تدوین و اعتبار سنجي پروتکل مداخله ای بومی رضایت زناشویي براساس روش داده بنیاد
الموضوعات :زهرا افخم 1 , شکوه نوابی نژاد 2 , علی اکبر خسروی بابادی 3 , حمیدرضا بهادران 4
1 - دانشجوی دکتری تخصصی، گروه تربیت و مشاوره، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران Afkham2018@gmail.com
2 - (نویسنده مسئول) استاد تمام، گروه مشاوره، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران sh.navabinejad@iranmehr.ac.ir, tell: 09122907535
3 - علوم تربیتی واحد تهران مرکز
4 - دانشیار، گروه تربیت و مشاوره، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران ham.rezazadeh_bahadoran@iauctb.ac.ir
الکلمات المفتاحية: تدوین و اعتبار سنجي, پروتکل مداخله ای, روش داده بنیاد, رضایت زناشویي ,
ملخص المقالة :
چکیده مقدمه: این پژوهش درصدد تدوین و اعتبارسنجی پروتکل مداخله ای رضایت زناشویی بود. روش پژوهش: طرح پژوهش، طرح اکتشافی کیفی بود و به منظور تدوین پروتکل مداخله ای رضایت زناشویی از رویکرد نظریه داده بنیاد براساس مدل طبقه بندی استراوس و کوربین استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه خبرگان و صاحب نظران دانشگاهی و اجرایی رشته های مرتبط با خانواده بود. برای دستیابی به اشباع نظری و توافق کلی پیرامون سئوالات مرتبط با پدیده مورد بررسی، نمونه آماری دربرگیرنده تعداد 9 نفر از صاحبنظران بود. برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه استاندارد استفاده شد. به منظور اعتبار و پایایی سنجی پروتکل مداخله ای برساخته شده از طریق ارزیابی به شیوه ارتباطی و نیز از طریق تشکیل گروه کانونی اعتبار سنجی و با استفاده از قابلیت تکرار پذیری و نیز قابلیت انتقال یا تعمیم پذیری مورد پایایی سنجی قرار گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از آن بود که عواملی علّی رضایت زناشویی شامل عوامل فردی و عوامل میان فردی، عوامل مداخله گر رضایت زناشویی شامل عوامل روانی ـ جسمی، خانواده والدینی و عوامل فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، شرایط زمینه ای شامل شرایط عام و خاص بود. صمیمیت به عنوان مقوله محوری رضایت زناشویی بود. نتیجه گیری: پژوهش منجر به تدوین و اعتبار سنجی پروتکل مداخله ای رضایت زناشویی شامل راهبردهای شناختی ـ رفتاری، هیجان مدار، ذهنآگاهی و مداخله ارتباطی شد. از نتایج این پژوهش می توان در سیاست های ملی خانواده در جهت پیش گیری از مشکلات ناشی از فقدان رضایت و صمیمیت زناشویی اشاره کرد. از تعداد 9 نفر صاحبنظر مورد مصاحبه، 6 نفر زن و 3 نفر مرد بودند که این ترکیب جنسیتی و سوابق متفاوت در حوزه تحصیلات آکادمیک، مسئولیت های اجرایی و تجربیات بالینی مصاحبه شوندگان احتمالاً برای نتایج پژوهش در بخش کیفی محدودیت هایی را ایجاد کرده اند. پیشنهاد می شود از نتایج این پژوهش در مراکز مشاوره دانشجویی از جمله در دانشگاه آزاد اسلامی، در قالب یک برنامه مهارت افزایی با هدف ارتقای میزان رضایت زناشویی و همچنین در فرایند مشاوره پیش از ازدواج استفاده شود. همچنین چارچوب مفهومی پروتکل مداخله ای رضایت زناشویی در این پژوهش در فرایند مشاوره به زوجین براساس خرده فرهنگ ها در مناطق مختلف کشور می تواند مورد استفاده قرار گیرد. پیشنهاد می شود در پژوهش های بعدی، ترکیب جنسیتی و سوابق آکادمیک، اجرایی و بالینی مصاحبه شوندگان تغییر یابد.