بررسی تطبیقی مولفه¬های طراحی معماری خانه¬های بومی مشهد در دوره قاجار مبتنی بر معماری بیوفیلیک
الموضوعات :
رودابه سلیمانی
1
,
رکسانا عبدالهي
2
,
پرستو ربیعی
3
1 - دانشجو دکتری
2 - استاد یار، گروه معماری، واحد قم، دانشگاه آزاد اسلامی، قم، ایران.
3 - دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)، واحد قزوین، ایران
الکلمات المفتاحية: معماری بیوفیلیک, طبیعت, الگوهای طراحی, خانههای بومی, کیفیت مسکن ,
ملخص المقالة :
نتیجه زندگی شهری امروز، دور شدن از طبیعت است. در حالی که پیوند انسان و طبیعت غیرقابل انکار است، این فاصله میتواند منجر به احساس تنهایی و استرس شود. معماری بیوفیلیک انسان را به طور ذاتی وابسته به طبیعت و موجودات زنده میداند و هدف آن ارتباط نزدیکتر میان این دو در محیطهای ساخته شده است. با توجه به این که بیشترین منظر ارتباط با طبیعت در خانههای سنتی ایرانی یافت میشود، هدف از این پژوهش، بررسی مولفههای معماری بیوفیلیک و مطالعه تطبیقی الگوهای طراحی خانههای سنتی مشهد در دوره قاجار و نقش آن در ارتقای کیفیت مسکن است. هدف پژوهش حاضر، کاربردی، ماهیت آن توصیفی-تحلیلی و ارزیابی نهایی آن تحلیل دادهها به صورت الگوبردی است. این پژوهش ابتدا به باز تعریف مفاهیم بیوفیلیک و مولفههای آن میپردازد و در ادامه با برگزیدن خانههای داروغه، توکلی، امیری و غفوری در شهر مشهد به عنوان نمونههای مورد پژوهش، به صورت میدانی به بررسی مولفههای معماری بیوفیلیک پرداخته است. در این مسیر از مطالعات کتابخانهای و اسناد به جا مانده و تحلیل نقشهها با مقیاسگذاری واقعی در نرمافزار مربوطه استفاده گشته است. نتایج حاصل از پژوهش مبین این موضوع است که اصول معماری بیوفیلیک در معماری خانههای بومی مشهد قابل مشاهده است. از بین چهار خانه بررسی شده، خانه توکلی با بهرهگیری بیشترین مولفه، خانه داروغه و غفوری به طور تقریبا یکسان و خانه امیری کمترین میزان استفاده از شاخصههای معماری بیوفیلیک را دارا هستند. بیشترین مشخصه مشاهده شده، استفاده از طبیعت و کمترین آن عدم وجود پناهگاه است.
ابراهیمپور، مریم. (1399). برنامهریزی بیوفیلیک رویکردی جدید در راستای دستیابی به زیستپذیری در شهرهای جدید ایران (نمونه موردی: شهر جدید هشتگرد). جغرافیایی آمایش محیط، شماره 50. 39-59.
اسمعیلی، نیاز؛ گلابچی، محمود و قبادیان، وحید. (1399). ارزیابی جذب مشتری با تمرکز بر ویژگیهای طراحی بیوفیلیک، مورد مطالعاتی: سرای مشیر، شیراز. معماری و شهرسازی آرمان شهر. شماره 30.
اسناد میراث فرهنگی
بیطرف، احسان؛ ذبیحی، حسین و حبیب، فرح. (1396). نگرش بیوفیلیک رویکردی در ارتقا سطح کیفی محیط زندگی ساکنان مجتمعهای مسکونی، نشریه مدیریت شهری، شماره 49، 349-331.
بیگینژاد، محمدعلی و عامری صفات، علیاکبر. (1395). بررسی ویژگیهای معماری بیوفیلیک در بناهای بومی ایرانی (نمونه موردی: اقلیم گرم و خشک). کنفرانس بینالمللی نوآوری در علوم و تکنولوژی.
پوراحمد، احمد و کچوئ، نیکناز. (1399). جایگاه طبیعت در پایداری شهر، مبتنی بر رویکرد برنامهریزی و طراحی شهرهای بیوفیلیک، با نگاهی به شهر طرقبه. معماری سبز. شماره 1 (پیاپی 19) جلد اول، 18.
تندروصالح، ندا؛ حجتی، وحیده و موحد، خسرو. (۱۴۰۳). مقایسه تطبیقی مولفههای تاثیرگذار معماری بیوفیلیک در طراحی مجتمعهای مسکونی معاصر و مسکن سنتی(نمونه مطالعاتی: شهر شیراز). فضای زیست، شماره 7، 119-143.
ذکرگو، امیرحسین. (1381). تاملاتی بنیادین در مطالعات تطبیقی، فصلنامه هنر، شماره 54، 168-169.
راپاپورت، آموس (۱۳۹۲). انسانشناسی مسکن (ترجمه خسرو افضلیان). مشهد: کتابکده کسری.
رکنی, نوشین و احمدی, وحید. (1396). واکاوی نظام فضایی پنهان معماری بومی مسکونی مشهد بر اساس تئوری نحو فضا. پژوهشنامه
سروش نیا، رضا؛ مفیدی شمیرانی، سیدمجید و اعتصام، ایرج. (1399). بررسی اصول و معیارهای مسکن پلکس. مطالعات هنر اسلامی، شماره 38، 196-210.
