سیاستگذاری رسانهای برای ارتقا کیفیت سرگرمی در برنامههای تلویزیون جمهوری اسلامی ایران
الموضوعات :سکینه اسدی 1 , نسیم مجیدی قهرودی 2 , امید جهانشاهی 3
1 - دانشجوی دکتری علوم ارتباطات، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - استادیار، گروه علوم ارتباطات، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
3 - مدرس دانشگاه آزاد اسلامی – مدیر آینده پژوهی مرکز افکار سنجی صداوسیما جمهوری اسلامی ایران
الکلمات المفتاحية: تلویزیون ج.ا.ا, سرگرمی, سیاستگذاری رسانه ای,
ملخص المقالة :
سرگرمی به عنوان نیازی اجتناب ناپذیر جامعه ایرانی، هر روز بیش از پیش مورد اقبال مخاطبان قرار گرفته درحالی که عدم قطعیت ها، ابهام ها و چندگانگی ها در سیاستگذاری سرگرمی تلویزیونی موجب شده که کیفیت سرگرمی دارای رویکرد منسجمی نباشد. گسترده تر شدن ابعاد و بخش های مختلف صنعت سرگرمی، رقابت جدی شبکه های ماهواره ای، شبکه های اجتماعی، بازی ها، تلفن های هوشمند با تلویزیون ملی سبب شده است تا جایگاه سیمای ملی در جهت دادن به سبک زندگی مردم و شکل دادن به بخش قابل توجهی از سرگرمی های اجتماعی و پرکردن اوقات فراغت شهروندان در سبد سرگرمی مخاطبان با چالش مواجه شود. از این رو تلاش برای شناخت این روندها، مولفه ها و پاسخگویی به ضرورت های "سیاستگذاری در ارتقا کیفیت سرگرمی برنامه های تلویزیون ج.ا.ا. و ارائه سیاست های مناسب" از منظر صاحب نظران خبره و عوامل برنامه ساز موضوع مقاله است. از برآیند آنچه با روش تحلیل مضمون در مصاحبه با 15 تن از صاحب نظران فن، مدیران رسانه ملی و عوامل برنامه ساز تلویزیونی استخراج شد؛ حکایت از آن دارد پذیریش سرسختانه و دیرهنگام تغییرات در سیاستگذاری سرگرمی، هزینه های بالای سیاسی، اقتصادی واجتماعی را بر رسانه تحمیل و موجب از دست دادن بازارهای جدید در عصر رسانه های نوین می شود. همچنین فهم، تحلیل فضا و سیاست های رسانه ای واقع بینانه، خردمندانه و به هنگام می تواند در افزایش قابلیت پیشرفت و سازش پذیری سیاستگذاری رسانه ای برای ارتقا کیفیت سرگرمی در تلویزیون ج.ا.ا. موثر باشد
_||_
سیاستگذاری رسانه ای برای ارتقا کیفیت سرگرمی در برنامه های تلویزیون ج.ا.ا.
چکیده
سرگرمی به عنوان نیازی اجتناب ناپذیر جامعه ایرانی، هر روز بیش از پیش مورد اقبال مخاطبان قرار گرفته درحالی که عدم قطعیت ها، ابهام ها و چندگانگی ها در سیاستگذاری سرگرمی تلویزیونی موجب شده که کیفیت سرگرمی دارای رویکرد منسجمی نباشد. گسترده تر شدن ابعاد و بخش های مختلف صنعت سرگرمی، رقابت جدی شبکه های ماهواره ای، شبکه های اجتماعی، بازی ها، تلفن های هوشمند با تلویزیون ملی سبب شده است تا جایگاه سیمای ملی در جهت دادن به سبک زندگی مردم و شکل دادن به بخش قابل توجهی از سرگرمی های اجتماعی و پرکردن اوقات فراغت شهروندان در سبد سرگرمی مخاطبان با چالش مواجه شود. از این رو تلاش برای شناخت این روندها، مولفه ها و پاسخگویی به ضرورت های "سیاستگذاری در ارتقا کیفیت سرگرمی برنامه های تلویزیون ج.ا.ا. و ارائه سیاست های مناسب" از منظر صاحب نظران خبره و عوامل برنامه ساز هدف مقاله است. از برآیند آنچه با روش تحلیل مضمون در مصاحبه با 15 تن از صاحب نظران فن، مدیران رسانه ملی و عوامل برنامه ساز تلویزیونی استخراج شد؛ حکایت از آن دارد پذیریش سرسختانه و دیرهنگام تغییرات در سیاستگذاری سرگرمی، هزینه های بالای سیاسی، اقتصادی واجتماعی را بر رسانه تحمیل و موجب از دست دادن بازارهای جدید در عصر رسانه های نوین می شود. همچنین فهم، تحلیل فضا و سیاست های رسانه ای واقع بینانه، خردمندانه و به هنگام می تواند در افزایش قابلیت پیشرفت و سازش پذیری سیاستگذاری رسانه ای برای ارتقا کیفیت سرگرمی در تلویزیون ج.ا.ا. موثر باشد.
واژگان کلیدی: سرگرمی، سیاستگذاری رسانه ای، تلویزیون ج.ا.ا.
مقدمه
سرگرمی به عنوان نیازی اجتناب ناپذیر جامعه ایرانی، هر روز بیش از پیش مورد اقبال مخاطبان قرار گرفته درحالی که عدم قطعیت ها درسیاستگذاری تلویزیونی موجب شده است که کیفیت سرگرمی دارای رویکردی منسجم نباشد و ابهام ها و چندگانگی ها در سیاستگذاری ها تا حدودی توسعه این رویکرد را در تلویزیون ملی با ابهام مواجه نماید. امروزه درعرصه تولید رسانه ای، سرگرمی با توجه به ظرفیت ها و جذابیت های آن به مثابه سیاستگذاری در نظر گرفته می شود که اهداف دیگری به واسطه آن دنبال می کند؛ عباراتی ترکیبی همانند سرگرمی-آموزش1 یا سرگرمی– اطلاع رسانی2 از جمله نمونه هایی هستند که دلالت بر این امر دارند. به تعبیر سورین و تانکارد(1381) "هر چه رسانه های یک جامعه این محتوا را بیشتر ارائه کنند وابستگی آن جامعه به رسانه ها بیشتر می شود". به طور معمول افق ها و سیاستگذاری ها برای دوره سه تا پنج سال برنامه ریزی می شوند. حتی برخی افق ها و سیاستگذاری ها به دلیل سرعت بالای تغییرات طی زمان با خطراتی روبرو می گردند. لاجرم هدف از طراحی سیاستگذاری برای شناسایی رویدادها آینده نیست بلکه تاکید بر نحوه حرکت نیروهاست. به بیانی سیاستگذاری ها نه پیش بینی هستند و نه استراتژی. لذا در حال حاضر طراحی سیاستگذاری های سرگرمی صرفا می تواند محرک های اساسی و نحوه کارکرد آنها را شناسایی کند. لذا سیاستگذاری های صدا وسیما در حوزه سرگرمی در نقد و نظر صاحبان اثر و مدیران رسانه ملی قرار گرفت تا راهکارهای انعطافی برای ارتقا بخشی برنامه های سرگرمی با هدف سیاستگذاری خلاقانه، هوشمندانه و اثربخش که بتواند با تعامل بین مدیران و عوامل برنامه ساز، تولیداتی با ساختار حرفه ای و رضایتمندی مخاطبان طراحی و ترسیم کند.
