شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر ظرفیت جذب در یک سازمان تحقیقاتی
الموضوعات :مجید دایی زاده جلودار 1 , برزو پور عبداللهیان 2 , آرنوش شاکری 3
1 - دانش آموخته کارشناسی ارشد مدیریت تکنولوژی،دانشگاه آزاد علوم و تحقیقات،تهران،ایران
2 - استادیار دانشکده مدیریت و اقتصاد،دانشگاه آزاد علوم و تحقیقات،تهران،ایران
Pourabdollahian@srbiau.ac.ir
3 - استادیار دانشکده مدیریت و اقتصاد،دانشگاه آزاد علوم و تحقیقات،تهران،ایران
الکلمات المفتاحية: ظرفیت جذب بالقوه و AHP فازی, ظرفیت جذب, ظرفیت جذب بالفعل,
ملخص المقالة :
ظرفیت جذب دانش در بیست سال گذشته به دلیل اهمیت منابع دانشی خارجی به یکی از مهمترین سازه ها تبدیل شده است، ظرفیت جذب برای ایجاد ارزش و حفظ مزیت رقابتی به شرکت ها کمک شایانی می کند. هدف این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر ظرفیت جذب در یک سازمان تحقیقاتی است. این تحقیق از نوع کاربردی و از لحاظ گردآوری دادهها، تحقیقی توصیفی است. در این تحقیق از روش پیمایشی نیز استفاده گردیده است. با توجه به ماهیت موضوعی مدل تحقیق و نظر اساتید، کارشناسان خبره سازمان تحقیقاتی، جامعه آماری این تحقیق را تشکیل می دهند. کارشناسان خبره در این تحقیق که پرسشنامه در بین آنان توزیع شد 47 نفر می باشند که مدیران و کارکنان واحدهای تحقیقاتی است. این تحقیق در دو بخش با رویکرد کیفی و کمی انجام شده و برای شناسایی مؤلفه های تحقیق علاوه بر ادبیات و مبانی نظری اقدام به مصاحبه با خبرگان و کارشناسان سازمان تحقیقاتی نمودیم. بعد از اینکه عامل های مورد نظر از مبانی نظری و مصاحبه گردآوری شد، برای اولویت بندی عوامل اقدام به طراحی پرسشنامه مقایسه زوجی ساعتی شد. سپس در رویکرد کمی در پیش گرفته شده با اعدادی که بدست می آید، در مورد اهمیت هر عامل قضاوت های لازم صورت می گیرد. روش انتخابی ما در این تحلیل بر اساس AHP فازی به روش چانگ خواهد بود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که با توجه به معیار ظرفیت جذب، ظرفیت جذب بالفعل در اولویت نخست و ظرفیت جذب بالقوه در اولویت بعدی قرار می گیرد و با توجه به ظرفیت جذب بالفعل، بهره برداری (به کارگیری) در اولویت نخست قرار دارد و تغییر (تبدیل) در اولویت بعدی قرار می گیرد. همچنین با توجه به ظرفیت جذب بالقوه، اکتساب در اولویت نخست قرار دارد و جذب در اولویت بعدی قرار می گیرد.
_||_