روانشناسی اجتماعی ناآرامیهای سال 1401 با تاکید بر نقش رسانه های خارجی فارسی زبان به ویژه شبکه ایران اینترنشنال
الموضوعات :علیرضا سروستانی 1 , فرزاد نویدی نیا 2 , فریدون اکبرزاده 3
1 - دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرمشهر گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل
2 - استادیار و عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی ، واحد اندیمشک، دانشگاه آزاد اسلامی، اندیمشک، ایران
3 - دکتر فریدون اکبرزاده گروه علوم سیاسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران
الکلمات المفتاحية: روان شناسی اجتماعی, اعتراض, ناآرامی, نظریه محرومیت نسبی,
ملخص المقالة :
در جهان معاصر جنبش های اعتراضی و اجتماعی همواره اهرمی مهم در دگرگونی های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بوده است. ریشۀ شکل گیری این اعتراضات را می توان در بحران هایی دید که نارضایتی ژرفی را در میان مردم از نهادهای سیاسی به بار می آورند. با گسترش نومیدی از بهبود وضعیت موجود، مردم نارضایتی خود را از دولت ها به شکل های مختلف نشان داده و بدین ترتیب جنبش های اعتراضی و اجتماعی آفریده می شوند. در این میان نقش رسانه ها به عنوان ابزاری فراگیر و قدرتمند در بازنمایی اخبار اعتراضات و ادامه دار شدن آنها کاملاً مشهود است. این تحقیق با هدف پاسخ دادن به این سوال که ماهیت روانشناسی اجتماعی اعتراضات سال 1401 در ایران چه بوده و رسانه های خارجی فارسی زبان ( مطالعه مورد شبکه ایران اینتر نشنال) در ایجاد ناآرامی ها چه نقشی ایفا نموده اند، طراحی و اجرا گردید. برای پاسخ به این سوال از نظریه محرومیت نسبی تد رابرت گر و نیز از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد اعتراضات به عنوان یک پدیده اجتماعی و روانشناختی، که به طور گستردهای در میان جوانان و به ویژه زنان مشاهده شد، نشاندهنده نارضایتی عمیق از شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور بود. این ناآرامیها ریشه در احساس عدم امنیت، تبعیض و نابرابری اجتماعی داشت. دراین میان فعالیت و تحریکات رسانه های فارسی زبان خارجی، بخصوص شبکه ایران اینترنشنال، نقش مستقیم و محوری در تشدید نارضایتی ها، کنشگری سیاسی، گسترش ویروس تجمعات، امنیت زدایی ذهنی افکار عمومی، خرابکاری ها، خدشه دار نمودن وجهه نظام و مسئولین و سازمان های امنیتی و نظامی داشت. این شبکه اعتراضات 1401 را اعتراضاتی سراسری، دارای ایدئولوژی و هدفمند بازنمایی نمود.
آزغ، محمد.، اللهیاری، فریدون. و کجباف، علی اکبر. (1399). تبیین جامعه شناختى علل پیوستن طبقات اجتماعى به شورش بابک خرمدين برضد عباسیان (با تأکید بر نظريه محرومیت نسبى تد رابرت گر). مجله تاریخ و تمدن اسلامی. سال 16 شماره 31: 140-109.
اسملسر، نیل. (1380). تئورى رفتار جمعى، ترجمه رضا دژاکام، مؤسسه یافتههای نوین با همکارى مؤسسه نشر دواوین، زمستان 1380، تهران.
بیانات آیتالله خامنهای، دسترسی در: https://farsi.khamenei.ir
پور قهرمانی، بابک؛ و نوریزاده خامنه، زهرا. (1402). نقش فضای مجازی در تحقق اغتشاشات سال ۱۴۰۱. چهارمین کنفرانس ملی پدافند سایبری.
تاجیک، محمدرضا.، و خداخواه آذر، سمیه. (1395). رسانه های اجتماعی مجازی و عرصه سياست ایران، بررسی موردی انتخابات دهم ریاست جمهوری و کارناوال های شهری ایران. فصلنامه سياست، دوره 46، شمار ه 3: 572-553.
تقوی رمضانی، فاطمه. (1399). بازنمایی اعتراض های دی ماه 1399 ایران در رسانه بی بی سی فارسی. مدیریت رسانه. 8(47): 34-9.
رسوایی بزرگ برای 5 رسانه ضد انقلاب/ 17 هزار دروغ فقط در 25 روز! (1401). رسانه اینترنتی NOURNEWS. (قابل دریافت از https://nournews.ir/fa/news/110869/ 2022/10/10).
شریفی، رضا. (1388). بررسی ابعاد روان شناختی خشونت گرایی جمعیت اغتشاشگر و روش های تأثیرگذاری بر آن. مطالعات بسیج. 12(45): 39-6.
صادقیان، هاجر.، مسعودنیا، حسین.، نساج، حمید. و رهبرقاضی، محمود رضا. (1400). تبیین رابطه احساس محرومیت نسبی با رضایت مندی سیاسی(مورد مطالعه: جوانان 18 تا 35 ساله ساکن شهر اصفهان). دوفصلنامه علمی جامعه شناسی سیاسی جهان اسلام. دوره 9، شماره 2، پیاپی 19: 228-196.
عبدالرحمانی، رضا.، حسینپور، جعفر.، و جباری، میثم. (1400). بررسی رابطه کاربری پیامهای فضای مجازی با گرایش به اغتشاشات. فصلنامه علمی امنیت ملی. 11(40)40: 418-395.
Denisova, A. (2017). Democracy, protest and public sphere in Russia after the 2011–2012 anti-government protests: digital media at stake. Media, Culture & Society. 39(7): 976–994.
Faroog, Sadaf.(2017). Arab Spring and the Theory of Relative Deprivation. Political Science, Sociology.
Grasso, M. T., Yoxon, B., Karampampas, S., & Temple, L. (2019). Relative deprivation and inequalities in social and political activism. Acta Politica. 54: 398-429.
Sinha Palit, Parama. (2023). New Media and Public Diplomacy (Political Communication in India, the United States and China). 1st Edition. 194pp.
Taylor, S. E., Peplau, A. and Sears, D.)2006(. Social Psychology (12th Edition). New Jersey: Prentice Hall.
Zhai, Y. (2016). Remarkable economic growth, but so what? The impacts of modernization on Chinese citizens’ political satisfaction. International Political Science Review, 37(4): 533-549.
روانشناسی اجتماعی اعتراضات سال 1401 و نقش رسانه های خارجی فارسی زبان (با تاکید بر شبکه ایران اینترنشنال) در ایجاد ناآرامی ها در ایران
علیرضا سروستانی1، فرزاد نویدی نیا2*، فریدون اکبرزاده3
1- دانشجوی دکتری، گروه روابط بین الملل، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرمشهر، ایران
2- استادیار، گروه روابط بین الملل، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اندیمشک، ایران
Farzad.navidi@gmail.com
3- استادیار، گروه علوم سیاسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز، ایران
چکیده
در جهان معاصر جنبش های اعتراضی و اجتماعی همواره اهرمی مهم در دگرگونی های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بوده است. ریشۀ شکل گیری این اعتراضات را می توان در بحران هایی دید که نارضایتی ژرفی را در میان مردم از نهادهای سیاسی به بار می آورند. با گسترش نومیدی از بهبود وضعیت موجود، مردم نارضایتی خود را از دولت ها به شکل های مختلف نشان داده و بدین ترتیب جنبش های اعتراضی و اجتماعی آفریده می شوند. در این میان نقش رسانه ها به عنوان ابزاری فراگیر و قدرتمند در بازنمایی اخبار اعتراضات و ادامه دار شدن آنها کاملاً مشهود است. این تحقیق با هدف پاسخ دادن به این سوال که ماهیت روانشناسی اجتماعی اعتراضات سال 1401 در ایران چه بوده و رسانه های خارجی فارسی زبان ( مطالعه مورد شبکه ایران اینتر نشنال) در ایجاد ناآرامی ها چه نقشی ایفا نموده اند، طراحی و اجرا گردید. برای پاسخ به این سوال از نظریه محرومیت نسبی تد رابرت گر و نیز از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد اعتراضات به عنوان یک پدیده اجتماعی و روانشناختی، که به طور گستردهای در میان جوانان و به ویژه زنان مشاهده شد، نشاندهنده نارضایتی عمیق از شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور بود. این ناآرامیها ریشه در احساس عدم امنیت، تبعیض و نابرابری اجتماعی داشت. دراین میان فعالیت و تحریکات رسانه های فارسی زبان خارجی، بخصوص شبکه ایران اینترنشنال، نقش مستقیم و محوری در تشدید نارضایتی ها، کنشگری سیاسی، گسترش ویروس تجمعات، امنیت زدایی ذهنی افکار عمومی، خرابکاری ها، خدشه دار نمودن وجهه نظام و مسئولین و سازمان های امنیتی و نظامی داشت. این شبکه اعتراضات 1401 را اعتراضاتی سراسری، دارای ایدئولوژی و هدفمند بازنمایی نمود.
