بررسی نقش شبکه استانی آفتاب در مشارکت سیاسی مردم استان مرکزی (شهر اراک)
الموضوعات :
1 - کارشناس ارشد تحقیق در ارتباطات ، پژوهشگر مرکز طرح ، برنامه و بودجه سازمان صدا و سیما
الکلمات المفتاحية: شهر اراک, مشارکت سیاسی, شبکه استانی آفتاب,
ملخص المقالة :
هدف کلی این پژوهش بررسی نقش شبکه استانی آفتاب در مشارکت سیاسی مردم شهر اراک است. روش تحقیق، پیمایشی و جامعه آماری شامل کلیه افراد واجد شرایط رأی دادن شهر اراک میباشد که تعداد آنان براساس آخرین سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1395 برابر با 458842 نفر است که از این میان، تعداد 400 نفر با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونهگیری میدانی انتخاب شدند و در نهایت 400 پرسشنامه جمعآوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. اعتبار صوری پرسشنامه با کسب نظر گروهی از متخصصان و اعتبار ساختاری آن با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفت و اصلاحات لازم در آن به عمل آمد. پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برابر93/0 به دست آمد. نتایج تحقیق نشان میدهد که: بین میزان تماشای شبکه آفتاب و میزان مشارکت سیاسی رابطه مثبت و معنیدار وجود داشته و شبکه آفتاب توانسته در افزایش میزان مشارکت سیاسی مردم شهر اراک موفق عمل نماید. لذا پیشنهاد میشود شبکه استانی آفتاب با تولید و پخش برنامههایی به منظور تقویت باورهای مردم نسبت به افزایش مشارکت سیاسی آنان در اداره جامعه میتواند نقش مؤثری را ایفاء نماید.
- ابراهیمی، قربانعلی.، بابازاده بائی، علی. و ابراهیمی گتابی، حسین. (1390). "بررسی تأثیر اعتماد سیاسی بر مشارکت سیاسی"، فصلنامه جامعهشناسی مطالعات جوانان، سال دوم، شماره چهارم.
بهنویی گدنه، عباس. و رحمتی، مجید. (1392). "بررسی نقش استفاده از رسانههای جمعی در میزان مشارکت سیاسی دانشجویان با تأکید بر انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم"، فصلنامه مطالعات انتخابات، سال دوم، شماره 3.
پناهی، محمدحسین. و عالیزاده، اسماعیل. (1384). "تأثیر وسایل ارتباط جمعی بر مشارکت سیاسی شهروندان تهرانی"، علوم اجتماعی.
جمشیدی، محمدحسین. (1385). "رخ اندیشه"، کتاب اول. تهران: کلبهی معرفت.
جواهری، فاطمه. و بالاخانی، قادر. (۱۳۸۵). "رسانه جمعی و اعتماد: بررسی تأثیر رسانههای جمعی بر اعتماد اجتماعی (مطالعه موردی شهروندان تهرانی)"، علوم اجتماعی (دانشگاه فردوسی مشهد)، شماره ۷ و 15.
خسروی، غلامرضا. (بی تا). "مجله بازتاب اندیشه"، شماره 24، به نقل از پایگاه اصلاع رسانی حوزه، تاریخ انتشار (11/2/1389) https://hawzah.net
دال، رابرت. (1364). "تجزیه و تحلیل جدید سیاست"، ترجمه حسن ظفریان، تهران، مرندیز.
سبیلان اردستانی، حسن. (1384). "نقش رسانهها در فرایند جلب مشارکت سیاسی"، پژوهشنامه علوم سیاسی، پژوهشکده تحقیقات استراتژیک.
سراجزاده، سیدحسین. (1377). "نگرشها و رفتارهای دینی نوجوانان تهران و دلالتهای آن بر نظریه سکولار شدن"، نمایه پژوهش، شماره 7 و 8.
شهابی، محمود. و جهانگردی، مجتبی. (1387). "خاستگاه اجتماعی الگوهای استفاده از تلویزیونهای ماهوارهای فارسی زبان در میان مخاطبان تهرانی"، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، سال اول، شماره 2.
ضیاییپرور، حمید. (1392). "نقش رسانهها در ارتقای مشارکت سیاسی"، سایت همشهری آنلاین، http://www.hamshahrionline.ir/news
علوی، پرویز. (1375). "ارتباطات سیاسی (ارتباطات، توسعه و مشارکت سیاسی)"، تهران، نشر علوم نوین.
فاضل، رضا. و رضایی، حسین. (1393). "بررسی رابطه میان استفاده از وسایل ارتباط جمعی و مشارکت سیاسی غیرانتخاباتی (مطالعه موردی شهروندان همدان)"، فصلنامه مطالعات توسعه اجتماعی- فرهنگی، دوره سوم، شماره 3.
فاضلی، محمد. و خوشفر، غلامرضا. (1389). "مشارکت سیاسی در استان گلستان (مقاله).
فیروزجائیان، علیاصغر. و جهانگیری، جهانگیر. (1387). "تحلیل جامعه شناختی مشارکت سیاسی دانشجویان دانشگاه تهران"، مجله علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد.
کازنو، ژان. (1381). "قدرت تلویزیون"، ترجمهی علی اسدی، تهران: مؤسسهی انتشارات امیرکبیر.
قوام، عبدالعلی. (1373). "توسعه سیاسی و تحول اداری"، تهران: نشر قومس. چاپ دوم.
لیپست، مارتین. و دوز، رابرت. (1373). "جامعه شناسی سیاسی"، ترجمه محمد حسین فرجاد، تهران. انتشارات توس.
مجله صباح حوزه، بهار 1385.
محمدی، اسفندیار. باقری، شهلا. (1391). "بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت سیاسی شهروندان شیراز با تأکید بر صدا و سیما"، تهران، مرکز تحقیقات صدا و سیما.
مطهری، مرتضی. (1387). "گفتارهای معنوی"، تهران، انتشارات صدرا.
ملکی، امیر. (1385). "بررسی آمادگی ذهنی دانشجویان برای مشارکت سیاسی"، پیک نور.
ملکوتیان، مصطفى. (1376). "سیرى در نظریههاى انقلاب"، تهران. نشر قومس.
مور، برینگتون. (1369). "ریشههای اجتماعی دیکتاتوری و دموکراسی، ترجمه حسین بشریه، تهران، انتشارات جهاد دانشگاهی.
میلبراث، استر. و گوئل، لیل. (1386). "مشارکت سیاسی"، ترجمه: سیدرحیم ابوالحسنی، تهران، انتشارات میزان.
نیوتن، کنت. (1380)، "اعتماد سیاسی– اعتماد اجتماعی"، ترجمه مهدی صادقی، نشریه همبستگی.
ویندال، سون. (1376). "کاربرد نظریههای ارتباطات"، (علیرضا دهقان، مترجم). تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه (نشر اثر اصلی 1992).
پایگاه اطلاع رسانی حوزه، http://www.hawzah.net
Almond, G. & verba, s. (1975). “civic culture”, priceton university press, P. 330.
Dahl, Robert. (1991). “Democracy and Its Critics”, Yale University Press, P. 96.
Fuller, E.H. (2004). “Identity: Youth and Crisis”, New York: Norton.
Ellison, C.G. & londone, B. (1992). “the social and political participation of black american: compensory and ethnic communityperspectives revised”, socialforces, Vol. 70(3), PP. 43-58.
Gerbner,G. (2000). “Cultivation Theory: Cultural Indicators Project”, Online.
Shafer, H. (1996). “Relation Between Television News Gratifications and Content Preferences”, Journalism Quarterly, Vol. 35(3).
Stones. R. (1998). “Key sociology thinker; London: Mac Millan Press”, UK. P. 221.
_||_
- ابراهیمی، قربانعلی.، بابازاده بائی، علی. و ابراهیمی گتابی، حسین. (1390). "بررسی تأثیر اعتماد سیاسی بر مشارکت سیاسی"، فصلنامه جامعهشناسی مطالعات جوانان، سال دوم، شماره چهارم.
بهنویی گدنه، عباس. و رحمتی، مجید. (1392). "بررسی نقش استفاده از رسانههای جمعی در میزان مشارکت سیاسی دانشجویان با تأکید بر انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم"، فصلنامه مطالعات انتخابات، سال دوم، شماره 3.
پناهی، محمدحسین. و عالیزاده، اسماعیل. (1384). "تأثیر وسایل ارتباط جمعی بر مشارکت سیاسی شهروندان تهرانی"، علوم اجتماعی.
جمشیدی، محمدحسین. (1385). "رخ اندیشه"، کتاب اول. تهران: کلبهی معرفت.
جواهری، فاطمه. و بالاخانی، قادر. (۱۳۸۵). "رسانه جمعی و اعتماد: بررسی تأثیر رسانههای جمعی بر اعتماد اجتماعی (مطالعه موردی شهروندان تهرانی)"، علوم اجتماعی (دانشگاه فردوسی مشهد)، شماره ۷ و 15.
خسروی، غلامرضا. (بی تا). "مجله بازتاب اندیشه"، شماره 24، به نقل از پایگاه اصلاع رسانی حوزه، تاریخ انتشار (11/2/1389) https://hawzah.net
دال، رابرت. (1364). "تجزیه و تحلیل جدید سیاست"، ترجمه حسن ظفریان، تهران، مرندیز.
سبیلان اردستانی، حسن. (1384). "نقش رسانهها در فرایند جلب مشارکت سیاسی"، پژوهشنامه علوم سیاسی، پژوهشکده تحقیقات استراتژیک.
سراجزاده، سیدحسین. (1377). "نگرشها و رفتارهای دینی نوجوانان تهران و دلالتهای آن بر نظریه سکولار شدن"، نمایه پژوهش، شماره 7 و 8.
شهابی، محمود. و جهانگردی، مجتبی. (1387). "خاستگاه اجتماعی الگوهای استفاده از تلویزیونهای ماهوارهای فارسی زبان در میان مخاطبان تهرانی"، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، سال اول، شماره 2.
ضیاییپرور، حمید. (1392). "نقش رسانهها در ارتقای مشارکت سیاسی"، سایت همشهری آنلاین، http://www.hamshahrionline.ir/news
علوی، پرویز. (1375). "ارتباطات سیاسی (ارتباطات، توسعه و مشارکت سیاسی)"، تهران، نشر علوم نوین.
فاضل، رضا. و رضایی، حسین. (1393). "بررسی رابطه میان استفاده از وسایل ارتباط جمعی و مشارکت سیاسی غیرانتخاباتی (مطالعه موردی شهروندان همدان)"، فصلنامه مطالعات توسعه اجتماعی- فرهنگی، دوره سوم، شماره 3.
فاضلی، محمد. و خوشفر، غلامرضا. (1389). "مشارکت سیاسی در استان گلستان (مقاله).
فیروزجائیان، علیاصغر. و جهانگیری، جهانگیر. (1387). "تحلیل جامعه شناختی مشارکت سیاسی دانشجویان دانشگاه تهران"، مجله علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد.
کازنو، ژان. (1381). "قدرت تلویزیون"، ترجمهی علی اسدی، تهران: مؤسسهی انتشارات امیرکبیر.
قوام، عبدالعلی. (1373). "توسعه سیاسی و تحول اداری"، تهران: نشر قومس. چاپ دوم.
لیپست، مارتین. و دوز، رابرت. (1373). "جامعه شناسی سیاسی"، ترجمه محمد حسین فرجاد، تهران. انتشارات توس.
مجله صباح حوزه، بهار 1385.
محمدی، اسفندیار. باقری، شهلا. (1391). "بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت سیاسی شهروندان شیراز با تأکید بر صدا و سیما"، تهران، مرکز تحقیقات صدا و سیما.
مطهری، مرتضی. (1387). "گفتارهای معنوی"، تهران، انتشارات صدرا.
ملکی، امیر. (1385). "بررسی آمادگی ذهنی دانشجویان برای مشارکت سیاسی"، پیک نور.
