گفتمان پسا استعماری در ادبیات جهان (تحلیل گفتمان رمان ریشهها)
الموضوعات :افسانه مظفری 1 , مونا اسدیان 2 , فرزانه شریفی 3
1 - دانشیار و مدیر پژوهش و عضو هیئت علمی گروه ارتباطات، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد
2 - دانشجوی دکترای علوم ارتباطات اجتماعی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات، تهران، ایران
3 - دانشجوی دکترای علوم ارتباطات اجتماعی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: تحلیل گفتمان, لاکلاو و موفه, پسا استعمارگرایی, ادبیات, ریشهها,
ملخص المقالة :
تحلیل گفتمان از طریق تکنیکهای متفاوت گفتمانی به واکاوی مفاهیم قدرت و ایدئولوژی نهفته در متون مختلف میپردازد. از جمله مهمترین رویکردهای گفتمانی رویکرد لاکلاو و موفه است که با بهکارگیری مفاهیمی نظیر تفکیک دالهای ثابت و شناور، مفصلبندی، وقتهها و عناصر، ضدیت و غیریت به واکاوی اهداف پنهان در متون میپردازد. در این پژوهش نیز با استفاده از رویکرد لاکلاو و موفه سعی بر تحلیل گفتمان رمان ریشهها با هدف بازشناسی رویکردهای موجود در ادبیات پسااستعماری است. دیدگاههای افرادی نظیر ادوارد سعید، فرانتس فانون و هومی بابا به تبیین و تفسیر تحلیل گفتمان پسااستعماری موجود در این مقاله یاری خواهد رساند. هدف اصلی این پژوهش، شناخت دالهای مؤثر بر نزاع بین دو گفتمان استعماری و بردهداری است که ایدئولوژی مرکزی رمان ریشهها را تشکیل میدهد. نژادپرستی و بردهداری از جمله مفاهیم مهم در گفتمان استعمار شناخته شدند که به روند هژمونیک شدن گفتمان کمک کردهاند. از طرفی دیگر، مفاهیمی نظیر تسلیم، عقبماندگی، خشونت و عدم مسئولیتپذیری نیز در دایره گفتمانی بردهداری آفریقایی جای میگیرند. تسلط گفتمان استعماری در رمان ریشهها بهواسطه طرد مفاهیم و فرهنگ بومی آفریقایی شکلگرفته و با تثبیت معانی غربی و آمریکایی خود را در گفتمان مسلط آمریکایی تثبیت میکنند.
_||_