شناسایی ابعاد و مؤلفههای توسعهای آموزش فنی و حرفهای متناسب با ظرفیتهای صنایع
الموضوعات :زهره پاكدل 1 , کلثوم نامی 2 , محمود صباحی زاده 3
1 - دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی، واحد بندرعباس، دانشگاه آزاد اسلامی، بندرعباس، ایران
2 - گروه علوم تربیتی، واحد بندرعباس، دانشگاه آزاد اسلامی، بندرعباس، ایران.
3 - گروه علوم تربیتی، واحد بندرعباس، دانشگاه آزاد اسلامی، بندر عباس، ایران
الکلمات المفتاحية: فنی و حرفهای, بازار کار, ظرفیت های صنایع.,
ملخص المقالة :
هدف: مطالعه حاضر باهدف شناسایی ابعاد و مؤلفههای توسعهای آموزش فنی و حرفهای متناسب با ظرفیتهای صنایع شهر بندرعباس انجام گرفت.
روش: این مطالعه بهصورت کیفی با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون به ارائهی مدل پرداخت. جامعهی آماری شامل 6 نفر عضو هیئتعلمی دانشگاه در رشته مدیریت آموزشی، 14 نفر نیز خبرگان و متخصصان و صاحبنظران حوزه مدیریت فنی حرفهای (روسا، متخصصان، مدرسان و پژوهشگران) و صنایع بودند. پساز انجام 20 مصاحبه، کدها به حد اشباع نظری رسیدند. ابزار گردآوری دادهها مصاحبهی نیمه ساختاریافته با خبرگان بود که الگوی استخراجی با استفاده از دو شاخص تناسب و کاربردی بودن که یکی از روشهای ارزیابی اعتبار کیفی است و همچنین نظر دهی در مورد پایههای تجربی پژوهش به تائید رسید.
یافته ها: نتایج نشان داد مدل ارائهشده دارای 9 مضمون فراگیر (بررسی بازار هدف؛ نحوه جذب مشتری؛ تعیین هدف و برنامهریزی؛ ارزیابی و کنترل؛ توجه به تجربه و تخصص؛ آموزش؛ ظرفیت و توسعه و زیرساخت؛ قوانین و برنامهریزی؛ نیروی انسانی متخصص) و 18 مضمون سازمان دهنده (1. جمعآوری اطلاعات 2. برنامهریزی پرسنل 3. ارزیابی 4. دستهبندی اطلاعات 5. تجربه 6. توسعه و زیرساخت 7. مطلوبیت و توانمندی آموزشی 8. کنترل 9. ترغیب و توافق 10. برنامهریزی جذب و گسترش 11. برنامهریزی توسعه 12. شایستگی 13. ظرفیت 14. قوانین 15. توانایی 16. نیازهای آموزشی 17. تخصص 18. مذاکره) بر اساس 56 مضمون پایه بود.
نتیجه گیری: آموزش فنی و حرفهای زمانی به شکلی اثربخش توسعه پیدا می کند که از ظرفیت ها صنایع شهری بخوبی بهره برداری کند.
Abbas Zadeh, S., Shahi, S., & Mehralizadeh, Y. (2017). Compatibility of technical and vocational high school education with the educational needs of small industries in Ahvaz city. Biannual Journal of Educational Planning Studies. 7(14), 48-70.
Ahmadi, H., & Ateshak, M. (2013). Needs assessment of technical and vocational education related to biotechnology in Iran's Technical and Vocational Education Organization. Educational planning studies, 1(1): 35-51.
Aiti, M., & Fathi, M. (2013). Examining the relationship between the curriculum (general skills) of technical and vocational education with the needs of the labor market of Birjand city. Skill Education, 2(8), 93-110.
Aminbidokht, A. A., Najafi, M., & Shariati, F. (2018). Identifying and Exploring the Factors Affecting the Quality of Technical and Vocational Education: A Mixed-Method Study. Journal of Teaching Research, 6(3), 23-38.
Anderson, A. (2018). A View on the most Change in Vocational and Technical Education in England for a Generation Higher Education Skills and Work- Based. Learning, 8(2), 113-116.
Ansari, A., & Ghasemzadeh, A. (2020). The Paradigm Model of the Relationship between the Labor Market and Technical and Vocational Education from the Perspective of Managers of Technical and Vocational Training Centers, Managers and Industrialists in West Azerbaijan Province. Skill Training, (33), 7-24.
Attarnia, A., Abbasi, H., & Alimohammadi, R. (2021). Evaluation of the educational needs of the labor market in relation to graduates of the fields operating in technical and vocational education in Qom province. Human Capital Empowerment, (12), 43-54.
Bagheri Khalili, Z., & Mirkamali, S. M. (2005). Evaluating the job competence of graduates of technical and vocational fields employed at Iran Khodro Company from the perspective of production unit managers. Journal of Educational Innovation, 4(13), 85-110.
Balasooriya, B.M.C.N., & Kulathunga, I.D.J. (2020). A Study to Identify Ways of Enhancing Industry Partnership towards Technical Education - The Sri Lankan Context. Scholarly Technical Education Publication Series (STEPS), 4, 32-54.
Bhurtel., A. (2021). Technical and Vocational Education and Training in Workforce Development. Journal of Training and Development, 1(1), 77-84.
Forster, A.G., & Bol, T. (2018). Vocational education and employment over the life course using a new measure of occupational specificity. Social Science Research. 70, 176-197.
Haji Aliakbari, F. (2020). Designing a model for the development of technical and vocational education and training in line with the needs of the labor market and regional capacities: A case study, the insurance industry. Skill Training Quarterly, 8, 81-102. Jahonga, W. M., Canute, B., & Murey, E. J. (2016). Collaborative and Linkage Programs Between TVET Institutions and the Industry. A Case of TVET Institutions in North Rift Region, Kenya. IOSR-Journal of Economics and Finance, 7(4), 1-5.
Khaje Shokoohi, A., Abbasi, M., & Khoshfar, G. (2012). Examining the effectiveness of technical and vocational training in employing the trained personnel in Golestan province. Skill Training Quarterly, 1(1), 103-116.
Khaledi, M., & Refaati, M. (2019). Comparing the effectiveness of formal and informal technical and vocational training on employment. Skill Training Quarterly, 1(1), 71-86.
Maghsudi, F. (2014). The role of technical and vocational education in the country's economy and business development. Monthly Social, Economic, Scientific and Cultural Magazine of Work and Society, 2(173), 40-47.
Oviawe, J. I., Uwameiye, R., & Uddin, P.S. (2020). Bridging Skill Gap to Meet Technical, Vocational Education and Training School-Workplace Collaboration in the 21 st Century. Education, 9(2), 38-52.
Rabiee, A., & Khademi Varnamkhasti, N. (2014). Obstacles and solutions for the development of entrepreneurship in the country's Technical and Vocational Training Organization (A case study of the General Department of Technical and Vocational Training of Tehran Province). Skill Training Quarterly, 7, 25-51.
Rahimi, Z., Amirian Zadeh, M., & Ahmadi, E. (2020). Evaluating the strategic management model in technical and vocational training. A New Approach in Educational Management, (46), 47-70.
Salehi Omran, E., & Ghasemzadeh, A. (2019). Examining the general skills related to the quality of technical and vocational training from the perspective of stakeholders. Quarterly Journal of Innovation and Value Creation, 4(2), 23-42.
Salimi, J. (2014). Technical and vocational training, human resources and entrepreneurship (A case study of technical and vocational training in Kurdistan province). Skill Training Quarterly, 8, 7-24.
Seifollahi, N., & Beigi, A.(2020). Development of technical and vocational training in line with the needs of the labor market and regional capacities (Case study: Developing related standards for beekeeping, silkworm, and beneficial insects professions according to the modified DICUM guidelines). Skill Training Quarterly, (31), 43-66.
Veselá, D., & Klimová, K. (2014). Knowledge-based economy vs. creative economy. Procedia-Social and Behavioral Sciences, 141, 413-417.
فصلنامه رهبری و مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد اسلامیواحدگرمسار سال هجدهم، شماره 2، تابستان 1403 صص 134-112 |
شناسایی ابعاد و مؤلفههای توسعهای آموزش فنی و حرفهای متناسب با ظرفیتهای صنایع
زهره پاکدل1، کلثوم نامی2، محمود صباحی زاده3
هدف: مطالعه حاضر باهدف شناسایی ابعاد و مؤلفههای توسعهای آموزش فنی و حرفهای متناسب با ظرفیتهای صنایع شهر بندرعباس انجام گرفت.
