مقایسه انسان كامل از نظر غزالی و مولانا
الموضوعات : عرفان اسلامیسیدحمید میرسلیمانی¬عزیزی 1 , محمد علی خالدیان 2 , حسنعلی عباسپوراسفدن 3
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی،واحد گرگان،دانشگاه آزاد اسلامی،گرگان،ایران.
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی،واحدگرگان،دانشگاه آزاد اسلامی،گرگان،ایران.نویسنده مسئول:
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی ،واحدگرگان،دانشگاه آزاد اسلامی،گرگان،ایران.
الکلمات المفتاحية:
ملخص المقالة :
یکی از بحث¬های مهم درتصوف و عرفان «انسان کامل» و ویژگی¬های اوست. انسان کامل، محل تجلی خداوند و شناخت وی، شناخت خداوند است. بررسی ودرک ویژگی¬های انسان کامل در میان آرای مختلف عارفان و مقایسه و قضاوت درباره این آرا معرفت¬افزا است. غزالی ومولوی از تأثیرگذارترین متفکران در جهان اسلام به¬شمارمی¬روند. هدف این تحقیق؛ انسان کامل و شناخت ویژگی¬های او از نظر غزالی و مقایسه آن با اندیشه¬های مولوی است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش مطالعه کتابخانه¬ای گردآوری¬شده¬است. نتایج پژوهش اینکه غزالی و مولوی هردو به ضرورت وجود انسان کامل و تقدم غایی او معتقدند. هردو ازنظر کلامی اشعری و تصوف را بهترین روش برای رسیدن به حقیقت می¬دانند. غزالی صوفی خائف است ولی مولوی به تصوف عاشقانه باوردارد. انسان کامل غزالی مقید به رعایت اصول ظاهری دینی است. اما پیر مولانا، در مواردی نادر بی¬تقید به ظواهر و لاابالی است. درنهایت هردو معتقدند که بالاترین و کامل¬ترین مرتبه کمال، به پیامبرخاتم اختصاص دارد. در این پژوهش تلاش¬می¬شود ضمن اشاره به آرای دیگر عرفا، دیدگاه¬های غزالی و مولانا دراین خصوص بررسی و مقایسه¬شود. كليد واژه¬ها: انسان كامل، غزالی، مولانا، پیر، عشق.