدهد که براساس عوامل موقعیت روستا در شهر، نوع توسعه آن و رابطه سهوجهی مساحت، تراکمجمعیتی و تراکمساختمانی، میزان ادغام روستا تعیین میشود. در مرحله آثار ادغام، بیشترین عوامل تاثیرگذار بر ایجاد نابرابریهایمحیطی، درآمد پایین، ارزش پایین مسکن و مهاجرین غیربومی هستند. این نابرابریها در مرحلهاول ادغام بر اساس نیروهای تبادل، تعامل و تقابل شهر-روستا شکلمیگیرند و در مرحله میزان ادغام تثبیت میشوند.
واژه های کلیدی
ادغام روستا در شهر، اقلیم گرم و خشک ایران، گونهشناسی بافتهای شهری روستابنیان، تبیین فرایند ادغام.
Explaining the process of merging villages to warm and dry climate cities in Iran2
Mohammad Mehdi Azizi 1**, Esfandiar Zebardast 2, Reza Akbari 3
Abstract
In recent decades, urban exogenous development has led to unilateral progress but multidimensional movement in the physical, social, cultural and economic fields to the surrounding villages, which form the merger and encounter of urban-rural systems, create peri-urbanization. In this process, the villages in peri-urban interface gradually adopt urban features and merge into it insofar, known as a part of the city. The merging villages to the city in warm and dry climate have occurred frequently due to the proximity of villages to the city through shared water networks (Qanat) and created different types of urban-rural areas in the cities. To answer the question that what steps are being taken in the process of merging villages to the city, the general process of merging villages to city has formulated. This process includes three stages" start merging "(Creating transformation and transition areas between the city and villages), "degree of merging" (Complete, slow and incomplete transmutation) and "merging effects". This process is elaborated in case studies include Yazd, Kerman and Kashan (selecting middle cities in warm and dry climates among a plurality of samples) and ultimately, a special process of merging villages to city in warm and dry climate cities is produced. To convert the general process of merging into a specific one in a warm and dry climate, the first step is the typology of a variety of urban-rural areas and recognizing specific features of anyone. Accordingly, in case of studies, analysis, and evaluation, three urban-rural species including urban-type (with dominant urban characteristics), urban-rural type (with both rural and urban characteristics) and rural type (with dominant rural characteristics) are achieved by using the cluster analysis and k- means method based on three factors. These factors are “physical oriented", " community- oriented " and "natural oriented ". The results of the general process of merging analysis indicate that the degree of merging villages in the city (second step of the merging process) is determined based on rural location in the city, type of development, and the mutual relationship between population density, area, and construction density. Moreover, it shows that environmental inequalities emerge in various steps. The first one is to create a transitional area that has a direct proportion to the distance from the city and established push-pull forces, based on the exchange, interaction, and contrast forces between the city and villages. Secondly, the degree of merging villages in the city, fix by battle of pull-push forces. Finally, the appearance of a special process of merging villages in the cities of the warm and dry climate presents the level of environmental inequalities. The study of the process of merging villages to the city is a unique and effective action to achieving the causes of inequalities and planning for them. As a result, it can provide a well-defined framework for investigation and analyzing past, existing and future rural-urban trends in the city in order to develop them more sustainable.
Key words: merging villages to cities, Iran's warm and dry climate, typology of rural-urban textures, explanation of merging process.
[1] این مقاله برگرفته از رساله دکتری نویسنده سوم با عنوان «تبیین فرآیند ادغام روستاها در شهر با رویکرد عدالت محیطی» با راهنمایی نویسنده اول و مشاوره نویسنده دوم در دانشکده شهرسازی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران، است.
**نویسنده مسئول: mmazizi@ut.ac.ir
1 استاد دانشکده شهرسازی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران
2 استاد دانشکده شهرسازی، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، تهران، ایران
3 عضو هیات علمی گروه شهرسازی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه یزد، یزد، ایران
[2] This article is a part of the third author’s thesis entitled “Explaining the process of merging villages to city with environmental justice approach” under the supervision of the first author and co-supervision of the second author done in the School of Urban Planning, College of Fine Arts, University of Tehran.
**Corresponding Author: mmazizi@ut.ac.ir
1 Professor, School of Urban Planning, College of Fine Arts, University of Tehran, Tehran
2 Professor, School of Urban Planning, College of Fine Arts, University of Tehran, Tehran
3 Faculty Member of Art & Architecture School, Yazd University, Yazd
مقدمه
در بسیاری از شهرهای ایران به ویژه شهرهای اقلیم گرم، به واسطه گستردگی پهنه سرزمین و هموارتر بودن شرایط توسعه افقی، تعداد زیادی از روستاهای پیرامونی آنها طی دوره های مختلف در شهر ادغام شدهاند. ویژگی خاص اقلیم مناطق گرم و خشک، و ملاحظاتی که این اقلیم بر سکونتگاهها داشته، سبب شده است تا روستاهای پرتعدادی در نزدیک شهرها ایجاد شوند. از مهمترین دلایل تجمع و نزدیکی این سکونتگاهها می توان به شبکه های آبی مشترک (قنات ها) اشاره کرد. سیر پیوستن روستاها به شهر در دورههای زمانی گوناگون متفاوت بوده و آثار متفاوتی در ابعاد گوناگون بر جای گذارده است. اغلب این اثرات مایههایی از نابرابری محیطی میان این عرصهها و دیگر سطوح شهری و اختلاف در سطح کیفیت محیط زندگی آنها نسبت به شهر را نمایان میسازد. شناسایی و تعیین ماهیت این اثرات وابسته به فهم فرایند ایجاد آنها است. به عبارت دیگر، از زمانی که شهر به سوی روستاهای پیرامون شروع به پیشروی میکند، چه فرایندهایی طی می گردد تا آن را به طور کامل در سیستم خود ادغام نماید و چه عواملی این ادغام را تحت تاثیر قرار میدهند؟
به طور کلی، نتایج پژوهشهای انجام شده در زمینه ادغام روستاها در شهر را میتوان در دو بخش تفکیک نمود. بخش نخست، پژوهشهایی هستند که گسترش فیزیکی شهرها را عامل ادغام روستاها در شهر میدانند و اثرات این گسترش را غالباً از بعد کالبدی و تغییر کاربری اراضی در محیط پیرامون شهر بررسی کردهاند. در این زمینه، میتوان به پژوهشهای اصغری زمانی و همکاران(1392)، رحمانی فضلی و پریشان (1388)، شفیعی ثابت (1387)، ظاهری (1387)، تاجیک (1388)، رضوانی(1381)، دوگان1 (2005)، ژانگ2 (2000)، همیلتون3 (1999) و... اشاره کرد. بخش دوم، پژوهشهایی هستند که علاوه بر پرداختن به دلایل عام ادغام روستاها در شهر و روابط متقابل آنها، اثرات این ادغام بر شهر و روستا را تبیین نمودهاند. در این زمینه، پژوهشهای شمسی و همکاران (1394)، سرور و همکاران (1391)، فیروزنیا و همکاران (1390)، چگینی (1391)، حسینی حاصل (1389)، شمسالدینی و همکاران (1390)، ضیاء توانا و امیرانتخابی (1386)، هارا و همکاران4 (2010) را میتوان نام برد. در این میان، پژوهشهایی مانند گلی (1383) و هائو و همکاران5 (2012)، به هدف این پژوهش نزدیکتر میباشند. در این پژوهشها تلاش شده است ضمن دستیابی به فرایند ادغام روستاها به شهر و تعیین مراحل این فرایند، روستاهای در حال گذار از این فرایند نیز شناسایی شوند. تبیین این فرایند، غالباً از بعد فیزیکی و تغییرات کالبدی صورت گرفته، هرچند اشاراتی کوتاه به دیگر ابعاد اجتماعی و اقتصادی شده است. علاوه بر این، در تبیین این فرایند به آثاری که این ادغام بر شهر و روستا و نابرابریهای محیطی که بر هر دو محیط تحمیل میکند، اشارهای نشده است. در نتیجه مطالعات کمتری به بحث چگونگی ادغام روستاها در شهر در قالب فرایندی مدون و همهجانبهنگر و مختص یک اقلیم خاص پرداخته اند. بنابراین، مسأله اصلی این پژوهش تبیین فرایند ادغام روستاها در شهر به طور عام و در اقلیم گرم و خشک به طور خاص میباشد.
