واکاوی تاریخگرایی در کتب تألیفی دهۀ 80 ه.ش. حوزۀ معماری معاصر ایران
الموضوعات :علیرضا جزء پیری 1 , مهرداد متین 2
1 - دانشآموخته دکتری معماری، گروه معماری، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - استادیار، گروه معماری، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
الکلمات المفتاحية: معماری معاصر ایران, تاریخگرایی, دوره بندی,
ملخص المقالة :
موضوع پژوهش، پردازش تاریخگرایی در معماری معاصر ایران است. نشانههای تاریخی در معماری، بارزترین مشخصۀ تاریخگرایی در حوزۀ معاصر است. سؤال پژوهش چگونگی نمود تاریخ همچنین نشانههای تاریخگرایی در دوره بندیهای تألیفات معماری معاصر؟ و فرضیه عینیت یافتن نشانههای تاریخی همچنین امکان دوره بندی آثار معاصر بر اساس شاخصههای تاریخگرایی هستند. پژوهش پس از پردازش مفاهیم تاریخگرایی و جایگاهش در تألیفات، الگویی برای بررسی آثار ارائه میدهد. پژوهش کیفی است با راهبرد تفسیری که با روش تاریخی- انتقادی پسزمینۀ تاریخِ معماری را بازنمائی و با استفاده از فرایند تاریخگرایی هِگِل که از روشهای تحقیق تاریخی است، دوره بندیهای معاصر را ارزیابی کرده و پس از استنتاج مدلی 3 گانه برای تاریخگرایی، در راستای پاسخ به سؤالات تحقیق برمیآید. نتیجه اینکه، مجموعاً شش نوع دوره بندی در تألیفات دهۀ 80 هجری شمسی قابلاستخراج است. پنج اثر تألیفی تاریخگرایی سمبولیک و تنها یک اثر تاریخگرایی فلسفی دارند.
اعطا، علی. (1385). شدیدترین شکل، مروری اجمالی بر مبانی معماری میرمیران. روزنامۀ شرق. (812)، 17.
آوانسیان، وارطان. (1348). معماری ایران در دوراهۀ سبک ملی و جدید. مجلۀ هنر و معماری. (1)، 33-38.
باور، سیروس. (1388). نگاهی به پیدائی معماری نو در ایران. تهران: فضا.
بوردن، ایان؛ و رودی ری، کاترین. (1387). رسالهی پایانی. (فاطمه مهدی زاده، مترجم). تهران: سروش دانش. (نشر اثر اصلی 2006).
بانی مسعود، امیر. (1388). معماری معاصر ایران در تکاپوی بین سنت و مدرنیته. تهران: هنر معماری قرن.
ترنس استیس، والتِر. (1388). فلسفۀ هِگِل. (جلد دوم). (حمید عنایت، مترجم). تهران: علمی و فرهنگی. (نشر اثر اصلی 1995).
جودت، محمدرضا. (1384). تو معماری را ترسیم میکنی ولی من آن را میسازم. تهران: گنج هنر.
حبیبی، سیدمحسن. (1385). شرح جریانهای فکری معماری و شهرسازی در ایران معاصر. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی.
دورانت، ویل. (1389). لذات فلسفه. (عباس زریاب خوئی، مترجم). تهران: علمی و فرهنگی. (نشر اثر اصلی 1952).
زیباکلام، صادق. (1389). سنت و مدرنیته، ریشهیابی علل ناکامی اصلاحات و نوسازی سیاسی در ایران عصر قاجار. تهران: روزنه.
سارلی، ناصر قلی. (1391). دوره بندی در تاریخ ادبی (پیشینه، خواستگاههای فلسفی و کارکردها). مجلۀ تاریخ ادبیات. 71(3)، 137- 151.
سارلی، ناصر قلی. (1392). رویکردها و شیوههای دوره بندی در تاریخ ادبی. مجلۀ فنون ادبی. 5(2)، 89- 108.
سینگر، پیتر. (1379). هگل. (عزتالله فولادوند، مترجم). تهران: طرح نو. (نشر اثر اصلی 1983).
صافیان، محمدجواد. (1383). زیبایی طبیعی نزد هِگِل. نشریۀ دانشکده ادبیات و علوم انسانی (تبریز). 47(191)، 125-138.
عبادیان، محمود. (1390). گزیدۀ زیباییشناسی هِگِل. تهران: متن.
قبادیان، وحید. (1383). معماری در دارالخلافه ناصری، سنت و تجدد در معماری معاصر تهران. تهران: پشوتن.
کیانی، مصطفی. (1383). معماری دوره پهلوی اول. تهران: موسسۀ مطالعات تاریخ معاصر ایران.
گروت، لیندا؛ و وانگ، دیوید. (1384). روشهای تحقیق در معماری. (علیرضا عینی فر، مترجم). تهران: دانشگاه تهران. (نشر اثر اصلی 2002).
گرهارد، دیتریش. (1389). دوره سازی در تاریخ، (کامران عاروان، مترجم). کتاب ماه تاریخ و جغرافیا. (152)، 39-44. (نشر اصلی 2003).
گُلیجانی مقدم، نسرین. (1386). تاریخشناسی معماری ایران. تهران: دانشگاه تهران.
مازیار، امیر. (1395). رویکرد تاریخی نگری و ماهیت هنر اسلامی. مجلۀ هور، دو فصلنامۀ مطالعات هنر اسلامی. (1)، 6-9.
مجتهدی، کریم. (1389). دربارۀ هِگِل و فلسفۀ او (مجموعۀ مقالات). تهران: امیرکبیر.
میرمیران، هادی؛ و اعتصام، ایرج. (1388). معماری معاصر ایران، 75 سال تجربۀ بناهای عمومی (جلد اول و دوم). تهران: وزارت مسکن و شهرسازی.
مهندسین مشاور نقش. (1387). نقد آثاری از معماری معاصر ایران. تهران: وزارت مسکن و شهرسازی، مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی شهرسازی و معماری.
نسبیت، کِیت. (1391). نظریههای پسامدرن در معماری. (محمدرضا شیرازی، مترجم). تهران: نی. (نشر اثر اصلی 1996).
نسبیت، کِیت. (1393). تئوری معماری پستمدرن (پیشدرآمد). (پویان روحی، مترجم). تهران: کسری. (نشر اثر اصلی 1996).
نسبیت، کِیت. (1396). تئوری معماری پستمدرن (جلد اول). (پویان روحی، مترجم). تهران: کسری. (نشر اثر اصلی 1996).
ماینر، وِرنِن هاید. (1393). تاریخ هنر. (مسعود قاسمیان، مترجم). تهران: سمت. (نشر اثر اصلی 2001).
هگل، گئورگ ویلهلم فریدریش. (1390). عقل در تاریخ. (حمید عنایت، مترجم). تهران: شفیعی. (نشر اثر اصلی 1970).