شاهچراغی، آزاده و بندرآباد، علیرضا. (1399). محاط در محیط. تهران: سازمان جهاد دانشگاهی.
فرح بخش، مرتضی؛ حناچی، پیروز و غنایی، معصومه. (1396). گونهشناسی خانههای تاریخی بافت قدیم شهر مشهد, از اوایل قاجار تا اواخر پهلوی اول. مطالعات معماری ایران, دوره 6، شماره 12, 97-116.
قربانی پارام، محمدرضا؛ باور، سیروس و محمودی نژاد، هادی. (1399). مطالعه تطبیقی تاثیر معماری بیوفلیک در طراحی خانههای سنتی و مدرن (مطالعه موردی: شهر گرگان)، فصلنامه جغرافیا (برنامهریزی منطقه ای)، شماره 4، 555-535.
کاوه بوکانی، پرنگ، و قاسمی، کوروش. (1394). معماری بومی, ارزشها و کاربردهای آن. اولین کنفرانس سالانه پژوهشهای معماری، شهرسازی و مدیریت شهری.
مجتبوی، سیده مریم و تفکری، فهیمه. (۱۴۰۲). واکاوی راهکارهای ارتقای سلامت و رفاه در طراحی مسکن از طریق تجربۀ مستقیم عناصر معماری بیوفیلیک. رهپویه معماری و شهرسازی. شماره 5، 35-52.
میرزامحمدی، احمد و دوزدوزانی، یاسمن. (1400). اثر معماری بیوفیلیک در ارتقا کیفیت محیطی مجتمعهای مسکونی (مطالعه موردی: مجتمع مسکونی آسمان تبریز)، فصلنامه پایداری، توسعه و محیط زیست، دوره 2، شماره 7، 85-102.
یوسف زاده، علی؛ وفامهر، محسن و مهدینیا، محمد هادی. (1399). مولفههای طراحی بیوفیلیک بر حصول زیستپذیری با تاکید بر معماری اسلامی. مطالعات هنر اسلامی. دوره 17، شماره 40.
Browning, W. D., Ryan, C. O., & Clancy, J. O. (14). Patterns of biophilic design. New York: Terrapin Bright Green, LLC, 3-4.
Gautam, A. (2017). Biophilic Design in Architecture. International Journal of Engineering Research and Technology, 6(3), 120-124.
Grazuleviciute-Vileniske, I., Daugelaite, A., & Viliunas, G. (2022). Classification of Biophilic Buildings as Sustainable Environments. Buildings, 12(10), 1542.
Kellert, Stephen R., 2005, “Building for Life”, Island Press, Washington.
Kellert SR, Calabrese EF. Nature by Design: The Practice of Biophilic Design, Burlington. Yale University Press; 2015.
Kellert, S. R., Heerwagen, J., & Mador, M. (2011). Biophilic design: the theory, science and practice of bringing buildings to life. John Wiley & Sons.
Li, M., Chau, H. W., & Aye, L. (2020). Biophilic design features in vernacular architecture and settlements of the Naxi. Journal of Architecture and Urbanism, 44(2), 188-203.
Oxford University Press. (2010. In Oxford English Dictionary. Retrieved from https://www.oed.com/view/Entry/176600
Ragin, C., & Zaret, D. (1983). Theory and Method in Comparative Research Two Strategies. Social Forces, Volume 61, Issue 3, 731–754
Ramzy, N. S. (2015). Biophilic qualities of historical architecture: In quest of the timeless terminologies of ‘life’in architectural expression. Sustainable Cities and Society, 15, 42-56.
Rapoport, A. (2013). Anthropology of Housing (Translated from French to Persian Khosro Afzalian). Mashhad: Kasri Library.
Ryan, C. O., Browning, W. D., Clancy, J. O., Andrews, S. L., & Kallianpurkar, N. B. (2014). Biophilic design patterns: emerging nature-based parameters for health and well-being in the built environment. ArchNet-IJAR: International Journal of Architectural Research, 8(2), 62.
Soderlund, J., & Newman, P. (2015). Biophilic architecture: a review of the rationale and outcomes. AIMS environmental science, 2(4), 950-969.
Tekin, B. H., Corcoran, R., & Gutiérrez, R. U. (2022). A Systematic Review and Conceptual Framework of Biophilic Design Parameters in Clinical Environments. HERD: Health Environments Research & Design Journal, 19375867221118675.
Watchman, M., Demers, C. M., & Potvin, A. (2021). Biophilic school architecture in cold climates. Indoor and Built Environment, 30(5), 585-605.
Watchman, M., DeKay, M., Demers, C. M., & Potvin, A. (2022). Design vocabulary and schemas for biophilic experiences in cold climate schools. Architectural Science Review, 65(2), 101-119.
Yaseen, F. R., & Mustafa, F. A. (2022). Visibility of nature-connectedness in school buildings: An analytical study using biophilic parameters, space syntax, and space/nature syntax. Ain Shams Engineering Journal, Volume 14, Issue 5, 101973.
Zhong, W., Schröder, T., & Bekkering, J. (2021). Biophilic design in architecture and its contributions to health, well-being, and sustainability: A critical review. Frontiers of Architectural Research. Volume 11, Issue 1, 114-141.
