واکاوی مؤلفههای پارادیم پدیدارشناسی در مفاهیم معماری مسکن تاریخی (نمونه مطالعاتی: خانه دهدشتی اصفهان)
الموضوعات : دو فصلنامه فضای زیست
سمانه ایزدی زمان آبادی
1
,
محمّدعلی رحیمی
2
,
علی اکبری
3
,
احمدرضا کابلی
4
1 - دانشجوی دکتری گروه معماری، واحد بوشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر، ایران
2 - استادیار گروه معماری، واحد بوشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر، ایران
3 - استادیارگروه معماری، واحد یادگار امام خمینی (ره) شهرری، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
4 - استادیار گروه معماری، واحد ماهشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، ماهشهر، ایران
الکلمات المفتاحية: مفاهیم معماری, مسکن تاریخی, پدیدارشناسی, ادراک حسی,
ملخص المقالة :
پدیدار ادراک اصلیترین سطح تماس و ارتباط ما با جهان است که سطوح دیگر تجربه و فرهنگ و شناخت و فهم و تعقل استوار به آن هستند. اهمیت و ضرورت پژوهش حاضر بدان جهت است که آنچه باعث بسیاری از مشکلات معماری معاصر شده است، تفوق بینایی بر حواس دیگر و عدم توجه به این حواس است. به نظر مطمئنتر و دقیقتر آن است که وضعیت پدیدارشناسی در معماری و تحلیل محیط را یک پارادیم درحالتوسعه و روبهرشد نامید. پژوهش حاضر با سوال مفاهیم شکلدهنده ادراک در خانه تاریخی کداماند و کدام یک از مفاهیم در خانههای معاصر نیاز به بازاندیشی داشته و کدام باید حفظ شود؟ به بازشناسی و چیستی مولفههای پارادیم پدیدارشناسی در مفاهیم معماری مسکن تاریخی با انتخاب هدفمند نمونه مورد پژوهش در شهر اصفهان میپردازد. هدف نهایی پژوهش، تجربه زیسته و معماری خانه در جهت کشف رابطه عمیق آنها و بیان یک روش علمی برای تجربه ادراکی خانه همزمان با روشن نمودن و تصریح میزان درگیری حسها با فضا و اهمیت خصایص هستندگی استخراج شده از تجربه ادراکی در خانههای تاریخی است. این پژوهش به شیوه پدیدارشناسی بر پایه روش ترکیبی (کیفی و کمی) استوار است. از سه روش مصاحبه گروهی و مشاهده مشارکتی، روش ونمنن و روش مطالعه تطبیقی برای گردآوری اطلاعات در خصوص مفاهیم معماری خانه تاریخی بهره گرفته شد. نتایج این واکاوی، نشان از تعامل بنا با برداشتهای ذهنی مخاطبان دارد که مجموعه حاضر را ضمن اهمیت تاریخی، بهعنوان مکانی با ادراک حسی در فضای شهری تبدیل میکند. ادراک حسی خاص این بنا به سبب ارتباط با ذهنیت مخاطبان، تاثیرگذار بر رفتار آنان در تجربه فضایی، تمایل آنان به شناخت و ادراک حسی غنی از فضا و درک هماهنگی مجموعه با زمینه قرارگیری خود و کیفیت فعالیتها، در احساس تعلق و خلق تصاویر ذهنی از فضا نزد شهروندان در این مجموعه تاریخی است.
براتی، ناصر. (1382). بازشناسی مفهوم خانه در زبان فارسی و فرهنگ ایرانی. خیال، -(8)، 25-25. SID. https://sid.ir/paper/451257/fa حجت، عیسی. (1381). حرفی از جنس زمان نگاهی نو به شیوه های آموزش معماری در ایران. هنرهای زیبا، -(12)، 50-58. SID. https://sid.ir/paper/431885/fa
شیرازی، محمدرضا. (1389). پدیدارشناسی در عمل (آموختن از تحلیل پدیدارشناختی پالاسما از ویلا مایرا). معماری و شهرسازی آرمان شهر، 3(4)، 125-133. SID. https://sid.ir/paper/202440/fa
فلامکی، محمد منصور، (1385)، فارابی و سیر شهروندی در ایران، چاپ دوم، تهران، نشر فضا.
کریمی، پاملا، (1400)، کتاب زندگی خانگی و فرهنگ مصرفی در ایران، انقلاب¬های داخلی در عصر مدرن، ترجمه زهرا طاهری، انتشارات شیرازه. کریمی، مهشید، حجت، عیسی، شهبازی چگنی، بهروز، (1397). جستار در چگونگی پیوند ساکن و مسکن. باغ نظر, 15(61), 5-16. doi: 10.22034/bagh.2018.63859
نور برگ شولتز، کریستیان، (۱۳۸۷)، معماری: حضور زبان و مکان، ترجمه علیرضا سید احمدیان، تهران، انتشارات: نیلوفر، چاپ دوم.
هال، استیون؛ پرز - گومز، آلبرتو؛ پالاسما، یوهانی، (1396)، پرسش¬های ادراک، پدیدارشناسی معماری، ترجمه علیاکبری و محمدامین شریفیان، تهران، پرهام نقش
Ayudhya, Thirayu Jumsai na. (2015). Architectural Experience in the Everyday Context. (Ph. D). Queensland University of Technology
Altman, I., & Low, S. M. (1992), Place Attachment: Plenum Press.
Barati, Naser (2003), [Recognition of the concept of home in Farsi and Iranian culture (in Persian)], Journal of the Academy of Arts, No 13, pp. 55-24.
Dehnadfar, Pegah Damineh. (2013). The Third Skin: Transpire, Tension, Parturition: Body as Analogy. (M.A). Ryerson University, Toronto, Ontario, Canada
Ilka, Shahin (2015), [Iranian Desirable House, Research on the concept of “home” architecture based on the notion of past and present users (with social context orientation) (in Persian)], PhD dissertation, Tehran Azad University.
Rapoport, A. (1969), House, Form and Culture. New Jersey: Prentice-Hall.
Relph, E.1976. Place and Placelessness. London: Pion
Sartipipour, Mohsen (2011), [Phenomenology of Rural Housing (in Persian)], Journal of Housing and Rural Environment, Vol 30, no 133, pp 14-3.
Sadoughi, Arezo (2011), [Understanding the nature of the Iranian house by the phenomenological method of the case study of Showdan and the pre-community at Dezfouli’s home(in Persian)], doctoral dissertation, Iran University of Science and Technology, Tehran.
Soren bolvig poulsen & ulla thogersen (2011). Embodied design thinking: a phenomenological perspective, CoDesign: International Journal of CoCreation in Design and the Arts, Vol. 7, No.1, pp. 43 29. http://www.tandfonline.com/doi/abs/10.1080/15710882.2011.563313
Norberg-Schulz, C. (1980) Genius Loci: toward the phenomenology of place, New York: Rizzoli
Van Manen, Max. (1997). Researching lived experience: Human science for an action sensitive pedagogy, ON: The Althouse Press, London.
واکاوی مؤلفههای پارادیم پدیدارشناسی در مفاهیم معماری مسکن تاریخی (نمونه مطالعاتی: خانه دهدشتی اصفهان)
1 سمانه ایزدی زمانآبادی1، محمدعلی رحیمی2*، علی اکبری3 ، احمدرضا کابلی4
1 پژوهشگر دکتری، گروه معماری، واحد بوشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر، ایران.
2 استادیار، گروه معماری، واحد بوشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر، ایران. نویسنده مسئول.
3 استادیار، گروه معماری، واحد یادگار امام خمینی (ره) شهرری، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
4 استادیار، گروه معماری، واحد ماهشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، ماهشهر، ایران.
تاریخ دریافت: 25/05/1403 تاریخ پذیرش نهایی: 27/10/1403
n چکیده
پدیدار ادراک اصلیترین سطح تماس و ارتباط ما با جهان است که سطوح دیگر تجربه و فرهنگ و شناخت و فهم و تعقل استوار به آن هستند. اهمیت و ضرورت پژوهش حاضر بدان جهت است که آنچه باعث بسیاری از مشکلات معماری معاصر شده است، تفوق بینایی بر حواس دیگر و عدم توجه به این حواس است. به نظر مطمئنتر و دقیقتر آن است که وضعیت پدیدارشناسی در معماری و تحلیل محیط را یک پارادیم درحالتوسعه و روبهرشد نامید. پژوهش حاضر با سوال مفاهیم شکلدهنده ادراک در خانه تاریخی کداماند و کدام یک از مفاهیم در خانههای معاصر نیاز به بازاندیشی داشته و کدام باید حفظ شود؟ به بازشناسی و چیستی مولفههای پارادیم پدیدارشناسی در مفاهیم معماری مسکن تاریخی با انتخاب هدفمند نمونه مورد پژوهش در شهر اصفهان میپردازد. هدف نهایی پژوهش، تجربه زیسته و معماری خانه در جهت کشف رابطه عمیق آنها و بیان یک روش علمی برای تجربه ادراکی خانه همزمان با روشن نمودن و تصریح میزان درگیری حسها با فضا و اهمیت خصایص هستندگی استخراج شده از تجربه ادراکی در خانههای تاریخی است. این پژوهش به شیوه پدیدارشناسی بر پایه روش ترکیبی (کیفی و کمی) استوار است. از سه روش مصاحبه گروهی و مشاهده مشارکتی، روش ونمنن و روش مطالعه تطبیقی برای گردآوری اطلاعات در خصوص مفاهیم معماری خانه تاریخی بهره گرفته شد. نتایج این واکاوی، نشان از تعامل بنا با برداشتهای ذهنی مخاطبان دارد که مجموعه حاضر را ضمن اهمیت تاریخی، بهعنوان مکانی با ادراک حسی در فضای شهری تبدیل میکند. ادراک حسی خاص این بنا به سبب ارتباط با ذهنیت مخاطبان، تاثیرگذار بر رفتار آنان در تجربه فضایی، تمایل آنان به شناخت و ادراک حسی غنی از فضا و درک هماهنگی مجموعه با زمینه قرارگیری خود و کیفیت فعالیتها، در احساس تعلق و خلق تصاویر ذهنی از فضا نزد شهروندان در این مجموعه تاریخی است.
