تهدیدات و چالش های امنیتی پیرامونی ارمنستان در دوران پسا جنگ سرد
الموضوعات : فصلنامه علمی تحقیقات سیاسی و بین المللیگقارد منصوریان 1 , بشیر اسماعیلی 2 , مسعود جعفری نژاد 3
1 - دانشجوی دکتری روابط بین الملل، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرضا، شهرضا، ایران
2 - استادیار گروه روابط بین المل /دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرضا، شهرضا ، ایران
3 - دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان ( خوراسگان) / اصفهان ، ایران
الکلمات المفتاحية: ارمنستان, قره باغ, دوران پساجنگ, پان ترکیسم,
ملخص المقالة :
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی کشورهای مستقلی پا به عرصه بین الملل نهادند و این کشورها علاوه بر چالش های دوران حکومت سوسیالیستی با مسایلی نوینی در نظام سیاسی جدید مواجه گردیدند. کشور ارمنستان نیز از جمله آن کشورهای تازه استقلال یافته ای بود که با تهدیدات امنیتی از قبیل ایدئولوژی پان ترکیسم در میان همسایگان خود مواجه شد. مناقشه بر سر منطقه قره باغ میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان ، عدم روابط دیپلماتیک با ترکیه و مسدود نمودن مرز های مشترک با آن کشور، تهدید به حمله نظامی از سوی ترکیه و ادعا ارضی جمهوری آذربایجان نسبت به سرزمین های ارمنستان نمونه هایی از تهدیدات امنیتی علیه آن کشور می باشد. پژوهش پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از نظریه رئالیسم تدافعی تدوین گردیده است. پرسش اصلی پژوهش بر این مبناست که تهدیدات و چالش های امنیتی ارمنستان پسا جنگ سرد کدام است؟ فرضیه پژوهش نیز عبارت است این که مناقشه قراباغ، مسدود بودن مرز های پیرامونی ارمنستان و تلاش برای گسترش ایدئولوژی پان ترکیسم از مهمترین مصادیق تهدیدات امنیتی پسا جنگ سرد می باشد.
• آراکلیانس.رافی، (1395) قره باغ کجاست؟ نگاهی گذرا به سه هزار سال از تاریخ، فصلنامه فرهنگی پیمان، شماره 76، سال بیستم.
• ابراهیمی فر، طاهره،(1391)،سیاست بین الملل، تهران، جهاددانشگاهی.
• احمدی، حمید،(1388)، ترکیه، پان ترکیسم و آسیایی مرکزی،5)
• ارجمند، محمد جعفر جواد؛ فلاحی، احسان (1394) بررسی تطبیقی سیاست خارجی ایران و ترکیه در قفقاز جنوبی ، دوره 8، شماره 2، مطالعات اورآسیای مرکزی.
• اعظمی. هادی، سید هادی زرقانی، محسن سلطانی، (بهار 1395)، سطح بندی متغیر های فرهنگی- توریستی موثر بر افزایش وابستگی ژئوپلتیکی جمهوری خود مختار نخجوان به ایران، فصلنامه پژوهش های راهبردی سیاست، سال چهارم، شماره 16.
• امیر احمدیان، بهرام (1381)، جغرافیای کامل قفقاز، انتشارات سازمان جغرافیای نیروهای مسلح، تهران.
• بارخوداریان، ولادیمیر (1985)، نخجوان جدید و تاریخ مهاجرت ارامنه در سال های (1861-1917م) ، ایروان، به زبان ارمنی.
• برزوی، مجتبی،(1393)، نام مقاله، جمهوری آذربایجان، تهدید امنیت ملی ایران، به کوشش حسین احمدی، کتاب23 تکاپو برای دولت و ملت سازی، تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.
• بیات کاوه، (1372)، بحران قراباغ، تهران، انتشارات پروین.
• پاسدارماجیان، هراند،(1369)، تاریخ ارمنستان، ترجمه محمد قاضی،دوم تهران، زرین.
• فرجی راد، عبدالرضا؛ کیخسرو دولتیاری، یزدان (1389) واقعیت های ژئوپلتیک در سیاست خارجی ارمنستان و ارتباط آن با منافع ایران، شماره 11.
• فلاح، رحمت الله(1390)، الگو های فرهنگی ایران در آسیای مرکزی و قفقاز ، تهران، مرکز مطالعات اندیشه سازان.
• فیروزآبادی، جلال دهقان(1395)، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران، سمت.
• قوام، سید عبدالعلی،(1390)، روابط بین الملل، نظریه ها، و رویکردها، تهران، سمت.
• قوام، سیدعبدالعلی، (1388)، اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل، تهران، سمت
• قوام، سیدعبدالعلی، (1388)، اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل، تهران، سمت.
• کاظمی، احمد، (1385). پان ترکسیم و پان آذریسم، تهران، نشر ابزار معاصر.
• کبریایی زاده، حسین، (1390)تاثیر عادی سازی روابط تریکه و ارمنستان بر ژئوپلتیک قفقاز جنوبی ، شماره 75 ، مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز.
• کوزه گر کالجی،ولی (1400)،تأملیبرچالشهاوابهاماتحقوقیواجرایبندنهمموافقتنامهآتشبسقرهباغ. (www.irdiplomacy.ir) کد 20025850،تاریخدسترسی 20/9/1401.
• لاندو، جیکوب(1386)، پان ترکیسم یک قرن در تکاپوی الحاق گری، ترجمه حمید احمدی، دوم، تهران نشر نی.
• ماناسیان، آلکساندر، غوندیان، آلی، (2011) قره باغ کوهستانی. مترجم سرکیس مگردیچیان، ایروان مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی ، تهران، انتشارات روایت نو.
• مشیرزاده، حمیرا،(1393) تحول در نظریه های روابط بین الملل، تهران، سمت.
• میر حیدر، دره (1386) مفاهیم بنیادی در جغرافیایی سیاسی، تهدان، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح.
• واند، زاره،(1369)، افسانه پان تورانیسم، ترجمه محمدرضا زرگر، تهران، بینش و پروین.
• هوسپان، شاهن، (پاییز 1387)، نگاهی مختصر به تاریخ منطقه نخجوان، فصلنامه پیمان، سال دوازدهم ، شماره 45.
• www.louysworld.com تاریخ دسترسی 2018/5/13.
• www.irna.irسهم جمهوری آذربایجان از خرید جنگ افزار 20 برابر ارمنستان اعلام شد تاریخ دسترسی 2018/5/15.
• www.noormags.ir تاریخ دسترسی 6/2/1397.
• (http://yowfile.ir)
منابع انگلیسی
• walt, Stephen M.()1985Aliance. Foymation the Balance of world power, interynatationalseeoyity, vol9.No4
• kiyshney, jonathan,(2010) the tyagedg of offensive yealism: classiealyealism and theRise of china,Euyopeanjioynal of inteynationalyelat.
• Mayketos, thrassy. N(2009) Turkey in the security Melting pot, china and Eurasia forum qualterly, pp 104
The Zionist Regime's Relations with the Kurdistan Region of Iraq and the Challenges Facing Iran (2011-2024)
|
Received:2024/09/18 Accepted:2024/12/15 |
| Research Article |
Abstract Since the beginning of the formation of the Zionist regime in the occupied territory of Palestine, the policy of establishing and communicating with ethnic and racial minorities and influencing them has been part of the goals and strategies of the Zionist regime in the Middle East and provoking various tribes and clans was part of the Zionist conspiracy to limit the danger of countries that are not aligned with Zionist goals and create ethnic conflict in the Islamic world, which was crystallized within the framework of the Zionist regime's "peripheral strategy". After the fall of the Baath government in Iraq, the Iraqi Kurdistan Region became one of the targets of the occupying regime in Jerusalem, which has created significant problems for the Axis of Resistance to this day. This research aims to examine the relations between the Zionist regime and the Iraqi Kurdistan Region and the challenges that these relations have created for Iran and has been conducted in a descriptive-analytical manner. Therefore, the question is: What are the most critical challenges that the Zionist regime has created for the Islamic Republic of Iran by establishing relations with Erbil? Based on the Copenhagen School theory, the research findings are that challenges such as separatism, strengthening of hostile groups on Iran's borders, development of anti-security and intelligence activities in the region, and social unrest in Iranian society are among the most critical challenges mentioned.