کلمات کلیدی: روان شناسی اجتماعی، اعتراض، ناآرامی، نظریه محرومیت نسبی
مقدمه
از آغاز هزارهٔ سوم میلادی، جنبشهای اجتماعی، بهعنوان نیروهای بههمپیوسته، پویا و توانا برای وادارکردن حکومتها به ایجاد تغییرات اجتماعی، گسترش چشمگیری پیدا کردهاند. بسیاری از صاحبنظران علوم اجتماعی و سیاسی بر این باورند که جنبشهای اجتماعی هم بر سرمایهٔ اجتماعی استوارند و هم به پدیدآیی و افزایش آن کمک میکنند و حتی میتوانند گونههای تازهای از سرمایهٔ اجتماعی را بیافریند.
ناآرامیها یا جنبشهای اجتماعی یکی از مفاهيم اساسی حوزه مطالعات علوم سياسی محسوب میشود. موضوع یاد شده از اوایل قرن بيستم مورد توجه بسياری از صاحبنظران شاخههای مختلف علوم اجتماعی واقع شده است. البته در ادبيات این حوزه هنوز توافقی برای اطلاق و تعریف مورد بررسی به تثبيت نرسيده است.
نيل اسملسر با اشاره به تلاش سایر اندیشهورزان این حوزه برای ارائه واژههایی مثل جنبش اجتماعی یا طغيان جمعی و احتمال قرابت این دو واژه، به مفهوم پدیدهای که خود، آن را رفتار جمعی مینامد، رسيده است.
اسملسر معتقد است رفتار جمعی رفتاري نهادینه شده نیست. بسته به میزان نهادینه شدنش از ماهیت متمایزش کاسته میشود. رفتار جمعی رفتاري است چنان شکل یافته که پاسخگوي موقعیتهای تعریف نشده یا ساخت نیافته باشد(اسملسر،1380: 13). تد رابرت گر با انتخاب اصطلاح خشونت سياسی، آن را به عنوان تمامی حملات فراگيری که در درون یک جامعه سياسی عليه رژیم سياسی و بازیگران آن شامل گروههای رقيب و صاحبان قدرت یا سیاستهای آن انجام میگیرد، تعریف میکند(شریفی، 1388: 38-36).
چون «اعتراض» چهرهٔ پیدای حرکتآفرین و حیاتبخش هر جنبش اجتماعی بهحساب میآید، حکمرانان و سیاستگذاران نیازمند آنند که با استمداد از دانشمندان آزاده، سازوکار آن را بهخوبی بشناسند تا بتوانند از رودهایی که از دامنههای ناخرسندی و احساس ستمدیدگی جاری شدهاند و فریاد «شکایت» سر دادهاند، برای دگرگونیهای سازندهٔ اجتماعی بهره گیرند و با پذیرفتن سخن معترضان بر سرمایهٔ اجتماعی دولت و ملّت بیفزایند.
بارون و برنسکامب، روانشناسی اجتماعی را بهصورت حوزهای علمی که در جستوجوی درکِ ماهیت و علل رفتار و افکار فرد در موقعیتهای اجتماعی است تعریف میکنند. بر پایهٔ این تعریف، روانشناسان اجتماعی به توصیف فرایندهای اساسی این حوزه، یعنی هویت اجتماعی، شناخت، هیجان و انگیزش مشارکتکنندگان در جنبشهای اجتماعی میپردازند.
استکلنبرگ و کلاندرمنز مینویسند:
شبکههای مجازی هر روز اخبار تظاهرات خیابانی و یا اشغال میدانها، در شهرهایی در اینسو و آنسوی جهان را توسط معترضان گزارش میکنند. پرسشهای مهم این است: چرا اینهمه مردم دست به اعتراض میزنند؟ چرا حاضر میشوند که ثروت، امکانات و آرامش و آسایش خود را از دست بدهند و حتی در مواردی جان خود را فدای یک آرمان مشترک جمعی کنند؟
نظریههای کلاسیک چنین مطرح میکردند که مردم برای ابراز شکایتهای خود از محرومیت نسبی، ناکامی یا بیعدالتی ادراکشده اعتراض میکنند. اما مطالعات بعدی نشان داد که صرف شکایت - ابراز و توصیف اندوه و ناخرسندی از مشکلات و نابرابریها - افراد را به کُنشهای اعتراضی پُرهزینه نمیکشاند. از این رو، «اثربخشی/کارسازی»، «منابع/فرصتها» را بهعنوان عناصر پیشبینیکنندهٔ اعتراض بر عنصر شکایت افزودند.
پس از چندی به نقش «هویت جمعی» در رفتار اعتراضی اهمیت داده شد. در سالهای اخیر نیز، عامل «هیجان» موردتوجه قرار گرفت.
استکلنبرگ و کلاندرمنز عناصر یادشده را در یک چارچوب نظری یکپارچه کردند و عنصر پنجمی با عنوان «درهمتنیدگی اجتماعی» را در کنار آنها جای دادند.
روانشناسان اجتماعی برای واکنشهای شدید و پرخاشگرانه افراد در تجمعات اعتراضآمیز تبیینهای مختلفی ارائه دادهاند. مثلاً گفته شده است که دلیل عمده شدت یافتن کنشهای افراد در جمع پدیدهای است به نام «تسهیل اجتماعی».
اصل تسهيل اجتماعی اذعان میدارد که حضور دیگران موجب تشدید کنشهای تکتک افراد میشود) تایلور، پپلائو و سئارس، 2006).
نظریه تایلور، پپلائو و سئارس(2006) با نظریه «تقویت» اسكينر هم خوانی کامل دارد؛ چه او نیز تأکید میکند رفتاری که به تقویت تحقق هدف منجر شود استمرار مییابد؛ اما رفتاری که به تقویت منجر نگردد «خاموش» میشود.