دوره 3، شماره 4، صص.46-33 ، تابستان 1404
|
| بررسی تطبیقی مؤلفههای طراحی معماری خانههای بومی مشهد در دوره قاجار ( مبتنی بر معماری بیوفیلیک ) |
| رودابه سلیمانی1، رکسانا عبداللهی12 ، پرستو ربیعی3 |
| 1. گروه معماری، واحدتهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی،تهران، ایران. 2. گروه معماری، واحد قم، دانشگاه آزاد اسلامی، قم، ایران. 3. گروه معماری، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)، قزوین، ایران. |
معماری و طبیعت |
|
مقاله پژوهشی | چکیده: نتیجه زندگی شهری امروز، دور شدن از طبیعت است. در حالی که پیوند انسان و طبیعت غیرقابل انکار است، این فاصله میتواند منجر به احساس تنهایی و استرس شود. معماری بیوفیلیک انسان را به طور ذاتی وابسته به طبیعت و موجودات زنده میداند و هدف آن ارتباط نزدیکتر میان این دو در محیطهای ساخته شده است. با توجه به این که بیشترین منظر ارتباط با طبیعت در خانههای سنتی ایرانی یافت میشود، هدف از این پژوهش، بررسی مولفههای معماری بیوفیلیک و مطالعه تطبیقی الگوهای طراحی خانههای سنتی مشهد در دوره قاجار و نقش آن در ارتقای کیفیت مسکن است. هدف پژوهش حاضر، کاربردی، ماهیت آن توصیفی-تحلیلی و ارزیابی نهایی آن تحلیل دادهها به صورت الگوبردی است. این پژوهش ابتدا به باز تعریف مفاهیم بیوفیلیک و مولفههای آن میپردازد و در ادامه با برگزیدن خانههای داروغه، توکلی، امیری و غفوری در شهر مشهد به عنوان نمونههای مورد پژوهش، به صورت میدانی به بررسی مولفههای معماری بیوفیلیک پرداخته است. در این مسیر از مطالعات کتابخانهای و اسناد به جا مانده و تحلیل نقشهها با مقیاسگذاری واقعی در نرمافزار مربوطه استفاده گشته است. نتایج حاصل از پژوهش مبین این موضوع است که اصول معماری بیوفیلیک در معماری خانههای بومی مشهد قابل مشاهده است. از بین چهار خانه بررسی شده، خانه توکلی با بهرهگیری بیشترین مولفه، خانه داروغه و غفوری به طور تقریبا یکسان و خانه امیری کمترین میزان استفاده از شاخصههای معماری بیوفیلیک را دارا هستند. بیشترین مشخصه مشاهده شده، استفاده از طبیعت و کمترین آن عدم وجود پناهگاه است. |
تاریخ دریافت: 31/6/1404 تاریخ بازنگری: // تاریخ پذیرش: 5/7/1404 تاریخ انتشـار: 30/6/1404
| |
واژگان کلیدی: معماری بیوفیلیک، طبیعت، الگوهای طراحی، خانههای بومی. |
[1] * نویسنده مسئول : roxanaabdollahi@iau.ac.ir , +989126804154
مقدمه
انسان همواره ارتباط تنگاتنگی با طبیعت داشته و کیفیت آن در احساسات او تاثیر دارد. همزمان با پیشرفت صنعت رابطه بین انسان و طبیعت کمتر میشود. ارتباط با طبیعت به عنوان نیاز فطری به شکل مستقیم یا غیرمستقیم سطح استرس را کاهش میدهد. اهمیت دادن به صداهای طبیعت مانند صدای آب یا پرنده بر روی صداهای شهری کیفیت تجربه محیط را بهبود میبخشد(Gautam, 2017). طراحی بیوفیلیک ویژگیهای طبیعی را در محیط ساخته شده ترکیب میکند و در طراحی و فعالیتهای سالم در شهرهای فعلی توجه بیشتری را به خود جلب کرده است(Ebrahimpour, 2020). الگوهای طراحی بیوفیلیک تاثیرات مثبت بر روی کاربران، افزایش رفاه و بهرهوری و کاهش استرس1را به دنبال دارد و محیط را از طریق طراحی ساختمان بهبود میبخشد(Yaseen & Mustafa, 2022). در استان خراسان رضوی، بررسی معماری کمی در این ناحیه صورت گرفته و اخیراً بعضی از مناطق سکونتگاهی دستخوش دگرگونیهای زیاد شده است، ممکن است بسیاری از آثار منطقه از بین برود. معماری خانههای بومی مشهد از مصادیق مناسب معماری بومی است. بنابراین هدف این پژوهش مطالعه تطبیقی الگوهای طراحی خانههای بومی مشهد در دوره قاجار مبتنی بر معماری بیوفیلیک و استفاده از آنها در الگوهای امروزی است.
مروری بر پیشینه پژوهش
در پژوهش “مقایسه تطبیقی مولفههای تاثیرگذار معماری بیوفیلیک در طراحی مجتمعهای مسکونی معاصر و مسکن سنتی(نمونه مطالعاتی: شهر شیراز) “ با روش توصیفی-تحلیلی به مقایسه تطبیقی مولفههای تاثیرگذار معماری بیوفیلیک در طراحی مجتمعهای مسکونی معاصر و سنتی در شیراز پرداخته و نتایج نشان داده میانگین رتبههای مجتمعها در مولفههای ارتباط بصری با طبیعت، تنوع حرارتی و جریانهوا، ارتباط مستقیم با سیستمهای طبیعی، ارتباط با مصالح طبیعی و پناهگاه، دارای اختلاف در مقدار هستند (تندروصالح و همکاران،۱۴۰3). در این مقاله، با بهکارگیری روش کیفی-کمی، مؤلفههای مرتبط با معماری بیوفیلیک در سه دسته اصلی تجربه مستقیم از طبیعت، تجربه غیرمستقیم از طبیعت، و تجربه فضایی-مکانی استخراج شدهاند. نتایج نشان داد که میزان تأثیرگذاری مؤلفههای تجربه مستقیم از طبیعت، نسبت به سایر مؤلفهها بیشتر بوده است(مجتبوی و تفکری،۱۴۰2). در این پژوهش نیز، با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی، به بررسی نقش معماری بیوفیلیک در ارتقاء کیفیت محیطی مجتمعهای مسکونی پرداخته شده است. یافتهها نشان میدهد که معماری بیوفیلیک تأثیر قابلتوجهی در بهبود کیفیت فضاهای مسکونی داشته و میتواند به عنوان راهبردی مؤثر در طراحی پایدار بهکار گرفته شود (محمدی و دوزدوزانی،۱۴۰0).