روش: این مطالعه بهصورت کیفی با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون به ارائهی مدل پرداخت. جامعهی آماری شامل 6 نفر عضو هیئتعلمی دانشگاه در رشته مدیریت آموزشی، 14 نفر نیز خبرگان و متخصصان و صاحبنظران حوزه مدیریت فنی حرفهای (روسا، متخصصان، مدرسان و پژوهشگران) و صنایع بودند. پساز انجام 20 مصاحبه، کدها به حد اشباع نظری رسیدند. ابزار گردآوری دادهها مصاحبهی نیمه ساختاریافته با خبرگان بود که الگوی استخراجی با استفاده از دو شاخص تناسب و کاربردی بودن که یکی از روشهای ارزیابی اعتبار کیفی است و همچنین نظر دهی در مورد پایههای تجربی پژوهش به تائید رسید.
یافته ها: نتایج نشان داد مدل ارائهشده دارای 9 مضمون فراگیر (بررسی بازار هدف؛ نحوه جذب مشتری؛ تعیین هدف و برنامهریزی؛ ارزیابی و کنترل؛ توجه به تجربه و تخصص؛ آموزش؛ ظرفیت و توسعه و زیرساخت؛ قوانین و برنامهریزی؛ نیروی انسانی متخصص) و 18 مضمون سازمان دهنده (1. جمعآوری اطلاعات 2. برنامهریزی پرسنل 3. ارزیابی 4. دستهبندی اطلاعات 5. تجربه 6. توسعه و زیرساخت 7. مطلوبیت و توانمندی آموزشی 8. کنترل 9. ترغیب و توافق 10. برنامهریزی جذب و گسترش 11. برنامهریزی توسعه 12. شایستگی 13. ظرفیت 14. قوانین 15. توانایی 16. نیازهای آموزشی 17. تخصص 18. مذاکره) بر اساس 56 مضمون پایه بود.
نتیجه گیری: آموزش فنی و حرفهای زمانی به شکلی اثربخش توسعه پیدا می کند که از ظرفیت ها صنایع شهری بخوبی بهره برداری کند.
کلیدواژهها: آموزش، فنی و حرفهای، بازار کار، ظرفیت های صنایع.
پذیرش مقاله: 5/9/ 1403 دریافت مقاله: 24/7/1403
مقدمه
ازآنجاکه آموزشهای فنی و حرفهای، فعالیتهایی هستند كه فرد را برای احراز شغل، حرفه و کسبوکار آماده میكنند و یا كارایی و توانایی او را در انجام آنها افزایش میدهند، لكن عدم وجود پلهای ارتباطی بین مراكز آموزشی و مراكز صنعتی جامعه باعث میشود كه مراكز آموزشی به تربیت نیروهایی بپردازد كه چندان موردنیاز بخشهای تولیدی جامعه نباشد؛ و رشد اقتصادی ظرفیت بالقوه و بالفعل اقتصاد کشور در جذب نیروی انسانی بالقوه موجود در بازار کار کشور است. بهعبارتدیگر آموزش و کسبوکار از دیدگاه مثبت هنگامی پدیدار میشود که ساختار اقتصادی کشور توان جذب نیروی انسانی ماهر و متخصص را درزمینههای گوناگون و مختلف کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت فراهم آورد؛ اما آنچه ارتباط میان سرمایهگذاری در نیروی انسانی و رشد اقتصادی را برقرار مینماید مناسب با آموزش نیروی انسانی است شایانذکر است نظام آموزشی مهارتی یکی از عمدهترین منابع آموزشی و تأمین نیروی انسانی برای فعالیتهای بخش صنایع است (مقصودی، 2014). یکی از مسئولیتهای مهم و کلیدی نظام آموزشی در هر کشوری آماده کردن جوانان برای بازار کار میباشد (فوستر و بول4، ۲۰۱۸). به همین علت، یکی از مواردی که بهشدت موردتوجه برنامه ریزان قرارگرفته است تربیت نیروی انسانی متخصص، کارآمد و استفاده بهینه از آن میباشد (خواجه شکوهی و همکاران، 2012).
از طرفی پایین بودن سطح آموزش و مهارتها، طرفداران آموزشهای فنی و حرفهای و آموزشهای کلاسیک را بهنوعی به تقابل کشانده است. انتظارات بازار کار از نیروی ماهر و باتجربه و سرعت تغییرات فناوری و بهتبع آن تشدید ضرورت آموزشهای فنی و حرفهای در قالب آموزشهای حین کار هم به میزان زیادی به این مقابلهها دامن زده است، بهطوریکه در بسیاری از کشورهای درحالتوسعه (بخصوص کشورهای آسیایی) انتخاب کردن بین آموزشهای عمومی و آموزشهای حرفهای یک تصمیم سخت و دشوار قلمداد میشود (سلیمی، 2014).
ازآنجاکه آموزشهای فنی و حرفهای، فعالیتهایی هستند كه فرد را برای احراز شغل، حرفه و کسبوکار آماده میكنند و یا كارایی و توانایی او را در انجام آنها افزایش میدهند و یکی از جنبههای مثبت آموزشهای فنی و حرفهای و دورههای کارآموزی، تحرک اجتماعی جوانان و کاهش بیکاری آنان است (اندرسون5، ۲۰۱۸). آموزشهای فنی و حرفهای، فعالیتهایی هستند که فرد را برای احراز شغل، پیشه و کسبوکار آماده میکنند یا کارایی و توانایی وی را در انجام آنها افزایش میدهند (خالدی و رفعتی، 2019). لكن عدم وجود پلهای ارتباطی بین مراكز آموزشی و مراكز صنعتی جامعه باعث میشود كه مراكز آموزشی به تربیت نیروهایی بپردازد كه چندان موردنیاز بخشهای تولیدی جامعه نباشد. رشد اقتصادی ظرفیت بالقوه و بالفعل اقتصاد کشور در جذب نیروی انسانی بالقوه موجود در بازار کار کشور است. بهعبارتدیگر آموزش و کسبوکار از دیدگاه مثبت هنگامی پدیدار میشود که ساختار اقتصادی کشور توان جذب نیروی انسانی ماهر و متخصص را درزمینههای گوناگون و مختلف کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت فراهم آورد؛ اما آنچه ارتباط میان سرمایهگذاری در نیروی انسانی و رشد اقتصادی را برقرار مینماید مناسب با آموزش نیروی انسانی است شایانذکر است نظام آموزشی مهارتی یکی از عمدهترین منابع آموزشی و تأمین نیروی انسانی برای فعالیتهای بخش صنایع است.
توسعه آموزشهای فنی و حرفهای در شرایط کنونی برای اقتصاد و فرهنگ ایران و بهویژه شتابدهی به فرایند تولید امری حیاتی است؛ زیرا سرمایهگذاریهای زیربنایی و افزایش ابزار و تجهیزات و بهطورکلی سرمایه فیزیکی بدون سرمایه انسانی بلااستفاده مانده و یا به نحو اقتصادی و کارآمد مورد بهرهبرداری قرار نمیگیرد؛ بنابراین از ضرورتها و الزامات رشد و توسعه اقتصادی، نظام آموزش برای ایجاد مهارتهای لازم سرمایه انسانی است و در این میان آموزشهای فنی و حرفهای تلفیقی است از علم، فن و هنر و نقش بسیار مهمی در تأمین نیروی انسانی کارآمد ایفا نموده و مضمونی توسعهای دارد. هدف از این آموزشها، افزایش تواناییهای دانش، مهارت و قدرت درک افراد و انجام مطلوبتر کار در محدوده وظایف شغلی است (حاجی علیاکبری، 2020).
