مدل ساختاری خردمندی بر اساس هوش موفق با نقش میانجی عزت نفس در مدیران میانی
الموضوعات :سمیه سالک مقدم 1 , آنیتا باغداساریانس 2 , فاطمه گلشنی 3
1 - دانشجوی دکتری، گروه روان شناسی، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی، تهران، ایران
2 - دانشیار گروه روانشناسی، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
3 - گروه روانشناسی،دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی،دانشگاه آزاد اسلامی،واحد تهران مرکزی،تهران،ایران
الکلمات المفتاحية: ", خردمندی", هوش موفق", عزت نفس", , ", مدیران میانی",
ملخص المقالة :
چکیدهاین پژوهش با هدف، ارائه مدل ساختاری خردمندی بر اساس هوش موفق با میانجی گری عزت نفس در مدیران میانی انجام شد. روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی و به منظور پاسخگویی به فرضیههای پژوهش از روش تحلیل الگویابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه مدیران لایه میانی بانک های خصوصی و شرکت هواپیمایی ماهان شهر تهران در نیمه اول سال 1400 بودند، که از میان آنها، تعداد 300 نفر با روش نمونهگیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای خردمندی (آردلت، 2003)، هوش موفق (استرنبرگ، 2005)، و عزت نفس (روزنبرگ، 1965) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار SPSS-V19 و Lisrel-V8.80 استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج نشان داد هوش موفق اثر مستقیم و معنادار بر خردمندی داشته است. اثر غیرمستقیم هوش موفق بر خردمندی مدیران میانی با میانجی گری عزت نفس با 95 درصد اطمینان تایید شد. بنابراین می توان این گونه نتیجه گرفت که مدیران خردمند از هوش موفق و عزت نفس بالاتری برخوردارند. لذا توجه به تاثیر متغیرهای مذکور برای کاربردی شدن مفهوم خردمندی اهمیت فراوانی دارد، همچنین شناسایی و انتخاب مدیران میانی در سازمان ها و طراحی بسته های آموزشی مناسبتر و برنامه های دانش افزایی بیشتر برای پرورش خردمندی به مدیران ارشد و پژوهشگران یاری می رساند.
_||_