این تحقیق یک رویکرد طراحی برای تجربیات بیوفیلیک در محیطهای یادگیری کودکان در آب و هوای سرد را بررسی میکند و چارچوبی برای طراحی بیوفیلیک پیشنهاد کرده است. در چارچوب نوسازی مدارس ابتدایی در کبک، کانادا، 38 طرح برای آب و هوای سرد در این چارچوب توسعه داده شده است(Watchman, DeKay, Demers, & Potvin ,2022). این مطالعه براساس سه کاربر مختلف، مجموعهای از پارامترهای2 بیوفیلیک را به طور خاص مرتبط با این نوع ساختمان شناسایی کرد و یک دستهبندی به روز از مداخلات طراحی حیاتی مربوط به عوامل مذکور را ارائه میدهد و به همین ترتیب معیاری را برای تحقیقات آینده و طراحی در این محیطها ارائه میدهد(Tekin, Corcoran & Gutiérrez, 2022). در معمـاری بیوفیلیـک، در حوزه طراحی و ارزشهای منتج از آن و قیاس آنها به منظور الویتبندی عوامل موثر و استفاده مشترک این دو حوزه تحقیقات جامعی صورت نگرفته است. لذا در پژوهش حاضر به بررسی مولفههای معماری بیوفیلیک و چگونگی وجود آنها در خانههای بومی دوره قاجار در شهر مشهد و مطالعه تطبیقی الگوی خانههای مذکور مبتنی بر مولفههای معماری بیوفیلیک پرداخته میشود.
چارچوب نظری
· مفهوم بیوفیلیا و طراحی معماری بیوفیلیک
واژه بیوفیلیا از دو جزء بیو5 و فیلیا6 تشکیل شده است. واژه بیو فرمی است که در ابتدای اسمها، صفتها و قیدهایی استفاده میشود که به چیزهای زنده یا زندگی مربوط میشود(Oxford dictionary, 2010). اصطلاح بیوفیلیا اولین بار توسط اریک فرم7 در سال ۱۹۶۴ میلادی برای توصیف گرایش روانی مجذوب شدن نسبت به تمام چیزهای زنده استفاده شده است. فرضیه بیوفیلیا اظهار میکند که پیوندی غریزی و فطری بین انسانها و دیگر سیستمهای حیات وجود دارد(Kellert & Wilson, 1995).
رویکرد طراحی بیوفیلیک با هدف ایجاد شرایط مطلوب برای انسان در انواع مختلف محیطهای انسانی و در عین حال بازیابی ارتباط شکسته انسان و طبیعت است. رهنمودها و اصول طراحی بیوفیلیک عمومی و انعطافپذیر هستند(Grazuleviciute, Daugelaite & Viliunas, 2022). طبیعت در محیط ساخته شده را میتوان به شکل نسیم، آبنماها، باغها و آکواریوم گنجاند. قویترین تجارب طبیعت در فضا از طریق ایجاد ارتباط معنیدار و مستقیم با عناصر طبیعی به ویژه از طریق تنوع، حرکت و تعاملات چند حسی به دست میآید(Ryan, Browning, Clancy, Andrews & Kallianpurkar, 2014). طراحی بیوفیلیک به دنبال ایجاد زیستگاه برای مردم به عنوان یک موجود بیولوژیکی8 در دنیای مدرن است. محیطی ساخته شده که سلامت و رفاه افراد را ارتقا میدهد. کاربرد طراحی بیوفیلیک مستلزم رعایت اصول اولیه خاصی است که بیانگر شرایط اساسی برای تمرین موثر طراحی بیوفیلیک هستند. آنها عبارتند از: درگیری مکرر با طبیعت، تمرکز بر سازگاری انسان با دنیای طبیعی منتج به ارتقای سلامت، سلامت و رفاه افراد در طول زمان، وابستگی عاطفی به مکانهای خاص، ترویج تعاملات مثبت بین مردم و طبیعت، تقویت متقابل، به هم پیوسته و راهحلهای معماری یکپارچه(Kellert & Calabrese, 2015). سه نوع تجربه از طبیعت، مقولههای اساسی بیوفیلیک را نشان میدهد که شامل تجربه مستقیم طبیعت، تجربه غیرمستقیم طبیعت و تجربه فضا و مکان است. تجربه مستقیم طبیعت به تماس با ویژگیهای محیطی از جمله نور طبیعی، هوا، گیاهان، حیوانات، آب، مناظر و موارد دیگر اشاره دارد. تجربه غیرمستقیم طبیعت به تماس با تصویر طبیعت، دگرگونی طبیعت از وضعیت اولیه یا قرار گرفتن در معرض الگوها و فرآیندهای خاص مشخصه جهان طبیعی اشاره دارد که شامل تصاویر و آثار هنری، مواد طبیعی مانند مبلمان چوبی و پارچههای پشمی، تزئینات الهام گرفته شده از اشکال و فرمهای موجود در طبیعت یا فرآیندهای محیطی مرتبط با تکامل انسان میباشند. در نهایت، تجربه فضا و مکان به ویژگیهای فضایی مشخصه محیط طبیعی اشاره دارد که سلامت و رفاه انسان را ارتقا داده است که شامل چشمانداز و پناهگاه، پیچیدگی سازمانیافته، تحرک و یافتن مسیر و موارد دیگر است(Kellert & Calabrese, 2015).