هولگیت، استیون. (1394). دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد، زیباییشناسی هِگِل. (گلنار نریمانی، مترجم). تهران: ققنوس. (نشر اثر اصلی 2009).
Colquhoun, A. (1981). Essays in Architectural Criticism, Modern Architecture and Historical Change. Cambridge, Massachusetts.: MIT press.
Quek, R. (2012). The Expertise of Architecture and its History. South African Journal of History, (27), 6-10.
_||_
واکاوی تاریخگرائی در کتب تالیفی دهۀ 80 ه.ش. حوزۀ معماری معاصر ایران*
علیرضا جزءپیری**، مهرداد متین***
چکیده
موضوع پژوهش، پردازش تاریخگرائی در معماری معاصر ایران است. نشانههای تاریخی در معماری، بارزترین مشخصۀ تاریخگرائی در حوزۀ معاصر است. سوال پژوهش «چگونگی نمود تاریخ همچنین نشانههای تاریخگرائی در دوره بندیهای تالیفات معماری معاصر؟» و فرضیه «عینیت یافتن نشانه های تاریخی همچنین امکان دوره بندی آثار معاصر بر اساس شاخصه های تاریخگرائی» هستند. پژوهش پس از پردازش مفاهیم تاریخگرائی و جایگاهش در تالیفات، الگوئی برای بررسی آثار ارائه میدهد. پژوهش کیفی است با راهبرد تفسیری، که با روش تاریخی- انتقادی پس زمینۀ تاریخِ معماری را بازنمائی و با استفاده از فرایند تاریخگرائیِ هِگِل که از روشهای تحقیق تاریخی است، دوره بندیهای معاصر را ارزیابی کرده و پس از استنتاج مدلی 3 گانه برای تاریخگرائی، در راستای پاسخ به سوالات تحقیق برمی آید. نتیجه اینکه، مجموعآً شش نوع دوره بندی در تالیفات دهۀ 80 هجری شمسی قابل استخراج است. پنج اثر تالیفی تاریخگرائی سمبولیک و تنها یک اثر تاریخگرائی فلسفی دارند.
واژه های کلیدی
تاریخگرائی، دوره بندی، معماری معاصر ایران
* این مقاله مستخرج از رسالۀ دکتری معماری علیرضا جزءپیری با عنوان «تبیین دوره بندی تاریخی معماری پس از انقلاب ایران با رهیافت تاریخ گرائی هِگِلی» به راهنمائی دکتر مهرداد متین و مشاورۀ دکتر کاوه بذرافکن در دانشکدۀ هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکزی است.
** دانش آموخته دکتری معماری، گروه معماری، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
*** استادیار، گروه معماری، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. (مسئول مکاتبات)
Email: mehrdad.matin@ymail.com
مقدمه
مطالعه در زمینۀ معماری معاصر به عنوان واقعیتی تاریخی باید از منطق پژوهشهای تاریخی تبعیت کند. هرچند حجم مباحث نظری در باب معماری معاصر بسیار اندک است، اما مباحث نظری انجام گرفته در سبک شناسی معماری معاصر ایران، تلاش برای دوره بندیهائی تقلیدگونه را نشان میدهد. ثبت آثار، فهرست و طبقه بندی زمانی ساختمانها و معماران یک دوره، نخستین مرحلۀ مطالعۀ تاریخی است. قدم اساسی بعدی که تاریخگرائی مُدرن با آن شناخته می شود، تلاش برای فهم، تفسیر و تبیین این آثار و افراد است. تلاشی که مکاتب متعددی را نه تنها در حوزه روش شناسی و مطالعات تاریخی، بلکه در حوزه پژوهشهای علوم انسانی و مطالعات فلسفی ایجاد کرده است. در این میان نمیتوان اثری که شیوۀ خاصی برای مطالعۀ تاریخی معماری معاصر ایران بکار بسته است، شناسائی کرد. از اینرو این پژوهش بر آن است تا یکی از این شیوه ها و ماهیتِ وجودیِ آن را در خصوص مَحَک زدن دوره بندیهای معاصر در بازۀ کوتاهی مورد بررسی قرار دهد. بر همین اساس از معیار تاریخگرائیِ هِگِل که یک شیوۀ مطالعاتی- تاریخی است، استفاده میشود و نتایج آن در آخر عرضه میگردد. این تحقیق بر آن است تا با واکاوی مفهوم تاریخگرائی به سوالات زیر پاسخ دهد:
- از دیدگاه تاریخگرایانه، تاریخ چگونه در تالیفات حوزۀ معماری معاصر دهۀ 80 ه.ش. نمود یافته است؟
- پردازش تاریخ در دوره بندیهای معماری معاصر ایران چگونه و با چه شیوه هائی بوده است؟
فرض بر این است که تاریخ در معماری معاصر، خود را به همراه عناصر عینی و ذهنی عرضه کرده است و بگونه های متفاوتی متبلور شده است. همچنین معماری معاصر ایران با وجود پیشینه ای غنی از تاریخ، مستثنی از پذیرش تاریخ در دنیای معاصر نبوده و نیست. لذا باتوجه باینکه شیوه های تاریخگرائی، دسته بندیِ تاریخیِ تالیفاتِ حوزۀ معماری معاصر ایران را ممکن مینماید، بنابراین تالیفات حوزۀ معماری معاصر ناگزیر به جایگیری در مدل تشخیص نوع تاریخگرائی هستند.
