بررسی هوش فرهنگی رؤسای بانکهای دولتی و غیر دولتی شهر اصفهان و تاثیر آن بر عملکرد آنان بر اساس الگوی کارت متوازن (BSC)
الموضوعات :زهرا الهوردی 1 , دکتر محمد اسماعیل انصاری 2 , دکتر حسین استادی 3 , دکتر احمد غضنفری 4
1 -
2 - عضو هیأت علمی تمام وقت دانشگاه اصفهان و نیمهوقت دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان
3 - عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان
4 - عضو هیأت علمی تماموقت دانشگاه امام حسین (ع) و مدرس مدعوّ دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان
الکلمات المفتاحية: فرهنگ1, فرهنگ سازمانی2, هوش3, هوش فرهنگی4, الگوی امتیازی کارت متوازن(BSC),
ملخص المقالة :
با توجه به اینکه ایران کشوری با اقوام، زبانها و فرهنگهای مختلفی است. سازمانها و نهادها نیز متشکل از کارکنان و مشتریانی است با زمینههای فرهنگی متفاوت. در این راستا مدیران با عنایت به تنوع فرهنگی موجود در سازمانها برای مهارکردن تعارضهای حاصل از آن و استفاده از فرصتها در ایجاد خلّاقیت و نوآوری برای پیشبرد اهداف سازمانی و اثربخشی عملکرد خود بایستی قابلیتهای زیادی را در خود بپروراند. یکی از قابلیتهای اساسی که مدیران را در ایفای وظایف قادر میسازد که عملکردی مطلوب داشته باشند هوش فرهنگی میباشد. هوش فرهنگی عبارتست از توانایی برای خود از طریق یادگیری پیوسته و درک مطلوب تنوعات فرهنگی، ارزشها و تعقلگرایی و درک انسانها در بستر فرهنگ و تفاوتهای رفتاری آنهاست. از آنجا که رسیدن به این قابلیت برای مدیران بسیار حایز اهمیت میباشد، پژوهشگر را بر آن داشت تا پژوهشی پیرامون بررسی میزان هوش فرهنگی رؤسای بانکهای دولتی و غیردولتی و تاثیر آن بر عملکرد آنان بر اساس یک فرضیهی اصلی و پنج فرضیهی فرعی به انجام رساند. روششناسی پژوهش، از نوع توصیفی ـ همبستگی و سطح آن بنیادی است. جامعه آماری تحقیق را رؤسای بانکهای دولتی و غیردولتی شهر اصفهان که شامل 549 نفر کل جامعه آماری را تشکیل دادهاند که از بین آنها 221 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونهگیری لایهای انتخاب شدهاند. برای گردآوری دادههای مورد نیاز پرسشنامهای در دو قسمت تهیه گردید که روایی صوری و محتوایی در سطح بال بوده و پایایی آن نیز، با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، آزمون شده و مورد تایید قرار گرفته است. بین هوش فرهنگی رؤسای بانکهای دولتی و غیردولتی با عملکرد آنان رابطهی مثبت و معناداری وجود ندارد. امّا در بین برخی از ابعاد هوش فرهنگی و عملکرد رؤسای بانکها رابطه وجود دارد. از میان ابعادی که با عملکرد رابطه دارد بعد انگیزش هوش فرهنگی و بعد استراتژی هوش فرهنگی میباشد. این یافتهها این نکته مهم را خاطر نشان میسازد که رؤسای بانکها اگر انگیزش هوش فرهنگی و استراتژی هوش فرهنگی داشته باشند عملکرد موفقتری خواهند داشت.