n واژگان کلیدی: مفاهیم معماری، مسکن تاریخی، پدیدارشناسی، ادراک حسی
n مقدمه
خانۀ ایرانی بهعنوان محفل و مکان جلوهگر شدن ارزشهایی برخاسته از فرهنگ، جامعه و بستر محیطی، بیانگر ارزشهایی گونهگون و پرشمار است که هویت و تشخصهای فرهنگی بهرهوران را تعریف نموده و تنها مرز تعینهای فکری و سلیقهای بر فردفرد آنها اثرگذار بوده است(Varmaghani, 2021, 133). مطالعات تاریخی سبب میشود شناخت عمیقتری نسبت به زندگی و مسکن سنتی و دلایل شکلگیری آن به دست آوریم. در این صورت، منطق وجودی بسیاری از اَشکال و اجزای مسکن آشکار شده و میتوان قابلیت پاسخدهی آن به نیازها را درگذشته و حال مورد سنجش قرارداد(Varmaghani and Soltanzadeh, 2022,222) معماری آنگونه که تجربه و دریافت میشود، برچسبهایی مانند نظر مردم، نظر شخصی، نظر نا متخصصان یا نظر عامه خورده و کمتر مورد اعتنا قرار گرفته است و این موارد معمولا در بهترین حالت بهعنوان دادهای خام برای نظرسنجی یا مطالعات طراحی یا مطالعات قومشناختی و کارهایی ازایندست به کار میرود. مرلوپونتی در این باره مینویسد: ارجنهادن فراوان بر علم و دانش به حدی است که سراسر زیسته مان از جهان در برابر آن کمارزش به نظر میرسد (مرلوپونتی،1391، 41-42). پدیدارشناسی دقیقا به همین تجارب زیسته میپردازد. به بیان میکل دوفرن که از پدیدارشناسان مطرح در حوزه زیباییشناسی است، این تجربه، تجربه ناظر یا مخاطب اثر است نه تجربۀ هنرمند یا خالق اثر، به تعبیر دیگر پدیدارشناسی دریافت بر پدیدارشناسی خلاقیت اولویت دارد (مرلوپونتی ، 1403). ازاینروی پدیدارشناسی میکوشد به معماری بپردازد، آنگونه که برای آدمی تجربه میشود.
خانه و مفاهیم معماری خانههای تاریخی، از فراگیرترین و درعینحال اختصاصیترین فضای زندگی انسانها، همیشه، چه در ایده و بیان کلامی و چه در عرصه خلق و ساخت برای معماران معاصر قابلتوجه بوده است. کالبد خانه یا همان مسکن، یکی از ابتداییترین و اصلیترین مفاهیم شکلدهنده معماری خانههای تاریخی است. شاید بتوان پذیرفت معماری با سرپناه و مسکن آغاز شده است. علاوه بر سابقه ساخت، تنها کافی است تا واژه خانه تاریخی بیان شود تا خاطرهها، آرمانها، نشانها و یادها در ذهنِ شنونده به وجود آید. اما آنچه حائز اهمیت است اینکه، صرف وجود مفاهیم معماری مسکن تاریخی، در شکلگیری مفهوم خانه در ادراک انسان معاصر کفایت میکند یا تغییر در آن میتواند بر مفهوم پدیدآمده نیز مؤثر باشد. این همان چیزی است که در پیشینه موضوع مهجور مانده و این پژوهش درصدد نزدیکشدن بدان را دارد.
از طرفی باتوجهبه آنکه در پدیدارشناسی محیط ساخته شده، دریافت دادههای حسی و تبدیل آنها در فرایندهای پردازش ذهنی و بازنمایی و تداعی به معانی، مهمترین نقش را دارند، پرداختن به مفاهیم معماری مسکن و ادراک آن اهمیت مییابد. نگاه ظریف پدیدارشناسانه به خانه در جهت تبیین رابطه آگاهانه انسان و جهان، در خانههای تاریخی، با تأکید بر حس و ادراک انسان در خانه صورتگرفته و در صدد شناسایی ساختارهای اصلی نسبت میان حسهای انسان، ادراک فضای خلقشده و کشف معنای عمیق مستتر در تجربه ادراکی خانه در خانههای تاریخی اصفهان بوده است. ازاینرو پاسخ به این سؤال که مفاهیم شکلدهنده ادراک در خانه تاریخی کداماند و کدام یک از مفاهیم در خانههای معاصر نیاز به بازاندیشی داشته و کدام باید حفظ شود؟ مطرح میگردد. بر اساس آنچه بیان گردید، این پژوهش بر آن است که مفاهیم معماری خانههای تاریخی اصفهان را با سطح ادراکی از تجربیات انسان معاصر مورد تحلیل قرار دهد. چرا که امروزه برآوردهنشدن برخی از نیازهای روحی و آسایشی مردم در معماری، سبب ازمیانرفتن تعامل میان ساکنان و مکان استقرارشان شده است. باتوجهبه اینکه در معماری گذشتة ایران فضاهایی یافت میشد که تأثیر کیفیتی مثبتی را برای مردم داشته، در این پژوهش با شناخت مفاهیم معماری خانههای تاریخی و کشف معنای آنها با تمرکز بر روش مثلثسازی، نیازهای ادراکی انسان معاصر پاسخ داده میشود.
n پیشینه پژوهش
هرچند هر سرپناهی، برای انسان خانه نیست، ولی بهجرئت میتوان ادعا نمود که کالبد، ضرورتی است که امکان خانه شدن را فراهم میکند؛ چرا که معماری، ظرف زندگی و شکلدهنده حیات جاری در آن است و کالبد خانه نیز به همین میزان بر حیات جاری در آن اثرگذار است. لازمة شناخت مفاهیم معماری این خانهها، شناخت همهجانبه از آنهاست و قدم اول، بازشناساندن ارزشهای نهان این کالبدهای کهن است. آنچه پژوهشگران از زوایای مختلف به خانه پرداختهاند، درونگرایی و محرمیت، زبان الگو، سلسلهمراتب فضایی، گونه و گونهشناسی، رابطه فرهنگ و ساختار خانه و اقلیم است. کتابهایی نیز در حوزه پدیدارشناسی خانه تالیف شدهاند؛ مانند بوطیقای فضا از گاستون باشلار که به فهم پدیدارشناسی خانه پرداخته است؛ در کتاب پدیدارشناسی با تمرکز بر روششناسی ون منن، علاوه بر معرفی و تعریف انواع پدیدارشناسی، به بسط و توضیح روش ون منن در تحقیقات کیفی پرداخته است. در جدول شماره 1، خلاصهای از پژوهشهای پیشین صورتگرفته در داخل و خارج از کشور ذکر گردیده است.