پیشینه تحقیق
پیشینۀ این پژوهش در دو بخش ارائه می شود: بخش اول، پیشینۀ «تاریخگرائی و هِگِلیسم» و بخش دوم، پیشینۀ «دوره بندیهای معماری معاصر ایران». پردازش تاریخگرائی از تالیفات حوزۀ غرب آغاز گردیده است بطوریکه هرکجا از تاریخ بحث شده، دیدگاه تاریخگرایانه در کنارش بوده است. در انديشۀ آلماني اواخر قرن هجدهم، شيوۀ نگاه به تاريخ و ايدئولوژي به كلي تغيير میکند(Colquhoun, 1981)، بطوریکه هرکجا صحبت از تاریخ و تاریخگرائی وجود داشته باشد قطعاً رد و نشانی از دیدگاه هِگِل نیز وجود دارد. آغازگر این رویکرد و یکی از موثرترین اشخاصی که در مطالعاتِ تاریخی و به ویژه تاریخِ هنر شناخته شده، «هِگِل» است(گُلیجانی مُقدم، 1386، 95). دیدگاه هِگِل و تاریخگرائی برآمده از آن در ترجمه ها و تالیفات دورۀ معاصر بحث شده اند. از مهمترین این تالیفات میتوان به «عقل در تاریخ» اثر گئورگ ویلهلم فردریش هِگِل1، «درآمدی بر منطق هِگِل» اثر اندی بلاندن، «مقدمه ای بر زیبائی شناسی» اثر گئورگ ویلهلم فردریش هِگِل، «دربارۀ هِگِل و فلسفۀ او» مجموعۀ مقالاتی با کوشش کریم مجتهدی، مجموعۀ دو جلدی «فلسفۀ هِگِل» اثر والتر ترنس استیس و مقالاتی دیگر اشاره کرد. وجه مشترک این آثار اشاره به سه گانگی هنر، تاریخ و روح در دیدگاه هِگِل است. ایده های فیلسوف آلمانی قرن نوزدهم هِگِل، باور هِگِلیسم را در بخش بزرگی از تاریخ معماری رایج کرده است(بوردن و رودی ری، 1387، 31). «فضا، زمان و معماری» اثر زیگفرید گیدیون2، «معماری و شهرسازی در قرن بیستم» اثر ویتوریو مانیاگو لامپونیانی3، «پیچیدگی و تضاد در معماری» اثر رابرت ونتوری4، «تئوری معماری پُست مدرن» اثر کیت نسبیت، مجموعه مقالات آلن کالکوهان با عنوان «نوشتارهائی در نقد معماری، معماری مُدرن و تغییرات تاریخی» و «تاریخیگری و محدودیتهای نشانه شناسی»5 و سایر مکتوبات حوزۀ معماری نیز تحت تاثیر تاریخگرائی غرب هستند. کالکوهان از جمله پژوهشگرانی است که به تاریخگرائی هِگِلی پرداخته است: تعاريف واژه نامه اي نشان مي دهند كه سه تعبير از تاريخگرايي وجود دارد: (الف)اين تئوري كه تمامي پديده هاي اجتماعي- فرهنگي، توسط فرآيندهاي تاريخي تعيين مي شوند و اينكه تمامي حقيقتها نسبي اند، (ب)توجه به نهادها و سنتهاي گذشته، (ج)استفاده از فرمهاي تاريخي(نسبیت، 1396، 245).
بخش دوم پیشینه به دوره بندیهای معماری معاصر ایران6 اختصاص دارد. اولین تمایلات برای دوره بندی معماری معاصر ایران را میتوان در نوشتارهای وارطان در دهۀ 40 ه.ش. در مجلۀ هنر و معماری بهار 1348 با عنوان «معماری ایران در دوراهۀ سبک ملی و جدید» جستجو کرد، که معماری ایران را به دو دورۀ متمایز سبک قدیم و سبک جدید تفکیک میکند(آوانسیان، 1348). اما اولین اثری که بصورتی تخصصی دوره ای تاریخی را دوره بندی میکند، کتاب پرویز رجبی در سال 1355 با عنوان «معماری عصر پهلوی» است که فهرستی از آثار شاخص معماری عصر پهلوی را معرفی کرده است. در دهۀ 60 ه.ش. یک جزوه از مهندسان مشاور آتک، دهۀ 70 ه.ش. دو مقاله، دهۀ 80 ه.ش. تعداد 18 اثر(مقاله و کتاب) و نهایتاً در دهۀ 90 ه.ش. هفت اثر(3 کتاب و 4 مقاله) به طور اختصاصی به دوره بندی معماری معاصر ایران پرداخته اند.
آثار ذکر شده در بخش اول پیشینۀ پژوهش، معرفی و واکاوی مفاهیمی همچون تاریخ، تاریخگرائی، فلسفۀ هِگِل و مفهوم روح دوران را برعهده دارند. در بخش دوم دوره بندیهائی که به هر شیوه برای طبقه بندی سبکهای یک دورۀ تاریخی مدنظر پژوهشگران بوده است، ملاک عمل است. بدین ترتیب میتوان ادعا کرد که انتخاب مُدلی تحلیل شده از تاریخگرائی، میتواند رهیافتی به شناسائی نشانه هائی از وجود تاریخ در حوزۀ معماری معاصر باشد.
شکل 1. مُدل سیر حرکت تاریخ در غرب |
تاریخ و تاریخگرائی: توجه به تاریخ منجر میشود تا تاریخگرائی به عنوان یک فرایند قابل ادراک و تجزیه- تحلیل شونده ظاهر گردد. مفهومی که به گونه ای خاص اما بسیار جدی و پُرنفوذ در فلسفۀ هِگِل طرحِ روشن و تأثیر گذارِ خود را یافت و با روایت های خاص و گوناگون در مکاتبِ فلسفیِ بعدی استمرار یافت(مازیار، 1395). شکل 1 نشان میدهد که در غرب و از دوره ای خاص به بعد توجه به تاریخ مجدداً اهمیت می یابد. همین دوره مورد تاکید پُست مُدرنیستهائی است که تاریخ را بعنوان غایتی غیرقابل حذف از دنیای معاصر می انگارند و معتقدند: تاريخگرايي، شروع پُست مُدرنيسم است(جودت، 1384، 85). کِیت نِسبیت10 در کتاب «تئوری معماری پُست مُدرن» تقسیم بندی شش گانه ای با عنوان «درونمایه» برای معماری پُست مُدرن در نظر گرفته و در آن «تاریخ و تاریخگرائی» را به عنوان مهمترین و اولین مشخصۀ معماری پُست مُدرن آورده است(نسبیت، 1393، 66).
از منظرِ هِگِل، سه مرحله بر تاریخ هنر مترتب است: نام مرحلۀ نخست را نمادین می گذارد، ...، او آنگاه در ادامۀ نوشتۀ خود به مرحلۀ کلاسیک می رسد، ...، سومین مرحله در مسیر ضروری تکامل هنر-که از آن گریزی نیست- همان مرحلۀ رمانتیک است(ماینر، 1393، 189). نخستین نمود یا بروز روح مطلق هُنری را هِگِل در هنری تشخیص میدهد که آن را با عنوان «سمبولیک» (نمادین) توصیف میکند، ...، دومین جلوه از هنر را هِگِل با عنوان هنر کلاسیک میشناسد، ...، سومین جلوه از هنر را نیز میتوان با عنوان هنر رُمانتیک نامگذاری کرد(عبادیان، 1390، 55). به نظر هِگِل، تاريخ را به سه صورت مي شود در نظر گرفت: اول به صورت طبيعي، دوم به صورت تأملي، سوم به صورت فلسفي(مجتهدی، 1389، 95). به نظر هِگِل زیبائی طبیعت در سه مرتبه مورد ادراک ما قرار میگیرد. مرتبۀ اول مواجهه با زیبائی طبیعی است، ...، در مرتبۀ دوم زیبائی طبیعی را به عنوان زندگی درونی همراه با تمایزهای ماهوی آن ملاحظه میکنیم، مرتبۀ سوم و عالیتر، ملاحظۀ زیبائی است در منِ خودآگاه(صافیان، 1383). در مرحلۀ اول(ابتدائی) ایده در شکل تجریدی و یک سویه ظاهر می شود که هِگِل آن را شکل سمبولیک هنر می نامد، ...، شکل دوم هنر، شکل کلاسیک است، ...، شکل سوم هنر، شکل رمانتیک است، ...، هِگِل فرایند بازشناسی فلسفۀ روح را در 3 حوزۀ روح ذهنی، روح عینی و روح مطلق می بیند(ترنس استیس، 1388، 445). مجردترین صورت، ...، اندیشه است، و منطق نیز آن را از همین دیدگاه بررسی میکند. صورت دیگر، طبیعت جسمانی و صورت سوم، روح به معنای مطلق است. ولی تنها در پهنۀ تاریخ جهانی است که روح به انضمامی ترین وجه به واقعیت می پیوندد(هگل، 1390، 56). فلسفۀ روح خود با 3 بخش تقسیم شده است: دربارۀ روح ذهنی[سوبژکتیو]، دربارۀ روح عینی[ابژکتیو] و دربارۀ روح مطلق. فلسفۀ هنر یا «زیبائی شناسی» هِگِل نخستین قسمت از روح مطلق است و در پی آن فلسفۀ دین هِگِل و شرح او از تاریخ فلسفه می آید(هولگیت، 1394، 13). جدول(1) تلخیصی از افکار هِگِل در 3 حوزۀ هنر، تاریخ و روح است.
