ارائه مدل بانکداری کارآفرینانه در بانک سپه با رویکرد داده بنیاد
الموضوعات :سمیرا نظیفی 1 , روح الله سمیعی 2 , سامره شجاعی 3 , محمودرضا مستقیمی 4
1 - بانک سپه .دایره اعتبارات
2 - استاد یار گروه مدیریت دانشگاه ازاد اسلامی واحد علی اباد کتول
3 - استاد یار دانشگاه ازاد اسلامی واحد علی اباد کتول
4 - استادیار دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علی آباد کتول، ایران
الکلمات المفتاحية: رویکرد داده بنیاد, بانک سپه, بانکداری کارآفرینانه,
ملخص المقالة :
پژوهش حاضر با توجه به رشد سریع فعالیتهای بانکداری در فضای کسبوکار کشور و در راستای کمک به موفقیت بیشتر این نوع فعالیتها در صنعت بانکداری انجامشده است. هدف نهایی پژوهش، ارائه مدلی برای بانکداری کارآفرینانه با توجه به ساختار بانکداری کشورمان است تا از این راه بتواند نیازهای رو به رشد در زمینه بانکداری را پوشش دهد. در این پژوهش، برای دستیابی به مدل بانکداری کارآفرینانه از روش کیفی تئوری داده بنیاد استفادهشده است که مبنای اصلی جمعآوری اطلاعات در این روش، انجام مصاحبههای نیمه ساختاریافته با افراد آگاه و متخصصان در حیطه موضوعی موردنظر است. نمونهگیری مورد استفاده در این مقاله، نمونهگیری نظری بوده است. پس از انجام مصاحبهها و جمعآوری اطلاعات، کدهای بهدستآمده در بخشهای مختلف، تجزیهوتحلیل شده و پس از انجام مراحل سهگانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی مدل نهایی توسط محققان این مقاله بهدستآمده است. مدل نهایی از مجموع مقوله محوری، شرایط علّی، شرایط مداخلهگر، راهبردها و در نهایت، پیامدها و نتایج حاصل از بانکداری کارآفرینانه تشکیلشده است. هرکدام از این شرایط و عوامل تشکیلدهنده مدل دارای متغیرها و مقولههایی هستند که توجه به آنها تحقق هدف نهایی بانکداری کارآفرینانه را موجب میشود.
_||_
ارائه مدل بانکداری کارآفرینانه در بانک سپه با رویکرد نظریه داده بنیاد
چکیده
مطالعه گرایشهای کارآفرینانه از دهههای گذشته به علت اهمیت کارآفرینی در توسعه اقتصادی کشورها، تا کنون همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است.
پژوهش حاضر با توجه به رشد سریع فعالیتهای بانکداری در فضای کسبوکار کشور و در راستای کمک به موفقیت بیشتر این نوع فعالیتها در صنعت بانکداری انجامشده است. هدف نهایی پژوهش، ارائه مدلی برای بانکداری کارآفرینانه با توجه به ساختار بانکداری کشورمان است تا از این راه بتواند نیازهای رو به رشد در زمینه بانکداری را پوشش دهد. در این پژوهش، برای دستیابی به مدل بانکداری کارآفرینانه از روش کیفی تئوری داده بنیاد استفادهشده است که مبنای اصلی جمعآوری اطلاعات در این روش، انجام مصاحبههای نیمه ساختاریافته با افراد آگاه و متخصصان در حیطه موضوعی موردنظر است. نمونهگیری مورد استفاده در این مقاله، نمونهگیری نظری بوده است. پس از انجام مصاحبهها و جمعآوری اطلاعات، کدهای بهدستآمده در بخشهای مختلف، تجزیهوتحلیل شده و پس از انجام مراحل سهگانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی مدل نهایی توسط محققان این مقاله بهدستآمده است. مدل نهایی از مجموع مقوله محوری، شرایط علّی، شرایط مداخلهگر، راهبردها و در نهایت، پیامدها و نتایج حاصل از بانکداری کارآفرینانه تشکیلشده است. هرکدام از این شرایط و عوامل تشکیلدهنده مدل دارای متغیرها و مقولههایی هستند که توجه به آنها تحقق هدف نهایی بانکداری کارآفرینانه را موجب میشود.
واژگان کلیدی
بانکداری کارآفرینانه ؛رویکرد داده بنیاد؛ بانک سپهبانکداری کارآفرینانه، کسبوکار، تئوری داده بنیاد
مقدمه
در دنیای در حال تحول، کامیابی برای جوامع و سازمانهایی است که بین منابع کمیاب و قابلیتهای مدیریتی و کارآفرینی منابع انسانی خود، رابطه معناداری برقرار سازند. بهعبارتدیگر، جامعه و سازمانی میتواند در مسیر توسعه، حرکت روبهجلو و با شتابی داشته باشد که با ایجاد بسترهای لازم، منابع انسانی خود را به دانش و مهارت کارآفرینی مولد، تجهیز کند تا آنها با استفاده از این توانمندی ارزشمند، سایر منابع جامعه و سازمان را بهسوی ایجاد ارزش و حصول رشد و گسترش، مدیریت و هدایت کنند Urbano & Alvarez,2014)). امروزه به دليل اهميت و جايگاه نظام بانکداري در توسعه کشورها و همچنين اهميت روزافزون سه انقلاب "کارآفريني" "ديجيتال" و "اينترنت1 "نظام بانکي کشور ملزم به پذيرش و اعمال آن تغييرات در الگوهاي خدماترسانی خود ميباشد(Hill,2013). بانكداري، بخش مهمي از هر سيستم مالي است. شواهد نظري و تجربي بسياري وجود دارد كه نشان ميدهد يك بانك قوي نهتنها براي صنعت بانكداري، بلكه براي اقتصاد ملي نيز حائز اهميت است. بانكها، بخش مهمي از نظام مالي در ايران هستند و اين ويژگي نظام اقتصادي و مالي ايران است كه بر پايه نظام بانكي استوار گشته است (حسینی و سوری، 1386،ص 132). با توجه به اين جايگاه مهم، پاسخ به اين پرسش از اهميت بالايي برخوردار است كه چگونه بانكهاي فعال در يك كشور ميتوانند در مواجهه با فشارهاي رقابتي محيط دائماً در حال تغيير، خود را با انتظارات و الزامات جديد بهویژه در قلمرو صنعت بانكداري منطبق سازند. بسیاری از بانکهای دولتی جهت پیادهسازی اصل 44 قانون اساسی به باشگاه بانکهای خصوصی کشور پیوسته و برای حفظ و ارتقای سهم درصد منابع و مشتریان خود، اصول کارآفرینی را مدنظر قرار دادهاند (حجازی و حسینی مقدم،1393،ص214). امّا عدم آگاهی در مورد نحوه ایفای این نقش توسط بانکها و همچنین وجود ابهامات فراوان در خطمشی گذاری بانکها منجر به ناکارآمدی آنها در این حوزه گردیده است (Lee et al,2017). گرايش به کارآفريني چارچوب مفيدي را جهت فهم فرايندها و فعاليتهاي درون کارآفريني سازمان فراهم کرده و نوعي گرايش راهبردي را به سازمان القا ميکند (Zahra & Dess,2010). همچنین بانکداری کارآفرینانه شامل فرآيندها، اقدامات و تصميماتي ميباشد که منجر