ادبیات تحقیق
همه رسانه های جهان برای رسیدن به اهداف تجاری، اجتماعی، فرهنگی و ... خود سیاست های هوشمندانه و دقیقی را طراحی می کنند. این سیاست ها در مقیاس کلان سیاستگذاری برنامه سازی را مشخص و خطوط کلی را برای سطوح خردتر معلوم می کند. هر آنچه این سیاست ها دقیق تر باشد چارچوب های برنامه سازی برای دست اندرکاران تولید نیز مشخص تر است. لذا برنامه سازان و کسانی که درشبکه فعال اند هدف های خود را طوری طراحی می کنند که با سیاست های آن شبکه یا سازمان رسانه همخوانی داشته باشد. پس ضرورت دارد؛ مدیران رسانه ای با دقت، هوشمندی و با احترام به قوانین در نظر گرفته شده، سیاست های خود را ترسیم کنند. اهداف برنامه سازی با تعاریف شبکه ها منطبق باشد. هر رسانه ای بر اساس اهداف و سیاست هایی تاسیس شده است. همچنین فرهنگ هر جامعه و هنجارهای آن باید در طراحی برنامه لحاظ شود؛ شناخت مخاطب و توجه به ویژگی هایی همچون سن، جنس، میزان تحصیلات و شرایط زمانی و مکانی مخاطب در برقراری ارتباط و دست یافتن به اهداف پنهان و پیدایی یک برنامه مهم است. لذا سیاستگذاری مبتنی بر مطالعه می تواند چارچوب های کیفی برنامه سازی را نیز ارتقا بخشد. تاکید بر سرعت عمل، دقت و خلاقیت چنین ساختاری موجب جذب مخاطب و موفقیت شبکه های تلویزیونی خواهد شد(علی محمدی، 1395 :112-95). نتایج پژوهش ها و نظرسنجی های مرکز تحقیقات رسانه ملی حاکیست؛ برنامه های تلویزیونی به لحاظ اقبال عمومی و تاثیرگذاری بر افکار عمومی شرایط چندان خوبی ندارد. ضمن آن که پس از بررسی های فراوان پژوهشگر دانست؛ رسانه ملی به ویژه تلویزیون ج.ا.ا. با کمبود تحقیقات داخلی در خصوص "سیاستگذاری ح سرگرمی در برنامه سازی"مواج است .لذا یافته های این تحقیق می تواند مبانی نظری در این حوزه ایجاد کند. لذا با توجه به ضرورت، اقتضائات جامعه ایران و شرایط رقابتی، سیاستگذاری سرگرمی در سه حوزه محتوا، ساختار و زیر ساخت حائز اهمیت است و ترسيم وضع موجود و وضع مطلوب در حوزه سرگرمی ضروری به نظر می رسد. اهمیت موضوع وقتی روشن تر می شود که هم در شناخت وضع موجود و هم در ترسيم وضع مطلوب با چالش هایی روبه رو هستيم. از آن جا که این پژوهش به صورت کیفی انجام شده و برای خود فرضیه ای متصور نبوده صرفا به دنبال ارائه پاسخ به سوالات پژوهش بوده است. پژوهش حاضر می کوشد؛ سیاستگذاری جامعی با هدف ارتقای وضعیت سرگرمی خود در برنامه سازی پیشنهاد و سیاست هایی را برای ارتقای کیفیت سرگرمی در سیمای ج.ا.ا. ارائه کند. لذا مقاله می کوشد به اهمیت تحولات سرگرمی دیداری در عصر سرگرمی بپردازد و به طور مبسوط و متمرکز به پرسش های فوق از منظر صاحبان اثر ، مدیران رسانه و صاحب نظران خبره پاسخ دهد.
ادبیات نظری
صنایع سرگرمی در عصر سرگرمی
صنعت سرگرمی3 و صنعت رسانه4 دو مورد از پر رونق ترین صنایع سرگرمی در جهان از لحاظ اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی به شمارمی آید. پیوند ناگستنی بین سرگرمی و رسانه، حاصل فناوری ها به خصوص در دوره انقلاب صنعتی، انقلاب اطلاعات و ارتباطات است. تلویزیون نماد سرگرمی در عصر صنعتی و فضای مجازی نماد سرگرمی در عصر اطلاعات و ارتباطات است. لذا در حوزه سیاستگذاری رسانه ای، غالبا هدف ترویج صنایع رسانه ای درجهت توسعه اقتصادی، یعنی بهبود رقابت در سطح ملی، بین المللی و نوآوری با ساخت محصولات قابل صدور و ایجاد اشتغال است. به علاوه این سیاست ها می تواند در قالب راهبردی برای توسعه فرهنگی به منظور حفاظت، صیانت فرهنگ و هویت ملی از طریق افزایش تولیدات رسانه ای طراحی شود( Karlsson&Picard,2011). با ظهور اکوسیستم دیجیتالی، مخاطبان با اشکال وسیعی از رسانه های گوناگون همچون رسانه های تلفن همراه، پخش جاری آنلاین 5رسانه های چند پلتفرمی و نمونه های متنوع دیگر روبه رو شده اند. "جامعه سرگرمی"یا "عصر سرگرمی"6 عباراتی هستند که از گستردگی، انبوه رسانه ها و محصولاتی حکایت دارند که سرگرم کنندگی، هدف غالب آنهاست. نگاهی به نشریات متعدد سرگرم کننده، شبکه های مختلف سرگرم کننده رادیویی و تلویزیونی، انبوه ژانرها، قالب ها و موضوعات سرگرم کننده تلویزیونی، امکانات و مطالب مختلف سرگرم کننده در اینترنت، بازی های رایانه ای سرگرم کننده، رویدادهای ورزشی، کنسرت های موسیقی و... نشان دهنده جایگاه و اهمیت عصر سرگرمی یا جامعه سرگرمی کنونی است؛ جامعه ای که در آن رسانه ها نقش غالبی دارند و صنایع رسانه ای، سرگرمی را مهمترین ابزار افزایش سود خود و مخاطبان نیز سرگرمی را مهم ترین نیاز و انگیزه خود برای استفاده از رسانه ها می دانند( ترنر7،2010 : فصل ششم). به اعتقاد دفلور و دنیس8 (ترجمه امامی،1383 :27) برای اکثریت مخاطبان، رسانه های جمعی وسیله ای برای سرگرمی هستند. نگاهی به آمارهای موجود درباره گردش مالی شرکت های بزرگ رسانه ای که در حوزه سرگرمی فعالیت دارند؛گواه جایگاه سرگرمی در عصر کنونی است. امروزه فضای نوین رسانه ها در جهان، محصول سه پدیده تکنولوژی، مخاطب و رسانه است که به طور همزمان در تغییرند که به تبع دگرگونی آنها، جامعه نیز دچار دگردیسی و تطور می شود. به هر حال اکنون ما در عصر جامعه دانشی هستیم که درآن وب 0/2، پادکست9، وبلاگ10، ویکی11، تجارت اجتماعی12 و اجتماع موبایل13 موضوعیت یافته است. گام های دیگری که بشر در سیر تطور خود به آن دست خواهد یافت، جامعه مجازی14 با سازوکارهایی نظیر، پرش به درون مدیا 0/153، ادغام سه بعدی16، کنسول ها17، بازی ها18، جهان مجازی19، واقعیت مجازی20، وب معنایی21، جستجوی هوشمند22، سپس جامعه الحاقی23 با مواردی چون اجتماع دیر پا24، جو دیجیتالی25، فضای متصل26، عامل ها27، الحاقی ها 28 و الصاقی ها و کاشت ها29، وب اشیا30 و هوش همراه31 می باشند.( (علی عسگری و ارجمندی،1397:27-22). این بخشی از تحولات پیش روی جامعه بشری است. لذا گستره تحولات سریع و اعجاب انگیز تکنولوژی دست اندرکاران رسانه ملی به ویژه تلویزیون ج.ا.ا. را در سپهررسانه ای بر عزمی جدی بر بازنگری هوشمندانه، فوری، قدرتمند، منطقی و با تسلط به علم روز و مقتضیات زمانی فرا می خواند و راز مانایی در این بازار رقابت فقط در بازنگری سیاست های سرگرمی تلویزیون ج.ا.ا. است.
مفاهیم ﺳﯿﺎﺳتﮔﺬاري سرگرمی رﺳﺎﻧﻪ اي:
در تعریف مفاهیم، دو تعریف مهم و کاربردی که پژوهشگر آنها را با اهداف موضوعی منطبق و کاربردی می داند؛ ذکر می کند و گرنه مفاهیم سرگرمی رسانه ای تعاریف بیشتری را شامل می شود.
سیاستگذاری: هنر و علم تدوین، اجرا و ارزیابی راهبردها و تصمیمات بین بخشی که یک سازمان را قادر می سازد به اهداف خویش نائل شود. از دیدگاه فرایندی نیز شامل"شناخت چشم انداز، ماموریت ها، اهداف و اهداف بلند مدت، تولید، ارزیابی وانتخاب سیاستگذاری ها، اجرای سیاستگذاری های انتخابی، اندازه گیری و ارزیابی عملکرد"است)دیوید،24:1388( دراین فرایند، سازمان با جمع آوری اطلاعات درباره رخدادهای محیطی و تحلیل و ارزیابی آنها، از وجود تقاضاها و موقعیت ها آگاهی می یابد و با استفاده از این اطلاعات، راهبرد خود را برای تحقق شایسته اهداف، طراحی یا تعدیل می کند(امیری،104:1390). درفرایند سیاستگذاری سه مرحله اصلی وجود دارد: 1) قاعده مندسازی یا تدوین؛ شامل: سیاستگذاری ها و ماموریت ها، شناسایی فرصت ها و تهدیدات اثرگذار بر سازمان، تعیین نقاط قوت و ضعف داخلی سازمان، تعیین اهداف بلند مدت، تدوین سیاستگذاری مختلف و انتخاب سیاست های خاص برای اجراست. 2)اجرا یا پیاده سازی، شامل: تعیین اهداف و سیاست های سالانه، ترغیب کارکنان و تخصیص منابع برای حمایت از راهبردهای منتخب، تدوین چشم انداز و ماموریت ها، شناسایی فرصت ها و تهدیدات اثرگذار بر سازمان است که تعیین نقاط قوت و ضعف داخلی سازمان، تعیین اهداف بلند مدت، تدوین سیاستگذاری مختلف و انتخاب سیاست های خاص برای اجرا را شامل می شود. 3)ارزیابی و اصلاح سیاستگذاری، شامل: تعیین ساز وکار ارزیابی منتخب است به نوعی وظیفه پایش را تداعی می کند(سیروس و صبور طینت،7:1390). در مجموع سیاستگذاری می گوید که در آینده چه می خواهیم باشیم بر مبنای واقعیت که نقش یک نیروی جهت دهنده و یک عامل یکپارچه را بازی می کند. در این صورت: هدف بزرگ مورد نظر به صورت کمی یا کیفی بیان می شود.