ملکوتیان، مصطفى. (1376). "سیرى در نظریههاى انقلاب"، تهران. نشر قومس.
مور، برینگتون. (1369). "ریشههای اجتماعی دیکتاتوری و دموکراسی، ترجمه حسین بشریه، تهران، انتشارات جهاد دانشگاهی.
میلبراث، استر. و گوئل، لیل. (1386). "مشارکت سیاسی"، ترجمه: سیدرحیم ابوالحسنی، تهران، انتشارات میزان.
نیوتن، کنت. (1380)، "اعتماد سیاسی– اعتماد اجتماعی"، ترجمه مهدی صادقی، نشریه همبستگی.
ویندال، سون. (1376). "کاربرد نظریههای ارتباطات"، (علیرضا دهقان، مترجم). تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه (نشر اثر اصلی 1992).
پایگاه اطلاع رسانی حوزه، http://www.hawzah.net
Almond, G. & verba, s. (1975). “civic culture”, priceton university press, P. 330.
Dahl, Robert. (1991). “Democracy and Its Critics”, Yale University Press, P. 96.
Fuller, E.H. (2004). “Identity: Youth and Crisis”, New York: Norton.
Ellison, C.G. & londone, B. (1992). “the social and political participation of black american: compensory and ethnic communityperspectives revised”, socialforces, Vol. 70(3), PP. 43-58.
Gerbner,G. (2000). “Cultivation Theory: Cultural Indicators Project”, Online.
Shafer, H. (1996). “Relation Between Television News Gratifications and Content Preferences”, Journalism Quarterly, Vol. 35(3).
Stones. R. (1998). “Key sociology thinker; London: Mac Millan Press”, UK. P. 221.
بررسی نقش شبکه استانی آفتاب در مشارکت سیاسی مردم استان مرکزی (شهر اراک)
چکیده
هدف کلی این پژوهش بررسی نقش شبکه استانی آفتاب در مشارکت سیاسی مردم شهر اراک است. روش تحقیق، پیمایشی و جامعه آماری شامل كليه افراد واجد شرایط رای دادن شهر اراک ميباشد که تعداد آنان براساس آخرین سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1395 برابر با 458842 نفر است که از این میان، تعداد 400 نفر با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری میدانی انتخاب شدند و در نهایت 400 پرسشنامه جمعآوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. اعتبار صوری پرسشنامه با کسب نظر گروهی از متخصصان و اعتبار ساختاری آن با استفاده از تكنيك تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفت و اصلاحات لازم در آن به عمل آمد. پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برابر93/0 به دست آمد. نتایج تحقیق نشان میدهد که: بین میزان تماشای شبکه آفتاب و میزان مشارکت سیاسی رابطه مثبت و معنیدار وجود داشته و شبکه آفتاب توانسته در افزایش میزان مشارکت سیاسی مردم شهر اراک موفق عمل نماید. لذا پیشنهاد میشود شبکه استانی آفتاب با تولید و پخش برنامههایی به منظور تقویت باورهای مردم نسبت به افزایش مشارکت سیاسی آنان در اداره جامعه می تواند نقش موثری را ایفاء نماید.
واژگان کلیدی: مشارکت سیاسی، شهر اراک، شبکه استانی آفتاب.
طرح مساله
یکی از مؤلفههای تعیین کننده حاکمیت مردمی، فراهم بودن شرایط برای تمامی شهروندان جهت مشارکت در سیاست و امور حکومتی است. به بیانی دیگر تنها از راه مشارکت است که قدرت سیاسی به طریق مسالمت آمیز دست به دست میگردد و میزان توسعه سیاسی یک کشور بستگی مستقیم به این مؤلفه اساسی دارد. در واقع فقدان مشارکت عمومی، حکومت و اداره سیاسی جامعه را در دام خودکامگی و استبداد گرفتار میکند. (جمشیدی، 1385)
شکّی نیست که برای نیل به توسعه سیاسی باید میزان مشارکت سیاسی مردم افزایش یابد چراکه در دنیای امروز اساس و جهت حرکت نظامها چه در سطح ملی و چه در عرصه بین المللی را مشارکت مردم در عرصه سیاست و حیات سیاسی آن نظام مشخص میکند. تا جایی که هر چه میزان این مشارکت افزایش یابد بهدنبال آن اعتبار و قدرت سیاسی نظام و دولت برآمده از آن در عرصه بین المللی افزایش می یابد که این خود پشتوانههای عظیم را برای رسیدن به اهداف پیشبینی شده برای نظام سیاسی و دولتمردان آن نظام مهیا میسازد. (مور، 1369: 70 - 71)
افزایش سطح مشارکت سیاسی تا حدود نسبتاً زیادی پویایی و بالندگی نظام سیاسی و نیز نهادینه شدن دموکراسی و رشد جامعه مدنی را در هر جامعه به تصویر میکشد و این در حالی است که رسانههای ارتباط جمعی نیز با تقویت و تعدیل برخی از ارزشها و نگرش ها، فرایند مشارکت سیاسی را استمرار بخشیده و با القای این احساس که آن چه انتقال میدهند، همان بازتاب راستین جامعه است میتوانند ارزشها و هنجارهای اجتماعی و سیاسی را تعدیل کنند، به نحوی که به روشنی میتوان آثار و تجلیات این فرایند را در رفتارهای گوناگون سیاسی اعضای جامعه و سایر اشکال مشارکت سیاسی مشاهده نمود.
از آنجایی که وسایل ارتباط جمعی نقش مهمی در شکلدهی و جهتگیری سیاسی داشته و بر اندیشه و رفتار عمومی تأثیرات آشکاری دارند و میتوانند از این امکان برای تعلیم مستقیم ارزشها و گرایشهای سیاسی بهره گیرند (علوی، 1375: 109) و نیز اینکه امروزه محرّکهای سیاسی از طریق رسانههای جمعی به صورت گستردهای در دسترس قرار داشته و این تکنولوژی همچنین باعث شده است که شهروندان راحتتر بتوانند از نظر اطلاعات سیاسی اشباع شوند (میلبراث، گوئل،1386: 63) لذا در این پژوهش هدف اصلی آن است که مشخص نماییم شبکه استانی آفتاب چه نقشی را در افزایش مشارکت سیاسی و تقویت مولفههای آن داشته است؟
با توجه به اینکه اين تحقيق در خصوص بررسی نقش شبکه استانی آفتاب در مشارکت سیاسی مردم شهر اراک و تاثير آن بر برخی از مؤلفه هاي مشارکت سیاسی به اجرا در آمده و بر آن بوده است تا نقش شبکه آفتاب بر هريك از مولفههای مورد استفاده در این پژوهش را مورد تجزيه و تحليل قرار دهد و نتایج آن نیز بتواند برنامهسازان را در جهت ساخت و تولید برنامههایی که به افزایش مشارکت سیاسی افراد جامعه منجر میشود، یاری رساند، بنابراین لازم به نظر رسید براي آشنایی با اين مولفهها، تعاریف مناسبی به صورت زیر از این مولفهها ارائه گردد که عبارتند از:
مشارکت سیاسی: عبارت است از شرکت در فراگردهای سیاسی که به گزینش رهبران سیاسی منجر می شود و سیاست عمومی را تعییین میکند یا بر آن اثر میگذارد. (پناهي، عاليزاده، 1384: 98 – 131).
اعتماد سياسي: «باوری قوی به اعتبار، صداقت و توان یک فرد، انتظاری مطمئن و اتکا به یک ادعا یا اظهارنظر، بدون آزمون کردن آن است» (جواهری، بالاخانی، ۱۳۸۵: ۱- 29) اعتماد سياسي به فكر و احساس مردم درباره سياستمداران و سياست اشاره دارد (نيوتن،1380: 43 به نقل از ابراهیمی، بابازاده بائی، ابراهیمی گتابی، 1390: 71 - 72) و خود شامل سه عامل پذیرش مشروعیت نظام سیاسی، اعتماد به نهادهاي نظام سیاسی و اعتماد به کارآیی مسئولان سیاسی میشود. (فاضلی، خوشفر، 1389: 5)
مشروعیت سیاسی: عبارتست از «باور جمعی اعضای درون یک نظام و حاکمیت سیاسی به وجود و استمرار نظام یا حاکمیت » (خسروی، بی تا)
دینداری و درجه مذهبی بودن: دینداری عبارت است از میزان علاقه و احترامی که پیروان یك دین برای آن قائل هستند (سراج زاده، 1377: 105). معرفهای تشکیل دهنده درجه مذهبی بودن بر اساس جنبههای مشخص شده از سوی گلاک و استارک برای دین عبارتند از: جنبه مناسکی و جنبه اعتقادی و پنج معرف (نماز روزانه، شرکت در نماز جماعت، استخاره کردن، زیارت اماکن متبرکه و شرکت در مراسم عزاداری) که همه با دین اسلام مرتبط هستند (شهابی، جهانگردی، 1387: 34، به نقل از محمدی، باقری، 1391: 43).
دیدگاه های اندیشمندان
در خصوص مشارکت سیاسی و عوامل موثر بر آن اندیشمندان زیادی به ارائه نظرات خود پرداخته اند و هرکدام به عوامل خاصی نظر داشتهاند و هرکدام به یک دسته از عوامل اهمیت بیشتری دادهاند که این امر در نهایت موجب تولید رویکردهای مستقل خاصی در تبیین مشارکت سیاسی شده است که در ادامه نظریات برخی از آنها مورد بررسی قرار گرفته است.
مشارکت سیاسی از دیدگاه لیپست1
لیپست و دوز در تجزیه و تحلیل رفتار سیاسی و مشارکت مردم در کشورهای امریکا و کانادا، بریتانیا و استرالیا بر عوامل و متغیرهایی تأکید میورزند که به اعتقادشان بر مشارکت سیاسی تأثیر مهمی دارد ولی شدّت و الگوی این تأثیرگذاری ثابت نبوده است. مهمترین این عوامل عبارتند از: باورهای مذهبی، جنسیت، سن، نژاد، روستایی یا شهری بودن افراد، طبقه اجتماعی و پیوندهای منطقهای. ازنظر آنان در کشورهای فوق بجز آمریکا عواملی مانند سن و جنسیت از جمله متغیرهای مهم مؤثر بر مشارکت سیاسی میباشند. شدّت تأثیرگذاری عوامل مذکور در همه کشورها به یک اندازه نبوده و نمیتوان به یک الگوی چندان ثابتی در رفتار مشارکتی شهروندان در آن دست یافت. به عنوان نمونه بین موقعیتهای اجتماعی افراد جامعه و پنداشتههای سیاسی و گرایشهای عقیدتی و حزبی آنان رابطه ثابتی وجود ندارد، به طوری که بسیاری از افرادی که وضعیت اقتصادی مطلوبی ندارند، در فعالیتهای سیاسی به نفع احزاب محافظه کار و افراد سرمایهدار رأی میدهند و برعکس (لیپست و دوز، 1373: 396).
مشارکت سیاسی از دیدگاه رابرت دال2
رابرت دال مشارکت سیاسی را مورد تحلیل قرار داده و عوامل تسهیل کننده ورود به مشارکت سیاسی را مطرح نموده که در صورت بروز و تحقق آنها، مشارکت را در پی خواهند داشت، این عوامل عبارتند از:
۱- فرد برای پاداشهای حاصل از مشارکت ارزش بالایی قائل باشد.
۲- مکانیزم مشارکت را در نیل به هدف در قیاس با سایر مکانیزمها مؤثرتر بداند.
۳- نسبت به دستیابی به نتایج، اطمینان لازم را داشته باشد.
۴- برای مشارکت از دانش و مهارت کافی برخوردار باشد.
۵- در ذهن خود نوعی احساس آمادگی و برخورداری از دانش و اطلاعات وتوانایی برای انجام دادن عمل را داشته باشد.