به ورود به کسبوکار جديد ميشود که با مجموعهای از ويژگيهاي شخصيتي، ارزشها، باورها و طرز تلقيهاي افراد مرتبط است و تأثیر زيادي بر افزايش انگيزش سازمان در فرآيند کارآفريني دارد (Lumpkin and dess,2013). از سوی دیگر بانک جهانی و مجمع جهانی اقتصاد گزارشهای سالانه در زمینه محيط کسبوکار منتشر و در این گزارشها بر بهبود محيط کسبوکار در جهت توسعه کارآفرینی اذعان دارند (World Bank,2013). در ایران، علیرغم گرایش بانکها و مؤسسات مالی به بانکداری کارآفرینانه، مطالعات بسیار محدودی بر روی این حوزه انجامشده و هیچ تلاشی بهمنظور ارائه یک مدل برای بانکداری کارآفرینانه انجامنشده است. بهعبارتدیگر، ابهامات زیادی در حوزه بانکداری کارآفرینانه در ایران وجود دارد. با توجه به پویایی و ماهیت تغییرپذیر نظام بانکی، ارائه مدلی با در نظرگیری این پویایی و تغییرپذیری، حائز اهمیت زیادی برای اتخاذ تصمیمات آینده در شرایط مبهم است. کاربرد عملی در حوزه کارآفرینی منجر بـه بهرهبرداری از منابع انسانی خواهد شد که با توجه به شرایط بیکاری در کشور بسیار ارزشمند است و این پژوهش میتواند مورد استفاده سازمانهای مختلفی که فرایندهای آنان نزدیک به بانکداری است قرار گیرد. لذا با توجه به اینکه تحقیق حاضر در جستجوی کشـف حقـایق و شناخت پدیدهها دارای نظریه پیشرو بوده جایگـاه بهتر آن را باید شناخت ابعاد اصلی در بانکداری کارآفرینی از یکسو و احصاء و شناسایی مؤلفههای هر بعد و تعیین شاخصهای تأثیرگذار هر بعد از سوی دیگر دانست و نکتـه تمیز دهنده دیگـر این تحقیق بومیسازی این مفاهیم در صنعت بانکداری است که نقش اساسی در حوزه اقتصاد کشور بازی مینماید. لذا با در نظرگیری موارد ذکرشده در خصوص اهمیت رویکرد کارآفرینانه بانکها و همچنین با توجّه به نقش بیبدیل بانکها در پویایی اقتصادی کشورها، پژوهش حاضر بر آن است تا با ارائه یک الگو برای بانکداری کارآفرینانه در ایران بتواند گام مهمی را در جهت ارتقاء بانکداری کارآفرینانه در کشور ایران بردارد؛ بنابراین سؤال اصلی تحقیق در این پژوهش این است که الگوی بانکداری کارآفرینانه دارای چه مشخصاتی میباشد؟
مباني نظري و پيشينه تحقيق
کارآفرینی
سازمانها در محیط پویاي رقابت جهانی امروز باوجود تغییرات سریع جهانی، جهت بقا و دستیابی به موفقیتهای رقابتی بهطور فزایندهاي به انجام فعالیتهای کارآفرینانه متعهد شدهاند (Covin & Kuratko,2008). امروزه کارآفرینی از طریق ایجاد فعالیتهای اشتغالزا، خلق نوآوري، گسترش خلاقیت و ایجاد محیط رقابتی نقشی محوري در توسعه اقتصادي ایفا میکند (عربیون و همکاران،1388،ص36). بهعنوان یک کشور درحالتوسعه، باید در زمینهي افزایش بهرهوري دستگاههاي دولتی و پویاتر کردن دولت توجه بیشتري صورت گیرد تا مسیر توسعه هموارتر گردد. امروزه کارآفرینی بهعنوان چارهي این مشکلات شناختهشده و مشاهدهشده است که سازمانهاي کارآفرین همواره رشد و پویایی بیشتر و کارایی بالاتري نسبت به سازمانهای سنتی داشتهاند (Adams,2001). کارآفرینی باعث مصرف بهینه و صحیح منابع، افزایش کارایی و کاهش هزینهي سازمانها جهت دستیابی به توسعه و پاسخگویی بهتر به مشکلات و نیازهاي جامعه میشود. در حقیقت اهمیت کارآفرینی فراتر از سطح سازمانی است زیرا انگیزههاي مرتبط با کارآفرینی به درون کلیه اجزاء جامعه نفوذ میکند (Santarelli & Vivarelli,2010). اگرچه در تحقیقات گوناگون براي کارآفرینی ابعاد زیادي مطرحشده است، اما تاکنون هیچ توافقی بین محققین براي قابلقبولترین تعریف یا رویکرد گرایش به بانکداری کارآفرینی وجود ندارد. درحالیکه منازعات حول این موضوع که چه چیزي کارآفرینی را تشکیل میدهد، ادامه دارد (Chadwick et al, 2008). بهطور خاص بانکهاي کارآفرین محور تغییرات محیطشان را از طریق نوآوري، پیشگامی و ریسکپذیری، دنبال نموده و به آنها پاسخ میدهند؛ بنابراین درجه گرایش به کارآفرینی بانکها وابسته به میزانی است که آنها نوآور بوده، بهطور پیشگامانهاي اقدام مینمایند و ریسکپذیر هستند(Chen & Cangahuala,2010). فرایند کارآفرینی داراي چندین مرحله میباشد که در زیر بهصورت مشروح بررسی میشوند:
مرحله شکلگیري تفکر: تعامل فردي، سازمانی و محیطی همراه یک واقعه سرعت زا سبب میگردد تا برخی ویژگیهاي شخصیتی همچون نیاز به استقلال، نیاز به توفیق و مخاطره پـذیري در فـرد قـوت گیرد. سپس فرد با توجه به تحصیلات، تجربه کاري و افرادي که با آنها در ارتباط میباشد و برداشت خود از محیط دست به شناسایی خلأهای بازار و ارزیابی آنها میزند و در نهایـت فـرد با توجه بـه بینش و ارزیابی فرصت و انطباق آن با سطح مخاطره پذیري خود اقدام به کارآفرینی میکند (احمدپور داریانی،1387).
مرحله تدوین برنامه فعالیت کاري: الف- تدوین برنامه فعالیت کاري در کارآفرینی مستقل: در این مرحله کارآفرین به سه فعالیت مهم دست میزند. ابتدا ساختار فعالیت را از این نظر که بهطور شخصی یا شراکتی فعالیت خود را آغاز نماید و در مرحله شراکت تا چه اندازه داراي اختیار باشد را تعیین میکند. سپس بهطور واقعبینانه به شناسایی منابع موجود خود میپردازد. در نهایت کارآفرین پـس از کسب اطمینان از حمایتهاي مالی لازم براي فعالیتها و با توجه به تواناییهاي مالی و حمایتهاي موجود اهداف کلی را تعیین و استراتژيهاي عملیاتی خود را روشن میسازد.
ب- تدوین برنامههاي فعالیت کاري در کارآفرینی سازمانی: در این مرحله اولین اقدام مهندسی مجدد تفکر سازمانی است، قبل از هر اقدامی کارآفرین باید جو سازمانی خود را از نظر پذیرش اقدامات بدیع ارزیابی نماید. پس از ارزیابی جو سازمانی براي پذیرش کارآفرینی در سطح سازمان، مدیر کارآفرین باید در جهت تغییر نگرشها، تشویق به نوآوري، تغییر فرهنگسازمانی و در نهایت انتخاب افراد مستعد براي تشکیل تیمهاي کارآفرینی اقدام نماید. سپس مدیر از نظر مالی، فنی و سختافزاری و حمایتهاي خارجی براي اجراي تفکر دست به ارزیابی میزند (عربشاهی،1395).
