ارائه یک تحلیل چندسطحی از عوامل موفقیت بانکداری اسلامی با رویکرد ساختاری–تفسیری و بازگشتی
الموضوعات :
جلال یوسفی
1
,
پرویز سعیدی
2
,
مریم بخارائیان
3
,
جمادوردی گرگانلی دوجی
4
1 - گروه مالی و حسابداری، واحد علیآباد کتول، دانشگاه آزاد اسلامی، علیآباد کتول، ایران.
2 - گروه مالی و حسابداری، واحد علیآباد کتول، دانشگاه آزاد اسلامی، علیآباد کتول، ایران.
3 - گروه مالی، واحد علیآباد کتول، دانشگاه آزاد اسلامی، علیآباد کتول، ایران.
4 - گروه مالی، واحد علیآباد کتول، دانشگاه آزاد اسلامی، علیآباد کتول، ایران.
الکلمات المفتاحية: بانکداری اسلامی, مدل بازگشتی, مدل ساختاری–تفسیری,
ملخص المقالة :
هدف: هدف اصلی این پژوهش ارائه یک تحلیل چندسطحی از عوامل موفقیت بانکداری اسلامی با رویکرد ساختاری – تفسیری و بازگشتی است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی محسوب میشود. روششناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نظر نوع روش، روش تحقیق آمیخته محسوب میگردد ابزار جمعآوری دادهها شامل پرسشنامه خبره و جامعه آماری پژوهش حاضر خبرگان حوزه بانکداری هستند. از روش نمونهگیری هدفمند برای انتخاب افراد نمونه و برای تحلیل دادهها از نرمافزار اکسل استفاده شده است در ادامه پژوهش الگوی بانکداری اسلامی با استفاده از مدل ساختاری–تفسیری سطحبندی شدند. در پژوهش حاضر عوامل در شش سطح قرار گرفتند در انتها مدل ساختاری–تفسیری در قالب یک مدل کمی بازگشتی آزمون شد. یافتهها: بر اساس یافتههای پژوهش روابط میان متغیرها نشان داد که مقدار ضرایب مسیر مثبت گزارش شد. آماره t روابط در سطح اطمینان 95 درصد معنادار است و بررسی ضرایب مسیر روابط متقابل متغیرها را در سطوح افقی نشان داد که روابط متقابل بهصورت ماتریسی، معنادار بوده و بهمنظور بررسی فرض تعادل در مدلهای بازگشتی نتایج شاخص بهدستآمده و نتایج بررسی شاخص ثبات نشان داد که مقدار آن برابر با 412/0 و کمتر از عدد 1 گزارش شده است بنابراین فرض تعادل تایید میگردد. نسبت کای اسکویر مدل به درجه ازادی برابر 373/2 ومناسب است. شاخصهای برازش تطبیقی همه بالاتر از 90 درصد بهدستآمده و مقدار آن مناسب میباشند. شاخص RMSEA برابر با 034/0 در حد قابل قبولی بوده مناسب است. شاخصهای مقتصد PCFI، PRATIO و PNFI نیز مناسب هستند در نهایت میتوان گفت مدل از برازش مناسبی برخوردار شده است. اصالت / ارزشافزوده علمی: نتایج این پژوهش میتواند در بازنگری و اصلاح دستورالعملها و چارچوبهای بانکداری متعارف (مبتنی بر ربا) مؤثر بوده و همچنین کیفیت پیادهسازی شیوهها و روشهای بانکداری اسلامی را بهبود بخشیده و اطلاعات حاصل دارای سطح اتکای بیشتری گردد و در نهایت بتواند نظر ذینفعان و استفادهکنندگان را به نحوه بهتری جلب نماید.