۶- در ورود به مشارکت و در جریان مشارکت، خود را مواجه با مشکلات و موانع زیادی نبیند (دال، 1364: 4۰- ۳۵).
به نظر دال، داشتن دانش و مهارت کافی براي مشارکت در موضوع مربوط، و فقدان موانع مهم براي پرداختن به فعالیت سیاسی نیز در افزایش مشارکت سیاسی اهمیت دارد.
دال دو مفهوم اثربخشی سیاسی و اطمینان سیاسی را خیلی نزدیک به هم تعریف کرده است؛ در حالی که دیگران اطمینان سیاسی را بیشتر اطمینان به توانایی و کارآمدي مسئولان سیاسی تعریف کردهاند و آن را متفاوت با اثربخشی تلقی میکنند. همچنین نظریه اعتماد سیاسی نیز میزان اعتماد افراد به کارآمدي و حقانیت نظام و نهادهاي سیاسی را در میزان مشارکت سیاسی افراد مؤثر میداند. به طوري که گفته میشود هرچه میزان اعتماد سیاسی افراد بالاتر باشد احتمال مشارکت سیاسی آنان بیشتر خواهد بود. بر اساس این نظریه میتوان افراد را از نظر میزان اثربخشی سیاسی طبقهبندي کرد. کسانی که داراي میزان بالایی از احساس اثربخشی یا اعتماد سیاسی هستند، بیشتر به مشارکت سیاسی تمایل دارند. به نظر بندورا، رابطه احساس اثربخشی سیاسی و مشارکت سیاسی از میزان اعتماد به نظام سیاسی اثر میپذیرد. اگر افراد به نظام سیاسی اعتماد داشته باشند احساس میکنند که میتوانند در ساختار تصمیم گیري مشارکت داشته باشند. بدین ترتیب میتوان انواع مشارکت را از تلاقی این دو متغیر به دست آورد. بنابراین میتوان گفت افرادي که هم احساس ا ثربخشی سیاسی دارند، هم به نظام سیاسی اعتماد دارند، با دلگرمی در انواع فعالیت هاي سیاسی مشارکت خواهند کرد. افرادي که احساس اثربخشی سیاسی بالایی داشته باشند، ولی به نظام سیاسی اعتماد نداشته باشند، رفتار ایشان در برابرنظام سیاسی اعتراضآمیز خواهد بود و درجهت تغییر وضعیت سیاسی عمل میکنند. ویژگی کسانی است که اثربخشی کمی دارند، این است که به نظام سیاسی اعتماد دارند و تأییدکنندة منفعل اقدامات و تصمیمات نخبگان سیاسی هستند. در نهایت آنها که هم داراي احساس اثربخشی سیاسی کمی هستند و هم به نظام سیاسی بی اعتمادند، بیتفاوتی سیاسی را پیشه خواهند کرد. (دال، 1991: 96، به نقل از فاضلی، خوشفر، 1389: 2)
فرهنگ سیاسی از دیدگاه آلموند و وربا3
به عقیده آلموند و وربا مشارکت و توسعه سیاسی به نحوی با مقوله های فرهنگ سیاسی و مشروعیت نظام سیاسی از نظر مردم ارتباط پیدا میکنند، لذا اگر از این مقولهها در جهت بالا بردن تواناییهای نظام برای پاسخگوی بیشتر به نیازهای جامعه استفاده شود، میتوان به تحقق توسعه سیاسی و کارآمدی نظام امیدوار شد (قوام، 1373: 8، به نقل از محمدی، باقری، 1391: 36).
آلموند و وربا در مورد رابطه مشروعیت، کارآمدی و موثر بودن نظامهای سیاسی با مشارکت سیاسی بر این باورند که اگر نظامهای سیاسی بخواهند باقی بمانند باید نسبتاً موثر و مشروع باشند، اعمال دولت باید تا حد زیادی شهروندان را راضی نگهدارد تا بتوانند در طولانی مدت موجودیت خود را حفظ کند. ثبات، موثر بودن و مشروعیت نظام سیاسی، رابطه مستقیمی با رقابت و مشارکت سیاسی دارد. (آلموند و وربا، 1975: 330، به نقل از محمدی، باقری، 1391: 36)
در این پژوهش متغیر «درجه مذهبی بودن» از نظریه لیپست، متغیر اعتماد به نظام سیاسی (که خود شامل اعتماد به نهادهاي نظام سیاسی و اعتماد به کارآیی مسئولان سیاسی) و داشتن دانش و آگاهی سیاسی از نظریه دال، متغیر پذیرش مشروعیت نظام سیاسی از نظریه آلموند و وربا گرفته شده است.
- مشارکت احساس وابستگی و علاقهمندی را تقویت میکند.
- مشارکت کنارهگیری و تفرد را از میان بر میدارد.
- مشارکت فرهنگ سکوت را میشکند.
- مشارکت شنیدن صدای دیگران را آسان میسازد.
- مشارکت رشد و توسعه را شتاب میبخشد و بهرهوری را افزایش میدهد.
- مشارکت مشکل کمبود سرمایه و نیروی انسانی دولتی را برطرف میکند و در اجرا و حفاظت از پروژههای توسعه، سازمانهای دولتی را یاری میرساند. (سعیدی، 1382: ۱۴)
راه های تقویت و افزایش مشارکت سیاسی مردم
- تبیین مبانی دینی و گسترش آن در جامعه.( ملكوتيان، 1376: 21)
- اطلاع رسانی و بالا بردن سطح آگاهی مردم:
- جلوگیری از تسلط گروههای ذی نفوذ
- وجود احزاب و حضور فعال آنها در چهار چوب قانون اساسی و شرع:
- فرهنگ سازی (مجله صباح حوزه، 1385: 13)
- برانگیختن اعتماد عمومی:
- فقر زدایی:
- رسانههای جمعی و زمینهسازی آنها (عالم، 1383: 494)
- تقویت سنت، آداب و رسوم.(مطهري، گفتارهاي معنوي: 56)
- هویت سازی. (مجله صباح حوزه، 1385: 13)
پیشنیازهای مشارکت
۱) زمان کافی برای مشارکت در اختیار باشد.
۲) مزایای اجتماعی آن از زیآنهای احتمالی آن بیشتر باشد.
۳) افراد از توانایی لازم برای کار روی آن موضوع برخوردار باشند.
۴) توانایی متقابل برای ارتباط فراهم باشد.
۵) احساس زیان و خطری برای هیچ یک از طرفها وجود نداشته باشد.
۶) در قلمرو موضوعات مربوط به افراد دیگر باشد.
۷) بالا بودن آگاهی افراد.
۸) جو سیاسی سالم.
رسانه های جمعی و مشارکت سیاسی
لرنر بر این باور است که بين استفاده از وسایل ارتباط جمعی با مشارکت سیاسی، اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. دویچ نیز همچون لرنر، معتقد بود که شهرنشینی، وسایل ارتباط جمعی و آموزش از عوامل اثرگذار بر مشارکت سیاسی میباشند. از سویی حتی آلموند و کلمن نيز بر این نظر بودند که تمامی کارکرد نظام سیاسی از طریق ابزارهای ارتباطی سیاسی به ویژه وسایل ارتباط جمعی اعمال میشود (پناهی، عالی زاده، 1384: 98 – 131، به نقل از بهنویی گدنه، رحمتی، 1392: 34 - 35) همچنین مک نایز در کتاب خود با عنوان ((مقدمه ای بر ارتباط سیاسی))، رسانه را سومین عنصر در فرآیند ارتباط سیاسی می داند. وی بر این باور است که در نظامهای سیاسی دموکراتیک، کارکرد رسانهها را هم به عنوان انتقال دهندگان ارتباط سیاسی و هم به عنوان فرستندگان پیامهای سیاسی در نظر میگیرند. (فیروزجائیان، جهانگیری، 1387، به نقل از بهنویی گدنه، رحمتی، 1392: 35) افزون بر این، وینر نیز گسترش وسایل ارتباط جمعی، ساخت قدرت حاکم و تکوین نوسازی را دلایل عمده مشارکت سیاسی افراد ذکر میکند (ملکی، 1385، به نقل از بهنویی گدنه، رحمتی، 1392: 35)
بنابراین میتوان نتيجه گرفت که رسانهها نقش تعیین کنندهای در جلب مشارکت سیاسی بر عهده دارند. اهمیّت انکارناپذیر نقش رسانهها سبب شده است که صاحبنظرانی همچون ویلبر شرام، رسانهها را مهمّترین عامل مشارکت بدانند و بعضی دیگر همچون یورگن هابرماس، آنها را تأثیرگذارترین عامل بشمرند. به تعبیر هابرماس، مشارکت در سپهر عمومی شکل میگیرد و به اين ترتيب، اگر رسانهها در خدمت مردم و سپهر عمومی باشند، مشارکت ها تأثیرگذار خواهند بود و اگر رسانهها در خدمت قدرت ها قرار گيرند، مشارکتها به ابزاری تبلیغی تبدیل میشوند (سبیلان اردستانی، 1384) در مجموع میتوان گفت رسانهها به واسطه سازوکارهايي که در اختیار دارند، میتوانند با جریانسازی، شور، انگیزش و اشتیاق، مشارکت سیاسی مردم را بالا ببرند یا حتّی سبب رخداد معکوسی در این زمینه شوند.
نقش رسانهها در ارتقای مشارکت سیاسی
رسانهها در هر کشوری اساسیترین نقش را در ارتقای مشارکت سیاسی مردم در جامعه دارند. این نقش از چند جهت حائز اهمیت است:
1- رسانهها میتوانند به اطلاعرسانی درباره دیدگاههای طیفهای مختلف فکری و سیاسی پرداخته و سطح سواد سیاسی و قدرت تجزیه و تحلیل مردم را بالا ببرند.
2- رسانهها میتوانند شور و نشاط سیاسی در جامعه ایجاد کنند.
3- کسب اطلاعات از مجاری قانونی برای ایجاد روحیه نشاط و شور سیاسی
4- رسانهها می توانند همواره جای خالی احزاب، نهادها و تشکلهای سیاسی و مدنی و صنفی را پر کنند
5- رسانه قادر است افکار عمومی را در آستانه هر رخداد سیاسی متاثر از گرایشها و سیاستهای خود کند. (ضیاییپرور،1392، سایت همشهری آنلاین)
نظریه های مورد استفاده
نظریه قدرت مشروط رسانهها
براساس این نظریه، تأثیرگذاری رسانهها بر مخاطبانشان به تأثیرات مستقیم، آنی و کوتاه مدت محدود نیست بلکه رسانهها افزون بر این تأثیرات، دارای تأثیرات بلند مدت، غیر مستقیم و نامحسوس نیز هستند؛ به طوری که میتوان رسانهها را ابزار جامعهپذیری سیاسی و اجتماعی شدن در طول سالیان متمادی قلمداد کرد که با ارائه الگوهای رفتاری خاص در بلند مدت به تثبیت این الگوها و ایدهها و تغییر رفتار، گرایش و عادات در مخاطبان منجر میشوند (کازنو،1381: 105، به نقل از فاضل، رضایی، 1393: 163)
نظريه استحکام يا تأثير محدود4
طبق اين نظريه: "پيامهاي ارتباطي قادر نيستند، تغييرات بنيادي در عقايد و رفتار بوجود آورند، بلکه ميتوانند به صورت محدود آنها را استحکام بخشند و براي تأثيرگذاري بايد زمينه قبلي وجود داشته باشد." اين نظريه به پارامترهاي غير ارتباطي نظير سن، شغل، خانواده، تحصيلات، و... اهميت زياد در تأثير يا عدم تأثير پيامهاي ارتباطي ميدهد. براساس اين نظريه تأثير پيام محدود است يعني بازسازي يا تقويت ميکند ولي سازنده نيست. در اين نظريه مخاطب پويا و انتخاب کننده محسوب ميشود و مخاطب براي استحکام بخشيدن نظريات خود پيامهاي مختلف رسانهها را گزينش مي کند. ) Shafer, 1996).
