بررسی جامعهشناختی مؤلفه دین و دینداری در مثنوی مولانا با توجه به فرضیه دین گئورگ زیمل
الموضوعات :
علیرضا قوجه زاده
1
,
افسانه تاجیک
2
,
فاطمه نیروی آغمیونی
3
1 - استاديار دانشگاه آزاد اسلامي واحد پيشوا ـ ورامين
2 - مدرس دانشگاه آزاد اسلامي واحد اسلامشهر
3 - دانشگاه ازاد اسلامی
الکلمات المفتاحية: جامعهشناسی, مثنوی معنوی, مولانا, گئورگ زیمل, دین.,
ملخص المقالة :
در میان مباحث بسیار فراوانی که در مقوله ادبیات فارسی مورد بحث و بررسی قرار میگیرند، مسائل اجتماعی جامعه نیز به عنوان یکی از بخشهای تقریباً مهم ادب فارسی مورد توجه قرار گرفته و آثار بسیاری نیز در این زمینه به رشته تحریر درآمده است. در بسیاری موارد بازتاب شرایط و مقتضیات و اوضاع اجتماعی یک دوره در اشعار یک شاعر یا اثر یک نویسنده کاملاً مشهود است و برای شناخت جامعه آن عصر باید به شرح و تفسیر اشعار و نوشتهها و معانی اجتماعی آنها پرداخت که به این شکل پیوند میان جامعهشناسی و ادبیات آشکار میشود. مثنوی مولانا یکی از آثاری است که از نظر جامعهشناختی تحت عناوین مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. در اشعار مولانا بسیاری از واقعیات اوضاع و شرایط اجتماعی، رسوم، عادات و سنتهای جامعه منعکس شده است که تصویرگر زندگی و واقعیات دوران حیات شاعر میباشد. هدف از این پژوهش نشان دادن یکی از ابعاد گوناگون اجتماعی مثنوی و تطابق آن با نظریات جامعه شناختی گئورگ زیمل میباشد. در تحقیق حاضر که به روش تحلیل محتوا، جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شده است، پس از بررسی آثار مولانا اندیشههای وی به لحاظ جامعه شناختی با یک مورد از نظریات مهم زیمل جامعشناس غربی، تحت عنوان «دین و دینداری» مورد تحلیل و تطبیق قرارگرفت. تحلیلهای صورتگرفته بیانگر این مطلب است که دیدگاه دنیاستیز و عارفانه مولانا نسبت بهترک تعلقات و دنیاگریزی و توصیههای او در مورد دین و دینداری قابل تطبیق با نظریه دین گئورگ زیمل میباشد.