مرحله اجراي تفکر: در این مرحله کارآفرین باید با انجام دو فعالیت موازي یعنی تأمین منابع و غلبه بر موانع به اجراي تفکر دست بزند (عربشاهی،1395). بایگریو (1994) مدلی را مطرح کرده است که مفاهیم نظري موجود در علوم اجتماعی پایـه را بـا مفاهیم عملی موجود در علوم عملی در هم میآمیزد. شکل زیر چهار رویداد متمایز را نشان میدهد: نوآوري ← رویداد آغازکننده ← پیادهسازي ← رشد
این نمودار برخی از عناصر متعدد تأثیرگذار بر هر فرآیند را نشان میدهد (عامل محرابی و تبرائی،1383).
شکل 1- فرایند کارآفرینی و عناصر تأثیرگذار بر آن (عامل محرابی و تبرائی،1383)
بانکداری کارآفرینانه
مطالعات اوليه كارآفريني در سطح سازمان از سوي میلر و فريزن2 (1982) و میلر3 (1983) به توسعه سازهي گرايش كارآفرينانه منجر شد میلر عنوان كرد »يك شركت كارآفرينانه، شركتي است كـه در نوآوري محصول و بازار درگیر ميشود، برخي اقدامات مخاطرهآمیز را به عهده میگیرد و اولين شركتي است كه با نوآوريهاي پيشگام مطرحشده، رقبا را تحتفشار قرار ميدهد«(رضوی و همکاران،1390). كوین و اسلوين (1991) از اصطلاح حالت كارآفرينانه4 و نامن و اسلوين5 (1993) از سبك كارآفرينانه6 براي توصيف رفتارهاي خطرپذيري، نوآوري و پيشگامي استفاده كردند. صرفنظر از اصطلاحاتي كـه براي توصيف گرايش كارآفرينانه استفادهشده است، اين سازه از نظر مفهومي چندبعدی است و نشاندهندهي تمايل سازمان براي حفظ مزيت رقابتي و رقابت تهاجمي از طريـق خطرپذيري و نوآوري در مقابل ساير رقباي تجاري است و صرفنظر از اندازه و نوع سازمان، قابليـت كـاربرد در هر سازمان را دارد (Covin and Slevin,1991 ؛ Lumpkin and dess,1996). فعالیتهای کارآفرینانه درونسازمانی عبارت است از فرآیندها، شیوهها و فعالیتهای تصمیمگیری که منجر به توسعه و تحویل محصولات یا خدمات نوآور و جدید میشود (Naldi et al,2007). میلر (1983) با مرور ادبیات موضوع کارآفرینی، فعالیتهای یک شرکت را با این ابعاد کارآفرینی سنجیده است: «شرکت کارآفرین، شرکتی است که به نوآوری در زمینه محصول- بازار میپردازد، سرمایهگذاریهای مخاطرهآمیز انجام میدهد و همواره در زمینه اقدامهای نوآورانه پیشتاز است. چنین شرکتی رقبای خود را مغلوب میکند». گرایش کارآفرینی، سبب بهبود عملکرد شرکتها، هم از ابعاد غیرمالی و هم از جنبه صرف عملکرد مالی میشود. به نحوي دقیقتر، عوامل حیاتی (اساسی) موفقیت سازمان کارآفرین را میتوان بـه شرح زیر معرفی نمود: ساختار سازمانی: یک سازمان کارآفرین خواهان اجتناب از ساختار مکانیکی و استقرار ساختار ارگانیکی (پویا)است(مقیمی، 1383). رسمیت: یکی از ویژگیهای سازمانهاي کارآفرین، غیررسمی بودن آنهاست و چنـین سازمانهایی مخالف محدود کردن کارکنان از طریق دستورالعملها، قوانین و آییننامههای رسمی هستند (ذبیحی و مقدسی،1385). تمرکز: یکی از مشخصات سازمانهاي کارآفرین داشتن کارکنان توانمند است و به این منظور از طریق تفویض اختیار، گزینش بر اساس ضوابط (نه روابط)، ایجاد جو اعتماد، پذیرش و تحمل ریسک و اشتباه، خارج کردن اطلاعات از انحصار افراد و مدیریت مشارکتی از ایجاد تمرکز در سازمان جلوگیري میکنند(ذبیحی و مقدسی ،1385). سیستم پاداش و پرداخت: سازمانهاي کارآفرینانه تمایل دارند که سیستم پرداختی را ایجاد نمایند که براي خلاقیت و ایدههاي نوآورانه در زمینه محصولات و خدمات، ایجاد انگیزه نماید(عربشاهی،1395،ص82). رهبري: رهبران کارآفرینانه اجتماعی، نقشهاي چندگانهاي در سازمان دارند (خلاق، تحول ساز سازمان و پیشگام سیستمها، فرهنگ و برنامههاي جدید)(عربشاهی،1395،ص81). تکنولوژي سازمان: سازمانهاي کارآفرین جهت ارضاي نیازهاي متنوع مشتریان، انعطـافپذیري و سازگاري با محیط و بخصوص واکنش سریع در برابر تغییرات محیطی، به تکنولوژيهاي پیشرفته و قابلانعطاف روي میآورند(ذبیحی و مقدسی،1385) محیط: سازمانهاي کارآفرین سعی دارند موانع ارتباطی با محیط خارجی را از بین ببرند و ایدهها و گرایشهاي مشتري را مورد توجه واحد تحقیق و توسعه خود قرار دهند (عربشاهی ،1395).