نظريه برجسته سازي5
براساس این نظریه، رسانههاي جمعي اهميت نسبي موضوعات مختلف را به مخاطب انتقال ميدهند. هر چه رسانهها بيشتر به موضوع يا رويدادي اهميت بدهند، مخاطبان اهميت بيشتري براي آن قايل ميشوند. عبارت «رسانهها به مردم نميگويند چگونه بينديشند ولي به آنان ميگويند درباره چه بينديشند، جوهره اين نظريه رابه دست ميدهد». به عبارت ديگر اين نظريه ميگويد: "رسانهها در انتقال پيامها، نوعي اولويت يا برجستهسازي بوجود ميآورند،"(ويندال، 1992: 374).
نظريه کاشت6
طبق این نظريه، كساني كه زياد در مواجهه با وسايل ارتباط جمعي – بخصوص تلويزيون – هستند، به مرور جهان را به گونهاي ميبينند كه بيش از منطبق شدن با واقعيات بيروني، با ساخت رسانهها از واقعيت (آنچه رسانهها از واقعيت ارائه ميدهند) منطبق است. (Gerbner, 2000: 3).
نظريه نيازجويي مخاطبان: استفاده و بهرهمندي
طبق اين نظريه استفاده مخاطبان از محتواي وسايل ارتباط جمعي با هدف مشخصي که براي تأمين نيازهاي گوناگون وي مي باشد، صورت ميگيرد. در اين نظريه علاوه بر پويايي مخاطب و هدفمند بودن انتخاب وي، مسئله رقابت بين منابع نيز وجود دارد. مخاطبان براي تأمين نيازهاي گوناگون خود به منابع متعددي دسترسي دارند که وسايل ارتباط جمعي يکي از آنهاست. خانواده، مدرسه، دوستان، محيط کار و ... ميتواند منابعي باشد که نيازهاي گوناگون افراد را تأمين کند. آگاهي افراد از نيازهاي خود موجب انتخاب پيامهاي وسايل ارتباط جمعي ميشود. (Fuller, 2004)
فرضیههای پژوهش
- بین میزان تماشای شبکه استانی آفتاب و میزان دانش و آگاهی سیاسی رابطه معنیدار وجود دارد.
- بین میزان تماشای شبکه استانی آفتاب و میزان مشروعیت سیاسی رابطه معنیدار وجود دارد.
- بین میزان تماشای شبکه استانی آفتاب و میزان اعتماد به نهادهای سیاسی رابطه معنیدار وجود دارد.
- بین میزان تماشای شبکه استانی آفتاب و میزان اعتماد به کارآیی مسئولان سیاسی رابطه معنیدار وجود دارد.
- بین میزان تماشای شبکه استانی آفتاب و میزان اعتماد سیاسی رابطه معنیدار وجود دارد.
- بین میزان تماشای شبکه استانی آفتاب و میزان مذهبی بودن رابطه معنیدار وجود دارد.
- بین میزان مذهبی بودن و میزان مشارکتسیاسی رابطه معنیدار وجود دارد.
- بین میزان تماشای شبکه استانی آفتاب و میزان مشارکت سیاسی رابطه معنیدار وجود دارد.
روش پژوهش
اين پژوهش که جامعه آماری آن شامل كليه افراد 18 سال به بالای واجد شرایط رای دادن ساکن در شهر اراک هستند و بر اساس آخرین سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1395 برابر با 458842 نفر می باشد، به روش پیمایش و بصورت میدانی انجام شده است. بدین صورت که شهر اراک به 5 منطقه تقسيم و بطور تصادفي از هر منطقه چهار نقطه آن انتخاب و هر 12 الي 15 دقيقه از افرادي که عبور ميکردند بطور تصادفي يک نفر انتخاب و سئوالات پرسشنامه از آنها پرسیده میشد و در نهایت 384 نفر با استفاده از فرمول کوکران بدست آمد اما از آنجا که احتمال مخدوش بودن برخی از پرسشنامه ها می رفت بنابراین در نهایت تعداد 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که تعداد نمونه ها براساس فرمول زیر محاسبه گردید:
N =458842= تعداد كل جامعه
t= 96/1= ضريب اطمينان 95%
|
Nd2+t2pq |
در اين پژوهش میزان تماشاي شبكه استاني آفتاب در هفته به عنوان متغیر مستقل و میزان مذهبی بودن، میزان اعتماد به نظام سیاسی (که خود شامل اعتماد به نهادهاي نظام سیاسی و اعتماد به کارآیی مسئولان سیاسی می باشد)، میزان پذیرش مشروعیت نظام سیاسی و میزان داشتن دانش و آگاهی سیاسی بهعنوان متغيرهای وابسته در نظر گرفته شده اند.
براي سنجش هرکدام از متغيرها بین 3 تا 5 سئوال در پرسشنامه مورد استفاده قرار گرفت که ميانگين نمره اين تعداد سئوالات که عددي بين0 تا 4 است ميزان هرکدام از متغیرها را نشان ميدهد. سپس متناسب با تعداد سؤالات مربوط به هر فرضيه براي تكتك پاسخگويان مجموع نمره محاسبه گرديد.
براي سنجش متغير مستقل ميزان استفاده از شبکه آفتاب سئوالی در پرسشنامه در خصوص تعداد روزهاي تماشاي برنامه های اين شبکه در هفته و سئوال دیگری در خصوص تعداد ساعات تماشاي برنامههاي اين شبکه در يک روز پرسیده شد. از ضرب کردن دو عددي که از طريق این دو سئوال بدست آمده است تعداد ساعات تماشاي برنامههاي شبکه آفتاب در هفته بدست آمد. روشهاي تجزيه و تحليل اطلاعات اين پژوهش در دو سطح توصيفي و استنباطي صورت گرفته است. در سطح توصيفي با استفاده از مشخصات آماري نظير فراواني، درصد، ميانگين و انحراف معيار به تجزيه و تحليل اطلاعات پرداخته و در سطح استنباطي متناسب با سطح سنجش دادهها و مفروضات اساسي از آزمون همبستگي پيرسون، ضريب رگرسيون، ضریب تعیین، ضریب بتا و از تحلیل عاملی و ضریب آلفای کرونباخ (جدول شماره 2) هم برای بررسی اعتبار و پایایی استفاده شده است. اعتبار صوری پرسشنامه با کسب نظر گروهی از متخصصان و اعتبار ساختاری آن با استفاده از تكنيك تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفت و اصلاحات لازم در آن به عمل آمد که نتایج آن به تفکیک هر متغیر وابسته بشرح جدول شماره 1 می باشد.
یافته های توصیفی
براساس یافته های تحقیق 5/50 درصد پاسخگویان مرد و بقیه زن هستند.
همچنین 5/9 درصد از پاسخگویان بیسواد، 5/34 درصد از پاسخگویان تحصیلاتشان زیردیپلم، 5/27 درصد از پاسخگویان تحصیلاتشان دیپلم، 2/7 درصد از پاسخگویان تحصیلاتشان فوقدیپلم، 8/15 درصد از پاسخگویان تحصیلاتشان لیسانس، 8/4 درصد از پاسخگویان تحصیلاتشان فوق لیسانس و 8/0 درصد از پاسخگویان تحصیلاتشان در حد دکترا میباشد.
یافته های تحقیق نشان میدهد 8/4 درصد از پاسخگویان نوجوان، 3/41 درصد از پاسخگویان جوان، 39 درصد از پاسخگویان میانسال و بقیه که 15 درصد هستند، مسن می باشند.
بنابر یافته های تحقیق 3/23 درصد از پاسخگویان مجرد و 74 درصد از پاسخگویان متاهل میباشند.
این در حالی است که 8/26 درصد از پاسخگویان در ماه زیر یک میلیون تومان در آمد دارند و 8/40 درصد از پاسخگویان بین یک میلیون تا دومیلیون تومان، 5/17 درصد از پاسخگویان بین دو میلیون تا سه میلیون تومان، 3/6 درصد از پاسخگویان بین سه میلیون تا چهار میلیون تومان، 2 درصد از پاسخگویان بالای چهار میلیون تومان در ماه درآمد داشته و 8/6 درصد از پاسخگویان فاقد درآمد ماهانه میباشند.
همچنین 5/8 درصد از پاسخگویان شاغل در بخش دولتی، 3/24 درصد از پاسخگویان شاغل در بخش خصوصی، 8 درصد بیکار، 5/38 درصد خانه دار، 5/0 درصد دارای درآمد بدون کار، 3/12 درصد بازنشسته، 8/5 درصد دانشجو، 5/1 درصد محصل و 8/0 درصد از پاسخگویان در گروه سرباز و غیره قرار گرفتهاند.
یافته های تحقیق نشان ميدهد که 10 درصد از پاسخگویان یک روز، 12 درصد از پاسخگویان دو روز، 5/7 درصد از پاسخگویان سه روز، 8/8 درصد از پاسخگویان چهار روز، 8/4 درصد از پاسخگویان پنج روز، 5/3 درصد از پاسخگویان شش روز، 8/19 درصد از پاسخگویان هفت روز در هفته برنامههای شبکه آفتاب را تماشا نموده و 8/33 درصد از پاسخگویان نیز اصلاً برنامههای شبکه آفتاب را تماشا نمیکنند.
این در حالی است که 9/22 درصد از پاسخگویان کمتر از یک ساعت، 4/57 درصد از پاسخگویان بین یک تا دو ساعت، 6/13 درصد از پاسخگویان بین دو تا سه ساعت، 7/2 درصد از پاسخگویان بین سه تا چهار ساعت و 5/3 درصد از پاسخگویان بیش از چهار ساعت در روز را به تماشای برنامههای شبکه آفتاب اختصاص میدهند.
یافته های تحلیلی
ضرایب همبستگی و رگرسیونی بین متغیرهای وابسته و مستقل
با توجه به جدول شماره 3 ضريب همبستگي پيرسون بين" ميزان تماشاي شبکه آفتاب" و "میزان دانش و آگاهی سیاسی" 044/0 + با سطح معنيداري.3800 sig =است. بنابراين ميتوان گفت بین ميزان تماشاي شبکه آفتاب و میزان دانش و آگاهی سیاسی پاسخگویان همبستگی وجود ندارد و از لحاظ آماری در سطح 95 درصد اطمینان رابطه این دو متغیر معنی دار نیست.
با توجه به جدول شماره 4 ضريب همبستگي پيرسون بين"میزان تماشاي شبکه آفتاب" و "میزان مشروعیت نظام سیاسی" 219/0+ با سطح معنيداري000/0 sig =است. بنابراين ميتوان گفت "میزان تماشاي شبکه آفتاب" و "میزان مشروعیت نظام سیاسی" همبستگی مثبت وجود دارد و از لحاظ آماری در سطح 95 درصد اطمینان رابطه این دو متغیر معنی دار است.
با توجه به جدول شماره 5 ضريب همبستگي پيرسون بين اين دو متغير برابر با 219/0+ و ضريب تعيين(r2) برابر با 048/0 ميباشد به عبارت ديگر ميزان تماشاي شبکه آفتاب ميتواند 8/4درصد از تغييرات میزان مشروعیت نظام سیاسی را تبيين کند.
طبق جدول شماره 6 معادله رگرسيون بصورت زير بدست ميآيد:
(ميزان تماشاي شبکه آفتاب) .001 + 1.798= میزان مشروعیت نظام سیاسی
طبق معادله فوق، با یک ساعت افزايش در مدت زمان تماشاي شبکه آفتاب در هفته، میزان مشروعیت نظام سیاسی به اندازه.001 واحد افزايش مييابد.
