طراحی مدل مدیریت مسیر ارتقاء شغلی کارمندان بانک ملی ایران
الموضوعات : خطمشیگذاری عمومی در مدیریتهوشنگ یاورپور 1 , مهربان هادی پیکانی 2 , آذر قلی زاده 3
1 - دانش آموخته دکتری مدیریت دولتی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان(خوراسگان)، ایران
2 - ستادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان)، ایران.( مسول مکاتبات
3 - استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان(خوراسگان)، ایران.
الکلمات المفتاحية: مدیریت مسیر شغلی, مسیر شغلی, کاراهه شغلی, نظریه برخاسته از دادهها, بانک ملی ایران,
ملخص المقالة :
زمینه و هدف:: موفقیت یک سازمان بستگی به کارکنان آن دارد، رقابت پذیری و بقای سازمان بستگی به داشتن افراد مناسب، در شغلهای مناسب و در زمان مناسب دارد. در طول چند دهه گذشته مدیریت و برنامه ریزی شغلی یکی از پیشروترین حوزه مدیریت منابع انسانی بوده است. مدیریت کار راهه شغلی فرایندی است که از طریق آن برنامه توسعه مسیر شغلی کارکنان در طول سازمان طراحی و بر اساس ارزیابی نیازهای سازمان، عملکرد و پتانسیل و ترجیحات شخصی افراد طرح ریزی و شکل دهی میگردد. هدف از پژوهش حاضر طراحی مدلی برای تبیین مدیریت مسیر ارتقاء شغلی کارکنان بانک ملی ایران با استفاده از دانش خبرگان بانک و حوزه مدیریت میباشد. روش پژوهش: روش پژوهش از لحاظ هدف، جزء تحقیقات اکتشافی و از لحاظ نتیجه، جزء تحقیقات توسعه ای قلمداد میگردد. برای دستیابی به این هدف از روش شناسی کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد و با بهره گیری از رویکرد سیستماتیک استراوس و کوربین استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روش کد گذاری دادهها از نوع باز، محوری و انتخابی استفاده شد، در این راستا، 24 مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با استفاده از نمونه گیری نظری و تکنیک گلوله برفی با مدیران، کارشناسان بانک و همچنین اساتید و خبرگان مدیریت انجام شده است. برای ارزیابی قابل اتکا بودن دادهها و تفسیرها، معیارهای تحقیقات تفسیری شامل اعتمادپذیری، انتقالپذیری، اتکاپذیری، تصدیقپذیری، و راستی (لینکلن و گوبا 1988) و معیارهای نظریه برخاسته از دادهها شامل تطابق، فهمپذیری، عمومیت، و کنترلپذیری (اشترواس و کوربین 1998) استفاده شده است. یافته ها: پدیده اصلی تحقیق فرایند مدیریت مسیر شغلی نام گرفت. عوامل سازمانی، فردی و فراسازمانی به عنوان شرایط علی مدیریت مسیر شغلی، نظام ارزشیابی عملکرد، نظام آموزش کارکنان، گستردگی بانک در کل کشور و چشم انداز سازمان به عنوان عوامل بستر و یا زمینه ای و همچنین شرایط حاکم بر کسب و کار، مولفههای خاص فردی و مولفههای خاص سازمانی به عنوان عوامل مداخله گر از دیدگاه مشارکت کنندگان تحقیق شناسایی شدند. نتیجه گیری: در مدل به دست آمده استراتژیهایی را برای کاراهه شغلی کارکنان از بدو استخدام تا مرز بازنشستگی همراه با پیامدها مثبت، از دیدگاه مشارکت کنندگان پژوهش نشان میدهد.
_||_