خوانش فرامتنی و بیشمتنیِ نمایشنامۀ «ضحاک» ساعدی و داستانِ ضحاک شاهنامه
الموضوعات : جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی)بهروز اظهری 1 , حمیدرضا فرضی 2
1 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی،واحد سراب، دانشگاه آزاد اسلامی، سراب، ایران.(نویسندۀ مسئول)
2 - دانشیارگروه زبان و ادبیات فارسی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
الکلمات المفتاحية: شاهنامه, داستان ضحاك, نمايشنامة ضحاك, ژنت, ترامتنیت, فرامتنیت, بیش متنیت.,
ملخص المقالة :
نمایشنامۀ ضحاک بر پایۀ تفسیر و تأویلی از داستانِ ضحاک شاهنامه به وجود آمده است. مقالۀ پیشِ رو روابطِ فرامتنی و بیش متنیِ نمایشنامۀ ساعدی با ضحاکِ شاهنامه را طبق نظریۀ ترامتنیتِ ژنت بررسی کرده است. شیوۀ کار به روشِ توصیفی-تحلیلی و براساس منابع کتابخانه¬ای است. از حیثِ فرامتنی مواردی دال بر رد یا انکار برخی از باورهای اساطیری شاهنامه در نمایشنامه به چشم می¬خورد که از آن جمله میتوان به¬شیوۀ برخورد ضحاک با موبدان، نجیبزادگان، ارنواز و شهرناز اشاره کرد. با این توضیح که در فرامتن بر خلافِ شاهنامه، شیوۀ برخوردِ ضحاک با شخصیت¬ها تحقیرآمیز است. از لحاظ بیش متنی، هر دو نوع رابطه بیش متنیِ تقلید و تراگونگی (= تغییر) به چشم میخورد. برخی عناصر داستان شاهنامه از قبیل جادوگری ضحاک و گوشتخواری او، ترس و تنفر شهرناز و ارنواز از ضحاک، کلافگی و سردرگمی ضحاک و... بدون تغییر در نمایشنامه به کار رفته است که این نوع استفاده را همانگونگی (تقلید) گویند و گاهی نیز پیوندِ تراگونگی (تغییر) با داستان فردوسی برقرار شده است؛ بدین صورت که، به واسطة کاهش حجم داستان از تراگونگی کمّی و با تغییر زاویة دید و دخالت در روند بعضی از عناصر داستان، مثل چگونگی آمدن ابلیس به¬عنوان آشپز نزدِ ضحاک از تراگونگی محتوایی استفاده شده است. نهایت این که، اگر چه نمایشنامۀ ساعدی یک اثر تقلیدی صِرف از پیش متن (اسطورۀ ضحاک و داستان شاهنامه) به نظر میرسد؛ اما با کمی دقّت نمونه¬های روشنِ تراگونگی و تلاش موفّقیت¬آمیز نویسنده برای ایجاد دگرگونی و تغییرات اساسی در بیش متن آشکار میشود و در نتیجه، توانسته از طریق پیوند فرامتنی و بیش متنی، تفسیری امروزی از اسطورۀ ضحاک به دست دهد.