جلوههای انتقاد اجتماعی ـ سیاسی در شعر معاصر ایران و سوریه (مطالعه موردی: مهدی اخوان ثالث و محمّد الماغوط)
الموضوعات : جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی)کبری دلفی 1 , حجت اله غ منیری 2 , محمد گودرزی 3
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد بروجرد، دانشگاه آزاد اسلامی، بروجرد، ایران
2 - گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد بروجرد، دانشگاه آزاد اسلامی، بروجرد، ایران
3 - گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد بروجرد، دانشگاه آزاد اسلامی، بروجرد، ایران
الکلمات المفتاحية: انتقاد اجتماعی ـ سیاسی, شعر معاصر, ایران, سوریه, اخوان ثالث, ماغوط.,
ملخص المقالة :
شاعران متعهد و مردمی، این را رسالت خود میدانند که مشکلات و مسائل مختلف اجتماعی را در آینۀ اشعار خویش منعکس نمایند. این سرایندگان اغلب خود رنج و درد ناشی از جنگ، استعمار، استبداد، خفقان، سرکوب و فضای بستۀ سیاسی را تجربه کردهاند و در جهت بیداری و ترغیب مردم، دست به قلم بردهاند. پژوهش پیشرو که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته، در پی آن بوده است تا جلوههایی از انتقاد اجتماعی ـ سیاسی در سرودههای مهدی اخوان ثالث (از ایران) و محمّد الماغوط (از سوریه) را بررسی کرده و از این منظر وجوه تشابه و تمایز هر یک را نسبت به موضوع یاد شده در معرض نگاه خواننده قرار دهد. آنچه از جستجوی انجام شده بهدست آمد به طور اختصار عبارت از آن است که: شاعران این تحقیق، انتقاد از انسداد سیاسی و عدم وجود آزادی، انتقاد از بیتدبیری و بیکفایتی حاکمان، انتقاد از غفلتزدگی و بیدردی مردم، انتقاد از سستی مبارزان، انتقاد از جنگطلبی و... را در دستور کار خود قرار داده و بازتاب دادهاند. اخوان ثالث و ماغوط درصدد آن بودهاند تا با برانگیختن احساسات ملّی و کهن، نیز، مردم را از غفلت و روزمرگی رهانده و نسبت به افتخارات گذشتهشان آگاهی داده، باشد که هویّت از دسترفته را بازیافته و بدان ـ در جهت رسیدن به یک جامعه آرمانی ـ حیاتی دوباره بخشند.