جدول 1. یافتهها و نتایج پژوهشهای پیشین( نگارندگان)
پژوهشگر | سال | عنوان پژوهش | نتایج و یافتهها |
Martyńska | 2024 م
| امید و معنا: پدیدارشناسی در اندیشه لژک کولاکوفسکی، یوزف تیشنر و واسلاو هاول | ردیابی داستان سه روشنفکر عمومی، لژک کولاکوفسکی، یوزف تیشنر و اسلاو هاول، نشان میدهد که چرا مکتبی که توسط ادموند هوسرل تاسیس شده بود توسط برخی مورد استقبال قرار گرفت و توسط برخی دیگر طرد شد و چگونه تفاسیر خاص آنها مدیون پدیدارشناسی بود. |
Rezadoost Dezfuli et al | 2024 م | بررسی هندسی تناسبات ورودی خانهها از دوره قاجار تا اوایل پهلوی در شهر دزفول (1789-1979) | نتایج نشان داد که معماری خانههای سنتی از نظر ویژگیهای فرمی با طبیعت همخوانی و سازگاری دارد. معماران ساختمانها علاوه بر استفاده از تناسبات ایرانی، تناسبات طلایی را در چیدمان عناصر و فضاهای معماری از پلان تا نما، استفاده کردهاند. این نشاندهنده رابطه بین الگوهای فضایی و ترکیب دادههای دریافتی از طبیعت است که در ساخت ساختمانها ادغام شدهاند. |
Yazde et al | 2022 م | یادگیری عمیق در معماری تاریخی سنجشازدور: تشخیص خودکار خانه حیاط تاریخی در یزد، ایران | این تحقیق نشان داده است که یکی از اولین راهکارها در روش یادگیری عمیق در مطالعه معماری تاریخی ایران در تصاویر هوایی است. این رویکرد در دو جنبه قابلتعمیم است. اول، توانایی در شناسایی دورههای تاریخی خانهها. دوم، پذیرش سبکها و مکانهای جغرافیایی ساختمانهای مختلف. |
Seamon | 2020 م | دلبستگی مکان و پدیدارشناسی: پیچیدگی پویای مکان | حضور مشترک یک مکان بر درجه «زندگی» و ویژگی و محیطزیست محیطی آن تأثیر دارد |
Jeremy et al | 2012 م | حفاظت تاریخی، اهمیت و ارزش سنتی: پدیدارشناسی تطبیقی چارلستون تاریخی و جامعه جدید شهرنشینی I'On | این مطالعه از پدیدارشناسی، برای درک تجربه زیسته افراد در یک محیط مسکونی شهری «جدید» در مقابل «قدیمی» یا «تاریخی» استفاده میکند. نتایج نشان میدهد تفاوت اساسی در تجربه و ارزشگذاری افراد از محیط جدید و محیط قدیمی؛ توانایی محیط قدیمیتر برای القای خیالات خلاقانه در ذهن افراد بر اساس گذشته آنها است درصورتیکه در محیط جدید چنین اتفاقی نمیافتد. |
کومه حافظ و همکاران | 1402 ه.ش | تبیین معیارهای مؤثر پدیدارشناسی هرمنوتیکی مکان در فرایند طراحی معماری | یافتههای تحقیق نشان میدهد که پدیدارشناسی هرمنوتیکی قابلیت بهکارگیری در فرایند طراحی معماری را دارد و میتوان بر اساس چرخۀ پدیدارشناسی هرمنوتیکی مکان، مبتنی بر تفکر هایدگری، مدلی را برای طراحی معماری به روش پدیدارشناسانه، برای فهم اثر معماری، ارائه داد. |
ازنب و همکاران | 1401 ه.ش | بررسی حس دلبستگی در نگرشی پدیدارشناسانه به مکان: تفسیری از تجربیات زیسته افراد | یافتههای این مطالعه نشان میدهد که دودسته از عوامل میتوانند در حس دلبستگی ساکنان به خانه مؤثر باشند: 1) دیالکتیک بیرون و 2) دیالکتیک درون در دیدگاه پدیدارشناسی, حس تعلق به معنی رابطه هم پیوندی میان انسان و محیط است که همه شاخص ها را دربرمی گیرد. |
نیک فطرت | 1400 ه.ش | بررسی مولفههای پدیدارشناختی یوهانی پالاسما در بستر جغرافیای تاریخی مکان (نمونه موردی: میدان حسنآباد) | یافتههای پژوهش نشان میدهد که اولویت ادراک حسی، هسته مرکزی تجربه افراد و فهم انسان از جهان است تا تجربهای ژرف از فضا و زمان و معنای معمارانه را کسب کند تا گسترش معماری ابژه گرا به معماری حاصل از کیفیات تجربیِ حاصل از بدن و سیستمهای حسیاش تبدیل شود. |
n چارچوب نظری پژوهش
روند کلی پژوهش در نمودار زیر تشریح شده است و مفاهیم باتوجهبه ضرورت موضوعی و در بستر آن مورد مداقه قرار گرفتهاند.
نمودار1، چارچوب نظری پژوهش(نگارندگان) |
n سابقه توجه به مفهوم خانه
بهواقع سابقه توجه به خانه، با زیستن انسان یکی است؛ اما بهواسطه عدم پاسخگویی محیط خانه بر تمامی جنبههای زندگی در دوران بعد از مدرن، توجه به مفهوم سکونت نیز فزونی یافت. بررسیهای پدیدارشناسی و روانشناسی دهة 1960 و 1970 میلادی سبب شد که جریانی بین رشتههای مختلف در حوزه مطالعات خانه شکل گیرد(Rapoport, 1969& Altman & Low, 2012 ). خانه مفهومی وابسته به زمان است. نه تنها کالبد آن در زمان دستخوش تغییر میشود؛ بلکه بعد معنایی آن که در بده بستان معنا بین ساکن و کالبد شکل میگیرد، خود امری پویا و آمیخته با زمان است (کریمی و همکاران، 1397، 14). از سوی دیگر فضای خانگی، محصول روابط بین افراد، گروهها و معماری خانه است(کریمی، 1400، 29 ).
n تغییر در مفهوم خانه در دوران معاصر
وقتی امروزه سخن از خانۀ ایرانی میشود، به کیفیتی اشاره دارد که بهنوعی بیزمان و بیمکان است. لیکن این مفهوم در حال تغییر بوده و نمیتوان آن را ناظر بر انواع کالبد مسکنهای بدوی، سنتی، مدرن و پسامدرن دانست. مقایسه گذشته و حال، گاه بهواسطه ویژگیهای کالبدی مسکن و گاه به ارتباط صمیمی با آن اشاره دارد. ولی فرای این دو دسته کلی، یعنی کالبد و احساس و ادراک وابسته به آن، آن چه از آن روزگار یاد میشود، تطابق شیوه زیست انسانها و کالبد بوده است. از سوی دیگر زندگی در هر دوره، کاملاً جدا از زندگی گذشته نبوده و نیست، پس معماری بسان ظرف زندگی نیز به طور معمول مستقل از معماری پیشین نبوده است. در جامعۀ سنتی هر پدیدهای نشانی از نگاه کلی جامعه به ارزشها دارد و همیشه به نقطهای والا معطوف است (فلامکی، 1385، 240). در چنین جامعهای هر عملی از انسان سر زند، بازتابی از شریعت و فراآگاهی اوست، اگر صانع باشد صنع او و اگر معمار باشد عمارت او تجلی رمز و راز درون و باور و پندار و اندیشۀ اوست (حجت، 1381، 52).
n فهم و بیان تجربه زیسته مطلوب در خانه
کالبد خانه با امکانهای مکانیاش بسیاری از تجربههای متنوع را ممکن میکند. کالبد قرارگیری فضاهای پرو خالی، منظرههای دیده شده و کارهای انجام شده در هر لحظه را سامان میدهد. وقتی همه اینها برای سکونت کنندگان در خانه، در جای خود باشند و در جریان زندگی نقشی مناسب داشته باشند حس نظم مطلوبی پدید میآید؛ نظمی که با تجربههای فردی و فرهنگی ساخته شده است و مدام ساخته میشود. نظمی که خواهان قرارگیری هدفمند اجزا و ایجاد کلیتی یکپارچه است. حسشدن یکخانه بهعنوان یک کلیت واحد درون ـ بیرونی اجزای آن را سامان میدهد و همزمان خود از این اجزا پدید میآید. نظمی که در تناسب کالبد بنا و رویداد زندگی فرد پدید میآید، لحظاتی از رویداد زندگی را زندهتر، غنیتر یا پرشورتر میکند و بهاینترتیب بر معنای تجربه زیسته خانه برای او میافزاید. تناسبی مطلوب میان دروننگری یا هرآنچه از خود میفهمد و درک میکند، با بروننگری یا هرآنچه از جهان میفهمد و درک میکند، برقرار میشود. اگر با اصطلاح ون منن توضیح دهیم، تجربه مطلوب تجربهای است که در آن چهار وجه وجودی زیستجهان وحدت و کلیتی مطلوب ایجاد کرده باشند. ون منن چهار وجه وجود زیستجهان را بهاینترتیب میشمارد: بدن زیسته، زمان زیسته، فضای زیسته و روابط انسانی زیسته که بهصورت کلیتی درهم تنیدهاند و قابل انفکاک از هم نیستند(Van Manen, 1997).
تجربه زیسته در خانه یکپارچه و جداناشدنی از چهار حالت؛ وجود زمانمند، مکانمند، بدنمند و مخیل تجربهکننده آن است و مطلوبیت آن هم حاصل از تناسب موزون وجود آدمی و خانه در رویدادی از زندگی است. در رابطه بین انسان و خانه، کالبد در اوقاتی اثری ویژه میگذارد و با نقش خاص خود، ماجرایی را چون کشف یک راز شخصی برای فرد ارزشمند میکند. ماجرایی که بهتمامی مختص یکزمان و مکان خاص است؛ اما فرد معنایی انسانی در آن مییابد و پیوندی میان وجود خود با جهان بیرون برقرار میسازد. از اینکه حقیقتی از زندگی در خانه دریافته مسرور میشود و بعدها در رویدادهای دیگر و خانههای تازه، خیالش به دنبال تجربهای مانند آن میگردد تا باز خانه را پاسخی به حال درون خود بیابد. «خانه به منزله واسطهای دوجانبه عمل میکند، ـ فضای شخصی ـ شخصیت هر فرد را به جهان خارج عرضه میکند، اما به همان اهمیت، تصویر خویشتن ساکنان و نظم ِ جهان آنان را تقویت میکند» (هال و همکاران،۱۳۹۴، ۱۹۱).
در میان روشهای پدیدارشناسی مختلف؛ مانند روشهای توصیفی که مبتنی بر فلسفه هوسرل، تفسیری که مبتنی بر فلسفه هایدگر و هرمنوتیک که ترکیب توصیف و تفسیر و بر اساس فلسفه پدیده شناسان آلمانی است، پدیدارشناسان پیرو روش ون منن معتقد به ترکیب پدیدارشناسی توصیفی و تفسیری، تعریف و شناسایی مضمون هستند. در روش ون منن هنگامی که مضامین شناسایی شدند، از طریق پیگیری مصاحبه با مشارکتکنندگان، مورد تأمل و تفسیر قرار میگیرند و بهاینترتیب مضامین اصلی کشف میشوند. در این روش مضامین استخراج شده و کلماتی که برای نوشتار پدیدارشناسی استفاده میشوند، باید بهگونهای باشند که خواننده را به سمت یک چشمانداز فوقالعاده سوق دهد. شش مضمون اصلی در روششناسی ونمنن معرفی خواهد شد. نویسندگان به نقل از ونمنن خاطرنشان میسازد که ترتیب ارائه مضمونها و توضیحات ارائه شده مربوط به هر مضمون، به معنای بیان ترتیبی و تجویزی روشها نیست؛ بلکه جهت تحریک خلاقیت و بینش خوانندگان است.