Keywords: Iraqi Kurdistan Region, Islamic Republic of Iran, Security, Zionist regime |
Rekabian, R., Khandan, S., & Zaree, F. (2024). The Zionist Regime's Relations with the Kurdistan Region of Iraq and the Challenges Facing Iran (2011-2024). Journal of Political and International Research, 16(61), pp.97-112. |
[1] Associate Professor, Department of Political Science, Ayatollah Boroujerdi University, Boroujerd, Iran. (Corresponding author). Ra.recabian@gmail.com
[2] Department of Political Science, Ayatollah Boroujerdi University, Boroujerd, Iran. Abru.ac.ir@serOs.khan
[3] Master of International Relations. Fatema.zaree@gmail.com
روابط رژیم صهیونیستی با اقلیم کردستان عراق و چالشهای پیشروی ایران(2011-2024)
رشید رکابیان1، سیروس خندان2، فاطمه زارعی3
|
[1] دانشیار گروه علوم سیاسی، دانشگاه آیت الله بروجردی، بروجرد، ایران. (نویسنده مسئول). Ra.recabian@gmail.com
[2] گروه علوم سیاسی، دانشگاه آیت الله بروجردی، بروجرد، ایران. Abru.ac.ir@serOs.khan
[3] کارشناسی ارشد روابط بین الملل. Fatema.zaree@gmail.com
مقاله پژوهشی | تاریخ دریافت: 14/06/1403 تاریخ پذیرش: 11/08/1403 |
چکیده از آغاز شكلگيري رژیم صهيونيستي در سرزمين اشغالي فلسطين، سياست برقراري و ارتباط با اقليتهاي قومي و نژادي و نفوذ درون آنها، بخشي از اهداف و راهبردهاي رژیم صهيونيسم را در خاورميانه تشكيل ميداد و تحريك اقوام و طوايف گوناگون جزئي از توطئه صهيونيسم براي تحديد خطر كشورهاي ناهمسو با اهداف صهيونيستي و ايجاد نزاع قومي در جهان اسلام بود كه در چارچوب "استراتژي پيراموني " رژيم صهيونيستي تبلور يافت. اقلیم کردستان عراق بعد از سقوط دولت بعث در عراق به یکی از اهداف رژیم اشغالگر قدس تبدیل شده است که تا به امروز مشکلات قابل توجهی برای محور مقاومت ایجاد کرده است. این پژوهش با هدف بررسی روابط رژیم صهیونیستی و اقلیم کردستان عراق، و چالشهایی که این روابط برای ایران ایجاد کرده است به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. بنابراین سوال این است که مهمترین چالشهایی که رژیم صهیونیستی با ایجاد روابط با اربیل برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرده است چیست؟ یافتههای تحقیق که بر اساس نظریه مکتب کپنهاگ به دست آمده این است که، چالشهایی نظیر تجزیهطلبی، تقویت گروهکهای معاند در مرزهای ایران، توسعه فعالیتهای ضد امنیتی و اطلاعاتی در منطقه، ناآرامی اجتماعی در جامعه ایران از جمله مهمترین چالشهای یاد شده به شمار میرود.
واژگان کلیدی: رژیم صهیونیستی، اقلیم کردستان عراق، امنیت، جمهوری اسلامی ایران |
رکابیان؛ رشید، خندان؛ سیروس، زارعی؛ فاطمه (1403). روابط رژیم صهیونیستی با اقلیم کردستان عراق و چالشهای پیشروی ایران(2011-2024). فصلنامه تحقیقات سیاسی و بینالمللی، شماره 61، صفحات 112-97. |
مقدمه
نياز به امنيت همواره از دغدغههاي رژيم صهيونيستي1 بوده و بر اين اساس، استراتژي2هاي مختلفي را طرح ريزي كرده است. يكي از راهبردهاي امنيتي3 این رژیم، بهرهگيري از پتانسيلهاي بالقوه و بالفعل اقليتهاي ديني و قومي در كشورهاي پيرامون حوزه امنيتي بوده است. "ديويد بن گورين4"اولين رئيس جمهور رژيم صهيونيستي به منظور تامين امنيت دولت تازه تاسيس صهيونيستي در قلب منطقه استراتژيك خاورميانه5 و خروج از انزواي مطلق در جهان عرب كه سياستهاي متاخصمي را عليه دولت عبري در پيش گرفته بودند و همچنين افزايش توان بازدارندگي در قالب اتحاد با كشورها و اقليتهاي پيراموني غير عربي، استراتژي "اتحاد پيراموني"6را مطرح ساخت. وي معتقد بود سياست خارجي رژيم صهيونيستي بايد متكي بر كشورهاي پيرامون و غير عرب باشد زيرا اسرائيل به دليل اينكه در محاصره كشورهاي عرب متخاصم قرار دارد امكان توسعه روابط سياسي و اقتصادي را با همسايگان ندارد، لذا بايد با كشورهاي پيراموني يا اقليت هاي موجود در اين كشورها مرتبط شود. در نتيجه اين رژيم براي رها شدن از انزوا و محاصره از سوي دول عربي ،در دهه 1950مقدمات شكل گيري اتحاد با كشورهاي پيراموني غير عرب مانند تركيه، ايران و اتيوپي را پي ريزي كرد و براي گسترش روابط با اين كشورها گام برداشت و به اقليت هاي نهفته در كشورهاي عربي نظير مسيحيان و دروزي ها در لبنان و اكراد در سوريه و عراق توجه كرد.
در اين راستا، وجود اقليت كرد در عراق كه در زمان حاكميت"رژيم بعث7" و نيز در مقاطع پيشين از حضور در عرصهي سياسي و حكومت داري محروم و همواره به عنوان اقليتي ناراضي مطرح بوده، زمينه حضور و نفوذ صهيونيسم را براي بهره برداري و استفاده از اين اقليت به منظور مقابله با رژيم بعثي"صدام8"و تجزيه سرزميني آن فراهم ساخت. شرایط امروز خاورمیانه حکایت از اجرایی شدن نظریه "هرج و مرج سازنده"9کاندولیزا رایس10 دارد. اعلامیه آن زمان خانم رایس تأییدی بود بر وجود یک "نقشه راه نظامی" برای خاورمیانه به ابتکار انگلیس، امریکا و اسرائیل. این پروژه، که سالها بود در مرحله طراحی و برنامهریزی قرار داشت، عبارت است از: ایجاد هلالی از بیثباتی11، هرج و مرج و خشونت12 که از لبنان، فلسطین و سوریه آغاز شده و تا عراق، ایران و مرزهای افغانستان ادامه خواهد داشت. منطقهای که "جغرافیای امنیتی ایران" به عنوان رهبر محور مقاومت اسلامی نیز نامیده میشود(Porter, 2023: 8-12).
انسجام و اتحاد ملت عراق همیشه مورد حمایت محور مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران قرار داشته و منافع کشورهای عضو این محور اسلامی در تداوم حفظ تمامیت ارزش کشورهای یاد شده که از اکثریت قاطع کردها و شیعیان همسو با محور مقاومت تشکیل شده است قرار دارد. اما طی سالهای اخیر با عملیاتی شدن طرح آمریکایی- عربی گسترش جنگ و نا امنی در محور مقاومت (ایران، عراق، سوریه، لبنان) مشکل محور اسلامی سلطه امنیتی قدرتهای فرامنطقهای و گسترش اندیشههای تروریستی وهابیگری در عراق و سوریه، همچنین تحمیل خواستههای نا مشروع آنها و ایجاد هرج و مرج و نا امنی، در این کشورها شده ،که این اهداف، میتواند اوضاع امنیتی و ملی آنها را تحت تاثیر نامطلوب خود قرار دهد و اندیشه فدرالیسم در غرب آسیا را، در جهت تجزیه این کشورها سوق دهد. به همین منظور، این پژوهش با هدف بررسی روابط رژیم صهیونیستی و اقلیم کردستان عراق، و چالشهایی که این روابط برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرده است به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. بنابراین سوال این است که مهمترین چالشهایی که رژیم صهیونیستی با ایجاد روابط با اربیل برای جمهور اسلامی ایران ایجاد کرده است چیست؟ یافتههای تحقیق که بر اساس نظریه مکتب کپنهاگ به دست آمده این است که، چالشهایی نظیر تجزیهطلبی، تقویت گروهکهای معاند در مرزهای ایران، توسعه فعالیتهای ضد امنیتی و اطلاعاتی در منطقه، ایجاد نزاعهای قومیتی و اجتماعی به ویژه برای ایران در اغتشاشات سالهای 1397تا 1401 از جمله مهمترین چالشهای یاد شده به شمار میرود.
1-اهمیت پژوهش
با حضور نامشروع رژیم اشغالگر قدس در خاورمیانه بعد از جنگ جهانی دوم، همواره این منطقه از آشوبها و بحرانهای قومیتی و مذهبی در رنج بوده و امروزه این روند نیز ادامه دارد. یکی از این مناطق که پایگاه تلاویو در منطقه شده اقلیم کردستان عراق بعد از سقوط رژیم بعث عراق در منطقه است که تهدیدهای قابل توجهی در ادوار گذشته و آینده نیز برای جمهوری اسلامی ایران در بر خواهد داشت لذا بررسی آکادمیک آن ،میتواند راهبردهای قابل توجهی در اختیار دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران قرار دهد تا برای هرگونه تهدید، آمادگی پاسخگویی و مدیریت را داشته باشد.
2-روش پژوهش
یافتههای پژوهش در این مقاله به شیوه ای توصیفی – تحلیلی و از منابع کتابخانهای، اینترنتی و مقالات مرتبط مورد سنجش قرار گرفته است. این روش به توصیف و تفسیر ابعاد و روابط موجود میان متغییرهای مستقل و وابسته میپردازد که استدلالی بر فرضیههای تحقیق یا پاسخی به پرسشهای پژوهش می باشد.