سیاستگذاری، مجموعه ای از اصول و هنجارهاست که برای پایش و هدایت نظام رسانه ای و همچنین حل مسائل آنها تدوین شده است. اصول، هنجارها و راهبردهایی کلی و کلان که شامل روش و ابزار رسیدن به هدف و راهبرد می شود. بنابراین سیاستگذاری رسانه ای آمیزه ای از تجربیات گذشته، مصلحت عامه جامعه و آینده نگاری رسانه ای است. لذا سیاست های رسانه ای در بستر تاریخی، فرهنگی و اجتماعی معنا پیدا می کند. در نظر گرفتن مختصات فکری، معرفتی و همچنین ویژگی های روان اجتماعی هر عصر و هر نسل در سیاستگذاری رسانه ای بسیار اهمیت دارد(بروجردی علوی و رحمتی، 1400: 45-44).اخلاق مداری، امید بخشی و آگاهی بخشی از دیگر ویژگی های اصیل در طراحی و سیاستگذاری رسانه مطلوب در جامعه اسلامی است.
روش پژوهش
پژوهش حاضر با مصاحبه نیمه ساختار یافته با 15 تن از مدیران ارشد رسانه ملی، مدیران معاونت سیما، تهیه کنندگان برنامه های سرگرمی و... در پاسخ به پرسش های "معنای سرگرمی در اسناد بالادستی، نقاط قوت و ضعف برنامه های سرگرمی تلویزیونی همچنین سیاستگذاری رسانه ای برای ارتقا کیفیت سرگرمی در تلویزیون ج.ا.ا." از منظرگاه مصاحبه شونده ها با روش تحلیل مضمون مورد پژوهش قرار گرفت. در گام نخست 62 عامل شناسایی، پس از بررسی و مداقه کارشناسانه نهایی شد. در این فرایند برخی عوامل ادغام، بازنویسی و چکیده آنها تحت عنوان مضمون پایه ای و نقل قول ها درج گردید. در مرحله بعدی؛ پس از احصای مضامین پایه به مضامین فراگیر، 20 مضمون سازمان دهنده تبدیل و استخراج شدند تا بستر توصیف شبکه مضامین فراهم شود. درمرحله آخر، ضمن ارائه شبکه مضامین، کدهای مستخرج شده از مرحله پیشین تحت عنوان مضامین فراگیر احصا گردید.
یافته های پژوهش
با توجه به اهمیت موضوعی، نتایج پژوهش به تفکیک مراحل تحلیل مضمون به صورت چکیده در دو مرحله تحلیل مضمون و درنهایت شبکه مضامین به طور مبسوط شرح داده می شود.
الف) تجزیه بخش نخست مصاحبه ها:
درگام نخست از میان 15 مصاحبه انجام پذیرفته با صاحب نظران، برنامه سازان و مدیران رسانه ملی در معاونت سیما، جمله ها، عبارات و... مرتبط با محوریت"سیاستگذاری رسانه ای برای ارتقا کیفیت سرگرمی در تلویزیون ج.ا.ا." احصا و درنهایت 62 عامل شناسایی و مورد مداقه کارشناسانه قرار گرفت. در این فرایند برخی عوامل ادغام، بازنویسی و چکیده آنها تحت عنوان مضمون های پایه و نقل قول ها درج گردید. که بخشی از جداول مضامین پایه بر گرفته از رساله دکتری در مقاله ذکر شده است:
جدول شماره 1. تحویل متن و استخراج مضامین پایه سیاستگذاری رسانه ای برای ارتقا کیفیت برنامه های سرگرمی در تلویزیون ج.ا.ا.
ردیف | نقل قول ها | مضامین پایه |
1 | کم توجهی به تمرکز بودجه بر برنامه سازی حرفه ای | تخصیص بودجه کافی بر برنامه سازی حرفه ای و اثربخش |
2 | تعدد شوراهای تصمیم گیرنده که نابجا و بدون شناخت تصمیم می گیرند. | شوراهای موازی در سیاستگذاری و تصمیم گیری تاثیر سو ئی در مدیریت دارد. |
3 | کم توجه ای به نیاز سنجی و ذائقه سنجی مخاطبان | بازنگری جدی درحوزه برنامه سازی با محوریت توجه به نیازسنجی مخاطبان با هدف رضایتمندی و افزایش اقبال مخاطبان به تلویزیون ضروری است. |
4 | انتصاب و انتخاب مدیران غیر رسانه ای در رسانه ملی | احراز پست های مدیریتی رسانه بر مبنای حرفه ای گرایی، تسلط و آشنایی با فعالیت های رسانه ای مهم است. |
5 | رشد پلتفرم های جدید و اقبال مردم به آنها برای سرگرمی | تمرکز بر همگرایی رسانه ای با توجه به رشد پلتفرم های جدید در حوزه برنامه سازی باید مورد توجه جدی سیاستگذاری سرگرمی باشد. |
6 | کپی برداری ناشیانه بدون توجه به بستر فرهنگی داخلی | پرهیز از کپی برداری ناشیانه و ناقص از برنامه های خارجی و تاکید بر برنامه سازی در بستر فرهنگ ایرانی – اسلامی |
7 | تاثیر منفی تعدد شبکه ها و برنامه ها بر کیفیت | ادغام شبکه های همراستا با هدف ارتقا سطح کیفی برنامه های سیما |
8 | فقدان الگو یا نظریه پردازی بومی در حوزه سرگرمی برای جامعه ایران | ضرورت الگوسازی و نظریه پردازی منطبق با فرهنگ و ساختار جامعه ایرانی |
9 | توجه برنامهساز به اسپانسرها تا سیاستهای سازمان | بازنگری در سیاستگذاری درنحوه جذب و مشارکت اسپانسر در برنامه سازی(تعیین و نظارت بر حدود و تغور و نحوه حضور اسپانسردر برنامه ) |
10 | شناخت ناکافی از ماهیت سرگرمی و نگاه کلیشه ای | آشنایی و تسلط بر سبک های مختلف برنامه سازی و ماهیت وسیع سرگرمی و پرهیز از عنصر لودگی و نخ نمای نگاه کلیشه ای به طنز |
11 | سرگرمی نباید ماموریت تنها یک شبکه و یک گروه باشد | شمولیت سرگرمی به مثابه سرگرمی بر برنامه سازی تلویزیونی |
12 | ضعف در چینش کنداکتور برنامه و.... | مهندسی هوشمندانه مدیریت کنداکتور برنامه های شبکه ها منطبق با اوقات فراغت و دسته بندی برنامه ها با نیازهای مخاطبان |
نتایج تجزیه و تحلیل بخش نخست از مصاحبه های انجام پذیرفته موید آسیب های جدی رسانه ملی در سیاستگذاری رسانه ای سرگرمی در سیمای ج.ا.ا. است که عبارت از:
1. نبود تعریف دقیق و جامع از مفهوم "سرگرمی"، فهم ناقص و سلیقه ای تصمیم سازان و تصمیم گیران در حوزه سیاستگذاری، همچنین نبود نظریه پردازی بومی در مختصات رسانه تراز ملی و جامعه ایرانی.
2. گستردگی غیرضروری ساختارهای نیروهای انسانی، شبکه ها از لحاظ کمی و شکلی در تلویزیون
3. اعمال نظر شدید سلیقه ای مدیران درهر دوره ای از مدیریت
4. نبود خلاقیت، ریسک پذیری و تاکید بر حاشیه امن درحوزه برنامه سازی ازدیگر دلایل ضعف در سیاستگذاری مفهوم "سرگرمی" در برنامه سازی است.
5. روند بیمارگونه انتصاب های سفارشی مدیران بدون توجه به شایستگی و دارا بودن شرایط استاندارد برای دریافت پست مدیریتی موجب شده است که رسانه ملی از سطح رقابتی در حوزه جهانی خارج شود.