در چارچوب همین رویکرد لاتانه نیز مدل «تأثیر اجتماعی» را مطرح ساخته است. به باور او کنشهای افراد در گروه تشدید میشود، لیکن شدت دارد. بدین معنی که با افزایش تعداد اعضای یک گروه (جماعت) معترض واکنشهای معترضانه هر یک از اعضا فزونی مییابد. هم چنین میزان پیوند انسجام اعضای گروه و میزان نیرومندی گروه بر اساس ادراک افراد از گروه بر شدت کنشها میافزاید به تعبیر دیگر چنانچه هر یک از افراد احساس کنند که در شرایط بحرانی دیگران از آنان حمایت میکنند احساس ایمنی آنان فزونی مییابد و در نتیجه تهاجمیتر بر مقامات سیاسی و نمایندگان آنان یورش میبرند. هم چنین اگر ناراضیان معترض احساس کنند که گروه آنقدر قدرت و پتانسیل دارد که مقامات حکومتی را به تسلیم وادارد کنشهای اعتراضی شدیدتر از خود بروز میدهند. گروهی بیشتر میتواند افراد را به کنشهای شدید و تخریبی سوق دهد که واجد ویژگیهای خاصی باشد. آنها برخی از آن ویژگیها را چنین برمیشمارند: (۱) برخورداری از یک رهبر قوی در صحنه اعتراضات جمعی، (2) توانایی توجیه اخلاقی کنشهای تخریبی معترضان، (۳) توانایی توجیه عقلایی مواضع خود و (۴) توانایی معرفی خود به عنوان گروه منحصر به فرد ممتاز و تنها نیروی تأثیرگذار بهبود شرایط در دسترس. جک برم نیز از جمله روانشناسان اجتماعی است که به تبیین کنشهای اعتراضآمیز پرداخته است. به باور او هرگاه افراد جامعه احساس کنند که آزادی و احساس کنترل آنها سلب شده است، نقشی در اداره امور ندارند و مقامات حکومتی ارزشی برای نظریههای آنان قائل نیستند برانگیخته میشوند و بر اثر این برانگیختگی و تنش درونی مبادرت به یک سری کنشهای هیجانی و شدید مینمایند تا بار دیگر احساس کنترل و آزادی سلب شده خویش را به دست آورند.
در دوران اخير شاهد برخي از اعتراضات اجتماعي در ایران بودهایم كه به نظر میرسد رسانهها، شبکههای اجتماعي و فضاي مجازي نقش مهمي در شکلگیری آنها داشتهاند. این جنبشها اگرچه ازنظر منشأ و زمينۀ سياسي - اجتماعي با یکدیگر متفاوتاند، یک شباهت اساسي هم دارند و آن اشغال فضاهاي عمومي با جمعيتي است كه ازطریق رسانههای ارتباطاتی جدید سازماندهی شدهاند.
بررسی و تحلیل رسانهها در حوادث و رویدادهای متفاوت گویای آن است که رسانهها به منظور هدایت افکار عمومی به دنبال ساخت چه تصویری از پدیدهها در ذهن مخاطبان خود هستند. در عصر کنونی روابط بین کشورها با عنوان دیپلماسی عمومی و اختصاصاً در حوزه فناوریهای ارتباطی با عنوان دیپلماسی رسانهای تعریف میشود، رسانهها ابزاری قدرتمند برای نفوذ و تأثیر بر فکر و اندیشه ملتها میباشند(2023 : 17 Sinha Palit,). راهاندازی رسانههای فارسیزبان را باید موج جدیدی از جنگ رسانهای نرم علیه ایران دانست گرچه در کوتاهمدت با رویکرد سیاسی خواهد بود؛ ولی در بلندمدت عقاید، هویت ایرانی - اسلامی، فرهنگ، قومیت و باورهای مردم را هدف جنگ رسانهای خود قرار میدهند. این رسانهها برنامههای سیاسی گستردهای را باهدف جریانسازی و ایجاد شکاف میان ملت و دولت و تضعیف پایگاه مردمی پخش کردند. نقشآفرینی رسانههای فارسیزبان خارج از کشور از مصادیق مهم بهرهگیری از رسانههای اجتماعی به منظور جهتدهی به افکار عمومی است. شبکه فارسیزبان اینترنشنال نقش مستقیم و محوری در تشدید نارضایتیها، کنشگری سیاسی، گسترش ویروس تجمعات، امنیتزدایی ذهنی افکار عمومی، خرابکاریها، خدشهدار نمودن وجهه نظام و مسئولین و سازمانهای امنیتی و نظامی داشت.
مبانی نظری تحقیق
نظریه محرومیت نسبی تد رابرت گر بهعنوان یکی از نظریههای کلیدی در روانشناسی اجتماعی و جامعهشناسی، به تبیین علل بروز اعتراضات و ناآرامیهای اجتماعی میپردازد. این نظریه بر این اساس استوار است که احساس محرومیت نسبی در جامعه، بهویژه در میان جوانان، میتواند منجر به نارضایتی و در نهایت آشوبهای اجتماعی شود.
مفهوم محرومیت نسبی
محرومیت نسبی به وضعیتی اشاره دارد که در آن افراد احساس میکنند که به اهداف و خواستههای خود نمیرسند، بهویژه در مقایسه با دیگران یا با شرایطی که میتوانستهاند داشته باشند. این احساس میتواند ناشی از تفاوت بین انتظارات ارزشی و تواناییهای ارزشی باشد. منظور از انتظارات ارزشی کالاها و شرایطی است که مردم خود را مستحق آن میدانند و تواناییهای ارزشی نحوه نگرش افراد نسبت به فرصتها و امکانات و برآوردن نیازهاست (صادقیان، مسعودنیا، نساج و رهبرقاضی، 1400: 204). بر اساس نظریه گر، این احساس محرومیت میتواند در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بروز کند و نهتنها به دلایل اقتصادی بلکه به دلایل سیاسی و اجتماعی نیز مرتبط است.
تأثیرات بر اعتراضات اجتماعی
نظریه گر با نظریه دیویس که بیشتر بر جنبههای اقتصادی تمرکز دارد، تفاوت دارد. درحالیکه دیویس معتقد است که احساس محرومیت نسبی زمانی شکل میگیرد که یک دوره از پیشرفت اقتصادی با رکود مواجه شود، گر بیان میکند که این احساس میتواند در هر زمانی و بهویژه در شرایطی که افراد واقعیتهای زندگی خود را با شرایط بالقوهای که میتوانستند داشته باشند مقایسه میکنند، ایجاد شود. تاجيک و خداخواه آذر (1395) در بر اساس نتایج تحقیقی با عنوان رسانه های اجتماعی مجازی و عرصة سياست در ایران، با بررسی موردی انتخابات دهم ریاست جمهوری و کارناوال های شهری در تهران بیان داشت در ایران امروز با درهم آميختگی موضوعات و بحران های گوناگون و تسریع آن ها توسط فناوری اطلاعات، همة امور سياسی و فضای عمومی ایران به شدت سياسی و از سویی دیگر این فضا مجازی شده است. گراسو و همکاران (۲۰۱۷) در پژوهشی با عنوان محرومیت نسبی و نابرابری در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی به دنبال پاسخگویی به این پرسش بودهاند که آیا محرومیت نسبی تأثیر متفاوتی در انواع فعالیتهای اجتماعی و سیاسی دارد؟ نتایج حاصل از پژوهش آنها نشان میدهد که شرایط اقتصادی منفی تمایل به مشارکت غیرمتعارف را ترویج میدهد. علاوه بر این اثرات احساس محرومیت برای فعالیت فعالانه اعتراضآمیز در شرایط اقتصادی منفی تقویت شده است.
عوامل مؤثر در ایران
در ایران، عواملی مانند محرومیت اقتصادی در مقایسه با سایر کشورها و افزایش انتظارات اجتماعی میتوانند به شکلگیری این احساس محرومیت نسبی کمک کنند. بهویژه جوانان که به دنبال فرصتهای بهتر و رفاه بیشتر هستند، ممکن است بهشدت تحتتأثیر این احساس قرار گیرند و در نتیجه به اعتراضات اجتماعی بپردازند.
در نهایت، نظریه محرومیت نسبی گر بهعنوان یک ابزار تحلیلی میتواند به درک بهتر از علل و زمینههای اعتراضات اجتماعی کمک کند و نشان دهد که چگونه احساسات فردی و اجتماعی میتوانند به عمل جمعی منجر شوند (آزغ، اللهیاری و کجباف، 1399: 112).
