«ترجمۀ شرح کشتیهای جنگی انگریز»؛ رسالهای مهم در دریانوردی و تحوّل نثر فارسی در دورۀ قاجار
الموضوعات :محمدرضا معصومی 1 , امین مجلی زاده 2 , مهدی سلمانی 3
1 - دانشیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، واحد یاسوج، دانشگاه آزاد اسلامی، یاسوج، ایران.
2 - دکتری زبان و ادبیّات فارسی و مدرّس دانشگاه فرهنگیان، پردیس شهید باهنر اصفهان، اصفهان، ایران.
3 - استادیار گروه معارف و ادبیّات فارسی دانشگاه صنعتی، اصفهان، ایران.
الکلمات المفتاحية: کشتیهای جنگی انگلیس, مسیو میچل, اسماعیل ولد صحافباشی.,
ملخص المقالة :
دورة قاجار با دگرگونیهای اجتماعی و فکری در غرب و اوج گیری پیشرفتهای علمی و فنی و گسترش نیروهای استعماری اروپاییان در جهان آن روزگار و آوردن کارشناسان فنی در امور نظامی و مهندسی و ایجاد مدارس برای کارآموزی در این فنون و فرستادن دانشجو و کارآموز به کشورهای اروپا علی الخصوص فرانسه و انگلستان همزمان است.گروهی از فرزندان رجال و متمکنین و شاهزادگان با زبان و ادبیات فرانسوی و انگلیسی آشنا شدند. ترجمة کتب مختلف از رمان و داستان گرفته تا کتب علمی و فنی و نظامی به زبان فارسی آغاز گردید. در این میان مدرسة دارالفنون به همت میرزا محمد تقی خان امیرکبیر افتتاح یافت و آشنایی ایرانیان را با علوم جدید بیشتر معمول و میسر ساخت. از این دوره ترجمههای مختلفی در زمینههای گوناگون برجای مانده است. بررسی این رسالهها علوم مورد نیاز عهد قاجاری را آشکار میسازد. یکی از رسالههای برجای مانده از این دوره «ترجمۀ شرح کشتیهای جنگی انگریز» تألیف «مسیو میچل» است که «اسماعیل ولد صحافباشی» از تربیتیافتگان مدرسة دارالفنون به زبان فارسی ترجمه کرده است. نگارندگان این مقاله با روش توصیفی– تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانهای به معرفی نسخ برجای مانده از این اثر پرداخته و ویژگیهای زبانی و تاریخی این رساله را بررسی کردهاند.
منابع
ابن ماجد، شهابالدین احمد بن ماجد(1372). الفوائد فی اصول علم البحر و القواعد. ترجمۀ احمد اقتداری. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
ابوالقاسمی، محسن(1393). ریشهشناسی. تهران: ققنوس.
ارزشمند، اکبر(1396). ناوگان دریایی ایران عصر قاجار در خلیج فارس. تهران: اندیشة طلایی.
اعتضادالسلطنه، علیقلی میرزا(1370). اکسیرالتواریخ. به اهتمام جمشید کیانفر. تهران: ویسمن.
افشار، ایرج(1345).کتابهای علم نظامی. بررسیهای تاریخی، 1(1-2)، 89-92.
برهان، محمد حسین بن خلف(1342). برهان قاطع. تهران: ابن سینا.
بهار، محمد تقی(1373). سبکشناسی. تهران: امیرکبیر.
بیگ باباپور،یوسف(1393). فهرست توصیفی دستنویسهای صنایع. تهران:سفیر اردهال.
پرنیان، موسی(1391). هنر در شاهنامه. بهار ادب، ش 15، صص263-276.
حسن¬دوست، محمد(1393). فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
خاچاطوریان، آرسینه(1390). نهضت ترجمه در عصر قاجار. پیام بهارستان، ش 11، صص 787-797.
خسروبیگی، هوشنگ(1391). ترجمه در دورة قاجار. ادب فارسی، 2(2)، 125-146.
خیامپور، عبدالرسول(1328). غلط مشهور. نشریه زبان و ادب فارسی، ش 12 و 13.صص 98- 118.
درایتی، مصطفی(1389). فهرستوارة دستنوشتهای ایران(دنا). تهران:کتابخانة موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.
درایتی، مصطفی(1390). فهرستگان نسخههای خطی ایران(فنخا). تهران: سازمان اسناد و کتابخانة ملّی جمهوری اسلامی.
رایت، دنیس(1357). انگلیسیان در ایران. ترجمۀ غلامحسین صدری افشار. تهران: دنیا.
رائین، اسماعیل(1356). دریانوردی ایرانیان. تهران: بهار. سعیدی،حوریه(1387). آموزش نظامی در ایران (دورة قاجاریه) بر اساس کتابهای آموزش خطی و چاپ سنگی. کتاب سال، 19(4)، 13-52.
سعیدی، حوریه(1398). آموزش نظامی در دورة قاجار. تهران:کانی مهر.
شریعت، محمد جواد(1368). زمینة بحث دربارةآیین نگارش. تهران: اساطیر.
شریعت، محمد جواد(1384). دستور زبان فارسی. تهران: انتشارات اساطیر.
صادقی، علی اشرف(1395). ارابه، عرابه. ایرانشهر امروز، ش سوم، صص48-51.
صدیق، عیسی(1347). تاریخ فرهنگ اروپا. تهران: دانشگاه تهران.
فرشیدورد، خسرو(1389). ترکیب و تحول آن در زبان فارسی. تهران: قلم.
فلاورز، سارا(1383). عصر اکتشافات. ترجمۀ فرید جواهرکلام. تهران: ققنوس.
مدرسی، یحیی(1380). فرهنگ دورة قاجار، قشون و نظمیه. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی.
مورا، آندره(1366). تاریخ انگلستان. ترجمۀ عنایت الله شکیبایی پور. تهران: جمهوری اسلامی.
مهدوی، عبدالرضا هوشنگ(1375). تاریخ روابط خارجی ایران. تهران: امیرکبیر.
میچل (بیتا). فهرست كشتیهای جنگی دولت انگلستان. ترجمۀ صحافباشی، نسخۀ خطی شمارۀ 10009، تهران: کتابخانۀ ملی.
میچل (بیتا). فهرست كشتیهای جنگی دولت انگلستان. ترجمۀ صحافباشی. نسخۀ خطی شمارۀ 11859، تهران: کتابخانۀ ملی.
میچل (بیتا). فهرست كشتیهای جنگی دولت انگلستان. ترجمۀ صحافباشی. نسخۀ خطی شمارۀ 10177، تهران: کتابخانۀ ملی.
نجفی، ابوالحسن(1387). غلط ننویسیم. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
نفیسی، سعید(1383). تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دورۀ معاصر. به اهتمام عبدالکریم جربزه دار. تهران: اساطیر.
یاحقی، محمد جعفر(1385). راهنمای نگارش و ویرایش. مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی.
یغمایی، اقبال(1376). مدرسة دارالفنون. تهران: سروا.
یفیموف، آلکسی ولادیمیروویچ(1359). تاریخ عصر جدید. ترجمۀ فریدون شایان. تهران: شباهنگ.
72
فصلنامه علمی پژوهشی زبان و ادب فارسی - دانشکده علوم انسانی |
دانشگاه آزاد اسلامي واحد سنندج –سال شانزدهم / شماره60/ پاییز1403
"Translation of Description of English warships" Important Treatises on Seafaring and the Transformation of Persian prose in the Qâjâr period
Mohammad Reza Masoumi (corresponding author)1
Associate Professor of Department of Persian Language and Literature, Yasuj Branch, Islamic Azad University, Yasuj, Iran.