بخش اعظم اقلیم کشور ایران را اقلیم گرم و خشک و گرم و مرطوب6 تشکیل میدهد. در این پژوهش، شهرهای این اقلیم بر اساس عواملی نظیر علل پیدایش روستاشهر، تراکم جمعیتی و سطح فعالیت شهر مادر مورد مطالعه قرار گرفته اند. با تدقیق مشابهتهای اقلیمی در این شهرها، محلات روستابنیان سه شهر یزد، کرمان و کاشان به منظور تبیین فرایند خاص ادغام تحلیل می شوند. ماهیت بافتهای شهری روستابنیان این شهرها بر پایه قنات و باغات شکل گرفته است که دو جزء مهم از یک سیستم سکونتگاهی شهرهای کویری هستند. نمونه ها نشان می دهند که اقدامات مدیریت شهری به جای بهرهگیری از این فرصتها، عملاً به ایجاد بافت های فرسوده و حاشیهنشین منجر می شوند. بر این اساس، ضرورت دارد برنامه ها و راهکارهای علمی و عملی خاص این گونه بافتها تهیه شود. لازمه این امر، آگاهی و شناخت صحیح از فرایند ادغام روستاها در شهر و گونه های مختلف این بافتها به ویژه در زیست بوم شکننده اقلیم گرم و خشک است. از سوی دیگر، با توجه به آغاز دوران تثبیت شهرها، نگاه به توسعه درونی شهر از جمله بافتهای شهری روستابنیان ضروری مینماید. بدین ترتیب، تبیین فرایند شکلگیری این عرصههای روستاشهری مسئله دار، درک جایگاه و ویژگیهای فعلی این پدیده را مقدور میسازد.
تعاريف و مفاهيم بافتهاي شهری روستابنیان؛ رویکردها و گام های اندیشیده شده
همگام با رشد پدیده شهرنشینی و گسترش شهرها، روستاهای حاشیه شهری که در روند گسترش شهر بلعیده میشوند، به صورت روستایی در داخـل شـهر قـرارمـیگیرنـد (Lin & De Meulder, 2012,36). ایـن روستاها به ناچار زمینهـاي کشـاورزي خـود را در رونـد توسعه شهر از دست میدهند، بهطوري کـه دیگـر بـه شـکل روستاي بـومی نیسـتند. چنین روستاهایی بـه دلیـل کـاهش در مبناي کشاورزي خود در جریان فرایند بهـرهبـرداري از منابع زمین براي اهداف عمـومی یـا تغییـر کـاربري آن بـه کاربري مسـکونی یـا صـنعتی، هـم ویژگیهای شهری به دست آورده (Begum, 2005) و هـم تفـاوتهـاي بسیار با شهر دارند. این سکونتگاه ها که نمایانگر برخی از ویژگیهاي متمایز روستایی هستند، به واسطه قرارگیری در یک منطقه شهری، داراي ویژگیهاي شهري هم می شوند (سپاهی و همکاران، 1395:119).
پیشینه مفهوم روستاشهر7 از اصطلاح «حاشیه شهری8» به عنوان «عرصه های در حال گذار9» بین شهر و روستا در نیمه قرن بیستم تا محله روستامحور طراحی شده متغیر بوده است. تعريف و تعابير روستاشهر در ايران نيز طي سالهای اخیر با تغییر نگرش نهادهای اجرایی همراه بوده است. شرکت عمران و بهسازی شهری (1393) محدودهها و محلههاي نابسامان با پیشینه روستائی (روستاهاي ادغام شده) را یکی از انواع گونههای محدودههای هدف بازآفرینی در شیوهنامه تدوین برنامه عملیاتی بازآفرینی پایدار معرفی مینماید که نیازمند اصول و روش خاص به منظور مداخله در این بافتها میباشد. جداول 1 و 2 سیر زمانی مفاهیم روستاشهر را در ایران وجهان ارائه میدهد.
جدول 1. مفاهیم و اصول مرتبط با بافتهای روستاشهری در جهان (ماخذ: اکبری و قادریان، 1393:649)
زمان | معرف | مفاهیم مرتبط با بافتهای روستاشهری در جهان |
1940-1950 | برای اولینبار جغرافیدانان آمریکایی | اصطلاح «حاشیه شهری» به عنوان «عرصههای در حال گذار» بین شهر و روستا |
1950-1960 | جامعهشناسی شهری، در کتاب هربرت گانز جامعهشناس آمریکایی | کاربرد اصطلاح «روستاییان شهری» (1962) برای نسل دوم آمریکاییان ایتالیاییتبار. بافتهای روستاشهری: جوامع کوچک قومی در شهرهای بزرگ، بهویژه شهرهای جهانی کشورهای توسعه یافتۀ سرمایهداری. همچنین او این واژه را درباره مهاجران بیگانه یا روستاییانی که با هم در داخل منطقهای در شهر زندگی میکردند، بهکار برده است. با این تلقی، در بافتهای روستاشهری مردم آداب و رسوم و شیوۀ زندگی و گاه زبانی یکسان دارند. بافت روستاشهری: منطقهای از شهر است که برای مهاجران، غریبهها و بیگانهها امکان سازشپذیری یا زندگی و فرهنگ شهر مد نظر را به سرعت فراهم میآورد |
1970-1980
| جغرافیدانان اروپایی | تفاوت قائلشدن میان حاشیۀ شهر و حاشیۀ روستایی - شهری و مطرحکردن مفهوم «نواحی روستایی زراعی»و «نواحی روستایی غیر زراعی» |
تیلور(1973) | روستاشهرها: جوامع خاصی که واجد هویت و استقلالاند و حس تعلق به مکان میان آنها بسیار زیاد است. | |
جان فریدمن و مایک داگلاس | مطرحکردن خطوط نظریۀ جدید با توجه به ضعفهای موجود در نظریههای «قطب رشد» و «مرکز ـ پیرامون» که تجسم ایجاد شهرها در پهنۀ کشتزارها است، یعنی روستاشهرهایی که پارهای از عناصر کلیدی شهرگرایی را در نواحی کوچک و پرتراکم روستایی دارند. | |
1980- 1990 | شاهزاده ولز
| هدف از توسعۀ روستاشهرها بازآفرینی مقیاس انسانی، صمیمیت و زندگی پر طراوت است. مطالعات وی به تشکیل گروهی با عنوان روستاشهر (1992) منجر شد که هدف این گروه پالایش اصول محیط زیست انسانی بود |
1990-2000 | ابولوقود در مطالعۀ خود روی نیویورک | بافت روستاشهری (در رد تعبیر گانز): ظهور نوع جدیدی از روستاشهرهای فرا صنعتی متفاوت از محلات با تنوع بیشتر و پرتضادتر و چندفرهنگی (متفاوت از روستاشهر مد نظر جغرافیدانان) که به تقاضای مصرف ساکنان معتبر و گردشگران پاسخ میدهد |