3-پیشینه پژوهش
1-حافظی پریسا و ازهاری تیمور (2024). " سپاه پاسداران به "مرکز جاسوسی" اسرائیل در عراق حمله کرده و قول انتقام بیشتر میدهد". در این مقاله به واکنش جمهوری اسلامی ایران به ترور سردار سلیمانی و نقش رژیم صهیونیستی در ناامن سازی مرزهای ایران اشاره شده است که سپاه پاسداران به عنوان تاثیرگذارترین نیروی نظامی تهران و محور مقاومت، مراکز مهم آنها را در اقلیم کردستان عراق مورد حملات موشکی خود قرار داده است. در این پژوهش با توجه به اشتراکات قابل توجهی که با مقاله حاضر دارد اما به کشورهای عراق-سوریه و نیز نقش رژیم صهیونیستی در ناآرامی های داخلی ایران اشارهای نداشته است.
2-راجرز وینتروپ (2024). " موقعیت سیاسی کردستان عراق در حال تضعیف شدن است". نویسنده در این مقاله به مواضع راهبردی اقلیم کردستان عراق در خاورمیانه اشاره کرده است. در این مقاله چند اشتباه مورد بررسی قرار گرفته است که اولین آن اعتماد و همکاری با آمریکا، عدم توجه به منافع کشورهای همسایه، عدم توجه به دولت مرکزی، کوتاهی در اوایل جنگ با داعش است. که اقلیم کردستان عراق را به سمت فروپاشی و منحل شدن سوق داده است. در این مقاله تاثیرات واگرایی اقلیم کردستان با جمهوری اسلامی ایران به دلیل همکاری کردن این منطقه با رژیم صهیونیستی و آمریکا مورد بررسی قرار گرفته و باعث شده است که اقلیم کردستان عراق به عنوان یک حیات خلوت کشورهای غربی و متحدان منطقهای آن به ویژه رژیم صهیونیستی علیه محور مقاومت و ایران تبدیل شود.
3- بحرانی وسام (2024). "برای امنیت منطقه، همگرایی رژیم صهیونیستی و اربیل مفید نخواهد بود". در این مقاله نویسنده به این نتیجه دست یافته است که بعد از ترور سرار سلیمانی و میزان حساسیت جمهوری اسلامی ایران به این موضوع، به منظور کاهش تنشها در این منطقه باید میزان نفوذ و همگرایی کشورهای منطقه با تلاویو کاهش یابد. به همین منظور با پژوهش حاضر اشتراکات قابل توجهی در این حوزه دارد اما آنچه که باعث وجه اختلاف بین این دو کار شده است، عدم توجه به نقش غرب و متحدان منطقه ای آن یعنی رژیم اشغالگر قدس در قبال ناارامیهای داخلی جمهوری اسلامی ایران است.
4-نامدار فرهنگ فریدون (2023). "کردستان عراق و شکست سرمایهگذاری در روابط کرد و آمریکا- اسرائیل". نویسنده در این مقاله به بررسی سرمایهگذاریهایی که آمریکا و رژیم صهیونیستی در اقلیم کردستان عراق انجام دادهاند پرداخته است. چرا که دولتهای غربی و متحدان منطقهای آن، اقلیم کردستان را به یک محیط امن، به منظور تاثیرگذاری بر ایران تبدیل کرده است. و بعد اقتصادی این کار باعث وجه تفاوت و اختلاف، با مقاله فعلی شده است. اما آنچه که باعث نوآوری و جدید بودن این کار با سایر مقالات شده، توجه بر اقدامات رژیم صهیونیستی بر ناآرامی های ایران به منظور تغییر نظام سیاسی و نیز قطع ارتباط بین جبهه اسلامی بوده است.
4-چارچوب نظری
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، همواره دول غربی و رژیم صهیونیستی در صدد بودهاند که انقلاب ایران در منطقه را در انزوای مطلق قرار دهند تا کشورهای منطقه را تحت تاثیر اندیشه استقلال طلبی و مستقل بودن در ابعاد گوناگون، قرار ندهد. به همین منظور راهبرد همگرایی و اتحاد با نیروهای غیر دولتی و عمدتاً تروریست و دولتهای منطقه برای سیاست خارجی خود اتخاذ کردند. اقلیم کردستان عراق که از سال 2003 به عنوان یک منطقه خودمختار به شکل علنی در منطقه فعالیت دارد، یکی از بازیگرانی می باشد که رژیم صهیونیستی تلاش دارد از این منطقه به منظور حیات خلوت خود استفاده کند و تهدیدهای همه جانبه علیه مواضع و منافع جمهوری اسلامی ایران توسعه دهد. به همین منظور برای تحلیل عنوان مقاله و فرضیه کار از رویکرد باری بوزان و ویور تحلیل مباحث معتدد سیاست خارجی و داخلی از جمله مباحث امنیتی و سیاسی می باشد استفاده شده است.
اندیشیدن به امنیت و معضلات امنیتی به پیدایش مکاتب مختلف امنیتی منجر شده است. هر یک از این مکاتب، با توجه به مبانی و رویکردهای متفاوت به مفهومسازی و تبیین ابعاد تحلیل چارچوب مفهومی امنیت پرداختهاند که حاصل آن مجموعهای از ایدهها، روشها و مطالعات موردی است که به «مطالعات امنیتی»13 مشهور شده است. داوری در این باره که کدام مکتب، فارغ از نگرش مؤسسان و طرفداران، بر دیگری برتری دارد آسان نیست، پیچیدگی و چندلایه بودن و تنوع عوامل موٌثر در ایجاد پایداری، زوال و یا نابودی امنیت، باعث شده است که هیچ یک از مکاتب موجود بهرغم توان ادعایی، نتوانند همه زوایای موضوع را بررسی کنند و نوید بخش وضعیتی رضایتبخش باشند. ناتوانی در تبیین تمامی وجوه امنیت، همواره، عرصه را برای ظهور نظریات و مکاتب جدید باز گذاشته است که در نقد نظریات و مکاتب موجود و تلاش نظری و عملی برای بازنمایی وجوه مورد نظر، برای خود هویتسازی کردهاند (قیصری، 1392: 28).
بر این اساس، یکی از برجستهترین مکاتب که با ارائه تعریف چند بعدی از امنیت، جایگاه مهمی در مطالعات امنیتی به دست آورد، مکتب کپنهاک14 است. این مکتب با توجه به اینکه بر مطالعات امنیتی استوار است از اولین رهیافتهایی میباشدکه به دنبال پایهگذاری جایگاهی مستقل برای مطالعات امنیتی است. یکی از مهمترین چارچوبهایی که از جانب مکتب کپنهاگ برای بررسی دقیقتر مطالعات امنیتی در سطح منطقهای مطرح شده است، «نظریه مجموعه امنیتی منطقهای15» است که توسط باری بوزان16 در کتاب «مردم، دولتها و هراس»17 ارائه شد (طاهری و سیفی، 1393: 134). باری بوزان در این کتاب، امنیت اجتماعی را یکی از مهمترین ابعاد پنجگانه امنیت معرفی کرده است. به این معنا که امنیت اجتماعی در کنار سایر ابعاد امنیت از جمله امنیت اقتصادی، سیاسی و زیست محیطی و همچنین نظامی دارای اهمیت ویژهای میباشد. در کتاب مردم، دولتها و هراس، باری بوزان اشاره میکند که امنیت اجتماعی و اقتصادی مستقل از امنیت دولت نمیباشد(Buzan & Waever,1993:43-46). اما منظور از امنیت اجتماعی از دیدگاه باری بوزان به معنای این نیست که هر گروه اجتماعی را جامعه نامید. در دیدگاه باری بوزان امنیت اجتماعی یک اصلاحی است که ناظر بر کل جامعه میباشد نه امنیت گروه خاصی در یک جامعه(بوزان، 1378: 150-148). متداولترین تعریف ارائه شده از دیدگاه بوزان بدین گونه است که مجموعه امنیتی عبارت است از "گروهی از دولتها که نگرانیهای اصلی امنیتی آنها تا اندازهای به هم گره خورده که امنیت ملی آنها را به صورت منطقی نمیتوان جدا از یکدیگر مورد توجه قرار داد". مجموعههای امنیتی را الگوهای پایدار دوستی و دشمنی تعریف میکنند. متغیرهای تاریخی مانند دشمنیهای پایدار یا قرارگرفتن در یک حوزه تمدنی دارای فرهنگ مشترک، ویژگی خاص یک مجموعه امنیتی منطقهای را تحت تأثیر قرار میدهد. شکلگیری مجموعههای امنیتی منطقهای، ناشی از تعامل میان ساختار آنارشیک18و پیامدهای آن بر توازن قوا نیز ناشی از فشار نزدیکی جغرافیایی است (بوزان و ویور، 1388: 55-56).
نظریه مجموعه امنیت منطقهای، نظریهای روششناسانه با سطح تحلیل منطقهای، برای تجزیه و تحلیل مسائل امنیت بینالملل است. این روش- نظریه به علت انتخاب سطح تحلیل به عنوان مبنای خود، نظریه محیطشناسی امنیتی نیز محسوب میشود. تقسیم جهان به مجموعههای امنیتی منطقهای، مشتمل و مرتبط با یکدیگر، موجب میشود تا نظریه مجموعه امنیت منطقهای، چهار سطح تحلیل متفاوت منطقهای را به یکدیگر پیوند دهد، و در هر سطح، مشخص نماید که چه چیزی باید برای تحلیل مبنا قرار گیرد. در تراز داخلی یعنی در درون دولت-کشورهای منطقهای19، آسیبپذیری آنها معیار اصلی است. تراز بعدی، روابط دولتهای منطقه، با یکدیگر است. تراز سوم، تعامل یک مجموعه امنیتی با مجموعههای امنیتی همسایه است و در نهایت، تراز قدرتهای جهانی و نقش آنها در مجموعه امنیتی منطقهای مورد توجه است (عبدالهخانی، 1389: 279).