این مضمونها به این شرح است:
- رویآوردن به ماهیت پدیده موردعلاقة خود (که ما را درگیر دنیا کرده است)
- بررسی تجربه آنگونه که آن را زندگی کرده نه آنگونه که آن را مفهومپردازی نموده؛
- فکرکردن بر روی مضامین اصلی مشخصکننده پدیده موردمطالعه
- توصیف پدیده با استفاده از هنر نوشتن و بازنویسی
- حفظ ارتباط قوی و هدفدار با پدیده
- تنظیم بافتار تحقیق با درنظرگرفتن اجزاء و کل.
n تجربه پدیدارشناسانه
مهمترین و برجستهترین وجه پدیدارشناسی پالاسما ایده (معماری چند حسی) است. توجه وی به تفوق بینایی بر دیگر حواس در فلسفه و معماری غرب بهواقع پرداختن به یکی از مسئلهدارترین وجوه تاریخ دریافت و ادراک فضا است (شیرازی، 1389، 111). حس و دانش ما از اشیا و امور یک چیز نیستند. اندامهای حسی چونان واسطه و «میانجی» برای دانش و ادراک عمل میکنند و این دانش پیشتر در روان چونان یادآوری وجود دارد. بدین لحاظ میتوان گفت که ادراک عنصری بس مهمتر از تأثرات حسی در خود دارد و درعینحال باید پذیرفت که حواس علت ادراک به شمار میآیند. همین بخش «مهمتر» است که به دانش واقعی ساختار میبخشد و تأییدکننده حواس نیز هست (نور برگ - شولتز، 1387، 70).
نمودار 2. ادراکات حسی( نگارندگان به نقل از پالاسما، 1393، 55-53 )
بر اساس کتاب پدیدارشناسی ادراک، از دیدگاه مرلوپونتی، صورت ادراک حسی، صرفاا و به طور واضح، تجربه حسیای است که با استفاده از حواس پنجگانه از اشیای جهان به دست میآید. تبیین دیگری که مرلوپونتی از ادراک حسی ارائه میدهد، پیچیدهتر از کارکرد ساده حواس است و مبحث معانی موجود در جهان را نیز در بر میگیرد(Marshall, 2017,981).
نمودار 3. ادراک از منظر نظریه پردازان(هال و همکاران، 1394، 9)
n رویکرد پدیدارشناختی به ادراک محیط
تحلیل پدیدارشناختی از عناصر موجود در فضا، از مرحله دریافت محیط عبور کرده و دادههای محیطی را که به حواس پنجگانه درآمده است، با صور خیالی و ذهنی از امر مقدس و معانی متافیزیکی درهم میآمیزد و ادراکی تام را موجب میشود که سوبژکتویتة امر مدرک را بر ابژکتیویته آن غالب میسازد. ازاینرو، گام نسخت در فهم معانی پدیداری عناصر، ادراک نشانههایی است که در ساختار فضا، دلالتهای معنایی را به عهده دارند. این فرایند مبتنی بر ارائة مفروضاتی است که پدیده موردنظر بر اساس آن تفسیر میشود (املی رضوی فر و غفاری، 1390، 29) مرحلة فهم فضا در نشانهشناسی پیرس استغراق در کیفیات فضا است و قیاس آغاز میشود. سپس بر اساس نوعی استدلال احساسات خود را در آیینة فضا مطرح میکند و در مرحله آخر طی فرایند استقرا در مورد فهم فضا، قضاوت میکند. بهزعم پیرس نقش فضا، معقول ساختن وجه کیفی احساسات است.
|
فهم و بیان تجربه زیسته مطلوب در خانه دهدشتی |
تجربه پدیدارشناسانه در خانه تاریخی دهدشتی |
رویکرد پدیدارشناختی به ادراک محیط در خانه دهدشتی |
بیان مسئله تحقیق |
تشریح مبانی نظری تحقیق |
شیوهی پدیدارشناسی بر پایهی مدل همسوسازی(مثلثسازی) |
روش مطالعه تطبیقی |
مصاحبه گروهی و مشاهده مشارکتی |
روش ونمنن |
روش ونمنن
نتیجه گیری |
نمودار 4. مدل عملیاتی پژوهش( نگارندگان)
n روش تحقیق
این پژوهش به شیوة پدیدارشناسی بر پایه روش ترکیبی (کیفی و کمی) استوار است و روش گردآوری اطلاعات، همسوسازی (مثلثسازی) است که یکی از چهار نوع طرحهای اصلی و شناختهشدهترین و متداولترین رویکرد در روش ترکیبی است. در این مقاله از سه روش مصاحبه گروهی و مشاهده مشارکتی، روش ونمنن و روش مطالعه تطبیقی است. گامهای طی شده در این روش عبارتاند از:
الف) برای رسیدن به شبکه علی احتمالی، مصاحبه هدفمند با متخصصان صورت گرفت.
ب) در استفاده از روش ون منن در قالب مصاحبه که در محل انجام میگیرد، از شرکتکنندگان دو پرسش اصلی انجام میشود: یکی مبتنی بر اینکه در همان لحظة بودن در مکان، دریافت از محیط را چگونه تبیین میکنند؟ و دیگری مبتنی بر چگونگی این تجربه و تعامل فرد با اجزای محیط پرسیده شد.
ج) محقق که خود عضوی از جامعه معماری است و از نزدیک با خانههای تاریخی در ارتباط بوده، سعی کرده است از ابتدای پژوهش به مشاهده جامع از نوع مشارکتی بپردازد و با مقایسه مشاهدات خود با نتایج مصاحبههای عمیق نیمهساختاریافته و گروهی، واقعیت را همانطور که هست، بررسی کند. در مشاهده مشارکتی محقق نقش پژوهشگر عضو فعال را دارد.
د) در این پژوهش ضمن کاربرد روش مثلثسازی، دادههای خام از طریق تحلیلهای آماری موردمطالعه قرار گرفته است.
n یافتههای تحقیق
n یافتههای اولیه
در وهله اول به مشخصات مصاحبهشوندگان پرداخته میشود که در جدول 2 به طور فهرستوار آمده است. همانطور که در بالا ذکر گردید، مصاحبه هدفمند با متخصصان صورت گرفت. علت از انجام مصاحبه هدفمند این بود که از افرادی مصاحبه شود که بیشترین اطلاعات را در زمینه پژوهش موردنظر داشته و پاسخهای بهدستآمده دارای ارزش و اعتبار باشد.
جدول 2. دادههای توصیفی( برگرفته از خروجی نرم افزار spss26)
مصاحبهها | جنسیت | تحصیلات | وضعیت تأهل | وضعیت اشتغال | ||||||||
تعداد مصاحبهها | میانگین (دقیقه) زمان مصاحبهها | زن | مرد | دیپلم
| کاردانی | کارشناسی | کارشناسیارشد | دکتری | مجرد | متأهل | شاغل | غیرشاغل |
129 | 60 | 71 | 58 | 20 | 35 | 47 | 22 | 5 | 4 | 11 | 12 | 3 |
برایناساس افرادی مورد مصاحبه قرار گرفتند که تجربه زیسته در خانههای تاریخی را به دلیل شرایط شغلی خود داشتند. علاوهبرآن از افراد حاضر در مجموعه شامل کارکنان، گردشگران نیز مصاحبهای به عمل آمد تا بتوان تجربه حضور در مجموعه، ادراکات حسی مخاطبان و مؤلفههای موردنظر پژوهشگران را از زبان افراد عامه نیز مورد تحلیل قرارداد.
n یافتههای تحقیق(روش مصاحبه گروهی و مشاهده مشارکتی)
نخست از یکسانسازی افقهای تجربیات هر شرکتکننده واحدهای معنایی ظاهر گردید و در مجموعههای متناسب با سؤالات پژوهش، با اصطلاحات ویژهای، کدگذاری انجام شد. نتیجه این مرحله، یک توصیف متنی غنی از تجربیات افراد در حوزه موردمطالعه بود که نتایج کدگذاری در جدول 3 آمده است.