2000-2017 | برنامهریزان و طراحان شهری | تدوین ویژگیهای اصلی و کالبدی مفهوم روستاشهر، مانند کاربری مختلط، وسعت حداکثر 40 هکتار، امکان دسترسی پیادۀ کلیه افراد ساکن به کلیۀ خدمات، حدود 3000 تا 5000 نفر جمعیت با یک فضای دسترسی پیادۀ دوست داشتنی، حمل و نقل عمومی کافی، مناظر متنوع شهری، حس مکان و خودکفایی اقتصادی و اختلاف بر سر اصطلاح «روستاشهر» و «محلۀ شهری» |
جدول 2. مفاهیم و اصول مرتبط با بافتهای روستاشهری در ایران (ماخذ: اکبری و قادریان، 1393:649)
زمان | محقق | مفاهیم مرتبط با بافتهای روستاشهری در ایران |
1381 | رضوانی | روستاهاي بزرگ و پرجمعيت، حاصل از ادغام چشماندازهای فيزيكي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي شهر و روستا، با کالبدی شبیه شهر و فعالیت غالب کشاورزی كه در آنها چشماندازهاي شهري و روستايي با هم ادغام شدهاند. اگرچه فعاليت غالب كشاورزي است، خدمات نیز رواج دارد. |
1382 | پاپلی یزدی و رجبی | چشماندازهای شهری که چشماندازهای روستایی نیز در آنها دیده میشود. فعالیت غالب این سکونتگاهها ممکن است کشاورزی باشد، ولی فعالیتهای خدماتی و گاهی صنعتی نیز در آنها رواج دارد. همچنین ساختار اجتماعی، فرهنگی و فیزیکی این روستاها نیز به شهرها شباهت دارد. |
1383 | علی اکبری | مجموعه زيستي مستقل و منفصل از مادرشهر ميدانند كه شامل ساخت و سازهاي نسبتا سازمان يافته اي است كه در محدوده يك روستا انجام ميگيرد و به آن ماهيت شبه شهري ميبخشد . |
1385 | دانشپور | محل درآمیختن و رویارویی سیستمهای شهر-روستا-طبیعت یا برخوردگاه شهر- روستا (کنشگاه شهری-روستایی) که بهتدریج ویژگیهای شهری را اختیار میکنند و گاهی «شبهشهر» نیز تلقی میشوند. |
1386 | صبری و فلاح | از انواع سکونتگاه بهمنزلۀ ناحیهای میانه با ماهیت چند عملکردی و متفاوت از دو محیط شهری و روستایی استفاده میشود که بهتازگی با توسعۀ جوامع شهری در حاشیۀ شهرها بهوجود آمده و در ادامۀ حرکت شهر به طبیعت، ایجاد شده است و ارتباطی مستقیم با محیط و بستر طبیعی خود دارد. |
1387 | مفیدی و یمانی | ایدهای پويا برای ساخت سکونتگاههای شهري كه بر پايۀ توسعۀ پايدار محيطي با رويكرد شهرسازي محيطي نيازهاي زندگي در جامعۀ محلي را برآورده میکند و هدف آن تعادل بين اجتماع، اقتصاد و محيط است. |
1389 | نوش آفرین | روستاشهر منبع با ارزش مهمی است که علاوه بر اینکه با فضاهای سبز خود موجب تعدیل فضاهای شهری میشود، خاطرات و هویت شهر و جامعه را در بر میگیرد. حفظ و نگهداری از این میراث تاریخی- طبیعی که بخشی از فرهنگ و هویت ما را شکل میدهد، ضروری است. |
1390 | حبیبی و همکاران | مفهوم هستههای سازمند شهری: به منظور خلق توسعههای شهری مبتنی بر کاربری مختلط پیادهمحور و بر مبنای مقیاس پایدار |
1393 | شرکت عمران و بهسازی شهری ایران | در شیوهنامه تدوین برنامه عملیاتی بازآفرینی پایدار محدودهها و محلههای هدف در گام نخست و گونهشناسی محدودههای هدف بازآفرینی پایدار 5 گونه شناسایی شده است که یکی از این محدودهها، روستاشهرها است: «محدودهها و محلههاي نابسامان با پیشینه روستائی (روستاهاي ادغام شده)» |
متناسب با تعاریف روستاشهرهای هدف این پژوهش، رويكردهای برخورد با آنها را ميتوان در دو رهیافت «رويآوردن10 شـهر بـه روسـتا» و رهیافت«رویـارویی11 شـهر و روسـتا» دستهبندی کرد. در رویکرد رویآوری از روستاشهر بـه عنـوان یـک راه حــل طراحی برای مشکلات و مســائل ناشــی از شهرنشـینی و شهرسـازي مـدرن استفاده میشود. این رویکرد که غالباً در کشورهای توسعه یافته قابل مشاهده است، به دنبال نگاه به روستا به عنوان سمبل ارزشهاي سنتي و مكاني داراي ارزشهاي ايده آل براي زندگي میباشد (Biddulph et al, 2003,173). رویارویی شهر و روستا به واسطه گسترش شهرنشینی و رشد شهرها و تلاش بـراي همگون شدن اجباري روستا در روند ادغام با محیط شـهري است (سپاهی و همکاران، 1395:113). در این رویکرد روند شهرنشيني و شهرگرايي با گسترش مرزهاي شهري، فاصله بين شهر و روستا را بلعيده و هر آنچه بر سر راه خود مییابد را به شهر مي افزاید (Verbeelen, 2013,65). در این میان، محلات روستابنیان شهرهای اقلیم گرم و خشک ایران، که نمونه های بارز گسترش شهری از نوع ادغام روستاهای پیرامون در شهر هستند، غالباً حاصل رویکرد رویارویی شهر و روستا هستند. روابط شبکه شهری - روستایی در این مناطق (اجتماع، اقتصاد، زمین و محیط) به عنوان چهار عامل و نیروی اساسی در شکلدهی روستا به سمت روستاشهر (Esparcia, 2005)) و با برتری شهر جریان داشته است. در میان این دو رویکرد، طیفهای مختلفی را نیز میتوان شناسایی نمود. رویکردهایی كه هریک به تبع تصميمات موازي و ابزارهای متفاوت، سيمايي از اقدامات را به تظاهر ميرسانند. بر اساس مطالعات انجام شده، به طور کلی به منظور انتخاب يك رويكرد مناسب با روستاشهر كه تنها به صورت يك توجه سياسي به يك عرصه نباشد و الزامات محيطي را مد نظر قرار داده باشد، بايستي چهار وجه به خوبي روشن شوند (جدول 3). هدف این پژوهش تبیین و تحلیل مرحله گذار روستاشهري از وجه نخست آن میباشد. مرحله گذار روستاشهری مرحلهای است که فرایند ادغام روستاها در شهر آغاز میشود، ادامه یافته و در نهایت پایان مییابد (ادغام کامل).