پیشینه تحقیق
شریفزاده و همکاران (1396) در تحقیقی با عنوان «ارزیابی مؤلفههای مؤثر بر خطمشی گذاری در صنعت نفت و گاز از منظر کارآفرینی» نتایج نشان داد حوزههای کارآفرینی، عناصر نظام کارآفرینی، فرآیند خطمشی گذاری و نهادهای خطمشی گذاری چهار بعد اصلی هستند که در شکلگیری خطمشی گذاری کارآفرینی، مهمترین نقش را بازی مینمایند. این تحقیق ضمن تأکید بر ارزیابی نوع روابط هر یک از این ابعاد با مفهوم موردمطالعه، به استخراج مؤلفهها و شاخصهای هر یک از آنها نیز پرداخته است و نشان داده است که الگوی نهایی خطمشی گذاری کارآفرینی در صنعت نفت و گاز کشور به چهار بُعد و چهارده مؤلفه و شصتویک شاخص وابستگی مستقیم و معنادار دارد. نور سینا و مقنی (1394) در تحقیقی با عنوان «شناسایی عوامل مؤثر بر فعالیتهای کارآفرینانه در صنعت بانکداری بینالملل (موردمطالعه: بانک صادرات شهر تهران)» نتایج نشان داد سبک رهبری، مدیریت دانش، سرمایه فکری، سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی اثر مثبت و فرهنگسازمانی و ساختار سازمانی اثر منفی و معناداری بر فعالیتهای کارآفرینانه دارند. فرهادی قشلاقی و رضوی مهر (1393) در تحقیقی با عنوان «نقش گروههای ذینفوذ بر فرایند خطمشی گذاری توسعه کارآفرینی موردمطالعه: دانشجویان دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران» نتایج نشان داد جامعه دانشگاهی از طریق آموزش، فرهنگسازی، نفوذ بر خطمشی گذاران کارآفرینی در جهت اصلاحات ساختاری و نهادسازی کارآفرینی، حمایت و پشتیبانی از کارآفرین و کارآفرینی بر فرایند خطمشی گذاری توسعه کارآفرینی تأثیر میگذارند. ای سی اس7 و همکاران (2014) نشان داد توسعه بنیانهای اقتصاد خرد نظریه رشد درونزا موجب توسعه یک نظریه سرریز دانش کارآفرینی میشوند. ترجسن و وانگ8 (2013) نشان داد تسهیل انتقال تکنولوژی و دانش افراد از طریق کارآفرینی و محورهای وابسته به آن و بهبود خطمشیهای بازاریابی رابطه معناداری دارند. یاو9 و همکاران (2009) نشان داد عواملی که موجب گرایشهای کارآفرینانه در سازمان میشود شامل عوامل زیستمحیطی (تیم مدیریت در سطوح بالا، سیستم حقوق و دستمزد ساختار سازمانی، استراتژی سازمان، محیط سازمان صنعتی و اجتماعی و فرهنگسازمانی) میباشد و دستیابی به منابع بهطور فزاینده عامل بسیار مهم در تحقق کارآفرینی سازمانی میباشد و سازمانها اکثراً با کمبود منابع سروکار دارند بهخصوص منابع مالی.
روش تحقیق
تحقیق حاضر از نظر نوع نتیجه تحقیقی بنیادی است؛ زیرا پژوهشگر در آن با استفاده از روش تئوری داده بنیاد، به دنبال ارائه مدلی جدید در صنعت بانکداری کارآفرینانه است. همچنین، این پژوهش از نظر هدف اکتشافی و به علت اینکه دادههای مورد نیاز این پژوهش با استفاده از مصاحبههای نیمه ساختاریافته جمعآوریشده است، از نظر نوع داده مورد استفاده، کیفی محسوب میشود. در مجموع، روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، هسته درونی شکل را به خود اختصاص داده است. نمونهگیری در پژوهشهای مبتنی بر تئوری داده بنیاد از روش نمونهگیری نظری (غیر احتمالی) استفاده میشود. در روش نمونهگیری نظری در پژوهشهای بنیادی فرایند نمونهگیری تا مرحله اشباع نظری ادامه مییابد و پسازآن متوقف میشود. در پژوهشهای مبتنی بر تئوری داده بنیاد، منظور از اشباع نظری رسیدن به پاسخهای تکراری و مشابه در مصاحبههاست؛ بهگونهای که پژوهشگر آگاه میگردد که با ادامه مصاحبهها نمیتواند به اطلاعات جدیدی برای پژوهش خود دست یابد(Pandit,1996؛Glaser &Strauss,1967). در این پژوهش، مصاحبهها با تعداد 16 نفر از مدیران ارشد بانکی و خبرگان دانشگاهی انجام شد. در اين پژوهش براي رفع نواقص پژوهشهاي گذشته، با رويكردي كيفي و با استفاده از روش نظريه داده بنياد، به تدوين مدلي جامع كه شامل عوامل علي، عوامل مداخلهگر، عوامل زمينهاي، بررسي مفهوم بانکداری کارآفرینی، راهبردها و پيامدها است، پرداخته است.
جدول 1- مشخصات مصاحبه شوندگان
سمت سازمانی | سمت سازمانی |
کارشناس اداره بازاریابی بانک | معاونت دایره تشکیلات و روشها بانک |
ریاست اداره موظفین بانک | رئیس دایره تحقیقات و برنامه ریزی بانک |
کارشناس اداره تشکیلات و روشها بانک | عضوهیئت علمی دانشگاه،دکتری مدیریت دولتی گرایش سیاستگذاری |
معاونت اعتباری بانک | عضوهیئت علمی دانشگاه، دانشیار گروه مدیریت |
عضو هیئت مدیره بانک | عضوهیئت علمی دانشگاه، دکتری مدیریت دولتی |
عضوهیئت علمی دانشگاه، دکتری مدیریت کارآفرینی | عضوهیئت علمی دانشگاه، دکتری مدیریت رفتار سازمانی |
عضوهیئت علمی دانشگاه، دکتری کارآفرینی سازمانی | عضو هيئت علمي دانشگاه، دکتری مدیریت کارآفرینی |
عضو هيئت علمي دانشگاه، دكتري مديريت دولتي | عضو هيئت علمي دانشگاه، دكتري مديريت کسب و کار |
ابزار جمعآوري دادهها
در اين پژوهش، از مصاحبه عميق بهعنوان اصليتـرين ابـزار جمعآوري دادهها استفاده شـد. شكلي از مصاحبههاي بدون ساختار كه بهواقع غنيترين دادهها را خلق و اغلب شواهدي شگفتآور فراهم ميآورد، در فرهنگ بررسيهاي كيفي، مصاحبه عميق ناميده ميشود. مصاحبه عميق يكي از روشهاي شناختهشدهای است كه در گردآوري دادهها بهصورت فزايندهاي مورد استفاده قرار ميگيرد. مصاحبه عميـق گفتگوي هـدفدار دوجانبهاي است بـين يك مصاحبهکننده آموزشيافته مجرب و يك مصاحبهشونده و هدف آن استنباط عميق جزئيات غني و مواد مهمي است كه بتوان از آنها در تجزیهوتحلیل استفاده كرد (هومن،1389).
تجزیهوتحلیل دادههاي پژوهش
تجزیهوتحلیل دادههاي این پژوهش بر اساس دستورالعملهای استراس و کوربین (1390) در بانک سپه انجام گرفت. این شیوه شامل سه مرحله اصلی کدگذاري باز، کدگذاري محوري و کدگذاري انتخابی است، در نهایت مدل کیفی پژوهش بیانشده است.
کدگذاری باز: کدگذاري باز اولین مرحله در تجزیهوتحلیل دادهها و کدگذاري است. كدگذاري باز، نوعي فرايند تحليلي است كه از طريق آن، مفاهيم شناساییشده و ويژگيها و ابعاد آنها در دادهها كشف ميشود. در طول مرحله کدگذاري باز، دادههاي حاصل از مصاحبهها بهدقت بررسی شد، مقولههاي اصلی و مقولههاي فرعی مربوط به آنها مشخص شدند و خرده مقولهها (زیر مقولهها) تعیین شدند. در طی این تحلیلها، فنون تحلیلی پیشنهادشده استراس و کوربین (1390) به کار گرفته شد. واحد اصلی تحلیل براي کدگذاري باز مفاهیـم بودند. رونوشت مصاحبهها براي یافتن مقولههاي اصلی، مقولهها، خرده مقولهها بهطور منظم بررسی شد. طی این فرآیند کدگذاري تعداد 147 کدباز، 28 مفهوم و 11 مقوله استخراج و ویژگیهاي آنها در بانک سپه، شناسایی شد.