اما بعد از ارائه مهمترین متغییرهای مورد تحلیل در نظریه مجموعه امنیتی باید به ساختارهای بنیادین این مجموعه امنیتی نیز توجه شود. ساختار بنیادین یک مجموعه امنیتی شامل چهار متغیر است که آن را از همسایگان خود جدا میکند؛ ساختار آنارشیک؛ به این معنا که مجموعه امنیتی منطقهای باید از دو یا چند واحد خودمختار تشکیل شده باشند، قطب که پوششدهنده توزیع قدرت در میان واحدهاست، ساخت اجتماعی که شامل الگوی دوستی و دشمنی میان واحدهاست؛ومرز یک عاملی است که مجموعه ی امنیتی منقطقه ای است که از همسایگانش جدا میکند (سازمند و جوکار، 1395: 155).
در مجموع باید گفت ایده اصلی این نظریه، این است که چون انتقال تهدیدها در فواصل کوتاهتر، به مراتب، راحتتر از انتقال آن، در فواصل طولانیتر است، وابستگی متقابل امنیتی به شکل طبیعی، به الگوی دستهبندیهای منطقهای و مجموعههای امنیتی تبدیل میشود. این نظریه به نوعی در صدد بررسی هرگونه همگرایی در راستای مبارزه با تهدیدهای مشترک، برای کشورهای معتدد است. یعنی نظریه کپنهاگ به نوعی همگرایی را به دلیل داشتن قدرت مانور قابل توجه، و تاثیرگذاری موثرتر را، به دولتهایی ارائه میدهد که، در یک منطقه آشوب ساز موجودیت دارند. خاورمیانه بیش از هر منطقه دیگر، می تواند کانون توجه نظریه باری بوزان، اولیور وویور باشد. چرا که تهدید مشترک رژیم صهیونیستی برای محور مقاومت و ایجاد همگرایی ایجاد شده در ادوار گذشته و چه بعد از بحرانهای اخیر خاورمیانه، دو مقوله مورد توجه این نظریه(تهدید مشترک و همگرایی)، میباشد. در این مقاله با توجه به تهدیدی که روابط اقلیم کردستان عراق برای محور مقاومت وبه خصوص ایران در خاورمیانه ایجاد کرده است، می توانیم آن را یک تهدید مشترک برای این کشورها بدانیم. به همین منظور است که نظریه امنیتی کپنهاگ را به عنوان چارچوب نظری برگزیدیم. چرا که این نظریه جدا از تهدیدهای نظامی به تهدیدهای نرم افزاری نیز توجه داشته است. به همین منظور با استناد به این نظریه مهمترین تهدیدهای روابط اقلیم کردستان عراق و رژیم صهیونیستی برای جمهوری اسلامی ایران مختصراً اشاره میشود:
5-روابط رژیم صهیونیستی و اقلیم کردستان عراق و رویکرد تجزیهطلبی
در مورد حمایت رژیم صهیونیستی از استقلال کردستان عراق در ادوار مختلف، به ویژه سال 2017 که این منطقه اقدام به برگزاری همهپرسی استقلالطلبی کرد،«مئیر جاودانفر» استاد دانشگاه هرتزلیا در اسرائیل، بیان کرد که: "برای اسرائیل بسیار مهم است که یک کشور غیرعرب دیگر در منطقه تأسیس شود. ما نقاط مشترک زیادی با کردها داریم. ما در این منطقه اقلیت غیرعرب هستیم که زیر حملات کشورهای عرب در این چند سال و چند دهه اخیر بودیم. ما میدانیم که برخی کشورهای عرب منطقه که حامی جمهوری اسلامی ایران هستند با استقلال کردستان مخالفاند. اگر کردستان در این همهپرسی رأی مثبت دهد، به نفع اسرائیل خواهد بود، چون به ضرر جمهوری اسلامی خواهد بود. و در عین حال اسرائیل میتواند یک شریک اقتصادی جدید و یک شریک سیاسی جدید در یک منطقه حساس خاورمیانه پیدا کند"(Namdar, 2023: 3).
از بعد دیگر تاکتیکهای فشار سنتی که توسط غرب، بهویژه ایالات متحده برای تقویت رژیم صهیونیستی و تضعیف کشورهای اسلامی خاورمیانه استفاده میشود، در تسلیم کردن جمهوری اسلامی ایران به منظور تامین منافع ملی خود، در منطقه ناکافی و ناکارآمد بوده است. بنابراین، اسرائیل و آمریکا رویکرد متفاوتی را ارائه کردند که جمهوری اسلامی ایران را تضعیف و از دامنه نفوذ آن جلوگیری کنند؛ و آن ایجاد فضای جدایی طلبی و استقلال اقوام ایرانی به ویژه کردهای این منطقه میباشد. این امر می تواند منجر به تقسیم ایران به شش دولت قومی شود که هر کدام نماینده یکی از قومیت های ساکن ایران مانند آذری ها، کردها، عرب ها، بلوچ ها و ترکمنها هستند. جنبه دوم در حساسیت رویکرد اسرائیل به بحران هویت و یکپارچگی ملی در ایران نهفته است، معضلی که نسبت به دوره های تاریخی پیشین، به میزان قابل توجهی تشدید شده است. و رژیم صهیونیستی از طریق نزدیک شدن به مرزهای جمهوری اسلامی ایران تلاش دارد که میزان نارضایتیهای اقوام ترک و کرد، با حضور فعال رسانهها و مطبوعات خود در اقلیم کردستان عراق و آذربایجان، توسعه دهد و با حمایتهای بینالمللی و رسانهای دول غرب، تجزیه عراق و ایران را سریعتر کند(Brig. Gen, 2024: 6-8). بنابراین برای عملی شدن این راهبرد سیاست خارجی، مهمترین اهدافی که تلاویو از همگرایی با اقلیم کردستان عراق به عنوان یکی از اهرمهای فشار بر جمهوری اسلامی ایران، در ادوار گذشته دنبال کرده است، اهداف سیاسی، اقتصادی است تا بشر دوستانه.
5-1-اهداف سیاسی
اهداف سیاسی رژیم صهیونیستی در افلیم کردستان عراق عبارتند از:
5-1-1-توسعه نفوذ
حضور یک دولت ضعیف در عراق، همراه با مناقشات تاریخی بین دولت مرکزی و اقلیم کردستان عراق، مزیت منحصر به فردی را برای رژیم صهیونیستی از نظر سازماندهی و دسترسی به جهان خارج در مقایسه با سایر کردهای خاورمیانه فراهم کرده است. زمانی که اسرائیل پس از انقلاب ایران دسترسی به مهمترین کشورهای خاورمیانه از جمله ایران را از دست داد، محتمل ترین فرصت برای بازگشت پس از سرنگونی صدام حسین به عراق به وسیله اقلیم کردستان بعد از خودمختاری به وجود آمد. بعد از برگزاری همهپرسی استقلالطلبی اقلیک کردستان عراق در سال 2017 و حمایتهای مستقیم تلاویو از این موضوع، اسرائیل به منظور عملی شدن این مسئله، لابیهای یهودی با نفوذ در کنگره ملی آمریکا را تحت فشار قرار داد تا دولت آمریکا را برای حمایت از استقلال اربیل مجاب نمایند(Parello-Plesner& at al: 2017: 1-5). چرا که یک کشور مستقل غیر عربی در بطن محور مقاومت ایجاد خواهد شد که برای تلاویو به نوعی، خروج از بن بست سیاسی محور مقاومت بود. به این معنا که رژیم صهیونیستی از تجزیه عراق و ایجاد یک دولت مستقل کردی در شمال این کشور، به عنوان یک پل پرش تلاش دارد استفاده کند و این رویکرد را در زمان برگزاری همهپرسی اقلیم کردستان عراق نشان داد. اسرائیل بر این باور است که می تواند همکاری نظامی و اطلاعاتی نزدیک و استراتژیکی با «کشور مستقل کردستان» داشته باشد و جای پای محکمی برای خود در همسایگی با ایران ایجاد کند( Bradost, 2024: 4-11). به این ترتیب اسرائیل میتواند حوزه نفوذ خود را علیه ایران، سوریه و عراق گسترش دهد. به این دلیل که با استقلال این منطقه و توسعه نفوذ خود، چه بسا بتواند نیروهای مورد تایید کشورهای غربی را در اربیل مستقرکند و سمتهای کلیدی آن را، در اختیار آنها قرار دهد. این مسئله زنگ خطری برای ایران بوده و هست.
