بررسی تحلیلی شکلگیری جنگ زمینی در آینده در مساله خیزترین منطقه جمهوری اسلامی ایران
الموضوعات :
1 - دانشگاه امام علی(ع)
الکلمات المفتاحية: جنگ زمینی آینده, جمهوری اسلامی ایران, جنگ آینده, تهدیدات علیه ایران,
ملخص المقالة :
این تحقیق با هدف بررسی تحلیلی شکلگیری جنگ زمینی در آینده در مساله خیزترین منطقه جمهوری اسلامی ایران انجام گرفت. در این راستا یک نشست تخصصی متشکل از38 نفر از استادان حوزه جنگ زمینی که در 11 گروه خبره گروه بندی شدند، برگزار شد و مصاحبه ساختیافته با ایشان انجام شد. سپس نتایج حاصله مجددا به خبرگان ارائه و تایید مجدد دریافت شد. سپس با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی تحلیل دادهها صورت گرفته و مسالهخیزترین منطقه کشور برای جنگ زمینی احتمالی آینده، منطقه شرق و جنوب شرق کشور شناسایی شد. همچنین روندهای موجود برای شکلگیری چنین جنگی در این منطقه، پررنگتر شدن حضور قدرتهای فرامنطقهای شامل آمریکا و ناتو، تشدید تحرکات رژیم صهیونیستی و عربستان در بلوچستان پاکستان و ایران، شکلگیری مجدد گروههای دارای هویت جعلی در افغانستان و شمال پاکستان و افزایش بیاعتمادی به دولت مرکزی و قومیتگرایی مفرط در استانهای مرزی ایران هستند و کنشگران کلیدی نیز شامل نیروهای فرامنطقه ای آمریکا، ناتو و رژیم صهیونیستی و عربستان ، ترکیه، داعش و شکلهای جدید گروههای دارای هویت جعلی، منافقین و گروههای استقلال طلب بلوچستان پاکستان و طالبان ، تروریستهای محلی و رادیکالیسم قومی و وهابیت می باشند.
_||_
بررسی تحلیلی شکلگیری جنگ زمینی در آینده در مساله خیزترین منطقه جمهوری اسلامی ایران
چکیده:
این تحقیق با هدف بررسی تحلیلی شکلگیری جنگ زمینی در آینده در مساله خیزترین منطقه جمهوری اسلامی ایران انجام گرفت. در این راستا یک نشست تخصصی متشکل از38 نفر از استادان حوزه جنگ زمینی که در 11 گروه خبره گروه بندی شدند، برگزار شد و مصاحبه ساختیافته با ایشان انجام شد. سپس نتایج حاصله مجددا به خبرگان ارائه و تایید مجدد دریافت شد. سپس با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی تحلیل دادهها صورت گرفته و مسالهخیزترین منطقه کشور برای جنگ زمینی احتمالی آینده، منطقه شرق و جنوب شرق کشور شناسایی شد. همچنین روندهای موجود برای شکلگیری چنین جنگی در این منطقه، پررنگتر شدن حضور قدرتهای فرامنطقهای شامل آمریکا و ناتو، تشدید تحرکات رژیم صهیونیستی و عربستان در بلوچستان پاکستان و ایران، شکلگیری مجدد گروههای دارای هویت جعلی در افغانستان و شمال پاکستان و افزایش بیاعتمادی به دولت مرکزی و قومیتگرایی مفرط در استانهای مرزی ایران هستند و کنشگران کلیدی نیز شامل نیروهای فرامنطقه ای آمریکا، ناتو و رژیم صهیونیستی و عربستان، داعش و شکلهای جدید گروههای دارای هویت جعلی، منافقین و گروههای استقلال طلب بلوچستان پاکستان و طالبان، تروریستهای محلی و رادیکالیسم قومی و وهابیت می باشند.
کلمات کلیدی: جمهوری اسلامی ایران، جنگ زمینی آینده، جنگ آینده، تهدیدات علیه ایران
مقدمه
حفظ و گسترش امنيت مرزها و مناطق مرزي دغدغه هميشگي کشورهايي است که داراي مرزهاي مشترک طولاني با همسايگان خود مي باشند.( احمدي حسن, دادجو روزبه،1391) وجود کانونهای ناامنساز و ضدّامنیتی، در درازای مرزهای ایران با همسایگانش، نگرانیهایی برای مرزنشینان، دولت مرکزی و دست اندرکاران امور مرزی فراهم آورده است. (حیدری و همکارانش،1390 :118) وجود بافت حاکم عشیرهاى و قومی یکسان در دو طرف مرزهای ایران وتشکیل گروهکهای قومی تجزیه طلب در این مناطق، محدودیت زمینۀ فعالیتهاى کشاورزی و صنعتی و همچنین کمبود زیرساختهاى اقتصادی و عدم توسعه در استانهای مرزی، وضعیت نامتعادل و نابرابر اقتصادی و فرهنگی، فقدان نظام برنامهریزى و تصمیمگیرى هماهنگ و کارآمد در این خطه در سالهاى اخیر تبعات گوناگونی؛ از جمله رویآوری احتمالی به مبادلات غیررسمی، بخش وسیعی از اشتغال مالی را تأمین و قاچاق کالا و مواد مخدر و تردّدهای غیرمجاز و... را به دنبال داشته است.(میررضوی، 1393 :3) از سوی دیگر مخالفان جمهوري اسلامي ايران در منطقه غرب آسیا، نگران گسترش حوزه نفوذ اين كشور از مرزهاي غربي افغانستان تا درياي مديترانه هستند.( گلشنی،1393) امروزه در منطقه غرب آسیا به عنوان بیثباتترین و بحرانيترين منطقه جهان و یا کمربند شکننده، مجموعه عظیمی از تهدیدها، منازعات، تنشها، جنگ و بی ثباتی وجود دارد.(بیگرضایی، 1395) و نظاميگری و خريد تسليحات به خصوص از سوی كشورهای حاشيه خليج فارس يكي از ويژگیهای برجسته اين منطقه است. بنابراين، منطقه مذكور در دهههای اخير همواره درگير در معمای امنيت بوده است. علاوه بر اين، حضور دولتهای خارجي به خصوص آمريكا بهعنوان قدرت مسلط در نظام بينالملل از ديگر مسائلي است كه اين منطقه با آن روبروست. افزايش تعداد پايگاههای نظامي در اطراف مرزهای ايران و در كشورهای همسايه را ميتوان در اين راستا ارزيابي نمود.(صالحی و همکارش،1395: 35) همچنین ايجاد پايگاههای نظامي با داشتن نيروها و تجهيزات نظامي به معنای عملي ساختن تهديدات در زمان مناسب است. (صالحی و همکارش،1395: 48) همچنین رخنه قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای بهویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی در کشور آذربایجان مهمترین تهدیدات علیه ایران را شکل داده است.(اعظمی و همکاران، 1393)بر این اساس احتمال اقدامات تنشآفرین در تمامی مرزهای کشور قابل تصور است. با توجه به تحول انقلابگونه در جنگهای آینده و تنوع در کنشگران جنگ و شیوههای جنگیدن آنها، ایجاد آمادگی در برخی مناطق نسبت به سایر مناطق برای جنگ آینده، ضرورت بیشتری مییابد. بنابراین مناطقی که تنوع بیشتری از کنشگران جنگ در آنها وجود دارد و شیوههای نوین و متنوع جنگیدن با توجه به نوع کنشگران احتمالی در آنها قابل تصور است و این موارد و وضعیت ژئوپلیتیک منطقه تعیین کننده میزان و نوع آمادگی مورد نیاز برای مقابله با جنگ احتمالی در منطقه است که در این تحقیق، این وضعیت مسالهخیزی منطقه تعریف می شود و مساله این تحقیق نیز، بررسی تحلیلی شکلگیری جنگزمینی احتمالی در مسالهخیزترین منطقه جمهوری اسلامی ایران در آینده میباشد که در این پویش تحلیلی، مساله خیزترین منطقه مرزی کشور، روندهای موجود برای ایجاد و شروع چنین جنگی و کنشگران کلیدی این جنگ احتمالی شناسایی و تعیین میشود.
اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
وضعیت محیط امنیت کشور، مبین وضعیتی معماگونه و مبهم و بیثبات در سرتاسر مرزهای کشور است به گونهای که نمیتوان بخشی از مرزهای کشور را به طور صریح و قطعی، امن فرض نمود. بهویژه اینکه چون تاکنون اولویتبندی میزان مسالهخیزی مرزهای کشور بهطور دقیق انجام نگرفته، معمولا سیستم دفاعی کشور تهدید محور بوده و صرفا به تهدیدات بالفعل و با قطعیت بالا واکنش نشان میدهد. در حالی که لازم است تا براساس میزان و شدت مسالهخیزی توزیع مناسبی از قابلیتهای دفاعی در مناطق مختلف مرزی صورت پذیرد. انجام این پژوهش میتواند برای ایجاد آمادگی دفاعی لازم درمساله خیزترین منطقه کشور، کمک نماید و از سویی نپرداختن به پژوهش حاضر، موجب بروز اشتباهات استراتژیک در استقرار درست سیستم دفاعی کشور خواهد شد.
سوالات تحقیق:
سوالهایی که این پژوهش در بررسی تحلیلی شکلگیری جنگ زمینی آینده در مساله خیزترین منطقه کشور، در صدد پاسخ به آن است عبارتاند از:
سوال اول: مساله خیزترین منطقه کشور برای شکلگیری یک جنگ زمینی در آینده کدام منطقه است؟
سوال دوم: مهمترین روندهای موجود برای شکلگیری جنگ زمینی احتمالی آینده در مساله خیزترین منطقه کشور کدامند؟
سوال سوم:کنشگران کلیدی جنگ زمینی احتمالی در مساله خیزترین منطقه کشور کدامند؟
پیشینه تحقیق:
محسن مراديان و همکارش در پژوهش خود با عنوان "آيندهپژوهي تهديدات نظامي آمريکا عليه جمهوری اسلامی ايران" مهمترين تهديدات و تواناييهاي نظامي آمريکا، براي مقابله با ج.ا.ا. در آينده را، فناوري ابر طيفي آمريکا، هواپيماهاي جاسوسي بدون خلبان، بهرهمندي آمريکا از پايگاههاي نظامي در کشورهاي منطقه، هواپيماهاي راهبردي، توانمندي ارتش آمريکا در به کارگيري سلاح هاي هوشمند، ناوهاي هواپيمابر و زيردرياييهاي هستهاي، استقرار ناوگان دريايي آمريکا در اقيانوس هند، درياي عمان و خليج فارس، هواپيماهاي شناسايي و رادارهاي پرنده، تهاجم نظامي آمريکا عليه کليه مراکز حساس نظامي و غيرنظامي ج.ا.ا.، موشکهاي کروز و بمبهاي هوشمند بیان نموده است.(مرادیان و همکارش، 1392)
دکترابراهیم متقی در مقاله با عنوان "گونه شناسی تهدیدهای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران" بیان نموده است: که بررسي تهديدهاي انجام شده عليه جمهوري اسلامي ايران نشان ميدهد تهديدها در مرحله اول ماهيت سختافزاري داشته و به تدريج با تغييرات ماهيتي، كاركردي و نشانهاي روبهرو شده است. تهديدهاي سخت افزاري به منظور مقابله با ساختار سياسي ايران انجام گرفته است. در مرحله دوم، تهديدهاي امنيت ملي ماهيت نرم افزاري دارد و معطوف فرسايش قدرت ملي ايران است. تبيين اين مقاله براساس رهيافت تاريخي ساختاري انجام گرفته است.(متقی،1389)
فرزاد رستمی در مقاله با عنوان "تحول در ماهیت جنگهای آینده؛ جمهوری اسلامی ایران؛ سناریوها، فرصتها و چالشها" بیان نموده است: مقوله تحول در ماهیت جنگهای آینده همواره یکی از مهمترین حوزههای مطالعاتی و پژوهشی کارشناسان و پژوهشگران حوزههای امنیتی بوده است. پیشرفتهای چشمگیر در فناوری اطلاعات و ارتباطات بر هدایت، تنظیم و کنترل جنگ افزارها و در نهایت نتایج جنگ تاثیرگذار بوده است. ورود به مباحث جنگها و منازعات آینده چه در عرصه نظر و چه عمل مستلزم اتخاذ استراتژی کلان و آیندهنگر است. در این تحقیق ضمن بررسی روندهای امنیتی جهان آینده به ویژه روندهای مربوط به جنگها بر اساس روش دلفی، به بررسی و شناخت سناریوهای محتمل در این حوزه و در نهایت احصاء چالشها و فرصتهای فراروی جمهوری اسلامی در باب جنگهای آینده پرداخته شده است.(رستمی،2017)
شهناز بازدار و همکارانش در تحقیق خود "بررسی و اولویتبندی عوامل واگرای اثرگذار در روابط ایران وکشورهای اسلامی پیرامونی" بیان نمودهاند که با نگاهی ژئوپلیتیکی به مسائل ایران و کشورهای اسلامی پیرامونی آن، مشخص میشود که هر اقدامی در ایران، به مثابه کانون مذهب شیعه، کشورهای اسلامی پیرامونی را که به حوزة نفوذ ایران تعلق دارند، متأثر میکند. فضای سرزمینی ایران خود به فراخور جغرافیا و تاریخ پیچیده آن، دربردارنده مسائل گوناگون ژئوپلیتیکی است که میتواند در روابط ایران با کشورهای پیرامونی، تأثیرگذار باشد .بررسی و مطالعه دقیق این مسائل، یکی از ضروریات جهت مناسبات پایدار و سازنده با همسایگان اسلامی است. تحقیق حاضر با اتخاذ یک رویکرد علمی بصورت ترکیبی، یعنی توصیفی - تحلیلی و پیمایشی و با بهرهگیری از مطالعات کتابخانهای و میدانی انجام شده و در نتایج حاصل از پژوهش حاضر، در مجموع 11عامل واگرا شناسایی شده و در اولویتبندی آنها در زمینه "تعارضات ایدئولوژیک" به عنوان مهمترین عامل واگرا بین ایران و کشورهای اسلامی پیرامونی در اولویت اول قرار گرفت.(بازدار و همکاران، 1395)
امالبنین چابکی در مقالهای با عنوان "چالشهای روابط ایران و جمهوری آذربایجان" بیان کرده که روابط ایران و جمهوری آذربایجان از زمان استقلال تا به امروز، با وجود زمینههای متعدد همکاری، با چالشهایی مواجه بوده است. این مقاله در صدد یافتن پاسخی برای این پرسش است که عامل اصلی به چالش کشیده شدن روابط تهران- باکو چیست؟ در این راستا با تبیین ادراکات تهران- باکو نسبت به یکدیگر در چارچوب رهیافت سازه انگاری، عوامل سیاسی- اقتصادی تأثیرگذار بر روابط دو کشور مورد بررسی قرار میگیرد.(چابکی،1389)