جدول 3. چهار وجه انتخاب رویکرد مناسب با عرصههای روستاشهری
عوامل موجود | ديدگاهها | كشش شهري | اقشار و يا كارفرمايان |
بررسي ابعاد عرصه روستاشهري و درك ويژگيهاي آن شامل: «تاريخ توسعه خاص مكان»، «موقعيت مكاني روستاشهر»، «مرحله گذار روستاشهري و انواع گونههای روستاشهری»، «پتانسیلهای درونی و بیرونی»، «داشتههای آسیبپذیر عرصه» و «ویژگیهای شهری». | نگرشها، گرايشها و حتي روشهاي برخورد با روستاشهر که كليت تفكر برخورد با اين عرصه را مشخص كرده و جهتدهي میكند. با ارائه ديدگاه به اين مسئله همه چيز حتي اقدامات و ابزار برخورد مشخص ميشود و نگرش به كليه داشتهها و نداشتهها از اين دريچه مشخص ميشوند. | آنگاه كه داشتهها با تمايلات اجتماع و اقتصاد حاكم بر شهر همسو شوند كششهاي شهري حاصل ميشوند که در باب روستاشهرها عموما به دو واژه «همگرايي» و يا «واگرايي» میرسد كه البته طيف درون اين دو واژه نيز مد نظر است. بدين معني كه روستاشهرها در يك شهر گاه در يك برخورد هم نوا با كليت شهر پرداخته ميشوند حال آنكه در يك كشش شهري واگرا با روستاشهر معمولا محيطهاي جذاب و متنوع شهري پديد ميآيد. | آگاهي يافتن از اين مسئله كه برخوردها و اقدامات در اين عرصه در آينده چه كساني را متاثر مي كند(ساكنان بومي مكان و يا اقشاري كه با جايگزيني جمعيتي قرار به اسكان در اين مكان دارند). اين مسئله نه تنها بر اجزای اين عرصه مي تواند اثر گذار باشد بلکه در نگاه كليتر نيز ميتواند در تعيين نقش عرصه روستاشهري در شهر، شرايط مكاني و آينده آن تاثيرات فراواني بگذارد. |
در طی یک فرایند و امتزاج دو سیستم عملکردی، نواحی روستایی پیرامون شهرها از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و کالبدی به تدریج ویژگیهای شهری را کسب مینمایند. این فرایند با تغییرات اقتصاد محلی و ساختار اشتغال از کشاورزی به صنعتی، رشد سریع جمعیت و مهاجرت، افزایش ارزش زمین و اختلاط کاربری همراه است (Webster,2002,43). در ادبیات نظری مرتبط با مباحث پیراشهری، گذار از نواحی روستایی به شهری به عنوان یک "فرایند" در نظر گرفته میشود (Narain & Nischal,2007, 91). بر اساس مطالعات نظری پیرامون روابط شهر و روستا (فیروزنیا و همکاران، 1390، سرور و همکاران، 1391، سلیمانی و همکاران، 1392، شمسی و همکاران، 1394، Hao, 2012، Wang et al., 2009) این فرایند را میتوان در سه مرحله مطابق جدول 4 تبیین نمود:
جدول4: مراحل سه گانه فرایند عام ادغام روستاها در شهر
مرحله | توضیحات |
مرحله نخست: آغاز ادغام | پیشروی شهر و روستا به سوی یکدیگر ناشی جاذبههای نیروهای کشش و قرارگیری روستا در منطقه تحول و کنشگاه شهری ـ روستایی: نیروهای کشش روستا را در دامنه اثرگذاری نیروهای شهری قرار میدهد و آن را دچار دگرگونی میکند(سلیمانی و همکاران، 1392، 125). این نیروهای کشش میتوانند حاصل عوامل درونی شامل شرایط اجتماعی (رفاه اجتماعی، مهاجرت و...)، اقتصادی (اشتغال و فعالیت و...)، زمین (اراضی باز و ارزش زمین، شبکه های ارتباطی و...) و محیط (محدودیتها یا جذابیتهای طبیعی و...) و عوامل بیرونی شامل قوانین و مقررات و تصمیمات نهادهای سیاسی و مدیریتی در قالب قوانین الحاق روستا به شهر باشد. چشماندازهای زراعی روستا نخستین صحنه رویارویی فیزیکی شهر و روستا هستند(شمسی و همکاران، 1394، 87). انتقال کاربریهای شهری به سوی این اراضی و تغییرات فضایی در لبهها در حال شکلگیری میباشد و نواحی روستاشهری در حال شکلگیری و رشد هستند. برخی ویژگیهای این مرحله عبارتند از: پیچیدگی به سرعت در حال افزایش در مناطق پیراشهری و اغتشاش در ساختار فضایی دو سکونتگاه، سرعت بالای تغییرات در مرز و لبههای دو سکونتگاه، بی ثباتی و عدم پایداری فضا و در برخی موارد غیرقابل پیشبینی بودن جریانات فضایی، افزایش دفعی نرخ رشد شهری و ظهور نوع جدیدی از تحرکات شهری که در برخی اوقات نیز میتواند مفید باشد (جهتدهی صحیح به توسعه شهر). |
مرحله دوم: میزان ادغام | میزان ادغام روستا در شهر بر اساس جدال بین نیروهای کشش ـ فشار و طیفی از حفظ ویژگیهای فضایی و غیر فضایی تا اضمحلال کامل آنها: در این مرحله موقعیت مکانی روستا نسبت به شهر و همچنین مقیاس روستا در این رابطه دوطرفه با برتری شهر بسیار تاثیرگذار است. اگر در مرحله پیشین اراضی خالی و کشاورزی هدف اصلی بودند و بافت روستا از تغییرات در امان بود، در این مرحله بافت و هسته روستا نیز هدف فشار نیروهای شهری قرار میگیرد. در این شرایط میزان ناهمگونی در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیست محیطی به اوج خود میرسد(Hao, 2012,115). مقاومت یا سازش روستاها در برابر تغییرات به همراه مجموعهاي از شرايط داخلي و خارجي كه در طي زمان و در اندركنش اين فرایند حاصل ميآید موجب میشود که روستاها يكي از دهها حالت را به خود میگیرند: در حال استقامت كالبدي، اجتماعي، اقتصادي؛ در حال تغيير به نفع شهر و بافت شهري؛ در حال حل شدن در روابط شهري يا در حال حل شدن در كالبد شهري يا انجماد كالبدي، اجتماعي با وجود قرارگيري در بافت شهري و ده ها حالت ديگر (اکبری و قادریان،1393 ،652). |
مرحله سوم: آثار ادغام | روستاشهرهایی که به واسطه جبر گسترش شهري پدید میآیند، بهعلت نبود برنامـهریـزي مشخص و هدفمند در ایجاد و شکلگیريشان، با خـود مشکلات عدیدهاي را بـههمـراه دارنـد. روستا و شهر به عنوان دو نظام عملکردی مجزا بعد از ادغام در یکدیگر پیامدهای مختلفی که بازتاب اثر نیروهای مختلف و جریانات موثر بر آنها در گذر زمان است، را به دنبال خواهند داشت که گستره وسیع این پیامدها (مثبت و منفی) صرفاً به ابعاد فضایی – کالبدی محدود نمیشود. در این مرحله پیامدهای غالباً منفی ناشی از نیروهای فشار آشکار میشوند. اگرچه بیشترین اثرگذاری مربوط به نظام غالب (نظام شهری) میباشد اما نظام مغلوب (نظام روستا) نیز منفعل نخواهد ماند و اثرات خود را بر شهر خواهد گذارد. حاصل تلفیق دو سیستم ایجاد و یا افزایش سطح نابرابری محیطی در شهر است. نابرابریهایی که در مرحله آغاز ادغام شهر و روستا پایهگذاری شده و متناسب با میزان ادغام روستا در شهر کاهش مییابند و یا تشدید میشوند و آثار خود را بر محیط زندگی ساکنان تحمیل میکنند(عزیزی و همکاران، 1398) |
چارچوب نظری تحقیق
بر اساس مطالعات، فرایند عام ادغام روستاها در شهر در سه مرحله آغاز ادغام، میزان ادغام و آثار ادغام صورت میگیرد (شکل1) بر اساس این فرایند، پس از شکلگیری منطقه تحول و ورود روستا به دوره انتقالی، در مرحله دوم و به نسبت میزان ادغام روستاها از مقاومت تا سازش آنها در برابر تغییرات، انواع گوناگونی از نواحی روستاشهری را به وجود می آید. با توجه به نیروهای کشش و فشار میان شهر و روستا، میتوان آنها را در دو دسته کلی به شرح ذیل قرار داد:
· غلبه نیروهای کشش روستا:
o استحاله کامل روستا در شهر و تشکیل محلات شهری.
o استحاله آرام روستا در شهر و تشکیل محلات روستاشهری (همگام با تغییر نیاز شهری و اقتضائات آن).
· غلبه نیروهای فشار شهری:
o استحاله ناقص روستا در شهر و تشکیل محلات روستاشهری مسئله دار.