ژای (2016 : 533) در پژوهشی با عنوان «رشد اقتصادی قابل توجه، اما تا چه حد؟ تأثیر مدرنیزاسیون بر رضایت سیاسی شهروندان چینی، بیان کرده است که توسعه اقتصادی سریع چین ممکن است اثرات سیاسی چشمگیری داشته باشد. میزان رضایت سیاسی شهروندان چینی از وضعیت کنونی آزادیهای مدنی و حقوق سیاسی بر توسعه سیاسی آینده چین تأثیر میگذارد. یافتههای تجربی این پژوهش نشان میدهد که بیشتر شهروندان چینی پس از بهبود رفاه خود رضایت بیشتری از آزادیهای مدنی و حقوق سیاسی خود نشان میدهند.
تقوی رمضانی (29:1399-26) بر اساس نتایج تحقیقی با عنوان بازنمایی اعتراضهای دیماه 1396 در رسانه بیبیسی فارسی اظهار داشت مهمترین محورهای جریانساز این رسانه در رویداد 1396 عبارت بودند از القای ناکارآمدی دولت، القای نقض حقوق بشر و آزادیهای مدنی در ایران و القای بیطرفی بیبیسی فارسی.
در تحقیقی نقش فضای مجازی در تحقق اغتشاشات سال ۱۴۰۱ بررسی و نتایج نشان داد که نقش و تأثیر رسانههای اجتماعی برای تصاحب افکار عمومی و رقمزدن مانورهای جمعیتی و خیابانی و آشوبهای به وقوع پیوسته بهویژه در تهران بیبدیل بود. انعکاس و انتشار با شیوه ای خام همراه با اغراق و بزرگنمایی، زمینه ساز فراهم شدن خوراک خبری برای محافل و رسانه های ماجراجو و معاند با نظام و کشور شد که تبعات سنگین و بعضا جبران ناپذیری به دنبال داشت(پور قهرمانی و نوری زاده خامنه، 1402: 1).
نتایج تحقیقی با هدف بررسی رابطه کاربری پیامهای فضای مجازی با گرایش به اغتشاشات حاکی از وجود رابطه معنیدار بین استفاده از پیامهای فضای مجازی با گرایش به اغتشاشات در میان جوانان بود (عبدالرحمانی، حسینپور و جباری، 1400: 395).
دنیسووا (990:2017) در مقالۀ «دموکراسی، اعتراض و حوزۀ عمومی در روسیه پس از اعتراضات ضددولتی: ٢٠١٢-٢٠١١»، به دنبال تعیین سهم رسانههای اجتماعی در اعتراضات ضددولتی روسیه، بین سال ٢٠١١ تا ٢٠١٢ بوده است. محقق برای دستیابی به این هدف، محتوای گروهی از صفحههای شبکۀ اجتماعی فیسبوک و توییتر را با استفاده از رویکرد توصیفی و تحلیل محتوایی ارزیابی کرده است که معترضان از آن استفاده میکردند. این مطالعه نتایج متعددی را به دست آورده است که مهمترین آنها وجود تأثیر قوی و درخور توجه رسانههای اجتماعی بر اعتراضات روسیه (81درصد) است، بهطوری که بسیج اعتراضات تا حد زیادی بهواسطۀ شبکههای اجتماعی ممکن شده است. به نظر محقق با وجود این نقش حیاتی، رسانههای مجازی توانایی ایجاد تفرقه بین معترضان را نیز دارند و بنابراین حضور معترضان در فضای مجازی برای دولت، مفیدتر از فضای واقعی است. مقاله همچنین نشان میدهد سانسور رسانههای اجتماعی و محدودیتهای رسمی و غیررسمی برای انتقاد از دولت، سیاستهای اعتراضی را تشدید میکند.
فاروق (2017) در پژوهشی با عنوان بهار عربی و تئوری محرومیت نسبی با استفاده از روش توصیفی و اسنادی به عوامل ایدئولوژی ها و مطالبات جامعه مدنی که منجر به وقوع خیزش های عربی در کشورهای تونس لبنان يمن مصر و سوریه شده است پرداخت. در این پژوهش به نقش جوانان تحصیل کرده و شبکه های اجتماعی در این خیزش ها اشاره و از نظریه محرومیت نسبی تد رابرت گر استفاده شده است. نتایج نشان داد که اگر چه عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و ... که منجر به وقوع خیزش های عربی شده اند به لحاظ ماهیت یکسان و مشابه اند لیکن در کشورهای مختلف با توجه به شرایط خاص سیاسی اجتماعی اقتصادی و.... از کشوری به کشور دیگر متفاوت بوده است.
بنا بر تأکید رهبر معظم انقلاب مبنی بر وجود برنامه جامع دشمن، شناسایی راهکارها برای مقابله با اقدامات دشمن ضروری است. چنان که معظم له فرمودند: در قضایای اغتشاشات 1401، نقشهٔ دشمن نقشهٔ جامعی بود، اما محاسبهٔ دشمن محاسبهٔ غلطی بود؛ این مهم است. نقشهٔ دشمن نقص نداشت، منتها محاسبهٔ دشمن برای پیاده کردن این نقشه محاسبه غلطی بود. این که میگوییم نقشه دشمن نقشه جامعی بود، یعنی همه عوامل مسلطی را که یک قدرت میتواند برای اخلال و تخریب در یک کشوری به کار ببرد، به کار انداخت، همه این عوامل را ردیف کرد (آیتالله خامنهای، بیانات 22/10/1401).
این پژوهش با هدف درکِ ماهیت و علل رفتار و افکار معترضین با تأکید بر نظریه محرومیت نسبی تد رابرت گر و نیز نقش و نحوه بازنمایی اخبار و تحولات توسط رسانههایی فارسیزبان (با تأکید بر شبکه فارسیزبان ایران اینترنشنال) طراحی و اجرا شد.
سؤال اصلی پژوهش
نحوه بازنمایی اخبار توسط رسانههای فارسیزبان خارجی (با تأکید بر شبکه فارسیزبان ایران اینترنشنال) از منظر روانشناسی اجتماعی چه تأثیری بر ماهیت رفتار و افکار معترضین و ایجاد ناآرامیها داشته است؟
بيان مسئله
ناآرامي، اعتراض و اغتشاشات و نحوه كنترل اين پدیدهها، از جمله مسائلي است كه برای همه کشورها از اهميت خاصي برخوردار بوده و همیشه از جانب دولتها تلاشهایی براي تقويت سیستمهای امنيتي خود بهعنوان منابع كنترل اجتماعي پدیده ناآرامي، اعتراض و اغتشاشات صورت میپذیرد. این موضوع در ایران نیز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. وقوع حوادث مختلف از جمله ناآرامیهای سال 1401 اهميت اين موضوع را دو چندان نموده و سيستم امنيتي و سياسي كشور را به چالش كشيد.
درك عمومي از ماهيت پدیده ناآرامی، اعتراض و اغتشاش در نظام جمهوري اسلامي نشان میدهد صرفنظر از بدرفتاریهای گروهها و جناحهای سیاسی خاص و اشتباهات برخي خواص، ماهيت پدیده ناآرامیهای شهري و رفتارهاي معترضان، حداقل از سوي مردم و بهویژه جوانان، فاقد سوگیریهای براندازانه است و بيشتر مبین نوعي اعتراض و ابراز وجود براي دستيابي به اهداف سياسي، صنفي يا معيشتي – اجتماعي، متناسب با تلقّي احساس ناكامي در آنهاست (شریفی، 1388: 7). اگرچه ساير عوامل، نظیر رسانههای فارسیزبان خارجی و شبکههای اجتماعی، در اين ميان دخالت كرده و بر پيچيدگي صحنه و دشواري كنترل اعتراضات میافزایند. رسانههای مخالف نظام در بروز ناآرامیهای كشور نقش منفي و مؤثّر ايفا میکنند. رسانههای مذكور در پي بروز ناآرامیها به شدت بر تلاشهای مخرّب خود در حمايت و تحريك معترضان براي توسعه ناآرامیها و به خشونت كشاندن آن میافزایند و طي مدت دوام اعتراضات به طور فعال آن را پوشش خبري میدهند و فراتر از اطلاعرسانی، با انعکاس اخبار دروغین، جعلی و برجستهسازی در تحريك و هدايت معترضان به سمت توسعه ناآرامیها و تضعيف روحیه نيروهاي كنترل ايفاي نقش میکنند؛ لذا مديريت مؤثّر اعتراضات منوط به مديريت و كنترل تأثير اين رسانهها و رسانههای داخلي حامي معترضین است.
