بازکاوی کنشگریهای ایران و پاکستان بر پایهی کُدهای ژئوایدئولوژیک
افشین متقی
1
(
دانشیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه خوارزمی
)
مصیب قره بیگی
2
(
دانشگاه تهران
)
الکلمات المفتاحية: همگرایی, واگرایی, ژئوایدئولوژی, قلمروگستری, ایران و پاکستان,
ملخص المقالة :
هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر کدها و گزارههای ایدئولوژیک بر واقعیتهای ژئوپولیتیکی ایران و پاکستان است مناسبات جمهوری اسلامی ایران و جمهوری اسلامی پاکستان یکی از انگشتشمار روابطی است که تاکنون تهدید امنیتی استراتژیک در آن مشاهد نشده است. ایران از نظر تاریخی از جمله نخستین کنشگران ژئوپولیتیکی در جهان اسلام محسوب میشود که استقلال پاکستان را به رسمیت شناخت. با رخداد انقلاب اسلامی، اما مجموعه فضاهایی بازتولید شد که کدهای ایدئولوژیک را در دو کشور فعالتر ساخت. گرچه پاکستان بهعنوان یکی از میدانهای بارز ژئوپولیتیکی در زمینهی اسلام بنیادگرا بهشمار میرود، اما تاکنون این میدان به تقابل ژئوپولیتیکی ارتقا نیافته است. با این حال، در آینده بسته به اینکه مناسبات تهران-اسلام آباد چه سطحی از قلمروگستری ایدئولوژیک را پوشش دهد، میتوان انتظار داشت که سطوح مختلفی از همگرایی (تعامل ژئوپولیتیک) و یا واگرایی (رقابت ژئوپولیتیک) در کنشگری این دو کشور نمایان شود. تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با هدف بررسی تاثیر قلمروگستری ایدئولوژیک بر کنشهای ژئوپولیتیکی پاکستان و ایران انجام شده است. بنابر یافتههای این تحقیق، با توجه فضای بیثبات سیاسی پاکستان و وزن ژئوپولیتیکی نسبتاً بالای گروهها و احزاب بنیادگرا، منابع تنش و تهدید میان دو کشور همواره فعال خواهد ماند. اما با توجه به جهت نامتقارن تهدیدها که کدهای امنیتی پاکستان را در جبهه غربی (هندوستان) و شمالی (افغانستان) خود فعال کرده است و در مقابل، تمرکز امنیتی ایران بر محور مرزهای حوزه خلیج فارس و عمق استراتژیک در غرب (عراق و سوریه)، سبب میشود تا کنشهای دو کشور به سوی تعامل ژئوپولیتیک سوق یابد. هرچند که وجود میزانی خفیف و پایداری از تنش در مناسبات تهران-اسلام آباد به دلیل فعالیت گروههای بنیادگرای مذهبی در پاکستان بهویژه پس از تثبیت طالبان بر سرزمین افغانستان در تابستان 2021، اجتنابناپذیر است.
_||_