جدول 1. ریشه های 3 گانۀ تاریخی- هگلی در عرصۀ هنر، تاریخ و روح
پس استنتاج سه نوع تاریخگرائی محرز و به ترتیب از راست به چپ: (الف)تاریخگرائی کلاسیک، (ب)تاریخگرائی نمادین و (ج)تاریخگرائی فلسفی نامیده شده است(شکل 2).
شکل 2. روند 3 گانگی تاریخگرائی کلاسیک، نمادین و فلسفی در هنر، تاریخ، روح و معماری
مُدلهای تاریخگرائی معماری: به تبعیت از تاریخگرائی سه گانه بخش پیشین و ادعای کالکوهان و کوئک میتوان تاریخگرائی را در معماری بررسی کرد، جدول (2). کالکوهان معتقد است: واژۀ تاريخگرايي ميتواند در مورد سه چيز مورد استفاده قرار بگيرد: اولينِ آنها يك رويكرد است؛ دومي يك پركتيس هنري؛ و سومي يك تئوري تاريخ است(نسبیت، 1396، 245). رِیموند کوئِک نیز در مقاله ای تحت عنوان«تخصص معماری و تاریخچۀ آن»، سه کاربرد مختلف تاریخگرایی را اینگونه دسته بندی میکند: (الف)این گرایش احترام و یا نوعی دلتنگی است برای گذشته که منجر به تقلید عملی از سابقه تاریخی میشود، (ب)نوعی طبقه بندی برای درنظر گرفتن گذشته بعنوان دوره های زمانی نسبی که هرکدام روح زمانی نسبتا یکسانی دارند، (ج)این الگوهای تاریخی مدلهایی برای پیش بینی آینده هستند(Quek, 2012)
جدول2. ریشه های 3 گانۀ تاریخگرائی در معماری
با استناد به دیدگاههای هِگِل(جدول 1) و نظریه پردازان معماری(جدول 2)، تاریخگرائی در معماری به 3 نوع تقسیم بندی میگردد:
شکل 3. مُدل معماری تاریخگرا- نوع اول، کلاسیک |
شکل 5. مُدل معماری تاریخگرا- نوع سوم، فلسفی |
شکل 4. مُدل معماری تاریخگرا- نوع دوم، سمبولیک |
نوع سوم. معماری تاریخگرای فلسفی: در این نوع تاریخگرائی، تاریخ برداشتی فلسفی و روح مطلق می باشد. کالکوهان این نوع تاریخگرائی را نوعی تئوری تاریخی نامیده است. این تاریخگرائی تفاوت بارزی با دو شیوۀ قبلی دارد: اول اینکه این نوع دوره بندی بر خلاف دو نوع قبلی که براساس نگرش شکلی(فرمال) بودند با بنای معماری کاری ندارد، از اینرو سنجش و استناد به این نوع دوره بندی به صورت تفسیری- تاریخی خواهد بود. دوم اینکه تاریخگرائی فلسفی وظیفۀ تجزیه و تحلیل آثار را نسبت به روح دوران بر عهده دارد و شکلی نیست بلکه کاملاً تئوریک است. انديشه ها همان است كه من[هِگِل] «روح زمانه» [روح دوران] ناميده ام. همۀ افكار و احساسات يك زمان روح آن عصر را تشكيل مي دهد هر چيزي در تاريخ نتیجۀ آن است(دورانت، 1389، 265). در واقع روح دوران در این نوع تاریخگرائی، جمیع مفاهیم فرهنگی، اجتماعی، هُنری- معمارانه، اقتصادی، سیاسی ای است که در هر دورۀ تاریخی بوقوع پیوسته است، (شکل 5).
جدول 3. شاخصه های معماری تاریخگرا
جدول 3 تلخیصی از انواع تاریخگرائی است که پیشتر تشریح شد، هریک از انواع تاریخگرائی شاخصه هائی منحصربفرد دارند. معماری تاریخگرای کلاسیک به لحاظ تقلید صِرف داشتن از عناصر تاریخی، صرفاً با تاکید بر فرم و متریال همچنین معماری تاریخگرای نمادین با پذیرش جنبه های مُدرنیستی، تاکید بر فرم و متریال و نیز جریانات فکری مدرن در غرب و ایران را پذیرا هستند. در خصوص معماری تاریخگرای فلسفی، الزامی بر جنبه های کالبدی بنا وجود ندارد و توجه به «روح زمان» همان بستر فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه در کنار رُخدادهای معمارانۀ غیرکالبدی شاخصۀ اصلی محسوب میگردد. از جمله عواملی که در انواع تاریخگرائی اهمیتی ندارند، دوره های تاریخی(سال و دهه)، معماران و کاربری بنا هستند. همچنین بازۀ زمانی(انتصاب تاریخی خاص برای یک دوره) در تاریخگرائی وجود ندارد و تبعات یک دورۀ تاریخی قبل و بعد از آن دوره امتداد و جریان دارد. تاریخ سیال است و الزاماً در معماری تاریخ دوره ها قابل تفکیک و تمایز نیستند. میانِ گذشته و امروز گسل یا بُریدگی وجود ندارد و امروز صرفاً تداوم تحولات وجریانات گذشته است که همچون رودی جریان دارد، بدونِ آنکه ما لزوماً قادر به دیدنِ حرکتِ امواج باشیم(زیباکلام، 1389، 38).