Amin mojallazade2
Phd in Persian Language and literature, Farhangian University of Isfahan-Shahid Bahonar Campus, Isfahan, Iran
Mehdi Salmani3
Assistant Professor, Department of Persian Education and Literature, Isfahan University of Technology, Isfahan, Iran
Resived:1403/6/2 Accept:1403/7/8
Abstract
The Qajar period coincides with the social and intellectual transformations in the West and the rise of scientific and technical advances and the expansion of European colonial forces in the world at that time and bringing technical experts in military and engineering affairs and establishing schools for training in these techniques and sending students and interns to European countries, especially France and England. A group of noblemen's children and princes got acquainted with French and English language and literature. The translation of various books from novels and stories to scientific, technical and military books in Persian language began. In the meantime, the Dar al-Funun school was opened with the efforts of Mirza Mohammad Taqi Khan Amirkabir and made it more common and easy for Iranians to get acquainted with new sciences. Various translations in different fields have survived from this period. The research in these treatises reveals the required sciences of the Qajar era. One of the surviving treatises from this period is "Translation of the description of British warships" written by "Monsieur Mitchell", which was translated into Persian by Ismail Valad Sahafbashi, a graduate of the Dar al-Funun school. In this article, the
authors intend to introduce the remaining manuscripts of this treatise by analytical-descriptive method and by referring to library sources and examine the linguistic and historical characteristics of this treatise.
British battleships, Monsieur Mitchel, smail son of Sahâfbâshi
Keywords: British battleship, Monsieur Mitchel, smail son of Sahafbashi.
Extended abstract
The Qajar period coincides with the social and intellectual transformations in the West and the rise of scientific and technical advances and the expansion of European colonial forces in the world at that time and bringing technical experts in military and engineering affairs and establishing schools for training in these techniques and sending students and interns to European countries, especially France and England. A group of noblemen's children and princes got acquainted with French and English language and literature. The translation of various books from novels and stories to scientific, technical and military books in Persian language began. In the meantime, the Dar al-Funun school was opened with the efforts of Mirza Mohammad Taqi Khan Amirkabir and made it more common and easy for Iranians to get acquainted with new sciences. Various translations in different fields have survived from this period. The research in these treatises reveals the required sciences of the Qajar era. One of the surviving treatises from this period is "Translation of the description of British warships" written by "Monsieur Mitchell", which was translated into Persian by Ismail Valad Sahafbashi, a graduate of the Dar al-Funun school. In this article, the authors intend to introduce the remaining manuscripts of this treatise by analytical-descriptive method and by referring to library sources and examine the linguistic and historical characteristics of this treatise.
2. Introduction
The period of Qajar rule (1344-1210 AH/ 1795-1925 AD) coincided with the social and intellectual transformations in the West and the peak of scientific and technical progress and the spread of European colonial threats in the world at that time. Iranian historians and researchers have so far not found any document that talks about the attention of the Qajar dynasty to seafaring at the beginning of this dynasty's reign. The beginning of the reign of "Fath Ali Shah" was in the early 1213AH (1797-AD) at the same time as British forces dominated India. At the same time, the French government also started an attack on the East and intended to cooperate with the Iranian government in order to overcome England.
Is there a document about the relationship between Iran and England in shipping?
How many copies of the "Translation of the description of British warships" have been left?
Who is the author and translator of this work?
When was this work published and translated?
What is the style of historiography in this treatise?
What ships are described in this work?
What are the features of the book's prose and the book's structure?
How was the prose of the translator of this book in the translation movement?
3. Materials & Methods
This work and its copy have not been introduced and published in the press until now, and there has been no serious research on it, and the various historical, linguistic, and historiographical benefits have not been examined in detail, and this article is for the first time It introduces this work and its copy; However, some researchers have mentioned the existence of this work laterally in their works. In the book "Military Education in the Qajar Period", which is the most important book about the modernization of Iran in the Qajar Period, this work is mentioned in the index in the table. Also, the author of the book "Military Training in the Qajar Period" has mentioned this work in an article titled "Military Training in Iran (Qajar Period)". Also, the existence of this treatise is mentioned in the book "Marine Fleet of Iran in the Qajar Era in the Persian Gulf". In addition, "Iraj Afshar" has mentioned this indexical work in an article titled "Military Science Books". In the article "Translation in the Qajar Period" this work is also mentioned in the index.
The manuscripts used in this research are:
1- Version No. 10009-5 available in the National Library of Iran. It is without promotion, and on the first page, the year of the original book and translation, and the name of the author and translator are given. This version has 65 pages. The author's name is not given.
2- Version No. 11859-5 available in the National Library of Iran. This version has 102 pages and does not have an index and the author's name is not mentioned.
3- Version No. 5-10177 available in the National Library of Iran. It is 92 pages long, and it can be seen on the 45th page of the translation, the end of the preface in the city of Shawwal al-Mukarram (Tanguzeel) in the year 1317. The name of the scribe is not given.
4. Conclusion
By examining the remaining three copies of this treatise, it was found that the name of this work was not recorded in a single way. The author of this work is "Monsieur Mitchell" and its translator is "Ismail Valad Sahafbashi", a graduate of "Dar al-Funun School". This work was published in 1873. and in 1297 A.H. It has been translated. The existence of this treatise shows the connection between Iran during the Qajar era and England in the fields of navigation and military, and the need of the Qajar monarchy for English technology and the evolution of the new world of that era. The prose of this treatise has old and new Persian features, and for compiling the history of the transformation of Persian prose and collecting the stylistic features of the Qajar period, examining and analyzing the features of this work is very important. The method of recording history in this work is very precise and scientific and is close to the method of new historiography. In order to examine the industrial revolution and export it to other nations and compile the history of international relations and Iranology research, it is very important to review, introduce and publish this work.
Keywords: British battleship, Monsieur Mitchel, smail son of Sahafbashi.
«ترجمۀ شرح کشتیهای جنگی انگریز»؛
رسالهای مهم در دریانوردی و تحوّل نثر فارسی در دورة قاجار
محمّدرضا معصومی (نویسنده مسئول)4
دانشیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، واحد یاسوج، دانشگاه آزاد اسلامی، یاسوج، ایران.
امین مجلّیزاده5
دکتری زبان و ادبیّات فارسی و مدرّس دانشگاه فرهنگیان، پردیس شهید باهنر اصفهان، اصفهان، ایران.
مهدی سلمانی6
استادیار گروه معارف و ادبیّات فارسی دانشگاه صنعتی اصفهان، اصفهان، ایران.