· مؤلفههای طراحی معماری بیوفیلیک
این الگوی طراحی ابزاری برای گنجاندن طراحی بیوفیلیک در فضای داخل و خارج است. سه دستهبندی مذکور در ادامه، شامل 13 الگوی طراحی بیوفیلیک هستند که عبارتند از: "طبیعت در فضا" شامل (ارتباط بصری با طبیعت، ارتباط غیربصری با طبیعت، محرکهای حسی غیرریتمیک9، تغییرات حرارتی و جریان هوا، وجود آب، نور پویا و پراکنده و اتصال با سیستمهای طبیعی). دسته دوم «آنالوگ10 طبیعی» است که شامل الگوهایی از (اشکال و الگوهای بیومورفیک11، ارتباط مواد با طبیعت، و پیچیدگی و نظم) است. دسته سوم "ماهیت فضا" است که شامل (چشمانداز، پناهگاه، رمز و راز، و خطر) است(Yaseen & Mustafa, 2022). در کتاب «عمل طراحی بیوفیلیک» سه دسته از تجربه طبیعت معرفی شده که شامل 24 ویژگی است. دستهبندیهای مذکور عبارتند از: "تجربه مستقیم طبیعت"، شامل ویژگیهایی مانند، (نور، هوا، آب، گیاهان، حیوانات، مناظر طبیعی و اکوسیستمها12 و آتش). دسته دوم "تجربه غیرمستقیم طبیعت" است که عناصر و ویژگیهایی مانند (مواد طبیعی، رنگ، طبیعت برانگیخته، تصاویر طبیعی، بیومیمیکری13، هندسههای طبیعی، فرمها و اشکال، سن، غنای اطلاعات، شبیهسازی نور و هوای طبیعی را مورد بررسی قرار میدهد. دسته سوم «تجربه فضا و مکان» است که شامل ویژگیهای فضا مانند (چشمانداز و پناه، پیچیدگی سازمانیافته، ادغام اجزا با کلها، فضاهای انتقالی، تحرک و راهیابی، دلبستگی فرهنگی و اکولوژیکی14 به مکان) است(Kellert & Calabrese, 2015). بر اساس نظر کلِرِت، عناصر بیوفیلیک شامل مجموعهای از ویژگیهای محیط طبیعی هستند که میتوان آنها را در معماری بهکار گرفت. این ویژگیها عبارتند از: رنگ، آبوهوا، نور خورشید، گیاهان، حیوانات، مواد طبیعی، مناظر و چشماندازها، نماهای سبز، ویژگیهای زمینشناختی، زیستگاهها، اکوسیستمها و آتش. این عناصر نخستین مؤلفههای طراحی بیوفیلیک محسوب میشوند(Kellert, 2008). ( شکل شماره 1 ) در نهایت با توجه به دستهبندیهای متعدد محققین مختلف و پیشینه
شکل شماره1) مولفههای طراحی معماری بیوفیلیک اقتباس شده از پیشینه (در 5 سال اخیر |
· تعریف بوم و معماری بومی
معماری بومی تغییراتی است که براساس نیازمندیهای انسان بر کره زمین به وجود آمده است(کاوه بوکانی و قاسمی، 1394). این معماری بهجای تلاش برای تسلط بر طبیعت، در پی همزیستی با آن است که در مقایسه با سبکهای فرم محور، مزیت بهشمار میرود؛ چرا که معماری بومی به بررسی روابط میان محیط ساخته شده و طبیعت میپردازد و از این منظر برتری دارد(راپاپورت، 1392) و توجه زیادی به ایجاد آسایش حرارتی دارد و با رعایت عواملی مانند کاهش مصرف انرژی و پاسخ به جنبههای فرهنگی، هماهنگی بناها با محیط و زمینه افزایش پیدا میکند. (سروش نیا و همکاران، 1399). در جدول شماره 2 ارتباط بین تمامی شاخصههای معماری مسکن بومی با توجه به رویکردهای اقلیمی، اجتماعی و کالبدی، به طور مجزا مطرح شده است.
