امکانسنجی قابلیت برجام به عنوان الگوی حل و فصل اختلافات هستهای
الموضوعات :مصطفی امیری 1 , همایون حبیبی 2
1 - دانشجوی دکتری تخصصی، گروه حقوق، واحد امارات، دانشگاه آزاد اسلامی، دبی، امارات متحده عربی
2 - استادیار گروه حقوق عمومی و بین الملل، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران /نویسنده مسئول/
الکلمات المفتاحية: برجام, مذاکره, حل و فصل اختلافات هستهای, کنترل پایبندی, تحریم,
ملخص المقالة :
پس از انعقاد برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) میان ایران و گروه ۱+۵ به همراه نمایندهی عالی اتحادیهی اروپا در امور امنیتی و سیاست خارجی در تیرماه 1394، عدهای از همان ابتدا از این سند به عنوان شیوهای ابتکاری و جدید یاد نمودند که از قابلیت لازم برای ایجاد تحول در نظام حل و فصل اختلافات هستهای به عنوان یک الگو برخوردار است. این مقاله مبتی بر یک روش توصیفی – تحلیلی، در صدد ارائه پاسخ به این پرسش است آیا به واقع برجام توانست چنین تحولی را ایجاد نماید؟ در پاسخ باید گفت که چگونگی حل و فصل اختلاف هستهای ایران در مقایسه با پروندههای کرهشمالی و لیبی، تأیید برجام توسط شورای امنیت، لغو تمامی تحریمهای هستهای و به رسمیتشناختن حقوق هستهای ایران (هر چند به صورت محدود) و سازکار حل و فصل اختلافات برجام که از ماهیت ویژه برخوردار است، در زمرهی مهمترین و اصلیترین ویژگیهای برجام هستند که اگر طرفهای مقابل به طور کامل به تعهداتشان پایبند میماندند، موارد مذکور میتوانستند موجب گردند که برجام به عنوان شیوهای بدیع و ابتکاری، خود را به عنوان یک الگو برای حل و فصل اختلافات هستهای و دیگر اختلافات بینالمللی معرفی کند. خروج یکجانبه آمریکا از این سند و بازگشت تحریمهای ثانویه این کشور و نیز پایبندی بسیار ناقص کشورهای اروپایی به برجام، امر مذکور را با ابهامات و تردیدهای فراوان روبرو ساخت و نشان داد که برجام نمیتواند چندان در این زمینه، نقشآفرین باشد.
_||_