تاریخ دریافت: 2/6/1403 تاریخ پذیرش:7/8/1403
چکیده
دورة قاجار با دگرگونیهای اجتماعی و فکری در غرب و اوجگیری پیشرفتهای علمی و فنی و گسترش نیروهای استعماری اروپاییان در جهان آن روزگار و آوردن کارشناسان فنی در امور نظامی و مهندسی و ایجاد مدارس برای کارآموزی در این فنون و فرستادن دانشجو و کارآموز به کشورهای اروپا علی الخصوص فرانسه و انگلستان همزمان است.گروهی از فرزندان رجال و متمکنین و شاهزادگان با زبان و ادبیات فرانسوی و انگلیسی آشنا شدند. ترجمة کتب مختلف از رمان و داستان گرفته تا کتب علمی و فنی و نظامی به زبان فارسی آغاز گردید. در این میان مدرسة دارالفنون به همت میرزا محمد تقی خان امیرکبیر افتتاح یافت و آشنایی ایرانیان را با علوم جدید بیشتر معمول و میسر ساخت. از این دوره ترجمههای مختلفی در زمینههای گوناگون برجای مانده است. بررسی این رسالهها علوم مورد نیاز عهد قاجاری را آشکار میسازد. یکی از رسالههای برجای مانده از این دوره «ترجمۀ شرح کشتیهای جنگی انگریز» تألیف «مسیو میچل» است که «اسماعیل ولد صحافباشی» از تربیتیافتگان مدرسة دارالفنون به زبان فارسی ترجمه کرده است. نگارندگان این مقاله با روش توصیفی– تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانهای به معرفی نسخ برجای مانده از این اثر پرداخته و ویژگیهای زبانی و تاریخی این رساله را بررسی کردهاند.
کلمات کلیدی:کشتیهای جنگی انگلیس، مسیو میچل، اسماعیل ولد صحافباشی.
1. مقدمه
جهانیشدن روابط بینالملل را میبایست از آغاز اکتشافات جغرافیایی بررسی کرد؛ زیرا در اواخر قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم با انجام سفرهای اکتشافی اروپاییان، کشف آمریکا و دیگر نقاط مجهول بر اروپاییان و سرانجام اثبات کرویبودن زمین، تصویر و تصوّر کامل و صحیحی از کرة زمین به دست آمد و نقشة نهایی آن حاصل گردید. اگرچه اثبات کرویبودن زمین در اصل مسئلهای علمی است؛ امّا در آن زمان به اروپاییها فهماند که زمین پهناور، چندان هم بزرگ و دستنیافتنی نیست و حداقل میتوان برای تصاحب قسمتهای بزرگی از آن کوشید. راه دستیابی بدین مقصود، تأسیس بحریّه و ایجاد امپراطوری دریایی بود. تأکید بر ناوگان دریایی و تلاش برای ایجادِ امپراطوریِ بحری را بایستی از خصوصیّاتِ قرونِ جدیدِ اروپا دانست. در حالی که چنین جریانی در اروپا وجود داشت، دولتهای بزرگ آسیایی چون ایران، عثمانی، هند، چین و غیره هیچ عنایتی به بحریّه و توسعة بحری نداشتند و سرانجام آنان که به سراغ دریا نرفته بودند از دریا به سراغشان آمدند. اغلب کشورهای اروپایی نیز کمابیش به نیروی دریایی، تجارت دریایی و امپراطوری دریایی توجه داشتند که سرآمد همة آنها انگلستان بود.(نک. مهدوی، 1375: د)
1-1. اهمّیّت انگلستان در دریانوردی
انگلیس در (1222) نیروی دریایی بسیار قویای داشت و «ناپلئون از محاربۀ کشتی جنگی ایشان در نهایت دلتنگی و پریشان بود.»(اعتضادالسلطنه،1370: 496) در سال 1580، ناخدایی انگلیسی به نام «فرانسیس دریک» از یک سفر سهساله به میهنش بازگشت. او موفق شده بود دنیا را با کشتی دور بزند و سواحل غربی آمریکا شمالی و جنوبی را کشف کند.(نک. فلاورز،1383: 10) هدف اصلی «دریک» تهیۀ ناوگانی بود که قادر باشد همهساله سیل طلا را از «الدورادو» به انگلستان سرازیر کند.(نک. مورا،1366: 255)
انگلیسیها نسبت به دریانوردی کشورهای دیگر بسیار کنجکاو بودند و آثار دریانوردی آنان را با دقّت بررسی و به زبان انگلیسی ترجمه میکردند. نمونة مهم این گونه مطالعات، کتاب «الفوائد فی اصول البحر و القواعد» است که به وسیلة جی. آر. تیبتس ترجمه و منتشر شد.(1) همچنین بند هفتم وصیتنامۀ ساختگیِ «پتر کبیر» بیانگرِ اهمّیّت صنعتِ کشتیسازی در انگلستان است.(2)
انگلستان که شاهد ظهور نخستین ماشینها در قرن هجدهم بود، حدود نیمة قرن نوزدهم، کشوری صنعتی محسوب میشد. افزایش تولید، صدور کالاهای انگلیسی را به مستعمرات و کشورهای بیگانه سرعت بخشید. صدها کشتیِ انگلیسی، دریاهای عالم را در نوردیدند و در این اوضاع و احوال، انگلستان مستعمرات جدیدی را تصرف کرد.(نک. یفیموف، 1359: 118 -119) تعبیة کشتی بخار در سال 1807م. و تکمیل آن در سال 1839م. یکی از مهمترین اتّفاقاتِ علمی در حوزة دریانوردی و اکتشاف و تاریخ نظامی جهان است.(نک. صدیق،1347: 218)
1-2. ارتباط دریانوردی ایران و انگلستان در دورة قاجاریه
مورّخان و محقّقانِ ایرانی تاکنون سندی به دست ندادهاند که بر توجّه سلسلة «قاجاریه» به امرِ دریانوردی، در آغازِ سلطنت این سلسله حکایت کند.(رائین، 1356: 715)
آغاز سلطنت «فتحعلیشاه» در اوایل 1213 ه.ش(1797 م) همزمان با تسلّط نیروهایِ انگلیس بر هندوستان بود. در همین زمان، دولت فرانسه نیز دستاندازی به شرق را آغاز کرده بود و برای غلبه بر انگلیس، قصد همکاری با دولت ایران را داشت. در سال 1215 ه.ش (1799م)که خطر حملۀ «ناپلئون» به هندوستان شدت یافته بود، فرمانروایِ انگلیسیِ هندوستان، هیئتی را به ریاست «سرجان ملکم» به ایران اعزام داشت. «ملکم» در اواخر سال 1215 ه.