روش تحقیق
تحقیق حاضر از نظر هدف، یک تحقیق توسعهای و براساس ماهیت پژوهشی کیفی است. روش گردآوری دادهها میدانی و کتابخانهای و ابزار آن، اسناد شامل کتب، مقالات، نشریات رسمی، پایگاههای الکترونیکی و نقشهها میباشد. اسناد زمینهای و شواهد مورد استفاده شامل اسناد بستر فرهنگی، اجتماعی، زمانی، شهری، محیطی میباشد. شواهد استنباطی به دنبال ایجاد ارتباط بین موضوعات با یکدیگر و استنباط(حدس) در خصوص موضوع تحقیق هستند. روش گردآوری میدانی نیز با مشاهده و برداشت از بناها صورت میگیرد. روش انجام این پژوهش مطالعه تطبیقی از نوع مورد محور، عرضی یا برش تاریخی (Slice) در ترکیب با فرم و نقش (Form) و تحلیل محتوا میباشد. در ساختار عرضی، یک قسمت مشخص از تاریخ و موضوعی محدود در حوزه هنر انتخاب میشود و سپس این موضوع در چند فرهنگ یا منطقه مختلف مورد بررسی تطبیقی قرار میگیرد."مزیت روش تطبیق عرضی در آن است که تحولات هنری چند جامعه را به صورت همزمان میتوان مورد بررسی قرار داد". در تحلیل فرم و نقش، "اشکال موجود"، به عنوان مواد خام تحقیق تلقی میشوند، پژوهشگر با مطالعه و تطبیق این اشکال، به مفاهیم اعتقادی- اجتماعی شکلگیری آنها در قالب "فرمها" و "نماد" دست مییابد(ذکرگو، 1381 ،168-169). مطالعات تطبیقی شناخت یک پدیده با مقایسه و توصیف و تبیین نقاط اشتراک و اختلاف انجام میپذیرد. یکی از مهمترین الگوهای این مطالعات جرج بردی است(Ragin, 1983). مراحل تحلیل محتوا و تطبیق مبتنی بر الگوی بردی و چهار گام توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه صورت میگیرد. مرحله توصیف آمادهسازی پدیدههای پژوهش بر اساس شواهد یادداشتبرداری شده همراه با تدارکات کافی است. در گام تفسیر بررسی اطلاعات توصیف شده در مرحله اول صورت میگیرد، گام سوم طبقهبندی و کنار هم گذاشتن اطلاعات حاصل از مراحل قبل به منظور ایجاد مقایسه شباهتها و تفاوتها است و در گام چهارم مقایسه، بررسی مسئله پژوهش با توجه به مقایسه جزئیات، شباهتها و تفاوتها و پاسخ به سوالات تحقیق انجام میگیرد. بنابراین در این الگوی تطبیقی ابتدا دادههاي مورد نياز درباره موضوع از منابع گردآوري و تفسير ميشوند. در گام بعد دادهها طبقهبندي شده و در
|
شکل شماره2) مراحل تحلیل محتوا. |
آخرين مرحله، شباهتها و تفاوتها مورد مقايسه قرار میگیرد. پژوهشگر برای تحلیل تطبیقی، تطبیق توصیفی و گزارشی انجام میدهد. تعداد نمونه به علت کیفی بودن این نوع مطالعه تطبیقی محدود است. جامعه آماری شامل خانه داروغه، امیری، توکلی و غفوری در شهر مشهد و مربوط به دوره قاجار است.
در مرحله "توصیف" اصول طراحی معماری بایوفیلیک و خانههای بومی مورد بررسی قرار گرفت و به وسیله مطالعات اسنادی و گزینش مولفههای مشترک در این دو مبحث و تدوین مدل مفهومی تحقیق مولفههای مدنظر پژوهش مورد شناسایی قرار گرفتند. سپس این مدل در مرحله تفسیر مورد بررسی و تعریف تخصصی قرار گرفت و جزییات مورد نیاز براساس مدل عملیاتی تحقیق تبیین شدند. در مرحله سوم که همجواری نام دارد، اطلاعاتی که از مرحله یک و دو به دست آمدند برای هر یک از خانههای موجود در جامعه هدف در جدولی جداگانه کنار هم قرار گرفتند و طبقهبندی شدند و بدین ترتیب جزییات مورد نیاز هر یک از خانهها مشخص گردیدند و در نهایت، در گام چهارم تشابهات و تفاوتها در مورد ریزمولفهها و معیارهای تدوین شده در مدل عملیاتی تحقیق به طور دقیق مقایسه و گزارش شدند. در شکل شماره 2 مراحل سازماندهی تحلیل محتوای پژوهش نشان داده شده است.
بحث
· مرحله توصیف الگوی تطبیق تحقیق
با توجه به شاخصههای معماری مسکن بومی مستخرج از تحقیقات معتبر و همچنین استخراج مولفههای طراحی معماری بیوفیلیک و دستهبندی موضوعی و تخصیص هر مولفه در حیطه موضوعی مربوطه محققین، مدل مفهومی در مرحله توصیفبردی بوجود آمد. در ( شکل شماره 3) تحت عنوان مدل مفهومی شعاعی مولفههای طراحی معماری بومی مبتنی بر معماری بایوفیلیک حاصل شد.
پس از استخراج مولفههای بیوفیلیک مورد استفاده در طراحی خانههای بومی، در جدول شماره 3 تعاریفی از این مولفهها به تفکیک توضیح داده شده است.
· مرحله اول: تفسیر الگوی تطبیق تحقیق
در مرحله تفسیربردی، مولفههای معماری بیوفیلیک با شاخصها و معیارها و رویکردهای طراحی معماری بومی، تطبیق داده شده و نمونههایی از نحوهی استفاده از این مولفهها در خانههای بومی در جدول شماره 4 نشان داده شده است.