غلامعلی چگنیزاده در مقاله "تأثیر تحولات سوریه بر الگوی تعاملی میان ایران و ترکیه؛ الگوی مفهومی و نظری" بیان کرده که روابط دو کشور ایران و ترکیه، که دو کشور بزرگ غیرعرب خاورمیانه هستند، طی روند تاریخی خود فراز و نشیب بسیار داشته است. در هر منطقهای تحت تأثیر عوامل مختلف، میان کنشگران آن منطقه الگوهای تعاملی مختلفی مانند دوستی، رقابت و نیز دشمنی شکل میگیرد. نتایج این پژوهش حاکی از این است که اگر الگوی تعاملی طیفی است که یک سر آن دوستی، میانه آن رقابت و انتهای آن دشمنی میباشد، تحولات سوریه باعث شده است الگوی تعاملی ایران و ترکیه از دوستی- رقابت به رقابت- دشمنی متمایل شود. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شده و گردآوری اطلاعات نیز به روش کتابخانهای است.(چگنیزاده و همکاران،1392)
دكتر زهرا احمدىپور در مقالهای با عنوان "تبيين عوامل ناامني در جنوب شرق ايران" (1390) نشان میدهد كه عوامل داخلى و خارجى هر كدام به سهم خود در ايجاد ناامنى جنوب شرق ايران(سيستان و بلوچستان) مؤثر ميباشند؛ منتهي سهم عوامل خارجى بيش از عوامل داخلى است. (احمدی پور و همکاران، 1390)
براساس مباحث مطرح شده در تحقیق نوذر شفیعی و همکاران در سال 1393 با عنوان "تأثیر حضور آمریکا در افغانستان بر امنیت ملی جمهوري اسلامی ایران با تأکید بر واقعگرایی تهاجمی(2012-2001) "حادثه 11 سپتامبر 2001 باعث شد تا سیاست خارجی آمریکا از ابهام راهبردي دوران پس از جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروي خارج شده و با خلق دشمن جدید به نام "تروریسم"، زمینه را براي بهرهبرداري از این دشمن براي حل مشکلات خود در نظام بین الملل فراهم کند. آمریکا در حمله به افغانستان در وراي اهداف کوتاه مدت اعلامی خود که همان مبارزه با تروریسم و از بین بردن نیروهاي حامی تروریسم یعنی طالبان را عنوان کرد به دنبال اهداف بلند مدت و اعمالی بود که تثبیت هژمونی خود را پیگیري میکرد. با بررسی اهداف اعلامی و اعمالی آمریکا در افغانستان و سیاستهاي تهاجمی به کار گرفته شده توسط آمریکا در این کشور به این نکته پی میبریم که تاثیرگذاري آنها بر امنیت ملی جمهوري اسلامی ایران کاملا مشهود است و حوزههاي مختلف سیاسی، اقتصادي، نظامی و اجتماعی را شامل شده که هر یک از این حوزهها نیز زیرمجموعههاي متعددي را در برمیگیرد. به طور کلی، باید اشاره کرد که ارتباط مستقیم حضور آمریکا در افغانستان بر امنیت ملی جمهوري اسلامی ایران به دلیل همسایگی و دارا بودن مشترکات فرهنگی و سیاسی میان جمهوري اسلامی ایران و افغانستان میباشد. (نوذر شفیعی و همکاران، 1393)
جعفر حق پناه و همکارش در مقاله خود با عنوان "جمهوری اسلامی ایران و الگوهای امنیتی آسیای جنوب غربی" بیان میدارد که جمهوری اسلامی ایران در نسبت با بازيگران منطقهای در خرده نظام امنيتی شرق ايران از موقعيت برتری برخوردار است؛ اما با توجه به برخی محدوديتها و آسيبپذيریهای داخلی و نيز حضور و نفوذ قدرتهای فرامنطقهای و منطقهای رقيب و همگرايیهای ميان آنها عملاً اين برتری به موازنه تبديل میشود که در شکل دهی به الگوی امنيتی در اين منطقه اثر تعيين کنندهای دارد. ( حق پناه و همکارش، 1393)
مسعود محمد حسینی و همکارش در تحقیق خود با عنوان "سنجش تهدیدهای امنیتی در جنوب شرق ایران"، تهدیدهای امنیتی منطقه را بر اساس شکل گیری تهدید به ترتیب در سه سطح به شرح جدول زیر دسته بندی میکند: (محمد حسینی و همکار،1391)
جدول2- تهدیدهای امنیتی در جنوب شرق ایران
سطح تهدید | تاثیرگذارترین عوامل | مولفه |
بامنشا مرزی | 1-تردد اشرار و گروههای مسلح جهت فعالیتهای تروریستی در ایران 2-ورود و خروج غیرقانونی مبلغین با گرایشات سلفیگری | نظامی-امنیتی |
با منشا داخلی | رشد فزاینده جریانات مذهبی با تفکر سلفیگری و تشدید فعالیتهای تبلیغی | اجتماعی- فرهنگی |
با منشا خارجی | 1-حمایت کشورهای حوزه خلیج فارس(عربستان و امارات) از جریانات افراطی مذهبی 2-بی ثباتی سیاسی و ناآرامی در کشورهای افغانستان و پاکستان 3-حضور مستقیم آمریکا(اطلاعاتی و عملیاتی) در کشورهای همسایه جهت فشار به ایران | نظامی-امنیتی |
امیر هوشنگ میرکوشش و همکارش در مقاله با عنوان"تبیین ژئوپلیتیکی مناقشه قومی در بلوچستان پاکستان" نتیجه میگیرد که ناسیونالیسم بلوچ در پاکستان که خواستار یک خودمختاری و شکلگیری بلوچستان مستقل است منجر به این خواهدشد که بلوچستان پاکستان وارد فاز جدیدی از خشونت با ایجاد یک جنبش چریکی طولانی مدت خواهد شد و چشمانداز جنگ در بلوچستان تمام کشورهای همسایه را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد.(میرکوشش و همکارش، 1390)
مبانی نظری تحقیق
جمهوری اسلامی ایران
محیط امنیتى ایران به واسطه هویت انقلابى- ایدئولوژیکىاش و از جهت تاریخى، فرهنگى و قومى به سبب موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیکىاش محیطى آسیبپذیر و حساس بوده است. (فاضلینیا، 1385: ص.21) جمهوری اسلامی ایران از سه بعد «ژئوپلیتیک»، «انرژی» و «فرهنگی- ایدئولوژیک» ظرفیت و توانایی تأثیرگذاری بر نظام بینالمللی را دارد. از نظر ژئوپلیتیک، موقعیت جغرافیایی ایران به نحوی است که در همسایگی قدرتهای مهمی چون روسیه و حوزهی نفوذ امریکا (جنوب خلیج فارس) قرار دارد. قرار گرفتن در مناطقی که قدرتهای بزرگ، منافع حیاتی برای خود قائلاند، به طور طبیعی، جایگاه کشور را در تعامل میان قدرتهای بزرگ افزایش میدهد. از نظر اقتصادی شاهراههای بزرگ تجاری جهان در دریا و خشکی یا از ایران یا از نزدیکی ایران میگذرند و بر این اساس، ایران با پانزده کشور همسایه دارای مرز آبی و خاکی است، ضمن اینکه با برخوردای از بخش قابل توجهی از انرژی جهان، داشتن تسلط ژئوپلیتیکی بر بیش از نیمی از ذخایر انرژی دنیا در منطقهی خلیج فارس جایگاه مهم در میان کشورهای صادرکننده نفت (اپک) و نهایتاً، نقش بالقوه ایران در تأمین امنیت اقتصادی و انرژی به عنوان سوخت سیاست در جهان برجستگی خاصی دارد. به دلیل اهمیت و حساسیت این موقعیت ژئوپلیتیکی است که قدرتهای بزرگ، مانع تقویت و نقش آفرینی یک ایران ناهماهنگ با نظام بینالمللی میباشند. (ایزدی و خلفی، 1390: 47-48)