ش (1800م) پس از ملاقات مکرّر با شیوخِ سواحلِ عربستان، از طریق خلیج فارس وارد بوشهر شد و از آنجا به شیراز، اصفهان و تهران عزیمت نمود. در این هنگام علاوه بر «ملکم» نمایندگان و سفرایِ فرانسه و روسیه نیز به دربار فتحعلیشاه آمده، هریک قصد پیشدستی و استفاده از موقعیّت را داشتند. او پس از تقدیم هدایا و تحفی که با خود آورده بود، به حضور فتحعلیشاه رسید. نامه مودّتآمیزی را که حامل آن بود، تقدیم داشت و با جدّیّتِ فراوان موفّق شد برای اوّلین بار، معاهدهای را بین ایران و انگلیس منعقد سازد. تا قبل از این معاهده، انگلیسیها در خلیج فارس دارایِ هیچگونه حقوق و امتیاز سیاسی یا نظامی نبودند. ولی «سرجان ملکم» با تردستی، امتیازات مهمّی را که در ظاهر بسیار ساده بود و تنها عنوان «تعمیر کشتی» داشت به نفع انگلستان به دولت ایران تحمیل کرد. اوّلین قرارداد سیاسیِ ایران و انگلیس که نقطة عطفی در تاریخِ خلیجِ فارس به شمار میرود، در پنج ماده تنظیم شده بود و طی آن پس از حمد و ثنای پروردگار و مدح ائمة اطهار و استشهاد به چند آیۀ قرآن، ذکر اوصاف پادشاه و صدر اعظم و تمجید از «سرجان ملکم» و ثنای «پادشاه انگلیس» و «فرمانفرمای هندوستان» ایران را متعهّد میکرد که در صورت حملة پادشاه افغانستان به هند، به نفع انگلیس وارد جنگ شود. در مقابل، اگر ایران نیز با «افغانستان» یا «فرانسه» وارد جنگ شد، انگلستان تأمین مهمّات و اعزام افراد را تعهّد میکرد.(نک. رائین،1356: 717 – 718)
مقارن سالهای 1840م. در سایة فعالیتهای نمایندة انگلیس در بوشهر و کشتیهای جنگیِ انگلیس در خلیج، راهزنی دریایی تا حدّ زیادی کاهش یافت و فرصتی پدید آمد تا از تجارت برده که به وسیلة اعرابِ عمان و قاسمی از آفریقا حمل و در دو کرانة خلیج فروخته میشد، جلوگیری شود. انگلستان که در سال 1833 با الغای بردگی در «امپراطوری بریتانیا» سرمشق جهانیان شده بود، اینک میکوشید آن را در همه جا ملغی سازد. فرمانروایی بر دریاها در دستِ انگلیس، سلاحِ مؤثری بود و به «ساموئل هنل» لایقترین و تواناترین نمایندة سیاسیِ انگلیسی امکان داد تا قراردادِ منعِ تجارتِ برده را با «سلطان مسقط» و شیوخِ عرب منعقد کند. بلافاصله به «شیل»، وزیر مختار انگلیس در تهران دستور داده شد، شاه را وادارد تا فرمانی برای منع ورود برده به سواحل ایران صادر کند و به کشتیهای انگلیسی اجازة تعقیب کسانی را که سرپیچی کرده باشند، بدهد.(نک. رایت، 1357: 71)
1-3. نهضت ترجمه
نهضت ترجمة ایران در عصر قاجار شکوفا شد و توانست در دوران سلطنت «ناصرالدینشاه» رشد زیادی یابد. عوامل بسیاری در این رشد مؤثر بودهاند که این نهضت را تسریع بخشیده، آن را به انجام رسانیدند؛ مانند شکستهای پیدرپی قوایِ ایران در برابر ارتش روسیه که منجر به رویارویی ایرانیان با غرب و به اصطلاح ابرقدرتهای آسیایی و اروپایی گردید. متعاقب آن، اعزام دانشجویان به خارج برای کسب علوم روز عالم که گسترش ارتباطات فرهنگی را در پی داشت. پس از این عوامل، سفرهای سهگانة ناصرالدین شاه به اروپا و اصلاحات امیرکبیر در آغاز سلطنت وی، راه را برای این جنبش هموار ساخت؛ زیرا درباریان قاجار و بخصوص شخص شاه توانسته بودند فاصلة میان ایران و اروپا را دریابند و به فکر چارهای برای گذشته باشند.(نک. خاچاطوریان،1390: 797)
1-4. هدف پژوهش
معرفی و بررسی رسالة «ترجمه شرح کشتیهای جنگی انگریز» و نگاهی به ویژگیهای نثر آن و جایگاه این اثر در بین آثار ترجمهشده.
1-5. پیشینۀ پژوهش
بعضِ پژوهشگران به طور جانبی در آثار خود به وجود این اثر اشاره کردهاند؛ به عنوان مثال، در کتاب «آموزش نظامی در دورة قاجار» که مهمترین کتاب در باب مدرنیزاسیون ایران در دورة قاجار است فهرستوار به این اثر اشاره شده است.(نک. سعیدی، 1398: 106 و 105 و 102 و 101)؛ همین نویسنده در مقالهای با عنوان «آموزش نظامی در ایران (دورة قاجاریه)» از این اثر نام برده است.(نک. سعیدی،1387 :23 و 24 و 25)؛ در کتاب «ناوگان دریایی ایران عصر قاجار در خلیج فارس» نیز به وجود این رساله اشاره شده است.(نک. ارزشمند،1396: 16). علاوه بر این، ایرج افشار در مقالهای با عنوان «کتابهای علم نظامی» به این اثر اشاره کرده است.(نک. افشار، 1345 :91) و در مقالۀ «ترجمه در دورة قاجار» هم نام کتاب دیده میشود.(نک. خسروبیگی، 1391 :136و 143). همان طور که ملاحظه میشود این اثر و نسخ آن تاکنون معرفی و منتشر نشدهاند و تحقیق جدّی در مورد آن و فواید مختلف تاریخی، زبانی و شیوة تاریخنگاریاش صورت نگرفته است. بنابراین، مقالۀ پیشِ رو برای اولین بار به معرفی این اثر و نسخ آن میپردازد.
2. بحث
2-1. نام کتاب
این رساله با سه نام ثبت شده است:
1-فهرست کشتیهای جنگی دولت انگلستان
2-ترجمۀ شرح کشتیهای جنگی انگریز(3)
3-شرح ترقّی کشتیها و اقسام کشتی جنگی
2-2. زمان تألیف و ساختار رساله
این اثر مطابق اطلاعات صفحه اول نسخۀ شمارۀ 10009-5 در سال 1873م. نوشته شده است و در سال 1297 ه.ق. به زبان فارسی ترجمه شده است.
2-3. مؤلف و مترجم رساله
نویسندۀ این رساله، به استناد مطلبی که در صفحۀ نخست نسخة شمارۀ 10009-5 نوشته شده و فهرستها و کتبی که در مورد نویسنده این کتاب اظهار نظرکردهاند؛ «مسیو میچل» است(نک. بیگ باباپور،1393 :55؛ درایتی،1389 :7/1252؛ سعیدی،1398: 101؛ سعیدی،1387: 23؛ درایتی،1390: 24/612؛ ارزشمند،1396: 16؛ افشار،1345 :91؛ خسروبیگی،1391 :136) و مترجم آن «اسماعیل ولد صحافباشی» از تربیتیافتگان مدرسة دارالفنون است. وی جزو «شاگردان زبان انگلیسی» بوده است. (نک. یغمایی،1376: 113)
2-4. نسخهشناسی اثر
1- نسخۀ شمارة 10009-5 موجود در کتابخانه ملی ایران. این نسخه بدون ترقیمه است و در صفحة اول، سال نگارش اصل کتاب و ترجمه و نام مؤلف و مترجم آمده است. این نسخه 65 صفحه است. نام کاتب نسخه در آن نیامده است.
2- نسخۀ شمارة 11859-5 موجود در کتابخانة ملی ایران. این نسخه 102 صفحه است و ترقیمه و نام کاتب ندارد.
3-نسخۀ شمارة 10177-5 موجود در کتابخانه ملی ایران. این نسخه 92 صفحه است و در ترقیمه در صفحه 45 پایان دیباچه، فی شهر شوّال المکرم (تنگوزئیل) سنۀ 1317 دیده میشود. نام کاتب نیامده است.