جدول 3. نتایج ترکیبی کدگذاری باز، محوری و گزینشی( نگارندگان)
کدهای باز برجسته | کدهای محوری | کدهای گزینشی |
درک فضا بهواسطه حواس، قابلیت مجموعه در شناساندن خود به شهروندان و گردشگران تمایل به ماندن در فضا و گذران اوقات فراغت در ساعات مختلف روز، تعامل مجموعه با زمینههای فرهنگی، تمایل به تجربه فضا و گردش و شناخت آن عجینشدن و هماهنگی با زمینه قرارگیری خود | تجربه اصیل به واسط بهکارگیری حواس
| تنوع ادراکی در تجربه فضا |
مشاهده فعالیتهای گوناگون به جهت قابلیتهای عملکردی مجموعه، تجمع افراد و گروها، سرزندگی، ایجاد سلسلهمراتب فضایی بهمنظور حفظ محرمیت، پرهیز از یکپارچه کردن فضاها یا ازمیانبردن مرزها | اهمیت رفتار کاربر در مواجهه با مکان (درک میزان تأثیر مکان در رفتار مخاطب) | |
تجربه حسی غنی از تجربه بخشهای مختلف، قابلیت مجموعه در همراه ساختن مخاطب با خود، هزارتویی قابل کشف | اهمیت بر عقاید، جنبه تاریخی، معناداری بهواسطه نشانهها | بروز اتفاقات و رویدادهای معنادار در فضا (فضای اجتماعی) |
بیان ارتباط کیفیت فضایی با ذهنیت مخاطب، اصالت خاطره و خیال، عملکرد کالبدی مناسب (از قبیل نشستن، مکثکردن، دیدن و لمسکردن)، | ارتباط با جنبههای مختلف زندگی فرد (ارزشها، عادتها) | |
تجربه اصیل بهواسطه کاربرد حواس مثل لمسکردن دیوار و بافت مصالح، تمایل به تجربه فضا، وجود فضاهایی جهت خلوتکردن و تفکر، آرامش، دارای مفهوم و نماد تجربه ذهنیت تعلق و وابستگی، خاطرهانگیزی، رویداد ادراکپذیر | اهمیت تجربه زیسته در ادراک مکان | غنای احساسی |
امکان تعاملات اجتماعی در فضا، وجود فضای سبز، درختان، حوض آب، نشستن بر روی پلههای بنا، تأثیر فصل بر استفاده از اتاقها، زندگی جمعی، آداب ورود به فضاها با تفکیک در و پنجره مثل پنجدری، سهدری، مکان تجمع و ایجاد روابط دوستانه در کل بنا، | غنای عملکردی در زمینه اجتماعی هماهنگ با جنبههای زندگی اجتماعی و روزانه مخاطب |
در جدول 3. نتایج ابتدا به صورت کدگذاری باز برجسته مطرح گردید، سپس کدگذاری محوری بر اساس کدگذاری باز برجسته مشخص شد و در نهایت کدهای گزینشی جهت تکمیل نتایج ارائه شد. در نهایت الگوی یافتههای تحقیق (روش مصاحبه گروهی و مشاهده مشارکتی) در نمودار 4 ذکر گردید.
نمودار 4، الگوی برخاسته از ادراک مخاطب از فضا در مواجه با مسکن تاریخی( نگارندگان)
طبق تحلیل کدگذاری باز، محوری و گزینشی بهکاررفته و رویکرد پدیدارشناسی به روش مصاحبه گروهی و مشاهده مشارکتی تحقیق حاضر در تطبیق با مشاهدات و رفتارهای مخاطبان خانههای تاریخی، در نقش کنونی خود بهعنوان فضای بااهمیت، به جهت ویژگیهای خاصی چون «فضای تجربی، تنوع ادراکی، تعلق، وابستگی و تمایل به تجربه، آشنایی ذهنی و ماندگاری، فضای رویدادها، فضای اجتماعی، عمومی و واکنش برانگیز، در هماهنگی با زمینه و دارای غنای احساسی و کیفیت فعالیتها»، مسیر پژوهش حاضر بر این مبناست که طبق سوالات پژوهش هماهنگی و قرابت با زمینههای اجتماعی خانههای تاریخی و بهتبع آن دلالتهای فرهنگی، برداشتهای ذهنی و ادراکی مخاطبان از فضا را بهعنوان مؤلفههای اصلی در ادراک خاص مجموعه تاریخی در نحوه عملکرد آن در فضای مانند پذیرش حضور شهروندان و آمیختگی با رویدادها و زندگی روزانه آنان، از معنای کالبدی خود فراتر رفته و در برخورد با ادراکات ذهنی رفتاری، تاریخی، اجتماعی و فرهنگی به معنایی درخور تأمل و توجه در مسیر دستیابی به ادراک حسی غنی دستیافته است.
جدول 4، ضریب همبستگی پیرسون میان مقولههای استخراج شده از کدگذاری( برگرفته از خروجی نرم افزار spss26)
مقولهها | فضای تجربی | تنوع ادراکی در تجربه | تعلق، وابستگی، تمایل به تجربه | آشنایی ذهنی و ماندگاری | فضای اجتماعی | فضایی منعطف | فضای برانگیزش ادراکات | فضایی هماهنگ با زمینه | فضایی دارای غنای احساسی | فضایی مجهز به کیفیت فعالیتها | |
فضای تجربی |
| 1 | .708** | .929** | .926** | .905** | .911** | .873** | .882** | .975** | .900** |
تنوع ادراکی در تجربه |
| .808** | 1 | .823** | .890** | .736** | .812** | .774** | .897** | .862** | .654** |
تعلق، وابستگی، تمایل به تجربه |
| .829** | .723** | 1 | .928** | .732** | .832** | .877** | .669** | .992** | .914** |
آشنایی ذهنی و ماندگاری |
| .926** | .889** | .928** | 1 | .978** | .900** | .713** | .871** | .905** | .737** |
فضای اجتماعی |
| .815** | .674** | .752** | .852** | 1 | .933** | .835** | .864** | .884** | .897** |
فضایی منعطف |
| .911** | .702** | .902** | .912** | .933** | 1 | .844** | .849** | .864** | .893** |
فضای برانگیزش ادراکات |
| .973** | .674** | .877** | .843** | .835** | .844** | 1 | .883** | .923** | .845** |
فضایی هماهنگ با زمینه |
| .882** | .597** | .989** | .885** | 779** | .849** | .893** | 1 | .885** | .843** |
فضایی دارای غنای احساسی |
| .875** | .632** | .892** | .981** | .794** | .664** | .973** | .755** | 1 | .886** |
فضایی مجهز به کیفیت فعالیتها |
| .908** | .854** | .814** | .987** | .847** | .793** | .685** | .723** | .850** | 1 |
** ضرایب معنی دار در سطح خطای کوچک تر از 01/0
نمودار 5، ضریب همبستگی پیرسون میان مقولههای استخراج شده از کدگذاری( نگارندگان)
از جدول 4 و نمودار5 برمیآید که حس تعلق، وابستگی، تمایل به تجربه و فضای تجربی، فضایی دارای غنای احساسی ، آشنایی ذهنی و ماندگاری و فضای برانگیزش ادراکات که همبستگی بیش از 0.۹ را نشان میدهند، بیش از سایر مولفهها مرتبط به یکدیگر هستند. بنابراین، برآیند کلی مولفهها زمانی تجربة ادراکی مطلوبی برای افراد فراهم آورده است که بر تجربه فضا، غنای حسی فضا و ایجاد احساسات، بیفزاید. با توجه به همبستگی آنها با ویژگیهای خانههای تاریخی از منظر ادراکات حسی، تعلق، وابستگی، تمایل به تجربه بودن فضا تأثیر معناداری با آشنایی ذهنی و ماندگاری، فضای اجتماعی دارد. و در نهایت الگوی یافتههای تحقیق(روش مصاحبه گروهی و مشاهده مشارکتی) در نمودار 4 ذکر گردید.
n یافتههای تحقیق(به روش ونمنن)
باتوجهبه رویکرد کلنگر ون منن، در نوشتن و توضیح درونمایه سعی گردید تا اشتراکات میان تجربه افراد به صورتی بیان گردد که از احساس متفاوتبودن محیط، تا تمایل به دوستداشتن خانه، مراحلی را بیان کند که آرامآرام تدریجی، بودن یا حضور، تجربه زندگیکردن در آن فضا را توصیف میکند جدول 4. رسیدن به درونمایهها و معانی عمیقی از بیانات افراد حاضر در خانههای تاریخی، آنگونه که ون منن بهضرورت تحلیل گروهی محتوای مصاحبه تاکید دارد، با مشورت افراد متخصص و استادان مشاور در این زمینه صورت پذیرفت.
جدول 5، نمونههایی از بیانات شاخص افراد در خانه ایرانی، معانی مدون شده آنها و مضمون اصلی( نگارندگان)
بیانات شاخص | معانی مدون شده | مقوله اصلی |
این خانه بسیار آرام است، مکانهای دیگر به من این حس و نمیده وقتی از بیرون به هشتی میرسم، زندگی به رنگ دیگه می گیره، روحم ساکت می شه قلبم تو حیاط آرام میگیرد، سایهروشنهایی که از پنجره بیرون میزد، آرامش خاصی داره | احساس راحت بودن با محیط، عجینشدن با اجزای آن و یکیشدن با محیط |
تمایل به تجربه فضای واکنش برانگیز |
می دونی، به نظرم بهترین جا برای خلوتکردن، آدم می تو نه خوب تمرکز کنه | محیطی برای رهاشدن فکر و ذهن، تمایل به فکرکردن | آشنایی ذهنی و ماندگاری |
اتاقهای بزرگ و شاهنشین طوری که فکر میکنی همهجا همینه به نظرم میاد باید حرکت کنم تو این اتاقها | احساس سیالیت و پویایی در فضای خانه | فضای تجربی |
اینجا همه چیز طبیعی، رفتی جای دیگه خانه، یادت میره از کجا آمدی | تفکیک فضا | فضایی دارای غنای احساسی |
بوی خاک، بوی زندگی تو خونه را خیلی حس میشه کرد | تجربهای از جریان هوا، مصنوعی نبودن و خاکی بودن |
تجربه |
با تاکید بر مضامین روش ون منن و مصاحبهنامههای افراد در خانههای مذکور مقولههایی استخراج شد که شامل تعلق، وابستگی، تمایل به تجربه، فضای واکنش برانگیز، آشنایی ذهنی و ماندگاری، فضای تجربی، فضایی دارای غنای احساسی و تنوع ادراکی در تجربه شد.
