هستی شناسی در عرفان حلقه و مشابهت های آن با هستی شناسی در عرفان ابن عربی
الموضوعات :علیرضا خواجه گیر 1 , محسن فهیم 2 , مجید جلالی جلال آبادی 3
1 - دانشیار، گروه ادیان و عرفان، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران
2 - استادیار گروه الهیات، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی.اصفهان، ایران_ایران
3 - دانش آموخته دکتری ادیان و عرفان، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران
الکلمات المفتاحية: احدیت, لاهوت, جبروت, جهان هیچ قطبی, جهان دوقطبی, تجلی,
ملخص المقالة :
هستی شناسی در همه مکاتب عرفانی دارای اهمیت زیادی است و کمتر مکتب عرفانی را می توان پیدا کرد که به این مسئله در آموزه های خویش توجه نکرده باشد. این مسئله در مکتب عرفان کیهانی حلقه و عرفان اسلامی بویژه مکتب ابن عربی نیز دارای اهمیت بسیاری است و مسائل زیادی در این دو مکتب به این اصل مرتبط است. مسئله اصلی در این پژوهش بررسی مشابهت های هستی شناسی در مکتب عرفان کیهانی حلقه با هستی شناسی در عرفان اسلامی و بویژه ابن عربی است. روش بکار گرفته شده، در این تحقیق مطالعه توصیفی و روش تحلیل محتوا با استناد به منابع کتابخانهای بوده است. یافتههای پژوهش حاکی است که شباهت میان اصطلاحات عرفانی مانند؛ هاهوت، لاهوت، جبروت، ملکوت و ناسوت، با اصطلاحات عرفان کیهانی مانند؛ هیچ قطبی(عدم)، تک قطبی و دوقطبی که حکایت از اقتباس این مکتب از عرفان اسلامی است، کاملا مشهود است.