2-5. ویژگیهای تاریخنگاری این رساله
2-5-1. دید انتقادی و بیان واقعیات
«تا چند سال قبل، عمل کشتیسازی در انگلستان تعریفی نداشت و تمام کشتیهای جنگی ما از کشتیهای فرانسه و اسپانیول و ینگیدنیا، هم در سرعت و هم در قوّت حرکت پستتر بودند و کاپیتانهای آنها، متصل از نقایص و بدی آنها شکایت میکردند و از این جهت هنگام جنگ زیاد متضرر میشدند»(میچل، بیتا: 5)
«و وقتی که کشتی انگلیس به دست دشمنان افتاد این کشتی را نسبت به سایر کشتیهای خودشان حقیر میشمردند. سبب حقارت کشتیهای جنگی انگلیس از این شد که از انتهای مائه هفدهم، تمام کشتیها که ساخته شدهاند به یک قسم بودند.»(همان: 6)
2-5-2. افتخار به کسب فناوری جدید
«اکنون، در این عصر، دولت انگلستان در علم و عمل کشتیسازی بر جمیع دولتهای دیگر تفوق دارد و در این زمان کشتیهای بزرگتر و پرقوتتر از سایر دول دارد و در سلطنت بحری مقدّم است.» (همان: 7)
2-5-3. اخبار دقیق از تاریخ کشتیسازی
«این کشتی موسوم است به دوک دولینگتن. در کشتیسازخانۀ شهر پمبرگ ساخته شده و در ماه فوریه 1852 به آب انداختند. اول موسوم بود به عمارت ویندزر، چون در همان روز دوک دولینگتن فوت شد این کشتی را موسوم به اسم آن مرحوم کردند.»(همان: 52)
2-5-4. استفادۀ نویسندة از «منابع شفاهی» ازجمله «قول ماهیگیران»
«آدمیرال بالچن که به سن 57 سال بود، مأمور شد به سرداری یکدسته کشتی جنگی که با دسته کشتیهای فرانسه که در ابوابجمعی کنت دورچامبولت که شهر لیزبون را محاصره کرده، جنگ بکند. بعد از اتمام جنگ در چهارم اکتبر طوفانی برخاست که این دسته کشتی را پراکنده کرد. بعد از ضرر و ضرب زیاد، به بندر اسپیتهد به سلامت رسیدند؛ ولی از کشتی ویکتوری هیچ خبری نشد و لیک بعضی ماهیگیران جزیرة الدرنی میگفتند که باد، آن را به روی کوههای نزدیک آن جزیره برده و هزار نفر در کشتی بودند که کلاً تلف شدند.» (همان: 61-58)
2-5-5. تشریح دلایل ترقّی علم کشتیسازی در دورة انقلاب صنعتی
«حال آن را میسنجیم نسبت به کشتیهای سابق و میبینیم این کشتی نسبت به سایر کشتیها چه قدر ترقی کرده است. اولاً بیشتر این کشتی آهن است و دیوار و عرشه و سایر چیزهایش زیاد محکمتر است و مانند کشتی چوبی به زودی آتش نمیگیرد. ثانیاً بعضی از مواضع کشتی؛ مانند اطاقهای چرخ و دیگ بخار و انبار باروت و انبار خمپاره و باطری (محل توپ) به آهن پوشیده شد و چنانکه به مسافت 200 ذرع به واسطة هر توپی که به جانب او افکنده شود، سوراخ نمی شود. ثالثاً توپهای این کشتی از توپهای کشتیهای دیگر، بسیار وزینترند. رابعاً سرعت چرخ بخار آن به اندازهای است که چهارده میل در یک ساعت طی میکند و یک میل و نیم سریعتر از هر کشتی است. خامساً جلو آن یک اسبابی دارد که به شکل سر قوچ است که به واسطة آن هر کشتی چوبی که به آن برخورَد، میتواند سوراخ کرده و خراب نماید.» (همان: 16)
2-5-6. به روز بودن در زمان قاجار
«این کشتی موسوم است به کلاتن. از روی طرح و دستورالعمل ادارة کشتیسازی در کشتیسازخانة شهر چاثام ساخته شده و در 8 ماه مارس 1871 به آب انداختند. کشتی، زرهپوش و صاحب یک برج است. قوة چرخ بخارش به قوّت 500 اسب است و 2 توپ که وزن هر یک 25 تن است، در برج آن قرار گذاشتهاند. ثخن آهن جنبین آن از ده تا دوازده اصبع است و ثخن آهن برجش از 12 الی 14 طولش 245 پا و عرضش 54 پا و یک اصبع است. عمق انبارش 19 پا و چهار اصبع از جلو 18 پا و 2 اصبع و از عقب 19 پا و 4 اصبع در آب فرو میرود و حامل 2709 تن بار است. سرعتش در هر ساعت 12109 میل است و 200 نفر جمعیت در آن میگنجد و قیمت آن 188000 لیره است. هنوز حرکت نکرده بود که این کتاب به طبع رسید.» (همان: 88)
2-5-7. اطلاع از میزان خسارات
«کشتی منارک کندتر حرکت میکرد و به واسطة یک اشتباهی که در ساختن آن شد، دیوار آن دو پا کوتاهتر از دیوار معموله شد و سازندهاش چون نتوانست آن را نوعی بسازد که در روی آب ثابت بایستد، بعد از آنکه آن را در آب انداختند، در سفر اول در بحر مدیترانه سرنگون گردید و قریب پانصد نفر غرق شد.» (همان: 36)
2-5-8. صلحطلبی و پرهیز از جنگ
«محتمل است که آن علمی که لازم است که کشتی جنگی کامل بسازند نخواهیم داشت بدون تجربه در جنگ و ما میل نداریم که چنین قضیهای نزدیک شود و لازم بشود که کشتیهای عظیم جنگی خود را استعمال بکنیم؛ ولی امید ما و جمیع ملل که دوست مملکت خود هستند این است که هرگز این کشتیهای اعلای عظیم جنگی در جنگ استعمال نشود.» (همان: 45)
2-5-9. معرفی 25 کشتی با ذکر دقیق ویژگیهای آنها
| نمرة سیزدهم سلطان |
| نمرة اول هرکیولیس |
| نمرة چهاردهم این کنستانت |
| نمرة دویم ترافالگار |
| نمرة پانزدهم بلورفون |
| نمرة سیم کاپیتان |
| نمرة شانزدهم دفنس |
| نمرة چهارم دوک دولینکتن |
| نمرة هفدهم نارسیس |
| نمرة پنجم ریال آلفرد |
| نمرة هجدهم اجین کرت
|
| نمرة ششم منارک |
| نمرة نوزدهم ولج | فاقد تصویر | نمرة هفتم مسیو |
| نمرة بیستم ایرن دوک |
| نمرة هشتم ویکتوری |
| نمرة بیست و یکم هتسپر |
| نمرة نهم ویکتوریا
|
| نمرة بیست و دویم کلاتن
|
| نمرة دهم نوثمبرلاند |
فاقد تصویر | نمرة بیست و سوم دواستاسیون |
| نمرة یازدهم کرکدیل |
| نمرة بیست و چهارم ان ترپریز |
| نمرة دوازدهم واریور |
شمارة 24 و 25 در یک تصویر | نمرة بیست و پنجم قایق توپی کمت
|
|
|
2-6. ویژگیهای سبکی اثر
2-6-1. بررسی واژگان
دورة هزار و چهارصد سالة رواج فارسی دری را از نظر واژگان به سه دوره تقسیم کردهاند: دورة نخست از آغاز تا مغول؛ دورة دوم از مغول تا قاجاریان؛ دورة سوم از قاجاریان تا امروز.
دورۀ سوم از سال 1209 هجری قمری آغاز شده و تاکنون ادامه دارد.(نک. ابوالقاسمی، 1393: 44-50)
در این دوره تحولاتی در واژگان انجام گرفته است که شواهدی از آن در رسالۀ «ترجمۀ شرح کشتیهای جنگی انگریز» هم دیده میشود.