با توجه به جدول شماره 7 ضريب همبستگي پيرسون بين"میزان تماشاي شبکه آفتاب" و "میزان اعتماد به نهادهای سیاسی" 239/0+ با سطح معنيداري000/0 sig =است. بنابراين ميتوان گفت بین "میزان تماشاي شبکه آفتاب" و "میزان اعتماد به نهادهای سیاسی" همبستگی مثبت وجود دارد و از لحاظ آماری در سطح 95 درصد اطمینان رابطه این دو متغیر معنی دار است.
با توجه به جدول شماره 8 ضريب همبستگي پيرسون بين اين دو متغير برابر با 239/0+ و ضريب تعيين(r2) برابر با 057/0 ميباشد بعبارت ديگر ميزان تماشاي شبکه آفتاب ميتواند 7/5درصد از تغييرات میزان اعتماد به نهادهای سیاسی در پاسخگویان را تبيين کند.
طبق جدول شماره 9 معادله رگرسيون بصورت زير بدست ميآيد:
(ميزان تماشاي شبکه آفتاب) .001+ 1.572= میزان اعتماد به نهادهای سیاسی
طبق معادله فوق، با یک ساعت افزايش در مدت زمان تماشاي شبکه آفتاب در هفته، میزان اعتماد به نهادهای سیاسی به اندازه 001/0 واحد افزايش مييابد.
با توجه به جدول شماره 10 ضريب همبستگي پيرسون بين "میزان تماشاي شبکه آفتاب" و "میزان اعتماد به کارایی مسئولان سیاسی" 212/0+ با سطح معنيداري000/0 sig =است. بنابراين ميتوان نتيجه گرفت بین افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب و میزان اعتماد به کارایی مسئولان سیاسی رابطه معنیدار وجود دارد.
بنابراين ميتوان گفت بین "میزان تماشاي شبکه آفتاب" و "میزان اعتماد به کارایی مسئولان سیاسی"همبستگی مثبت وجود دارد و از لحاظ آماری در سطح 95 درصد اطمینان رابطه این دو متغیر معنی دار است.
با توجه به جدول شماره 11 ضريب همبستگي پيرسون بين اين دو متغير برابر با 212/0+ و ضريب تعيين(r2) برابر با 045/0 مي باشد به عبارت ديگر ميزان تماشاي شبکه آفتاب ميتواند 5/4درصد از تغييرات میزان اعتماد به کارایی مسئولان سیاسی در پاسخگویان را تبيين کند.
طبق جدول شماره 12 معادله رگرسيون بصورت زير بدست ميآيد:
(ميزان تماشاي شبکه آفتاب) .000 + 1.338= میزان اعتماد به کارایی مسئولان سیاسی
طبق معادله فوق، با یک ساعت افزايش در مدت زمان تماشاي شبکه آفتاب در هفته، میزان اعتماد به کارایی مسئولان سیاسی افزايش مييابد.
با توجه به جدول شماره 13 ضريب همبستگي پيرسون بين"میزان تماشاي شبکه آفتاب" و "میزان اعتماد به نظام سیاسی" 239/0+ با سطح معنيداري000/0 sig =است. بنابراين ميتوان گفت بین "میزان تماشاي شبکه آفتاب" و "میزان اعتماد به نظام سیاسی" همبستگی مثبت وجود دارد و از لحاظ آماری در سطح 95 درصد اطمینان رابطه این دو متغیر معنی دار است.
با توجه به جدول شماره 14 ضريب همبستگي پيرسون بين اين دو متغير برابر با 239/0+ و ضريب تعيين(r2) برابر با 057/0 مي باشد بعبارت ديگر ميزان تماشاي شبکه آفتاب ميتواند 7/5درصد از تغييرات میزان اعتماد به نظام سیاسی در پاسخگویان را تبيين کند.
طبق جدول شماره 15 معادله رگرسيون بصورت زير بدست مي آيد:
(ميزان تماشاي شبکه آفتاب) .001+ 1.455= میزان اعتماد به نظام سیاسی
طبق معادله فوق، با یک ساعت افزايش در مدت زمان تماشاي شبکه آفتاب در هفته، میزان اعتماد به نظام سیاسی به اندازه 001/0 واحد افزايش مييابد.
با توجه به جدول شماره 16 ضريب همبستگي پيرسون بين"میزان تماشاي شبکه آفتاب" و "میزان مذهبی بودن" 239/0+ با سطح معنيداري000/0 sig =است. بنابراين ميتوان گفت بین "میزان تماشاي شبکه آفتاب" و "میزان مذهبی بودن" همبستگی مثبت وجود دارد و از لحاظ آماری در سطح 95 درصد اطمینان رابطه این دو متغیر معنی دار است.
با توجه به جدول شماره 17 ضريب همبستگي پيرسون بين اين دو متغير برابر با 239/0+ و ضريب تعيين(r2) برابر با 057/0 می باشد بعبارت ديگر ميزان تماشاي شبکه آفتاب ميتواند 7/5درصد از تغييرات میزان مذهبی بودن را تبيين کند.
طبق جدول شماره 18 معادله رگرسيون بصورت زير بدست ميآيد:
(ميزان تماشاي شبکه آفتاب) .001 + 2.289= میزان مذهبی بودن
طبق معادله فوق، با یک ساعت افزايش در مدت زمان تماشاي شبکه آفتاب در هفته، میزان مذهبی بودن به اندازه.001 واحد افزايش مييابد.
با توجه به جدول شماره 19 ضريب همبستگي پيرسون بين"میزان مذهبی بودن" و "میزان مشارکت سیاسی" 560/0+ با سطح معنيداري000/0 sig =است. بنابراين ميتوان گفت بین "میزان مذهبی بودن" و "میزان مشارکت سیاسی" همبستگی مثبت وجود دارد و از لحاظ آماری در سطح 95 درصد اطمینان رابطه این دو متغیر معنی دار است.
با توجه به جدول شماره 20 ضريب همبستگي پيرسون بين اين دو متغير برابر با 560/0+ و ضريب تعيين(r2) برابر با 314/0 مي باشد بعبارت ديگر میزان مذهبی بودن ميتواند 4/31 درصد از تغييرات ميزان مشارکت سیاسی را تبيين کند.
طبق جدول شماره 21 معادله رگرسيون بصورت زير بدست ميآيد:
(میزان مذهبی بودن)482 .+ 573/0= میزان مشارکت سیاسی
طبق معادله فوق، با یک واحد افزایش در میزان مذهبی بودن، میزان مشارکت سیاسی به اندازه 482/. واحد افزايش مييابد.
با توجه به جدول شماره 22 ضريب همبستگي پيرسون بين"میزان تماشاي شبکه آفتاب" و "میزان مشارکت سیاسی" 214/0+ با سطح معنيداري000/0 sig =است. بنابراين ميتوان گفت بین "میزان تماشاي شبکه آفتاب" و "میزان مشارکت سیاسی" همبستگی مثبت وجود دارد و از لحاظ آماری در سطح 95 درصد اطمینان رابطه این دو متغیر معنی دار است.
با توجه به جدول شماره 23 ضريب همبستگي پيرسون بين اين دو متغير برابر با 214/0+ و ضريب تعيين(r2) برابر با 046/0 مي باشد به عبارت ديگر ميزان تماشاي شبکه آفتاب ميتواند 6/4درصد از تغييرات میزان مشارکت سیاسی را تبيين کند.
طبق جدول شماره 24 معادله رگرسيون بصورت زير بدست ميآيد:
(ميزان تماشاي شبکه آفتاب) .000 + 1.628= میزان مشارکت سیاسی
طبق معادله فوق، با یک ساعت افزايش در مدت زمان تماشاي شبکه آفتاب در هفته، میزان مشارکت سیاسی افزايش مييابد.
بحث و نتیجهگیری
رسانههای ارتباط جمعی با تقویت و تعدیل برخی از ارزشها و نگرشها، فرایند مشارکت سیاسی را استمرار بخشیده و با القای این احساس که آن چه انتقال میدهند، همان بازتاب راستین جامعه است میتوانند ارزشها و هنجارهای اجتماعی و سیاسی را تعدیل کنند. رسانهها همچنین به واسطه سازوکارهايي که در اختیار دارند، میتوانند با جریانسازی، شور، انگیزش و اشتیاق، مشارکت سیاسی مردم را بالا برده یا حتّی سبب رخداد معکوسی در این زمینه شوند. لذا با عنایت به آنچه گفته شد، این فرض اساسی مطرح میشود که رسانههای جمعی، بر مشارکت سیاسی تأثيرگذارند. از اینرو، در پژوهش حاضر، نقش شبکه استانی آفتاب در افزایش مشارکت سیاسی مردم استان مرکزی (شهر اراک) مورد بررسی قرار گرفته که نتایج مبتنی بر فرضیههای آن عبارتند از:
- فرضیه اول: "بین میزان تماشای شبکه استانی آفتاب و میزان دانش و آگاهی سیاسی رابطه معنیداری وجود دارد."
با توجه به نتایج این تحقیق میتوان گفت بين " ميزان تماشاي شبکه آفتاب" و "میزان دانش و آگاهی سیاسی" رابطه معنیداری وجود ندارد. بنابراين ميتوان نتيجه گرفت که ميزان تماشاي شبکه آفتاب، تاثيري بر میزان آگاهی سیاسی پاسخگویان ندارد.
نتایج این پژوهش با نتایج پژوهشی که توسط خلیل سردارآبادی در سال 1382 با عنوان بررسی تاثیر رسانههای جمعی، فناوریهای نوین ارتباطی و ارتباطات فردی بر آگاهی سیاسی دانشجویان (1382-1379): مطالعه موردی؛ دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تهران به انجام رسیده و در آن نتایج مربوط به تأثیر رسانههای جمعی، فناوریهای نوین ارتباطی و ارتباطات فردی بر آگاهی سیاسی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تهران و نیز ارتباط یا همبستگی بین اعتماد پاسخگویان به هر یک از این منابع با سطح آگاهی سیاسی آنان نشان داده شده است، همخوانی ندارد.
براساس نظریه استحکام میتوان گفت گیرنده پیام در گرفتن پیام نقش دارد. طبق این نظریه: پیامهای ارتباطی قادر نیستند، تغییرات بنیادی در عقاید و رفتار بوجود آورند، بلکه میتوانند به صورت محدود آنها را استحکام بخشند و برای تاثیرگذاری باید زمینه قبلی وجود داشته باشد این نظریه به پارامترهای غیر ارتباطی نظیر سن، شغل، خانواده، تحصیلات، و... اهمیت زیاد در تاثیر یا عدم تاثیر پیامهای ارتباطی میدهد.
رسانهها براساس نظریه استحکام قادر نیستند در بینش و اعتقادات و در نتیجه رفتارهای مخاطبان خود آثار شگرف و اساسی بگذارند و تنها براساس پیشینه ذهنی مخاطبان و سابقه ارائه پیام از سوی رسانه به مخاطبان، میتوانند در حد محدود و کمی اثر گذار باشند مخاطبان شبکه آفتاب نیز به فراخور طبقه اجتماعی، سطح تحصیلات، میزان مذهبی بودن و.... در قبال استفاده از برنامههای این شبکه بویژه در زمینه دانش و آگاهی سیاسی به درک وسیع و استفاده کاملی که مورد نظر رسانه بوده، نرسیدهاند. میتوان گفت براساس نظریه استحکام مخاطبان شبکه آفتاب تنها در جریان پیام برنامههای شبکه آفتاب قرار گرفتهاند، اما هدف اصلی این برنامهها که همانا تقویت و افزایش هر چه بیشتر دانش و آگاهی سیاسی بوده است و در نتیجه میبایست به اثرگذاری مورد نظر انجامیده باشد، نرسیده است و مخاطبان متأثر از محتوای اصلی و نیت آن برنامهها قرار نگرفتهاند.
- فرضیه دوم: "بین میزان تماشای شبکه استانی آفتاب و میزان اعتماد به نهادهاي نظام سیاسی رابطه معنیداری وجود دارد."