جدول 6، ضریب همبستگی پیرسون از مضمون مصاحبههای به عمل آمده در روش ون منن( برگرفته از خروجی نرم افزار spss26)
مضمون مصاحبهها | تعلق، وابستگی، تمایل به تجربه | فضای واکنش برانگیز | آشنایی ذهنی و ماندگاری | فضای تجربی | فضایی دارای غنای احساسی | تنوع ادراکی در تجربه |
تعلق، وابستگی، تمایل به تجربه | 1 | .951** | .832** | .926** | .905** | .911** |
فضای واکنش برانگیز | .911** | 1 | .654** | .868** | .852** | .875** |
آشنایی ذهنی و ماندگاری | .922** | .683** | 1 | .898** | .723** | .901** |
فضای تجربی | .924** | .900** | .888** | 1 | .889** | .914** |
فضایی دارای غنای احساسی | .856** | .743** | .862** | .815** | 1 | .638** |
تنوع ادراکی در تجربه | .769** | .912** | .934** | .823** | .727** | 1 |
نمودار 6، ضریب همبستگی پیرسون از مضمون مصاحبه های به عمل آمده در روش ون منن( نگارندگان)
مطابق جدول 6 و نمودار 7، آنچه مردم در وهله نخست درک کردند، تفاوت در ظاهر نسبت به محیط زندگی امروز بود؛ از خنکی محیط و رایحه متفاوت تا اتاقهای متنوع و دیوارهای گچکاری شده. دل کندن از دغدغههای زندگی و منحصر به فرد بودن در مصاحبهها، مقوله (فضایی دارای غنای احساسی) با همبستگی بیش از 0.9 را شکل داد. تنش زدایی و کناررفتن استرس از دیگر مسایلی بود که شرکت کنندگان به آن اشاره کردند؛ تاکید بر سکوت نیز مقدمهای شد برای پدیده(فضای واکنش برانگیز) که یا بیشترین ضریب هبستگی بیشترین ارتباط را با تعلق، وابستگی، تمایل به تجربه دارد. اکثر شرکتکنندگان به گونهای با حرکت در اتاقهای بزرگ؛ با جنبههای دیداری محیط (فضای تجربی) با تعلق، وابستگی، تمایل به تجربه، ضریب همستگی بیش از 0.924 خود را از خانه نشان میدادند. ارتباط نزدیک با محیط و طبیعت حاکی از درک تعاملی و پیوند نزدیک با خانه است که درونمایهی (تنوع ادراکی در تجربه) و آشنایی ذهنی و ماندگاری با ضریب هبستگی.934 را به وجود میآورد. ترجیح این خانهها به مکانهای دیگر، دربردارندهی پیامهایی از عناصر طبیعی، در دل زمین بودن، ساده بودن و غیره است. نتیجهای که می توان از یافتههای این تحقیق گرفت، میزان کارایی خانه در رفع نیازهای روحی و عاطفی مردم در خانه است. با توجه به دور شدن زندگی امروز از چنین مکانهایی، ضرورت توجه بیشتر و نیاز انسانی به اینگونه فضاها را بیشتر میکند. نتایج به دست آمده از مصاحبه نامهها باعث کشف معنای این مکانهای معمارانه در بستری از عوامل مثبت روانی و در تعادل نزدیک با افراد شد.
n یافتههای تحقیق(به روش مطالعه تطبیقی)
مجموعه تاریخی خانه دهدشتی اصفهان به جهت تعامل میان ظاهر (ویژگیهای کالبدی) و باطن خود (مؤلفههای اجتماعی، تاریخی و فرهنگی) گام در جهت تقویت ایجاد تصاویر ذهنی غنی در ذهن مخاطب داشته است. از دلایل انتخاب خانه دهدشتی در میان خانههای تاریخی اصفهان میتوان به مواردی همچون: معماری حیرتانگیز، قدمت تاریخی، ظرافتهای معماری، حفظ ساختار بنا تا دوره پهلوی بهعنوان خانه، امکان صحبت با نوادگان صاحب اصلی خانه و بیان تجربه زیسته آنها، قرارداشتن در بافت تاریخی درجه 1 اصفهان می باشد. طبق جدول 5 . که براساس کدهای به دست آمده در روش مثلثسازی در راستای انطباق با ویژگیهای نمونه مورد مطالعه صورت گرفت، میتوان چنین عنوان کرد که خوانش هویت خاص مجموعه تاریخی خانه دهدشتی در نگرش پدیدارشناسانه به آن، در گرو توجه و اهمیت به آن دسته از خصوصیات کالبدی، عملکردی و معنایی مجموعه است که توسط ذهنیت و تجربه مخاطبان با ادراک آنان و مؤلفههای اجتماعی، فرهنگی پیوند یافته است. مولفههایی که هویت خاص مجموعه را در معرفی آن به عنوان "فضای تجربی، ادراکی، اجتماعی و عمومی، غنی و مرتبط با واکنش و احساس مخاطبان، دارای احساسی از تعلق و وابستگی شهروندان و آشنا و ماندگار در ذهن آنان و نیز در هماهنگی با زمینه و مجهز به رویدادها و فعالیتهای معنادار" معرفی میکنند.
جدول 7، بررسی مؤلفههای رویکرد پژوهش در مجموعه دهدشتی اصفهان( نگارندگان)
مصداق در نمونه موردی | مصادیق | |
فضای تجربی | علاقه مخاطبان فضا به گردش در مجموعه و کشف بخشهای مختلف آن به جهت تنوع در سیرکلاسون حرکتی و مسیرها تکرار فضاهای بسته و باز
|
URL1 |
تنوع ادراکی در تجربه | تجربه فضایی غنی بهواسطه بهکارگیری حواس پنجگانه بصری: دیدن مجموعه، لامسه: لمس آجرها و کالبد مجموعه بویایی: بوی غذا، گل، چشایی: فواره آب و حوض آب، شنوایی: صدای آب، صدای گردشگران، ارتباط با طبیعت، تنوع کاربریهای قدیمی
|
URL1 |
تعلق، وابستگی، تمایل به تجربه | مشاهده احساس تعلق شهروندان و مخاطبان به فضا بهواسطه: حضور مطمئن آنان بهمثابه تجربه فضایی آشنا تمایل به ماندن در فضا و سپریکردن مدتزمان طولانی از اوقات فراغت خود در ساعات مختلف روز در مجموعه راحتی در رفتار تجربهکنندگان جهت شناخت بخشهای مختلف مجموعه |
URL2 |
آشنایی ذهنی و ماندگاری | مطرحشدن مجموعه بهعنوان نشانه شهری در ذهن مخاطبان و ماندگاری آن احیای تصویر ذهنی پیشین فضا در ذهن مخاطبان آن تبدیلشدن به عنصر آشنا در فضای شهری برای بازدید و حضور گردشگران |
URL3 |
فضای تجمعی و اشتراکی | تعاملات اجتماعی تجمع افراد و گروهها برخوردها و ملاقات دوستانه
|
URL2 |
فضای واکنش برانگیز | قابلیت مجموعه در همراه ساختن و جهتدهی رفتار مخاطبان بر اساس مفاهیم کالبدی ویژه خود مشاهده حرکت مستمر در فضای مجموعه، توقف در حیاط مرکزی |
URL2 |
فضایی هماهنگ با زمینه | عملکردی ورای فضای تاریخی صرف به جهت هماهنگی مجموعه با زمینه اطراف خود (بافت تاریخی و مجموعه بازار) |
URL3 |
فضایی دارای غنای احساسی | آرامش فضایی و دوری از هرجومرج بهواسطه ارتباط فضایی منطقی میان فضای باز و بسته |
URL3 |
فضایی مجهز به کیفیت فعالیتها | مشاهده فعالیتهای اختیاری گوناگون به جهت قابلیتهای عملکردی مجموعه (استراحت، بازدید، گردش و...) |
URL3 |
نتایج حاصل از مطالعه انجام شده در نگرش پدیدارشناسانه به مجموعه خانه دهدشتی در راستای بررسی ابعاد معنایی و ادراک حسی خاص مجموعه نشان از تعامل و ارتباط غنی ویژگیهای مکان مورد بررسی با برداشتهای ذهنی مخاطبان و پیوند تنگاتنگ با مؤلفههای اجتماعی و فرهنگی دارد که مجموعه حاضر را ضمن اهمیت تاریخی آن که بهواسطه ویژگیهای غنی معماری ایجاد شده است، بهعنوان مکانی با ادراک حسی در فضای شهری تبدیل میکند. در بررسیها و مشاهدات کنونی انجام شده در محل نمونه مورد بررسی، ادراک حسی خاص این مجموعه تاریخی به سبب ارتباط با ذهنیت مخاطبان، تاثیرگذار بر رفتار آنان در تجربه فضایی، تمایل آنان به شناخت و ادراک حسی غنی از فضا و درک هماهنگی مجموعه با زمینه قرارگیری خود و کیفیت فعالیتها، در احساس تعلق و خلق تصاویر ذهنی از فضا نزد شهروندان و اجتماعی بودن این مجموعه تاریخی، نمونه مورد بررسی را به فضایی پویا و منحصربهفرد نسبت به سایر فضاهای تاریخی شهر که در راستای باززندهسازی جهت استفاده شهروندان بهعنوان فضای شهری مطرح شده، تبدیل میکند.
n پاسخ به سوال پژوهش
مفاهیم شکلدهنده ادراک در خانه تاریخی کداماند و کدامیک از مفاهیم در خانههای معاصر نیاز به بازاندیشی داشته و کدام باید حفظ شود؟ در پاسخ به سؤال مطرح شده مؤلفههای بهدستآمده از جمله فضای تجربی، تنوع ادراکی، فضای هماهنگ با زمینه، آشنایی ذهنی و ماندگاری، فضای منعطف، فضای دارای غنای احساسی، فضای مجهز به کیفیت فعالیتها از جمله مفاهیم شکلدهنده ادراک در خانههای تاریخی هستند که طبق جدول 8 با مصداق تصویری و توضیحات تکمیلی، بازاندیشی و حفظ این مفاهیم را در خانه های معاصر ارزیابی می شود.