2-6-1-1. کاربرد واژههای بیگانه
در این دوره، بر اثر آشنایی ایرانیان با علوم و معارف غربی، واژهها و ترکیبهایی از زبانهای بیگانه به زبان فارسی دری راه یافته است (همان). در این رساله نیز واژههای بیگانه کاربرد فراوان دارند:
پوند(10)، باطری(محل توپ)(16 و مدرسی، 1380: 66)، کاپیتان(74)، موسیو(74)، آدمیرال(58)، کنت(58)، دوک(52)، میستر(36)، پرنس(34)، سِر(8).
2-6-1-2. کاربرد واژههای رایج مقطعی
در این دوره، واژهها و ترکیبهایی رایج شده و بعد از رواج افتادهاند.(نک. ابوالقاسمی،1393: 50) در این رساله، این نوع واژهها نیز به چشم میخورند؛ مثل:
ینگی دنیا(5)، اداره بحری(13)، ابوابجمعی(56)، مجلس امرای بحر(34)، کشتیسازخانه(4)(70).
2-6-1-3. کاربرد واژههای جدید
- در این دوره، واژهها و ترکیبهای جدیدی ساخته شدهاند (نک. ابوالقاسمی،1393: 50)؛ نظیر: خمپاره(5)(2).
2-6-1-4. کاربرد واحدهای اندازهگیری
از مسائل لغوی مهم در این رساله که از لحاظ تاریخ علم اهمیت زیادی دارد، واحدهای اندازهگیری است؛ مثال:
پا(8)، چرخ بخار به قوّت 650 رأس اسب(8)، عراده(6) (31)، پوند(10)، وزن بعضی از آنها چهار تن(10)، خروار(10)، قطر لولهاش قریب پنج گره بود(10)، چرخ بخارش هرساعت ده میل و نیم حرکت میکند(11)، به مسافت 200 ذرع(13)، کشتیها چند چارک زیادتر در آب فرو میرفتند(14)، ثخن آهن وسطش نه اصبع(46).
2-6-1-5. کاربرد واژههای تخصصی کشتیرانی و کشتیسازی
از مباحث لغوی مهم در این رساله، کاربرد لغات تخصصی دریانوردی و کشتیرانی و کشتیسازی است:
کشتی چوبی(2)، دکل(3)، بادبان کشتی(3)، کشتی جنگی(3)، کشتی زره پوش(3)، ملاح(5)، اداره کشتیسازی (7)، چرخ بخار(8)، دیوار کشتی(9)، اداره بحری(13)، صفحۀ آهنی(13)، عرشه(15)، زغال(16)، اطاق چرخ (16)، دیگ بخار(16)، کشتی بادی(18)، بادبان(18)، دماغه(18)، چرخ محرک(18)، آلات محرکه(20)، کشتی آهنپوش(21)، زانوی جلوی قوچ(22)، کشتیهای برج دار(37)، کشتی دکلدار(36)، برج(38)، کشتی بخار (56)، کشتی بخار چوبی(62)، کشتی پیچ دار آهنی(72)، چوب تیک(نوعی چوب بسیار سخت)(13)، قایق توپ(44) ، قایق(44)، دیوار ثانوی (30).
2-6-1-6. کاربرد واژههای نظامی
خمپاره(2)، توپ(2)، گلوله(2)، توپ طویل(10)، دهنه توپ(14)، زره(15)، انبار باروت(16)، انبار خمپاره(16)، باطری (16)، باطری مربعی(21)، توپسازها(24)، قایق توپ(44).
2-6-1-7. مطابقت صفت و موصوف
تطبیق صفت و موصوف در حالت اضافهشدن یا وقتی ترکیب معروفی باشد، در زبان و متون فارسی سابقه دارد. (نک. بهار،1373: 3/ 238) این قاعده در این رساله نیز به کار رفته است:
کشتیهای مستعملۀ سابقه(8)، کشتیهای سابقه(18)، آلات محرّکه(20)، بنادر متصرّفۀ خارجه(39)، دیوار معموله (36)، قاعدة سابقه(6).
2-6-1-8. استفاده از ترکیبات عربی
موانع و عوایق(6)، عصر ماضی(6)، سلطنت بحری(7)، قس علیهذا(25)، لهذا(28)، فیالحقیقه(5).
2-6-1-9. استفاده از مترادفات به صورت عطفی
موانع و عوایق(6)، حمله و مبارزت(11)، اعلی و خوبتر(8)، جرئت و هنر ملاحان(12)، شجاعت و هنر(12)(7)، مضمحل و متلاشی (3)، مدافعه و مقاومه(21)، اضطراب و لطمه(33).
2-6-1-10. کاربرد «موسوم» به جای «مسمّی»
بسیاری از پژوهشگران نگارش با براهین و قراین مستدل معتقدند که استعمال «موسوم» در معنای «نامیده شده» غلط است.(نک. نجفی، 1387 :373 و خیامپور، 1328: 105). بهترین روش پیبردن به زمان رواج «موسوم» به جای «مسمی»، بررسی نسخ خطی و متون مختلف است. در این رساله نیز به طور گسترده «موسوم» به جای «مسمّی» به کاررفته است و برای پیگیری دلیل استعمال این کلمه به این شیوه، این رساله و بررسی دیگر ترجمههای این رساله اهمّیّت فراوان دارد.
در این رساله مکرراً «موسوم» به جای «مسمّی/مسمّا» به کار رفته است.
موسوم(17)، (21)، (46)، (48)، (50)، (52)، (54)، (56)، (58)، (62)، (64)، (66)، (68)، (70)، (72)، (74)، (76)، (78)، (80)، (82)، (84)، (86)، (88)، (90).
نمونه کاربرد در جمله: «این کشتی موسوم به کرکدیل».(66)
2-6-1-11. ساخت صفت عالی با «افعل تفضیل» عربی و «ترین» فارسی
افزودن پسوند «تر» و «ترین» به کلمههایی که خود، در زبان عربی «افعل تفضیل» هستند، صحیح نیست. بنابراین نباید نوشت: اعلمتر، افضلتر، اولیتر، ارشدترین، احسنترین. هرچند برخی از این کلمهها، مثل «اولیتر» در متون کهن فارسی به همین صورت هم به کار رفتهاند.(نک. یاحقی، 1385: 49 و شریعت، 1384: 261)
مثال: «و در آن ایّام اعلاترین و قشنگترین کشتی دولت انگلیس محسوب میشد.»(58)
2-6-1-11. کاربرد «واو» معدوله به جای «الف»
«کلماتی را که دارای «واو معدوله» هستند؛ از قبیل «خواب» و ««خورد» و «خویش» و «تنخواه» بنا به اصل تطابق ملفوظ و مکتوب، میباید بدون واو و به صورت «خاب»، «خرد»، «خیش»، «تنخاه» بنویسیم؛ لیکن به دو سبب، باقیگذاردن «واو» در کتابت اولی است؛ یکی اینکه این «واو» نمایندة تلفظی مخصوص است که وقتی رایج و معمول بوده و شاید هنوز هم نزد برخی از طوایف فارسی زبان، معمول باشد و اصلِ رعایتِ اصل مقتضی است که آنها را با «واو» بنویسیم. دیگر آنکه بیشتر این کلمات به دو وجه با «واو» و بی «واو» آمده و هر وجه اختصاص به یک یا چند معنی خاص یافته و «واو» در آن کلمات، علامت فارقه است و نظر به اصل احتراز از التباس نوشتنش اولی و انسب مینماید؛ ولی ضبط و حفظ این کلمات چون تعدادش کم است، اشکالی ندارد.»(شریعت، 1368: 32)
مثال: «بعد از اتمام جنگ در چهارم اکتبر، طوفانی برخواست که این دسته کشتیها را پراکنده کرد.» (میچل، بیتا: 58)
2-6-1-12. استفاده از لغت فارسی به جای عربی
به عنوان مثال میتوان به استفاده از ترکیب «همچشمی» به جای «رقابت» اشاره کرد:
«و در حقیقت، جزو سلاح کشتی شدند و یک همچشمی میانۀ کشتی آهنی و توپ پیدا شد که تا امروز باقی است.» (همان: 25)
2-7. کاربرد پرانتز (کمانک، هلالین، دوهلال، دوکمانک)
از ویژگیهای مهم این رساله، استعمال پرانتز7 برای توضیح مطالب است. این موضوع برای بررسی تاریخ استفاده و تحول پرانتز در زبان فارسی اهمیت زیاد دارد. در این رساله، گاهی در داخل کمانک از کلمۀ «یعنی» هم استفاده شده است:
مثال: «وزن بعضی از آنها چهار تن و سه ربع بود(قریب چهارده خروار)»(همان: 10)؛ «و پشت آن را چوب تیک بگذارند.(یک نوع چوب بسیار سختی است)» (همان: 13)؛ «و انبار باروت و انبار خمپاره و باطری (محل توپ)» (همان: 16)؛ «کشتیهای دیگر که ساخته شدهاند موسومند به دفنس و رزیستانس(یعنی مدافعه و مقاومه)»(همان: 21).