کدگذاری محوری: كدگذاري محوري، فرايند ربط دهي مقولهها به زیر مقولهها و پيوند دادن مقولهها در سطح ويژگيها و ابعاد است. اين كدگذاري، به اين دليل محوري ناميده شده است كه كدگذاري حول محور يك مقوله تحقق مييابد. در اين مرحله نظريهپرداز داده بنياد، يك مقوله از مرحله كدگذاري باز را انتخاب كرده و آن را در مركز فرايندي كه در حال بررسي است، قرار داده و ساير مقولهها را به آن ربط ميدهد. اين مقولهها عبارتاند از: شرايط علي، راهبردها، شرايط زمينهاي، شرايط مداخلهگر و پيامدها. اين مرحله مشتمل بر ترسيم يك نمودار است كه الگوي كدگذاري ناميده ميشود.
کدگذاری انتخابی: در كدگذاري انتخابي شرايط يا طبقات مرحله كدگذاري محوري با هم ادغام ميشوند و تجزیهوتحلیل كلي انجام ميگيرد و قضاياي نظري بر اساس مدل پارادايم ارائه ميشود (الواني و همكاران، 1390). همچنين كدگذاري انتخابي (خلق نظريه) شامل يكي از كدهاي محوري بهمثابه مفهوم اصلي براي محقق است (پور عابدی، 1395). مرحله اصلي نظریهپردازی داده بنياد مرحلهاي است كه محقق بر اساس نتايج كدگذاري باز و محوري به ارائه نظريه ميپردازد (پور عابدی،1395).
در اين پژوهش، ضمن كدگذاري باز، دادهها به بخشهاي مجزا خرد شده و براي به دست آوردن شباهتها و تفاوتها، با دقت بررسي شدند و مضمونهاي بسياري به دست آمد. طي فرايند رفت و برگشتي تحليل دادهها، مجموعه اين دادههاي كيفي اوليه به مقولههاي كمتري تقليل يافت، بهطوریکه از درون دادههاي خام اوليه، مقولههاي مقدماتي در ارتبـاط بـا پدیده مـورد بررسي، از طريق پرسش درباره دادههـا، مقایسه موارد، رويدادها و ساير حالات هر پديده، شباهتها و تفاوتها استخراج شدند. در مرحله بعد (كدگذاري محوري)، مقولههاي ديگر بهطور نظري به مقوله اصلي يا پدیده محوري ارتباط داده شد. بر اساس تحليل دادههاي كيفي، مرحله كدگذاري محوري تكميل شد كه طبق آن، خط ارتباطي ميان مقولههاي پژوهش شامل، شرايط علّي، مقوله محوري، شرايط زمينهاي، شرايط مداخلهگر، راهبردها و پيامدها مشخص شدند. در مرحله كدگذاري انتخابي، بر اساس مؤلفههاي مرحله كدگذاري محوري، قضـاياي پـژوهش يا گزارههاي حكمي ارائهشده است(شکل 2)
شکل 2- مدل پارادایمی کدگذاری(کرسول،2005).
ازاینرو، در این پژوهش، بر اساس ابعاد پارادایم کدگذاري، تحلیل دادههای حاصل از مصاحبه، تبیین میشود.
شرایط علّی
عوامل علّی شامل مواردی از مقولات است که مستقیماً بر پدیده بانکداری کارآفرینانه تأثیرگذار است یا بهگونهای این عوامل ایجادکننده و توسعهدهنده پدیده هستند شرایط علّی بعضاً شرایط مقدم و یا پیشگام خوانده میشود و اغلب میتوان با توجه به خود پدیده و با نگاهی منظم به دادهها و بازبینی حوادث، اتفاقات یا وقایعی که از نظر زمانی بر پدیده موردنظر مقدم است، شرایط علّی را پیدا کرد (Westbrook,1994).
جدول 2- نمونه کدها در بخش شرایط علّی
شرایط علَی
| مقولهها | کدهاي باز |
پویایی صنعت | آزادسازي فضاي رقابتی | |
خصوصیسازي بانک | ||
ورود شعب جدید و افزایش تعداد رقبا | ||
پویایی مشتریان | دانش و آگاهی مشتریان | |
اهمیت ارائه اطلاعات به مشتریان | ||
افزایش گزینههاي مشتریان | ||
خواستهها و انتظارات مشتریان | ||
تقویت سازمانها و زیرساختها | توسعه رقابتپذیری شعب | |
تفکر راهبردي سیاستگذاری بازاریابی و تبلیغات در بانکداری | ||
اهمیت تبلیغات و بازاریابی در بقاي صنعت بانکداری | ||
پویایی نیروي انسانی | کسب مزیت رقابتی و سهم بازار | |
انگیزه توسعه بازار در کارکنان و مدیران شعب | ||
دانش و آگاهی کارکنان، شعب و مدیریت | ||
اهمیت توجه به نیازهاي مشتریان |
عوامل زمینهای یا بستر حاکم
ویژگیهای زمینهای عواملی را شامل میشوند که بدون آنها تحقق بانکداری کارآفرینانه امکانپذیر نیست. زمینه یا بستر حاکم، شرایط خاصی را که در آن راهبردها برای اداره، کنترل و پاسخ به پدیده صورت میگیرد، فراهم میکند این شرایط را مجموعهای از مفاهیم، مقولهها و یا متغیرهای زمینهای تشکیل میدهند (Goulding,2000).
جدول 3- نمونه کدها در بخش شرایط زمینهای
شرایط زمینهای
| مقولهها | کدهاي باز |
پیچیدگی سازمانی
| ساختار سازمانی سنتی شعب بانک | |
تعداد و پراکندگی شعب | ||
تعداد زیاد پرسنل | ||
ویژگیهاي مشتریان | تعداد و پراکندگی زیاد مشتریان | |
خدمات و امتیازات ویژه رقبا به مشتریان | ||
آگاهی و دانش بالاي مشتریان | ||
ارزشها، انتظارات و توقعات مشتریان | ||
شرایط محیطی | رونق یا رکود اقتصادي | |
سیاستهای اقتصادي دولت | ||
قوانین بانک مرکزي |
شرایط مداخلهگر
شرایط مداخلهگر به جرحوتعدیل شرایط علّی میپردازد و بر راهبردها و کنشهای متقابل تأثیر میگذارد شرایط مداخلهگر در راستای تسهیل یا محدودیت راهبردها در زمینه خاص موردنظر عمل میکنند (Goulding,1998).
جدول 4- نمونه کدها در بخش شرایط مداخلهگر
شرایط مداخلهگر
| مقولهها | کدهاي باز |
موانع مدیریتی | تفکر دولتی در مدیران شعب بانکها | |
عدمحمایت و تخصیص منابع از سوي مدیریت ارشد | ||
دانش پایین مدیریت ارشد در مورد سیاستگذاری کارآفرینی | ||
موانع ساختاري
| جایگاه نامشخص کارآفرینی در ساختار سازمانی | |
ضعف فرهنگسازمانی کارآفرینی گرایی در لایههاي مختلف بانک | ||
ویژگیهای صنعت | سیاستگذاري غیرحرفهاي کارآفرینی در بانک | |
کیفیت و تنوع خدمات بانکی | ||
نیروي انسانی تحصیلکرده و دانشی |
راهبردها
راهبردها بیانگر آن دسته از تعاملات و کنشهایی میشود که کنشگران در قبال آن شرایط از خود بروز میدهند در حقیقت، فرایند جریان کنشها در پاسخ به رویدادها و موقعیتهای خاص متعامل با پدیده رخ میدهد. در واقع، هدف از اجرای راهبردها اداره کردن و به انجام رساندن و محقق کردن بهتر پدیده موردنظر در بستر و زمینه حاکم است. این راهبردها به شکلی هدفمند انتخاب میشوند و به علتی صورت میگیرند؛ بنابراین، با استفاده از تاکتیکها و راهبردها میتوان به پدیده محوری جامه عمل پوشاند (Strauss and Corbin,1990).