2-1-5-تضعیف جایگاه ایران
از منظر منطقهای، ایران ضمن اعتقاد به قانون فدرالیسم 2005، از روند دولت سازی، تمامیت ارضی، حفظ ثبات و اهمیت برتری دولت مرکزی در برابر کردها حمایت میکند. به عبارت دیگر، ایران تحولات سیاسی و دیپلماسی با جمهوری اسلامی ایران را با موافقت دولت مرکزی دنبال میکند و تضادها و اختلافات بین جمهوری کردستان و دولت مرکزی را که منجر به ناآرامی و واگرایی سیاسی در عراق می شود، خط قرمز خود می داند. از منظر بین المللی، ایران، KRI را محلی برای حضور قدرتمند اسرائیل و آمریکا دانسته و حضور این بازیگران را دو رقیب متخاصم علیه منافع ملی خود و عامل محاصره ژئوپلیتیکی خود میداند و بهویژه با روابط جمهوری کردستان با اسرائیل به شدت مخالف است(Salami, 2023: 5-7). به همین منظور رژیم صهیونیستی به منظور تضعیف جایگاه ایران در اقلیم کردستان عراق، تلاش دارد که روابط سیاسی خود را توسعه دهد. در بحبوحه تهدیدات تهران، مبنی بر خلع سلاح و اخراج گروههای اپوزیسیون کرد ایرانی و ترس از کاهش استقلال و وابستگی به دولت مرکزی، KRI در وضعیت بحرانی قرار دارد. به همین منظور اقلیم کردستان عراق نیز با رژیم صهیونیستی برای کاهش این فشارها روابط سیاسی خود را توسعه دادند چرا که مهمترین و کارآمدترین تصمیم برای ایجاد تعادل بین آنها، همچنین ابزاری برای برون رفت از این بحران بوده است(Chomani, 2022:6-10 ).
در این قالب و بعد از رصد قدرت روابط حسنه بین بغداد و تهران، اربیل و تلاویو به منظور رسیدن به اهداف قومی و ملی خود تلاش کردند که روابط سیاسی خود را به منظور مقابله با جمهوری اسلامی ایران تقویت نمایند. بنابراین در اقدامی بسیار تنشزا، اقلیم کردستان عراق، در 4 مهر ماه سال 1400 میزبان «کنفرانس به اصطلاح صلح» در اربیل با حضور بیش از ۳۰۰ نفر بود که با استقبال رسانههای صهیونیستی همراه شد. این کنفرانس که با حضور شخصیتهای قبیلهای و رهبران سابق حزب بعث برگزار شد بر عادیسازی با رژیم تلآویو تأکید کرد. در حالی که زائران زیادی از ایران به منظور زیارت کربلا و راهپیمایی اربعین در عراق بودند. به نظر میرسد این روابط بین اربیل و تلاویو به این معنا باشد که هم ایدئولوژی مذهبی محکمی که بین عراق و ایران وجود دارد برای آنها بی اهمیت شده و تلاش کردند که آن را از بین ببرند و در بعد دیگر، جایگاه جمهوری اسلامی ایران را تضعیف کنند. چرا که جمهوری اسلامی ایران وجود و حضور گسترده رژیم اشغالگر قدس در اقلیم کردستان عراق را یک تهدید علیه امنیت خود و محور مقاومت میداند.
3-1-5-انسداد مسیرها بین ایران و محور مقاومت
سِیمور هرش در سال 2004 گزارشی را درباره چنین عملیاتی در مجله نیویورکر منتشر کرد. وی نوشت: "عوامل اطلاعاتی و نظامی اسراییل، اکنون به صورت پنهانی سرگرم کار در کردستان هستند. آنان واحدهای کماندویی کُرد را آموزش میدهند و چیزی که برای اسراییل اهمیت بیشتری دارد اینکه در داخل مناطق کردی ایران و سوریه، و عراق عملیات پنهانی انجام می دهند."بنا بر نظرات تحلیلگر یاد شده آنچه که به عنوان مهمترین ماموریت رژیم صهیونیستی، از آماده سازی این نیروها و ورود نیروی نظامی ارتش رژیم صهیونیستی به منطقه کردستان در سال2020 بوده است( Azizi, 2024: 4-8). بنابراین در صورت استقلال اقلیم کردستان عراق درآینده و تجزیه عراق، نیروی نظامی اسرائیل با توجه به سابقه تاریخی روابط طرفین وارد این منطقه خواهند شد.گرچه اکنون نیروهایی هم درآنجا دارند. بر این اساس ارتباط زمینی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای عضو محور مقاومت با خطرات قابل توجهی مواجه میشود. چرا که رژیم صهیونیستی بعد از بحرانهایی که در عراق و سوریه در نتیجه فعالیتهای تروریستی و تکفیری صورت گرفت، روابط زمینی و ترانزیتی بین کشورهای عضو محور مقاومت را یک نقطه قوت برای آنها و تهدیدی جدی برای تلاویو میداند به همین منظور توسعه روابط سیاسی بین اربیل و تلاویو تا استقلال این منطقه و قطع روابط یاد شده را به عنوان یک راهبرد مهم برای خود می داند. والبته با توجه به تحولات اخیر در فلسطین اسرائیل به طرق مختلف به دنبال نفوذ بیشتر در کردستان عراق است.
4-1-5-تنش قومیتی در مرزهای ایران
تنشهای قومیتی که در زمان صدام بین اعراب و اکراد ایجاد شده است، به رغم بیان این دو قوم مبنی بر عدم وجود تنش، هنوز بر جا مانده است. به همین منظور است که رژیم صهیونیستی این مسئله را به خوبی درک کرده است و از بین اعراب اهل تشیع، که با محور مقاومت و کردهای شمال عراق روابط محکمی ایجاد کرده است ، اقلیم کردستان عراق را مورد چتر حمایتی خود قرار داده است. همانگونه که در مطالب فوق به آن اشاره شد، برگزاری همایش به منظور عادی سازی روابط بین اربیل و تلاویو موجی از تنش های قومیتی در عراق بین اعراب و کردها را ایجاد کرد که نمونه بارزی از نقش رژیم صهیونیستی به منظور افزایش تنش قومیتی بین آنها است. به این معنا که، موجی از خشم مردمی را برانگیخت و نخبههای ملی و رهبران دینی خواستار موضعی قاطعانه و شجاعانه علیه این رویداد شدند. چرا که روابط اقلیم کردستان عراق و تلاویو به گونهای بود، که گروهها و احزاب کردی از تجهیزات و تسلیحات نظامی رژیم صهیونیستی علیه مرزها و مواضع جمهوری اسلامی ایران استفاده کرده و نیروهای جوان مناطق مرزی را به تلاویو به منظور آموزشهای نظامی ارسال میکردند. و باعث ایجاد تنشهای قومی بین اعراب و کردهای عراق، از یک طرف و سو گیریهای منفی کردهای ایران از طرف دیگر علیه مواضع تهران شده بود. جمهوری اسلامی ایران نیز به این منظور با دولت عراق یک نفاهم نامه امنیتی و سیاسی امضا کردند که دو کشور به صورت مشترک تلاش کنند از تنش قومی و مذهبی در منطقه جلوگیری کنند و امنیت مرزهای خود را تامین نمایند. در این مورد نیز باسم العوادی، سخنگوی دولت عراق اعلام کرد که دو کشور "توافقنامه ای برای جلوگیری از نفوذ شبه نظامیان کرد در مناطق مرزی عراق و ایران، خلع سلاح آنها، تحویل افراد تحت تعقیب و حذف اردوگاه ها امضا کردند" و تاکید کرد که یکی از اصول مهم سیاست خارجی بغداد در مورد تنشهای قومی ایجاد شده ناشی از نفوذ تلاویو علیه شیعیان در اقلیم کردستان عراق، این است که «عراق نباید طرف آسیب رساندن به همسایگان خود باشد». و مقامات عالی رتبه کرد باید به این اصل و مهم پایبند باشند و از توسعه نفوذ رژیم صهیونیستی جلوگیری کنند(Wilgenburg, 2024: 2-4).حتی در اغتشاشات سال1401 احزاب کرد معاند درکردستان عراق توسط موساد آموزشهای نظامی دیده بودند.
2-5-اهداف اقتصادی
رژیم صهیونیستی با هماهنگی آمریکا نیز به منظور تقویت این راهبرد خود تلاش دارند که از طریق ترکیه و کشورهای عربی صادرات انرژی اقلیم کردستان عراق به کشورهای اروپایی را نسبت به قبل به نحو قابل چشمگیری توسعه دهند. تا از این منطقه در مقابل دولت مرکزی و جمهوری اسلامی ایران حمایت کند و آن را برای تبدیل به یک بازیگر مهم در منطقه و یک حاکمیت دست نشانده خود محیا سازد. پروژه توسعه میدان گازی «خور مور»، یکی از اقدامات رژیم صهیونیستی برای صادرات گاز اقلیم به اروپا و کشورهای غربی می باشد(Halabi, 2023: 32-35).