از سوي ديگر با وجود دشمنیهای ديرينه و مستمر آمريكا و رژيم صهيونيستي عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران (و به تبع آنان همراهي فعال برخي دولتها بهویژه انگليس و فرانسه) به نظر میرسد بيشترين جهتگیری آنها متوجه تحريك و فعالسازی کنشهای اعتراضآمیز جمعي عليه نظام است و بدینوسیله راهبرد تحول از درون را پيگيري میکنند؛ لذا به نظر میرسد دستگاههای امنيتي و انتظامي جمهوري اسلامي ايران همواره در معرض شرايط مشابه ناآرامیهای اخير قرار دارند و از آن جا که برخورد با اینگونه جمعیتها در نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران امري بسيار پیچیدهتر و مستلزم صرف حداقل هزینههای سياسي - اجتماعي، اتخاذ مناسبترین شیوهها و در عين حال رعايت اصول ارزشي و اخلاقي توسط عوامل عملياتي است، توفيق در اين امر نيازمند شناخت و آگاهی دقیقتر از ماهيت رفتاري معترضان و ویژگیهای روانشناختی (و جامعهشناختی) آنان بهعنوان جمعيت هدف در كنترل ميداني ناآرامیهاست. به طور کلی روانشناسی اعتراضات به مطالعه و تحلیل رفتارها، احساسات و انگیزههای افرادی میپردازد که بهرغم خطرات و هزینههای شخصی، به اشکال مختلف دست به اعتراضات سیاسی و اجتماعی میزنند.
ابعاد روانشناختی تأثیرگذار بر جمعیت معترضین
یکی از ویژگیهای زندگی اجتماعی، رفتارهای جمعی بهخصوص در حوزه اعتراضی بوده که هزینههای سنگین اجتماعی، اقتصادی، امنیتی و... را نیز به دنبال داشته و همیشه میبایست بر پیداکردن روشهای پیشگیری و کنترل آنها تأکید مضاعف نمود. با وجود همه تأکیدات تاکنون در جهان هیچگونه الگویی که بتواند رفتار اعتراضی جمعی را کنترل و از شکلگیری آنها جلوگیری نماید در دسترس نمیباشد.
از مهمترین دلایل مهم این نقص، از یک سو تفاوتهای ذاتی جوامع با یکدیگر و از دیگر سو، تغییر و تحولات داخلی جوامع طی دورههای مختلف است؛ به دلیل تفاوتهای بومشناختی، هر جامعهای نیاز به مدلهای مطابق با نیازها و معیارهای فرهنگی خود دارد. به نظر میرسد براي دستيابي به مدل، الگو يا چارچوبي براي كنترل پدیده رفتار جمعي (اعتراضآمیز) در اعتراضات، ضروري است با مراجعه و استفاده وافر و نقّادانه از نظریههای مطرح و رو به تزايد در اين زمينه، براي رفع نيازهاي بومي در كنترل رفتار جمعي اعتراضآمیز، متناسب با شرايط و ویژگیهای خاص هر جامعه و هر حادثه، جهتگیری ویژهای اتّخاذ كرد.
نظریههایی که میتوان آنها را در ردیف نظریههای جامعهشناختی قرارداد و در تشریح علل و ماهیت رفتار جمعی اعتراضآمیز مطرح هستند عبارتند از مدل ارزشی جانسون (با تأکید بر عدم هماهنگی بین دو نظام ارزشی و تقسیم کار در پدید آیی بیثباتی اجتماعی)، مدل رستو (با انتصاب ذاتی بودن ناآرامیها برای جوامع در حال گذر)، دیدگاه هانتیگتون (که معتقد به نقش توسعه ناقص است)، نظریه انتظارات فزاینده دیویس و نظریه نزدیک به آن یعنی نظریه اسملسر به ویژه با تأکید بر شرایط نامساعد ساختاری.
همانطور که از نام پدیده رفتارهای جمعی اعتراضآمیز و ناآرامیها برمیآید حوزه مطالعه این پدیده از یک سو فرد و رفتار او در جمع را در برمیگیرد و از سوی دیگر ویژگیهای جماعت و نقش آن بر رفتار افراد را مورد توجه قرار میدهد.
به اعتقاد رابرت گر، ناکامی افراد در دستیابی به اهدافشان و نوع درک آنها از محرومیت نسبی منجر به رفتار پرخاشگرانه و خشونت در آنها میشود و عواملی که منجر به پدیداری خشونت مدنی میشوند عبارتند از: توجیه روانی سیاسیشدن نارضایتی، تجربه موفقیتآمیز گروههای قبلی و نقش سمبلها و نشانههای خشونت برانگیز. وی عوامل دیگری چون نقش اطمینانبخش و امنیتآفرین جماعت و گروه را در گرایش افراد به خشونت مورد توجه قرار داد. به نظر وی این باور که برخی از ترتیبات اجتماعی یا نهادهای سیاسی از خشونت مصون هستند. با قادرند تمامی خواستههای انسانها را برآورده سازند تنها بخشی از حقیقت است و این فرض را که نارضایتی به طور عمده خاستگاهی مادی است و لذا بر آوردن خواستههای مادی علاج آن است، نمیپذیرد و معتقد است هیچ یک از الگوهای موجود قادر به برآوردن تمامی آرزوهای انسانی و حل تمام نارضایتیهای انسان نمیباشند.
وی بهکارگیری مدلهای کنترل قهرآمیز را بهعنوان راه حل کنترل نارضایتیها رد میکند و معتقد است هیچ یک از انواع الگوهای کنترل قهرآمیز به جز نسلکشی و قتلعام، هر قدر هم که شدید و پایدار باشند، نمیتوانند مانع از مشارکت انسانها در خشونت شوند. به اعتقاد او خشونت باعث بروز خشونت متقابل کسانی میشود که خشونت علیه آنها به کار رفته است و هر قدر که استفاده از زور شدیدتر و گستردهتر باشد، احتمال کمتری وجود دارد که استفادهکنندگان از آنها اعم از رژیمها و مخالفانشان به اهداف خود جز از طریق پیروزی تمام عیار دست یابند. به نظر وی اجبار بهتنهایی - اگر نگوییم در کوتاهمدت حداقل در بلندمدت ناکارآمد است؛ زیرا در کل ممکن است به جای مطیع ساختن افراد باعث افزایش مقاومت آنها شود.
تد رابرت گر معتقد است انسانها علاوه بر رفاه مادی خواستار شرایط دیگری نیز در زندگی هستند که امنیت، منزلت، حس تعلق به جمع و حق اداره امور خود، از جمله آنهاست. بهعلاوه، توسل انسانها به خشونت سیاسی هر چند غیرعقلایی است، اما هیچ و گاه بدون دلیل به وقوع نمیپیوندد. به نظر او ناآگاهی تقریباً همیشه یکی از علتهای آن بررسی ابعاد روانشناختی خشونتگرایی جمعیت معترض و - است؛
راهبردهای تد رابرت گر جهت کنترل خشونتها عبارتند از: بهحداقلرساندن تغییر در موقعیتهای ارزشی گروه یا به بیان دیگر؛ حفظ وضع موجود و توزیع کالاهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی.