3. نتیجهگیری
با بررسی نسخ برجای مانده رسالۀ «ترجمۀ شرح کشتیهای جنگی انگریز» معلوم شد که نام این اثر به شیوة واحدی ثبت نشدهاست. نویسندة این اثر «مسیو میچل» و مترجم آن «اسماعیل ولد صحافباشی»، از تربیتیافتگان «مدرسة دارالفنون» است. این اثر در سال 1873 م. طبع و در سال 1297 ه.ق. ترجمه شده است. وجود این رساله نشاندهندة ارتباط ایران عهد قاجاری با انگلستان در زمینههای دریانوردی، نظامی و نیاز سلطنت قاجاری به فناوری انگلستان و تحوّلات دنیای جدید آن عهد است. نثر این رساله دارای ویژگیهای کهن و جدید فارسی است. بررسی و تحلیل سبک این اثر برای تدوین تاریخ تحوّل نثر فارسی و گردآوری ویژگیهای سبکی دورة قاجار، اهمیّت زیادی دارد. شیوة ثبت تاریخ در این اثر بسیار دقیق و علمی و به شیوة تاریخنگاری جدید نزدیک است. معرفی و انتشار این اثر برای بررسی انقلاب صنعتی و صدور آن به کشورهای دیگر و تدوین تاریخ روابط بین الملل و تحقیقات ایرانشناسی، اهمیتی زیادی دارد.
پینوشتها
1- جی. آر. تیبتس (G.R. Tibbetts) در سال 1971 میلادی کتاب «الفوائد فی اصول علم البحر و القواعد» را ترجمه و در انتشارات اوقاف گیب در لندن به زبان انگلیسی منتشر کرد اما نام کتاب به «دریانوردی عرب در اقیانوس هند پیش از آمدن پرتغالیان»( (Arab Navigation in the Indian ocean before the coming of the Portuguese تغییر کرد.(نک. ابن ماجد،1372: 16)
2- در بند هفتم آمده است که باید با پادشاهان انگلستان اتحاد و اتفاق داشت و با ایشان در بازرگانی قرارهایی گذاشت؛ زیرا که ایشان برای ساختن کشتیهای خود از ما چوب خواهند خرید و سود بسیار از این راه خواهیم برد و چون با انگلستان رابطه داشته باشیم در ساختن کشتیهای جنگی به ما یاری خواهند کرد.(نک. نفیسی،1383: 334-335)
3- مراد «انگلیس» است و «انگریز» از زبان پرتغالی در هندوستان معمول شده و از آنجا به دیگر ممالک اسلامی رسیده است.(برهان،1342: ذیل واژه)
4- از واژههای جالب فارسی که در این رساله به کار رفته است «کشتیسازخانه» است. بعضِ واژگان انگلیسی در ترجمۀ فارسی به این صورت ترجمه شدهاند. نمونة این واژگان «Laundry» و «Kitchen» است که به صورت«رختشویخانه» و «آشپزخانه» ترجمه شدهاند.(نک. فرشیدورد، 1389 :163)
5- «خمپارههای اولیه، کوزههای کوچک سفالین بودهاند که درونشان را با باروت و تکههای خردشدة فلز، سفال، سنگ و جز آن، پر و پس از افروختن فتیلة آتشزایش به سوی دشمن پرتاب میکردهاند.»(حسندوست،1393 :2/1171) احتمالاً «قنبله» و جمع آن «قنابل» در زبان عربی با این واژه همریشه است.
6- در نسخه به صورت «عرابه» هم ضبط شده است.(میچل: بیتا: 10) ضبط واژۀ «عراده/عرابه» در این رساله از لحاظ سیر تطور این لغت نظامی اهمیت زیادی دارد. علی اشرف صادقی در مقالۀ مفید «ارابه، عرابه» درباب ضبط این واژه آورده است: «در حال حاضر سند مستقیمی که نشان دهد در چه تاریخی تحوّل عراده به اربه [=عربه] صورت گرفته در دست نیست، اما میتوان حدس زد که سپاهیان مغول در آغاز قرن هفتم هجری؛ یعنی هنگام حمله به ایران، این کلمه را به عنوان کلمهای فنی [=نظامی] به کار برده باشند و تحول در آن زمان صورت گرفته باشد.»(صادقی، 1395: 48).
7- درباب معانی کهن «هنر» در ترادف با «شجاعت» و «جرئت» (نک. پرنیان،1391: 263-276).
منابع
ابن ماجد، شهابالدین احمد بن ماجد(1372). الفوائد فی اصول علم البحر و القواعد. ترجمۀ احمد اقتداری. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
ابوالقاسمی، محسن(1393). ریشهشناسی. تهران: ققنوس.
ارزشمند، اکبر(1396). ناوگان دریایی ایران عصر قاجار در خلیج فارس. تهران: اندیشة طلایی.
اعتضادالسلطنه، علیقلی میرزا(1370). اکسیرالتواریخ. به اهتمام جمشید کیانفر. تهران: ویسمن.
افشار، ایرج(1345).کتابهای علم نظامی. بررسیهای تاریخی، 1(1-2)، 89-92.
برهان، محمد حسین بن خلف(1342). برهان قاطع. تهران: ابن سینا.
بهار، محمد تقی(1373). سبکشناسی. تهران: امیرکبیر.
بیگ باباپور،یوسف(1393). فهرست توصیفی دستنویسهای صنایع. تهران:سفیر اردهال.
پرنیان، موسی(1391). هنر در شاهنامه. بهار ادب، ش 15، صص263-276.
حسندوست، محمد(1393). فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
خاچاطوریان، آرسینه(1390). نهضت ترجمه در عصر قاجار. پیام بهارستان، ش 11، صص 787-797.
خسروبیگی، هوشنگ(1391). ترجمه در دورة قاجار. ادب فارسی، 2(2)، 125-146.
خیامپور، عبدالرسول(1328). غلط مشهور. نشریه زبان و ادب فارسی، ش 12 و 13.صص 98- 118.