دوره بندی11 معماری معاصر ایران
«دوران بندی» یعنی جداسازی آثار و رویدادها در قالب مقولات گاه شناختی و سَبکی. دوره بندی نوعی نگاه تاریخگرایانه به تاریخ و تلاش برای بیان «روح دوران» است(نسبیت، 1391، 61). دوره بندی، یکی از ابزارهای اصلی مطالعات تاریخی است. اما کاربرد این ابزار، دشواریهای خاص خود را دارد(سارلی، 1391). واژۀ باصطلاح دوره سازی تاریخی بگونه ای خاص برای مورخان موضوع بحث برانگیز مکرری است که دربرگیرندۀ ضرورت عامل توافقی است و اغلب بصورت تاریخگذاری نمایان میشود(گِرهارد، 1389). نمونه های مشابه دوره بندیها را میتوان در حوزه هائی همچون ادبیات12 یافت. دوره بندیهای معماری معاصر ایران از دهۀ 40 بسادگی آغاز و هرچه به زمان حال نزدیکتر شده ایم، این آثار پیچیده تر شده اند. نمونه های مطالعاتی پژوهش در بازۀ 1380 تا 1389 هشت اثر تالیفی است که دوره بندی معماری معاصر را انجام داده اند. با مطالعه این تالیفات، شیوه های دوره بندی هرکدام استخراج و تلخیص آن در جدول 4 درج شده است13.
جدول 4. نمونه های موردی پژوهش و شرح دوره بندی هرکدام(تالیفات دهۀ 80 ه.ش. حوزۀ معماری معاصر ایران)
بحث
پس از تعریف و بررسی انواع 3 گانۀ تاریخگرائی (جدول 3) همچنین تشریح و بررسی دوره بندیهای معماری (جدول 4) در آثار تالیفی معاصر، در این بخش انتصاب یا عدم انتصاب هریک از انواع دوره بندی به مبحث تاریخگرائی بررسی و در نهایت سوال و فرضیۀ پژوهش مورد آزمایش قرار میگیرند. برای هریک از انواع دوره بندیها، جدولی تهیه شده است تا ویژگیهای شاخص هریک از آثار تالیفی در آن پردازش شود. این احتمال نیز وجود دارد که روشهای دوره بندی در هیچیک از آثار تالیفی دهۀ 80 ه.ش. کاربردی نداشته باشد، یا حتی ممکن است آثار از چندین شیوۀ دوره بندی استفاده کرده باشند. از بررسی و تحلیل دوره بندیهای آثار تالیفی معماری معاصر دهۀ 80 ه.ش. درکل 6 نوع دوره بندی14 مستخرج است:
1) دوره بندی بر مبنای تاریخ، سال و دهه: با انتصاب زمان و تعیین بازۀ سال و دهه دوره بندی انجام میشود. این شیوه یک رویۀ بسیار رایج در تشریح تاریخ در علوم مختلف بشمار میرود. در مبحث تاریخگرائی بکارگیری هرگونه تاریخ، سال و دهه بدونِ کاربرد است. مهم نیست در چه دوره ای از تاریخ چه اتفاقی افتاده است، مهم این است که رخداد تاریخی در معماری معاصر عیناً تکرار یا تقلید شود. تنها در 3 اثر، دوره بندی بر اساس تاریخ، سال و دهه انجام شده، جدول(5). این شیوه معیار تعیین نوع تاریخگرائی نیست، لذا در هیچیک از انواع تاریخگرائی جایگاهی ندارد.
جدول 5. دوره بندی بر اساس تاریخ، سال و دهه
2) دوره بندی بر مبنای معماران (آثار- مکتوبات): در این دوره بندی، آثار تالیفی یا طراحی شدۀ معماران اساس دسته بندی است. با توجه به اینکه در تعیین انواع تاریخگرائی شخص هنرمند معیار تاریخگرائی نیست، این دوره بندی جایگاهی به لحاظ تعیین نوع تاریخگرائی ندارد. این دوره بندی میتواند با حب و بغض هائی همراه باشد، تعدادی از معماران مورد توجه و عده ای کنار گذارده شوند، پس اشکالاتی در این شیوه وجود خواهد داشت. چهار اثر تالیفی با این شیوه دوره بندی انجام داده اند، (جدول 6).
جدول 6. دوره بندی بر اساس معماران
ادامۀ جدول 6. دوره بندی بر اساس معماران
3) دوره بندی بر مبنای بناهای معماری: مجموعۀ آثاری که هدفشان مستندسازی مجموعه بناهای معاصر بوده اند در این زمره گنجانده می شوند، تنها دو اثر، تالیفات «مهندسین مشاور نقش، 1387؛ میرمیران و اعتصام، 1388»، از این نوع دوره بندی تبعیت داشته اند، (جدول 7). با توجه به اینکه مستند سازی، هیچ رویکرد خاصی را دنبال نمیکند، لذا جایگاهی در انواع تاریخگرائی نخواهد داشت. این آثار با تکیه بر تصاویر و مستندات ترسیمی مورد توجه جامعۀ متخصص معماری هستند و اصولاً هدفشان دوره بندی نیست.
جدول 7. دوره بندی بر اساس بناهای معماری
4) دوره بندی بر مبنای جریانات فکریِ معماریِ ایران- غرب: تفکرات غربی همواره آمیختگی زیادی با مسائل تاریخی خود داشته اند. در این نوع دوره بندی، مولفان صرفاً از تقلید سبکهای غربی به دسته بندی آثار دست یافته اند. در جامعۀ آماری این پژوهش میتوان از آثار «قبادیان، 1383؛ کیانی، 1383؛ حبیبی، 1385؛ بانی مسعود، 1388؛ باور، 1388» نام برد که بنوعی گرته برداری تقلیدی از دسته بندیهای غربی داشته اند. در این آثار درجائی که صحبت از معماری ترکیبی، تلفیقی، بوم گرا و سنت گرا است، میتوان ردپائی از تاریخگرائی نوع اول یافت. در این آثار، معماری معاصر ایران الزاماً منتصب به سبکهای بوجود آمده در معماری غرب بوده است. وقوع مدرنیسم و ورود آن به معماری معاصر ایران، این باور را بوجود آورده است که هرآنچه در غرب رُخ میدهد، پس از بازه ای زمانی نمودِ آن را در معماری معاصر ایران و در برخی آثار میتوان یافت. لزوم مطالعۀ غرب و تاثیرات آن در تفکرات معاصر در حوزۀ معماری این واقعیت را آشکار میکند که لاجرم به پذیرش همزمان تاریخِ کلاسیک ایران و غرب در کنار مدرنیسم غربی هستیم، تاریخگرائی نوع دوم، (جدول 8).