اگر نخبگان دلبسته پیشرفت باشند یا ناخواسته در آن گرفتار شده باشند، منافع ناشی از آن پیشرفت باید به شکل متوازن توزیع شود. بنا بر نظر وی اگر مردمی که از امتیازات کمتری برخوردارند، ابزاری برای کسب اهداف خود داشته باشند اگر بر منابع و سرشت خود میزانی از کنترل داشته باشند اگر بتوانند مهارتهای لازم برای پیشرفت خود را به دست آورند و اگر با موانع تبعیضآمیزی در مقابل پیشرفت خود مواجه نشوند میتوان آنها را حداقل به طور موقت خرسند ساخت. البته این فرصتها باید حداقل نتایجی نیز به همراه داشته باشند. اگر چنین نباشد، امیدهای نقشبرآب شده بیش از امیدهایی که هرگز دنبال نشدهاند. تأثیرات ویرانگری بر ثبات دارند.
از جمله دیدگاههای نزديك به نظریه تد رابرت گر میتوان به فرضیه ناكامي - پرخاشگري بركويتز اشاره كرد. اعتراض و پرخاشگري بهعنوان واكنش در برابر ناكامي تا يك نقطه برشمار ناکامیها رو به فزوني مینهند، اما پس از آن رو به كاهش میگذارد. همانطور كه بركويتز با اشاره به انتظارات نهفته در تحليل فرضیه سوم خود توضيح داده، وقتي برشمار ناکامیها افزوده میشود، مردم وقوع آنها را انتظار دارند. به همين سبب، ناكامي كمتر منفي تلقّي شده و در نتيجه، كمتر به پرخاشگری منجر میشود.
نظریه عکسالعمل متقابل جك برم نيز در قرابتي با نظریههای تد رابرت گر و بركويتز بر اين امر تأكيد میکند كه احساس كنترل و تهدیدشدن آزادي فرد، منجر به اقدامات خشن براي دستيابي به احساس تسلّط و آزادي شخصي میشود.
يكي ديگر از شرايط موقعيتي كه رفتارهاي اعتراضآمیز را تسهيل میکند، حضور ديگران (تماشاچيان حاضردرصحنه) يا به عبارتي توجه و حمايت آنهاست. همانطور كه تايلور و همكارانش نشان دادند، حضور جمع و ديگران را ناظر و تماشاچي رفتار خود ديدن، كنش گران را براي ابراز کنشهای جمعي شديدتر برمیانگیزد. چنان چه اين کنشها به تحقق هدفي منجر شود كه گروه معترض در پي كسب آن است، ازآنپس استمرار مییابند؛ اما چنان چه با مدافعي جدیدي مواجه شوند يا با تشديد رفتارهاي جمعي نتوانند بر آن موانع چيره شوند، چنان کنشهایی را استمرار نمیبخشند.
مردم در ارتباط با شورشها و رفتارهاي اعتراضآمیز به سه دسته ذيل تقسيم میشوند:
1- اقليتي حامي معترضان و شورشگران؛
2- اكثريت بي طرف (حداقل در عمل)؛
3- اقليتي حامي دولت يا به عبارتي مخالف معترضان.
روششناسی پژوهش
روش پژوهش حاضر مبتنی بر روش توصیفی – تحلیلی بود که ضمن پرداختن به رابطه متغیرها به تحلیل آنها پرداخته شد. از آنجائی که تحقیق حاضر پسارویدادی بوده است روش مناسب با موضوع مطالعه، تحلیلی اسنادی بود. در این مطالعه به ماهیت روانشناسی اجتماعی اعتراضات سال 1401 و نقش رسانههای فارسیزبان (با تأکید بر شبکه ایران اینترنشنال) در ایجاد ناآرامیها در ایران پرداخته شده است.
بررسی فعالیت رسانه فارسیزبان خارجی ایران اینترنشنال در اعتراضات 1401
ارزیابی عملکرد ایران اینترنشنال از 27 شهریور تا پایان آبان ماه نشان دهنده وضعیت مواجهه و تاکتیک های آن در دامن زدن، تدارک دیدن نظری و عملی و ارائه پیشنهادات علمی ترویج خشونت با ادعای مقابله به مثل و دفاع مشروع و توجیه حمله به پلیس، کلانتری ها و پاسگاه های انتظامی، حمله، آتش زدن و واژگون کردن خودروهای پلیس در اغتشاشات بوده است. در این مدت، این شبکه از تاکتیک های اجرایی-عملیاتی هم چون استقبال از حمله به ماشین های نیروی انتظامی، تغییر روال عادی برنامه های تلویزیونی خود و تمرکز بر اغتشاشات، انتشار و تبلیغ فراخوان های متعدد برای تجمع و اعتراض، انتشار خبرهای دروغین نظیر این که پلیس به سر مهسا امینی ضربه زده است، خبرسازی و انتشار ادعای استعفای دانشگاهیان ایران، آموزش غیرمستقیم شعارنویسی و طرح اعتصابات، تاکید بر شعار دادن در خیابان ها و تخریب تابلوهای شهری، ترویج و آموزش قانون شکنی، تاکید و تکرار انتشار محتوا برای تهییج بر پیوستن دانش آموزان به معترضان، تبلیغ جریانی مجعول به عنوان جنبش اعتراض دانش آموزان دختر، طرح سوژه دروغین بازداشت ها استفاده نمود.
مصاديق پرتکرار در برنامههای شبکه
شبکه ماهوارهای ایران اینترنشنال، وجه غالب محتواهایش بر تکنیک تکرار و پیگیری قرار دارد. به طور مثال، در یک فاصله 30 روزه حداقل روزی 15 تیزر پخش شده است، یعنی 450 تیزر تحریککننده با شعارهای ضد نظام جمهوری اسالمی ایران، ترویج بی نظمی و خشونت در این شبکه در طول یک ماه پخش شده است. این فقط بخش بسیار ناچیزی از محتواهای ناقض بی طرفی رسانه است .بر اساس بررسی انجام شده بهمنظور تطابق محتوای پخش شده در ایران اینترنشنال در بازه زمانی 30 روزه 24 شهریور تا 24 مهر، مصادیق پرتکرار که نقض کدهای پخش آفکام نیز است، در دستهبندی زیر قابل ارائه است.
1. برنامههایی که نمایشگر خشونت، پیامدهای آن و توصیفات خشونت، اعم از کلامی یا فیزیکی است،
2. برای کودکان؛ برنامههای حاوی مطالبی که رفتار خشونتآمیز، خطرناک یا شدیداً ضداجتماعی را مورد تأیید قرار داده یا ترویج میکند و دیگران را به کپیکردن چنین رفتاری تشویق میکند.
3. مطالبی که باعث تشویق یا تحریک ارتکاب جرم یا منجر به بینظمی میشود یا سخنان نفرتانگیز که احتمالاً فعالیت مجرمانه را تشویق میکند یا منجر به اختلال میشود؛
4. اخبار و برنامههایی که الزامات بیطرفی در آنها رعایت نشده است.
توجيه سازیها برای ترويج خشونت و اعتراض
1. اغتشاش نیست، مردم نمادهای حاکمیت را به آتش میکشند؛
2. ورود آمبولانس به پاسگاه پلیس جهت انتقال اغتشاشگران و همین امر بهعنوان مجوز آتشزدن آمبولانسها مطرح میشود؛
3. آموزش سبک حضور در اغتشاشات؛
4. توصیههای امنیتی به اغتشاشگران؛
5. درخواست از جامعه جهانی برای حمایت از اغتشاشگران، انتشار اخبار نادرست بدون ارائه سند؛
6. دعوت به اعتصاب، حمایت از اغتشاشگران؛
7. ابراز نظر شخصی، دعوت به اعتصاب، حمایت از اغتشاشگران
نکته قابلتأمل کثرت ادبیات تهییجی، تبلیغی و آموزشی برای ایجاد اغتشاش بود که در نوع خود بینظیر و خلاف همه پروتکلهای رسانهای در دنیاست که البته در این پژوهش به آن پرداخته نشد. مطابق این پژوهش شبکه سعودی ایران اینترنشنال با ۱۱۴۲۶ مطلب، بیشترین میزان تولید را داشته و صدای آمریکا و رادیو فردا رتبه بعدی را به خود اختصاص دادند. از لحاظ میزان بازنشر تولیدات در فضای مجازی، ایران اینترنشنال با ۲۰ درصد، من وتو با ۱۷ درصد و بیبیسی با ۱۴ درصد بیشترین سهم را در توزیع اخبار اغتشاشات در فضای مجازی داشتهاند. یعنی حدود ۵۱ درصد اخبار بازنشر شده اغتشاشات در فضای مجازی مربوط به این ۳ رسانه بوده است (نور نیوز، 1401).