شکل شماره3) مدل مفهومی مولفههای طراحی معماری بومی مبتنی بر معماری بیوفیلیک در مسکن. |
|
شکل شماره 4 ) موقعیت مکانی خانهها در شهر مشهد |
ب) معرفی خانه های بومی مشهد در دوره قاجار: در این پژوهش خانه داروغه، خانه توکلی، خانه امیری و خانه غفوری مورد بررسی قرار گرفتهاند. معماری این دوره، تحت تأثیر هنر غرب، با تغییراتی همراه است که میتوان به تأکید بر ورودی بنا از طریق ایجاد جلوخان، پیرنشین و افزایش ارتفاع سردر اشاره کرد. همچنین، در این دوره از تزئینات گلوبند، مقرنسهای ساده آجری و کاشیکاری استفاده شده است. از ویژگیهای این معماری میتوان به ترکیب معماری بومی با عناصر معماری کلاسیک اروپا اشاره کرد؛ بهویژه بهرهگیری از سنتوری در بالای نماهای اصلی، تزئینات آجری و کاشیکاری در نما، و نیز کاربرد گچبری و نقاشیهای رنگی در داخل بنا. راهپلههای مستقل و قابل توجه میشوند(فرح بخش و همکاران،106،1396). تابستاننشین در طبقه اول دارای ایوان هستند و ورود به آن از حیاط است. زمستاننشینها معمولاً در قسمت شمال تا شمال شرقی قرار گرفتهاند تا نور مناسب جنوب را دریافت کنند و برعکس، تابستاننشین در جنوب تا جنوب غربی قرار گرفته تا از نور جنوب در امان بماند و باد را دریافت بکند. حیاطها در مرکز قرار دارد. جهت ورودی به قرارگیری خانه بستگی دارد. در ( شکل شماره 4) موقعیت مکانی خانهها نشان داده شده و در جدول شماره 6 مشخصات هر یک از آنها به طور مجزا شرح داده شده است.
· مرحله دوم: تفسیر الگوی تطبیق تحقیق
|
· مرحله هم جواری الگوی تطبیق
در جدول شماره 8 ، خانهها با استفاده از رویکردها، مولفهها و شاخصهای مختلف، با توجه به مساحت هر یک، بین 1 تا 5 به صورت کمی امتیازبندی شده و سپس فراوانی و درصد آن محاسبه گردیده است. بالاترین امتیاز نشاندهنده این است که آن خانه بیشترین معیار بیوفیلیک را در خود دارد.
· مرحله مقایسه الگوی تطبیق تحقیق
در جدول شماره 9 شاخصهای مختلف برای هر یک از خانهها، در صورت وجود یا عدم وجود مولفه به صورت کیفی و با توجه به جدول شماره 8 نمایش داده شده است و در انتها خانهای که بیشترین معیار را دارا باشد، بالاترین امتیاز را میگیرد.
|
|
|
شکل شماره5) نمودار شاخصههای بومی بیوفیلیک نمونههای موردی |
پی نوشت:
1. Stress
2. Parameter
3. Sterategy
4. Phisiology
5. Bio
6. Philia
7. Eric Forum
8. Biology
9. Rithmyc
10. Analog
11. Biomorphic
12. Ecosystems
13. Biomimicry
14. Ecologyc
15. Rhythm
فهرست منابع:
ابراهیمپور، مریم. (1399). برنامهریزی بیوفیلیک رویکردی جدید در راستای دستیابی به زیستپذیری در شهرهای جدید ایران (نمونه موردی: شهر جدید هشتگرد). جغرافیایی آمایش محیط، شماره 50. 39-59.
اسمعیلی، نیاز؛ گلابچی، محمود و قبادیان، وحید. (1399). ارزیابی جذب مشتری با تمرکز بر ویژگیهای طراحی بیوفیلیک، مورد مطالعاتی: سرای مشیر، شیراز. معماری و شهرسازی آرمان شهر. شماره 30.
اسناد میراث فرهنگی.
بیطرف، احسان؛ ذبیحی، حسین و حبیب، فرح. (1396). نگرش بیوفیلیک رویکردی در ارتقا سطح کیفی محیط زندگی ساکنان مجتمعهای مسکونی. نشریه مدیریت شهری، شماره 49، 349-331.
بیگینژاد، محمدعلی و عامری صفات، علیاکبر. (1395). بررسی ویژگیهای معماری بیوفیلیک در بناهای بومی ایرانی (نمونه موردی: اقلیم گرم و خشک). کنفرانس بینالمللی نوآوری در علوم و تکنولوژی.
پوراحمد، احمد و کچوئ، نیکناز. (1399). جایگاه طبیعت در پایداری شهر، مبتنی بر رویکرد برنامهریزی و طراحی شهرهای بیوفیلیک، با نگاهی به شهر طرقبه. معماری سبز. شماره 1 (پیاپی 19) جلد اول، 18.
تندروصالح، ندا؛ حجتی، وحیده و موحد، خسرو. (۱۴۰۳). مقایسه تطبیقی مولفههای تاثیرگذار معماری بیوفیلیک در طراحی مجتمعهای مسکونی معاصر و مسکن سنتی(نمونه مطالعاتی: شهر شیراز). فضای زیست، شماره 7، 119-143.
ذکرگو، امیرحسین. (1381). تاملاتی بنیادین در مطالعات تطبیقی، فصلنامه هنر، شماره 54، 168-169.
راپاپورت، آموس (۱۳۹۲). انسانشناسی مسکن (ترجمه خسرو افضلیان). مشهد: کتابکده کسری.