جدول 8، یافته های به دست آمده از پاسخ به سوال پژوهش( نگارندگان)
خانه تاریخی | خانه معاصر | توضیحات | |
| مصادیق تصویری |
| |
فضای تجربی |
URL3 |
URL3 | فضای تجربی با حرکت و ایجاد فضای باز و بسته ایجاد خواهد شد که در خانه معاصر باتوجهبه محدودیت فضایی نیاز به بازاندیشی دارد.
|
تنوع ادراکی در تجربه |
URL3 |
URL3 | وجود تابستاننشین، زمستاننشین، اندرونی و بیرونی، تنوع ادراکی در خانه تاریخی را به همراه دارد بر خلاف خانههای معاصر به دلیل کمبود فضا همگی در یک واحد آپارتمانی گنجانده میشود و تا کنون اندیشهای بر حل آن نشده است
|
تعلق، وابستگی، تمایل به تجربه |
URL3 |
URL3 | در خانههای معاصر صلبیت، یکنواختی باید حذف گردد تا تمایل به بودن در فضا توسط مخاطب ایجاد شود.
|
آشنایی ذهنی و ماندگاری |
URL3 |
URL3 | در خانه تاریخی به علت درگیرکردن تمامی حواس ماندگاری وجود دارد؛ اما در خانه معاصر هیچگونه آشنایی ذهنی قبلی و تحمیلشدن فضاها وجود نداشته و بازاندیشی در این زمینه را مهم جلوهگر میکند. |
فضای اجتماعی |
URL3 |
URL3 | تعریف فضای اجتماعی در خانه تاریخی و معاصر متفاوت است، خانه تاریخی فضای اجتماعی همگانی را پوشش میدهد درصورتیکه خانه معاصر در حد خانواده است
|
فضایی منعطف |
URL3 |
URL3 | وجود اتاقهای 3 دری، 5 دری و فضاهایی با در و پنجره زیاد خانه تاریخی را فضایی انعطاف پذیر تبدیل کرده است در صورتی که در خانه های معاصر دیوار جدا کننده فضاها بوده و باید بازاندیشی گردد و حتی در بعضی از فضا حذف و جایگزین داشته باشد. |
فضای برانگیزش ادراکات |
URL3 |
URL3 | خانه تاریخی با وجود آب، فضای سبز، رنگ، دید بصری مناسب ادراکات انسان را برانگیخته میکند و متأسفانه در خانه معاصر، بیرنگ بودن، یکنواختی، عدم تناسبات نیاز به بازاندیشی را تشدید میکند.
|
فضایی هماهنگ با زمینه |
URL3 |
URL3 | عدم هماهنگی با زمینه در خانههای معاصر منجر به ازبینرفتن محرمیت، امنیت شده است که نیاز به بازاندیشی دارد
|
فضایی دارای غنای احساسی |
URL3 |
URL3 | باتوجهبه آنچه در تصاویر قابل رویت است، استفاده از جزئیات داخلی نمادین در خانههای معاصر باید بازاندیشی شود تا احساسات مخاطب را درگیر تا بی روحی و یکنواختی را القا نکند.
|
فضایی مجهز به کیفیت فعالیتها |
URL3 |
URL3 | وجود سلسلهمراتب فضایی منجر به کیفیت فعالیتها در خانههای تاریخی است (فضای باز، نیمهباز و بسته)، در خانههای معاصر باید بازاندیشی گردد و فضا به فضای بسته محدود نگردد تا بتوان فعالیتهای متنوع را پوشش دهد.
|
مطابق با آنچه در جدول 8 مطرح گردید، محدویت زمین منجربه کم و کاستی هایی در معماری خانه های معاصر شده است که بی هویتی، عدم برانگیخته شدن احساسات، عدم تجربه آن توسط مخاطبان، عدم انعطاف پذیری، عدم هماهنگی با زمینه از جمله مواردی است که می توان به آنها اشاره کرد. بر این اساس لازم است تا در طرح ها و پروژه های آتی معماران نسبت به طراحی مفاهیم معماری بازاندیشی نموده و کاربران و استفاده کنندگان از فضا در در اولویت قرار دهند، بلکه بتوانند ادراکات مخاطب خود را برانگیخته و حس ماندگاری در فضا را در او ایجاد نمایند.
n نتیجهگیری
تجربه معماری از اعمال، کنشها و فعالیتهای ما شکلگرفته و به آنها امکان رشد میدهد. باتوجهبه ویژگیهای پدیدارشناختی، آگاهی از مواجه فرد و تجارب شخصی او از خانههای تاریخی و میزان غنای حسی دریافت شده از آن از مهمترین موارد بررسی خصوصیات کالبدی بناست که از طریق یکیشدن با فضا و ادغام ادراکات حسی ایجاد میشود که قابلیت آن بنا در تجربهکردن بدنمند و همسو ساختن رفتار مخاطبان بر اساس ویژگیهای کالبدی خود است. مخاطب در خانههای تاریخی باتوجهبه نوع پلانبندی و سیرکولاسیون فضایی همواره در سیالیتی محسوس در فضا قرار دارد، اکثر تغییر مکانهای اصلی در این فضاها با شکست محور افقی و حرکت در محورهای مایل و نمودی همراه است که موجب تبدیل ادراکات حسی مخاطب از فضا به ادراکی چند حسی میشود؛ به عبارتی با حضور و حرکت در خانههای تاریخی تمامی حواس پنجگانه (شنوایی، بویایی، چشایی، بینایی و لامسه)، در فرایند ادراک درگیر هستند و اگر در بخشی از این فضا برخی از حواس منفعل هستند در گرو بحث ذکر شده و انتقال به فضای جدید، همان حواس منفعل، دوباره فعال میشوند. در نتیجه ادراک، ترکیبی از تمامی زوایا و همچنین تمامی حواس است.
جدول 9، مولفه های پارادیم پدیدارشناسی در مفاهیم معماری خانه تاریخی دهدشتی اصفهان( نگارندگان)
مؤلفهها | مصداق در نمونه موردی |
| |
مؤلفههای پارادیمِ پدیدارشناسی در مفاهیم معماری خانه تاریخی دهدشتی اصفهان |
فضای تجربی | -تمایل مخاطبان فضا به گردش در مجموعه و کشف بخشهای مختلف آن به جهت تنوع در سیرکلاسیون حرکتی و مسیرها -تکرار فضاهای بسته و باز (سراها و حیاطهای مرکزی مرتبط با هر سرا) -وجود کاربریهای فرهنگی و تفریحی در قسمتهای مختلف |
سمانه ایزدی زمان آبادی، 1403 |
تنوع ادراکی در تجربه | -تجربه فضایی غنی بهواسطه حواس پنجگانه در کاربرد خاص مصالح و ویژگیهای هر یک در خلق احساس متفاوت در مخاطب به لحاظ جنس، رنگ، فرم و غیره. -ارتباط با طبیعت و تنوع کاربریهای |
سمانه ایزدی زمان آبادی، 1403 | |
تعلق، وابستگی، تمایل به تجربه | -مشاهده احساس تعلق شهروندان و مخاطبان به فضا بهواسطه: - حضور مطمئن آنان بهمثابه تجربه فضایی آشنا -تمایل و راحتی در رفتار تجربهکنندگان جهت شناخت بخشهای مختلف مجموعه -تمایل به ماندن در فضا و سپریکردن مدت زمانی طولانی از اوقات فراغت خود در ساعات مختلف روز در مجموعه |
سمانه ایزدی زمان آبادی، 1403 | |
آشنایی ذهنی و ماندگاری | -مطرحشدن مجموعه بهعنوان نشانه شهری در ذهن مخاطبان و ماندگاری آن -احیای تصویر ذهنی پیشین فضا در ذهن مخاطبان آن -تبدیلشدن به عنصر آشنا در فضای شهری برای بازدید و حضور گردشگران |
سمانه ایزدی زمان آبادی، 1403 | |
فضای تجمعی و اشتراکی | -مسیر خلاقۀ طرح فضا -به دلیل انعطافپذیری فضا و متنوع بودن فضا شاهد فضاهای تجمعی و اشتراکی در خانه تاریخی دهدشتی بوده و با وجود فضاهای تو در تو بدون محدودیت ورود مثل وجود 5 یا 3 دری این امکان فراهم شده است. |
URL1 | |
فضای واکنش برانگیز | -قابلیت مجموعه در همراه ساختن و جهتدهی رفتار مخاطبان بر اساس مفاهیم کالبدی ویژه خود -مشاهده حرکت مستمر در فضای راستهها، درنگ و تمایل به توقف مخاطبان در فضای اندرونی، دالان و نیز حیاط مرکزی مجموعه |
URL1 | |
فضایی هماهنگ با زمینه | باتوجهبه اینکه خانه دهدشتی در منطقه درجه 1 از بافت های تاریخی اصفهان قرار دارد همچنان هماهنگی خود را با زمینه دارا بوده و محرمیت، امنیت، دید بصری مطلوب آن حفظ شده است. |
URL4 | |
فضایی دارای غنای احساسی | -تجربه فضا و فضاسازی و دیدن و هضم کردن، اندیشیدن در کموکیف آن -تجمع تمامی ادراکات -دریافت پاسخی مثبت برای هر حس -قابلیت مجموعه در همراه ساختن مخاطب با خود (مشاهده رفتار متفاوت از مخاطبان در بخشهای مختلف؛ درنگ، حرکت و...) -بیان ارتباط کیفیت فضایی با ذهنیت مخاطب
|
URL3 | |
فضایی مجهز به کیفیت فعالیتها | -مشاهده فعالیتهای اختیاری به جهت قابلیتهای عملکردی مجموعه: استراحت، بازدید از بخشهای مختلف مجموعه، برگزاری جشن، برگزاری جلسات
|
URL2 |
جدول 9 نشان میدهد که خانه تاریخی دهدشتی اصفهان قادر است سطوح مختلفی از معانی را نمایان کنند. فضاهای چنین خانهای علاوه بر پاسخگویی به نیازهای روزمره، نیازهای مختلف روانی او را پاسخگو هستند. خانه تاریخی با انسان هویت میگیرد و به او هویت میبخشد و با درگیر کردن حواس پنجگانه انسان، به شناخت ضمنی او از خانه رنگ میهد. در فرایند ادراک خانه دهدشتی اصفهان، مغز انسان اطلاعات بصری، شنیداری، بویایی و حتی لامسه را با هم ترکیب می کند تا به یک ادراک یکپارچه دست یابد که حضور آگاهانه فرد را با تمام حواس خود در این فضا و در فرآیند ادراک نشان می دهد و در واقع این شخصیت موجودی است که در وجود فضای خانه و اطراف آن نفوذ می کند و با آن یکی می شوند. در ادراک حسی فضای خانه دهدشتی اصفهان، همه حواس با هم درگیر هستند و ادراک نهایی فضا بر اساس انواع حواس، بدون برتری ظاهری هیچ یک از آنها (به ویژه بینایی) صورت می گیرد. فهم مبتنی بر حواس، ناب و در عین حال ساده و بی تکلف است تا بستری برای تفسیری نو و بدیع از پدیده خانه، آنچنان که در ادراک حسی و تجربه ادراکی انسان حضور و اهمیت دارد، فراهم کند.