شکل 1. مراحل سه گانه فرایند عام ادغام روستاها در شهر
|
انواع روستاشهرهای ایجاد شده در مرحله دوم، آثاری را در مرحله سوم به روستا و شهر تحمیل میکنند که از جنبههای متفاوت کالبدی و غیرکالبدی و غالباً از نوع نابرابریهای محیطی قابل بررسی میباشند. از سوی دیگر، در مسیر گذار از فرایند ادغام روستاها در شهر، گونههای متفاوتی از عرصههای روستاشهری شکل میگیرند که میتوانند طیفی از روستاییِ کامل تا شهریِ کامل را در برگیرند. به عبارت دیگر، شهرها با گونههای متفاوتی از عرصههای روستاشهری و ویژگیهای متنوع آنها مواجه هستند. بنابراین، گونهشناسی انواع عرصههای روستاشهری اولین گام در تبیین فرایند ادغام روستاها در شهرهای اقلیم مناطق گرم و خشک است. انواع گونههای محلات روستابنیان را می توان در سه دسته کلی، شامل محلات روستا بنیان با ویژگی غالب روستایی، محلات روستابنیان با ویژگیهای روستایی- شهری و محلات روستابنیان با ویژگی غالب شهری قرار داد. نتیجه فرایند گونهشناسی، قرارگیری هریک از روستاشهرهای مطالعاتی در دستههای فوق خواهد بود. در نهایت، بر اساس این فرایند و تدقیق آن در نمونههای مطالعاتی می توان به قانونمندی مشترک در فرایند ادغام آنها در شهر رسید که فرایند خاص ادغام روستاها در شهرهای اقلیم گرم و خشک را تبیین مینماید.
روش تحقیق
پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای تبیینی بوده و بر اساس دو روش تحلیل کمی و کیفی انجام شده است. در تحلیل فرایند ادغام روستاها در شهر، میزان و آثار ادغام بر اساس تحلیل کیفی (توصیف جامع پدیده از طریق تحقیق میدانی، مشاهده یا مشارکت و مصاحبههای عمیق (دلاور، 1389، 308) و گونهشناسی روستاشهرها - به منظور ورود به تحلیل فرایند ادغام آنها- بر اساس روش کمی صورت میگیرد (شکل 2). بر اساس مطالعات، و به منظور گونهشناسی بافتهای روستابنیان، سه عامل «جامعه محور» (ساختار جمعیتی و اقتصادی و تغییرات ده ساله)، «ساخت محور» (نوع استفاده از زمین، الگوی توسعه و تغییرات ده ساله) و «طبیعت محور» (ویژگیهای اقلیمی)، مبنا قرار داده شدند. برداشت آمار و اطلاعات، مطابق متغیرهای تعریف شده فوق از آنالیز خوشه ای با روش k-means در محیط نرم افزار SPSS برای گونهشناسی استفاده شده است تا در نهایت، محلات روستابنیان در سه گونه شهری (ویژگیهای غالب شهری)، روستاشهری (ویژگی های روستایی - شهری) و روستایی (ویژگیهای غالب روستایی) شناسایی شوند.
شکل2. روش تحقیق بر اساس دو روش کمی و کیفی
|
تحلیل و تدقیق فرایند ادغام روستاها در شهرهای اقلیم گرم و خشک
برای انتخاب نمونههای مطالعاتی بر اساس معیار پهنه بندی اقلیم گرم و خشک و به منظور گونهشناسی و تبیین فرایند ادغام روستاها در شهرها، در گام نخست، شهرهای این اقلیم شامل شهرهای یزد،کرمان کاشان، اصفهان، شیراز، بندرعباس، کیش انتخاب شدند. مهمترین ویژگیهای فرایند توسعه کالبدی این شهرها عبارتند از: افزایش 20 تا 40 برابری مساحت شهرها در 50 سال اخیر، کاهش شدید تراکم از 200-150 نفر در هکتار به 50 – 30 نفر در هکتار طی 50 سال اخیر، توسعه در امتداد مبادی خروجی اصلی شهر، ادغام روستاهای پیرامون شهر، ایجاد بافت های مسئله دار شهری ناشی از ادغام روستاها در شهر، ایجاد مسائلی از قبیل فرسودگی کالبدی، تناقض های فرهنگی اجتماعی، تغییرات کاربری زمین بدون برنامه، از بین رفتن اراضی کشاورزی و باغات، فرسودگی کالبدی و انزوای روستاهایی که هسته اولیه شهر را تشکیل داده اند.
قاعده تعریف شده برای گونه شناسی باید گروهی از روستاشهرها را تعریف نماید که دارای بیشترین همگنی بین آنها و در مقایسه بین گونهها دارای ناهمگنی باشد. گونه شناسی در یک اقلیم خاص (گرم و خشک) تفسیر زمینههای شباهتها و تفاوتهای بین گونهها را هموارتر و منطقیتر میسازد. بنابراین، در گام دوم، انتخاب شهرها بر اساس عواملی نظیر علل پیدایش روستاشهر (که محصول توسعه افقی شهرهای مرکزی باشد)، تراکم جمعیتی و سطح فعالیت شهر مادر (جزء شهرهای بزرگ باشد) و تدقیق مشابهتهای اقلیمی در این شهرها در نظر گرفته شدند. بدین ترتیب، محلات روستابنیان نمونه های شهرهای اقلیم گرم و خشک، یعنی یزد، کرمان و کاشان به منظور تبیین فرایند ادغام روستاها در شهر انتخاب گردیدند.
بافتهای روستابنیان سه شهر منتخب (34 مورد) شناسایی و وارد فرایند گونهشناسی شدند. پس از کدگذاری روستاها و متغیرهای پژوهش و ورود آنها به محیط نرم افزار از طریق دستور تحلیل خوشهای k-means، فرایند گونهشناسی بر روی دادهها اجرا شد. تعداد خوشهها قالب عوامل تعریف شده، سه خوشه تعیین شد. تعداد تکرار برای رسیدن به نتیجه مطلوب (صفر شدن مرکز خوشهها) 20 تکرار و ملاک همگرایی این تکرارها صفر حاصل شد. براساس نتایج تحلیل خوشهای در 34 عرصه روستاشهری، در گونه اول 10، در گونه دوم 19 و در گونه سوم 5 روستاشهر قرار گرفتند. گونه اول در اغلب متغیرها مقدار عددی بالاتری نسبت به دو گونه دیگر کسب نموده است. با توجه به نوع متغیرهای پژوهش و اینکه بالا بودن مقدار عددی آنها نزدیک بودن به ویژگیهای شهری را نشان میدهد، گونه اول، گونهای با خصوصیات غالب شهری میباشد. گونه دوم، ما بین شهر و روستا (روستاشهری) و نهایتاً گونه سوم گونهای با خصوصیات غالب روستایی میباشد. بررسی موقعیت این گونهها نسبت به شهرنشان میدهد که تجمع غالب این محلات در بافت پیرامونی (درون و برون محدوده شهری) شهر میباشد. به جز گونه اول که تقریباً در بافت میانی و محدوده قانونی شهر قرار دارد، محلات روستابنیان گونههای دوم و سوم در بافت پیرامونی شهر و بعضا خارج از محدوده قانونی شهر (مانند اکرمیه، اکرماّباد و حسین آباد در یزد و سیدی و حسین آباد در کرمان) واقع شدهاند. اما از آنجایی که متصل به بافت شهری و محدوده قانونی شهر میباشند، میتوان آنها را جزء عرصههای روستاشهری هدف این پژوهش محسوب نمود. در ادامه فرایند هریک از این گونهها مطابق فرایندی که تشریح شد، تحلیل میشود.
تحلیل مرحله آغاز ادغام
با قرارگیری روستا در منطقه تحول و کنشگاه شهری ـ روستایی، سه نیروی تعامل (افزایش تعاملات اجتماعی - فرهنگی، اقتصادی، گردشگری، طبیعی و...)، تبادل (شغل، خدمات و کالای مورد نیاز، تولید مواد اولیه و...) و تقابل ( دوگانگیهای کالبدی – فضایی، تقابل زندگی شهری و روستایی، تقابل نیازها، تقابل تعریف از سود و منفعت و...) میان شهر و روستا ایجاد میشود و نیروهای کشش – فشار را میان آنها شکل میدهد. در میان گونههای مطالعاتی، «بافتهای روستابنیان گونه سوم» به واسطه فاصلهای که با شهر دارند، در این مرحله قرار دارند. بر اساس نتایج مطالعات، دو عامل «راه» و «فاصله از مرکز شهر» مهمترین عواملی هستند که آغاز فرایند ادغام را شکل میدهند. بسته به اینکه راههای خروجی از شهر، از میان روستا، از لبه آن و یا با فاصله آن عبور کنند، مناطق تحول اندازه و شکل متنوعی به خود میگیرند. پایش این سه حالت نشان میدهد که هرچه منطقه تحول کوچکتر باشد، شدت اثرات بیشتر و تغییرات نیز متعاقباً بیشتر و باسرعت بالاتری انجام میگیرد. بر این اساس، میتوان رابطهای میان اندازه منطقه تحول و فاصله از مرکز شهر متصور شد. هرچه فاصله روستا از مرکز شهر دورتر باشد، منطقه تحول بزرگتر میشود، به طوریکه روستاهای با فاصله بیش از 7 کیلومتر از مرکز شهر در گونه سوم قرار میگیرند (شکل 3).