6. کم توجه ای به حوزه پژوهش، آموزش و عدم به کارگیری نتایج عملیاتی پژوهش در عرصه سیاستگذاری و برنامه سازی
7. نبود سند عملیاتی تحول اداری به طور جامع، در حال حاضر رسانه ملی سازمانی عریض و طویل با راندمان پایین و غیر رقابتی است.
8. با توجه به آن که ماموریت شبکه های تلویزیونی بر مدار دین، امید، آگاهی و اخلاق است سرگرمی می تواند یک راهبرد مناسب برای ارتباط و تعامل با مخاطبان باشد. به نظر می رسد؛ درحال حاضر مقوله سرگرمی با توجه به حضور رقبایی همچون بستر ماهواره، فضای مجازی و ... چالش جدی است و آینده پایداری تلویزیون در بستر سرگرمی قرار می گیرد.
9. ضعف در به کارگیری نیروهای متخصص و خلاق در سطح استانداردهای رسانه تراز در تمامی سطوح
10. به هم ریختگی فرایند نظارتی کیفی و کمی بر حوزه برنامه سازی تلویزیونی و دیگر سطوح سازمانی
11. ضعف در هدف گذاری و توجه به مسائل انگیزشی و پیش برنده سرمایه های انسانی به عنوان نیروهای پیش برنده اهداف سازمانی
12. ضعف در طراحی خلاقانه در حوزه ایده پردازی فرایند برنامه سازی
ب) تبدیل مضامین پایه به مضامین فراگیر
دراین مرحله مضمون های سازمان دهنده از مضامین پایه استخراج شدند. سازماندهی مجدد مضامین اولیه برای ارائه مضامین انتزاعی تر است که فرصت دستیابی به مضامین اصلی و فراگیر را فراهم می آورد. مضامین فراگیر نیز نسبت به مضامین مرحله اول اصلی، مرکزی و جامعه تر است و امکان توصیف شبکه مضامین را فراهم می کند. نتایج استنباط شده از اجماع نظرات مصاحبه شونده ها حکایت از پذیریش سرسختانه و دیرهنگام تغییرات در رسانه ملی به ویژه تلویزیون ج.ا.ا. دارد که هزینه های بالای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی رسانه ملی و از دست دادن بازارهای جدید در عصر رسانه های نوین را موجب می شود. ضمن آن که عدم چابک سازی به منظور سازگاری با تغییرات محیطی و نوآوری ها و ساختار پیچیده، سلسله مراتبی، کارمند محور بودن لطمات جدی را بر بدنه رسانه ملی وارد نموده و بی اعتنایی به ذائقه متغیر، متنوع ، نیازها و میل مخاطبان از سوی تلویزیون ج.ا.ا. کاهش اعتبار و اعتماد صداوسیما نزد مخاطبان منجر شده است. مرور مضامین پایه ای نشان می دهد؛ ضعف در تعریف جامع، ابهام و سردرگمی از مفهوم "سرگرمی رسانه ای و تلویزیونی" موجب پاره ای از مشکلاتی چون اعمال سلیقه، نبود راهبرد شفاف شده و ضرورت بازتعریف و ارائه تعریف جامع در اسناد بالادستی و سیاستگذاری رسانه ای و تلویزیونی را طلب می کند. فهم و برداشت مشترک سیاستگذاران در بهبود ارتقا کیفی و شمولیت سرگرمی در برنامه های تلویزیونی اولویت و راهبرد پایه ای در ارتقا کیفیت سرگرمی در تلویزیون ج.ا.ا. است. همچنین ضرورت نظریه پرداری بومی به فراخور فرهنگ ایرانی و اقتضائات جهانی پیش درآمد و پایه تعریف و کارکرد سرگرمی رسانه ای درتلویزیون می تواند؛ باشد. نتایج برگرفته از تجمیع نظرات صاحب نظران در مصاحبه ها نشان می دهد؛ سیاستگذاری ها و برنامه ریزی های متناسب با دیگر سطوح فرهنگی در جامعه ضروری است. بر اساس تحلیل مضمون های سازمان دهنده، تحول ساختاری سازمانی بر پایه فضای سیال به معنای فضای پویا فرصتی برای بهره مند شدن سازمان در به کارگیری نیروهای خلاق، هوشمند، باتجربه و متخصص است. لذا در این راهبرد تلویزیون ساختاری ارگانیک، پویا و منعطف است که خلاقیت جز فرهنگ سازمانی در تعاملات و روابط با هدف تعالی بخشی حوزه سرگرمی تلویزیونی و رضایتمندی مخاطبان را در دستور کار دارد. یافته ها حاکیست؛ همگرایی نهادهای تخصصی در خارج از رسانه و حذف نهادهای غیرمرتبط و غیرکاری در سطح کشور و شفاف سازی قدرت و اعمال نفوذ آنان موجب می شود همنوایی با گروه های فشار بیرونی به حداقل برسد. رشد افزاینده پلتفرم ها، رسانه های نوین و همگرایی رسانه ها در فضای مجازی و واقعی با منطق هم افزایی، تنوع بخشی، قدرت رقابت و مانایی حائز اهمیت است؛ چرا که شانس دیده شدن اثر تولیدی در پلتفرم های مختلف با توجه به ذائقه مخاطبان و دسترسی آسان هر زمان و هرمکان برای دیده شدن تولیدات بسیار است لذا بهره مندی از ظرفیت های جدید، درآمدزایی، افزایش قدرت رقابت، خلق ثروت، فرصت و پویایی سیستم، توجه به علایق و بهبود اعتماد میان مخاطبان و رسانه ملی از نتایج انطباق پذیری با تحولات آینده در توسعه صنعت سرگرمی است.
مرور نقطه نظرات صاحب نظران و عوامل تولید، به طراحی و مهندسی هوشمندانه کنداکتور برنامه های شبکه های تلویزیونی منطبق با اوقات فراغت و تنوع مخاطبان اشاره دارد. جانمایی برنامه ها و رنگارنگی آن در بسته های زمانی (صبحگاهی– عصرگاهی و...) در بهینه سازی مدیریت برنامه ها و کنداکتور نقش موثری دارد. همچنین طراحی کنداکتور خلاق و مدیریت آن، برنامه سازی و "جذب سرمایه" از طریق انتشار خلاقانه و بهره گیری از "مشارکت مخاطبان" در انتشار تولیدات تلویزیونی با استفاده از ظرفیت های مجازی شبکه های اجتماعی را در پی دارد. پرهیز از اعمال سلیقه شخصی مدیران و طراحی ساختارهای جدید برنامه ریزی نکته ای قابل تامل برای جذب حداکثری مخاطبان بالقوه است. همان طورکه می دانیم؛ رسانه هایی که بتوانند جذابیت بیشتری خلق کنند، مزیت رقابتی بیشتری برای جذب مخاطب و درآمدزایی خواهند داشت لذا مدیریت خلاقانه (از جنس رسانه) در خدمت برنامه سازی خلاقانه تلویزیونی دراین رقابت موثر است. مصاحبه شونده ها معتقدند؛ طی سال های اخیر روند وابستگی مالی سازمان به اسپانسرهای بیرونی افزایش یافته و توانمندی مالی سازمان با منابع بیرونی گره خورده است و همین روند بالقوه می تواند؛ همچنان وابستگی مالی سازمان به نهادهای بیرونی، اشخاص و گروه های اسپانسر بیرونی را افزایش و ماندگار نماید. لذا برنامه ریزی جامع در نحوه بهره مندی از چهره ها و سلبریتی ها و تبیین ساز و کارهای قانونی در برنامه سازی ضروری قلمداد می شود. ضمن آن که رسانه ملی هیچ زمان نباید مقبولیت و محبوبیت خود را در انحصار چهره هایی محدود و بدون جانشین قرار دهد. تمامی مصاحبه شونده ها و صاحب نظران نیاز مالی سازمان را یکی از مولفه های اصلی نفوذ اسپانسرها در سیما می دانند. آنها استقلال مالی سازمان بدون وابستگی به اسپانسرهای بیرونی را از جمله مولفه های اثرگذار در سیاست های سیما در تولیدات بر می شمارند. صاحب نظران معتقدند؛ درحال حاضر ساختارهای برنامه سازی غیر رقابتی و انحصاری است. بر پایه این نگاه، تنظیم قوانین شفاف، دقیق و حذف پروسه طولانی برنامه سازی با هدف گذاری در مهندسی پیام و برنامه سازی خلاقانه تلویزیونی فرصتی مغتنم به شمار می آید. همچنین انجام پژوهش های بنیادین، نیاز سنجی و نظر سنجی بر مدار رضایتمندی مخاطبان از دیدگاه های مصاحبه شوندگان است. از این منظر مولفه "پژوهش اثرگذار"می تواند در هدایت گری، انطباق پذیری و توجه به تحولات لحظه ای جامعه مخاطبان و کاربران ایرانی و بعضا فرامرزی نقش فعال و تعاملی در حوزه برنامه های سرگرمی ایفا کند. یافته های پژوهش می تواند؛ همچون دیده بانی هوشمند، اطلاعات منطقی، واقعی و بی طرفانه را در بخش های مختلف همچون (توسعه صنعت سرگرمی، اعتماد عمومی، شبکه های اجتماعی، سبک زندگی شهروندان، علایق و آگاهی های مخاطبان، نسبت کار با اوقات فراغت، شناخت نیاز مخاطبان، تولیدات سرگرمی، آینده نگری و...) در اختیار برنامه سازان و مسئولان رسانه ملی قرار دهد. فقدان هم راستایی پژوهش با تولید به جایی رسیده که پژوهش راه خود را و تولید هم راه خود را برود.