جدول 5- نمونه کدها در بخش شرایط راهبردها
راهبردها
| مقولهها | کدهاي باز |
انعطافپذیری سازمانی | انعطافپذیری ساختار و فرایندهاي سازمانی | |
بهرهگیري از نخبگان و متخصصان باتجربه صنعت بانکداری جهت سیاستگذاری | ||
بهبود رفتار کارکنان شعب با مشتریان | ||
توسعه نیروي انسانی مشتري مدار | آموزش و ارتقاي مهارتهای ارتباطی کارکنان شعب | |
آموزش مستمر کارکنان در زمینه، برنامهریزي، تصمیمگیری، کارآفرینی | ||
طراحی سیستم جبران خدمات مشتريگرا | ||
تغییر رویههاي گزینش و استخدام کارکنان براي جذب کارکنان مشتري مدار و برنامه مدار | ||
توسعه تعاملات با مشتریان | سنجش مستمر و منظم رفتار و نگرش مشتریان | |
ایجاد باشگاه مشتریان | ||
توسعه برنامههاي وفادار سازی مشتریان | ||
توسعه و بهبود خدمات | افزایش تنوع و کیفیت خدمات | |
افزایش کارایی و سرعت در پرداخت تسهیلات | ||
تجهیز و آراستگی شعب | آراستگی شعب | |
طراحی نحوه مناسب استقرار مشتریان در شعب |
پیامدها و نتایج
هدف این بخش، شناسایی مفاهیم و مقولههاي مرتبط با پیامدهاي ناشی از بهکارگیري راهبردهای بانکداری کارآفرینانه است. درواقع، راهبردها در مقابله با یا برای اداره و کنترل پدیدهای صورت میگیرند و پیامدهایی دارند (Suddaby,2006).
جدول 6- نمونه کدها در بخش شرایط نتایج
پیامدها و نتایج
| مقولهها | کدهاي باز |
ارزیابی سیاستهای اجراشده | ارزیابی پیامدهاي سیاستهای اجراشده با مقایسه آنها با اهداف | |
ارزیابی پیامدهاي سیاستها با توجه به منابع تخصیص داده شده | ||
ارزیابی نتایج سیاستها با توجه به ارتقاي امنیت اقتصادي جامعه | ||
توسعه بازار و تقویت جایگاه شعب | افزایش آگاهی از مشتریان | |
ایجاد تمایلات رفتاري در مشتریان | ||
امکان جذب مشتریان جدید | ||
افزایش رفاه و رضایت مشتریان | بهبود کیفیت خدمات بانکداری | |
افزایش رضایتمندي مشتریان | ||
افزایش رفاه مشتریان | ||
رشد اقتصادي و فرهنگی جامعه | ارتقاي امنیت اقتصادي | |
رشد اقتصادي جامعه | ||
افزایش درآمدها و کاهش هزینهها | فروش بیشتر خدمات | |
کاهش نرخ ریزش مشتریان | ||
کاهش هزینههاي بازاریابی |
اعتبارسنجی نظریه داده بنیاد
بااینکه برخی از پژوهشگران کیفی بحث درباره اعتبار و روایی دادهها و نتایج پژوهش را بهطور سنتی مربوط به پژوهشهاي کمَی میدانند (Johnson & Christensen,2008)؛ اما واقعیت این است که در پژوهشهاي کیفی نیز صحت و اعتبار دادهها و یافتهها بخشی بسیار بااهمیت از فرایند پژوهش است (Creswell,2012). روشهاي مختلفی براي اعتبارسنجی در نظریه داده بنیاد وجود دارد که در پژوهش حاضر از دو روش بازبینی مشارکتکنندگان و مرور خبرگان غیر شرکتکننده در پژوهش (پنج نفر از اعضاي هیئتعلمی دانشگاه و سه نفر از مدیران ارشد بانکی) استفاده و پس از دریافت نظرهاي اصلاحی و مشاوره لازم با استادان راهنما و مشاور ویرایش لازم انجام و مدل نهایی ارائه شد.
شکل 3- مدل ترسیم بانکداری کارآفرینانه
بحث و نتیجهگیري
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل بانکداری کارآفرینانه در بانک سپه بود؛ که مدل پارادیمی ارائه شده پنج مقوله شرایط علی،شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، راهبردها، و پيامدها را دربرگرفت.
سازمانهایی نظیر بانکها براي اینکه واقعاً کارآفرین محور باشند، باید در پیشبینی تغییرات عوامل محیطی، پیشگام بوده و در شکلدهی محیط بهعنوان نوعی مزیت، پیشگام باشند. پیشگامی توجه سازمان را در جهت شناسایی اهمیت زمانبندی و چگونگی زمانبندی موضوعاتی که میتواند در موفقیت آنها سهیم باشد، مثل معرفی تهاجمی خدمات به بازار یا سرعت دادن به چرخه زندگی توسعه خدمت فراتر از رقبا، متمرکز میسازد. در پیشگامی بانکها باید از رقبا الگوبرداري نمایند و بهطور تهاجمی رقبایشان را براي ورود به بازار جدید، بهبود موقعیت یا غلبه بر موانع به چالش کشند. براي پاسخگویی پیشگامانه به رقابت، بانکها بایستی آمادگی انطباق با تاکتیکهاي نامعمول، آشنایی با نقاط قوت و ضعف رقیب و تمرکز بر خدماتی باارزش افزوده بالا را داشته باشند. در محیطهاي پویا همچون شرایط حاضر، بانکها با میزان بالایی از گرایش به کارآفرینی احتمال قویتری براي عملکرد بهتر را دارند چراکه آنها تمایل بیشتري به گشایش شعب بیشتر و یا سرمایهگذاری در انواع جدیدي از فعالیتهاي بانکی و حرکت پیشگامانه براي سرمایهگذاري در فرصتهاي نوظهور بازار از طریق معرفی تکنیکهاي بازاریابی و مدیریتی جدید، ورود به بازارهاي جدید و معرفی تکنولوژیهای جدید در محیط متغیر و پویاي کنونی دارند و ریسک موجود در این عرصه را بیشتر میپذیرند. با توجه به دادههای بهدستآمده در فرایند پژوهش و تحلیلهای انجامشده بر روی دادهها با استفاده از روش کدگذاری، مدل نهایی فوق بهدستآمده است.در پژوهش حاضر کوشش شده تا افرادی برای انجام مصاحبهها انتخاب شوند که دارای تجربه کاری بالاتر از 10 سال بوده، از دانش مرتبط با موضوعات مربوط به کارآفرینی در حیطه بانکداری برخوردار باشند.