به همین ترتیب، همکاری های انرژی و نظامی-امنیتی نیز نقش مهمی در توسعه روابط اسرائیل و اقلیم کردستان داشته است. بر اساس گزارشی که گاردین در سال 2005 منتشر کرد، پیشمرگه های کرد توسط نیروهای مخفی اسرائیل در کردستان عراق آموزش دیده بودند همچنین فروش نفت اقلیم کردستان به اسرائیل نیز در همین زمان آغاز شد. بر اساس برخی گزارش ها، اقلیم کردستان در دسامبر 2022، حدود38 درصد نفت خود را به اسرائیل صادر و پس از اعلام حمایت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل از همه پرسی استقلال اقلیم کردستان، اربیل از توافقنامه ابراهیم حمایت کرد و حتی میزبان نشستی در منطقه کردستان به منظور بررسی عادی سازی روابط بین اسرائیل و کشورهای عربی بودند.نکته مهمتر این که در حوادث اخیر فلسطین مسؤلین کردستان عراق والبته مردم این منطقه هیچ عکس العملی از خود نشان ندادند که این نشان از صمیمیت روابط دوطرف است؛ لذا تقاضای «هماهنگی و ادغام در توافقنامه ابراهیم و عادی سازی روابط با اسرائیل»، در بیانیه پایانی این نشست نشان دهنده تمایل کردها به حفظ روابط نزدیک با اسرائیل است( Vazirian, 2023: 2-10).
با وجود تحریمهای بعد از همهپرسی اقلیم کردستان عراق توسط ایران و ترکیه، مقامات اربیل را متوجه این مسئله کرد که باید همکاری اقتصادی خود را با کشورهای غربی توسعه دهند تا از این مسیر دیگر تحت فشار منطقهای قرار نگیرند. رژیم صهیونیستی و آمریکا نیز از این خلاء قدرت اقتصادی و تجاری و امنیتی شدن منطقه، نهایت استفاده را کردند و اهرم اقتصادی و تجاری با وجود میزان تورم-بیکاری- فقر در کردستان عراق، را مبانی همکاری خود با اربیل قرار داده و این مسئله باعث همکاری آنها، بیش از ادوار گذشته شده است. بنابراین میزان و حجم سرمایه گذاری آنها در اربیل عراق که در سال 2012 نسبت به سال سقوط صدام 23% افزایش یافته و بعد از تنش های منطقهای ناشی از درگیری بین دولت مرکزی و اربیل به 34% افزایش یافته است(Khder Aga, 2023:332-348 ).
5-3-تجمیع گروهکهای معاند
راهبرد رژیم صهیونیستی در منطقه اقلیم کردستان بعد از بهارعربی تجمیع گروهکهای معاند وحمایت مالی، سیاسی و..ازآنها بوده است؛ در بحث حمایت رژیم صهیونیستی از گروههای معاند و تجزیه طلب کرد و خاورمیانه ذکر این مسئله لازم به نظر میرسد که تلاویو حمایتهای خود را، از این گروهها در کشورهای عضو محور مقاومت به ویژه ایران-سوریه-عراق به شکل یکنواخت بیش از هر زمان دیگر به منظور تضعیف محور یاد شده و تجزیه این کشورها بوده و آن را توسعه داده است. به عنوان مثال، اسرائیل از ایالات متحده بعد از حمله ترکیه به گروه تروریستی پ ک ک در شمال سوریه و وابستههای آن، در خواست کرد که از عملیات نظامی جدید ترکیه در شمال سوریه جلوگیری کند، این اقدام نشان داد که اسرائیل مانند روسیه، ایران و ترکیه نیز منافع خاص خود را در شمال سوریه دارد. نه برای تامین امنیت پایگاههای نظامی یا مبارزه با عناصر ایرانی یا سوری در منطقه، بلکه برای حمایت یا حداقل دفاع ازگروهی از شبهنظامیان مسلح که برای تشکیل یک دولت کرد مستقل و مجزا میجنگند(Hussein, 2022: 2-6). با این حال، حتی جدای از این اقدام اخیر، اسرائیل از مدتها قبل از گروههای کرد در طول سال ها حمایت کرده است. این اقدام عمدتاً به زعم مقامات رژیم صهیونیستی حمایت اخلاقی بوده است، زیرا دولت اشغالگر با هدف ایجاد یک دولت جداگانه کرد در منطقه بر اساس سند راهبردی خود یعنی تجزیه کشورهای عضو محور مقاومت عمل میکند. این حمایت میتواند مادی و نظامی از این گروهها نیز باشد، چرا که تمام گروههای کردی تجزیه طلب و تروریست منطقه توسط ارتش رژیم اشغال گر قدس آموزش دیدهاند.
نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی از زمان شروع بحران های خاورمیانه و توسعه فعالیتهای تروریستی تکفیری در بین کشورهای محور مقاومت وقت را مناسب دید و از آمریکا و کشورهای اروپایی درخواست داشت که، اسلحههای سنگینی را که کردها برای مبارزه برای استقلال نیاز دارند، فراهم کند. و عنوان این راهبرد را "اتحاد کردها، شورای همکاری خلیج فارس، فرانسه و اسرائیل برای توقف ایران به عنوان رهبر محور مقاومت" نامگذاری کرد. او تصور میکرد که کاهش حمایت از فلسطینیان در میان کشورهای خلیج و محور مقاومت به این معنی است که سعودیها و دیگر رهبران شورای همکاری خلیج فارس میتواند محور مقاومت را به وسیله تجزیه و تقویت ارتش کرد مهار کرده و ارتش آنها را به منظور تنش با تلاویو به نحو قابل چشمگیری تضعیف نماید(Rubin, 2023: 4-9). به همین منظور عمده تمرکز خود را بر مناطقی گذاشتند که زمینه اختلاف با محور مقاومت و تجزیه را قبلا فرارهم کردهاند و مسیر نفوذ برای رژیم صهیونیستی بیش از هر منطقهای دیگر فراهم کرده است. لذا حمایتهای خود را، در ابعاد گوناگون از اقلیم کردستان دریغ نکرده و با گروههای معاندی که در این منطقه حضور دارند رابطه هماهنگی را برقرار نمودند. چرا هم پ ک ک و هم گروههای تجزیه طلب که در صدد تجزیه ایران هستند در اقلیم کردستان مقرهای خود را تقویت کرده و این مسئله باعث شد که رژیم صهیونیستی بیش از هر زمان دیگر امروزه با توسعه درگیری بین حماس و تلاویو فرصت را مناسب دانسته تا آنها را تجهیز کند. چرا که زمینههای این راهبرد قبلا توسط مقامات اربیل فراهم شده است. در این مورد باید به این موضوع نیز اشاره شود که، "مسعود بارزانی در سال2011 میلادی طی دیداری که با افسران ارشد دو سازمان اطلاعاتی موساد (اسرائیل) و سیا (آمریکا) داشته، پس از دریافت وعده های مالی و تسلیحاتی از این دو رژیم، منطقهای را به وسعت سیصد هزار هکتار بدون اطلاع دولت مرکزی عراق در اختیار پژاک-پ ک ک-دموکرات ایران-کومله قرار داده بود تا آنها، از این منطقه برای ایجاد تشکیلات آموزشی، اداری و تدارکاتی برای انجام عملیات مسلحانه در مناطق کُردنشین کشورهای عضو محور مقاومت و ایران استفاده کند. با توجه به موارد پیش گفته، نمودار شاخص های تهدیدهای سخت امنیتی استقلال خواهی اقلیم کردستان عراق که موجب تضعیف تمامیت ارضی مناطق کُردنشین کشورهای عضو محور مقاومت اسلامی بخصوص جمهور اسلامی ایران گردیده، به شرح زیر ترسیم می گردد.
(حیدری و همکاران 1399: 97-95).
نمودار بالا یک نکته قابل توجهی میتواند داشته باشد. رژیم صهیونیستی با توجه به سرمایهگذاریهای قابل توجهی که به منظور تجزیه کشورهای عضو محور مقاومت به رهبری ایران انجام داده است، آنها را به صورت سیستماتیک نیز به هم وصل نموده تا هماهنگی قدرت مانور داشته باشند. به این معنا وقتی که ما صحبت از پژاک میکنیم یعنی پ ک ک و وقتی صحبت از این گروه تروریستی به میان میآید به معنای اتصال این سه گروه به نیروهای کرد تجزیه طلب سوریهypg است. به همین منظور باید به این مسئله نیز توجه کردکه، هماهنگی رژیم صهیونیستی با این سه گروه یعنی تقویت گروههای معاند در خاورمیانه و کشورهای عضو محور مقاومت است.تحولات اخیر در سوریه را نباید جدا ازاین راهبرد دانست زیرا با آتش بس شصت روزه، زمینه را برای تقویت کردها و گروه های تروریستی فراهم کردندتا تمرکز بر سوریه شود واسرائیل به تقویت نیروهای خود برای مبارزه با حماس بپردازد.