n فهرست منابع
§ املی رضوی فر، (نوو-اگلیز) و غفاری، حسین.(1390)." نشانه شناسی پیرس در پرتو فلسفه، معرفت شناسی و نگرش وی به پراگماتیسم". نشریه فلسفه، سال 39 شماره 2،36-5. 1796286https://civilica.com/doc.
§ ازنب، مریم، موسوی، سید جلیل، هنرور، جمال الدین. (1401)، "بررسی حس دلبستگی در نگرشی پدیدارشناسانه به مکان: تفسیری از تجربیات زیسته افراد"، تحقیقات فرهنگی ایران سال پانزدهم بهار 1401 شماره 1 (پیاپی 57). https://www.doi.org/10.22035/jicr.2022.2894.3251.
§ حجت، عیسی. (1381). "حرفی از جنس زمان نگاهی نو به شیوه های آموزش معماری در ایران". هنرهای زیبا، -(12)، 50-58. SID. https://sid.ir/paper/431885/fa .
§ شیرازی، محمدرضا. (1389). "پدیدارشناسی در عمل (آموختن از تحلیل پدیدارشناختی پالاسما از ویلا مایرا)". معماری و شهرسازی آرمان شهر. 3(4)، 125-133. SID. https://sid.ir/paper/202440/fa .
§ عبدالکریمی کومله، حافظ، ذبیحی، حسین، دانشجو، خسرو. (1402)، "تبیین معیارهای مؤثر پدیدارشناسی هرمنوتیکی مکان در فرایند طراحی معماری." کیمیای هنر پاییز 1402 - شماره 48 ، ب (وزارت علوم/ISC 24 صفحه - از 1 تا 24 ).
§ فلامکی، محمد منصور. (1385). فارابی و سیر شهروندی در ایران، چاپ دوم، تهران، نشر فضا.
§ کریمی، پاملا. (1400). کتاب زندگی خانگی و فرهنگ مصرفی در ایران، انقلابهای داخلی در عصر مدرن. ترجمه: زهرا طاهری. انتشارات: شیرازه.
§ کریمی، مهشید. حجت، عیسی. شهبازی چگنی، بهروز. (1397). "جستار در چگونگی پیوند ساکن و مسکن". باغ نظر، 15(61), 5-16. doi: 10.22034/bagh.2018.63859.
§ مرلوپونتی، موریس. (1391). جهان ادراک، ترجمۀ فرزاد: جابرالانصار. تهران: ققنوس.
§ مرلوپونتی، موریس. (1403). پدیدارشناسی ادراک .ترجمۀ فرزاد: علیا، مسعود. تهران: انتشارات نی. 664.
§ نور برگ شولتز، کریستیان. (۱۳۸۷). معماری: حضور زبان و مکان، ترجمه علیرضا سید احمدیان. تهران. انتشارات: نیلوفر، چاپ دوم.
§ نصرت پور، دریا، انصاری، مجتبی، پورمند، حسنعلی.(1400). " بررسی مؤلفه های پدیدارشناختی یوهانی پالاسما در بستر جغرافیای تاریخی مکان (نمونه موردی: میدان حسن آباد) " جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای سال 12 زمستان 1400 شماره 1 (پیاپی 45). https://www.doi.org/10.22034/jgeoq.2022.314977.3406.
§ هال، استیون؛ پرز - گومز، آلبرتو؛ پالاسما، یوهانی. (1396). پرسشهای ادراک، پدیدارشناسی معماری، ترجمه: علیاکبری و محمدامین شریفیان، تهران، پرهام نقش.
§ Altman, Irwin & Low, Setha. (2012), Place Attachment: Plenum Press.p305
§ Marshall, George, (2008), A GUIDE TO Merleau-Ponty's Phenomenology of Perception, Milwaukee, Wisconsin: Marquette University Press.
§ Martyńska, Elżbieta Ciżewska.(2024). Hope and Meaning: Phenomenology in the Thought of Leszek Kołakowski, Józef Tischner, and Václav Havel, April 2024Modern Intellectual History 21(2):1-28, http://dx.doi.org/10.1017/S1479244324000064
§ Rapoport, Amos. (1969), House, Form and Culture. New Jersey: Prentice-Hall. Inc. Englewood Cliffs, 969, 46.
§ RezadoostDezfuli , Raziyeh ,Mohammad , Behnaz Safar,AliNajar , Hassan Bazazzadeh , Mohammadjavad Mahdavinejad,(2024). Geometric investigation of entrance proportions of houses from the Qajar to the beginning of the early Pahlavi in Dezful City (1789–1979), Frontiers of Architectural Research Volume 13, Issue 1, February 2024, Pages 57-78
§ Seamon, Dyvid. (2020). Place attachment and phenomenology: The dynamic complexity of place. In Place attachment (pp. 29-44). Routledge.
§ URL1: safarmarket.(2024). Dehdashti House. Retrieved September 25, 2024, from https://safarmarket.com
§ URL2: letsgotrip.(2024). Dehdashti House. Retrieved September 25, 2024, from https://letsgotrip.ir
§ URL3: bing.(2024). Dehdashti House. Retrieved September 25, 2024, from https://www.bing.com/images
§ URL3: google maps.(2024). Dehdashti House. Retrieved September 25, 2024, from https://www.google.com/maps
§ Van Manen, Max. (1997). Researching lived experience: Human science for an action sensitive pedagogy, ON: The Althouse Press, London.
§ Varmaghani, Hosna. (2021). Study of Components Reading in the Individual-Collective Space of the Courtyard in Traditional House (Historical Houses of Central Iran in the Qajar and Safavid Eras). Life Space, 1(1): 117-138. [In Persian]
§ Varmaghani, Hosna. & Soltanzadeh, Hossein. (2020). Analysis of lifestyle and Types of Rural Housing in the Historical Geography of Mazandaran (19th and 20th centuries). Architectural Engineering & Urban Planning, 30(2): 222-235.
§ Wells, Jeremy C, & Baldwin, Elizabeth D. (2012). Historic preservation, significance, and age value: A comparative phenomenology of historic Charleston and the nearby new-urbanist community of I'On. Journal of Environmental Psychology, 32(4), 384-400.
§ Yazdi, Hadi, Shina Sad Berenji, Ferdinand Ludwig, and Sajad Moazen. (2022). "Deep Learning in Historical Architecture Remote Sensing: Automated Historical Courtyard House Recognition in Yazd, Iran" Heritage 5, no. 4: 3066-3080. https://doi.org/10.3390/heritage5040159
[1] * نویسنده مسئول: MA.Rahimi@iau.ac.ir
این مقاله برگرفته از رساله دکتری نویسنده اول با عنوان “بازشناسی معیارهای کیفیت فضا مبتنی بر پدیدارشناسی ادراک (نمونه موردی خانه های تاریخی اصفهان)” میباشد که به راهنمایی نویسنده دوم، نویسنده سوم و مشاوره نویسنده چهارم در دانشکده معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوشهر انجام شده است.