بررسی غلظت فلزات سنگین مس و روی در بافت عضله میگوی بزرگ آب شیرین و تغییرات بافتی آبشش و هپاتوپانکراس
الموضوعات : فصلنامه زیست شناسی جانوریعباس بزرگنیا 1 , مریم برزگر 2 , مهران مهدیپور 3 , حسینعلی ابراهیم زاده موسوی 4 , علی طاهری میرقائد 5 , مهرنوش معینی جزنی 6
1 - گروه شیلات، واحد قائمشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، قائمشهر، ایران
2 - گروه بهداشت آبزیان، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
3 - گروه دامپزشکی، واحد گرمسار، دانشگاه آزاد اسلامی، گرمسار، ایران
4 - گروه بهداشت آبزیان، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
5 - گروه بهداشت آبزیان، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
6 - گروه بهداشت آبزیان، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: مس, روی, آبشش, میگوی بزرگ آب شیرین, هپاتوپانکراس,
ملخص المقالة :
امروزه یکی از مشکلات جدی جوامع بشری، معضل آلودگی آبها با فلزات سنگین است که از مهترین و خطرناکترین آلایندههای آبی و تهدیدی جدی برای سلامت انسان به شمار میآیند. بر همین اساس در بررسی حاضر با هدف تعیین میزان دو فلز سنگین روی و مس در عضله میگویبزرگآب شیرین (Macrobrachium rosenbergiiو بررسی تغییرات بافتی هپاتوپانکراس و آبشش ایجاد شده ناشی از آنهادر طی زمستان 1392 اقدام به صید20 نمونه میگوی آب شیرین از رودخانه سیاهرود در استان مازندران، گردید. نمونه بافت عضله جهت سنجش فلزات مس و روی و نمونههای بافت آبشش و هپاتوپانکراسجهت بررسی تغییرات بافتی برداشت شدند. تعیین غلظت فلزات با استفاده از دستگاه جذب اتمی اسپکتروفتومتر و آنالیز آماری توسط نرمافزار SPSS 19صورت پذیرفت. میانگین غلظت روی و مس در عضله میگوها به ترتیب برابر با 1 ±011/1 و02/0 ±785/1 بدست آمده و نتایج آنالیز واریانس تک نمونهای نشاندهنده وجود اختلاف معنیدار در مقادیر روی و مس است. در بررسی ضریب همبستگی طول و وزن و میانگین مقادیر فلزات روی و مس هیچ رابطه معنیدار بین این متغیرها بدست نیامد. همچنین میانگین غلظت روی و مس در عضله میگوها، کمتر از میزان حد مجاز تعیین شده در غذاهای دریایی بر اساس استانداردهای WHONHMRCو UK(MAFF)بوده و بنابراین مصرف میگوهای مذکور برای سلامت انسان خطرناک نمیباشد. در بررسیهای آسیب شناسی آبشش، بوضوح هایپرپلازی سلولهای اپیتلیال آبشش، ادم و تورم لاملاهای ثانویه بهمراه موکوس فراوان در سطح آبششها مشاهده گردیده و در هپاتوپانکراس نیز آتروفی سلولها قابل رویت بوده است.