ضمن آن که ارائه عمومی و انتشارگسترده پژوهش ها و تولیدات با ارزش در قالب جشنواره، انتشار کتاب و.... می تواند؛ راهکاری موثر در توانمندی سازی عوامل برنامه ساز و مدیران با هدف ارتقا سطح دانش، دستیابی به متد های روز و آگاهی از عملکرد رقبای جدی تلویزیون ملی به شمار آید. در مجموع برنامه سازی خلاق در حوزه های "ایجاد، اجرا و انتشار" طراحی و اجرایی می گردد. آنچه که برای دستیابی به برنامه سازی خلاق تلویزیونی مهم است تامین نیاز برنامه سازی خلاق، به خلاق ترین هاست که با طراحی ساز وکار کشف خلاقیت شدنی است. این ساز و کار می تواند در مرحله کشف اولیه خلاقیت از طریق " دانشگاه صداوسیما" و "برگزاری جشنواره های آثار تلویزیونی" انجام پذیرد. همچنین کشف خلاقیت با حمایت مالی، میزان اعتبار و اعتمادی که به نیروهای خلاق می شود؛ می تواند فشار عوامل بیرونی بر برنامه سازی خلاق را تا حدودی کاهش دهد. مصاحبه شوندگان معتقدند؛ مدیرخلاق و با تجربه می تواند با سازماندهی کارا و اثر بخش، فعالیت های نوآورانه در حوزه برنامه سازی را مورد حمایت قرار دهد که اجرا و انجام آنها در واقع از اهداف راهبردی و عملیاتی رسانه ملی به شمار می آید؛ به بیانی احراز پست های مدیریت رسانه بر مبنای حرفه ای گرایی و تسلط با فعالیت های رسانه ای باید باشد. پرهیز از انتصاب های سیاسی، جناحی و... بدون شعار زدگی با هدف پیشبرد سیاست های سازمانی و همچنین الزام به رعایت نظام کارآمد در انتخاب مدیران شایسته و پرهیز از انتصاب های خانوادگی و ... از جمله دغدغه های تیم مصاحبه شونده است.
نمودار1. شبگه مضامین فراگیر، سازمان دهنده و پایه؛ برگرفته از مصاحبه با صاحبنظران حوزه سرگرمی
مضمون پایه مضمون سازمان دهنده مضمون پایه
ادامه نمودار1. شبگه مضامین فراگیر، سازمان دهنده و پایه؛ برگرفته از مصاحبه با صاحبنظران حوزه سرگرمی
مضمون پایه مضمون سازمان دهنده مضمون پایه
ادامه نمودار1. شبگه مضامین فراگیر، سازمان دهنده و پایه؛ برگرفته از مصاحبه با صاحبنظران حوزه سرگرمی
مضمون پایه مضمون سازمان دهنده مضمون پایه
ج: کشف و توصیف شبکه مضامین
آنچه که از نتایج پژوهش مبرهن است و همگان می دانیم؛ هدف نهایی هر سازمان رسانه ای، اثرگذاری مطلوب و نفوذ در نگرش ها و تغییر در رفتار مخاطبان است که مسیر آن توجه به محتوای غنی، موثر و مورد انتظار بر مخاطبان است. لذا تمام تلاش ها درسیاستگذاری رسانه ای برای ارتقا کیفیت سرگرمی در تلویزیون ج.ا.ا. در این مسیر خلاصه می شود. برای دستیابی به وضعیت مطلوب، توجه به سیاستگذاری های مناسب در حوزه های برنامه ریزی، تولید محتوا، نظارت، پخش، نظرسنجی و اثر سنجی ضرورت دارد. چرخه ای که از سیاستگذاری رسانه ای آغاز و بر پایه برنامه ریزی انجام می شود.
جدول شماره 2. کشف و توصیف شبکه مضامین سازمان دهنده و مضمون فراگیر از منظرگاه صاحب نظران خبره و تولید کنندگان برنامه های تلویزیونی در پاسخ به پرسش "سیاستگذاری رسانه ای برای ارتقا کیفیت سرگرمی در تلویزیون ج.ا.ا.
ردیف | مضامین سازمان دهنده | مضمون فراگیر |
1 | بازتعریف، رفع ابهام، تعریف جامع و به روز از سرگرمی تلویزیونی در اسناد بالا دستی وسیاستگذاری رسانه ای |
سیاستگذاری رسانه ای برای ارتقا کیفیت سرگرمی در تلویزیون ج.ا.ا.
|
2 | ضرورت نظریه پردازی بومی فراخور فرهنگ ایرانی و اقتضائات جهانی | |
3 | تحول ساختارهای سازمانی اختصاصی ]ساختاری ارگانیک-پویا-منعطف که در فضایی سیال است. [ | |
4 | همگرایی نهادها و سازمان های مرتبط، حذف نهادها و سازمان های غیرمرتبط درحوزه سیاستگذاری رسانه در سطح کلان و ملی | |
5 | تمرکز بر همگرایی و هم افزایی با پلتفرم ها برای حفظ و بقای رسانه ملی | |
6 | طراحی کنداکتور هوشمند تلویزیون برای هدف گذاری موثر مهندسی پیام | |
7 | ادغام هدفمند شبکه های موازی | |
8 | تعیین استاندارهای تراز برنامه سازی برای برنامه های تلویزیونی تراز | |
9 | مدیریت خلاقانه (از جنس رسانه) در خدمت برنامه سازی خلاقانه تلویزیونی | |
10 | تبیین سازوکارهای قانونی برای حضور اسپانسرها و سلبریتی ها در برنامه سازی | |
11 | تنظیم قوانین شفاف، دقیق وحذف پروسه طولانی برنامه سازی با هدف گذاری در مهندسی پیام و برنامه سازی خلاقانه تلویزیونی | |
12 | بسترسازی هوشمندانه فرهنگی با محوریت مسئولیت پذیری اجتماعی و تحمل نقد پذیری در برنامه سازی سرگرمی | |
13 | تاکید بر نقش موثر پژوهش با چشم انداز نیاز سنجی و رضایتمندی مخاطبان در برنامه سازی و سیاستگذاری | |
14 | نقش آموزش عوامل برنامه ساز با هدف توانمندی و دستیابی به متدهای روز جهان | |
15 | برنامه سازی خلاق از سوی برنامه ساز خلاق] خلاق در ایجاد-خلاق در اجرا- خلاق در انتشار[ | |
16 | نقش مدیریت کارا و اثربخش در احراز پست های مدیریت رسانه | |
17 | تشکیل، حمایت و اعتماد از ایده پردازان و گروه های ایده پردازی | |
18 | سازمان محرک و خلاق، پیشران و پشتیبان سرمایه های انسانی و درنهایت فرایند برنامه سازی تلویزیونی است. | |
19 | اختصاص نظام اعتباری مناسب برای ساخت برنامه های نمایشی و غیرنمایشی | |
20 | نظارت و ارزیابی علمی و کیفی، فرایندی موثر در تعالی سطح برنامه های تلویزیونی است. |
جدول 3. مضامین فراگیر، سیاستگذاری رسانه ای برای ارتقا کیفیت سرگرمی در تلویزیون ج.ا.ا. از منظرگاه مصاحبه شونده ها (صاحب نظران خبره و تولید کنندگان برنامه های تلویزیونی)
عناوین | مضامین فراگیر |
نقاط قوت | 1. حق پخش انحصاری رسانه ملی که پتانسیل همگرایی با دیگر رسانه های اجتماعی و... دارد .2.وجود مرکز افکار سنجی مرکز تحقیقات رسانه ملی 3.وجود سرمایه انسانی با انگیزه و خلاق در صورت حمایت خردمندانه 4. پایبندی مخاطبان سنتی و ... به تلویزیون |