همانگونه که اشاره گردید ازجمله عوامل مؤثر در رشد و توسعهی اقتصادی، افزایش سطح مهارتهای فنی و حرفهای نیروی کار است. آموزش فنی و حرفهای درواقع پلی است میان آموزش و بازار کار و درواقع، یکی از اساسیترین کاربردهای آموزشهای فنی و حرفهای، انتقال و ارتقای دانش، فناوری، ایجاد مشاغل و ایجاد مهارت و توانایی افراد بهمنظور تصدی مشاغل و رفع نیاز به هنگام بازار کار است (صالحی عمران و قاسمزاده، 2019). تقویت چنین ارتباطی بین آموزش و دنیای کار از طریق افزایش آگاهی و مهارتهای لازم در طول دورههای فنی و حرفهای امکانپذیر است. این آموزشها نقشهایی چون: کمک به کاهش فقر، افزایش امنیت غذایی، ارتقاء انسجام اجتماعی، ارتقاء مهارت و توانایی و ظرفیتهای فنی و بین فردی افراد، بهبود ارتباط بین آموزش و دنیای کار را به دنبال خواهد داشت (یونسکو، ۱۹۹۹؛ به نقل از باقری خلیلی، میر کمالی، 2005). این عوامل سبب شده است که در کشور ما آموزشهای فنی و حرفهای در قالبهای آموزشهای رسمی (هنرستانهای فنی و حرفهای و کار و دانش وابسته به وزارت آموزشوپرورش) و غیررسمی (مراکز آموزش فنی و حرفهای وابسته به وزارت کار و امور اجتماعی) موردتوجه قرار گیرد و از اهمیتی ویژهای برخوردار گردد؛ بنابراین با توجه به گرانی هزینههای آموزشهای فنی و حرفهای و برای جلوگیری از خسارتهای مادی و معنوی لازم است كه چگونگی رابطه اینگونه آموزشها و اشتغال افراد مهارت دیده موردبررسی قرار گیرد.
بیشتر کشورهای جهان برای تقویت آموزشهای فنی و حرفهای تلاشهای گستردهای را آغاز کردهاند (احمدی و آتشک، ۱۳۹۴). اصلاح نظام آموزش فنی و حرفهای بهعنوان ابزار مهمی برای تربیت و افزایش کارایی و بهرهوری نیروهای انسانی بهمنظور زمینهسازی اصلاحات و توسعه اقتصادی، میتواند از اولویتهای اصلی نظام آموزشی کشور باشد. درنتیجه افزایش کیفیت آموزشهای فنی و حرفهای به بالا رفتن کارایی و کارآفرینی نیروی انسانی برای کمک به رشد اقتصادی و اشتغال در جهت بهبود کیفیت زندگی مردم کمک میکند. لذا جهت دستیابی به آثار و پیامدهای مثبت توسعه آموزش فنی و حرفهای در بازار کار و ظرفیتهای منطقه و شناسایی موانع و مشكلات موجود در ترویج و توسعه آموزش فنی و حرفهای در بازار کار و ارائه راهكارهای عملی برای برطرف كردن موانع و مشكلات موجود در این زمینه، ضرورت انجام تحقیقات و پژوهشهای گسترده توسط محققان و اندیشمندان امر بسیار احساس میشود.
همچنین با نگاهي به مطالعات گذشته در داخل كشور پژوهشي تحت عنوان شناسایی ابعاد و مؤلفههای توسعهای آموزش فنی و حرفهای متناسب با ظرفیتهای صنایع صورت نگرفته است. اگرچه پژوهشهای بسياري درزمینههاي همچون، رحیمی و همکاران (1399) در پژوهش خود با عنوان ارزیابی مدل مدیریت استراتژیک در آموزشهای فنی و حرفهای و آیتی و فتحی (1393) در پژوهش خود با عنوان بررســی ارتباط برنامه درســی (مهارتهای عمومی) آموزشهای فنی و حرفهای با نیازهای بازار کار و بهارتل (2021) در پژوهش خود تحت عنوان آموزش فنی و حرفهای و آموزش در توسعه نیروی کار و چند مورد ديگر انجامشده است ولي تاكنون پژوهش اختصاصي درزمینه بررسي و ارائه مدلی جهت توسعه آموزش فنی و حرفهای متناسب با نیازهای بازار کار و ظرفیتهای منطقه (مطالعه موردی: صنایع بندرعباس) انجامنشده است.
بنابر تعریف یونسكو، آموزش فنی و حرفهای علاوه بر دانش عمومی تمام اَشكال و سطوح فرایند آموزشی، شامل مطالعه فناوری و علوم مربوط به آن، كسب مهارتهای عملی، توانایی و نگرش را دربرمیگیرد و مسائل مرتبط با اشتغال را در بخشهای مختلف اقتصادی و اجتماعی زندگی بر عهده دارد. بنابراین همانطور كه در این تعریف نیز ملاحظه میشود آموزش فنی و حرفهای در سطح گستردهای تربیت نیروی انسانی را بر عهده دارد و محدود به آموزشهای رسمی نمیشود بلكه آموزش مداوم و مادامالعمراست. مفهوم مادامالعمر بودن به معنای این است كه آموزش فنی و حرفهای یا بهعبارتدیگر تربیت حرفهای باید از آغاز مدرسه تا پایان دبیرستان و پسازآن تا پایان عمر ادامه یابد. بهبیاندیگر، آموزش فنی و حرفهای بهعنوان یك آموزش عام فقط به دوره خاصی از گذر تحصیلی و برای بخش معینی از دانشآموزان اختصاص ندارد، بلكه باید همه دانشآموزان را در همه دوران تحصیل در برگیرد و همه دانشآموزان باید آمادگی لازم را برای حضور در محیط كار پس از پایان تحصیلات خود به دست آورند، زیرا سرنوشت همه كودكان، نوجوانان و جوانان درگذر تحصیلی و در هر ایستگاهی كه از قطار تحصیلی پیاده شوند به دنیای كار ختم میشود و هر فردی باید دارای شغلی شود تا بتواند بار زندگی را بر دوش بكشد و نقشی درحرکت اجتماعی و اقتصادی جامعه ایفا كند. روشن است كه یكی از جنبههای مهم زندگی فردی و اجتماعی در تمام جوامع بشری كار است. كار ازیکطرف منبع درآمد فردی برای تأمین زندگی و عامل اساسی حل مشكلات و تأمین نیازهای اجتماعی است و از طرف دیگر اسباب تعالی روحی و عزتنفس، تعامل اجتماعی و بالا بردن توان فردی و اجتماعی در حوزههای مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی است و بالأخره دمیدن روح ملی در افراد را فراهم میآورد (امین بیدختی و همکاران، 2018).
آموزش فنی و حرفهای باید بتواند با تعامل با دنیای كار و ارباب صنعت و تولید و مشاركت آنان در فرایند آموزش ازیکطرف امكانات و شرایط لازم را متناسب با تحولات فناوری روز و تغییر مهارتها و مشاغل فراهم سازد و از طرف دیگر با درك نیازهای دنیای كار پاسخ گوی نیازهای در حال تغییر آنان باشد. برای توانمند ساختن آموزش دیدگان باید دانش نظری باکار عملی درهمآمیخته شود تا شرایط لازم برای آموختن مهارتها و تربیت حرفهای دانشآموختگان فراهم شود (موهبتی، 2019).
آموزش فنی و حرفهای از نقش و تأثیرگذاری اقتصادی مهمی برخوردار است، زیرا معرف نوع مهمی از سرمایهگذاری در منابع انسانی است که با فراهم آوردن و ارتقای دانش، نگرشها و مهارتهای موردنیاز کارکنان درزمینههای مختلف به توسعه اقتصادی کمک میکند. نقش و جایگاه آموزش فنی و حرفهای در این عرصه زمانی میتواند روشن گردد که بدانیم پیشبینیها و برآوردهای علمی تغییرات و پیشرفتهای سریعی را در حوزه تکنولوژی و بهتبع آن در کارکرد نهادهای اقتصادی جامعه ترسیم میکنند. لذا ازآنجاییکه آموزش فنی و حرفهای افراد را بامهارتهای تکنیکی و علمی مناسب تربیت و آماده میکند، یکی از عناصر کلیدی در پیوند بین دانش علمی و کاربردهای آن برای تحقق پیشرفتهای اقتصادی محسوب میشود (پوسیو6، 2014).
بنابراین، دانشگاهها و مراکز آموزش عالی فنی و حرفهای، از دو طریق به گونه کارآمد در بازسازی و توسعهی موفقیتآمیز اقتصادی در بسیاری از جوامع توسعهیافته مشارکت کردهاند. اول، تربیت نیروی انسانی ازنظر علمی و فنی به تعداد لازم، دوم، ایجاد محیط و شرایط تحقیق و توسعه که پایداری را توسعه صنعتی امکانپذیر میسازد. بههرحال، ساختار اقتصادی جوامع آنچنان در حال تغییر است که مهارتها، تواناییها و قابلیتهای جدید را افزایش میدهد؛ بنابراین بسیار مهم به نظر میرسد که سیاستگذاران ارشد تحولات و تغییرات اقتصادی و صنعتی را درک و روشن کنند که چگونه میتوان این نظام آموزش عالی را با شرایط نوین تطبیق داد. توجه به این امر تا حد زیادی در کاهش نگرانیها در مورد بیکاری وسیع فارغالتحصیلان مؤثر است. به همین دلیل بهمنظور پاسخگویی به تقاضای بازار کار برای نیروی کار ماهر و کارآمد، همه کشورها توجه خاصی را به مقوله آموزش فنی و حرفهای معطوف داشتهاند (وسلا و کلیمووا7، 2014).