یافته ها
اعتراضات و آشوبهای پاییز 1401 در کشور از مهم ترین جلوه های تاثيرگذاری رسانه ها وفضای مجازی بر عرصه سياست کشور بود که از اعتراض به فوت مهسا امینی به سرعت تبدیل به یک حرکت اعتراضی گسترده در سطح کشور گردید و شعارها به شعارهایی با ماهيت سياسی تغيير پيدا کرد. سرعت گسترش این اعتراضات، نوع شعارها و شهرستان هایی که در آن این اعتراضات رخ داد برای بسياری تعجب انگيز بود چرا که تا قبل از آن حداقل نشانه هایی از بروز یک اعتراض نسبتا گسترده توسط دستگاه های سياسی و امنيتی قابل برآورد نبود. این اعتراضات به عنوان یک پدیده اجتماعی و روانشناختی، که به طور گستردهای در میان جوانان و به ویژه زنان مشاهده شد، نشاندهنده نارضایتی عمیق از شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور بود. این ناآرامیها ریشه در احساس عدم امنیت، تبعیض و نابرابری اجتماعی داشت. از منظر روانشناسی اجتماعی، احساس عدم امنیت و تبعیض در میان اقشار مختلف جامعه، بهویژه جوانان و زنان، به افزایش خشم و نارضایتی منجر شد.
رسانههای بیگانه فارسیزبان نیز در شکلدهی و ادامهدار بودن اعتراضات تأثیرگذار بودند. این رسانهها با پوشش اخبار و تحلیلهای خود، به شکلگیری افکار عمومی و بسیج معترضان کمک کردند. بهویژه، شبکههای فارسیزبان مثل ایران اینترنشنال بهعنوان ابزاری برای ارتباط و سازماندهی معترضان عمل کردند و از طرق زیر به گسترش پیامهای اعتراضی کمک نمودند:
۱. ترویج روایتهای معترضان
رسانههای فارسیزبان خارجی تلاش کردند تا خود را بهعنوان تریبون معترضان معرفی کنند و با پوشش خبری گسترده، صدای آنها را به گوش جهانیان برسانند. این رسانهها بهویژه در دامنزدن به ناآرامیها و بزرگنمایی اعتراضات نقش داشتند.
۲. نشر اخبار و اطلاعات
رسانههای مختلف به انتشار اخبار و اطلاعات مرتبط با اعتراضات پرداختند که برخی از آنها به نشر اکاذیب و شایعات منجر شد. این امر باعث ایجاد تنش و تشویش اذهان عمومی گردید.
۳. دیپلماسی گفتمانی
رسانههای خارجی بهویژه از طریق گفتمانسازی، سعی کردند تا تصویر منفی از نظام جمهوری اسلامی ایران ارائه دهند و اعتراضات را بهعنوان نمادی از نقض حقوق بشر در ایران معرفی کنند. این رویکرد به جهانیسازی اعتراضات و ایجاد امید در معترضان برای موفقیت آنها کمک کرد.
۴. تحلیل و بررسی وضعیت داخلی
برخی رسانهها به تحلیل و بررسی ابعاد اجتماعی و سیاسی اعتراضات پرداختند و با مصاحبه با کارشناسان، سعی کردند تا به درک بهتری از دلایل و پیامدهای این ناآرامیها برسند. این نوع پوشش خبری میتوانست به تقویت نارضایتیها و تحریک بیشتر معترضان کمک کند.
۵. نقش سرویسهای اطلاعاتی
برخی از تحلیلها نشان میدهد که رسانههای خارجی بهعنوان ابزاری در دست سرویسهای اطلاعاتی کشورهای بیگانه عمل کرده و به ایجاد ناآرامیها و بیثباتی در ایران کمک کردند.
این اعتراضات به تشدید مشکلات روانی مانند اضطراب و افسردگی در میان مردم منجر شد. این وضعیت بهویژه در میان جوانان و زنان بیشتر مشهود بود و نشاندهنده تأثیرات عمیق اجتماعی و روانشناختی این اعتراضات است.
مهمترین علل روانشناختی شکلگیری اعتراضات عبارت بودند از:
1. احساس عدم امنیت: احساس عدم امنیت روانی در جامعه، بهویژه در شرایط اقتصادی و اجتماعی ناپایدار، یکی از عوامل اصلی بروز ناآرامیهاست. این احساس، ناشی از نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی و عدم دسترسی به امکانات و منابع است.
2. تبعیض و نابرابری: نارضایتی از تبعیضهای اجتماعی و اقتصادی، بهویژه در میان جوانان و زنان، بهعنوان یکی از محرکهای اصلی اعتراضات شناخته میشود. احساس نابرابری و تبعیض در دسترسی به فرصتها و منابع، به خشم عمومی دامن میزند.
3. فقدان رهبری و سازماندهی: اعتراضات 1401 فاقد رهبری مشخص و ساختار سازمانی بودند، که این امر به شکلگیری یک اعتراض خودجوش و پراکنده منجر شد. این ویژگی، به معترضان این امکان را داد که بهسرعت در سراسر کشور گسترش یابند و به اعتراضات سراسری تبدیل شوند.
در مجموع نتایج نشان داد اعتراضات 1401 در ایران نه تنها یک واکنش به شرایط موجود، بلکه یک حرکت اجتماعی پیچیده بوده که نیاز به تحلیلهای عمیقتری در زمینه روانشناسی اجتماعی و تأثیرات رسانهها دارد.
نتیجه گیری و پیشنهادات
از دیدگاه روان شناسی اجتماعی، احساس عدم امنیت روانی و اقتصادی در میان مردم، نابرابری و تبعیض اجتماعی و نگاه از بالا به پایین در روابط حکومت و مردم از جمله عوامل اصلی نارضایتی و خشم عمومی هستند.
وقتی امنیت روانی و اقتصادی در جامعه برقرار نباشد و برخی از مردم به راحتی از مواهب زندگی برخوردار شوند اما برخی دیگر محروم باشند، این احساس تبعیض و نابرابری منجر به بروز ناآرامی ها می شود.
وقتی برنامه ریزی های مردم به هم می ریزد و تورم های سنگین مکرر اتفاق می افتد، نتیجه آن شکل گیری نابرابری، شکاف طبقاتی، بی قانونی و عدم امنیت اقتصادی در جامعه است که امنیت روانی هر فرد را به هم می زند.
در این میان نیز رسانه ها و فضای مجازی نقش مهمی در شکل گیری و گسترش اعتراضات ایفا می نمایند. اگرچه برخی معتقدند که این اعتراضات عمدتاً حاصل جوسازی فضای مجازی و اثرگذاری رسانه های فارسی زبان خارجی بوده است، اما واقعیت این است که رسانه ها بیشتر نقش تقویت کننده و انعکاس دهنده نارضایتی های موجود در جامعه را داشتند.
رسانه های خارجی با پوشش گسترده اعتراضات و انتشار اخبار و تصاویر آن در سطح بین المللی، ضمن افزایش حساسیت جهانی نسبت به وضعیت ایران، به تقویت روحیه معترضان نیز کمک کردند. همچنین فضای مجازی به عنوان بستری برای سازماندهی و هماهنگی اعتراضات عمل کرد و موجب گسترش آنها به سراسر کشور شد.