درایتی، مصطفی(1389). فهرستوارة دستنوشتهای ایران(دنا). تهران:کتابخانة موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.
درایتی، مصطفی(1390). فهرستگان نسخههای خطی ایران(فنخا). تهران: سازمان اسناد و کتابخانة ملّی جمهوری اسلامی.
رایت، دنیس(1357). انگلیسیان در ایران. ترجمۀ غلامحسین صدری افشار. تهران: دنیا.
رائین، اسماعیل(1356). دریانوردی ایرانیان. تهران: بهار.
سعیدی،حوریه(1387). آموزش نظامی در ایران (دورة قاجاریه) بر اساس کتابهای آموزش خطی و چاپ سنگی. کتاب سال، 19(4)، 13-52.
سعیدی، حوریه(1398). آموزش نظامی در دورة قاجار. تهران:کانی مهر.
شریعت، محمد جواد(1368). زمینة بحث دربارةآیین نگارش. تهران: اساطیر.
شریعت، محمد جواد(1384). دستور زبان فارسی. تهران: انتشارات اساطیر.
صادقی، علی اشرف(1395). ارابه، عرابه. ایرانشهر امروز، ش سوم، صص48-51.
صدیق، عیسی(1347). تاریخ فرهنگ اروپا. تهران: دانشگاه تهران.
فرشیدورد، خسرو(1389). ترکیب و تحول آن در زبان فارسی. تهران: قلم.
فلاورز، سارا(1383). عصر اکتشافات. ترجمۀ فرید جواهرکلام. تهران: ققنوس.
مدرسی، یحیی(1380). فرهنگ دورة قاجار، قشون و نظمیه. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی.
مورا، آندره(1366). تاریخ انگلستان. ترجمۀ عنایت الله شکیبایی پور. تهران: جمهوری اسلامی.
مهدوی، عبدالرضا هوشنگ(1375). تاریخ روابط خارجی ایران. تهران: امیرکبیر.
میچل (بیتا). فهرست كشتیهای جنگی دولت انگلستان. ترجمۀ صحافباشی، نسخۀ خطی شمارۀ 10009، تهران: کتابخانۀ ملی.
میچل (بیتا). فهرست كشتیهای جنگی دولت انگلستان. ترجمۀ صحافباشی. نسخۀ خطی شمارۀ 11859، تهران: کتابخانۀ ملی.
میچل (بیتا). فهرست كشتیهای جنگی دولت انگلستان. ترجمۀ صحافباشی. نسخۀ خطی شمارۀ 10177، تهران: کتابخانۀ ملی.
نجفی، ابوالحسن(1387). غلط ننویسیم. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
نفیسی، سعید(1383). تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دورۀ معاصر. به اهتمام عبدالکریم جربزه دار. تهران: اساطیر.
یاحقی، محمد جعفر(1385). راهنمای نگارش و ویرایش. مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی.
یغمایی، اقبال(1376). مدرسة دارالفنون. تهران: سروا.
یفیموف، آلکسی ولادیمیروویچ(1359). تاریخ عصر جدید. ترجمۀ فریدون شایان. تهران: شباهنگ.
References
Abolqasemi, M. (2014). Morphophonemic. Tehran: Phoenix. [In Persian]
Afshar, E. (1966). Military science books. Journal of historical reviews. Number 1,2. Pages 89-92. [In Persian]
Arzeshmand, A. (2017). Iranian naval fleet of the Qajar era in the Persian Gulf. Tehran: Golden thought. [In Persian]
Bahar, M. (1994). Stylistics. Tehran: Amir Kabir. [In Persian]
Baig Bābāpūr, Yūsuf. (2014). Descriptive list of industrial manuscripts. Tehran: safirardehal. [In Persian]
Burhan, M. (1963). Burhan-i Qate. Tehran: Ibn Sina. [In Persian]
Derayati, M. (2010). Dena. Tehran. Museum library and document center of the Islamic Council. [In Persian]
Derayati, M. (2011). Fankha. Tehran: Organization of Documents and National Library of the Islamic Republic. [In Persian]
Efimor, A. (1980). The history of the new era. Translated by Fereydon Shayan. Tehran: Shabahang. [In Persian]
Etezado-ol-Saltaneh, A. (1991). Exir al-Tarikh. Corrected by Jamshid Kianfar. Tehran: Visman. [In Persian]
Farshidward, K. (2010). Its composition and transformation in Persian language. Tehran: Qalam. [In Persian]
Flowers. S. (2004). Age of discoveries. Translated by Farid Javaherkalam. Tehran: Phoenix. [In Persian]
Hasan Dust, M. (2014). Etymological culture of Persian language. Tehran: Persian Language and Literature Academy. [In Persian]
Ibn Majid, A. (1993). Arab Navigation in the Indian ocean before the coming of the Portuguese. Translated by Ahmad Eghtedari. Tehran: Ministry of Culture and Islamic Guidance. [In Persian]
Khachaturyan,A. (2011). The translation movement in the Qajar era. Payam Baharestan magazine. Number: 11. Pages: 787- 797. [In Persian]
Khayyampur, A. (1949). Famous wrong. Persian Language and Literature Journal. Number 12, 13. Pages: 98-118. [In Persian]
Khusrow Beygi, H. (2012). Translation in the Qajar period. Persian literature. Number 10.pages 125- 146. [In Persian]
Mahdavi. A. (1996). History of Iran's foreign relations. Tehran: Amir Kabir. [In Persian]
Maurois, A. (1987). History of England. Translated by Inayatullah Shakibaipour. Tehran: Republic of Salami. [In Persian]
Modarresi, Y. (2001). Culture of the Qajar, Qoshon and Nazmiyah periods. Tehran: Cultural Research Office. [In Persian]
Nafisi, S. (2004). Social and political history of Iran in the contemporary period. With the efforts of Jorbozedar. Tehran: Asatir. [In Persian]
Najafi. A. (2008). Don't write wrong. Tehran: University Publication Center. [In Persian]
Parneyan,M. (2012). Art in Shahnameh. Bahare Adab. Number 15. Pages 263-276. [In Persian]
Raen, I. (1977). Iranian seafaring. Tehran: spring. [In Persian]
Sadeqi, A. (2016). Arrabe. Iranshahr magazine today. Vol. 3, pp. 48-51. [In Persian]
Saeidi, H. (2008). Military training in Iran. Book of the Year, No. 76, pp. 13-52. [In Persian]
Saeidi, H. (2019). Military training during the Qajar era. Tehran: Kaneye Mehr. [In Persian]
Seddiq, I. (1968). History of European culture. Tehran: University of Tehran. [In Persian]
Shariat,M. (1989). The topic of discussion about writing. Mythology Publications. [In Persian]
Shariat,M. (2005). Persian Grammer. Tehran: Mythology Publications. [In Persian]
Wright, D. (1978). The British in Iran. Translated by Gholamhossein Sadri Afshar. Tehran: World. [In Persian]
Yahaqqi, M. (2006). Writing and editing guide. Mashhad: Astan Quds Razavi Publishing House. [In Persian]
Yaqmaei.E. (1997). Dar al-Funun School. Tehran: Sarva. [In Persian]
[1] Mohammadreza.Masoumi@iau.ac.ir.
[2] Aminmojalle@gmail.com.
[4] . Mohammadreza.Masoumi@iau.ac.ir
[6] . m.salmani54@yahoo.com
[7] -Parenthesis.