با توجه به نتایج این تحقیق می توان گفت بين "میزان تماشاي شبکه آفتاب" و "میزان اعتماد به نهادهای سیاسی" رابطه معنیدار و مثبت وجود دارد. بنابراين ميتوان نتيجه گرفت با افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، میزان اعتماد به نهادهای سیاسی افزایش مییابد.
- فرضیه سوم "بین میزان تماشای شبکه استانی آفتاب و میزان اعتماد به کارآیی مسئولان سیاسی رابطه معنیداری وجود دارد."
با توجه به نتایج این تحقیق میتوان گفت بين "میزان تماشاي شبکه آفتاب" و "میزان اعتماد به کارایی مسئولان سیاسی" رابطه معنیدار و مثبت وجود دارد. بنابراين ميتوان نتيجه گرفت با افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، میزان اعتماد به کارایی مسئولان سیاسی نیز افزایش مییابد.
- فرضیه چهارم "بین میزان تماشای شبکه استانی آفتاب و میزان اعتماد به نظام سیاسی رابطه معنیداری وجود دارد."
با توجه به نتایج این تحقیق میتوان گفت بين "میزان تماشاي شبکه آفتاب" و "میزان اعتماد به نظام سیاسی" رابطه معنیدار و مثبت وجود دارد. بنابراين ميتوان نتيجه گرفت با افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، میزان اعتماد به نظام سیاسی افزایش مییابد.
- فرضیه پنجم "بین میزان تماشای شبکه استانی آفتاب و میزان پذیرش مشروعیت نظام سیاسی رابطه معنیداری وجود دارد."
با توجه به نتایج این تحقیق میتوان گفت بين "میزان تماشاي شبکه آفتاب" و "میزان مشروعیت نظام سیاسی" رابطه معنیدار و مثبت وجود دارد. بنابراين ميتوان نتيجه گرفت با افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، میزان مشروعیت نظام سیاسی در نظر مخاطب افزایش مییابد.
براساس نظریه کاشت تماشای زیاد تلویزیون، موجب میشود ببینندگان، عقاید مشابه و تقریباً یکسانی پیدا کنند، حتی اگر از لحاظ وضعیت اقتصادی و تربیت خانوادگی به یک سطح اجتماعی تعلق نداشته باشند. به بیان دیگر، طی فرآیند «متداول سازی» تفاوتهای ناشی از عوامل فرهنگی و اجتماعی در بین تماشاگران پر و پا قرص تلویزیون رو به کاهش میگذارد و تماشای زیاد، به همگرایی دیدگاههای آنان میانجامد. هر چه محیط زندگی تماشاگران به آنچه تلویزیون نمایش میدهد شبیهتر باشد، اثرات کاشت «تشدید» میشود و بینندگان به سمتی پیش میروند که پاسخهای واقعی آنان بر پایه آموزههای تلویزیون باشد. در واقع «تشدید» تجانس میان واقعیت نمایش داده شده از تلویزیون و واقعیت اجتماعی است.
- فرضیه ششم " بین میزان مذهبی بودن و میزان مشارکت سیاسی رابطه معنیدار وجود دارد."
با توجه به نتایج این تحقیق میتوان گفت بين "میزان مذهبی بودن" و "میزان مشارکت سیاسی" رابطه معنیدار و مثبت وجود دارد. بنابراين ميتوان نتيجه گرفت که با افزایش میزان مذهبی بودن، میزان مشارکت سیاسی افزایش مییابد.
نتایج این پژوهش با نتایج پژوهشی که توسط برندا اوتیل7 تحت عنوان «جنسیت، مذهب، سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی» به انجام رسیده و نشان میدهد میان عقاید و فعالیتهای مذهبی با رفتارهای سیاسی رابطه معنیدار وجود دارد، همخوانی دارد.
نتایج این پژوهش با نتایج پژوهشی که توسط احمد میرعابدینی و کاظم معتمد نژاد در سال 1387 با عنوان ارتباطات آیینی و قدرت سیاسی در ایران؛ بررسی روابط متقابل نماز جمعه و رسانههای جمعی در انتخابات ریاست جمهوری به انجام رسیده و نشان میدهد نماز جمعه، به عنوان مهمترین آیین عبادی سیاسی در کشور، توانسته است در ارشاد و هدایت رایدهندگان به سوی مراکز تایید و تحکیم قدرت سیاسی و صندوقهای رای، و جهتدهی به انتخابات به ویژه انتخابات ریاست جمهوری، یعنی مهمترین آیین سیاسی در ایران، بخشی از وظیفه اعمال حاکمیت در کشور را اجرا کند، همخوانی دارد.
نتایج این پژوهش همچنین با نتایج پژوهشی که توسط مرتضی جوج و مجید گلهدار در سال 1391 با هدف بررسی عوامل موثر بر مشارکت سیاسی مردم 18 سال به بالای شهر تهران با روش پیمایش به انجام رسیده و نشان میدهد رابطه معنیداری بین پایبندی دینی با متغیر مشارکت سیاسی وجود دارد، همخوانی دارد.
نتایج این پژوهش نیز با نتایج پژوهشی که توسط توسط زهرا سادات کشاورز و بهجت یزدخواستی در سال 1391 با هدف تحلیل جامعهشناختی رفتار انتخاباتی نهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي بین شهروندان 18 سال به بالای حوزه انتخابيه اصفهان و به روش پیمایش به انجام رسیده و نشان میدهد بین رفتار سیاسی رای دهندگان و دینداری رابطه معنیدار وجود دارد و رفتار رای دهندگان تحت تاثیر دینداری و مذهب قرار دارد، همخوانی دارد.
نتایج این پژوهش با نتایج پژوهشی که توسط بیژن زارع و مجید روهنده با هدف بررسی رابطه بین میزان دینداری و مشارکت سیاسی شهروندان شهر کرج در سال 1394 با روش پیمایش انجام شده و نشان میدهد بین دینداری و مشارکت سیاسی رابطه معنیداری وجود دارد و بین ابعاد مناسکی، پیامدی، اعتقادی و تجربی دینداری با مشارکت سیاسی رابطه مثبتی برقرار میباشد، همخوانی دارد.
- فرضیه هفتم "بین میزان تماشای شبکه استانی آفتاب و میزان مذهبی بودن رابطه معنیداری وجود دارد."
با توجه به نتایج این تحقیق میتوان گفت بين "میزان تماشاي شبکه آفتاب" و "میزان مذهبی بودن" رابطه معنیدار و مثبت وجود دارد. بنابراين ميتوان نتيجه گرفت با افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، میزان مذهبی بودن افزایش مییابد.
براساس نظریه نیازجویی مخاطبان، مسئله انتخاب پیامها از سوی مخاطبان به عنوان یک فرض غیر قابل تغییر مطرح میشود و استفاده مخاطبان از محتوای وسایل ارتباط جمعی با هدف مشخصی که برای تأمین نیازهای گوناگون و براساس علاقه مبتنی بر نیاز میباشد، صورت میگیرد. آگاهی افراد از نیازهای خود موجب انتخاب پیامهای وسایل ارتباط جمعی میشود.
- فرضیه هشتم "بین میزان تماشای شبکه استانی آفتاب و میزان مشارکت سیاسی رابطه معنیدار وجود دارد."
با توجه به نتایج این تحقیق میتوان گفت بين "میزان تماشاي شبکه آفتاب" و "میزان مشارکت سیاسی" رابطه معنیدار و مثبت وجود دارد. بنابراين ميتوان نتيجه گرفت با افزايش ميزان تماشاي شبکه آفتاب، میزان مشارکت سیاسی افزایش مییابد.
نتایج این پژوهش با نتایج پژوهشی که توسط حسین رضایی، سعید خوشبخت و قربانعلی ابراهیمی در سال 1392 با هدف بررسی رابطه بین استفاده از وسایل ارتباط جمعی و مشارکت سیاسی انتخاباتی با جامعه آماری مردم 18 سال به بالای شهر همدان که به روش پیمایش به انجام رسیده و نشان میدهد با افزایش ميزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی داخلی، مشارکت سياسی انتخاباتی افزایش مییابد، همخوانی دارد.
نتایج این پژوهش همچنین با نتایج پژوهشی که توسط عبّاس بهنوئی گدنه و مجید رحمتی در سال 1392 با هدف بررسی رابطه بین میزان استفاده از رسانههای جمعی و مشارکت سیاسی دانشجویان دانشگاه اصفهان با روش پیمایش به انجام رسیده و نشان میدهد همبستگی و رابطه معنیداری بین میزان استفاده از رسانههای جمعی و میزان مشارکت سیاسی دانشجویان در انتخابات وجود دارد، همخوانی دارد.
همچنین براساس نظریه برجستهسازی، رسانههای جمعی اهمیت نسبی موضوعات مختلف را به مخاطب انتقال میدهند. هر چه رسانهها بیشتر به موضوع یا رویدادی اهمیت بدهند، مخاطبان اهمیت بیشتری برای آن قائل میشوند. عبارت ((رسانهها به مردم نمیگویند چگونه بیندیشند ولی به آنان میگویند درباره چه بیندیشند))، بر این اساس گرایش رسانهها به تاثیر گذاشتن بر آنچه مردم درباره آن فکر خواهند کرد، یا آنچه مهم تلقی میکنند توصیف کردهاند. به نظر محققان، تلویزیون هنگامی میتواند موجب آگاهی عمومی از مسئلهای شده و آن را به طور ناگهانی افزایش دهد که پوشش خبری گستردهای به آن اختصاص دهد. (بیش از 30 فقره در هر ماه) از نظر آنان آگاهی عمومی نیز پوشش رسانهها را تشدید میکند، البته در صورتی که به مدت طولانی پایدار و کم تغییر باشد (سورین و تانکارد، 1381).
مارک میلر و جن کوارلز اذعان دارند که ارتباط جمعی در حالت عادی تغییر نگرش ایجاد نمیکند؛ بنابراین برنامهها باید به جای تغییر نگرش، به اثرهای برجستهسازی معطوف باشد. به نظر میرسد اثر برنامه بر نگرشها نبوده بلکه بر درک اهمیت موضوعات بوده است. (سورین و تانکارد 1381).
اساساً مخاطبان با تماشای زیاد برنامههای تلویزیونی تفاوت های ناشی از عوامل فرهنگی و اجتماعی و ... آن ها رو به کاهش میگذارد و این امر باعث افزایش همگرایی دیدگاه های مخاطبان در زمینه آشنایی با اهمیت مشارکت سیاسی می گردد. هر چه برنامههایی که از شبکه آفتاب پخش میگردد با فرهنگ جامعه هدف همخوانی بیشتری داشته باشد این امر منجر به افزایش آگاهی آنان از اهمیت مشارکت سیاسی میگردد و این مساله نیز باعث میشود مخاطبان به دنبال برنامههایی در شبکه آفتاب باشند که باعث افزایش آگاهی آنان از اهمیت مشارکت سیاسی میشود. در صورتی که شبکه آفتاب به برنامههای مربوط به مشارکت سیاسی اهمیت بیشتری نسبت به برنامههای دیگر بدهد باعث میشود مخاطبان اهمیت بیشتری برای آن برنامهها قائل گردند و در جهت افزایش آگاهی خود نسبت به مشارکت سیاسی از آن برنامهها بیشتر استفاده نمایند.