نظریهپردازان معروف در اندیشههای خود نقش بینظیر ایران را در تأثیرگذاری بر مسائل مختلف جهانی مطرح کردهاند. مکیندر، ایران را به دو بخش تقسیم میکند. از ارتفاعات البرز به سمت شمال را جزو هارتلند یا قلب زمین و از البرز به سمت جنوب را جزو هلال داخلی میداند. ماهان در نظریه قدرت دریایی، برای ایران موقعیت گذرگاهی قائل بود که در مسیر دسترسی قدرت بّری (زمینی) روسیه به اقیانوسهای جهان قرار دارد. ایران در نظریه اسپایکمن، بخش مهمی از ریملند است و به همین دلیل، موضوع رقابت دو قدرت بّری (زمینی) و بحری قرار گرفته است. کوهن، هر چند در نظریهی سیستمی خود از ایران به عنوان عنصری بیقرینه و کشوری بنیادگرا یاد میکند ولی در نظریهی ساختار ژئوپلیتیک جهان، ایران را بخش مهم منطقهی خرد شده خاورمیانه میداند که میتواند منشأ تحول باشد. از نظر هانتینگتن، ایران مرکز تمدن اسلامی است که اتحاد آن با تمدن کنفوسیوسی میتواند پایههای تمدن غرب را متزلزل سازد. مجتهدزاده، ایران را هارتلند جدیدی در ژئوپلیتیک پست مدرن تصور میکند و فولر از آن به عنوان قبله عالم یاد میکند. ایران در دیدگاه توال، سرچشمهی تحرک و پویایی جهان تشیع و جهان اسلام است. برژینسکی نیز با توجه دادن دولتمردان امریکا به واقعیتهای ایران، راهکارهای منطقی را به آنها پیشنهاد میدهد. از نظر اریک ریتر، ایران به عنوان یک عامل مهم تأثیرگذار در جهان اسلام و آسیای مرکزی باقی خواهد ماند. (احمدی و پارسایی، 1384: 295)
جنگ زمینی آینده
به گفته متخصصان جنگ زمینی، قطع نظر از دگرگونی های پدیدآمده در عرصه فناوری پیشرفته، هنوز این نیروهای زمینی هستند که باید به اهداف نظامی دست یابند. بیشتر مأموریت های نظامی که از پایان جنگ سرد برای ایالات متحده پیش آمده وابسته به نیروهای زمینی بهرهمند از پشتیبانی قدرت هوایی و دریایی بوده است. در بوسنی، کوزوو، افغانستان و عراق چنین بود، حتی در جریان نخستین جنگ خلیج فارس هم عراقیها ضربههای دقیق از راه دور را تحمل کردند و تسلیم نشدند مگر آن زمان که نیروهای زمینی ائتلاف در صحنه نبرد حاضر شدند. یکی از دگرگونیهای اصلی در این زمینه، گرایش به سمت جنگ ساحلی است. منطقه ساحل رزمگاه کاملی برای جنگ مشترک است زیرا انجام عملیات مؤثر در این محیط ایجاب میکند که نیروی دریایی با نیروی زمینی همکاری نزدیک داشته باشد.
گرچه نیروهای زمینی همچنان ضرورت دارند، ویژگیهایشان در حال تغییر است. پیشبینیناپذیر بودن تهدیدات در محیط امنیتی بین المللی امروز ایجاب میکند که نیروهای نظامی بتوانند در برابر هر وضعیتی به سرعت از خود واکنش نشان دهند. این نیز به نوبه خود وجود نیروهای زمینی کوچکتر، پویاتر و انعطافپذیرتری را ایجاب میکند که در عین حال از قدرت مرگبار چشمگیری برخوردار باشند. این اندیشه به معنی گذار از ارتشهای از پیش آرایش یافته دوران صنعتی که برای متوقف ساختن پیشروی شوروی در اروپا آموزش دیده و تجهیز شده بودند به ارتش قدرت نمای دوران اطلاعات است که می تواند در هر نقطه از جهان به عملیات بپردازد.
امروزه هر منطقه در حال تجربه تهدیدات جدیدی است و به اشکال جدیدی از امنیت نیاز دارد. این حاصل افراطگرایی شدید مذهبی و تروریسم بین المللی است. این نقش جدید کنشگران غیر دولتی و تاکید جدید روی جنگ نامتقارن نیاز به تفکر و تجدیدنظر درباره هر شکلی از همکاری و مشارکت در امنیت ملی است. ظهور کنشگران غیر دولتی و ارتباط بین رشد مشکلات شهری و نبردهای شهری دولتها را به تجدید نظر در نقش نیروی امنیت ملی وادار مینماید. همچنین باید اقداماتی فراتر از محدودیتهای انقلاب در امور نظامی انجام داد که میتوان به آن انقلاب در امور نظامی شهری اطلاق کرد.(کردسمن، 2015)
تهدیدات علیه ایران
ائتلاف سازی منطقه ای
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ائتلافهای منطقهای متعددی در مناطق ژئوپلیتیک پیرامونی ایران و به ویژه در شبه جزیره عربستان ایجاد شده است.(سیفی و همکارش، 1395) یکی از مؤلفههای موازنه همه جانبه، هم پیمانی کشورهای ائتلاف کننده با نیروهای خارجی است. یعنی اتحادسازی صرفا به سطح منطقهای محدود نمیشود و این کشورها برای حفظ خود به دنبال جذب متحدان خارجی نیز هستند. )فریدمن، 1394:2) در حوزه خلیج فارس نیز به علت تقارن منافع جهان غرب با کشورهای غیردمکراتیک منطقه، همکاری تنگاتنگی وجود دارد. این همکاری در دو عرصه سیاسی و نظامی قابل مشاهده است.(گلام، 2015: 2)
افراطی گری مذهبی؛ گروه های ضدّ شیعی و ضدّ ایرانی
افراطیگری، نوعی رفتار خشونت گرای هدفمند است که پشتوانه بسیار قوی هویتی و ایدئولوژیک دارد و مهمترین ویژگی آن صدمه زدن به دیگران است.(جمالی، 12:1390-11) افراطیگری مبتنی بر مذهب دستکاری شده است؛ افراطگراها قصد دارند با تسلط بر دولت ها، آموزهها و قوانین مورد نظر خود را در همه ارکان و شئون جامعه جاری کنند.(بورم، 2011 : 9)
بیشک، اصلیترین منبع تنش در روابط ایران و پاکستان، حول مسائل ایدئولوژیک و مذهبی است .