رکنی, نوشین و احمدی, وحید. (1396). واکاوی نظام فضایی پنهان معماری بومی مسکونی مشهد بر اساس تئوری نحو فضا. پژوهشنامه
سروش نیا، رضا؛ مفیدی شمیرانی، سیدمجید و اعتصام، ایرج. (1399). بررسی اصول و معیارهای مسکن پلکس. مطالعات هنر اسلامی، شماره 38، 196-210.
شاهچراغی، آزاده و بندرآباد، علیرضا. (1399). محاط در محیط. تهران: سازمان جهاد دانشگاهی.
فرح بخش، مرتضی؛ حناچی، پیروز و غنایی، معصومه. (1396). گونهشناسی خانههای تاریخی بافت قدیم شهر مشهد, از اوایل قاجار تا اواخر پهلوی اول. مطالعات معماری ایران, دوره 6، شماره 12, 97-116.
قربانی پارام، محمدرضا؛ باور، سیروس و محمودی نژاد، هادی. (1399). مطالعه تطبیقی تاثیر معماری بیوفلیک در طراحی خانههای سنتی و مدرن (مطالعه موردی: شهر گرگان). فصلنامه جغرافیا (برنامهریزی منطقه ای)، شماره 4، 555-535.
کاوه بوکانی، پرنگ، و قاسمی، کوروش. (1394). معماری بومی, ارزشها و کاربردهای آن. اولین کنفرانس سالانه پژوهشهای معماری، شهرسازی و مدیریت شهری.
مجتبوی، سیده مریم و تفکری، فهیمه. (۱۴۰۲). واکاوی راهکارهای ارتقای سلامت و رفاه در طراحی مسکن از طریق تجربۀ مستقیم عناصر معماری بیوفیلیک. رهپویه معماری و شهرسازی. شماره 5، 35-52.
میرزامحمدی، احمد و دوزدوزانی، یاسمن. (1400). اثر معماری بیوفیلیک در ارتقا کیفیت محیطی مجتمعهای مسکونی (مطالعه موردی: مجتمع مسکونی آسمان تبریز). فصلنامه پایداری، توسعه و محیط زیست، دوره 2، شماره 7، 85-102.
یوسف زاده، علی؛ وفامهر، محسن و مهدینیا، محمد هادی. (1399). مولفههای طراحی بیوفیلیک بر حصول زیستپذیری با تاکید بر معماری اسلامی. مطالعات هنر اسلامی. دوره 17، شماره 40.
Browning, W. D., Ryan, C. O., & Clancy, J. O. (14). Patterns of biophilic design. New York: Terrapin Bright Green, LLC, 3-4.
Gautam, A. (2017). Biophilic Design in Architecture. International Journal of Engineering Research and Technology, 6(3), 120-124.
Grazuleviciute-Vileniske, I., Daugelaite, A., & Viliunas, G. (2022). Classification of Biophilic Buildings as Sustainable Environments. Buildings, 12(10), 1542.
Kellert, Stephen R., 2005, Building for Life. Island Press, Washington.
Kellert SR, Calabrese EF. Nature by Design: The Practice of Biophilic Design, Burlington. Yale University Press; 2015.
Kellert, S. R., Heerwagen, J., & Mador, M. (2011). Biophilic design: the theory, science and practice of bringing buildings to life. John Wiley & Sons.
Li, M., Chau, H. W., & Aye, L. (2020). Biophilic design features in vernacular architecture and settlements of the Naxi. Journal of Architecture and Urbanism, 44(2), 188-203.
Oxford University Press. (2010. In Oxford English Dictionary. Retrieved from https://www.oed.com/view/Entry/176600
Ragin, C., & Zaret, D. (1983). Theory and Method in Comparative Research Two Strategies. Social Forces, Volume 61, Issue 3, 731–754
Ramzy, N. S. (2015). Biophilic qualities of historical architecture: In quest of the timeless terminologies of ‘life’in architectural expression. Sustainable Cities and Society, 15, 42-56.
Rapoport, A. (2013). Anthropology of Housing (Translated from French to Persian Khosro Afzalian). Mashhad: Kasri Library.
Ryan, C. O., Browning, W. D., Clancy, J. O., Andrews, S. L., & Kallianpurkar, N. B. (2014). Biophilic design patterns: emerging nature-based parameters for health and well-being in the built
environment. ArchNet-IJAR: International. Journal of Architectural Research, 8(2), 62.
Soderlund, J., & Newman, P. (2015). Biophilic architecture: a review of the rationale and outcomes. AIMS environmental science, 2(4), 950-969.
Tekin, B. H., Corcoran, R., & Gutiérrez, R. U. (2022). A Systematic Review and Conceptual Framework of Biophilic Design Parameters in Clinical Environments. HERD: Health Environments Research & Design Journal, 19375867221118675.
Watchman, M., Demers, C. M., & Potvin, A. (2021). Biophilic school architecture in cold climates. Indoor and Built Environment, 30(5), 585-605.
Watchman, M., DeKay, M., Demers, C. M., & Potvin, A. (2022). Design vocabulary and schemas for biophilic experiences in cold climate schools. Architectural Science Review, 65(2), 101-119.
Yaseen, F. R., & Mustafa, F. A. (2022). Visibility of nature-connectedness in school buildings: An analytical study using biophilic parameters, space syntax, and space/nature syntax. Ain Shams Engineering Journal, Volume 14, Issue 5, 101973.
Zhong, W., Schröder, T., & Bekkering, J. (2021). Biophilic design in architecture and its contributions to health, well-being, and sustainability: A critical review. Frontiers of Architectural Research. Volume 11, Issue 1, 114-141.