همچنین براساس نظریه قدرت مشروط رسانهها میتوان گفت با استفاده از رسانههای ارتباط جمعی در مرحله اول دستیابی و دریافت برنامهها، اخبار، تحلیلها و طرح های سیاسی، گزارشها و موضوعات سیاسی روز و ...، به راحتی در دسترس عموم شهروندان قرار میگیرد و در مرحله بعدی فرصت های متنوّع و کمنظیری در اختیار آحاد شهروندان از هر قشر و طبقهای و با هر سطحی از تحصیلات و نیز مشتاقان و فعالان سیاسی برای برقراری ارتباط و تبادل نظر با یکدیگر و نیز تعامل با سیاستمداران و کنشگران عرصه سیاست قرار میدهد تا با استفاده از این امکان به جای استفاده از روش های سنتی و نسبتاً ناکارآمد سابق )نامهنگاری، تماس تلفنی و... )، از فضایی که این رسانهها در قالب صدها شبکه تلویزیونی و کانال ماهوارهای و ...، با مضامین گوناگون سیاسی ایجاد کرده است در راستای جامعهپذیری سیاسی استفاده کنند. این امکان برای برقراری تماس میان مردم و نهادهای سیاسی و اجتماعی که تنها از طریق فضای ارتباطی این رسانه ها محقق میگردد موجب کاهش چشمگیر هزینه و حذف تأثیرات محدود کننده مکان و زمان میشود.
بر اساس ملاحظات نظری بالا میتوان اظهار داشت که وسایل ارتباط جمعی با توجه به پتانسیلهای بالفعل و ویژگی های ذاتی که در خود دارد بهتر و در عین حال بیشتر از سایر روش های سنتی میتوانند به روند جامعهپذیری سیاسی افراد جامعه و به تبع افزایش میزان مشارکت سیاسی آن ها کمک کنند. (کازنو،1381: 105، به نقل از فاضل، رضایی، 1393: 163 - 164)
با توجه به آنچه گفته شد میتوان نتیجه گرفت که یکی از مهمترین مسائل هر جامعه، رشد و توسعه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن میباشد، که به لحاظ اهمیت و اعتبار خاصی که دارد، معمولاً در رأس دستور کار دولت ها قرار میگیرد. بدین لحاظ، تجهیز جامعه و افراد آن برای نیل به چنین وضعیتی یک ضرورت انکارناپذیر است. همچنین از نظر اندیشمندان اجتماعی، توسعه هر جامعهای متضمن یک سری مبانی، معیارها و عوامل میباشد و در این میان، حضور فعالانه افراد در صحنههای مختلف جامعه و به اصطلاح مشارکت سیاسی و اجتماعی آنان، از عوامل بسیار مهم و حیاتی در امر توسعه اجتماع به حساب میآید. در جامعه ما نیز با توجه به باورهای اسلامی و ضرورت های انقلابی و مطلوبیت های اجتماعی، حضور مردم در تمامی صحنهها و مشارکت آنان در ابعاد سیاسی و اجتماعی به عنوان یک عامل مهم در توسعه و سازندگی، مورد توجه بسیار است و در واقع یک وظیفه سیاسی و دینی همگانی است که کلیه اقشار جامعه اعم از مردان و زنان را شامل میشود. در این راستا بخصوص مسأله مشارکت سیاسی و عوامل موثر بر آن باید مورد بازنگری و بررسی دقیق قرار بگیرد تا زمینههای اساسی مشارکت فعّال افراد در جامعه فراهم آید چراکه نظامهای سیاسی بر پایه اعتماد عمومی و اراده مردم استوار میگردند و استمرار و اقتدار آن ها وابسته به مشارکت و دخالت مردم است. این مشارکت در قالبهای مختلفی شکل میگیرد، از جمله شرکت مردم در انتخابات و همه پرسیها و حساسیت نسبت به نوع جریان امور در کشور و میزان دلبستگی آنها به نظام حاکم بر جامعه و حمایت از آن. (پایگاه اطلاع رسانی حوزه)
البته به این نکته نیز باید توجه داشت که مشاركت سياسي فرآيندي است كه در طي آن قدرت سياسي ميان افراد و گروههاي جامعه توزيع ميشود. به گونهاي كه تمامي شهروندان و گروههاي فعال و خواهان مشاركت سياسي از حق انتخاب شدن، تصميمگيري، سياستگذاري، ارزيابي، انتقاد، اعتراض، اظهارنظر و انتخاب كردن و راي دادن بهرهمند باشند، لذا يكي از مهمترين پارامترهاي تعيين میزان مشروعيت نظام، ميزان نقش مردم در سازوكار تقسيم قدرت است. چرا كه هم به لحاظ اصول دموكراسي و هم بر اساس اعتقادات ديني ما، نظام سياسي از آن مردم و براي مردم است.
بنابراین در صورتی که اولاً افراد جامعه از خودآگاهی اجتماعی، شناخت نقش و مسؤولیت خویش، ایجاد زمینههای مشارکت خودجوش و دیگر شرایط لازم برخوردار گردند، و ثانیا با فرایند جامعهپذیری سیاسی، آموزش آگاهیهای ضروری و مبنائی سیاسی و اجتماعی، توجه به شخصیت آنها، استحکام و تقویت هویت عمومی افراد، افزایش علاقمندی آنان به جامعه و قانونپذیری، ایجاد امکانات و شرایط لازم، استفاده از تعالیم و باورهای دینی، زدودن باورهای منفی و غلط و بسیج اجتماعی آنان، میتوان انتظار داشت که میزان مشارکت سیاسی و اجتماعی در جامعه افزایش یابد.
البته باید توجه داشت آنچه که در مؤثر واقع شدن این اوامر برای افزایش و گسترش مشارکت در جامعه اهمیت دارد این است که ضرورت حضور فعالانه و مشارکت سیاسی و اجتماعی در فرهنگ عمومی جامعه وارد شود و در قالب یک باور فرهنگی درآید و از طرف دیگر زمینههای انحرافات، باورهای غلط و منفی، برداشتهای شخصی و سلیقهای نسبت به فرایند مشارکت سیاسی و اجتماعی در اجتماع از بین برود و این مشارکت سیاسی و اجتماعی در جامعه نهادینه شود.
بنابراین در سایه این عوامل است که میزان مشارکت سیاسی و اجتماعی در جامعه افزایش مییابد و نیز اینکه بسیاری از اندیشمندان علوم اجتماعی از جمله ساموئل هانتینگتن یکی از لوازم توسعه جامعه را مشارکت سیاسی و اجتماعی افراد جامعه می دانند، پس میتوان نتیجه گرفت که افزایش مشارکت سیاسی و اجتماعی به مفهوم افزایش سهم افراد در فراگرد توسعه جامعه است. (پایگاه اطلاع رسانی حوزه)
پیشنهادها
- تهیه و تولید برنامههایی با هدف افزایش دانش و آگاهیهای سیاسی مخاطبان متناسب با ویژگیهای فردی آنها (سن، جنس، تحصیلات، تاهل و ...)
- آگاه نمودن مخاطبان از فواید مشارکت سیاسی و تاثیر آن بر جنبههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... زندگی افراد جامعه در قالب تولید و پخش برنامههایی در این خصوص
- تهیه و تولید برنامههایی با هدف باورمند کردن مردم نسبت به تاثیرگذاری مشارکت سیاسی آنان در اداره جامعه
- استفاده از تعالیم، مبانی، اعتقادات، ارزشها و اصول دینی در برنامههای رسانه به منظور ارائه باورهای صحیح در راستای فعالیت افراد در ابعاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی با هدف تقویت و افزایش مشارکت سیاسی در جامعه
- تولید و پخش برنامههایی به منظور مقابله با این باورهای غیرمنطقی و غلط بیپایه و اساس و رفع آن ها از برخی باورهای دینی، ادبیات و فرهنگ جامعه به منظور ایجاد فضای مناسب و مساعد برای مشارکت سیاسی در جامعه
- آگاهسازی مخاطبان از اقدامات و خدمات صورت گرفته توسط مسئولان و دست اندرکاران نظام و تبدیل تهدیدها به فرصت ها در زمینههای مختلف در برنامههای رسانه با هدف اعتمادسازی به نظام و نهادهای موجود در جامعه و تلاش در جهت بهبود آن
- بالا بردن انگیزه مشارکت سیاسی در مخاطبان با تقویت ملیگرایی مثبت در برنامههای رسانه
- آموزش شیوههای مناسب مشارکت سیاسی و ارائه آگاهیهای لازم در این خصوص به مخاطبان از طریق برنامههای رسانه به تناسب شرایط، استعدادها و انگیزههای خاص مخاطبان
- تبیین شرایط لازم برای حضور آگاهانه و فعال در صحنههای مختلف سیاسی و اجتماعی برای مخاطبان در برنامه رسانه به منظور افزایش نقشآفرینی در رشد و توسعه کشور با حضور مستمر و مؤثر در جامعه
جدول شماره 1 تحليل عاملي سؤالات مربوط به متغيرهای وابسته
ردیف | متغیر | استخراج مجموع مجذورات بارهاي عاملي | ||
جمع | در صد واريانس | در صد تجمعي | ||
1 | دانش و آگاهی سیاسی | 2.420 | 80.667 | 80.667 |
2 | مشروعیت سیاسی | 2.435 | 81.164 | 81.164 |
3 | اعتماد به نهادهای سیاسی | 2.161 | 72.045 | 72.045 |
4 | اعتماد به نخبگان سیاسی | 2.512 | 83.746 | 83.746 |
5 | اعتماد سیاسی | 4.188 | 69.795 | 69.795 |
6 | میزان مذهبی بودن | 2.861 | 71.532 | 71.532 |
جدول شماره 2 ضريب آلفاي کرونباخ متغيرهاي تحقيق
رديف | نام متغير | آلفاي کرونباخ |
1 | دانش و آگاهیسیاسی | 88/0 |
2 | مشروعیت سیاسی | 88/0 |
3 | اعتماد به نهادهایسیاسی | 80/0 |
4 | اعتماد به نخبگانسیاسی | 90/0 |
5 | اعتمادسیاسی | 91/0 |
6 | مذهبیبودن | 86/0 |
7 | مشارکتسیاسی | 77/0 |
8 | کل | 93/0 |
جدول شماره 3 ضريب همبستگي بين ميزان تماشاي شبکه آفتاب و میزان آگاهی سیاسی
ضريب همبستگي پيرسون | سطح معنيداري |
.044 | .380 |
جدول شماره 4 ضريب همبستگي بين ميزان تماشاي شبکه آفتاب و میزان مشروعیت نظام سیاسی
ضريب همبستگي پيرسون | سطح معنيداري |
.219 | .000 |
جدول شماره 5 خلاصه مدل براي میزان مشروعیت نظام سیاسی
مدل | R | Rمربع | Rمربع تعديل شده | اشتباه معيار نمره |
1 | .219 | .048 | .046 | .99086 |
جدول شماره 6 ضرايب رگرسيون براي میزان مشروعیت نظام سیاسی
مدل | ضرايب استاندارد شده | ضرايب استاندارد شده | T | سطح معنيداري | |
B | اشتباه معيار | بتا | |||
عدد ثابت | 1.798 | .060 |
| 29.941 | .000 |
ميزان تماشاي شبکه آفتاب | .001 | .000 | .219 | 4.481 | .000 |
جدول شماره 7 ضريب همبستگي بين ميزان تماشاي شبکه آفتاب و میزان اعتماد به نهادهای سیاسی
ضريب همبستگي پيرسون | سطح معني داري |
.239 | .000 |
جدول شماره 8 خلاصه مدل براي میزان اعتماد به نهادهای سیاسی
مدل | R | Rمربع | Rمربع تعديل شده | اشتباه معيار نمره |
1 | .239 | .057 | .055 | .83472 |
جدول شماره 9 ضرايب رگرسيون براي میزان اعتماد به نهادهای سیاسی
مدل | ضرايب استاندارد شده | ضرايب استاندارد شده | T | سطح معنيداري | |
B | اشتباه معيار | بتا | |||
عدد ثابت | 1.572 | .051 |
| 31.070 | .000 |
ميزان تماشاي شبکه آفتاب | .001 | .000 | .239 | 4.921 | .000 |
جدول شماره 10 ضريب همبستگي بين ميزان تماشاي شبکه آفتاب و میزان اعتماد به کارایی مسئولان سیاسی
ضريب همبستگي پيرسون | سطح معنيداري |
.212 | .000 |
جدول شماره 11 خلاصه مدل براي میزان اعتماد به کارایی مسئولان سیاسی
مدل | R | Rمربع | Rمربع تعديل شده | اشتباه معيار نمره |
1 | .212 | .045 | .043 | .89879 |
جدول شماره 12 ضرايب رگرسيون براي میزان اعتماد به کارایی مسئولان سیاسی