قدرتهای مداخلهگر
سیستم بینالملل، متشکل از نظمهای منطقهای است که در همه این مناطقِ قدرت یا قدرتهای مداخلهگر، بهنسبت حساسیت جایگاه و عدم انسجام ساختاری نظم منطقهای حضوردارد. باری بوزان، با بهکارگیری مکتب انگلیسی در سطح منطقهای، نهاد مدیریت قدرتهای بزرگ را به دو نوع "مدیریت قدرت بزرگ از سطح جهانی به سطح منطقهای" و "مدیریت قدرت بزرگ منطقهای در درون منطقه" تقسیم میکند؛ وی معتقد است که نوع اول مدیریت قدرتهای بزرگ، معلول دو عامل فشار خارجی و کشش تقاضای محلی است.(باری بوزان و همکارش،2009) کاتزنشتاین، معتقد است که پس از جنگ سرد و با افول "منطقهگرایی بسته"، شاهد "منطقهگرایی آمریکامحور" و ایجاد "مناطق پرمنفذ" هستیم که براساس آن "امپراتوری آمریکا بلبرینگی در وسط یک چرخ، با تعداد زیادی از سیمپرههای منطقهای است".(قاسمی و همکارش، 1395) بر این مبنا، قدرت مداخلهگر در شکلدهی سیستمهای کنترل نظم و فرایندهای منطقهای، نقشی تعیینکننده دارد. البته در این راستا انشقاق مذهبی، مهمترین حفره ساختاری و درگاه ورودی قدرت مداخلهگر برای بهرهگیری از گروههای ضدسیستمی در جهت طراحی و تحقق نظم مطلوب خود بودهاست. (قاسمی و همکارش، 1395)
روش شناسی تحقیق
این تحقیق با رویکرد کیفی انجام شده و از نظر نوع تحقیق کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی اکتشافی است و برای تحلیل دادهها از تحلیل محتوای کیفی استفاده گردیده است.
شیوه جمع آوری داده ها:
جمع آوری داده ها از طریق تشکیل نشست تخصصی با 11 گروه خبره حوزه جنگ و مصاحبه ساختیافته با آنها انجام شده است. این نشست تخصصی به این گونه بود که هر بار، یک سوال طرح میشد و هرگروه به سوالات، مکتوب جواب میدادند و سپس پاسخ هایشان برای همه جامعه آماری قرائت میشد و سپس سوال بعدی مطرح میگردید. و در نهایت پاسخها جمعآوری شدند. پس از پایان این نشست تخصصی، همین سوالات مجددا بهصورت پرسشنامه ساختیافته به هریک از اعضاء گروهها داده شد و از ایشان خواسته شد تا با درنظر گرفتن پاسخ سایرین، آخرین نظرات خویش را در پاسخ به سوالات بیان نمایند.
جامعه آماری:
جامعه آماری تحقیق شامل تمامی استادان حوزه جنگ زمینی بودند که شناخت کامل از تمامی مرزهای زمینی کشور داشتند.
روایی و پایایی(قابلیت اطمینان)
برای تعیین روایی و پایایی این تحقیق کیفی، از خبرگی خبرگان استفاده شد. پاسخ سوالات گروههای خبره در نشست تخصصی در اختیار همه افراد قرار گرفت و پس از آن مجددا از افراد خبره خواسته شد که پاسخ به سوالات را تکرار نمایند و همه خبرگان پاسخ های خویش را تایید نمودند. همچنین نتایج نهایی تحقیق، در اختیار ده نفر از خبرگان دیگر حوزه جنگ که در نشست تخصصی حضور نداشتند قرار داده شد و همه خبرگان نتایج تحقیق را تایید نمودند.
الف- نتایج گروههای خبرگی:
بر اساس نتایج نشست تخصصی و مصاحبه با شرکت کنندگان در نشست، تعداد 6 گروه از 11 گروه خبره، منطقه شرق و جنوب شرق کشور را به عنوان مسالهخیزترین و مستعدترین منطقه برای ایجاد مناقشه در آینده با توجه به روندهای موجود اعلام نمودند.
جدول3-نتایج نهایی تحلیل محتوای مصاحبه با گروههای نشست خبرگی
گروه | مسالهخیزترین منطقه برای ایجادجنگ زمینی | کنشگران کلیدی | علت انتخاب منطقه | روندهای اصلی |
1 | جنوب غرب ایران | عراق، آمریکا و هم پیمانان، عربستان و قومیتهای مشترک | 1- موقعیت کشور عراق در غرب کشور 2- عدم وجود فضای حیاتی کشور های عرب 3- حساسیت ها ی اقتصادی منطقه 4- موقعیت سرزمینی جنوب غرب 5- وجود منابع طبیعی و انرژی های فسیلی 6- محل برخورد حوزه ژئوپلیتیکی ایران و عربستان | حساسیت های جهانی به امنیت انرژی |
2 | شرق وجنوب شرق | ائتلاف تروریستها، مداخلات خارجی | 1- واگرایی قومیتهای منطقه و وجود بستر مداخلات خارجی در پاکستان 2- افزایش فعلیت گروه های تروریستی 3- چالش ژئو پلیتیک 4- چالش امنیتی 5- دامن زدن به اختلافات دین و مذهبی 6- تناوب و شدت میزان تهدید ها | شکل گیری مجدد گروههای دارای هویت جعلی در افغانستان و قومیت گرایی مفرط |
3 | شمال غرب
| تروریستها، گروه های معاند کرد، رژیم صهیونیستی، اقوام محلی داخلی، | 1- خطر گسترش تروریسم افراطی تکفیری از طریق مرزهای ترکیه به داخل ج ا ا 2- تحولات کردستان عراق و خطر قومیت گرایی کرد محور برای امنیت ملی ج ا ا 3- حضور مستمر و مداوم عوامل رژیم صهیونیستی در کشور های آذر بایجان و ارمنستان و تهدید ناشی از آن برای امنیت ملی ج ا ا 4- شیوع تفکر پان ترکیسم در آذر بایجان های شرقی و غربی 5- به طور کلی تنوع قومیتی و اشتراک با کشور های همجوار و اختلافات شیعه و سنی 6- وجود پتانسیل واگرایی با محوریت اقوام کرد در سه کشور ایران و عراق 7- الگوی جدایی اقلیم کردستان عراق 8- فعالیت های گروه های کرد مانند، کومله ، دموکرات،پژواک در ایران 9- تحریک های عوامل خارجی و آموزش و پشتیبانی این عوامل بیگانه و ترغیب به جدایی طلبی 10- زبان و مذهب مشترک به عنوان فاکتور هم گرایی ساز اقوام کرد سه کشور
| شکل گیری مجدد گروههای دارای هویت جعلی در افغانستان و قومیت گرایی مفرط |
4 | جنوب غرب | عراق، نیروهای تکفیری، قومیتهای مرزی مشترک عربی و کرد، عربستان | 1- قبلا این منطقه چندین مرحله شاهد درگیری بین ایران و دولت عراق بوده است 2- وجود قومیت ها و مذاهب مختلف در منطقه 3- حضور نیروهای تکفیری در کشور عراق 4- اختلافات مرزی بر طرف نشده بین کشور ایران و عراق و به خصوص حوزه آب خیز و تقسیم آب | شکل گیری مجدد گروههای دارای هویت جعلی در افغانستان و قومیت گرایی مفرط و آب |