ذکر این نکته لازم است که بررسی نقش اقتصادی نظام آموزشی بهطور عام و نظام آموزش عالی فنی و حرفهای بهطور ویژه و تأیید بر تحکیم ارتباط این نظام با بنگاههای اقتصادی خالی از مخاطره نیست و همواره لبه تیز انتقاداتی را به خود معطوف ساخته است، زیرا حداقل برای تعدادی از دانشگاهیان تائید بر این امر بهمنزله نوعی ضدیت باعقل گرایی تلقی میشود که در راستای حذف آزادی علمی است و باهدف معطوف و محدود کردن آموزش عالی به آموزش دانشجویان و آماده ساختن آنان صرفاً برای فرصتهای شغلی صورت میگیرد، درصورتیکه آموزش عالی ازنظر آنان فقط باید برای شکوفایی عقول دانشآموختگان تلاش کند؛ اما ازآنجاکه جهان بهسرعت در حال تغییر است و تغییرات نیز بهسرعت ادامه مییابد و ازآنجاکه آموزش عالی فنی و حرفهای درصدد ایفای نقش اساسیتری در هماهنگ کردن، تسهیل و هدایت این تغییرات است تا مقاومت و مقابله با آنها، لذا تشویق رابطه نزدیکتر بین نظام اقتصادی و مراکز آموزش عالی فنی و حرفهای ازنظر توجه به نیازهای انسانی نباید بهمنزله انحراف این نظام از ادای دیگر رسالتها و مسئولیتهای آن در نظر گرفته شود. مضافاً اینکه تحکیم این ارتباط نباید مخالفت با فعالیتهای علمی تلقی شود، زیرا پژوهشگرانی که در آزمایشگاهها و لابراتورهای بخشهای مختلف صنعتی مشغول فعالیتهای پژوهشی هستند و در تولید دانش نیز سهم چشمگیری دارند، به فعالیت علمی مشغولاند (سلیمی، 2014).
علاوه بر این و بر اساس نگرش سیستمی در تحلیل روابط بین نهادهای اجتماعی، تغییر در کارکرد یکنهاد مهم اقتصادی مثل بخش صنعت و تجارت، تغییر در کارکرد سایر نهادها را به دنبال دارد. ازاینرو ماهیت کار، محیط کار و سازمانها هرگز مثل گذشته و حال نخواهند شد، لذا آنچه ما امروز یاد میگیریم، ممکن است فردا دیگر اعتبار نداشته باشد. مشاغل و حرف ناپدید میشوند، همانگونه که محصولات و خدمات جدید به سبب نوآوریها ایجاد و جایگزین میشوند؛ بنابراین، در پاسخ به این سؤال که نظام آموزش عالی فنی و حرفهای چگونه دانشجویان را برای زندگی و کار در این دنیای بسیار متغیر آماده سازد، شاید بتوان گفت که اطلاع روزآمد برنامه ریزان آموزشی از کم و کیف تحولات سایر نهادهای اجتماعی و اقتصادی در تناسب هر چه بیشتر این آمادهسازی و فراهم کردن تمهیدات لازم برای انطباق بازده این نظام با آن بسیار تأثیرگذار است (مخت بادی و همکاران، 2016).
بهارتل8 (2021) در پژوهش خود تحت عنوان آموزش فنی و حرفهای و آموزش در توسعه نیروی کار نشان دادند آموزش فنی و حرفهای بهعنوان کلید توسعه مهارت ثابت شده است. با تمرکز بر مشاغل خاص، به افراد این امکان را میدهد که مشاغل مرتبط بامهارت را پیدا کنند یا شغل خود را شروع کنند. آموزش فنی و حرفهای نقش مهمی در رشد اقتصادی یک کشور از طریق توسعه نیروی کار و افزایش نرخ اشتغال دارد. از یکسو، نقش آموزش فنی و حرفهای در ایجاد اشتغال در بازار کار است، درحالیکه از سوی دیگر، آموزش فنی و حرفهای برای ارتقای خوداشتغالی درجایی که فرصتهای شغلی ترسناک است و افراد در بخش غیررسمی یا کشاورزی ثبتنام میکنند، مهمتر تلقی میشود. بالاسوریا و کولاتونگا9 (2020) در مطالعهای تحت عنوان مطالعهای برای شناسایی راههای تقویت مشارکت صنعت به سمت آموزش فنی - زمینه سریلانکا به این نتیجه رسیدند که صنعت باید مهارتهای معاصر را با آموزش و ایجاد شبکههایی با مؤسسات DTET برای به حداقل رساندن شکافها فراهم کند. نویسندگان مقاله بر این باورند که همکاری، ابزار مهمی است که میتواند بزرگراهی برای پر کردن شکاف و افزایش مهارتهای استخدامی DTET در سریلانکا باشد. اویآوه و همکاران10 (2020) مطالعهای تحت عنوان پر کردن شکاف مهارتی برای برآورده کردن آموزش فنی، حرفهای و آموزش همکاری مدرسه و محل کار در قرن 21 انجام دادند. این مقاله بهترین شیوهها را در همکاری مدرسه و محل کار آموزش فنی و حرفهای موردبررسی قرار میدهد: مفهوم آموزش محل کار در آموزش فنی و حرفهای، مفهوم همکاری محل کار و مدرسه، نیاز به همکاری محل کار و مدرسه در آموزش فنی و حرفهای، بهترین شیوهها برای همکاری محل کار و مدرسه را موردبحث قرار میدهد. جوهانگا و همکاران11 (2019) در مطالعهای تحت عنوان برنامههای مشارکتی و پیوندی بین مؤسسات آموزش فنی و حرفهای و صنعت. موردی از مؤسسات آموزش فنی و حرفهای در منطقه ریفت شمالی، کنیا انجام دادند. این پژوهش با طرح توصیفی پیمایشی انجام شد. از روش نمونهگیری تصادفی ساده متناسب طبقهای برای انتخاب نمونهای از 245 پاسخدهنده استفاده شد که شامل 30 مدرس، 3 افسر رابط صنعتی، 5 سرپرست محل کار و 207 دانشجوی آموزش فنی و حرفهای بود. ابزار تحقیق برای گردآوری دادهها عبارت بودند از؛ پرسشنامه ساختاریافته و برنامه مصاحبه دادهها با استفاده از آمار توصیفی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد و میانگین بود. دادهها بهصورت نمودار دایرهای، نمودار میلهای و جداول ارائه شد. این مطالعه توصیه میکند که مؤسسات آموزشی باید پیوند مؤسسه و صنعت را برای اطمینان از آموزش باکیفیت تقویت کنند.