4-5-فعالیتهای اطلاعاتی و جاسوسی موساد در اقلیم کردستان عراق
سرویسهای اطلاعاتی و نظامی اسرائیل بی وقفه به آموزش کُردها در کردستان عراق به منظور شورش و اقدام های جاسوسی در ایران، سوریه و مقابله با نفوذ شیعیان و شورشیان سنی پرداخته و درواقع اسرائیل، با تشکیل یک حکومت مستقل کُردی در خاورمیانه تلاش دارد زنجیرهی میان شعییان را کاملاً قطع کند. و از این طریق بتواند با استقرار سامانههای جاسوسی و اطلاعاتی خود، در اقلیم کردستان، و نزدیک به مرزهای جمهوری اسلامی ایران، که از جمعیت قابل توجهی از مردم کردزبان برخوردار هستند اشرافیت اطلاعاتی داشته باشند و فعالیتهای آنها را مدیریت نماید.(Akhavan Kazemi and et.al., 2018: 28-29) مسعود بارزانی نیز بعد از عدم موفقیت در برگزاری اقلیم کردستان عراق، بیان کرد که" روابط اربیل و تلاویو یک نوع همکاری در منطقه میباشد که برای طرفین به منظور رسیدن به منافع ملی هر دو بازیگر مهم است". بنابراین رژیم صهیونیستی، با توجه به تمایل و همکاری اربیل با خود، تلاش کرد که میزان نفوذ خود را در مرزهای ایران به ویژه بین نیروهای ضد انقلاب و تجزیه طلب، توسعه دهد. این محور یعنی همگرایی اربیل-تلاویو، میتواند، تواناییهای تلاویو را افزایش دهد و به استراتژی «مرگ هزار بریدگی محور مقومت» اسرائیل، علیه ایران بُعد جدیدی ببخشد. با توجه به نزدیکی جغرافیایی محور تلاویو-اربیل به ایران، این استراتژی میتواند تشدید شود و دامنه موساد در عملیاتهای مخفی، از جمله ترورهای هدفمند، خرابکاری، مواد منفجره، و عملیات سایبری برای تضعیف برنامه هستهای و نظامی ایران یا دامن زدن به قومیتها افزایش یابد( Alaaldin, 2024: 8-10).
این رژیم در شمال عراق هدفهای منطقهای را دنبال میکند و میکوشد چتر امنیتی و اطلاعاتی در مناطق کُردنشین عراق-سوریه- و به ویژه ایران ایجاد کند. پراکندگی جغرافیایی کردها، عملیات جمع آوری پنهان اطلاعاتی جاسوسان موساد را تسهیل کرده و حضور آنان در این اقلیم که منجر به توسعهی نفوذشان میان کردها گردیده، نشانهی برنامههای بلندمدت این رژیم در شمال عراق است. حتی اگر حضور آنان موقت باشد، باز هم تهدیدی جدی علیه ثبات منطقه میباشد. درواقع حضور اسرائیل در این اقلیم از تهدیدهای سخت امنیتی و به معنای حصر مرزهای غربی و شمال غرب ایران است. این رژیم تاکنون برای حفظ موجودیت خود در منطقه از شیوه های مختلفی ازجمله طرح قومیت گرایی و تحریک نیروهای گریز از مرکز در مناطق کُردنشین استفاده کرده است(حیدری و همکاران 1399: 99-92). البته استفاده فقط به معنای استقلال و تجزیه نمیتواند باشد. چرا که اسرائیل از اقلیم کردستان عراق به منزله سکوی پرتاپ پهبادهایی استفاده کرده است که مناطق مرزی ایران را مورد هدف خود قرار داده است. به همین منظور جمهوری اسلامی ایران به عنوان رهبر محور مقاومت، بعد از اینکه مقر سرویسهای اطلاعاتی و عملیاتی رژیم صهیونیستی در اقلیم کردستان عراق را شناسایی کرد مورد حمله راکتی قرار داد و اینگونه به آنها واکنش نشان داد. حملات موشکی تهران به اقلیم کردستان عراق نشان از فعالیت گسترده رژیم صهیونیستی در این منطقه علیه جمهوری اسلامی ایران می باشد.
5-5-ناآرامی اجتماعی در ایران و رویکرد رژیم صهیونیستی
با ورود و توسعه همکاری اقلیم کردستان عراق با رژیم صهیونیستی، تلاویو از عمق استراتژیک قابل توجهی به منظور ایجاد تنش داخلی در ایران برخوردار خواهد شد. چرا که از همان روزهای اول سال 2011 که بحران از تونس شروع و به صورت دومینووار وارد سایر کشورهای اسلامی شد اسرائیل آن را یک"جنبش مردمی"، به منظور ایجاد نظام غربی تعبیر کرده و نقش خود را در این ناآرامیها به حاشیه کشانده است. در سال 1401 نیز با توجه به نارضایتیهایی که عمدتاً ممکن است در هر کشوری به صورت طبیعی ایجاد شود، در ایران نیز این اتفاق افتاد و مدتی مردم درخیابان به برخی از سیاست های داخلی ناراضی شده بودند که این مسئله میتوانست توسط تربیون و سیستمهای نظارتی حل و فصل شود. اما دول غربی و متحدان منطقهای آن، این نارضایتی را به سمت یک تنش داخلی پیش برده تا نظام جمهوری اسلامی ایران در چه در سطح بین المللی و چه در سطح داخلی با مشکل مشروعیت مواجه کنند و به زعم خود ساقط نمایند. به همین منظور بود که اسرائیل از اعتراضات داخلی اخیر ایران که ساخته ی دست کشورهای خارجی بود حمایت کرده و سیستمهای امن رادیویی و اینترنتی و همچنین سلاحهای خیابانی در اختیار افراد وابسته به خود در بین مردم قرار داد تا دامنه و میزان اعتراضات را ملی کند. به منظور تقویت این استراتژی در مرزهای ایران سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی خود را در اقلیم کردستان توسعه چشم گیری داده و نیروهای خبره خود را به مرزهای تهران نزدیک کرده است(Iordache, 2024: 9).
درمورد حمایت از اعتراضات اخیر در داخل ایران به بیانات چند نهاد امنیتی رژیم صهیونیستی اشاره میشود که در اقلیم کردستان عراق با سرویس های اطلاعاتی و امنیتی خود تنشهای داخلی در تهران را مدیریت کردهاند. در این راستا، "اور هیلر" تحلیلگر نظامی رژیم صهیونیستی مستقر در اربیل به عنوان یک تحلیلگر سیاسی-امنیتی خاورمیانه، در پاسخ به این سوال که آیا نهاد امنیتی اسرائیل تحولات ایران را دنبال میکند، گفت: «بله، با توجه به تصاویری که از ایران می آید، این آرزو و رویای همیشگی که ایران از درون در حال فروپاشی است، جلوه میکند. این رویا از زمان انقلاب به رهبری [امام] خمینی در سال ۱۹۷۹ وجود داشته و دارد. و ما توسط دوستان خود در منطقه تلاش داریم به مردم ایران کمک کنیم»(https://farsnews.ir/news). البته نکته مهمتر از اعترضات در ایران باید به این مسئله نیز اشاره شود که، رسانههای غربی و متحدان منطقهای آن اغتشاشات ایران را به نوعی تحرک فمنیستی در خاورمیانه نیز تعبیر کردند. این شعار توسط رژیم صهیونیستی در غرب آسیا توسعه یافته و باعث نوعی رویکرد ضد ایرانی در اروپا و آمریکا شد. به این معنا که اتحادیه اروپا را مجاب کنند تهران و هم پیمانان منطقهای آن را به عنوان ناقض حقوق بشر معرفی نماید و تحریم ها را علیه ایران به عنوان رهبر محور مقاومت گسترش دهند. به ویژه در حوزه نظامی که محور مقاومت را تقویت کرده است( Council, 2023: 12-15).
ایجاد تنش داخلی و تظاهراتهای مردمی در بطن محور مقاومت فقط مختص به ایران نبوده و نیست. چرا که در سوریه این رویکرد توسط رژیم صهیونیستی از همان اوایل بحران نمایان بوده و تا به امروز نیز ادامه داشته است. چرا که دمشق یکی از مهمترین پایههای اصلی محور مقاومت و همپیمان با جمهوری اسلامی ایران است. از جمله مهمترین اهدافی که تلاویو از تنشهای داخلی و تظاهراتهای مردمی در سوریه دنبال کرده است بدین منوال میباشد:
1-دولت بشار اسد، محیط مساعدی را برای ایران، شبهنظامیان تحت حمایت ایران و شبهنظامیان فلسطینی فراهم میکند
2-ارتش سوریه به دلیل تهدید گروههای شورشی مسلح که هنوز در بخشهای وسیعی از کشور فعالیت میکنند، به جنگ علیه اسرائیل نخواهد پیوست.
3-دولت سوریه در صورت نبود تنش داخلی و تظاهرات های داخلی از منابع مالی-تجاری و اقتصادی خود برای بهبود موقعیت سیاسی داخلی و منطقهای خود استفاده میکند. به همین منظور است که باید به وسیله سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی خود، همیشه در بطن این کشورها یک نوع تنش ایجاد شود تا تمرکز محور مقاومت به بحرانهای داخلی معطوف شود نه رژیم صهیونیستی و مردم فلسطین( Sharp,2024: 8-13).
در عراق نیز این رویکرد با شدت قابل توجهی دنبال شد به این معنا که رژیم صهیونیستی از تنشها و تظاهراتهای داخلی در بغداد، که به دلایل داخلی و سیاسی ایجاد شده بود حمایت کرده تا عراق را به سمت تغییر نظام و یا تجزیه سوق دهد. چرا که بعد از سقوط صدام در سال 2003 و روی کار آمدن یک دولت شیعه و همخوان با جمهوری اسلامی ایران، عراق یکی از بازوان اصلی محور مقاومت و حامی مردم فلسطین تبدیل شده و تضعیف عراق و خروج از بطن محور مقاومت فقط یا باید به وسیله تجزیه، که دول غربی طراح اصلی آن هستند و یا باید یک نظام دست نشانده کشورهای غربی و رژیم صهیونیستی روی کار بیاید.