محدویت ها | 1.فقدان تعریف جامع مفاهیم سرگرمی و فقدان برنامه مدون در اسناد بالادستی 2.نبود نظریه پردازی منطبق با فرهنگ و ساختار جامعه ایرانی3.ضعف در تعریف جدی و عملیاتی از مفهوم سرگرمی در اذهان مدیران در تمامی سطوح به بیانی پایین بودن سطح سواد تخصصی مدیران و دست اندرکاران برنامه سازی سرگرمی در تلویزیون ج.ا.ا.4. ضعف در ساختار جذب سرمایه انسانی 5.ضعف سیاستگذاری منطبق با اهداف واقعی رسانه و شناخت مخاطبان6.فقدان گفتمان واحد و دست یافتنی در حوزه سیاستگذاری با توجه به اقتضات مدیریت زمانی 7.وجود نهادهای موازی در سیاستگذاری سرگرمی برای رسانه ملی 8.ضعف در به کارگیری و همگرایی با پلتفرم های جدید 9.ضعف در مهندسی هوشمندانه مدیریت کنداکتور10. اعمال سلیقه شخصی، درک ناکافی از ماهیت تلویزیون از سوی تصمیم گیران و تصمیم سازان 11.عملیاتی کردن ساختارهای جدید برنامه سازی 12.نبود نظارت بر حدود و تغور و نحوه حضور اسپانسردر برنامه 13. سانسور و موانع ممیزی در ساخت تولیدات تلویزیونی 14.اعمال نظر شخصی و ترجیح منافع ملی در تمام سطوح سیاستگذاری 15. ضعف در فرهنگ سازی پذیرش نقد و مسئولیت اجتماعی دربرنامه های تلویزیونی 16.فقدان پژوهش بنیادین در علاقمندی های جامعه ایرانی و جانمایی در سیاستگذاری 17.ضعف درآموزش منطبق با نیازهای ضروری رسانه برای مدیران و کارکنان 18.کپی برداری ناشیانه و ناقص از برنامه های خارجی 19.ضعف در نظام شایستگی مدیریت 20.انتصاب های سیاسی، جناحی و گروهی مدیران در رسانه ملی 21.اعمال سلیقه شخصی روسای سازمان در دوره های مختلف مدیریت در سیاستگذاری کلان رسانه ای 22. فقدان حمایت از ایده های خلاقانه و نویسندگان خلاق 23.ضعف در رعایت سطح استاندارهای تراز سرمایه های انسانی در رسانه تراز(کم توجهی به موضوع های انگیزشی و حمایتی) 24.ضعف در تخصیص بودجه کافی در برنامه سازی حرفه ای و اثربخش 25. وجود شبکه های موازی تلویزیونی. |
راهکارها | 1.بازتعریف جامع از سرگرمی تلویزیونی در اسناد بالا دستی 2.ضرورت نظریه پردازی به فراخور فرهنگ ایرانی و اقتضائات جهانی3.سیاستگذاری منطبق با اهداف واقعی رسانه با تاکید بر تحولات روز جهانی 4.الزام ضرورت تحول اداری با رویکرد ساختاری پویا و منعطف 5.همگرایی نهادها و سازمان های درحوزه سیاستگذاری 6. تمرکز بر همگرایی و هم افزایی با پلتفرم ها برای بقای رسانه ملی 7. طراحی کنداکتور هوشمند با هدف مهندسی پیام. 8.تعیین استانداردهای تراز برنامه سازی برای برنامه های تلویزیونی تراز 9. مدیریت خلاقانه (از جنس رسانه) در خدمت برنامه سازی خلاقانه تلویزیونی 10. افزایش سطح سواد تخصصی مدیران و دست اندرکاران برنامه سازی سرگرمی در تلویزیون ج.ا.ا. 11. ایجاد فضا برای حضور متخصصان و هنرمندان حرفه ای در برنامه های سرگرمی تلویزیونی 12.تبیین سازوکاری قانونی برای حضور اسپانسرها و سلبریتی ها در تلویزیون 13.تنظیم قوانین شفاف وحذف پروسه طولانی برنامه سازی با هدف برنامه سازی خلاقانه تلویزیونی 14. فرهنگ سازی هوشمندانه با محوریت افزایش روحیه نقدپذیری 15.نقش موثر پژوهش با چشم انداز نیازسنجی و رضایتمندی مخاطبان 16.برنامه سازی خلاق از سوی برنامه ساز خلاق 17. مدیریت کارا و اثربخش در احراز پست های مدیریت رسانه 18.حمایت و اعتماد از ایده پردازان و گروه های ایده پردازی 19.سازمان محرک و خلاق، پیشران و پشتیبان سرمایه های انسانی 20. اختصاص نظام اعتباری مناسب برای ساخت برنامه های تلویزیونی. |
نمودار2. مضامین فراگیر، سیاستگذاری رسانه ای برای ارتقا کیفیت سرگرمی در تلویزیون ج.ا.ا. از منظرگاه مصاحبه شونده ها (صاحب نظران خبره و تولید کنندگان برنامه های تلویزیونی)
توضیح: همان طور که در مضامین فراگیر به تفکیک (قوت ها، محدویت ها و راهکارها در جدول 4 و
نمودار 3) درخصوص سیاستگذاری رسانه ای برای ارتقا کیفیت سرگرمی در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران مشاهده می گردد؛ تاکید بر تعریف جامع، شفاف و به روز مفهوم سرگرمی در تمامی متن مستتر است و سردرگمی در برنامه سازی و در حوزه تصمیم گیری و تصمیم سازی مرکز ثقل آن ابهام و فقدان تعریف
نتیجه گیری
همان طور که در مضامین فراگیر به تفکیک (قوت ها، محدویت ها و راهکارها) درخصوص سیاستگذاری رسانه ای برای ارتقا کیفیت سرگرمی در تلویزیون ج.ا.ا. مشاهده شد؛ تاکید بر تعریف جامع، شفاف و به روز مفهوم سرگرمی در تمامی متن مستتر است. از دیگر سو، قرائن حکایت از آن دارد؛ سیاستگذاران و مدیران تلویزیون، می بایست به عوامل محیطی، درونی و اثر آنها بر نقاط قوت و ضعف سازمان و نیز آثار تهدیدها و فرصت ها در تدوین سیاست ها توجه نمایند و این تجزیه و تحلیل سیاستگذاری به صورت مداوم اجرا شود و به طور مرتب اهداف، راهکارهای اجرایی و برنامه های سازمان با توجه به وضعیت خودمان و موقعیت های جدید تغییر یابند تا رسانه ملی به ویژه تلویزیون همواره برای مقابله با وضعیت های جدید آماده باشد. در سیاستگذاری سرگرمی، ساختار قدرت و طرز تفکر مدیران ارشد، مولفه های نحوه پیمایش تحولات محیطی، روش های تعیین گزینه های سیاستگذاری و نحوه تحلیل آن در سیاستگذاری رسانه ای برای ارتقا کیفیت سرگرمی در تلویزیون ملی موثر است. آنچه که از برآیند نمودارها و جدول مضامین متبادر می شود؛ سازمان صدا وسیما نیازمند نظام سنجش و مدیریت عملکرد پویاست. در واقع سنجش عملکرد، توجه به "باید" و "هست" است که با استفاده از ارزیابی شکاف میان عملکرد و هدف مشخص می گردد. تلویزیون ملی باید بداند:
* فرایندها چگونه در حال اجرا هستند.
* چگونه این فرایندها، نیازهای مخاطبان و مشتریان را پاسخ می دهند.
* چگونه بهسازی های هدف گیری شده در حال تحقق اند و به طورکلی چگونه مدیریت می شود.
لذا بخش قابل تاملی از این فرایند به ارزیابی متوازن مالی در برنامه سازی و آگهی ها و... بازمی گردد که نیازمند دقت نظر است. همچنین توجه به سرمایه های انسانی در راستای سازمان پویا بر مدار شایستگی ها، رهبری خردمندانه، فرهنگ سازی، آگاهی راهبردی، همسویی و یکپارچگی در سیاستگذاری رسانه ای برای ارتقا کیفیت سرگرمی در تلویزیون ملی رهیافتی برای دستیابی به وضع مطلوب است. ضمن آن که نگرش عملیاتی، فرایندی، کارا و اثربخش به مخاطبان فعال و کنشگر از دیگر مولفه هایی است که از مضامین فراگیر رساله استنباط می گردد. همان طور که مشاهده می شود؛ در مضامین فراگیر بر ارتقا کیفیت قالب های ارائه پیام، نگرش راهبردی، هوشمندانه و یکپارچه به حوزه پیام تاکید شده است این موضوع با توجه به مزیت های رقابتی ویژه رسانه ملی حائز اهمیت می باشد که با طراحی نظامی هوشمند و یکپارچه پیام از ایده تا دیده و استقرار نظام مخاطب شناسی و تعامل با مخاطبان تلویزیون ملی ج.ا. ا. با رویکردی نوین بتواند رقبیی جدی در فضای جهانی برای رسانه های کلاسیک و نوظهور باشد. برای دستیابی به هدف، تدوین نظام اولویت های محتوایی رسانه ملی، ارزیابی شبکه ها و مراکز مورد نظر است. شفافیت، به روزآوری شرح وظایف ها و ماموریت ها با هدف کنداکتور رسانه امری حیاتی به شمار می آید و برای تحقق آن نقش آموزش حائز اهمیت است. آشنایی با تنظیم جدول پخش و کنداکتور رسانه برودکسترهای موفق جهانی به طور دقیق و مستمر همچنین نحوه تنظیم جدول پخش شبکه ها بر اساس نظرسنجی مخاطبان داخلی و برون مرزی مورد تاکید کارشناسان خبره است.
