بررسی میزان ارتباط بین هموار سازی و ثروت سهامداران (ارزش سهام در بازار بورس)
الموضوعات :حمید رضا وکیلی فرد 1 , فریدالدین علامه حائری 2
1 - ندارد
2 - ندارد
الکلمات المفتاحية:
ملخص المقالة :
هموار سازی سود، اقدامی آگاهانه و عامدانه برای کاهش نوسانات سود گزارش شده در طول دوره های متوالی در حول سطحی از سود تعریف شده است که سطح نرمال شرکت محسوب می شود. هموار سازی سود، تکنیکی است که مدیریت با استفاده از حسابداری گزینه ای می تواند در چارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری نسبت به تغییر اقلام سود اقدام نماید. این پژوهش سه هدف کلی را مورد مداقه قرار می دهد: هدف اول، شناسایی شرکت های هموار ساز سود، هدف دوم، بررسی میزان تأثیر هموارسازی سود روی قیمت سهام در بازار بورس و هدف سوم، بررسی عوامل مؤثر انگیزشی در هموارسازی سود. شناسایی شرکت هایی که هموارسازی سود را انجام داده اند، از دو بعد هموارسازی واقعی و هموارسازی ساختگی انجام می گیرد. هموارسازی واقعی اقداماتی است که مدیریت، برای کنترل وقایع اقتصادی انجام می دهد و هموارسازی ساختگی اقداماتی است که مدیریت با دستکاری در سود انجام می دهد. این دستکاری نوعاّ روی جریان وجوه نقد تأثیر نمی گذارند. برای طبقه بندی شرکت ها به دو گروه هموارساز و غیرهموارسار، از کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در سال 1368 به عنوان جامعه آماری استفاده شده است. برای جامعیت پژوهش، آزمون ها براساس سه نوع سود (سود ناویژه، سود عمیلیاتی و سود ویژه) انجام یافته اند. برای شناسایی شرکت های هموارساز سود (بعد هموار سازی واقعی)، از مدل های آماری میانگین قدر مطلق، درصد انحرافات تغییرات واقعی سود از روند خود، حداقا مربعات، رگرسیون، میانگین / انحراف استاندارد و ضریب تغییرات استفاده شده است. برای تفکیک شرکت های هموارساز سود (بعد هموارسازی ساختگی) از مدل نسبت ضریب تغییرات برای تغییر در سری زمانی سود به ضریب تغییرات در سری زمانس فروش استفاده گردیده است. میزان تأثیر هموارسازی سود روی قیمت سهام در بازار بورس اوراق بهادار به عنوان "فرضیه اصلی" مورد پژوهش قرار گرفت. برای آزمون این فرضیه، از مدل لوجیت استفاده گردید. این فرضیه با احتمال بیش از 95% مورد تأیید قرار گرفت. عوامل کلیدی و مؤثری که می توانند سبب انگیزش بیشتر برای هموارسازی سود شوند، به صورت فرضیه های فرعی مورد بررسی قرار گرفتند. این عوامل، اندازه شرکت (مجموع دارایی ها)، نرخ سوددهی (نسبت سود ویژه بعد از مالیات به مجموع دارایی ها) و نوع صنعت (محوری و پیرامونی) بودند که تأثیر آنها در اقدام برای هموارسازی سود از طریق مدل آماری لوجیت مورد آزمون قرار گرفت. نتایج حاصله در مورد تأثیر اندازه شرکت و نوع صنعت روی هموارسازی سود نشان می دهد که همبستگی لازم وجود ندارد. در مورد تأثیر نرخ سوددهی روی هموارسازی سود، نتیجه آزمون، همبستگی بین نرخ سوددهی و هموارسازی سود را تأیید می کند.