5 | غرب | عراق، قومیت مشترک، تروریستها، ترکیه، | 1- از هفت منطقه پدافندی کشور 4 منطقه پدافندی در این ناحیه است 2- نزدیکترین و سهل الوصول ترین راه نفوذ به داخل کشور و رسیدن به مرکز بعد از سقوط مواضع پدافندی 3- به علت همسایگی با کشور عراق این ناحیه همواره مورد تهاجم کشور عراق و سایر کشور های دارای منافع مشترک علیه جمهوری اسلامی ایران 4- به علت همسایگی با اقلیم کردستان عراق و مجاورت با همسایگی کردستان ایران منطقه نبرد با توجه اختلاف قومیتی مناسبی است 5- در چند سال اخیر به علت نفوذ داعش در استان دیاله عراق نیرو های مهاجم در فاصله 40 کیلومتری از مرز قرار می گیرد 6- برجسته بودن تعصبات پان ترکیسم پان عربیسم و کرد در این منطقه که آبستن حوادث خواهد بود 7- نقش منافع آبی بین ایران و عراق و حوزه برداشت آب از این منطقه 8- چالش دولت عراق و محدودیت ژئوپولیتیکی این کشور در دریا | اختلافات تاریخی و شکل گیری مجدد گروههای دارای هویت جعلی در افغانستان و قومیت گرایی مفرط |
6 | شرق و جنوب شرق | رژیم صهیونیستی، گروههای معاند ج ا ایران و وهابیت و سلفیت، ائتلاف عربی
| 1- عدم توسعه در زمینه های متعدد و متنوع اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی 2- سرمایه گذاری گسترده رژیم صهیونیستی، گروههای معاند ج ا ایران و وهابیت و سلفیت 3- نزدیکی به کشورهای بحران خیز پاکستان و افغانستان و کشورهای عربی تحت لوای عربستان 4- تراکم کم جمعیت در منطقه 5- نزدیکی به آبهای آزاد | شکل گیری مجدد گروههای دارای هویت جعلی در افغانستان و شمال پاکستان و افزایش بیاعتمادی به دولت مرکزی |
7 | ساحل جنوب کشور
| امارات، کشرهای عربی، کشورهای غربی، | 1- ادعای کشور امارات عربی متحده بر جزایر سه گانه ایرانی 2- حمایت اغلب کشور های عربی حوزه خلیج فارس از امارات 3- تحریک اقوام و جریانات هم سو با اعراب حمایت کشور های غربی 4- خرید های گسترده تسلیحاتی کشور امارات 5- مشکلات زیست محیطی موجود در منطقه 6- حضور سیاسیون غربی در برخی کشور های عربی و ایجاد تحریک 7- وجود آب های ساحلی سهولت دسترسی به مناطق مرزی
| تحریکات کشورهای مداخله گر |
8 | شرق، جنوب شرق سواحل مکران | نیروهای فرامنطقه ای، مردم بومی، گروهکهای تارشگری، عربستان، رژیم صهیونیستی، پاکستان | 1- وجود محل های بکر و دست نخورده و ورود نیرو های فرا منطقه ای بدلیل وجود زیر ساختهای اقتصادی سیاسی و ... 2- انطباق با سواحل دریا و خشکی
| شکلگیری چنین جنگی پررنگتر شدن حضور قدرتهای مداخلهگر و فرامنطقهای |
9 | شرق، جنوب شرق و سواحل مکران:
| عربستان، گروههای تروریستی، کشورهای معاند | 1- دسترسی به آبهای آزاد و سواحل مناسب جهت عملیات 2- مستعد بودن منطقه جهت بروز تنش به علت عدم توسعه پدافند داخلی 3- عدم وجود مراکز نظامی مهم به مقدار کافی 4- عدم وجود عوارض و موانع طبیعی و مصنوعی مهم 5- فعالیتهای تبلیغی بعضی از کشورهای منطقه با تشکیل مدارس وهابیت
| تشدید بی توجهی و غفلت حاکمیت به جمیع مسایل فرهنگی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی |
10 | شرق و جنوب شرق
| مردم محلی، کشورهای منطقه،پاکستان، وهابیت و سلفی گری | 1- عدم توسعه ی همه جانبه در منطقه و نبود فرصتهای شغلی مناسب برای افراد بومی در مناطق مرزی 2- کمبود بازارچههای مرزی و مبادلات اقتصادی در مناطق مرزی 3- عدم وجود راه های مناسب جادهای در مناطق مرزی 4- راه داشتن به آبهای آزاد و مرزهای آبی و نیز مرز خشکی با کشور پاکستان و همچنین عدم وجود نا همواریها و ارتفاعات و وجود سرزمینهای هموار و پست برای عملیاتهای زمینی وجود محورهای مواصلاتی متعدد موجب می شود که زمین منطقه از نظر جنبههای تاکتیکی آسیب پذیر باشد. | تشدید بی توجهی و غفلت حاکمیت به جمیع مسایل فرهنگی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی |
11 | منطقه جنوب شرق
| قبایل مسلح محلی، نیروهای فرامنطقهای، وهابیت و عناصر تکفیری | 1- انطباق مرز دریایی و خشکی و وسعت جغرافیایی 2- دارا بودن سواحل مناسب و طولانی 3- تنوع قومیتی و بافت جمعیتی و مذاهب مختلف و وهابیت و عناصر تکفیری 4- سواحل مناسب برای اجرای عملیات ابی خاکی 5- منطقه مناسب جهت عملیات زیر سطحی 6- قدرت مانور یگان های شناور در این منطقه 7- نزدیکی به اقیانوس هند 8- مسلح کردن قبایل و طوایف منطقه داخلی | واگرایی قومیتی و مذهبی، تشدید غفلت یا اشتباه راهبردی حاکمیت نسبت به تناسب سیستم دفاعی منطقه |
همچنین کنشگران کلیدی جنگ زمینی احتمالی در این منطقه براساس تحلیل محتوای نتایج نشست تخصصی و مصاحبههای انجام شده به شرح زیر میباشد:
1- ایالات متحده آمریکا
طبق مندرجات راهبرد نظامی اخیر در سند راهبردی آمریکا در حوزه نظامی با عنوان «استراتژی نظامی ملی 2015» نیروهای آمریکایی، آمادگی مقابله با طیف منازعات ترکیبی که از همافزایی کنشگران دولتی و غیردولتی در عرصه منازعات بینالمللی حاصل میشود را احراز و حفظ میکنند. همچنین در گزارش اندیشکده مرکز امنیت نوین آمریکا در خصوص آینده راهبرد مداخلات نظامی آمریکا در جهان در سال ۲۰۱۳ آمده است:
الف) ارسال نیروهای زمینی وسیع به خارج از کشور مشکل است لذا برای مقابله با چالشهای بزرگتر فضای امنیتی امروزی نیاز به انجام کارهای بیشتر با امکانات و منابع کمتر توسط تیمهای کوچک که در منطقه باقی خواهند ماند، است.
ب)با محدودیت منابع، و چالشهای امنیتی زیاد آمریکا یک رویکرد «مداخله نظامی مقیاس کوچک» در مداخلات نظامی و تعاملی، به سرعت به بخشی از راهبرد اصلی آمریکا در کنار راهبردهای سنتی تبدیل میشود.
2- رژیم صهیونیستی
در دکترین نظامی رژیم صهیونیستی تاکید بر سیستمهای تکنولوژی پیشرفته موشکهای فضا پایه و ماهوارههای برای دریافت هشدار اولیه قابل اعتماد و دادهها اطلاعاتی در زمان واقعی است. آنها معتقدند که باید از تعیین مکان جنگیدن از سوی دشمن جلوگیری کرد و به دلیل وسعت کم سزمینی بر آن است که هر جنگی را به خاک دشمن بکشاند. بر اساس سناریوهای در نظر گرفته شده برای جنگ، ساختار نیروی نظامی رژیم صهیونیستی دچار تحولی شامل ایجاد یک فرماندهی استراتژی با قابلیتهای هوایی و دریایی شده است که دارای شالوده اطلاعاتی با ابزارهای استراق سمع و سیستمهای شنود، جنگ اطلاعاتی و جاسوسی رایانهای است. روش جنگیدن نیز به سمت ضربات پیشگیرانه و تهاجم پیشدستانه به مراکز نظامی و تخریب زیرساختهای صنعتی و اقتصادی و ارتباطی خواهد بود.