پیشنهادات
بانکها باید سعی کنند ساختارهاي غیر رسمی و نامتمرکز را جایگزین ساختارهاي سنتی نمایند تا بتوانند گرایش به کارآفرینی را افزایش دهند و در نتیجه بتوانند پاسخگویی سریع و مناسب به نیازهاي مشتریان داشته باشند. لذا پیشنهاد میشود براي تقویت گرایش به کارآفرینی در بانکها، قوانین و مقررات کم شود و موانع ارتباطات و تبادل اطلاعات به حداقل برسد و با بهکارگیری ساختارهاي ارگانیک و پویا، آزادي عمل بیشتري به متخصصان و افراد حرفهاي داده شود. بانک مرکزي، بهعنوان متولی سیاستگذاری و نظارت بر نظام بانکی کشور، باید تدابیر لازم را براي حرکت تمامی سیستمهاي فعال جامعه، از جمله بانکها بهسوی کارآفرینی در نظر بگیرد. در این راستا باید سعی شود از مداخلات غیرضروری دولت در امور بانکها جلوگیري شود تا بانکها در محیط رقابتی و پویا به فعالیت بپردازند در صورت تحقق این امر، گرایش بهسوی بانکداری کارآفرینانه در نظام بانکی کشور تقویت خواهد شد. بهمنظور توسعه کارآفرینی و گرایش بهسوی بانکداری کارآفرینانه، منشور کارآفرینی توسط بانک مرکزي تدوین گردد و براي اجرا به بانکها ابلاغ شود. بانک مرکزي باید بسترها و زیرساختهاي لازم را براي اجراي آن فراهم کند و نظارت لازم را به عمل آورد. منشور کارآفرینی، چارچوبی است که بر اساس آن، ویژگیهاي کارآفرینی نظیر ارائه ایدههاي جدید، نوآوري، ریسکپذیري، شناسایی فرصتها، تأمین منابع و... در بانکها نهادینه میشود، بهطوریکه افراد مسئولیتپذیر میشوند و اقداماتی را در راستاي تحقق کارآفرینی بهمنظور تأمین رضایت مشتریان به عمل میآورند. ازآنجاکه عوامل سازمانی بر گرایش به کارآفرینی تأثیرگذارند و عوامل محیطی، میزان اثرگذاري عوامل سازمانی بر آن را تقویت یا تضعیف مینمایند، لذا براي افزایش سطح گرایش به کارآفرینی باید مجموعه مناسبی از عوامل سازمانی نظیر حمایت مدیران عالی، ارتباطات سازنده، عدم تمرکز و رسمیت، سیستم پاداش مناسب و نیز عوامل فرهنگی، اقتصادي، سیاسی و ارزشهاي حاکم بر جامعه فراهم شود. حيات و بقاي سازمانها در آينده بستگي كامل بـه ارتقـاي كـارآفريني، خلاقيت و نوآوري آنها در حوزههاي مختلف دارد. توجه به اين مسئله در سطوح بالاي سازمانهاي پيشرو و حتي در بين مسئولان رده بالاي كشورها، نشاندهندهی اهميت حياتي اين مفاهيم در ساخت و شكلدهي جهان آينده است. انجام تحقيقات و مطالعات بـيشتر در زمينهي عوامل مؤثر بر افزايش و حفظ كارآفريني سازماني در همين راستا ضروري است. نتايج اين دسته از تحقيقات ميتواند مبنايي بـراي طراحي و اجراي نظام مناسب در دستيابي بـه توسعهي پايدار در كشورهاي مختلف باشد و ارزیابی برنامههای خطمشیگذاری و یا دریافت بازخور در جهت ادامه برنامه، اصلاح و یا توقف آن دارای اهميت میباشد. این ارزیابیها میتواند در مراحل قبل از اجرای برنامه، حين اجرا و بعد از اجرا باشد.
منابع
1. احمدپور داریانی، محمود (1387). کارآفرینی: تعاریف، نظریات و الگوهـا، تهـران: انتشارات جاجرمی،164-167
2. استراس، آنسلم و كوربين، جوليت (1390). اصول روش تحقيق كيفي: نظريه مبنايي، رويهها و روشها، ترجمه بيوك محمدي، تهران، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، چاپ سوم.
3. حسینی، سید شمسالدین؛ سوری، امیررضا، (1386)، "کارایی بانکهای ایران و عوامل مؤثر بر آن"، نشریه اقتصاد پژوهشنامه اقتصادی، شماره 25، ص 156-127.
4. حسینی مقدم، سید محمدرضا؛ حجازی، سید رضا (1393). تأثیر گرایش کارآفرینانه بر عملکرد بانکها با متغیر میانجی بازار گرایی، فصلنامه توسعه کارآفرینی، دوره 7، شماره 2 (شماره پیاپی 24)، صفحه 211-229.
5. حسین زاده، نقی؛ علوی، سید حسین (1396). سنجش تأثیر خطمشی گذاری بر توسعه کارآفرینی سازمانی در هیئت سوارکاری غرب استان مازندران، اولین کنفرانس ملی کاربرد پژوهشهای نوین در علوم انسانی، قائمشهر، موسسه آموزش عالی فروردین.
6. ذبیحی، م. و مقدسی، ع. (1385). کارآفرینی از تئوري تا عمل، مشهد، جهان فردا، نما:103-150.
7. رضوي، سیدمصطفي؛ زالي، محمدرضا؛ رشیدی، محمود؛ دیداری، جاوید (1390). نقش گرايش كارآفرينانه در عملكرد سازماني (شعب بانك ملّت شهر تهران)، پژوهشنامهي مديريت اجرايي، سال سوم، شمارهي 5، نيمهي اول.
8. رحمتی، محمدحسین؛ مقیمی، سید محمد؛ الوانی، مهدی (1389). طراحی مدل خطمشی گذاری در نظام آموزش کارآفرینی در ایران، پایاننامه دکترا مدیریت دولتی، دانشگاه تهران.
9. شریفزاده، فتاح؛ قربانی زاده، وجه الله؛ سید نقوی، میرعلی؛ حسین پوری، مهدی (1396). ارزیابی مؤلفههای مؤثر بر خطمشی گذاری در صنعت نفت و گاز از منظر کارآفرینی، فصلنامه علمی ـ پژوهشی مدیریت سازمانهای دولتی، دوره 4، شماره 3 (پیاپی 15)، تابستان، صص 146-165.
10. عربیون، ابوالقاسم؛ عبداالله زاده، غلامحسین (1389). توسعه اشتغال و کارآفرینی و نقش بسیج، فصل نامه مطالعات بسیج، 13(49)، 31-49.
11. عربشاهی، احمد (1395). تبیین مفهوم و ابعاد سازمان کارآفرین (از ماهیت تا فرآیند طراحی و اجرا)، نشریه کارآفرینی در کشاورزي، جلد سوم، شماره سوم،ص71-90.
12. کوراتکو، د؛ و هاجتس، ر..1383 نگرشی معاصر بر کارآفرینی، ترجمه: ابراهیم عامل محرابی بـا همکاري محسن تبرائی. مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد،64.
13. فرهادی قشلاقی، داریوش؛ رضوی مهر، نرگس السادات (1393). نقش گروههای ذینفوذ بر فرایند خطمشی گذاری توسعه کارآفرینی مورد مطالعه: دانشجویان دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران، دومین همایش ملی کارآفرینی و رقابتپذیری، ساری، مرکز کارآفرینی و ارتباط با صنعت دانشگاه مازندران.
14. مقیمی، محمد(1383)، کارآفرینی در نهادهاي جامعه مدنی، تهران، انتشارات مؤسسه و چاپ دانشگاه تهران، 116-118.
