نقش واسطه ای الگوی چهاربخشی هدف های پیشرفت و راهبردهای شناختی در رابطه بین نظریه های ضمنی هوش و پیشرفت تحصیلی (یک مدل علی)
الموضوعات :
مجید برزگر
1
(دانشجوی دکترای روانشناسی تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران)
علی دلاور
2
(استاد بخش روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران)
حسن احدی
3
(استاد بخش روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران)
الکلمات المفتاحية: پیشرفت تحصیلی, نظریه های ضمنی هوش, الگوی 2*2 هدف های پیشرفت, راهبردهای شناختی,
ملخص المقالة :
هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش واسطه ای الگوی چهاربخشی هدف های پیشرفت و راهبردهای شناختی در رابطه بین نظریه های ضمنی هوش و پیشرفت تحصیلی در قالب یک مدل علی می باشد. بدین منظور، یک گروه 261 نفری (195 نفر دختر و 66 نفر پسر ) از دانشجویان روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی مرودشت از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و مقیاس نظریه های ضمنی هوش (Abd-El-Fattah,2010)، مقیاس جهت گیری هدف (Elliot,2001 McGregor&) و مقیاس راهبردهای انگیزشی و یادگیری( Pintrich,1988) اجرا گردید. نتایج نشان دادند که نظریه ذاتی از راه هدف های عملکردی (گرایش و اجتناب) با راهبردهای سطحی رابطه ای مثبت و معنی دار دارد و با پیشرفت رابطه ای منفی و معنی دار دارد و نظریه افزایشی از راه هدف تسلطی اجتناب با راهبرد تنظیم تلاش و از راه هدف تسلطی گرایش روی راهبرد عمیق و از آن راه با پیشرفت رابطه مثبت دارد. شاخص های مدل نشان دادند که مدل مفهومی پیشنهادی از برازندگی لازم برخوردار است.