عطارنیا و همکاران (2021) پژوهش با عنوان ارزیابی نیازهای آموزشی بازار کار نسبت به فارغالتحصیلان رشتههای دایر در آموزش فنی و حرفهای استان قم انجام دادند. این تحقیق ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش تلفیقی از روشهای کیفی و کمی بوده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارشناسان و معاونین سازمان فنی و حرفهای قم بودهاند که حجم آن ۳۰ نفر تعیینشده است. جهت تعیین حجم نمونه بر اساس جدول مورگان تعداد ۲۸ نفر بهعنوان نمونه با روش نمونهگیری در دسترس انتخابشدهاند. بهمنظور ارزیابی روایی پرسشنامه توسط روایی ظاهری، محتوا (روش لاوشه) سنجش گردیده است. نتایج نشان داد که رتبهبندی نیازهای آموزشی بازار کار نسبت به فارغالتحصیلان رشتههای دایر در آموزش فنی و حرفهای استان قم به ترتیب: همراستایی آموزشها، معیارهای ویژگیهای زمینهای، راهبردها و معیار شرایط محیطی بوده است. انصاری و قاسمزاده (2020) در پژوهش خود تحت عنوان مدل پارادایمی ارتباط بین بازار کار و آموزش فنی و حرفهای از دیدگاه مدیران آموزشگاههای فنی و حرفهای، مدیران و صاحبان صنایع استان آذربایجان غربی با طبقهبندی مفاهیم و با استفاده از روش کدگذاری محوری مقولههای شکلدهندهی تناسب آموزشهای فنی و حرفهای با نیازهای بازار کار و روابط بین آنها در قالب مدل پارادایمی ظهور یافت که شامل ۸ مؤلفه و ۷۰ شاخص شناسایی و مورد تائید نهایی خبرگان قرار گرفت. مؤلفههای اصلی شامل شرایط علی (۱- فناوری و تکنولوژی ۲- منابع انسانی)، شرایط مداخلهگر (۳- مهارتآموزی) پدیده محوری (۴- نگرش کارآفرینی)، شرایط زمینهای (۵- آموزش شغلی)، تعاملات (۶- رفتارهای کارآفرینانه ۷- قابلیت و فرصتهای شغلی بازار کار) پیامد (۸- مسیر شغلی در بازار کار) شناسایی گردیدند. سیف الهی و بیگی (2020) پژوهش با عنوان توسعه آموزشهای فنی و حرفهای متناسب با نیاز بازار کار و ظرفیتهای منطقهای (موردمطالعه: تدوین استانداردهای مرتبط با حرفه زنبورداری، کرم ابریشم و حشرات مفید مطابق با دستورالعمل دیکوم اصلاحشده) انجام دادند. روش تحقیق بکار رفته بر اساس روش داده بنیاد بود. با استفاده از روش داده بنیاد در شش گام دادههای موردنیاز گردآوری شد. نتایج نشان داد با استفاده از راهبردهای نیازسنجی، مشارکت ذینفعان، آموزش مربیان، آیندهپژوهی شغلی و برنامهریزی، آشنایی کارآموزان با بازار کار و مشاوره و هدایت شغلی، میتوان تناسب آموزشهای فنی و حرفهای با نیازهای بازار کار را محقق کرد. عباسزاده و همکاران (2017) پژوهش با عنوان تناسب آموزشهای هنرستانهای فنی و حرفهای با نیازهای آموزشی صنایع کوچک شهر اهواز انجام دادند. روش پژوهش، روش آمیخته (کمی-کیفی) از نوع اکتشافی بود که از روش تحلیل محتوا و تحلیل اسناد در بخش کیفی و از روش پیمایشی در بخش کمی استفاده شد. مشارکتکنندگان در بخش کیفی، ۱۰ نفر از مدیران و کارشناسان شهرکهای صنعتی شهرستان اهواز بودند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند با شیوهی انتخاب موارد مطلوب، انتخاب گردیدند و با آنان مصاحبهی نیمه ساختمند صورت گرفت. مصاحبهها با روش تحلیل محتوای کیفی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین آموزشهای هنرستانهای فنی و حرفهای با نیازهای آموزشی صنایع کوچک شهرستان اهواز انطباقی وجود ندارد. درنهایت نیازهای آموزشی ده صنعت کوچک شناسایی شد.
در تناسب آموزشهای فنی و حرفهای با نیازهای بازار کار و متناسب با موقعیت منطقه عوامل زیادی نقش دارند. نیازسنجی، ارتباط با صنعت، کیفیت آموزشها، تأمین و تخصیص منابع مالی، مدرسان و ویژگیهای آنها، برنامههای درسی، ساختار سازمانی، قوانین و مقررات ازجمله عوامل شناساییشدهاند. این عوامل به لحاظ پژوهشی دارای اعتبار هستند، ولی چند نکته را باید موردتوجه قرارداد: اول اینکه هر تحقیق از روششناسیهای متفاوتی بهره گرفته است؛ دوم اینکه موقعیتها و جوامع هدف این تحقیقات متفاوت بودهاند؛ نکته دیگر اینکه عوامل شناساییشده بسیار پراکنده و به اقتضائات زمانی، مکانی و موقعیتی وابسته بودهاند؛ بنابراین میتوان استدلال کرد که اعتبار این عوامل مستقل از زمینه نبوده است و این مبین وجود شکاف اصلی در ادبیات موجود است. این نکته، کاربردپذیری نتایج تحقیقات را در موقعیتهای متفاوت از زمینه موردبررسی دچار مشکل میسازد لذا با توجه به اهمیت توسعه آموزش فنی و حرفهای متناسب با نیازهای بازار کار و پیشرفت علمی و پژوهشی دانشگاهها و شکاف تحقیقاتی عنوانشده، تحقیق حاضر باهدف شناسایی ابعاد و مؤلفههای توسعهای آموزش فنی و حرفهای متناسب با ظرفیتهای صنایع شهر بندرعباس انجام پذیرفت.
روش تحقیق
روش پژوهش کیفی از نوع اکتشافی بود. با عنایت به محدودیتهای مرتبط با پژوهش¬های گذشته همچون تعداد و موضوع در این زمینه سعی شد یک قالب مشخص برای کدهای مستخرج از مصاحبهها در نظر گرفته شود. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. مصاحبه با برخی سؤالات توصیفی همچون سن، سابقه فعالیت و همچنین شناخت دقیق از سمت یا جایگاه مصاحبهشوندگان آغاز و در ادامه سؤالات اصلی پژوهش پرسیده شد و در پایان نیز با یک سؤال باز خاتمه مییافت. مدتزمان مصاحبه بین 60 الی 90 دقیقه بود. جهت ثبت اطلاعات، علاوه بر نکته برداری، از دستگاه ویژه ضبط صدا نیز استفاده گردید. تعداد 7 نفر از مصاحبهشوندگان به شکل هدفمند و با توجه به شناخت تیم تحقیق و مطالعه و بررسی مقالات و پژوهشهای علمی به شیوه گلوله برفی و با معرفی گروه اول انتخاب شدند. مصاحبهشوندگان شامل 6 نفر عضو هیئتعلمی دانشگاه در رشته مدیریت آموزشی، 14 نفر نیز خبرگان و متخصصان و صاحبنظران حوزه مدیریت فنی حرفهای (روسا، متخصصان، مدرسان و پژوهشگران) و صنایع بودند. پس از انجام 20 مصاحبه، کدها به حد اشباع نظری رسیدند. در جریان تحقیق سعی شده با ایجاد تنوع در نمونهها و دقت درروند پژوهش و انتخاب مشارکتکنندگان روایی پژوهش ازنظر «مقبولیت» «انتقالپذیری» و «تأیید پذیری» رعایت شود. همچنین از پایایی باز آزمون استفاده شد بدین شکل که 3 مصاحبه بهعنوان نمونه انتخاب و هر مصاحبه توسط یک نفر متخصص مدیریت آموزشی آشنا به حیطه صنعت و بازار کار کُدگذاري مجدد شدند. کدهایی که بین دو کدگذار باهم مشابه بودند بهعنوان "توافق" و کدهاي غیرمشابه بهعنوان "عدم توافق" مشخص شدند و پایایی معادل 82 درصد گزارش گردید. تجزیهوتحلیل دادهها همزمان با جمعآوری دادهها و بلافاصله پس از هر مصاحبه و در قالب کدگذاری انجام شد. در این پژوهش پژوهشگر سعی نموده است بر اساس نظرات صاحبنظران از پدیده موردمطالعه ابعاد و مؤلفههای توسعهای آموزش فنی و حرفهای متناسب با ظرفیتهای صنایع شهر بندرعباس را استخراج کند و در بخش بحث و نتیجهگیری به بررسی گستردهتر هر یک از مقولهها بپردازد.
یافتهها
بهمنظور آشنايي بيشتر با ماهيت متغيرهای پژوهش و تشخیص الگوهای حاکم بر دادهها، ابتدا به بررسی نتایج بهدستآمده از تحلیل توصیفی میپردازیم که خلاصه نتایج در جدول شماره 1 مشاهده میشود.
جدول 1. مشخصات جمعیت دموگرافیک
متغیر | گروه | فراوانی | درصد |
جنسیت | مرد | 16 | 80 |
زن | 4 | 20 | |
وضعیت تأهل | مجرد | 2 | 10 |
متأهل | 18 | 90 | |
سن | کمتر از 30 سال | 1 | 5 |
بين 31 تا 40 سال | 4 | 20 | |
بين 41 تا 50 سال | 9 | 45 | |
بيشتر از 50 سال | 6 | 30 | |
سطح تحصیلات | کارشناسي ارشد | 8 | 40 |
دکتري | 12 | 60 | |
سابقه کار | بين 11 تا 15 سال | 3 | 15 |
بين 16 تا 20 سال | 11 | 55 | |
بيشتر از 21 سال | 6 | 30 |
پس از تبدیل هر یک از مصاحبههای صوتی به شکل متنی جملاتی که قابلیت تبدیل به یک کد یا مفهوم را داشتند کدگذاری شدند. هر کد در مورد یک مفهوم مطلبی را بیان میکند که در جدول 2 کدهای اولیه و مؤلفهها و ابعاد دیدگاه خبرگان و متخصصان و صاحبنظران حوزه مدیریت فنی حرفهای (روسا، متخصصان، مدرسان و پژوهشگران) و صنایع به نمایش درآمده است.
