ارائه یک مدل برای ارتقای هماهنگی و رهبری آموزشی جهت بهبود مدرسه
الموضوعات :مهناز رحیمی 1 , عزیزه پاشایی یوسف کندی 2 , محمد حسنی 3
1 - گروه آموزشی علوم تربیتی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
2 - گروه آموزشی علوم تربیتی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
3 - گروه آموزشی علوم تربیتی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
الکلمات المفتاحية: رهبری آموزشی, هماهنگی آموزشی, اهداف و کار مشترک, مشارکت در تصمیم-گیری, بهبود مدرسه,
ملخص المقالة :
مقدمه و هدف: بهبود مدرسه موجب افزایش ظرفیت معلمان و رهبران و در نهایت باعث بهبود نتایج یادگیری دانشآموزان میشود. هدف از این تحقیق ارائه یک مدل برای ارتقای هماهنگی و رهبری آموزشی جهت بهبود مدرسه میباشد.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی- همبستگی مبتنی بر مدلیابی معادلات ساختاری به روش تحلیل مسیر میباشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمام معلمان مقطع ابتدایی ناحیه یک شهر ارومیه به تعداد 1113 نفر میباشد که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 290 نفر به عنوان نمونه آماری با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه استاندارد رهبری توزیع شده هولپیا و همکاران (Hulpia et al., 2009) استفاده شد که شامل 40 گویه میباشد. پس از تایید روایی صوری و محتوایی ابزار پژوهش توسط تعدادی از خبرگان، بوسیله تحلیل عاملی اکتشافی پنج مولفهی، هماهنگی آموزشی، رهبری آموزشی، اهداف مشترک، کار مشترک و مشارکت در تصمیمگیری استخراج شد و پایایی ابزار پژوهش با استفاده از روش آلفای کرونباخ مقدار 953/0 محاسبه شد. ارتباط متغیرها از طریق مدلیابی معادلات ساختاری با روش تحلیل مسیر مورد آزمون قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که رهبری آموزشی 20 درصد، کار مشترک 18 درصد، اهداف مشترک 41 درصد و مشارکت در تصمیمگیری 21 درصد از واریانس هماهنگی آموزشی را تبیین میکنند.
بحث و نتیجهگیری: با توجه به روابط بین متغیرهای رهبری آموزشی، کار مشترک، اهداف مشترک و مشارکت در تصمیمگیری میتوان گفت که، مجموعهی این مولفهها باعث ایجاد هماهنگی در مدرسه میشوند که در نهایت باعث بهبود مدرسه و افزایش یادگیری دانشآموزان میشود.
_||_