نقش سرمایه اجتماعی در توسعه سیاسی و اجتماعی ایران بعد از انقلاب اسلامی
الموضوعات :مهدی مرادی 1 , مسعود جعفری نژاد 2 , احمد آذین 3 , علیرضا گلشنی 4
1 - دانشجوی دکتری تخصصی، گروه علوم سیاسی، واحد شهرضا، دانشگاه آزاد اسلامی، شهرضا، ایران.
2 - استادیار، گروه علوم سیاسی، واحد شهرضا، دانشگاه آزاد اسلامی، شهرضا، ایران.
3 - استادیار،گروه روابط بین الملل، واحد اصفهان (خوراسگان)،دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان( خوراسگان)،اصفهان(خوراسگان)، ایران.
4 - دانشیار، گروه علوم سیاسی، واحد شهرضا، دانشگاه آزاد اسلامی، شهرضا، ایران.
الکلمات المفتاحية: سرمایه, توسعه سیاسی, اجتماعی, توسعه اجتماعی, دانشگاهیان,
ملخص المقالة :
سرمایه اجتماعی که در دهه های اخیر بیشتر مورد توجه اندیشمندان و متفکران حوزه علوم اجتماعی قرار گرفته است، مفهومی کلان بوده و دربردارنده ابعاد متعدد اجتماعی همچون اعتماد و مشارکت اجتماعی، هنجارها و وجوه گوناگون پیوندها، همکاری، اعتماد متقابل و ارتباطات میان اعضای یک شبکه است. با توجه به این مهم، تحقیق حاضر به بررسی نقش سرمایه اجتماعی(با سه بعد ساختاری، شناختی و ارتباطی) در توسعه اجتماعی و سیاسی ایران بعد از انقلاب اسلامی پرداخته است. این تحقیق به روش آمیخته (کمّی و کیفی) صورت گرفته است و جامعۀ آماری این پژوهش در بخش کمّی شامل 600 نفر از دانشگاهیان شهر تهران در سال 1398 و در فاز کیفی شامل 12 نفر از صاحب نظران مسائل توسعه، استادان دانشگاه بود که با استفاده از تکنیک دلفی فازی اطلاعات آنها گردآوری و تحلیل شد. تکنیک دلفی فازی به عنوان تاییدی بر یافته های کمی مورد استفاده قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد توسعه سیاسی جوامع دانشگاهی بر سرمایه اجتماعی اثر گذار بوده است. به عبارتی، بین متغیرهای توسعه سیاسی (متغیر وابسته ) و سرمایه اجتماعی (متغیر مستقل) همبستگی معناداری وجود دارد. در کل، می توان اشاره داشت که 3/42% از تغییرات متغیر وابسته یعنی توسعه سیاسی (حق رأی و شرکت در انتخابات و اجتماعات) به کمک متغیر مستقل (سرمایه اجتماعی) قابل تبیین است. یافته های تکنیک دلفی فازی حکایت از توافق تقریبا کامل(بالای 70 درصد) خبرگان در مورد تاثیر شاخص های سرمایه اجتماعی بر توسعه سیاسی و اجتماعی در ایران دارد.
_||_