جدول 2. مفاهیم (کدهای شناساییشده از مصاحبه با صاحبنظران)
کد مصاحبه | مفاهیم (کدهای) شناساییشده |
م 1 | ضوابط ذیرش، توانایی اولیه و علمی، مطلوبیت برنامههای آموزشی، توانمندی مربیان و آموزشدهندگان، توجه به نیازهای بازار کار در سیاستگذاری و برنامهریزی آموزشهای فنی و حرفهای، همراستایی آموزشها با وضعیت اشــتغال، محیط فناوری و محیط بینالمللی |
م 2 | جمعآوری اطلاعات از بازار هدف، بخشبندی بازار هدف و تعیین نیازهای بازار، هدفگذاری، نیازسنجی مشتری، ترغیب کردن مشتری به اخذ خدمات، برنامهریزی جت حفظ کردن مشتری، برنامهریزی جهت ایجاد انگیزه در پرسنل |
م 3 | کنترل و بازرسی اسناد و مدارک ذینفعان، ارزیابی عملکرد صنایع در استان؛ ارزیابی جامع صنایع از منظر نیاز کمی و کیفی به سرمایه انسانی، سطح آگاهی و مهارت کارکنان بالأخص کارکنان حوزههای عملیاتی؛ تأسیس دفتر مطالعات مشاغل و شاغلین استان به هدف دسترسی بروز نیاز صنایع استان |
م 4 | در نظر گرفتن برنامه توسعه کارخانههای صنعتی؛ توجه به تکنولوژیهای نوین و موقعیت اقتصادی؛ تجهیزات؛ تعامل بین دنیای کار و صنعت؛ توجه به آیندهپژوهی شــغلی مبنای سیاستگذاری حوزه آمــوزش فنی و حرفهای؛ توجه به شایستگیهای رفتاری و فنی موردنظر کارفرمایان |
م 5 | ضوابط پذیرش؛ توانایی اولیه و علمی؛ برنامه توسعه و ارتقاء دائمی مهارت شاغلین فنی حرفهای متناسب با نیاز و تغییرات صنایع؛ تدوین برنامههای آموزشی دقیقتر و بهروزتری برای تحقق نیازهای آموزشی صنایع؛ توانمندی مربیان و آموزشدهندگان؛ |
م 6 | سطح بلوغ سازمان به لحاظ توسعه مدیران و سرپرستان و آموزشهای مرتبط با این سطوح؛ امکانسنجی برآورده کردن نیاز به نیروی انسانی ماهر با در نظر گرفتن دانشگاهها؛ ارزیابی و تصمیمگیری در خصوص روند همکاری با سایر صنایع؛ ارزیابی و تصمیمگیری در خصوص بازار؛ ارزیابی عملکرد شبکه فروش |
م 7 | برنامهریزی جهت جذب بازار؛ برنامهریزی جهت آموزش پرسنل؛ برنامهریزی جهت گسترش دادن شبکه فروش؛ جمعآوری اطلاعات؛ بررسی اطلاعات جمعیت شناختی و سوابق کاری و بیمهای |
م 8 | تجهیزات، ارتباط و نظارت دوطرفه بین هنرستانهای فنی و حرفهای و صنایع فعال توسعه مهارتهای پایه، توجه به اســتانداردهای کمی و کیفی آموزش، کیفیت اشخاص، تقویت بنیه علمی، کیفیت بالای آموزشهای فنی و حرفهای، مهارتهای دانشآموختگان، نوآوری و مدرنیزه شدن، تشدید رقابت در بازار همراستایی آموزشها با برنامههای اقتصادی و توسعه صنعتی |
م 9 | دستهبندی و مستندسازی اطلاعات؛ مشخص کردن نوع مذاکره؛ مشخص کردن فنهای مذاکره؛ مشخص کردن اعضای تیم مذاکرهکننده؛ نهایی کردن مذاکرات و انجام صورتجلسه؛ برنامهریزی برای همکاری کردن با سایر ذینفعان؛ |
م 10 | کنترل امورات فنی؛ کنترل امورات مالی؛ کنترل و بازرسی از دفاتر شبکهی فروش؛ ارزیابی عملکرد هرکدام از صنایع؛ ارزیابی عملکرد قرارادادههای منعقدشده؛ تخصصهای موردنیاز هر صنعت؛ مدنظر قرار دادن نیازهای آموزشی شناساییشده برای صنایع |
م 11 | بررسی میزان مهارت و تنوع موردنیاز صنایع؛ مطلوبیت برنامههای آموزشی؛ بررسی ظرفیت استان از منظر دموگرافیک؛ فرهنگ و علایق و... بررسی میزان موجود زیر ساختارها و نقطه مطلوب |
م 12 | تدوین برنامه جذب، توسعه و تزریق سرمایه انسانی به صنایع؛ ارتباط و نظارت دوطرفه بین هنرستانهای فنی و حرفهای و صنایع فعال؛ |
م 13 | برنامهریزی جهت آموزش شبکه فروش؛ توافق کردن با مشتری؛ ارزیابی جامع صنایع از منظر نیاز کمی و کیفی به سرمایه انسانی، سطح آگاهی و مهارت کارکنان بالأخص کارکنان حوزههای عملیاتی |
م 14 | توجه به شایستگیهای رفتاری و فنی موردنظر کارفرمایان، همراستایی آموزشها با نیازهای سنی |
م 15 | کیفیت اشخاص، تقویت بنیه علمی، کیفیت بالای آموزشهای فنی و حرفهای، مهارتهای دانشآموختگان، نوآوری و مدرنیزه شدن |
م 16 | تجهیزات؛ تعامل بین دنیای کار و صنعت؛ توجه به آیندهپژوهی شــغلی مبنای سیاستگذاری حوزه آمــوزش فنی و حرفهای؛ کیفیت بالای آموزشهای فنی و حرفهای، مهارتهای دانشآموختگان، نوآوری و مدرنیزه شدن |
م 17 | هدفگذاری، نیازسنجی مشتری، ترغیب کردن مشتری به اخذ خدمات، ارزیابی و تصمیمگیری در خصوص بازار؛ ارزیابی عملکرد شبکه فروش؛ برنامهریزی جت حفظ کردن مشتری |
م 18 | کنترل و بازرسی از دفاتر شبکهی فروش؛ ارزیابی عملکرد هرکدام از صنایع؛ ارزیابی عملکرد قرارادادههای منعقدشده؛ تخصصهای موردنیاز هر صنعت؛ توجه به آیندهپژوهی شــغلی مبنای سیاستگذاری حوزه آمــوزش فنی و حرفهای؛ |
م 19 | ارزیابی جامع صنایع از منظر نیاز کمی و کیفی به سرمایه انسانی، سطح آگاهی و مهارت کارکنان بالأخص کارکنان حوزههای عملیاتی؛ توجه به اســتانداردهای کمی و کیفی آموزش، کیفیت اشخاص، تقویت بنیه علمی، کیفیت بالای آموزشهای فنی و حرفهای، مهارتهای دانشآموختگان، نوآوری و مدرنیزه شدن |
م 20 | نظارت دوطرفه بین هنرستانهای فنی و حرفهای و صنایع فعال، خوب بودن برنامههای آموزشی، توانمندی آموزشدهندگان، همراستایی آموزشها با محیط کلان سیاستگذاری، محیط سیاسی، محیط فناوری و محیط بینالمللی |
از تکنیک تحلیل مضمون بر اساس مدل براون و کلارک(2006) شامل پنج مرحله "آشنایی با دادهها، ایجاد کدهای اولیه، جستجوی مضامین، بازیابی مضامین و تعریف و نامگذاری مضامین" استفادهشده است. بدین منظور از مصاحبه با خبرگان استفاده شد. در گام نخست، از متن مصاحبههای مشارکتکنندگان در مصاحبه باز، تعداد 53 شاخص استخراج شد؛ که در پیوست متن مصاحبه با مصاحبهشوندگان ارائه میشود. با استناد به نتایج کدبندی محوری و روابط بین کدهای اولیه شناساییشده تعداد 18 مؤلفه بانامهای (1. جمعآوری اطلاعات 2. برنامهریزی پرسنل 3. ارزیابی 4. دستهبندی اطلاعات 5. تجربه 6. توسعه و زیرساخت 7. مطلوبیت و توانمندی آموزشی 8. کنترل 9. ترغیب و توافق 10. برنامهریزی جذب و گسترش 11. برنامهریزی توسعه 12. شایستگی 13. ظرفیت 14. قوانین 15. توانایی 16. نیازهای آموزشی 17. تخصص 18. مذاکره) استخراج شدند؛ که این مؤلفهها در 9 بعد بررسی بازار هدف؛ نحوه جذب مشتری؛ تعیین هدف و برنامهریزی؛ ارزیابی و کنترل؛ توجه به تجربه و تخصص؛ آموزش؛ ظرفیت و توسعه و زیرساخت؛ قوانین و برنامهریزی؛ نیروی انسانی متخصص دستهبندی شدند.