جدول 8. دوره بندی بر اساس جریانات فکری معماری ایران- غرب
5) دوره بندی بر مبنای رخدادهای معماری در تاریخِ معماری: در این نوع دوره بندی اتفاقات و رُخدادهای معاصرِ حوزۀ معماری(ایرانی و غربی) که توانسته اند تاثیر شگرفی در معماری ایجاد کنند مورد توجه بوده است. با توجه به اینکه ماهیت تاریخگرائی نوع سوم تحلیلگرا بودن آن است، این اتفاقات نیز از دیدگاهی تحلیلگرایانه مورد بحث و تدقیق قرار گرفته اند تا نهایتاً بتوانند بخشی از«روح دوران» در معماری معاصر ایران را تشخیص دهند. به نظر میرسد آثار حوزۀ معماری معاصر ایران بمرور در سالهای اخیر تمایل بیشتری برای دوره بندی بر اساس رخدادهای تاریخی از خود نشان داده اند. تنها یک اثر در دهۀ 80 ه.ش. بدین شیوه مباحثی را مطرح نموده است، (جدول 9).
جدول 9. دوره بندی بر اساس رخدادهای معمارانه
6) دوره بندی بر مبنای رخدادهای فرهنگی- اجتماعی، سیاسی و اقتصادی(غیر معمارانه): این دوره بندی همانند دوره بندی قبل است، اما تفاوت در معماری نبودن رُخدادهای تاریخی است(جدول 10). همواره تاثیرات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، مدیریتی، فرهنگی و ... با بازه ای زمانی در معماری دیده شده اند. این رخدادها باید بقدری قدرتمند باشند تا تاثیری بزرگ و پُررنگ در معماری آن دوره ایجاد کنند. در دوره بندیهای اخیر مطالعاتی گسترده در خصوص تاریخ رُخدادهای مهم انجام و سپس تاثیرات آن در معماری مورد واکاوی قرار گرفته است. بطور نمونه: انقلاب اسلامی 1357، جنگ تحمیلی، تغییر دولتها و ... که از جنس معماری نیستند ولی تاثیرات آنها بر جامعۀ معماری بر کسی پوشیده نیست. یکی از این نمونه آثار تالیفی اثر«سیروس باور، 1388» است.
جدول 10. دوره بندی بر اساس رخدادهای فرهنگی- اجتماعی، سیاسی و اقتصادی(غیر معمارانه)
حکم: در خصوص تشخیص تاریخگرائی در هریک از تالیفات معاصر میتوان مراحل استخراج شده در مدل تشخیص تاریخگرائی را مدنظر قرار داد، (شکل 6). در این مدل پس از انتخاب و پردازش دوره بندیها، نوع دوره بندی الزاماً در یکی از انواع 8 گانه جای داده شده و قرائت میشود. حاصل کار تشخیص نوع تاریخگرائی در تالیفات حوزۀ معماری معاصر است در راستای پاسخ به سوال پژوهش.
شکل 6. مُدل تشخیص تاریخگرائی 3 گانه
نتیجه گیری
آنچه آورده شد، عبارت است از استخراج و تعیین معیاری که بتواند جنبه های وجود یا فقدان تاریخگرائی در آثار تالیفی را مورد ارزیابی قرار دهد. معیارهای تاریخگرائی پس از مطالعۀ زمینۀ موضوع و تعیین تکلیف دیدگاه هِگِل در مکتب فکری- فلسفی و آلن کالکوهان در معماری محقق شد. پس از تعیین مدل 3 گانه ای برای تشخیص انواع تاریخگرائی ویژگیهای هریک از انواع تاریخگرائی استخراج شد، که در آن تاریخگرائی اول کلاسیک، تاریخگرائی دوم سمبولیک و تاریخگرائی سوم فلسفی نامیده شد. در پاسخ به سوال اول پژوهش: در تالیفات و آثاری که تقلید صرف از تاریخ ایران یا غرب وجود داشته باشد، تاریخگرائی کلاسیک، در آثاری که تلفیق و ترکیب عناصر تاریخی ایران یا غرب با عناصر مدرن وجود داشته باشد، تاریخگرائی سمبولیک و در آثاری که نشانه هائی از رخدادهای تاریخی در هر زمینه ای مد نظر باشد، تاریخگرائی فلسفی تحقق یافته است. پاسخ به سوال دیگر پژوهش در مدل تشخیص تاریخگرائی 3 گانه، آورده و دربارۀ آن توضیح داده شد، (شکل 6). براین اساس امکان سنجش تاریخ و تاریخگرائی در کلیه آثار تالیفی وجود دارد، کافیست پس از مطالعه و پردازش دوره بندیها در هریک از تالیفات حوزۀ معاصر، نوع دوره بندی آن در ساختار 8 گانه ای که در این مدل تعیین شده است، جای گیرد و سپس قرائت شود. بدین ترتیب یافته های تحقیق عبارتند از:
- تاریخگرائی ارزیابی شده در تالیفات دهۀ 80 ه.ش. تنها در 6 گونه از انواع دوره بندی «تاریخ، سال و دهه»، «معماران»، «بناهای معماری»، «جریانات فکری معماری ایران- غرب»، «رخدادهای معمارانه در تاریخ معماری» و «رخدادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی» قابل دسته بندی هستند، (جدول 11).
- در هیچیک از تالیفات دهۀ 80 ه.ش. نشانه ای از تاریخگرائی کلاسیک وجود ندارد، (ردیف 5 جدول 11).
- در نوشتارهای«قبادیان، 1383؛ کیانی، 1383؛ حبیبی، 1385؛ بانی مسعود، 1388؛ باور، 1388» نشانه های تاریخگرائی نمادین وجود دارد، (ردیف 6 جدول 11).
- تنها در کتاب «باور، 1388» تاریخگرائی فلسفی ملاک دوره بندی آثار معماری معاصر بوده است، (ردیف 7 و 8 جدول 11).
- در تالیفات «اعطا، 1385؛ مهندسین مشاور نقش، 1387؛ میرمیران و اعتصام، 1388» هیچ نشانه ای از انواع تاریخگرائی 3 گانه وجود ندارد.
- هیچیک از آثار تالیفی دهۀ 80 ه.ش. دوره بندی شان را بر مبنای «کاربری(عملکرد)» و «فرم و متریال» انجام نداده اند، (ردیف 4 جدول 11).
- ملاک عمل برای تشخیص انواع تاریخگرائی کلاسیک و نمادین، نگرش شکلی و تشخیص تاریخگرائی فلسفی، نگرش تفسیری تاریخی است(شکل 6).
