ارزیابی تحلیل لیبرالیستی مارتا نوسبام از مسئله عشق با تاکید بر دیدگاه ملاصدرا
الموضوعات : اندیشه های فلسفی و کلامیزینب السادات میرشمسی 1 , محمد رضا اخضریان کاشانی 2
1 - عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج
2 - عضو هیات علمی دانشگاه تهران
الکلمات المفتاحية: صدرالمتالهین. مارتا نوسبام. عشق. عواطف,
ملخص المقالة :
نوسبام به دنبال ابتناء اخلاق بر عواطف است. به نظر می رسد که عشق به عنوان یکی از حالات عاطفی مهم علاوه بر اینکه حسد و انتقام را به همراه دارد با اصول اخلاقی لیبرالیسم نیز همخوانی ندارد. به زعم نوسبام اصول اخلاقی ای که عشق باید با آنها همخوانی داشته باشد تا گزاره های کلی اخلاق که بر عواطف مبتنی هستند صادق باشد، عبارتند از روابط متقابل، فردیت و شفقت. او به دنبال یافتن روایتی از عشق است که این اصول را به همراه آورد. به همین دلیل پس از بررسی روایات مختلف فلاسفه و نویسندگان مختلف درباره ی عشق، هر نوع استعلا در عشق را مورد انتقاد قرار داده و معتقد است تنها راهی که از طریق آن می توان در روابط عاشقانه فردیت معشوق را محترم شمرد و احترام متقابل را رعایت کرد این است که از عشق ورزیدن به دنبال هدف دیگری نباشیم و معشوق را ابزار حصول آن هدف قرار ندهیم. به زعم او به این ترتیب شخص تنها به عمل معاشقه ی اندیشیده و به دنبال سلطه بر معشوق نیست، تا حسد و انتقام را به همراه داشته باشد. دراین مقاله تلاش کردیم تا با توجه به دیدگاه صدرالمتالهین که توجه به فردیت و واقعیت وجودی افراد و در نتیجه عشق غیر ابزار گرایانه را تنها در گرو عشق به وجود موجودات و مشاهده عین ربط بودن ماسوی میداند، دیدگاه مارتا نوسبام را مورد نقد و ارزیابی قرار دهیم.