6-نتیجه
عمق و قدمت روابط سری میان دولت اقلیم کردستان عراق و رژیم صهیونیستی به ویژه سرویسهای جاسوسی این رژیم دیگر بر کسی پوشیده نیست و همکاری مشترک آنها حول محور همکاری نظامی، امنیتی و اقتصادی است. اکنون با توجه به بحرانهای خاورمیانه بخصوص بحران فلسطین ودر شرایط فعلی افزایش بحران سوریه، برای رژیم صهیونیستی داشتن یک متحد غیر عرب را درهمسایگی ایران، فرصت خوبی است برای انحراف افکار عمومی از یک طرف و درگیر کردن ایران از طرف دیگر؛ تا میزان تاثیرگذاری خود را به منظور تهدیدهای ناشی از ایران بیش از هر زمان دیگری خنثی کند. و نیز اقلیم کردستان عراق را به یک بازیگر تاثیرگذار در منطقه تبدیل نماید تا از طریق این منطقه بتواند اهداف راهبردی و تاکتیکی خود را دنبال کند. براین اساس حضورنیروهای اسرائیل در مرزهای ایران، به عنوان یک بحران امنیتی باید بررسی و مدیریت شود.
منابع
- اسماعیل زاده امامقلی یاسر و احمدی فشارکی(1395)." داعش و امنیت ایران با تکیه بر مکتب کپنهاگ". فصلنامه پژوهشهای راهبردی سیاست، سال پنجم، شماره18
- بوزان، باری و اولی ویور، (1388)." مناطق و قدرتها". ترجمه: رحمان قهرمانپور، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی.
-بوزان، باري (1378)." مناطق و قدرتها: ساختار امنيت بين الملل". ترجمه رحمن قهرمانپور، تهران : پژوهشكده مطالعات راهبردي.
-بوزان، باری(1390)." مردم، دولتها و هراس". ترجمه پژوهشکده مطالعات راهبردی، تهران؛ پژوهشکده مطالعات راهبردی.
- داداندیش، پروین و ولی کوزهگرکالجی، (1389). "بررسی انتقادی نظریه مجموعه امنیتی منطقهای با استفاده از محیط امنیتی منطقه قفقاز جنوبی". فصلنامه راهبرد، سال 19، شماره 56، صص 107-73.
- کرمزادی، مسلم و فهیمه خوانساریفرد، (1391). "دولتسازی در قفقاز جنوبی؛ شکستها و موفقیتها". فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره 78، صص 166-137.
- سازمند بهاره و مهدی جوکار، (1395). "مجموعه امنیتی منطقهای، پویشها و الگوهای روابط کشورهای حوزه خلیج فارس". فصلنامه ژئوپلیتیک، سال 12، شماره 2، صص 177-151
- طاهری، ابوالقاسم و عبدالمجید سیفی، (1393). "امنیت انرژی و نظریه مجموعه امنیتی منطقهای". فصلنامه سیاستپژوهی، سال 1، شماره 1، صص 151-129.
- عبدالهخانی، علی، (1389)، نظریههای امنیت، تهران: انتشارات ابرار معاصر.
-قیصری، نوراله، (1393). "مکاتب امنیتی؛ نقدهای موجود و ضرورت طرح نگرش نوین". فصلنامه آفاق امنیت، سال 7، شماره 22، صص 56- 27.
-حیدری قاسم(1399). "استقلال خواهی کردها و راهبرد اسرائیل و آمریکا در تضعیف تمامیت ارضی ایران". فصلنامه مطالعات بین المللی، تابستان 1399، شماره 65 . ص: 115-87.
Alaaldin, R. (2024). “Assessing Qatar’s Deepening Ties to Iraqi Kurdistan”. Available in: https://mecouncil.org/blog_posts/assessing-qatars-deepening-ties-to-iraqi-kurdistan.Accessed on: 19 September 2024.
Azizi, H. (2024). “Iran and Gaza In Regional Perspective: Wining The Battle, Butlosing The War?”. Available in: https://www.clingendael.org/publication/iran-and-gaza-regional-perspective-winning-battle-losing-war. Access date: 05 Mar 2024.
Bahrani, W. (2024). “For regional security, Zionist presence in Erbil and US occupation of Iraq must end.” Available in: https: // www. presstv. ir/ Detail/ 2024/ 01/ 22/ 718684/ regional-security-zionist-presence-erbil-us-occupation-iraq-end. Accessed on: 22 January 2024.
Bradost, S. (2024). “The Kurdish struggle in Iran: Power dynamics and the quest for autonomy.” Available in: https://www.clingendael.org/publication/kurdish-struggle-iran-power-dynamics-and-quest-autonomy. Accessed on: 3 July 2024.
Brig, G. (2024). “How to Win the Thirty Years’ War with Iran”. Available in: https://besacenter.org/how-to-win-the-thirty-years-war-with-iran. Accessed on: 7 July 2024.
Chomani, K. (2022). “Big Brother is watching: Evolving relations between Iran and the Kurdistan Region of Iraq.” Available in: https://www.jstor.org/stable/resrep40281. Access date: 1, Mar, 2022
Council Atlantic (2023).” Twenty questions (and expert answers) about Iran one year after Mahsa Amini’s death.” Available in: https://www.atlanticcouncil.org/blogs/new-atlanticist/twenty-questions-and-expert-answers-about-iran-one-year-after-mahsa-aminis-death. Accessed on: 13, September, 2023.
Halabi, B. (2023). “Baghdad, Erbil deal expected within weeks: Minister.” Available in: https://www.argusmedia.com/en/news-and-insights/latest-market-news/2445624-baghdad-erbil-deal-expected-within-weeks-minister. Accessed on: 05/04/2023.
Hussein, M. (2022). “Israel will use the Kurds as a tool, yet Turkiye still normalized relations.” Available in: https://www.middleeastmonitor.com/20220811-israel-will-use-the-kurds-as-a-tool-yet-turkiye-still-normalised-relations. Accessed on: 11 August 2022.
Iordache, R. (2024). “Middle East crisis: Houthis say U.S., U.K. will pay a ‘heavy price’ after Yemen strikes.” Available in: https://www.cnbc.com/2024/01/12/live-updates-latest-news-on-the-middle-east-and-the-red-sea-crisis.html. Accessed on: 12, Jan 2024.
Khder Aga, A. (2023).” The Impact of Financial Globalization on Economic Growth in the Kurdistan Region of Iraq: An Empirical Investigation”. Available in: https://www.researchgate.net/publication/377577386_The_Impact_of_Financial_Globalization_on_Economic_Growth_in_the_Kurdistan_Region_of_Iraq_An_Empirical_Investigation. Accessed on:6, December 2023.
Porter, L. (2023). “Islamic Resistance in Iraq appears to be responsible for attacks in the country.” Available in:https://www.atlanticcouncil.org/blogs/menasource/islamic-resistance-in-iraq-israel-hamas. Access date: 22 November 2023.
Parello-Plesner, J., & et al. (2017). “A Report from the Kurdish Independence Referendum: Perspectives and Policy Implications for Stabilizing Iraq After ISIL.” “School in Christian Town of Bartella named after Iran’s Ayatollah Khomeini,” Kurdistan 24, September 18, 2017, http://www.kurdistan24.net/en/news/7a58aa6f-5d30-4b8a-84d6-fbfe63161891.
Rubin, M. (2023). “Israel Should Openly Support the PKK.” Available in: https://www.aei.org/op-eds/israel-should-openly-support-the-pkk. Accessed on: 17 October, 2023.
Salami, M. (2023). “Iran's goals and strategy for expelling Kurdish opposition groups in the Kurdistan region of Iraq.” Available in: https://cfri-irak.com/en/article/irans-goals-and-strategy-for-expelling-kurdish-opposition-groups-in-the-kurdistan-region-of-iraq-2023-09-13. Access date: 13, September, 2023.
Sharp, A. (2024). “U.S. Launches Retaliatory Strikes on Iran-Linked Targets in Iraq, Syria.” Available in: https://foreignpolicy.com/2024/02/02/us-iran-irgc-strike-syria-iraq-israel-farmers-unions-france-protests. Accessed on: 2 September 2024.
Vazirian, A. H. (2023). “The Expansion of Baku-Erbil Relations and its Impact on Iran.” Available in: https://manaramagazine.org/2023/04/baku-erbil-relations-and-iran. Accessed on: 19 April, 2023.
Wilgenburg, W. (2024).” Iran’s Pressure Campaign on Iranian Kurds Continues.” Available in:https://www.washingtoninstitute.org/policy-analysis/irans-pressure-campaign-iranian-kurds-continues. Accessed on: 13, Sep, 2023.
[1] The Zionist regime
[2] strategy
[3] Security strategies
[4] David Ben-Gurin
[5] The strategic region of the Middle East
[6] Environmental Alliance
[7] Baath regime
[8] Saddam
[9] The theory of "constructive chaos"
[10] Condoleezza Rice
[11] Creating a crescent of instability
[12] Chaos and violence
[13] Security Studies
[14] Copenhagen School
[15] Regional Security Security Complex
[16] Barry Buzan
[17] People, States and Fear
[18] Anarchic Structure
[19] State-Regional States