نقش عوامل فرهنگی بر نابرابری جنسیتی در خانوادههای ایرانی در سال 1388 (مطالعه موردی: شهرستان گنبدکاووس)
الموضوعات :علیرضا اسماعیلی 1 , علیرضا کلدی 2
1 -
2 - استاد راهنما و عضو هیأت علمی گروه جامعهشناسی واحد علوم و تحقیقات تهران
الکلمات المفتاحية: خانواده, نابرابری جنسیتی, ایدئولوژی مردسالاری, سرمایۀ فرهنگی, نقش آموزشی,
ملخص المقالة :
نابرابری جنسیتی درخانواده یکی از پدیدههای اجتماعی جوامع بشری درگذشته و عصر حاضر است که جامعهی ایران، از جمله شهرستان گنبد کاووس نیز به واسطهی تنوع ویژگیهای قومیتی و مذهبی شرایط خاصی دارد. نابرابری جنسیتی به توزیع نامناسب امکانات و امتیازات در شرایط برابر به جنس مرد یا زن گفته میشود. بعبارت دیگر، در جامعهی ایران همانند سایر جوامع امتیازات، امکانات و حتی رفتارها، دیدگاهها و سیاستها نسبت به زن فرودستانه و بالعکس نسبت به مرد فرادستانه است و البته در دوران معاصر، با افزایش سطح آگاهی خانوادهها بویژه زنان، مقام و منزلت آنها در جامعه تغییرات قابل توجهی نموده است، لیکن برای رسیدن به وضع مطلوب راه درازی در پیش است که زنان باید در این راه مردان را با خود همراه نمایند و در غیر اینصورت برابری را باید در شعارها یا کتابها جستجو کرد. این مطالعه بدنبال بررسی نقش عوامل فرهنگیمانند ایدئولوژی مردسالاری، نقش آموزشی و سرمایهی فرهنگی بر نابرابری جنسیتی درخانواده میباشد. این پژوهش با بیشتر با رویکرد کارکردگرائی صورت گرفت، زیرا این رویکرد بیشتر به مباحث اجتماعی و فرهنگی پرداخته و وجود آنها را برای حیات جامعه و خانواده لازم و ضروری میداند، بنابراین برای تبیین نابرابری جنسیتی از مدل و الگوی نظری دیدگاههای کارکردگرائی استفاده گردید که طبق آن نقش عوامل فرهنگی از طریق متغیرهای ایدئولوژی مردسالاری، نقش آموزشی، سرمایهی فرهنگی بر نابرابری جنسیتی در خانواده بطور مستقیم سنجش گردید که سهم عوامل فرهنگی7/21 درصد می باشد.