3- ناتو
رفتار ناتو نسبت به ایران از مولفههای روابط ایران و آمریکا، روابط چالشی روسیه و جایگاه منطقهای و بین المللی ایران متاثر است. استراتژی ناتو در مقابل ایران بعد از جنگ سرد عمدتا تلاش در جهت دشمنسازی از ایران و حضور در حوزههای نفوذ استراتژیک ایران در جهت مهار استراتژیک این بازیگر مهم بوده است. برخی از اقدامات ناتو پیرامون ایران به شرح زیر میباشد:
- اتحاد استراتژیک با ترکیه
- فرماندهی عملیات ایساف در افغانستان با مدل مداخلهگرایانه مبتنی بر نظامیگری
- همکاری استراتژیک با پاکستان
- داشتن برنامههای مشارکتی با کشورهای پیرامون ایران
4- عربستان و ائتلاف عربی:
عربستان، در همگرایی با پاکستان و واگرایی کامل با ایران است. ریشه اصلی منازعات ایران و عربستان را باید در رقابت کسب قدرت منطقهای با بهانه مسائل مذهبی جستجو کرد؛ به طوری که عربستان دارای بیشترین نقش در تجهیز و سازماندهی مدرسههای مذهبی در پاکستان، و گروههای ضدّ شیعی این کشور است. عربستان به دنبال کسب رهبری یک ائتلاف عربی علیه ایران است.
5- طالبان
در"تفکر طالبانیسم" که شیوه به روزشده جریان فکری ابن تیمیه و پیروان اوست، ضدّیت با شیعه بارز و مشخص است. ملامحمد عمر رهبر طالبان اعلام کرد: "شیعیان چیزی بین کفار و مسلمانان هستند. به ادعای طالبان، شیعیان بدعت گذارانی هستند که می توان آنان را برای عقاید مذهبی شان آزار و اذیت کرد"، این رویکرد ایران را به عنوان بزرگترین کشور شیعی جهان به چالش می خواند.
6- سپاه صحابه و لشکر جهنگوی
سپاه صحابه در هر چهار ایالت پاکستان رسوخ کرده و به عنوان یکی از قویترین گروههای افراطی پاکستان شناخته میشود. این سپاه، شیعیان را مسلمان نمیداند و به عنوان واکنشی در قبال انقلاب شیعی ایران تأسیس شده است.
7- گروههای تروریستی شرق ایران
به نظر میآید سازمان اطلاعات نظامی پاکستان برای خنثی کردن تفکر قومی جدایی طلب در ایالت بلوچستان به تقویت نیروهای رادیکال اسلامی روی آورده است. شاهد این ماجرا ظهور گروهکهای تروریستی زیاد در منطقه شرق و جنوب شرق ایران به شرح زیر است:
جندالشيطان(جندالله)، جيش الظلم(جيش العدل)، جيش النصر، الفرقان، حزب جدايي طلب بلوچستان-پاكستان و ايران، حركت انصار، فدائيان خلفاي راشدين، جيش السلام، جيش الحكم، لشكر خراسان، انصارالفرقان.
8- رادیکالیسم قومی و وهابیت:
نفوذ وهابیت عربستان و پاکستان بر مناطق مرزی ایران در سالهای اخیر گسترش یافته است؛ به طوری که دانشگاه های مذهبی و غیرمذهبی عربستان سالانه تعداد درخور توجهی بورسیه در اختیار دانشجویان ایران میگذارد. همین مسأله در مورد پاکستان نیز صدق میکند.
9- منافقین
اسناد موثق و بجا مانده از دهه شصت نشان میدهد که عملیاتهای سازمان در بلوچستان و نوار مرزی ایران و پاکستان در مشارکت کامل با اسلاف جیشالعدل و ریگی انجام میگرفت. اما فعال شدن مجدد این گروه تحت عنوان”فرزندان دلیر مردم ایران” در بلوچستان رنگ و بوی دیگری دارد.
10- القاعده
القاعده نقطه عطفی در تحولات اسلامگرای رادیکال محسوب میشود. ریشه ایدئولوژیک القاعده به تفکرهای سلفی تکفیری که مبدع آن وهابیت بود، بازمیگردد. هرچند القاعده اکنون ضعیف شده است، ولی همچنان به عنوان یک گروه تروریستی وجود دارد.
11- داعش و شکلهای جدید گروههای تروریستی
داعش قدرتمندترین تبلور از سازمان تروریستی است که تحت نام شاخه القاعده در عراق و پس از حمله سال ۲۰۰۳ آمریکا به عراق شکل گرفت و پس از گسترش در شامات و سایر کشورها، هم اکنون به یک گروه تروریستی بدون مرکز، تبدیل شده و احتمال ظهورش در شکلهای نوین و در هرجایی قابل تصور است.
در نگاه برخی کنشگران منطقهای مانند عربستان، سرزمین پاکستان و افغانستان سرزمینی ایده آل برای تحریک و رشد داعش علیه قدرت منطقهای ایران و همچنین رقیبی قدرتمند در مقابل طالبان به شمار میرود.
12- گروههای استقلال طلب بلوچستان پاکستان
ناسیونالیسم بلوچ در پاکستان که خواستار یک خودمختاری و شکلگیری بلوچستان مستقل است منجر به این خواهد شد که بلوچستان پاکستان وارد فاز جدیدی از خشونت با ایجاد یک جنبش چریکی طولانی مدت شود و چشم انداز جنگ در بلوچستان تمام کشورهای همسایه را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد.
نتیجه گیری:
این تحقیق، شکلگیری جنگ زمینی احتمالی علیه ایران را در مساله خیزترین منطقه مرزی ایران در آینده با یک رویکرد تحلیلی مورد بررسی قرار داده و به دنبال پاسخ به سه سوال اساسی زیر بوده است:
سوال اول: مساله خیزترین منطقه جمهوری اسلامی ایران برای شکل گیری یک جنگ زمینی در آینده کدام منطقه است؟
پاسخ:
نتایج نشست تخصصی، مصاحبههای انجام شده، روندهای موجود و اتفاقاتی که در منطقه غرب آسیا در حال انجام است حاکی از این است که مستعدترین منطقه کشور برای شکلگیری مناقشه و جنگ، منطقه شرق و جنوب شرق ایران است. این منطقه برای اینکه صحنه درگیری کنشگران منطقهای و فرامنطقهای بهویژه با موضوع و بهانه مناقشات قومی، قبیلهای و مذهبی باشد از وضعیت بسیار مستعدی برخوردار است و اگر همسایگان شرقی جمهوری اسلامی ایران یعنی پاکستان و افغانستان نتوانند همکاری مناسبی برای ایجاد امنیت پایدار در منطقه داشته باشند، این منطقه آبستن جنگهای خونین در آینده نه چندان دور خواهد شد.
سوال دوم: مهمترین روندهای موجود برای شکلگیری جنگ زمینی احتمالی آینده در منطقه کدامند؟
پاسخ:
روندهای موجود برای شکلگیری چنین جنگی پررنگتر شدن حضور قدرتهای مداخله گر شامل آمریکا و ناتو، تشدید تحرکات عربستان در بلوچستان پاکستان و ایران، شکلگیری مجدد گروههای دارای هویت جعلی در افغانستان و شمال پاکستان و افزایش بیاعتمادی به دولت مرکزی و قومیتگرایی مفرط در استانهای مرزی ایران در منطقه اعلام میشوند.
سوال سوم:کنشگران کلیدی جنگ زمینی احتمالی در منطقه کدامند؟
پاسخ:
باتوجه به اهداف چندگانهای که اشاره شد و نتایج تحقیق علاوه بر جمهوری اسلامی ایران کنشگران کلیدی شامل نیروهای فرامنطقهای آمریکا، ناتو و رژیم صهیونیستی و عربستان، داعش و شکلهای جدید گروههای دارای هویت جعلی، منافقین و گروههای استقلال طلب بلوچستان پاکستان و طالبان، تروریستهای محلی و رادیکالیسم قومی و وهابیت خواهند بود. لذا میتوان جنگ آینده را ملغمهای از جنگ نیابتی و جنگ مستقیم در منطقه دانست.