جدول 3. مفاهیم (کدهای) و مؤلفههای شناساییشده از مصاحبه با صاحبنظران
مقوله محوری | (مقولههای فرعی) | کدهای باز |
بررسی بازار هدف | جمعآوری اطلاعات | جمعآوری اطلاعات از بازار هدف جمعآوری اطلاعات بررسی اطلاعات جمعیت شناختی و سوابق کاری و بیمهای |
دستهبندی اطلاعات | دستهبندی و مستندسازی اطلاعات بخشبندی بازار هدف و تعیین نیازهای بازار هدفگذاری | |
نحوه جذب مشتری | مذاکره | مشخص کردن نوع مذاکره مشخص کردن فنهای مذاکره مشخص کردن اعضای تیم مذاکرهکننده نهایی کردن مذاکرات و انجام صورتجلسه |
ترغیب و توافق | نیازسنجی مشتری ترغیب کردن مشتری به اخذ خدمات توافق کردن با مشتری | |
تعیین هدف و برنامهریزی | برنامهریزی پرسنل | برنامهریزی جهت آموزش شبکه فروش برنامهریزی جهت ایجاد انگیزه در پرسنل برنامهریزی جهت آموزش پرسنل |
برنامهریزی جذب و گسترش | برنامهریزی جهت جذب بازار برنامهریزی جهت گسترش دادن شبکه فروش برنامهریزی جت حفظ کردن مشتری برنامهریزی برای همکاری کردن با سایر ذینفعان | |
ارزیابی و کنترل | ارزیابی | ارزیابی عملکرد صنایع در استان ارزیابی عملکرد هرکدام از صنایع ارزیابی و تصمیمگیری در خصوص روند همکاری با سایر صنایع ارزیابی و تصمیمگیری در خصوص بازار ارزیابی عملکرد شبکه فروش ارزیابی عملکرد قرارادادههای منعقدشده ارزیابی جامع صنایع از منظر نیاز کمی و کیفی به سرمایه انسانی |
کنترل | کنترل امورات فنی کنترل امورات مالی کنترل و بازرسی از دفاتر شبکهی فروش کنترل و بازرسی اسناد و مدارک ذینفعان | |
توجه به تجربه و تخصص | تخصص | تخصصهای موردنیاز هر صنعت بررسی میزان مهارت و تنوع موردنیاز صنایع امکانسنجی برآورده کردن نیاز به نیروی انسانی ماهر با در نظر گرفتن دانشگاهها |
تجربه | سطح آگاهی و مهارت کارکنان بالأخص کارکنان حوزههای عملیاتی سطح بلوغ سازمان به لحاظ توسعه مدیران و سرپرستان و آموزشهای مرتبط با این سطوح | |
آموزش | نیازهای آموزشی | تأسیس دفتر مطالعات مشاغل و شاغلین استان به هدف دسترسی بروز نیاز صنایع استان مدنظر قرار دادن نیازهای آموزشی شناساییشده برای صنایع |
مطلوبیت و توانمندی آموزشی | مطلوبیت برنامههای آموزشی، توانمندی مربیان و آموزشدهندگان، | |
ظرفیت و توسعه و زیرساخت | ظرفیت | بررسی ظرفیت استان از منظر دموگرافیک؛ فرهنگ و علایق و... تجهیزات |
توسعه و زیرساخت | بررسی میزان موجود زیر ساختارها و نقطه مطلوب در نظر گرفتن برنامه توسعه کارخانههای صنعتی توجه به تکنولوژیهای نوین و موقعیت اقتصادی | |
قوانین و برنامهریزی | قوانین | تدوین برنامه جذب، توسعه و تزریق سرمایه انسانی به صنایع تدوین برنامههای آموزشی دقیقتر و بهروزتری برای تحقق نیازهای آموزشی صنایع |
برنامهریزی توسعه | برنامه توسعه و ارتقاء دائمی مهارت شاغلین فنی حرفهای متناسب با نیاز و تغییرات صنایع ارتباط و نظارت دوطرفه بین هنرستانهای فنی و حرفهای و صنایع فعال، تعامل بین دنیای کار و صنعت توجه به آیندهپژوهی شــغلی مبنای سیاستگذاری حوزه آمــوزش فنی و حرفهای | |
قوانین و برنامهریزی | توانایی | ضوابط پذیرش، توانایی اولیه و علمی، |
شایستگی | توجه به شایستگیهای رفتاری و فنی موردنظر کارفرمایان مهارتهای دانشآموختگان کیفیت اشخاص |
شکل 1. ابعاد و مؤلفههای توسعهای آموزش فنی و حرفهای
بحث و نتیجهگیری
تحقیق حاضر باهدف شناسایی ابعاد و مؤلفههای توسعهای آموزش فنی و حرفهای متناسب با ظرفیتهای صنایع خاص صنایع شهر بندرعباس انجام پذیرفت. نتایج این تحقیق نشان داد مدل پژوهش دارای 9 بعد و 18 مؤلفه و 53 شاخص است. نتایج با برخی از تحقیقات پیشین ازجمله بهارتل12 (2021)، بالاسوریا و کولاتونگا13 (2020) اویآوه و همکاران14 (2020) جوهانگا و همکاران15 (2019) و مطالعات داخلی عطارنیا و همکاران (2021) انصاری و قاسمزاده (2020) سیف الهی و بیگی (2020) عباسزاده و همکاران (۱۳۹۷) همسو میباشد. در تبیین این نتیجه میتوان گفت: نظام آموزشی فنی و حرفهای هر کشور، مهارتیترین و زیربناییترین سنجش برای اقتصاد آن کشور محسوب میشود. تربیت نیروی انسانی ماهر، متخصص و استفاده از خدمات آنها در زمره مشغولیتهای مهم هر سیستم آموزشی است. بدیهی است هنگامیکه کسب مهارت و ایجاد تخصصهای مختلف با نیازهای جامعه هماهنگ باشد استفاده صحیح از منابع، ایجاد و انگیزه در اقشار مختلف جامعه، شکوفایی صنعت و افزایش ثروت و رفاه ملی را به همراه داشته و کشور را به سمت توسعه روزافزون و پایدار سوق میدهد. همانظور که در نتایج اشاره شد، در سراسر نظامهای مهارت محور دنیا آغازگاه آموزش و طراحی برنامههای درسی مهارتی بر اساس استانداردهای شغل و شایستگی است که رهآورد آن رشد و تعالی انسانهای مسلح به مهارتهای موردنیاز برای یک جامعه بالنده است. همچنین آموزشهای مهارتی به علت انعطاف بالا و امکان پاسخگویی به نیازهای روز و هماهنگ شدن با آموزشهای آینده وقتیکه در قالب استانداردها در آینده این ظرفیت دوچندان میشود. لذا آموزش دقیق تدوین این استانداردها یکی از الزامات مهم در پاسخگویی به نیاز جامعه به آموزش مهارتی است. لذا پیشنهاد میشود ارتباط مستمر در بین صنوف و آموزش مهارتی در راستای ایجاد همگرایی شناسایی مشاغل جدید با همکاری ذینفعان برقرار شود. انطباق بین آموزشهای ارائهشده با نیازهای بازار کار شناسایی شود. آموزشهای موردنیاز بازار کار توسط مسئولان مراکز آموزش فنی و حرفهای ارائهشده و دورههای آموزشی عمومی و تخصصی برگزار شود. صنایع پشتیبان در سطح استان در حوزه صنایع مختلف ایجاد، راهاندازی و حمایت شود. عدالت استخدامی با برقراری آزمونهای استخدامی در صنایع متناسب با سرفصلهای فنی و حرفهای توسعه یابد و درنهایت بین سازمان آموزشوپرورش با سازمان صنایع، معدن و تجارت و صنایع فعال جهت ایجاد ارتباطی مؤثر بین این دو بخش انعقاد شود. همچنین این تحقیق نیز همانند سایر تحقیقات دارای محدودیتهایی از قبیل محدود بودن تحقیق به صنایع شهر بندرعباس، مشکلات در جلب رضایت افراد جهت مصاحبه بوده است لذا برای محققین آتی پیشنهاد میشود جامعه آماری را وسیعتر انتخاب نمود و به برسی وضعیت توسعه آموزش فنی و حرفهای متناسب با ظرفیتهای صنایع سایر شهرها پرداخته شود و از شیوههای مختلف برای بررسی بیشتر موضوع استفاده شود و درنهایت مدلهای ارتباطی مؤثر بین سازمان آموزشوپرورش با سازمان صنایع، معدن و تجارت و صنایع فعال موردتحقیق قرار گیرد.