مدل | ضرايب استاندارد شده | ضرايب استاندارد شده | T | سطح معنيداري | |
B | اشتباه معيار | بتا | |||
عدد ثابت | 1.338 | .054 |
| 24.565 | .000 |
ميزان تماشاي شبکه آفتاب | .000 | .000 | .212 | 4.338 | .000 |
جدول شماره 13 ضريب همبستگي بين ميزان تماشاي شبکه آفتاب و میزان اعتماد به نظام سیاسی
ضريب همبستگي پيرسون | سطح معنيداري |
.239 | .000 |
جدول شماره 14 خلاصه مدل براي میزان اعتماد به نظام سیاسی
مدل | R | Rمربع | Rمربع تعديل شده | اشتباه معيار نمره |
1 | .239 | .057 | .055 | .81551 |
جدول شماره 15 ضرايب رگرسيون براي میزان اعتماد به نظام سیاسی
مدل | ضرايب استاندارد شده | ضرايب استاندارد شده | T | سطح معنيداري | |
B | اشتباه معيار | بتا | |||
عدد ثابت | 1.455 | .049 |
| 29.437 | .000 |
ميزان تماشاي شبکه آفتاب | .001 | .000 | .239 | 4.909 | .000 |
جدول شماره 16 ضريب همبستگي بين ميزان تماشاي شبکه آفتاب و میزان مذهبی بودن
ضريب همبستگي پيرسون | سطح معنيداري |
.239 | .000 |
جدول شماره 17 خلاصه مدل براي میزان مذهبی بودن
مدل | R | Rمربع | Rمربع تعديل شده | اشتباه معيار نمره |
1 | .239 | .057 | .055 | .99634 |
جدول شماره 18 ضرايب رگرسيون براي میزان مذهبی بودن
مدل | ضرايب استاندارد شده | ضرايب استاندارد شده | T | سطح معنيداري | |
B | اشتباه معيار | بتا | |||
عدد ثابت | 2.289 | .060 |
| 37.907 | .000 |
ميزان تماشاي شبکه آفتاب | .001 | .000 | .239 | 4.907 | .000 |
جدول شماره 19 ضريب همبستگي بين میزان مذهبی بودن و میزان مشارکت سیاسی
ضريب همبستگي پيرسون | سطح معنيداري |
560/0 | .000 |
جدول شماره 20 خلاصه مدل براي میزان مشارکت سیاسی
مدل | R | Rمربع | Rمربع تعديل شده | اشتباه معيار نمره |
1 | .560 | .314 | .312 | .73044 |
جدول شماره 21 ضرايب رگرسيون براي میزان مشارکت سیاسی
مدل | ضرايب استاندارد شده | ضرايب استاندارد شده | T | سطح معنيداري | |
B | اشتباه معيار | بتا | |||
عدد ثابت | .573 | .095 |
| 6.038 | .000 |
میزان مذهبی بودن | .482 | .036 | .560 | 13.502 | .000 |
جدول شماره 22 ضريب همبستگي بين میزان تماشای شبکه آفتاب و میزان مشارکت سیاسی
ضريب همبستگي پيرسون | سطح معنيداري |
.214 | .000 |
جدول شماره 23 خلاصه مدل براي میزان مشارکت سیاسی
مدل | R | Rمربع | Rمربع تعديل شده | اشتباه معيار نمره |
1 | .214 | .046 | .043 | .86158 |
جدول شماره 24 ضرايب رگرسيون براي میزان مشارکت سیاسی
مدل | ضرايب استاندارد شده | ضرايب استاندارد شده | T | سطح معنيداري | |
B | اشتباه معيار | بتا | |||
عدد ثابت | 1.628 | .052 |
| 31.176 | .000 |
میزان تماشای شبکه آفتاب | .000 | .000 | .214 | 4.370 | .000 |
فهرست منابع
- ابراهیمی، قربانعلی، بابازاده بائی، علی، ابراهیمی گتابی، حسین (1390)، بررسي تأثير اعتماد سياسي بر مشاركت سياسي، فصلنامه جامعهشناسي مطالعات جوانان، سال دوم، شماره چهارم.
- بهنویی گدنه، عباس، رحمتی، مجید (1392)، بررسی نقش استفاده از رسانههای جمعی در میزان مشارکت سیاسی دانشجویان با تأکید بر انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم، فصلنامه مطالعات انتخابات، سال دوم، شماره 3.
- پناهي، محمدحسين، عالي زاده، اسماعيل(1384)، «تأثير وسايل ارتباط جمعي بر مشارکت سياسي شهروندان تهراني»، علوم اجتماعي.
- پناهي، محمدحسين، عالي زاده، اسماعيل(1384)، «تأثير وسايل ارتباط جمعي بر مشارکت سياسي شهروندان تهراني»، علوم اجتماعي.
- جمشیدی، محمد حسین (1385)، رخ اندیشه. کتاب اول. تهران: کلبهی معرفت
- جواهری، فاطمه؛ بالاخانی، قادر (۱۳۸۵)، رسانه جمعی و اعتماد: بررسی تأثیر رسانههای جمعی بر اعتماد اجتماعی (مطالعه موردی شهروندان تهرانی)، علوم اجتماعی (دانشگاه فردوسی مشهد)، شماره ۷ و 15.
- خسروی، غلامرضا (بی تا)، مجله بازتاب اندیشه، شماره 24، به نقل از پایگاه اصلاع رسانی حوزه، تاریخ انتشار (11/2/1389) https://hawzah.net
- دال، رابرت (1364)، تجزیه و تحلیل جدید سیاست، ترجمه حسن ظفریان، تهران، مرندیز.
- سبیلان اردستانی، حسن(1384)، نقش رسانه ها در فرایند جلب مشارکت سیاسی، پژوهشنامه علوم سیاسی، پژوهشکده تحقیقات استراتژیک
- سراج زاده، سیدحسین(1377)، نگرشها و رفتارهای دینی نوجوانان تهران و دلالتهای آن بر نظریه سکولار شدن، نمایه پژوهش، شماره 7 و 8.
- شهابی، محمود، جهانگردی، مجتبی، (1387)، خاستگاه اجتماعی الگوهای استفاده از تلویزیونهای ماهواره ای فارسی زبان در میان مخاطبان تهرانی، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، سال اول، شماره 2.
- ضیاییپرور، حمید (1392)، نقش رسانهها در ارتقای مشارکت سیاسی، سایت همشهری آنلاین، http://www.hamshahrionline.ir/news
- علوی، پرویز (1375)، ارتباطات سیاسی(ارتباطات، توسعه و مشارکت سیاسی)، تهران، نشر علوم نوین.
- فاضل، رضا، رضایی، حسین(1393)، بررسی رابطه میان استفاده از وسایل ارتباط جمعی و مشارکت سیاسی غیرانتخاباتی (مطالعه موردی شهروندان همدان)، فصلنامه مطالعات توسعه اجتماعی- فرهنگی، دوره سوم، شماره 3.
- فاضل، رضا، رضایی، حسین(1393)، بررسی رابطه میان استفاده از وسایل ارتباط جمعی و مشارکت سیاسی غیرانتخاباتی (مطالعه موردی شهروندان همدان)، فصلنامه مطالعات توسعه اجتماعی- فرهنگی، دوره سوم، شماره 3.
- فاضلی، محمد، خوشفر، غلامرضا (1389)،مشارکت سیاسی در استان گلستان (مقاله).
- فیروزجائیان، علی اصغر و جهانگیری، جهانگیر (1387)، تحلیل جامعه شناختی مشارکت سیاسی دانشجویان دانشگاه تهران، مجله علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد.
- کازنو، ژان (1381)، قدرت تلویزیون، ترجمه ی علی اسدی، تهران: مؤسسه ی انتشارات امیرکبیر.
- کازنو، ژان (1381)، قدرت تلویزیون، ترجمه ی علی اسدی، تهران: مؤسسه ی انتشارات امیرکبیر.
- قوام، عبدالعلی (1373)، توسعه سیاسی و تحول اداری، تهران: نشر قومس. چاپ دوم.
- لیپست، مارتین، دوز، رابرت (1373)، جامعه شناسی سیاسی. ترجمه محمد حسین فرجاد، تهران. انتشارات توس.
- مجله صباح حوزه، بهار 1385.
- محمدی، اسفندیار، باقری، شهلا (1391)، بررسی عوامل اجتماعی موثر بر مشارکت سیاسی شهروندان شیراز با تاکید بر صداوسیما، تهران، مرکز تحقیقات صداوسیما.
- مطهري، مرتضي (1387)، گفتارهاي معنوي. تهران .انتشارات صدرا.
- ملکی، امیر(1385)، بررسی آمادگی ذهنی دانشجویان برای مشارکت سیاسی، پیک نور.
- ملكوتيان، مصطفى (1376)، سيرى در نظريه هاى انقلاب. تهران. نشر قومس.
- مور، برینگتون (1369)، ریشههای اجتماعی دیکتاتوری و دموکراسی، ترجمه حسین بشریه، تهران، انتشارات جهاد دانشگاهی.
- میلبراث، استر، گوئل، لیل (1386)، مشارکت سیاسی، ترجمه: سید رحیم ابوالحسنی، تهران، انتشارات میزان.
- نيوتن، كنت (1380)، اعتماد سياسي– اعتماد اجتماعي، ترجمه مهدي صادقي، نشريه همبستگي.
- ويندال، سون (1376). کاربرد نظريه هاي ارتباطات، (عليرضا دهقان، مترجم). تهران: مرکز مطالعات و تحقيقات رسانه (نشر اثر اصلی 1992).
- پایگاه اطلاع رسانی حوزه، http://www.hawzah.net
- Almond, G. and verba, s. (1975) civic culture, priceton university press.p 330
- Dahl, Robert. (1991) Democracy and Its Critics. Yale University Press.p 96،
- Fuller,E.H(2004).Identity:Youth and Crisis. New York: Norton.
-Ellison, c. g.londone, b. (1992)the social and political participation of black american: compensory and ethnic communityperspectives revised, socialforces, vol. 70, no. 3. P – p: 43-58
-Gerbner ,G.( 2000).Cultivation Theory:Cultural Indicators Project.Online.
-Shafer,H.(1996). Relation Between Television News Gratifications and Content Preferences. Journalism Quarterly٫ (35)٫ 3.
-Stones.R.; (1998). Key sociology thinker; London: Mac Millan Press, UK.p221،
Investigating the role of Aftab provincial network in the political participation of the people of Markazi province (Arak city)
Abstract
The overall purpose of this study is to investigate the role of Aftab provincial network in the political participation of the people of Arak. The research method, survey and statistical population include all individuals without voting conditions in Arak city, of which 400 people were selected using Cochran's formula by field sampling method and finally 400 questionnaires were collected and collected. Analyzed.
The formal validity of the questionnaire was examined by obtaining the opinion of a group of experts and its structural validity using factor analysis technique and the necessary corrections were made in it. The reliability of the questionnaire was obtained using Cronbach's alpha test equal to 0.93. The results of the research show that: there was a positive and significant relationship between the amount of viewing of Aftab network and the level of political participation and Aftab network was able to succeed in increasing the political participation of the people of Arak. Therefore, it is suggested that the Aftab Provincial Network can play an effective role in this regard by producing and broadcasting programs to strengthen people's beliefs about the impact of their political participation on the management of society.
Keywords: Political participation, Arak city, Aftab provincial network.
[1] -Lipset
[2] - Robert A.Dahl
[3] - Almond and Verba
[4] - Limited of Effeceted.
[5] 1- Agenda – Setting Theory.
[6] .Cultivation Theory -
[7] - Brenda Ottil