پیشنهادات:
با عنایت به نتایج تحقیق حاضر لازم است تحقیقات وسیعی در حوزه های زیر صورت پذیرد:
1- شناسای نقاط قوت و ضعف مرزهای شرقی و جنوب شرقی کشور و راههای نقویت نقاط ضعف
2- شناسایی موقعیت و قابلیتهای کنشگران جنگ زمینی احتمالی آینده علیه ایران
3- شناسایی قابلیتهای مورد نیاز برای تقویت قدرت بازدارندگی و توان مقابله با کنشگران جنگ زمینی احتمالی آینده علیه ایران
4- شناسایی راهبردهای ایجاد واگرایی بین کنشگران منطقه جهت جلوگیری از ایجاد جنگزمینی احتمالی در آینده
منابع
احمدي، حسن,دادجو، روزبه (1391). توسعه پايدار مناطق مرزي؛ راهبرد اساسي حفظ امنيت مرزها، همايش ملي شهرهاي مرزي و امنيت، چالش ها و رهيافت ها، دانشگاه گيلان.
احمدی، سیدعباس(1384). جایگاه ایران در نظریهای ژئوپلیتیک، تهران: اولین کنگره انجمن ژئوپلیتیک ایران، صص297-277
احمدى پور، زهرا، حيدرى موصلو، طهمورث، ميرجلالى، اكبر (1390). " تبيين عوامل ناامني در جنوب شرق ايران"، فصلنامه مطالعات امنيت اجتماعى
اعظمی, هادی ، سلطانی, محسن ، حجی پناه, نرگس(1393). "بررسی و شناخت تهدیدات مرزی ایران (نمونه موردی: مرز مشترک با جمهوری آذربایجان)"، همایش مرز نشینی، توسعه پایدار و فرصت های سرمایه گذاری، پارس آباد.
ایزدی، جهانبخش(1390). راهبردهای تحقق تعامل موثر و سازنده ایران در نظام بینالملل، تهران: فصلنامه رهنامه سیاستگذاری، سال دوم، شماره سوم، صص. 43 - 67 .
ايمان، محمدتقي. نوشادي، محمودرضا (1390). "تحليل محتواي كيفي". پژوهش. سال سوم، شماره دوم، پاييز و زمستان، صفحه 15 ـ 44
بازدار، شهناز، پیشگاهی فرد، زهرا ، فرجی راد، عبدالرضا (1395). فصلنامه پژوهشهای سیاسی جهان اسلام، سال ششم، شماره دوم، صص 177-151
بیگرضایی, مجید, حیدری فر, محمد رئوف (1395). ژئوپلیتیک و بازیگری قدرتهای جهانی و منطقهای در غرب آسیا. مطالعات بیداری اسلامی, 5(9), 66-84.
جمالی، جواد(1390)." افراطی گری در پاکستان ". تهران: انتشارات اندیشه سازان نور.
چابکی, ام البنین (1389). چالش های روابط ایران و جمهوری آذربایجان. مطالعات اوراسیای مرکزی, 3(2)
چگنی زاده، غلامعلی، تاجیک، هادی ، نبوی، سید مهدی (1392).تأثیر تحولات سوریه بر الگوی تعاملی میان ایران و ترکیه؛ الگوی مفهومی و نظری، آفاق امنیت، سال ششم، شماره بیستم
حق پناه، جعفر، بیدالله خانی، آرش (1393)، "جمهوری اسلامی ایران و الگوهای امنیتی آسیای جنوب غربی".
حیدری، محمد و انعامی علمداری، سهراب (1391). "ژئوپلتیک مرز و الگوی مدیریت و کنترل مرزهای شرقی". فصلنامه ژئوپلتیک، سال هشتم، ش سوم، پاییز.
رستمی, فرزاد(2017). تحول در ماهیت جنگهای آینده؛ جمهوری اسلامی ایران؛ سناریوها، فرصتها و چالشها. مجله سیاست دفاعی,(97) 25 145 - 190.
سیفی، عبدالمجید، پورحسن، ناصر(1395)."موازنه همه جانبه و ائتلاف سازی عربستان سعودی در قبال جمهوری اسلامی ایران"، فصلنامه تحقیقات سیاسی بین المللی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرضا، شماره 26، ص 110-85
شفیعی، نوذر، عطائی، صدیف، پهلوانی، مهرداد (1392)".تأثیر حضور آمریکا در افغانستان بر امنیت ملی جمهوري اسلامی ایران با تأکید بر واقع گرایی تهاجمی(2012-2001) " ، فصلنامه آسیاي مرکزي و قفقاز، شماره 81 .
صالحی، سید جواد، فرح بخش، عباس (1395). پایگاهسازی نظامی در غرب آسیا (خاورمیانه) و بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران. مجله سیاست دفاعی, 24(96).
فاضلی نیا، نفیسه(1385)، ژئوپلیتیک شیعه و مسئله امنیت ملی ایران، فصلنامه شیعه شناسی، ، شماره 13، ص 21 - 36 .
فریدمن، جورج (1394). ایران، عربستان و توازن قدرت در خاورمیانه، ترجمه مؤسسه راهبردی اشراف، قابل دسترسی در: http://www.eshraf.ir/4480
قاسمی، فرهاد، عین الهی معصوم، بهرام (1395)، شکل گیری گروه های ضدسیستمی در شبکه ژئوپلتیک جهان اسلام دوره 4، شماره 8، صفحه 1-42
گلشنی, علیرضا, سهرابی, حمیدرضا (1393). نقش جمهوری اسلامی ایران در قیف ژئوپولیتیک غرب آسیا. فصلنامه علمی پژوهشی تحقیقات سیاسی بین المللی, 6(18), 81-117.
مراديان، محسن، صادقي گوغري، سعيد (1392). آينده پژوهي تهديدات نظامي آمريکا عليه ج.ا.ايران، امنيت پژوهي، دوره12, شماره 43 ; صص 171 - 145 .
متقی، ابراهیم (1389). گونه شناسی تهدیدهای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، آفاق امنیت، سال سوم ، شماره هشتم، صص 28-5
محمد حسینی، مسعود، علی پور، عباس(1391) سنجش تهدیدهای امنیتی در جنوب شرق ایران، مجله سیاست دفاعی، سال بیستم شماره 78 بهار 1391.
میررضوی، فیروزه.(1393). " ریشه تنش های مکرر میان ایران و پاکستان ". موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات ابرار معاصر تهران. میرکوشش، امیرهوشنگ، مظاهری، محمدمهدی(1391)، تبیین ژئوپلیتیکی مناقشه قومی در بلوچستان پاکستان، فصلنامه پژوهش های راهبردی سیاست سال اول، شماره 4، صفحات 182-161
Borum, Randy .(2011). “Radicalization into Violent Extremism I: a Review of Social science Theories”, Journal of Strategic Security, volume 4, issue 4, pp. 7-36.
Buzan, Barry, & Ana G. Pelaez (2009), International Society and the Middle East: English School Theory at the Regional Level, New York: Palgrave Macmillan.
Cordesman, Anthony H.(2015), “21st Century Conflict: From “Revolution in Military Affairs” (RMA) to “Revolution in Civil-Military Affairs” (RCMA).
Gulm, Julie (2015), Saudi Arabia's Youth Unemployment Problem among King Salman's Many New Challenges.