شکل4. ترتیب افزایش پیچیدگیهای فضایی در مناطق تحول و کاربری غالب آنها |
شکل3. رابطه میان اندازه منطقه تحول و فاصله از مرکز شهر |
بررسی فعالیتهای مناطق تحول، تکرار بیشتر کاربری مسکونی را نشان میدهد (5 روستا از 8 روستا). رابطه غالب در این روستاها از نوع تقابلهای فرهنگی و تعامل و تبادلهای اجتماعی- فعالیتی است. در رتبه دوم، کاربری غالب منطقه تحول صنعتی و بعضاً همراه با کشاورزی میباشد. نوع رابطه غالب در این مناطق با توجه به صنعتی بودن آنها از نوع تبادل فعالیتی است. هرگاه که اثرات زیان بار جانبی این فعالیتها به قدری زیاد باشد که مناطق روستایی را به شدت تحت تأثیر قرار دهد، این تبادل فعالیتی به تقابل فعالیتی مبدل میگردد. بر این اساس، هرچه اثرات جانبی زیان بار فعالیتها بر محیط کمتر باشد، پیچیدگیهای فضایی آن نیز کمتر، تحت کنترل قرار دادن آن هموارتر، و برنامهریزی برای آن سادهتر خواهد بود. در نتیجه، پیچیدگی فضایی مناطق تحول بر اساس فعالیتهای آنها بدین ترتیب افزایش مییابد: - نخست: مناطق با کاربریهای مسکونی-کشاورزی، دوم: مناطق با کاربریهای فعالیتهای بزرگ مقیاس شهری ـ مسکونی و سوم: مناطق با کاربری صنعتی و کارگاهی (شکل4).
تحلیل مرحله میزان ادغام
مرحله میزان ادغام طیفی، از عدم ادغام تا استحاله کامل روستا در شهر را در بر میگیرد. بر اساس نتایج تحلیل، این طیف میزان ادغام، در ارتباط مستقیم با مقیاس روستا، موقعیت مکانی آن نسبت به شهر، تغییرات ساختار فضایی ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی آن میباشد. در بین عوامل فوق، موقعیت مکانی روستا تأثیر قویتری در سرنوشت آینده آن دارد، زیرا هرچه موقعیت مناسبتر باشد، روستا سریعتر تحت تأثیر نیروهای فشار شهری تغییرات را میپذیرد. در عامل مقیاس، هرچه اندازه روستا کوچکتر باشد، ادغام آن در شهر سریعتر روی میدهد، به ویژه اینکه در موقعیت مکانی مناسبی در شهر نیز باشد. دلیل این امر این است که سطح پراکندگی در این روستاها کاهش مییابد و تقریباً همزمان با توسعه از برون و لبههای روستا، توسعه ساخت و ساز از درون به سمت بیرون نیز رخ میدهد. مقایسه روستاها بر اساس مقیاس در گونه نخست (شهری)، طیف عددی میان 50 تا 110 هکتار را نشان میدهد که موید این ادعا است. این روستاها که توسط معابر شهری محاط شدهاند، بلوکهای شهری نسبتاً کوچک (با میانگین 96.8 هکتار و 52/1% از مساحت شهر) را تشکیل دادهاند که اکنون به نام محلات شهری شناخته میشوند. این میزان برای گونه دوم 49/293 هکتار و برای گونه سوم 241 هکتار میباشد.
جدول5. مقایسه شماتیک سطح متغیرهای عامل جامعه محور گونه اول(شهری) با سطح شهر
|
شکل5. موقعیت مکانی ـ اجتماعی محلات شهری روستابنیان گونه اول در یزد |
شکل6. موقعیت مکانی ـ اجتماعی محلات شهری روستابنیان گونه اول در کاشان
|
در رابطه با میزان ادغام از بعد تغییرات ساختار فضایی روستا، رابطه سه وجهی میان تراکم جمعیتی و تراکم ساختمانی (قاعده مثلث) و سهم از مساحت شهر (رأس مثلث) ارزیابی گردید. هرچه قاعده این مثلث پهنتر باشد، میزان ادغام روستا در شهر نیز بالاتر است، به طوریکه تراکم جمعیتی (72 نفر در هکتار) و ساختمانی (%97) در گونه اول با خصوصیات غالب شهری از دیگر گونهها فاصله قابل توجهی دارد. به علاوه، روستاهای این گونه کمترین میزان سهم از مساحت شهری را در میان دیگر گونهها دارا میباشند. این عوامل نشان از میزان ادغام بالای روستاهای این گونه در شهر دارد. کمترین میزان ادغام مرتبط با گونه سوم بوده که کوچکترین سطح از رابطه سه وجهی فوق را ایجاد کرده است و نشان از میزان ادغام پایین روستا در شهر و ویژگیهای غالب روستایی آن دارد. از سوی دیگر، حاصل میزان ادغام بالاتر روستاها در شهر، توسعه درونزای بافت میانی شهر میباشد که گونه اول محلات روستابنیان در آن جای دارند. نحوه توسعه در گونههای دوم و سوم، غالباً از نوع گسترش لبه شهری (درون محدوده شهر) و توسعه خارج از محدوده شهری میباشد. با ادغام ساختار کالبدی– فضایی روستا در شهر ویژگیهای اجتماعی اقتصادی آنها نیز به سطح شهر نزدیکتر میشود. با توجه به عامل جامعهمحور و نتایج گونهشناسی، میانگین مقدار عددی متغیرهای این عامل در گونه اول (85/32) بیشتر از گونه دوم (64/31) و سوم(23/20) می باشد. همانگونه که پیشتر ذکر شد، بالا بودن مقدار عددی این عامل نزدیک بودن به سطح شهر را نشان میدهد (شکل های 5 و 6 و جدول5). همچنین، نتایج گویای این است که با توجه به نزدیک بودن میانگین عامل جامعه محور در گونههای اول و دوم، میزان ادغام در این گونهها بیشتر به مقیاس و تغییرات ساختارفضایی آنها وابسته است.
تحلیل مرحله آثار ادغام
جدول6: امتیاز استاندارد متغیرهای برابری اجتماعی - اقتصادی |
متغیرهای برابری اجتماعی - اقتصادی | گونه اول | گونه دوم با استحاله آرام | گونه دوم با استحاله ناقص | گونه سوم |
آسیبپذیری اجتماعی - اقتصادی | 8/2 | 8/2 | 6/3 | 04/4 |
پتانسیل در معرض خطر بودن | 2/3 | 1/3 | 02/4 | 2/4 |
تبیین فرایند ادغام روستاها در شهرهای اقلیم گرم و خشک
نتایج و یافتههای تحلیل فرایند ادغام گونههای سهگانه بافتهای روستابنیان در شهرهای اقلیم گرم و خشک قانونمندیهای مشترکی را میان آنها نشان میدهد. در مرحله آغاز ادغام و پیشروی شهر و روستا به سوی یکدیگر، نیروهای تعامل، تبادل و تقابل میان شهر و روستا در مناطق تحول بین آنها، نیروهای فشار-کشش میان این دو سکونتگاه را ایجاد میکنند. جدال میان این نیروها میزان ادغام روستا را درمرحله دوم فرایند تعیین می کند. در واقع، نیروهای فشار- کشش، نیروهایی حاصل از کنش و واکنش این نیروهای سهگانه در منطقه تحول هستند که در مرحله دوم ادغام شهر تعیین میکنند، نیروهای کشش را جذب کنند و یا محمل نیروهای فشار شهری شوند (شکل 7).
