مسئله قدرت و کنشگری فعال روحانیت در خاورمیانه، مطالعه موردی کنشگری روحانیت در ملی شدن صنعت نفت در ایران
الموضوعات :محمدصادق گل محمدی 1 , سیامک بهرامی 2
1 - دانشجوی دکتری، گروه علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران.
2 - استادیار گروه علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران (نویسنده مسئول)
الکلمات المفتاحية: خاورمیانه, ملی شدن صنعت نفت, روحانیت شیعی, ایران, روحانیت عملگرا.,
ملخص المقالة :
مطالعه تاریخ سیاسی و اجتماعی خاورمیانه بدون نگاه به کنشگران نهاد مذهب مطالعهای ناقص است.روحانیت موجود در هرگروه مذهبی تأثیری بسزا درتحولات بیرون و درون این گروههانهاده است.اینکه هدف ازاین کنشگری دفاع از پاکدینی مذهبی یا اخلاقی صرف بوده یا ارتباط با قدرتطلبی این کنشگران داشته مسئله اصلی پژوهش است.در این راستاسعی گردیده تا کنشگری روحانیت شیعی درملی شدن صنعت نفت دردهه 20شمسی وردبررسی قرارگیرد.سؤال اصلی آن است که روحانیت شیعی چه نقشی در ملی شدن صنعت نفت داشته و این نقش را با چه اهدافی ایفا نموده.فرضیه با تمسک به نظریههای گرامشی و آرای بوتکو بر اینست که علیرغم نقش پررنگ روحانیت در ملی شدن صنعت اما کنشگری آنها نه متأثر از حراست از ارزشهای دینی یامنافع ملی بلکه در راستای هژمونیخواهی برسر قدرت باسایر کنشگران اجتماعی بوده.نتایج نشان میدهد که اگرروحانیت شیعی را در3دسته محافظهکار،انقلابی وعملگرا تقسیمبندی نماییم،جریان عملگرا غالبترین جریان در ملی شدن صنعت نفت بوده که با نقش موازنهگر خویش،سعی داشته با ائتلافهای موقت،متلون وگاهاً متناقض باسایر کنشگران اجتماعی در جریان ملی شدن صنعت نفت،زمینه ظهور وبقدرت رسیدن کنشگرانی را فراهم آورند که میتوانند به تثبیت قدرت و جایگاه آنها کمک نمایند.در این مسیر دفاع از ارزشهای دینی در حاشیه بوده یا صرفاً وسیله برای هدف نهایی بوده است. تصور جریان عملگرا ایجاد اصلاحاتی درنظم موجود بوده تا هدف تثبیت قدرت او درتقابل با سایر جریانها مذهبی و غیرمذهبی محقق گردد ودراین مسیر از 3فرایند بلوک هژمونیک،جنگ مواضع و جنگ عینی بهره بردهاند.این پژوهش توصیفی-تحلیلی از دادههای کتابخانهای والکترونیکی برای اثبات گزارههای خویش استفاده کرده است.