15. نور سینا، مهدی؛ مقنی، امین (۱۳۹۴). شناسایی عوامل مؤثر بر فعالیتهای کارآفرینانه در صنعت بانکداری بینالملل (مورد مطالعه: بانک صادرات شهر تهران)، اولین کنفرانس بینالمللی مدیریت، اقتصاد، حسابداری و علوم تربیتی، ساری، شرکت علمی پژوهشی و مشاورهای آیندهساز، دانشگاه پیام نور نکا.
16. هومن، حیدر علی (1389). راهنماي عملي پژوهش كيفي، تهران، سازمان مطالعه و تدوين علوم انساني دانشگاهها (سمت)، چاپ دوم.
17. Adams, P. S. (2001). Government entrepreneurship: The case of Henry Kaiser. Management research, No. 41, p. 1.
18. ACS, Z. J. Braunerhjelm, P. Audretsch, D. B. & Carlsson, B. (2014). A knowledge spillover theory of entrepreneurship. Small Business Economics, 32, 15-30.
19. Chadwick, Ken. Barnett, Tim. and Dwyer, Sean. (2008). An Empirical Analysis of the Entrepreneurial Orientation Scale, Journal of Applied Management and Entrepreneurship, Vol. 13, No. 4, pp:64-85
20. Chen, M. h. and Cangahuala, G. (2010). Corporate Entrepreneurship Environment and Organizational Performance in Technology Manufacturing Sector. Vol. 22, No. 3, pp: 11-32.
21. Covin, J. and Slevin, D. (2011), "A Conceptual Model of Entrepreneurship as firm behavior", Entrepreneurship Theory and Practice, Vol.16.
22. Covin, J. G. & Slevin, D. P. (1991) «A conceptual model of entrepreneurship as firm behavior», Entrepreneurship Theory and Practice, 16, 7-24.
23. Covin, G.F. and Kuratko, F.D. (2008). Project Failure from Corporate Entrepreneurship: Managing the Grief Process, Journal of Business Venturing, Vol. 24, No. 6, pp: 588-600.
24. Creswell, J.W. (2012). Educational research: Planning, conducting, and evaluating quantitative and qualitative research. 4th Edition. Boston: Pearson Publication.
25. Corbin, J. & Strauss, A. (1990). Grounded Theory Method: Procedure, canons, and evaluative criteria, Qualitative Sociology, 13, 3-21.
26. Johnson, B., & Christensen, L. (2008). Educational research: Quantitative, qualitative and mixed approaches. 3rd Edition. Los Angeles: Sage Publication.
27. Glaser, B. & Strauss, A. (1967). The discovery of Grounded Theory, Aldine Press, Chicago.
28. Goulding, C. (2000). Grounded theory and consumer behaviour: principles, practice, and pitfalls. Advances in Consumer Research, 27, 68-76.
29. Goulding, C. (1998). Grounded theory: the missing methodology on the interpretivist agenda Qualitative Marketing Research: An International Journal, 1 (1), 50-7.
30. Hill, M. Elizabeth(2013), "The Development of an Instrument to Measure Intrapreneurship: entrepreneurship within the corporate setting". Journal of Marketing, Vol. 57:44-56.
31. Lumpkin, G. T. Dess, G. (2013), "Clarifying the Entrepreneurial Orientation Construct and Linking it to Performance", The Academy of Management Review, Vol. 21, No. 1
32. Knight, G. (2012), “Entrepreneurship and Marketing Strategy”, Journal of International Marketing, Vol.8:12-32.
33. Naldi, L; Nordqvist, M; Sjoberg, K; Wiklund, J. (2007). Entrepreneurial orientation, risk taking & performance in family firm, Family Business Review, 22(1), 33-47.
34. Miller, D., & Friesen, P. H. (1982)«Innovation in conservative and entrepreneurial firms: Two models of strategic momentum», Strategic Management Journal, 3, 1-25
35. Miller, D. (1983) « The correlates of entrepreneurship in three types of firms», Management Science, 29, 770-791.
36. Miller, D. & Friesen, P. (1978). Archetypes of strategy formulation, Management Science, 24: 921933.
37. Miles, M. P., Covin, J.(2014), "Exploring the practice of Corporate Venturing", Entrepreneurship theory and practice, Vol.26, 21-40.
38. Lumpkin, G.T., & Dess, G.G. (1996) « Clarifying the entrepreneurial orientation construct and linking it to performance», Academy of Management Review, 21, 135-172.
39. Patrick, M., J. Davis, (2010), “Entrepreneurship orientation and firm performance”, Journal of Small Business and Entrepreneurship, Vol. 23, no. 1, 39-51.
40. Pandit, N. R. (1996), “The Creation of Theory: A Recent Application of the Grounded Theory Method”, the Qualitative Report, V.2, No.2.
41. Robinson, S. and Stubberud, H. A. (2010). Gender Differences in Entrepreneurs Perceived Problems, Profits and Plans. International Journal of Entrepreneurship, pp. 242-258.
42. Suddaby. R (2006)”From the Editors: What Grouded Theory is not”, Academy of Management Journal, VOL.49, NO.4, P.P 633-642.
43. Terjesen, S. &Wang, N. (2013). Coase on entrepreneurship. Small Business Economics, 40, 173–184.
44. Urbano, D., & Alvarez, C. (2014). Institutional dimensions and entrepreneurial activity: An international study. Small Business Economics, 42(4), 703-716.
45. World Bank (2013) .Doing Business 2013. Retrieved from http://www.doingbusiness.org
46. Westbrook, Lynn (1994)."Qualitative research methods: A review of major stages, data analysis techniques, and quality controls." Library & Information Science Research 16(3): 241-254.
47. Yao Xianguo, Wen Weixiang, Ren Zhouqi (2009). Corporate entrepreneurship in the enterprise clusters environment—Influence of network resources and entrepreneurial orientation on firm performance, Frontiers of Business Research in China, Volume 3, Issue 4, pp 566-582.
48. Zahra, S. A., & dess, D. M. (2010). Entrepreneurship and Organization Performance: The Moderating Effect of International Environmental Hostility. Journal of Business Venturing, 15(5).469-492.
Providing an Entrepreneurial Banking Model in Bank Sepah with the Foundation Data Theory Approach
Abstract
The present study has been carried out in view of the rapid growth of banking activities in the business environment of the country and contributed to the further development of these activities in the banking industry. The ultimate goal of the research is to provide a model for entrepreneurial banking according to our banking system so that it can cover the growing needs of banking. The sampling used in this article was theoretical sampling. After conducting interviews and collecting information, the codes obtained in different sections are analyzed and after the triple stages of open source coding, the axis and the choice of the final model are obtained by the researchers of this paper. The final version of the issue axial scientific terms, conditions meddler, strategies and finally, consequences and results of entrepreneurial banking is formed. Each of these conditions and the factors that make up the model has variables and categories that make them realize the general goals of entrepreneurial banking.
Keywords
Entrepreneurial Banking, Business, Foundation Data Theory
[1] . Internet, Digital and Entrepreneurship Revolutions
[2] . Miller & Friesen
[3] . Miller
[4] . Entrepreneurial Posture
[5] . Naman & Slevin
[6] . Entrepreneurial Style
[7] . Acs
[8] . Terjesen and Wang
[9] . Yao,Wen,Ren