شکل7. تغییر نیروهای تاثیرگذار بر روستا در گذار از مرحله اول به مرحله دوم ادغام
از سوی دیگر، عامل فاصله تا شهر نیز بر کارکرد این نیروها تأثیرگذار است. فاصله بیشتر تا مرکز شهر، منطقه تحول وسیعتری را ایجاد میکند و هرچه منطقه تحول کوچکتر باشد، نیروها اثرگذاری بیشتری دارند و تغییرات سریعتری را ایجاد میکنند. این فاصله به همراه نوع فعالیتهای منطقه تحول باعث ایجاد گونههای متفاوت روستاشهری میشوند و میتواند پایههای ایجاد نابرابریهای محیطی را در عرصههای روستاشهری ایجاد کند. هرچه نیروی کشش قویتر باشد، میزان ادغام در مرحله دوم فرایند نیز بیشتر خواهد بود. در اینجا، عامل تأثیرگذار دیگری نیز ورود پیدا میکند و آن میزان مقاومت یا سازش روستا در برابر تغییرات است. این مقاومت و یا سازش بستگی به سیستم سکونتگاهی روستا، میزان باز یا بسته بودن و ارتباط و اتصال بین اجزای آن دارد. هرچه تمرکز، فشردگی و ارتباط میان اجزای سیستم روستا بیشتر و استحکام قویتری داشته باشد، میزان تغییرات کمتر و یا در طول زمان بیشتری رخ خواهد داد (شکل 8).
شکل8. ارتباط اجزای سیستم روستا و درجات تابآوری آن در برابر سیستم شهر
از سوی دیگر، بر اساس «موقعیت روستا در شهر»، «نوع توسعه» (درونزا، گسترش لبه شهری، توسعه خارج از محدوده)، و رابطه سه وجهی«مساحت (راس مثلث)»، «تراکم جمعیتی» و «تراکم ساختمانی»، میتوان میزان ادغام روستا در شهر را سنجید. بر این اساس هرچه قاعده مثلث پهنتر باشد، میزان ادغام بالاتر روستا در شهر و غلبه شهر بیشتر است و هرچه این مثلث کشیدهتر شود، نشاندهنده خصلت دوگانه روستاشهری و میزان ادغام پایینتر روستاست. در مرحله آخر و آثار ادغام، طیف سطوح برابری تا سطح نابرابریهای محیطی حاصل از ادغام روستا در شهر را با توجه به دو عامل اصلی «موقعیت روستا در شهر» و «میزان ادغام آن» (حاصل مرحله دوم فرایند ادغام روستا) در شهر میتوان ارزیابی و مشخص نمود. بر مبنای این دو عامل، چهار حالت میان روستا و شهر میتوان متصور شد:
1- همترازی سطوح شهری و روستایی: زمانی روی میدهد که میزان ادغام روستا در شهر کامل (استحاله کامل) و همچنین از موقعیت مکانی مناسبی در شهر برخوردار باشد.
2- رویآوری نظام شهری به روستایی: زمانی است که روستا در موقعیت مناسبی نسبت به شهر قرار دارد اما ادغام آن در شهر کامل نیست (استحاله آرام).
3- رویارویی دو نظام شهری و روستایی: که ناشی از موقعیت نامناسب روستا در شهر و میزان ادغام پایین یا عدم ادغام آن در نظام شهری میباشد.
4- چیرگی نظام شهری بر روستایی: نشان از ادغام بالای روستا در شهر (استحاله کامل) و موقعیت مکانی نامناسب آن دارد.
شکل9. سطوح برابری محیطی در نمونههای مطالعاتی بر اساس موقعیت روستا و میزان ادغام آن در شهر
|
بر مبنای این سطحبندی، تجمع فراوانی نمونههای مطالعاتی در نیمه پایینی نمودار، یعنی سطح نسبتاٌ مناسب و سطح خطر بیشتر می باشد (شکل 9). بر اساس یافتهها، نابرابریهای محیطی در مرحله اول، یعنی ایجاد منطقه تحول که اندازه آن با فاصله از شهر نسبت مستقیم دارد و ایجاد کننده نیروهای فشار ـ کشش شهر و روستا است، شکل میگیرند. در مرحله دوم آن و جدال نیروهای فشار – کشش، یعنی "میزان ادغام روستا در شهر" تثبیت میشود، به طوریکه اگر در همان مرحله آغاز ادغام بدانها توجه شود، از تثبیت آن در مرحله میزان ادغام جلوگیری میشود. اینکه کدام بعد از نابرابریها در این روستاها ایجاد و یا غالب شوند، به موقعیت روستا نسبت شهر (و البته با در نظر گرفتن پیشینه روستا و ویژگیهای زمینهای آن) بستگی دارد. به طور کلی هرچه موقعیت روستا نسبت به شهر نامناسبتر و میزان ادغام آن در شهر نیز پایینتر باشد، نابرابریهای اجتماعی ـ اقتصادی، اکولوژیکی و توزیعی در آنها بیشتر نمود پیدا میکند.
نتیجهگیری
فهرست مراجع
1. اصغری زمانی، اکبر؛ خواجه، شاهرخ؛ زادولی، فاطمه؛ و بخشیزاده، پیام علی. (1392). ارزیابی میزان تغییرات کاربری اراضی در روستاهای الحاقی به کلانشهر تبریز طی دوره زمانی 91-1381 نمونه موردی آخماقیه. فصلنامه جغرافیا و مطالعات محیطی،2(7)، 48-35.
2. اکبری، رضا؛ و قادریان، مسعود. (1393). گونهشناسی بافتهای روستاشهری؛ گام نخست در چشماندازسازی روستاشهرها مطالعه موردی گونهشناسی بافت روستاشهری یزد. نشریه پژوهشهای جغرافیای انسانی،46(3)، 635-656.
3. پاپلي يزدي، محمد حسين؛ و رجبي سناجردي، حسين. (1382). نظريه هاي شهر و پيرامون. تهران: انتشارات سمت.
4. تاجیک، اکرم. (1388). بررسی تحولات کالبدی – فضایی روستاهای مجاور کلانشهر تهران نمونه موردی دارآباد. پایان نامه ارشد، دانشگاه تربیت معلم تهران، تهران.
5. چگینی، رباب. (1391). تبیین پیامدهای کالبدی – فضایی ادغام هستههای روستایی در فرایند گسترش شهر نمونه موردی منطقه یک تهران. رساله دکتری، دانشگاه خوارزمی، تهران.
6. حبیبی، سید محسن؛ تحصیلدار، مهدی؛ و پورمحمدرضا، نوید. (1390). شرحی بر اصول و قواعد شهرسازی بومی در ارتباط با نظریههای معاصر شهرسازی. مجله علمی-پژوهشی مسکن و محیط روستا، 135، 3-21.
7. حسینی حاصل، صدیقه. (1389). بررسی تطبیقی روند تحولات کالبدی – فضایی سکونتگاههای روستایی پیرامون کلانشهر تهران (پس از انقلاب اسلامی) با تاکید بر مجموعههای روستایی کهریزک و رودبار قصران. رساله دکتری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران.
8. دانشپور، زهره. (1385). تحليل نابرابري فضايي در محيطهاي پيرا ـ شهري. نشريه هنرهاي زيبا، 28، 14-5.
9. دلاور، علی. (1389). روششناسی کیفی. نشریه راهبرد،19(54)، 329-307
10. رحمانی فضلی، عبدالرضا؛ و پریشان، مجید. (1388). تحولات ساختاری – کارکردی پس از تبدیل نقاط روستایی به شهر نمونه موردی شهر کانی سور، شهرستان بانه. نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی، 9(12)، 128-101.
11. رضوانی، محمدرضا. (1381). تحلیل الگوهای روابط و مناسبات شهر و روستا در نواحی روستایی اطراف تهران. فصلنامه پژوهشهای جغرافیایی. 34(43)، 81-94.