در مجموع، اعتراضات سال 1401 ریشه در نارضایتی های عمیق روان شناختی و اجتماعی مردم داشت که در طول سالیان متمادی شکل گرفته بود. رسانه ها نیز با انعکاس این نارضایتی ها و تقویت روحیه معترضان، به گسترش و تداوم اعتراضات کمک کردند. اما ریشه اصلی این اعتراضات را باید در عوامل ساختاری و سیستمی جامعه جستجو کرد که منجر به شکل گیری احساس عدم امنیت، نابرابری و بی اعتمادی در میان مردم شد.
پیشنهادات
بنا بر یافته های تحقیق، جهت جلوگیری از تکرار و شکل گیری اعتراضات و ناآرامی های مشابه سال 1401 در ایران، پیشنهادات زیر قابل توصیه می باشد:
الف . آموزش و فرهنگ سازی
1 . آموزش مهارت های زندگی و حل مسالمت آمیز اختلافات به شهروندان در قالب برنامه های آموزشی و فرهنگی،
2. ترویج فرهنگ گفتگو و تعامل سازنده میان گروه های مختلف اجتماعی از طریق رسانه ها و نهادهای فرهنگی،
3. آموزش مدیریت هیجانات و کنترل خشم به شهروندان به ویژه در مواقع بحرانی و تنش زا.
ب - سیاست گذاری و برنامه ریزی
1. سیاست گذاری و برنامه ریزی در جهت رفع نابرابری ها و تبعیض های اجتماعی و اقتصادی،
2. توجه به مطالبات به حق مردم و تلاش برای پاسخ گویی به آن ها از طریق سیاست های کارآمد،
3. ایجاد فرصت های برابر برای مشارکت شهروندان در فرآیندهای تصمیم گیری و حل مسائل اجتماعی.
ج - توجه به نقش سازنده رسانه ها
1. افزایش سواد رسانه ای کاربران در داخل کشور: برای جلوگیری از باور زودهنگام محتواها، به ویژه رسانه های غیر رسمی،
2. رسانه ها باید در انتشار اخبار و گزارش ها دقت بیشتری داشته باشند و از انتشار شایعات و اخبار کذب پرهیز کنند،
3. رسانه ها باید بر اساس اصول حرفه ای و اخلاقی عمل کنند و از تحریک احساسات مردم و ایجاد هیجان پرهیز نمایند.
4. رسانه ها باید در جهت آرامش بخشی جامعه و کاهش تنش ها گام بردارند و از انتشار اخبار و گزارش هایی که موجب تشدید اختلافات می شود خودداری کنند.
این رویکردها نیازمند تعهد و همکاری گسترده بین دولت، نهادهای مدنی، احزاب سیاسی و جامعه مدنی هستند تا از طریق گفتگو و همکاری مؤثر، راهحلهای پایدار و اساسی برای جلوگیری از تکرار حوادث مشابه در آینده ایجاد شود.
منابع
آزغ، محمد.، اللهیاری، فریدون. و کجباف، علی اکبر. (1399). تبیین جامعه شناختى علل پیوستن طبقات اجتماعى به شورش بابک خرمدين برضد عباسیان (با تأکید بر نظريه محرومیت نسبى تد رابرت گر). مجله تاریخ و تمدن اسلامی. سال 16 شماره 31: 140-109.
اسملسر، نیل. (1380). تئورى رفتار جمعى، ترجمه رضا دژاکام، مؤسسه یافتههای نوین با همکارى مؤسسه نشر دواوین، زمستان 1380، تهران.
بیانات آیتالله خامنهای، دسترسی در: https://farsi.khamenei.ir
پور قهرمانی، بابک؛ و نوریزاده خامنه، زهرا. (1402). نقش فضای مجازی در تحقق اغتشاشات سال ۱۴۰۱. چهارمین کنفرانس ملی پدافند سایبری.
تاجیک، محمدرضا.، و خداخواه آذر، سمیه. (1395). رسانه های اجتماعی مجازی و عرصه سياست ایران، بررسی موردی انتخابات دهم ریاست جمهوری و کارناوال های شهری ایران. فصلنامه سياست، دوره 46، شمار ه 3: 572-553.
تقوی رمضانی، فاطمه. (1399). بازنمایی اعتراض های دی ماه 1399 ایران در رسانه بی بی سی فارسی. مدیریت رسانه. 8(47): 34-9.
رسوایی بزرگ برای 5 رسانه ضد انقلاب/ 17 هزار دروغ فقط در 25 روز! (1401). رسانه اینترنتی NOURNEWS. (قابل دریافت از https://nournews.ir/fa/news/110869/ 2022/10/10).
شریفی، رضا. (1388). بررسی ابعاد روان شناختی خشونت گرایی جمعیت اغتشاشگر و روش های تأثیرگذاری بر آن. مطالعات بسیج. 12(45): 39-6.
صادقیان، هاجر.، مسعودنیا، حسین.، نساج، حمید. و رهبرقاضی، محمود رضا. (1400). تبیین رابطه احساس محرومیت نسبی با رضایت مندی سیاسی(مورد مطالعه: جوانان 18 تا 35 ساله ساکن شهر اصفهان). دوفصلنامه علمی جامعه شناسی سیاسی جهان اسلام. دوره 9، شماره 2، پیاپی 19: 228-196.
عبدالرحمانی، رضا.، حسینپور، جعفر.، و جباری، میثم. (1400). بررسی رابطه کاربری پیامهای فضای مجازی با گرایش به اغتشاشات. فصلنامه علمی امنیت ملی. 11(40)40: 418-395.
Denisova, A. (2017). Democracy, protest and public sphere in Russia after the 2011–2012 anti-government protests: digital media at stake. Media, Culture & Society. 39(7): 976–994.
Faroog, Sadaf.(2017). Arab Spring and the Theory of Relative Deprivation. Political Science, Sociology.
Grasso, M. T., Yoxon, B., Karampampas, S., & Temple, L. (2019). Relative deprivation and inequalities in social and political activism. Acta Politica. 54: 398-429.
Sinha Palit, Parama. (2023). New Media and Public Diplomacy (Political Communication in India, the United States and China). 1st Edition. 194pp.
Taylor, S. E., Peplau, A. and Sears, D.)2006(. Social Psychology (12th Edition). New Jersey: Prentice Hall.
Zhai, Y. (2016). Remarkable economic growth, but so what? The impacts of modernization on Chinese citizens’ political satisfaction. International Political Science Review, 37(4): 533-549.
Social psychology of the protests of 2022 and the role of the persian language foreign media (with an emphasis on the Iran International network) in creating unrest in Iran
Abstract
In the contemporary world, protest and social movements have always been an important lever in social, political and cultural transformations. The root of the formation of these protests can be seen in crises that cause deep dissatisfaction among the people with political institutions. With the spread of desperation to improve the existing situation, people show their displeasure with the governments in different ways and thus protest and social movements are created. Meanwhile, the role of the media as a comprehensive and powerful tool in representing the news of protests and their continuation is clearly evident. This research was designed and implemented with the aim of answering the question of what was the nature of the social psychology of the protests of 2022 in Iran and what role did the persian language foreign media (case study of Iran International Network) play in creating unrest. To answer this question, Ted Robert Gere's theory of relative deprivation and descriptive-analytical method were used. The results of this research showed that protests as a social and psychological phenomenon, which was widely observed among young people and especially women, showed a deep dissatisfaction with the social and economic conditions of the country. These unrests were rooted in the feeling of insecurity, discrimination and social inequality. Meanwhile, the activities and provocations of foreign Persian-language media, especially Iran International, played a direct and central role in exacerbating dissatisfactions, political activism, spreading the virus of gatherings, undermining public mental security, sabotage, tarnishing the image of the regime, and security and military organizations. This network represented the protests of 2022 as national, ideological and purposeful protests.
Keywords: Social psychology, protest, unrest, theory of relative deprivation