نظارت تطبیقی با هدف میزان تعهد برنامه سازان به طرح های مصوب می تواند در پیشبرد سیاستگذاری رسانه ای برای ارتقا کیفیت سرگرمی در تلویزیون ج.ا.ا. موثر باشد.حمایت از نویسندگان آثار نمایشی و تلویزیونی همچنین تاکید بر رشد و یادگیری نویسندگان به عنوان یکی از سیاستگذاری های جدی در حوزه برنامه سازی سرگرمی و تخصیص بخشی از بودجه هر برنامه به پیوست پژوهشی نشان دهنده اهمیت پژوهش در ارتقای کیفیت سرگرمی در تلویزیون ج.ا.ا. است.
ضعف در پژوهش محوری در برنامه سازی، ضعف در تدوین و به روزآوری مداوم استانداردهای حرفه ای برنامه سازی، ضعف در استفاده موثر از برنامه های مشارکتی از جمله نقاط ضعفی تلویزیون در حوزه برنامه سازی سرگرمی است که می توان با مرتفع نمودن هوشمندانه و به موقع به فرصتی مناسب تبدیل شود. رویکرد سرسختانه و سلیقه ای به قواعد، ساختار، مخاطب شناسی که ریزش مخاطب، کاهش سطح تعاملات و از دست دادن جایگاه صداوسیما در جامعه را موجب شده از جمله محدویت هایی است که در مضامین فراگیر و مفاهیم مضمون به جد اشاره گردیده است. ازموارد متقن دیگر:
* ضعف در تولید حرفه ای و با کیفیت، دراین باره محدویت ها، خط قرمزها و دستورالعمل های دست و پاگیر بر تولید محتوا سایه انداخته است.
* چالش کم توجهی به علاقمندی ها و حفظ اعتماد مخاطبان از سوی تلویزیون، ]امروزه شکل گرفتن چشم انداز تفریحات و سرگرمی های نوین تحت تاثیر فناوری های اطلاعات و ارتباطات به ویژه رسانه های نوین همچون تماشای فیلم های ویدئویی ، سرگرم شدن با اینترنت یا تلویزیون های با قابلیت ارتباط دوسویه.است[.
* عدم چابک سازی سازمان برای سازگاری با تغییرات محیطی و نوآوری ها و ساختار پیچیده، سلسله مراتبی، کارمند محوری و پرهزینه بودن تولیدات صداوسیما
* کاهش اعتبار صداوسیما نزد مخاطب، جذابیت بیشتر شبکه های اجتماعی وهمچنین انحصاری بودن رسانه در پخش و عدم مجوز به شبکه های خصوصی
* پذیریش سرسختانه و دیرهنگام تغییرات، هزینه های بالای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی را بر رسانه تحمیل نموده و موجب از دست دادن بازارهای جدید در عصر رسانه های نوین گردیده است.
* کمبود نویسنده برای خلق و نگارش فیلمنامه های هنرمندانه و مخاطب پسند با فرهنگ جوامع هدف
* سطح پایین کیفیت کارگردانی و کم توجهی به نظرسنجی-افکارسنجی و مخاطب پژوهی حرفه ای و پیوسته
* ضعف سیاستگذاری درتجمیع همزمان اهداف فرهنگی و اقتصادی در محصولات رسانه ای
نتایج پژوهش در مضامین فراگیر، مبرهن آن است که صدا و سیما می تواند با نقطه قوت و تمایزی که دارد به گونه ای برنامه سازی کند که مختص تلویزیون ملی ایران باشد. تاکید بر تولید محتوای پاک و حلال رسانه ای، توجه به گفتمان انقلاب اسلامی و دینی، بهره مندی از موسیقی فاخر ملی، بومی و نواحی، تولید برنامه های شاخص و برند در تمام ژانرها از جمله سریال، فیلم، برنامه های تلویزیونی و... تولید محتوا کند. از از مقوله های مهم دیگری که از مضامین فراگیر و مفاهیم مضمون استخراج شده تولید محتوا در تولید است به بیانی تناسب محتوا و پیام بر اساس ساختارهای مختلف رسانه ای و متناسب با نیازهای مخاطب باشد.
پیشنهادهای علمی
1) در سیاستگذاری رسانه سیاستگذاری رسانه ای برای ارتقا کیفیت سرگرمی در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران به طور اخص:
* بازخوانی برخی سیاست های کلان و اسناد بالادستی در مفهوم و ماهیت برنامه سازی سرگرمی
* فهم و تحلیل فضا و سیاست های رسانه ای با مطالعه فرصت ها و تهدیدها رادیو و تلویزیون با رویکرد توجه به روابط و مناسبات قدرت در جامعه ایرانی
* افزایش قابلیت پیشرفت و سازش پذیری سیاستگذاری رسانه ای برای ارتقا کیفیت سرگرمی در تلویزیون ج.ا.ا.
* تصور آینده مناسب و کاوش افق ها و برنامه ریزی برای انتخاب سیاستگذاری ها با هدف مرتفع نمودن تعارضات قانونی درباره مسئولیت های سازمان صدا وسیما و سایر نهادها درحوزه سیاستگذاری، شفاف سازی در حدود و ثغور نهادهای بیرونی سازمانی در حوزه سیاستگذاری وتصمیم گیری مورد تاکید است.
2) انجام پژوهش و مطالعات تطبیقی در زمینه سیاستگذاری سرگرمی در برنامه های تلویزیونی همچنین سیاستگذاری همگرا در نحوه مواجهه با رقابتی تر شدن فضای رسانه ای.
3) همگرایی با پلتفرم ها، رسانه ها و شبکه های اجتماعی و... به واقع، ادغام واقع و مجاز یکی از مواردی است که رسانه های آینده را با امروز متفاوت می کند. درهم آمیختن آن دو با هم خبر از همزمانی زیست واقعی و مجازی کاربران و مخاطبان دارد و گسترش روزافزون آن شناخت، هوشیاری و آمادگی بیشتری را می طلبد. جامعه ی اینترنتی بسیار متفاوت تر، متنوع تر، پیچیده تر و بزرگتر از جامعه در جغرافیای ملی است.
4) بازنگری جدی در قواعد، ساختار و مخاطب شناسی و تولید محتوا، تلویزیون ج.ا.ا. به عنوان تنها متولی پخش فراگیر تصویر، برای افزایش سهم خود در سبد مصرف رسانه های مخاطبان، باید برای افزایش کیفیت تولیدات و محتوای مطلوب و خلاقانه در حوزه آموزشی، علمی، تبلیغی، سرگرمی اقدام کند. حتی محتوای مخصوص فضای مجازی و متناسب با و ویژگی های مخاطبان این فضا ارائه دهد. تولید محتوا را به رقابت بگذارد. چرا که به تنهایی قادر به تامین محتوا برای بستر سنتی و نوین نیست.
5) تغییر رویکرد به رسانه های اجتماعی از سیاسی به اقتصادی و اجتماعی با در نظر گرفتن منافع ملی، بازنگری بر نگرش سلطه همه جانبه بر تمام ابزارهای ارتباطی و رسانه های اجتماعی، در این باره انطباق و هم آفرینی با فناوری های نوین حائز اهمیت است.
6) سرمایه گذاری در حوزه توسعه زیر ساختی و فنی، شبکه های اجتماعی بومی را توسعه داده و فعال کند. رسانه ملی نیازمند همگرایی است. لذا باید به دنبال تولید محتوای مخصوص فضای مجازی باشد و عملیاتی کردن این راهکار مستلزم روانکاوی، نیاز سنجی و ذائقه سنجی مخاطبان در بسترهای جدید است که یک واکاوی روان شناختی و جامعه شناختی را می طلبد.
7) پرهیز از نگاه طرد و آسیب پذیر به رسانه های اجتماعی و نگریستن به یک بازار در دسترس مخاطب به جای رقیب انگاری و تبدیل شدن تلویزیون به یک رسانه مولتی پلتفرم و تعاملی، در این خصوص استفاده از محتوای کاربر-تولید در برنامه سازی و گسترش تعامل با مخاطبان و تبلیغ و معرفی برنامه ها در شبکه های اجتماعی در ارتقا برنامه سازی سرگرمی اهمیت دارد.