12. صبري، رضا؛ و سيروس، مهرزاد فلاح. (1386). طراحي نوين ساختار گردشگري در روستا- شهرها نمونه موردي:روستا- شهر فرحزاد. مجله مسکن و انقلاب، 120(26).
13. سپاهی، مریم؛ دارابی، حسن؛ و ایرانی بهبهانی، هما. (1395). تحلیلی بر رویکردهای نوظهور روستا- شهر. فصلنامه علمی-پژوهشی مسکن و محیط روستا، ۳۵ (156)، ۱۱۱-۱۲۶.
14. سرور، رحیم؛ چتر، پروین؛ و کاظمی زاد، شمس اله. (1391). بررسی پیامدهای ادغام بافتهای روستایی در شهر مطالعه موردی شهر میاندوآب. مجله چشمانداز جغرافیایی (مطالعات انسانی)، 7(20)، 56-43.
15. سلیمانی، محمد؛ افراخته، حسن؛ سعیدنیا، احمد؛ و چگینی، رباب. (1392). تحلیل پیامدهای کالبدی- فضایی ادغام هستههای روستایی در منطقه یک شهر تهران. فصلنامه اقتصادفضا و توسعه روستایی، 2(1)، 149-115.
16. شفیعی ثابت، ناصر. (1387). تحولات کالبدی – فضایی روستاهای پیرامون کلانشهر تهران با تاکید بر تغییرات کاربری اراضی کشاورزی (82-1355) نمونه موردی روستاهای رباط کریم. رساله دوره دکتری جغرافیا و برنامهریزی روستایی. دانشگاه شهید بهشتی.تهران.
17. شمسالدینی، علی؛ شکور، علی؛ رضایی، محمدرضا؛ و پناهی، لیلا. (1390). تحلیلی جغرافیایی بر جریانات متقابل روستایی – شهری مطالعه موردی مرودشت و روستاهای پیرامونی. فصلنامه جغرافیایی آمایش محیط، 4(12)، 99-79.
18. شمسی، رقیه؛ افراخته، حسن؛ و عزیزپور، فرهاد. (1394). پیامدهای کالبدی – فضایی ادغام روستاشهری(نظام مسکن در جماران). مجله جغرافیا و آمایش شهری – منطقهای، 5 (17)، 102-85.
19. ضیاء توانا، محمد حسن؛ و امیرانتخابی، شهرام. (1386). روند تبدیل روستا به شهر و پیامدهای آن در شهرستان تالش، فصلنامه جغرافیا و توسعه، 5(10)، 128-107.
20. ظاهری، محمد. (1387). نقش روند گسترش کالبدی شهر تبریز در ایجاد تغییرات اراضی حومه شهر و روستاهای حوزه نفوذ مطالعه موردی روستاهای الوارسفلی، باغ معروف، شادآباد مشایخ و کندرورد. فصلنامه جغرافیا و توسعه، 7(11)، 181-198.
21. عزیزی، محمد مهدی؛ زیردست، اسفندیار؛ و اکبری، رضا. (1398). واکاوی تبلور عدالت محیطی در انديشه آرمانشهری اسلامی جهت کاربست در شهرسازی اسلامی (نمونه موردی محله روستا بنیان سفین کیش)، فصلنامه مطالعات شهر ایرانی اسلامی، 9(34)، 5-22.
22. علی اکبري، اسماعیل. (1383). توسعه شهري و آسیب شناسی اجتماعی در ایران. پژوهشهاي جغرافیایی، 4(48)، 49-69.
23. فیروزنیا، قدیر؛ کاظمی، مهدی موسی؛ و صادقی، اعظم. (1390). مطالعه تاثیر ادغام روستا در شهر نمونه: روستاهای ادغامی در شهر کاشان، مجله جغرافیا و توسعه، 9(25)، 96-79.
24. کسمایی، مرتضی. (1372). پهنهبندی اقلیمی ایران: مسکن و محیط های مسکونی.) چاپ اول). تهران: انتشارات مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن.
25. گلی، علی. (1383). تحلیل فرایند گذار از روستا به شهر و طراحی مدلی برای شناسایی روستاهای در حال گذار در ایران. رساله دکتری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران.
26. مفيدي، سيد مجيد؛ و يماني، پريسا. (1387). روستاشهرالگويي براي توسعه شهري پايدار. مجله آبادي، 60 ، 56- 59.
27. نوش آفرین، ساناز. (1389). روستاـ شهر، تجربهای جدید در شهرهای امروز. مجله علمی- ترویجی منظر، 2(9)، 18-21.
28. Begum, H. (2005). Addressing Planning Problems for Territorial Integration of Urban Villages in Delhi: A Case Study of Masoodpur. Jahangirnagar Planning Review, 3, 1-10.
29. Biddulph, M., Franklin, B., & Tait, M. (2003). From concept to completion: A critical analysis of the urban village. Town and Regional Planning, 74(2), 165-193.
30. Esparcia, Almudena Buciega (Eds.). (2005). Final meeting RURBAN project. Brussels: European Commission.
31. Doygun, H. (2005). Urban Development in Adana, Turkey, and its environmental consequences. International Journal of Environmental Studies, 4(62),391-401.
32. Hamilton, D.K. (1999). Governing Metropolitan Area, Response ton Growth and Change. New York: Taylor& Francis Group.
33. Hara, y., Honda, R., Sekiyama, M., & Hiramatsu, A. (2010). Impacts of housing development on nutrients flow along canals in a peri-urban area of Bangkok. water science and technology, 61,1073-1080.
34. Hao, P. (2012). Spatial Evolution of Urban Villages in Shenzhen. Utrecht University (Doctoral dissertation, Dissertation. 11-28.
35. Lin, Y.L., Meulder, B.D. (2012). A conceptual framework for the strategic urban project approach for the sustainable redevelopment of “villages in the city” in Guangzhou. Habitat Int, 36, 380–387.
36. Narain, V., & Nischal, S. (2007). The peri-urban interface in Shahpur Khurd and Karnera, India. Environment and Urbanization, 19(1), 261-273.
37. Verbeelen, C. (2013). The Collaboration of Actors in Urban Village Redevelopment Projects in Shenzhen, China. Unpublished master’s thesis ,University of Amsterdam, Amsterdam.
38. Wang, Y.P., Wang, Y., & Wu, J. (2009). Urbanization and informal development in China: urban villages in Shenzhen. International Journal of Urban and Regional Research, 33(4), 957-973.
39. Webster, D. (2002). On the Edge: Shaping the future of pri-urban East Asia. Stanford University: Asia/Pacific Research Center.
40. Zhang, T. (2000). Land market forces and government's role in sprawl: The case of China. Cities, 17(2), 123-135.
پی نوشت ها
[1] . Doygun
[2] . Zhang
[3] . Hamilton
[4] . Yuji Hara and etc
[5] . Hao et al.
[6] بر اساس محاسبات پهنهبندی "کسمایی" چهار پهنه اصلی شناسایی شده اند که عبارتند از: 1- پهنه خزری، 2- پهنه گرم و خشک، 3- پهنه کوهستانی و 4- پهنه گرم و مرطوب (کسمایی،1372) که بخش اعظم اقلیم کشور را اقلیم گرم و خشک و گرم و مرطوب تشکیل میدهد.
[7] هر آنچه در اين طرح تحقیق روستاشهر ناميده می شود، از يك سو در واقع پيراشهر يا حاشية شهر است و با روستاشهر به معناي كلاسيك آن به نقل از فريدمن و داگلاس تفاوت دارد. از ديگر سو، موارد مطالعه به دليل گسترش لجام گسيختة شهري بخشي از شهر كنوني و حتي در مراكز آن استقرار يافته اند. لذا منظور از روستاشهر در اين نوشتار درواقع روستاهاي پيراشهري سابق هستند كه امروزه به شهر پيوسته و محله هايي از شهر فعلي محسوب مي شوند.
[8] Urban Fringe
[9] Transition Zones
[10] To Have a Tendency
[11] Confronting