منابع
Abbas Zadeh, S., Shahi, S., & Mehralizadeh, Y. (2017). Compatibility of technical and vocational high school education with the educational needs of small industries in Ahvaz city. Biannual Journal of Educational Planning Studies. 7(14), 48-70.
Ahmadi, H., & Ateshak, M. (2013). Needs assessment of technical and vocational education related to biotechnology in Iran's Technical and Vocational Education Organization. Educational planning studies, 1(1): 35-51.
Aiti, M., & Fathi, M. (2013). Examining the relationship between the curriculum (general skills) of technical and vocational education with the needs of the labor market of Birjand city. Skill Education, 2(8), 93-110.
Aminbidokht, A. A., Najafi, M., & Shariati, F. (2018). Identifying and Exploring the Factors Affecting the Quality of Technical and Vocational Education: A Mixed-Method Study. Journal of Teaching Research, 6(3), 23-38.
Anderson, A. (2018). A View on the most Change in Vocational and Technical Education in England for a Generation Higher Education Skills and Work- Based. Learning, 8(2), 113-116.
Ansari, A., & Ghasemzadeh, A. (2020). The Paradigm Model of the Relationship between the Labor Market and Technical and Vocational Education from the Perspective of Managers of Technical and Vocational Training Centers, Managers and Industrialists in West Azerbaijan Province. Skill Training, (33), 7-24.
Attarnia, A., Abbasi, H., & Alimohammadi, R. (2021). Evaluation of the educational needs of the labor market in relation to graduates of the fields operating in technical and vocational education in Qom province. Human Capital Empowerment, (12), 43-54.
Bagheri Khalili, Z., & Mirkamali, S. M. (2005). Evaluating the job competence of graduates of technical and vocational fields employed at Iran Khodro Company from the perspective of production unit managers. Journal of Educational Innovation, 4(13), 85-110.
Balasooriya, B.M.C.N., & Kulathunga, I.D.J. (2020). A Study to Identify Ways of Enhancing Industry Partnership towards Technical Education - The Sri Lankan Context. Scholarly Technical Education Publication Series (STEPS), 4, 32-54.
Bhurtel., A. (2021). Technical and Vocational Education and Training in Workforce Development. Journal of Training and Development, 1(1), 77-84.
Forster, A.G., & Bol, T. (2018). Vocational education and employment over the life course using a new measure of occupational specificity. Social Science Research. 70, 176-197.
Haji Aliakbari, F. (2020). Designing a model for the development of technical and vocational education and training in line with the needs of the labor market and regional capacities: A case study, the insurance industry. Skill Training Quarterly, 8, 81-102. Jahonga, W. M., Canute, B., & Murey, E. J. (2016). Collaborative and Linkage Programs Between TVET Institutions and the Industry. A Case of TVET Institutions in North Rift Region, Kenya. IOSR-Journal of Economics and Finance, 7(4), 1-5.
Khaje Shokoohi, A., Abbasi, M., & Khoshfar, G. (2012). Examining the effectiveness of technical and vocational training in employing the trained personnel in Golestan province. Skill Training Quarterly, 1(1), 103-116.
Khaledi, M., & Refaati, M. (2019). Comparing the effectiveness of formal and informal technical and vocational training on employment. Skill Training Quarterly, 1(1), 71-86.
Maghsudi, F. (2014). The role of technical and vocational education in the country's economy and business development. Monthly Social, Economic, Scientific and Cultural Magazine of Work and Society, 2(173), 40-47.
Oviawe, J. I., Uwameiye, R., & Uddin, P.S. (2020). Bridging Skill Gap to Meet Technical, Vocational Education and Training School-Workplace Collaboration in the 21 st Century. Education, 9(2), 38-52.
Rabiee, A., & Khademi Varnamkhasti, N. (2014). Obstacles and solutions for the development of entrepreneurship in the country's Technical and Vocational Training Organization (A case study of the General Department of Technical and Vocational Training of Tehran Province). Skill Training Quarterly, 7, 25-51.
Rahimi, Z., Amirian Zadeh, M., & Ahmadi, E. (2020). Evaluating the strategic management model in technical and vocational training. A New Approach in Educational Management, (46), 47-70.
Salehi Omran, E., & Ghasemzadeh, A. (2019). Examining the general skills related to the quality of technical and vocational training from the perspective of stakeholders. Quarterly Journal of Innovation and Value Creation, 4(2), 23-42.
Salimi, J. (2014). Technical and vocational training, human resources and entrepreneurship (A case study of technical and vocational training in Kurdistan province). Skill Training Quarterly, 8, 7-24.
Seifollahi, N., & Beigi, A.(2020). Development of technical and vocational training in line with the needs of the labor market and regional capacities (Case study: Developing related standards for beekeeping, silkworm, and beneficial insects professions according to the modified DICUM guidelines). Skill Training Quarterly, (31), 43-66.
Veselá, D., & Klimová, K. (2014). Knowledge-based economy vs. creative economy. Procedia-Social and Behavioral Sciences, 141, 413-417.
[1] - دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی، واحد بندرعباس، دانشگاه آزاد اسلامی، بندرعباس، ایران. adl@mailfa.com
[2] - گروه علوم تربیتی، واحد بندرعباس، دانشگاه آزاد اسلامی، بندرعباس، ایران (نویسنده مسئول). knami88@gmail.com
[3] - گروه علوم تربیتی، واحد بندرعباس، دانشگاه آزاد اسلامی، بندر عباس، ایران. sabahzadeh@gmail.com
[4] - Foster and Bull
[5] - Anderson
[6] - Puccio
[7] - Veselá and Klimová
[8] -Bhurtel
[9] - Balasooriya & Kulathunga
[10] - Oviawe et.al.
[11] - Jahonga et.al.
[12] -Bhurtel
[13] - Balasooriya & Kulathunga
[14] - Oviawe et.al.
[15] - Jahonga et.al.
Identifying the developmental dimensions and components of technical and vocational education in line with the capacities of industries
Zohre Pakdel, Kulthum Nami, Mahmood Sabahizadeh
Abstract:
Purpose: The present study aimed to identify the dimensions and developmental components of technical and vocational education tailored to the capacities of industries in Bandar Abbas.
Method: This qualitative study utilized thematic analysis to propose a model. The population included 6 members of university faculty in educational management, and 14 experts and stakeholders in technical vocational management (including leaders, specialists, educators, and researchers) and industries. After conducting 20 interviews, theoretical saturation of codes was achieved. Data collection tools included semi-structured interviews with experts, utilizing an extraction pattern based on two indices: appropriateness and practicality, which are qualitative validity assessment methods, along with feedback on research empirical bases.
Results: The results indicated that the proposed model comprised 9 comprehensive themes (market analysis; customer attraction; goal setting and planning; evaluation and control; attention to experience and expertise; training; capacity and infrastructure development; regulations and planning; specialized human resources) and 18 organizational themes (data collection; personnel planning; evaluation; information categorization; experience; development and infrastructure; desirability and educational capability; control; encouragement and agreement; recruitment and expansion planning; development planning; competence; capacity; regulations; capability; training needs; expertise; negotiation), based on a foundation of 56 core themes.
Conclusion: Technical and professional education is developed in an effective way when it utilizes the capacities of urban industries.
Keywords: Education, technical and professional, labor market, capacities of industries.