جدول 11. دوره بندیهای مستخرج از جامعۀ آماری و تشخیص انواع تاریخگرائی
پی نوشت
1. Georg Wilhelm Friedrich Hegel: گئورگ ویلهلم فریدریش هِگِل[فیلسوف آلمانی متولد اشتوتگارت]، (1831- 1770) اولین متفکری بود که فلسفۀ هنر خود را وقف پیدایش و سیر تاریخی اَشکال هنرهای عمده کرد و در پرتو آن به مسائل زیباشناسی در عصر خود نیز واکنش نشان داد. میتوان گفت، هِگِل وارث فلسفۀ کانت و به همراه آن مبانی زیباشناسی او بود(عبادیان، 1390، 21).
2. Sigfried Giedion 3. Vittorio Magnago Lampugnani 4. Robert Venturi
5.Essays in Architectural Criticism: Modern Architecture and Historical Change- Historicism and the Limits of Semiology
6. تالیفاتی که در آن معماری معاصر ایران دوره بندی شده است، عملاً از دهۀ 40 با نوشتاری اختصار گونه از وارطان آوانسیان آغاز می گردد و هر چه میگذرد این نگرش به دوره بندی و دسته بندی بناها، تخصصی تر میشود، تا همین اواخر که با دقت نظر و بصورتی موشکافانه تر دوره بندیها توسط مولفان و متخصصان این حوزه انجام شده است.
7. Colquhoun Alan: از جمله منتقدان معماری است که هدفش همانند سایر منتقدان دانشگاهی، نقد آزمون نظریه ها و رویکردها و انتزاع اصول و قواعد است. کالکوهان از جمله اساتید دانشگاه پرینستون و از برگزیدگان جایزه نقد پولیتزر می باشد. متاسفانه آثاری مختصر از تئوری ها و نقدهای کالکوهان در حوزۀ نشر و تئوری معماری در کشور وجود دارد.
8. Reymond Quek: استاد و رئیس دانشکده معماری لِستِر(Leicester) دانشگاه لیوِرپول.
9. Zeitgeist: روح زمان یا روح دوران: برای خواننده انگلیسی زبان [و نیز فارسی زبان]، دشواریهای مرتبط با (Geist) از ترجمۀ آن آغاز می شود. در آلمانی این واژه کاملا متداول است، و دو معنای متفاوت ولی همبسته دارد. لفظ معمول و پذیرفته شده برای«روان یا ذهن» (mind) است، به معنای اینکه روان یا ذهن ما متمایز از تن ماست، ...، اما (Geist) ممکن است به معنای«روح» (Spirit) باشد، به تمام معانی گوناگون آن. بدین ترتیب zeitgeist der «روح زمانه» است،...(سینگر، 1379، 95). روح دوران همان حالت و روح غالبی است که در یک جامعه و در یک بازۀ تاریخی وجود دارد، وظیفۀ مورخ معماری استخراج، تحلیل و عرضۀ این روح برای بررسی تاثیرات آن در سایر عرصه های معماری است.
10. Kate Nesbit: نویسندۀ کتاب «تدوین یک دستور کار جدید برای معماری: مجموعۀ آثار تئوری معماری 1995-1965».
.«Theorizing a New Agenda for Architecture: An Anthology of Architectural Theory 1965 - 1995»
11. Periodization
12. در نوشتاری از ناصرقلی سارلی، مبانی و ملاکهای دوره بندی در تاریخ ادبیات در 8 قالب کلی قابل استخراج است: 1)دوره بندی بر مبنای قرن، دهه و سال 2)دوره بندی بر مبنای الگوهای زیستی، اندام وار تکامل 3)دوره بندی بر مبنای شاعران و نویسندگان بزرگ 4)دوره بندی بر مبنای شعارهای ادبی یا ارزیابی های ادیبان هر عصر 5)دوره بندی بر مبنای رویدادها، مفاهیم و دوره های تاریخ عمومی و سیاسی 6)دوره بندی بر مبنای تناظر ادبیات با هنر و اندیشه 7)دوره بندی بر مبنای زبان 8)دوره بندی بر مبنای هنجارهای غالب ادبی(سارلی، 1392).
13. منابع اصلی تالیفات معاصر، در بخش فهرست مراجع درج گردیده اند، دوره بندی مستخرج نیز پس از مطالعه و تلخیص کتابها درج شده است.
14. مطالعۀ تفصیلی صورت گرفته در بخشی از رسالۀ دکتری با عنوان«تبیین دوره بندی تاریخی معماری پس از انقلاب ایران با رهیافت تاریخگرایی هِگِلی» که تلاشی از نگارنده است، به بررسی تمایزات و تشابهات دوره بندیهای معاصر پرداخته است. با بررسی جامع کلیۀ آثار تالیفی(مجموعاً 30 اثر اعم از مقاله و کتاب و طرح پژوهشی) حوزۀ معماری معاصر، محرز است که آثار تالیفی معماری معاصر ایران توانسته اند 8 نوع دوره بندی متمایز ارائه دهند:
1) دوره بندی بر مبنای تاریخ، سال و دهه 2)دوره بندی بر مبنای معماران(آثار- مکتوبات) 3)دوره بندی بر مبنای بناهای معماری 4)دوره بندی بر مبنای جریاناتِ فکری ایران- غرب 5)دوره بندی بر مبنای کاربری(عملکرد) 6)دوره بندی بر مبنای فرم(شکل) و متریال 7)دوره بندی بر مبنای رخدادهای معماری 8)دوره بندی بر مبنای رخدادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی.
فهرست مراجع
1. اعطا، علی. (1385). شدیدترین شکل، مروری اجمالی برمبانی معماری میرمیران. روزنامۀ شرق. (812)، 17.
2. آوانسیان، وارطان. (1348). معماری ایران در دو راهۀ سبک ملی و جدید. مجلۀ هنر و معماری. (1)، 33-38.
3. باور، سیروس. (1388). نگاهی به پیدائی معماری نو در ایران. تهران: فضا.
4. بوردن، ایان؛ و رودی ری، کاترین. (1387). رساله ی پایانی. (فاطمه مهدی زاده، مترجم). تهران: سروش دانش. (نشر اثر اصلی 2006).
5. بانی مسعود، امیر. (1388). معماری معاصر ایران در تکاپوی بین سنت و مدرنیته. تهران: هنر معماری قرن.
6. ترنس استیس، والتِر. (1388). فلسفۀ هِگِل. (جلد دوم). (حمید عنایت، مترجم). تهران: علمی و فرهنگی. (نشر اثر اصلی 1995).
7. جودت، محمدرضا. (1384). تو معماری را ترسیم میکنی ولی من آن را می سازم. تهران: گنج هنر.
8. حبیبی، سیدمحسن. (1385). شرح جریان های فکری معماری و شهرسازی در ایران معاصر. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی.
9. دورانت، ویل. (1389). لذات فلسفه. (عباس زریاب خوئی، مترجم). تهران: علمی و فرهنگی. (نشر اثر اصلی 1952).