8) استعدایابی، شناخت افراد و کارشناسان جدید، ایجاد تنوع در سپهر رسانه ای ایران، ایجاد تعامل میان فرهنگ رسمی و عمومی، ارتقا سطح سواد رسانه ای، افزایش کیفیت برنامه های رادیو و تلویزیون ملی
9) آموزش تخصص های جدید به نیروی انسانی موجود در رسانه ملی، آموزش مهارت های لازم به سرمایه های انسانی و تقویت تهیه کنندگان و کاهش کارکنان اداری
10) تشکیل گروه های پژوهشی که به مخاطب شناسی، روانکاوی و ذائقه سازی از مخاطبان می پردازد. به عنوان مثال: مرکز افکار سنجی صداوسیما با تمرکز بر رفتار کاربران، شیوه های جدید زندگی و مصرف کاربران را شناسایی کرده و سپس برای چگونگی تولید و پخش برنامه های متناسب با این ذائقه ها، به برنامه سازان و تولید کنندگان پیشنهاد خواهند داد تا مطابق روند پیش رو از سبک زندگی مردم برنامه ریزی کنند.
11) تولید برنامه های حرفه ای با جذابیت بصری بالا، با توجه به مشغله های زیاد مخاطبان برنامه های اختصاصی، خلاقانه، غیرتکراری و گیرا تولید گردد تا مخاطب را در همان مدت زمان کمی که به تماشای تلویزیون می نشیند جذب کند و تحت تاثیر قرار دهد.
12) تنوع بخشی به برنامه ها و تولید محتوای فاخر، بهره گیری از ظرفیت گسترده چهره ها، صداها و محتواهای به حاشیه رانده شده و گشایش فضای باز برای راهیابی هنرمندان خوش ذوق و فرهیخته داخل و خارج، البته بدین معنی که فضا برای آزادی بیان و فعالیت در چهارچوب قوانین این سازمان فراهم شود؛ تا بتوان مخاطبان را با کاراکترهای مورد علاقه شان از طریق این رسانه نزدیک تر کرد.
13) استفاده بهینه از ظرفیت بازخوردگیری، ویژگی های کاربران مناطق مختلف را واکاوی کرد و با تجزیه وتحلیل مخاطب32 و نیاز سنجی، شناخت کافی از حساسیت ها و ویژگی های اقلیم جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دست یافت تا بتوان تولید و توزیع محتوا، متناسب با سلایق مختلف انجام داد.
14) استفاده گسترده از داده های شبکه های اجتماعی برای نظر سنجی و نیاز سنجی همچنین استفاده از ظرفیت محتوای کاربر تولید ( UGC33) در نقش مکمل برنامه های حرفه ای
15) هر گونه سیاستگذاری و حتی برنامه ریزی به طور دقیق مطابق با کارکردها تدوین شوند. مهم ترین کارکردهای رسانه از منظر محققان عبارتند از: کارکرد خبری و اطلاع رسانی، آموزشی، راهنمایی و هدایت، آگاه سازی، همگن سازی، جدا سازی، احساس تعلق اجتماعی، نظارتی، تفریحی و سرگرمی، تبلیغی، تخلیه اعتراض ها و هیجان ها، هویت سازی، معنا دهی، لذت بخشی و ساخت دهی زندگی روزمره، از این رو هرگونه سیاستگذاری رسانه ای در ارتقا کیفیت سرگرمی واقع بینانه بهتر است؛ معطوف و مبتنی بر این کارکردها و دیگر سطوح فرهنگی جامعه باشد.
16) بازنگری در سیاست های مربوط به موسیقی، امروزه موسیقی به مثابه یک رسانه مطرح است؛ نه صرف یک محصول رسانه ای سرگرم کننده، عمیق ترین و جدی ترین پیام های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی از طریق موسیقی به مخاطبان در سراسر جهان منتقل می شود. لذا بهتر است برای نجات موسیقی کشور و مخاطبان آن چاره اندیشی کرد34.
17) رویکرد تنگ نظرانه و سرسختانه حاکم بر تلویزیون که باعث می شود بسیاری از نخبگان و صاحب نظران در این رسانه حضور پیدا نکنند؛ رفع شود. به بیانی فضا برای آزادی بیان و فعالیت در چهارچوب قوانین این سازمان فراهم شود تا بتوان سیاستگذاری به روز، واقع بینانه مبتنی بر اقتضائات و ... در بازه های زمانی مختلف طراحی و عملیاتی نمود.
18) تشکیل گروه های پژوهشی که به مخاطب شناسی، روانکاوی و ذائقه سنجی از مخاطبان می پردازد. این گروه ها با تمرکز بر رفتار کاربران، شیوه های جدید زندگی و مصرف کاربران را شناسایی کرده و سپس برای چگونگی تولید و پخش برنامه های متناسب با این ذائقه ها، به برنامه سازان و تولید کنندگان پیشنهاد می دهند تا مطابق روند پیش رو از سبک زندگی مردم ( اسلامی – ایرانی ) برنامه ریزی کنند.
19) ایجاد اتحادیه صنفی کارکنان صداوسیما به منظور ارتقا سطح کیفی سازمانی در تمام سطوح
پژوهشگر رهیافت پژوهشی خود را بر مدل علمی ترسیم نموده است.
شکل1 . مدل پیشنهادی برای ارتقای سطح کیفیت سرگرمی در سیاستگذاری تلویزیون ج.ا.ا.
منابع
1. امیری، عبدالرضا(1390). مطالعه عوامل موثر بر تدوین استراتژی در سازمان های رسانه ای، فصلنامه پژوهش های ارتباطی، شماره2: 124-103.
2. بروجردی علوی،مهدخت و رحمتی، محمد مهدی(1400). شناسایی شاخص های ارزیابی راهبردهای سازمان صداوسیما در حوزه تولید و توزیع پیام، فصلنامه مطالعات فرهنگ ارتباطات، شماره 22: 70-31.
3. دیوید،فردآر(1388). مدیریت استراتژیک، ترجمه علی پارسائیان، تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی.
4. سورین، ورنر و تانکارد ،جیمز(1381). نظریه های ارتباطات، ترجمه علیرضا دهقان . تهران:انتشارات دانشگاه تهران.
5. سیروس، کاوه محمد و امیرحسین صبور طینت(1390). مدل مدیریت استراتژیک مبنا، تهران: انتشارات دانشگاه صنعتی امیرکبیر.
6. علی محمدی،محبوبه (1395). چگونگی کاربرد "گفت و گو" در قالب برنامه های تلویزیونی. علمی وسایل ارتباط جمعی"رسانه".دوره27، شماره3،پیاپی104: 112- 95.
7. علی عسگری، عبدالعلی و ارجمندی، اسماعیل(1397). آرایش رسانه ای. انتشارات ساقی.
8. دیوید،فردآر(1388). مدیریت استراتژیک، ترجمه علی پارسائیان، تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی.
1. Karlsson, C., & Picard, R. (2011), Media Clusters and Media Cluster Policies, Paper No. 246
2.Turner,Graeme (2010).Ordinary People and the Media The Demotic Turn, SAGE Publication Ltd
[1] . Edutainment
[2] . Infotainment
[3] .Entertainment Industty
[4] . Mwdia Industry
[5] .Streaming
[6] . Enterainment ago
[7] .Turner
[8] . De Fleur and Dennis
[9] Padcast
[10] .Weblog
[11] . Wiki
[12] .Social commerce
[13] .Mobile Community
[14] .Virtual Socity
[15] .Media 3.0/Jump In
[16] . 3D Immersion
[17] .Consoles
[18] .Gaming
[19] .Virtual Worlds
[20] . Virtual Worlds
[21] . Semantic Web
[22] . Smart Search
7. [23] منظور از الحاق در جامعه الحاقی، ادغام و الحاق پیام با گیرنده آن است.
[24] .Enduring Community
[25] . Digital Aura
[26] . Connected Space
[27] .Agents
[28] . Extension
[29] .Implants
[30] .Web of Things
[31] .Mibile Intelligence
[32] . تجدید نظر در سیاستگذاری های رسانه ای با توجه به افزایش جمعیت، تحولات اجتماعی، تنوع تقاضا برای محصولات رسانه ای ، تغییر ذائقه مخاطبان به ویژه جمعیت جوان کشور، گسترش سواد و تحصیلات عالی و.... حائز اهمیت است.
[33] . UGC یا محتوای تولید شده توسط کاربر در واقع مخفف User Generated Content است که نشان میدهد این محتوا در فرمتهای مختلف توسط کاربران خلق شده است.
[34] . برخی از شبکه های تلویزیونی ماهوراه ای با شناخت از اهمیت موسیقی، بر آرزوهای برخی مخاطبان متمرکز شده اند وثقل برنامه های سرگرمی خود قرار داده اند.