شناسایی و اعتباریابی مولفه های مدل مدیریت استعداد آموزگاران
الموضوعات :
زیبا زمانی فرد
1
(دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی، گروه مدیریت آموزشی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی ، واحدخرم آباد، دانشگاه آزاد اسلامی،خرم آباد، ایران)
مهری دارایی
2
(استادیار مدیریت آموزشی، گروه مدیریت آموزشی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، واحدخرم آباد، دانشگاه آزاد اسلامی،خرم آباد، ایران،)
سعید فرحبخش
3
(دانشیار مدیریت آموزشی ، دانشکده علوم انسانی ، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایران)
الکلمات المفتاحية: مدل, مدیریت استعداد, آموزگاران استان لرستان, تتکنیک دلفی,
ملخص المقالة :
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اعتباریابی مولفه های مدل مدیریت استعداد آموزگاران در سالِ تحصیلی 97-1396 انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف ،کاربردی و از نظر ماهیت ،توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری در مرحله کیفی شامل تعدادی از خبرگان مرتبط با موضوع بود که به روش نمونه گیری هدفمند جهت انجام مصاحبه نیمه ساختارمند انتخاب گردیدند . ابزار پژوهش دراین مرحله پرسشنامه ی 104گویه ای طراحی شده بر مبنای طیف هفت درجه ای لیکرت(بر اساس شاخصهای مستخرج از ادبیات و پیشینه و متن مصاحبه ها ی انجام شده) بود. در پایان هر راند داده های به دست امده با استفاده از شاخص میانگین رتبه ای و ضریب توافق کندال تحلیل شدند. در راند سوم مقدار به دست آمده برای آماره کندال(507/0) حاکی از اتفاق نظر قابل قبول بین پاسخگویان بود . نتایج تحلیل داد ه ها در پایان مرحله کیفی نشان داد ،مولفههای مدل مدیریت استعداد آموزگاران شامل رشد و توسعه(بهسازی)، شناسایی،بهگزینی، جذب، برنامهریزی استراتژیک و نگهداری می باشد .در بخش کمی جهت برازش مدل از بین 7644 آموزگار مشغول به خدمت در استان لرستان(جامعه اماری)،367 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری تعیین و به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.ابزار تحقیق در این مرحله شامل پرسشنامه تدوین شده بر اساس 6 مولفه شناسایی شده و شاخصهای مربوط به هر مولفه بود.داده های بخش کمی (برازش مدل) با استفاده از مدل معادلات ساختاری و حداقل مربعات جزیی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که براساس متوسط شاخص پایایی ترکیبی(93/0=CR) و متوسط ضرایب آلفای کرونباخ (91/0) که از 70/0 بیشتر میباشند و با توجه به اندازة متوسط واریانس استخراج شده (67/0=AVE) که از 5/0 بزرگتر است، مدل از پایایی همگرا برخوردار بوده و با توجه به این که (AVE< CR)، روایی همگرا نیز برقرار است. با توجه به این که میانگین شاخص ضریب تعیین (1=R2)، از 67/0 بیشتر است و هم چنین بر اساس شاخص Q2 که مقدار متوسط آن (67/0) از 35/0 بیشتر است، چنین استنباط میشود که مدل ساختاری از برازش مناسب برخوردار بوده و قدرت پیشبینی مدل مناسب است و 3. ارزیابی برازش کلی مدل؛ براساس معیار نیکویی برازش (GOF) مقدار محاسبه شده برای این شاخص برابر با 82/0 به دست آمد که از 35/0 بیشتر است، لذا چنین استنباط میشود که مدل کلی از برازش بالایی برخوردار است.
_||_