10. زیباکلام، صادق. (1389). سنت و مدرنیته، ریشه یابی علل ناکامی اصلاحات و نوسازی سیاسی در ایران عصر قاجار. تهران: روزنه.
11. سارلی، ناصرقلی. (1391). دوره بندی در تاریخ ادبی(پیشینه، خواستگاه های فلسفی و کارکردها). مجلۀ تاریخ ادبیات. 71(3)، 137- 151.
12. سارلی، ناصرقلی. (1392). رویکردها و شیوه های دوره بندی در تاریخ ادبی. مجلۀ فنون ادبی. 5(2)، 89- 108.
13. سینگر، پیتر. (1379). هگل. (عزت الله فولادوند، مترجم). تهران: طرح نو. (نشر اثر اصلی 1983).
14. صافیان، محمدجواد. (1383). زیبائی طبیعی نزد هِگِل. نشريۀ دانشکده ادبيات و علوم انساني(تبریز). 47(191)، 125-138.
15. عبادیان، محمود. (1390). گزیدۀ زیبائی شناسی هِگِل. تهران: متن.
16. قبادیان، وحید. (1383). معماری در دارالخلافه ناصری، سنت و تجدد در معماری معاصر تهران. تهران: پشوتن.
17. کیانی، مصطفی. (1383). معماری دوره پهلوی اول. تهران: موسسۀ مطالعات تاریخ معاصر ایران.
18. گروت، لیندا؛ و وانگ، دیوید. (1384). روش های تحقیق در معماری. (علیرضا عینی فر، مترجم). تهران: دانشگاه تهران. (نشر اثر اصلی 2002).
19. گرهارد، دیتریش. (1389). دوره سازی در تاریخ، (کامران عاروان، مترجم). کتاب ماه تاریخ و جغرافیا. (152)، 39-44. (نشر اصلی 2003).
20. گُلیجانی مقدم، نسرین. (1386). تاریخ شناسی معماری ایران. تهران: دانشگاه تهران.
21. مازیار، امیر. (1395). رویکرد تاریخی نگری و ماهیت هنر اسلامی. مجلۀ هور، دوفصلنامۀ مطالعات هنر اسلامی. (1)، 6-9.
22. مجتهدی، کریم. (1389). دربارۀ هِگِل و فلسفۀ او(مجموعۀ مقالات). تهران: امیرکبیر.
23. میرمیران، هادی؛ و اعتصام، ایرج. (1388). معماری معاصر ایران، 75 سال تجربۀ بناهای عمومی(جلد اول و دوم). تهران: وزارت مسکن و شهرسازی.
24. مهندسین مشاور نقش. (1387). نقد آثاری از معماری معاصر ایران. تهران: وزارت مسکن و شهرسازی، مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی شهرسازی و معماری.
25. نسبیت، کِیت. (1391). نظریه های پسامدرن در معماری. (محمدرضا شیرازی، مترجم). تهران: نی. (نشر اثر اصلی 1996).
26. نسبیت، کِیت. (1393). تئوری معماری پُست مُدرن(پیش درآمد). (پویان روحی، مترجم). تهران: کسری. (نشر اثر اصلی 1996).
27. نسبیت، کِیت. (1396). تئوری معماری پُست مُدرن(جلد اول). (پویان روحی، مترجم). تهران: کسری. (نشر اثر اصلی 1996).
28. ماینر، وِرنِن هاید. (1393). تاریخِ تاریخ هنر. (مسعود قاسمیان، مترجم). تهران: سمت. (نشر اثر اصلی 2001).
29. هگل، گئورگ ویلهلم فریدریش. (1390). عقل در تاریخ. (حمید عنایت، مترجم). تهران: شفیعی. (نشر اثر اصلی 1970).
30. هولگیت، استیون. (1394). دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد، زیبایی شناسی هِگِل. (گلنار نریمانی، مترجم). تهران: ققنوس. (نشر اثر اصلی 2009).
31. Colquhoun, A. (1981). Essays in Architectural Criticism, Modern Architecture and Historical Change. Cambridge, Massachusetts. : MIT press.
32. Quek, R. (2012). The Expertise of Architecture and its History. South African Journal of History, (27), 6-10.
Historicism in the Contemporary Iranian Architectural Compilation Books during 2000s
Alireza Joze Piry, Ph.D. Candidate, Department of Architecture, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
Mehrdad Matin*15, Ph.D., Assistant Professor, Department of Architecture, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
Abstract
The subject of this research is the processing of historicism in the contemporary Iranian architectural works. Historical signs in architecture are the most prominent features of historicism in the contemporary context. This research begins with the question “How historicism is presented in contemporary architectural works?". It is assumed that history in contemporary architecture has presented itself with objective and subjective elements and has been crystallized in different ways. Also, the contemporary Iranian architectural works with a rich history of ancient architecture, are not exception for the acceptance of history in the contemporary world. Moreover, assuming that historicist practices allow the historical classification of the contemporary Iranian architectural compilations, these compilations must inevitably be placed in the identification model of the type of historicism.
After processing the concept of historicism and periodization, the research provides a model for studying the works. Based on the views of Hegel and other architectural theorists such as Alan Colquhoun, this model classifies historicism into three types (Classical historicism, Symbolic historicism, and Philosophical). Colquhoun believes: historicism can be used for three things: The first one is an approach; the second is an artistic practice and the third is a theory of history. Attention to history leads to the emergence of historicism as a perceptible and analyzing process. A concept that, in a particularly, influential way in Hegel's philosophy, was found to be its clear and influential scheme and continued with various narratives in the next philosophical schools.
Moreover, examining the periodization method of each work in the 2000s, this research conducts a thematic categorization and proceeds through the Hegelian historicism process, which is a method of doing historical research. “Periodization” is the separation of works and events in the form of occasional categories and styles. “Periodization” is a historical view and an attempt to express the “Zeitgeist”, Also is one of the main tools of historical studies. But using this tool has its own difficulties. Historical periodization, for historians, is a frequent controversy that implies the necessity of an agreement and often appears as a historic event. Analysis of the common periods and types of historicism is another aspect of this research for answering the research questions.
This research is of qualitative type with an interpretive strategy that reflects the historical context of the architecture of Iran through a historical-critical approach. The selected case studies include contemporary Iranian architectural compilation works of the 2000s, which include a total of eight books attempting to determine the periodicity of the contemporary Iranian architectural works in various ways.
The results of this paper show that historicism evaluated in the architectural works in the 2000s can be classified into six categories. In the study of various types of historicism, it was also found that there have been no compilations of classical historicism. In five works, symbolic historicism, and only in one book, philosophical historicism has been the criterion for determining the periodicity of the contemporary architectural works. There have been no signs of historicism in three works.
Key Words: Historicism, Periodization, Contemporary Iranian Architecture.
[15] * Corresponding Author: Email: mehrdad.matin@ymail.com